چکیده :
ترجمه ماشینی:
چه چیزی را باور داریم و چه چیزی را باور نداریم، تأثیر زیادی بر کارهایی که انجام می دهیم و انجام نمی دهیم دارد.
بنابراین، اگر میخواهیم مسئولانه عمل کنیم، باید مسئولانه «باور» کنیم.
با این حال، آیا ما کنترلی بر باورهایمان داریم که به نظر می رسد چنین مسئولیتی در قبال باورهایمان مستلزم آن باشد؟ آیا ما تعهدات خاصی برای کنترل یا «تأثیرگذاری» بر باورهای خود در مناسبت های خاص داریم؟ و آیا ما گاهی اوقات با وجود زیر پا گذاشتن چنین تعهداتی، یعنی به این دلیل که مثلاً به دلیل تلقین یا جهل معذوریم، مسئولانه معتقدیم؟ با پاسخ دادن به هر یک از این سؤالات، ریک پیلز نظریه ای را ارائه می دهد که باور مسئولانه چیست.
او استدلال میکند که ما بر باورهایمان کنترل نداریم، اما با این وجود میتوانیم با انجام اعمالی که در باورهایمان تفاوت ایجاد میکند، بر باورهایمان «تأثیر» بگذاریم.
ما انواع مختلفی از تعهدات اخلاقی، محتاطانه و معرفتی برای انجام چنین اعمال تأثیرگذار بر باور داریم.
به دلیل چنین تأثیری بر باورهایمان، میتوانیم مسئول باورهایمان باشیم.
گاهی اوقات با وجود زیر پا گذاشتن چنین تعهداتی، یعنی در صورت معذور بودن، به زور، جهل یا شانس، مسئولانه باور می کنیم.
توجه دقیق به این بهانهها به ترتیب به ما میآموزد که باور مسئولانه مستلزم این است که ما میتوانستیم آن باور را نداشته باشیم، که باور مسئولیتپذیر به معنای خاصی کاملاً ذهنی است، و اینکه باور مسئولیتپذیر با شانس و اقبال آن سازگار است.
ما این اعتقاد را داریم ادامه مطلب...
چکیده: آنچه را که باور داریم و آنچه را باور نداریم تأثیر زیادی بر آنچه انجام می دهیم و انجام نمی دهیم دارد.
بنابراین، اگر میخواهیم مسئولانه عمل کنیم، باید مسئولانه «باور» کنیم.
با این حال، آیا ما کنترلی بر باورهایمان داریم که به نظر می رسد چنین مسئولیتی در قبال باورهایمان مستلزم آن باشد؟ آیا ما تعهدات خاصی برای کنترل یا «تأثیرگذاری» بر باورهای خود در مناسبت های خاص داریم؟ و آیا ما گاهی اوقات با وجود زیر پا گذاشتن چنین تعهداتی، یعنی به این دلیل که مثلاً به دلیل تلقین یا جهل معذوریم، مسئولانه معتقدیم؟ با پاسخ دادن به هر یک از این سؤالات، ریک پیلز نظریه ای را ارائه می دهد که باور مسئولانه چیست.
او استدلال میکند که ما بر باورهایمان کنترل نداریم، اما با این وجود میتوانیم با انجام اعمالی که در باورهایمان تفاوت ایجاد میکند، بر باورهایمان «تأثیر» بگذاریم.
ما تنوع گسترده ای از تعهدات اخلاقی، محتاطانه و معرفتی برای انجام چنین اعمال تأثیرگذار بر باور داریم.
به دلیل چنین تأثیری بر باورهایمان، میتوانیم مسئول باورهایمان باشیم.
گاهی اوقات با وجود زیر پا گذاشتن چنین تعهداتی، یعنی در صورت معذور بودن، به زور، جهل یا شانس، مسئولانه باور می کنیم.
توجه دقیق به این بهانهها به ترتیب به ما میآموزد که باور مسئولانه مستلزم این است که ما میتوانستیم آن باور را نداشته باشیم، که باور مسئولیتپذیر به معنای خاصی کاملاً ذهنی است، و اینکه باور مسئولیتپذیر با شانس و اقبال آن سازگار است.
ما این اعتقاد را داریم
what we believe and what we do not believe has a great impact on what we do and fail to do.
hence, if we want to act responsibly, we should 'believe' responsibly.
however, do we have the kind of control over our beliefs that such responsibility for our beliefs seems to require? do we have certain obligations to control or 'influence' our beliefs on particular occasions? and do we sometimes believe responsibly despite violating such obligations, namely because we are excused by, say, indoctrination or ignorance? 0by answering each of these questions, rik peels provides a theory of what it is to believe responsibly.
he argues that we lack control over our beliefs, but that we can nonetheless 'influence' our beliefs by performing actions that make a difference to what we believe.
we have a wide variety of moral, prudential, and epistemic obligations to perform such belief-influencing actions.
we can be held responsible for our beliefs in virtue of such influence on our beliefs.
sometimes, we believe responsibly despite having violated such obligations, namely if we are excused, by force, ignorance, or luck.
a careful consideration of these excuses teaches us, respectively, that responsible belief entails that we could have failed to have that belief, that responsible belief is in a specific sense radically subjective, and that responsible belief is compatible with its being a matter of luck that we hold that belief.
read more...
abstract: what we believe and what we do not believe has a great impact on what we do and fail to do.
hence, if we want to act responsibly, we should 'believe' responsibly.
however, do we have the kind of control over our beliefs that such responsibility for our beliefs seems to require? do we have certain obligations to control or 'influence' our beliefs on particular occasions? and do we sometimes believe responsibly despite violating such obligations, namely because we are excused by, say, indoctrination or ignorance? 0by answering each of these questions, rik peels provides a theory of what it is to believe responsibly.
he argues that we lack control over our beliefs, but that we can nonetheless 'influence' our beliefs by performing actions that make a difference to what we believe.
we have a wide variety of moral, prudential, and epistemic obligations to perform such belief-influencing actions.
we can be held responsible for our beliefs in virtue of such influence on our beliefs.
sometimes, we believe responsibly despite having violated such obligations, namely if we are excused, by force, ignorance, or luck.
a careful consideration of these excuses teaches us, respectively, that responsible belief entails that we could have failed to have that belief, that responsible belief is in a specific sense radically subjective, and that responsible belief is compatible with its being a matter of luck that we hold that belief