چکیده :
ترجمه ماشینی :
گفتگوی مذهبی de pace fidei (1453) نوشته نیکلاس کوزا (1401-1464، لاتین: cusanus) رویکرد اصلی و مسیحی او را به اسلام توسعه می دهد.
از دست دادن قسطنطنیه در سال 1453، کوزانوس را بر آن داشت تا ترکیب الهیات خود را از همخوانی مذهبی انجام دهد.
برای انجام این کار، de pace fidei داستان کیهانی است در رابطه فعال با کلام و حکمت خدا، عیسی مسیح، که کیهان از او می آید، بر آن متمرکز است و به آن باز می گردد.
گفت و گو، بر اساس سنت متافیزیکی نوافلاطونی، از دنیایی پر از سردرگمی و گسست به سوی وضوح درک و تأیید رابطه صمیمانه ادیان جهان با یکدیگر از طریق مشارکت آنها در کلام خدا، که در همه چیز حضور دارند، آشکار می شود.
در حالی که همگرایی و وحدت ماهوی ادیان در سطح مشارکت مشترک آنها در کلام کیهانی خدا حاصل می شود، با این وجود تمایزاتی بین اعمال مذهبی و اخلاقی مسیحیان و مسلمانان وجود دارد، همانطور که کوزانوس می گوید: وحدت دین در کثرت.
از مناسک.» از آنجایی که de pace fidei ترکیبی دیالکتیکی از ادیان جهان، به ویژه بین مسیحیت و اسلام را پیشنهاد می کند، ما همچنین نحوه ارتباط این ترکیب را با مسیح شناسی که در چهار اثر دیگر کوسانوس از جمله معروف ترین آنها شرح داده شده است، بررسی خواهیم کرد: de concordia.
catholica (1433)، de docta ignorantia (1440)، cribratio alkorani (1460-61)، و de visione dei (1453).
تا به امروز، مطالعات اندکی بر اهمیت در de pace fidei، مسیح شناسی برای درک وحدت مذهبی توسعه یافته در همین نوشته تأکید می کنند.
کوزانوس در طول زندگی خود، به اصطلاح، به دنبال مربع کردن دایره بود: برای آشتی دادن بین انسانیت و الوهیت، کلیسای شرقی و کلیسای غربی، شورا و پاپ، مسیحیت و اسلام.
این مطالعه گفتگوی کوزانوس با اسلام را در پرتو مسیح شناسی سازنده آن و برداشت همزمان آن از کلام «همساز» خدا تحلیل می کند.
گفتگوی مذهبی نیکلاس کوزا (1401-1464، لاتین: cusanus) de pace fidei (1453) رویکرد مسیح شناختی منحصر به فرد او را به اسلام ارائه می دهد.
سقوط قسطنطنیه در سال 1453، کوزانوس را وادار کرد تا ترکیب الهیات خود را از همخوانی مذهبی آشکار و بسط دهد.
برای این منظور، استدلال در de pace fidei شرح دیالکتیکی عمیقی از کیهان ارائه میکند که به طور فعال از کلام و حکمت خدا، عیسی مسیح، سرچشمه میگیرد، در مرکز آن است و به آن بازمیگردد.
گفت و گو در چارچوب متافیزیکی سنت نوافلاطونی حرکت می کند، از سردرگمی و گسست به سوی وضوح فهم و از آن جا به تأیید ارتباط ذاتی ادیان جهانی از طریق مشارکت مشترک آنها در کلام خدا به عنوان منشأ و حضور در همه چیز.
در حالی که همگرایی و وحدت اساسی ادیان در سطح مشارکت مشترک آنها در کلام کیهانی خدا تحقق می یابد، با این وجود تمایزاتی بین ادیان مختلف مذهبی و اخلاقی وجود دارد.
le dialogue religieux de pace fidei (1453) de nicolas de cuse (1401-1464, latin: cusanus) développe son approche originale et christologique de l'islam.
la perte de constantinople en 1453 a incité cusanus à élaborer son synthèse théologique de concordance religieuse.
pour ce faire, de pace fidei est le récit d'un cosmos en relation active avec la parole et la sagesse de dieu, jésus-christ, duquel le cosmos provient, sur lequel il est centré, et auquel il revient.
le dialogue se déroule, selon dans la la tradition métaphysique néoplatonicienne, depuis un monde de confusion et de désunion vers la clarté de la compréhension et l'affirmation de la relation intime des religions du monde entre ells grâce à leur participation à la parole de dieu présent en toutes choses.
alors que la convergence et l'unité substantive des religions est réalisée au niveau de leur participation commune à la parole cosmique de dieu, des distinctions existent néanmoins entre les pratiques religieuses et éthiques des chrétiens et des musulmans, selon l'adage suivant de cusanus « l'unité de la religion dans la multiplicité de rites.» puisque de pace fidei propose un synthèse dialectique des religions du monde, notamment entre le christianisme et l'islam, on va aussi considérer la façon dont cette synthèse se relie à la christologie élaborée dans quatre autres oeuvres de cusanus parmi les plus connues: de concordia catholica (1433), de docta ignorantia (1440), cribratio alkorani (1460-61), et de visione dei (1453).
à ce jour, peu d'études soulignent l'importance dans de pace fidei, de la christologie pour la comprehension de l'unité religieuse développée dans ce meme écrit.
au cours de sa vie, cusanus a cherché pour ainsi dire la quadrature du cercle: réconcilier l'humanité et la divinité, l'église orientale et l'église occidentale, consil et le pape, la christianisme et l'islam.
la présente etude analyse le dialogue de cusanus avec l'islam à la lumière de sa christologie constructive et de sa conception concomitant de la parole de dieu 'concordant.'
nicholas of cusa's (1401-1464, latin: cusanus) religious dialogue de pace fidei (1453) presents his unique christological approach to islam.
the fall of constantinople in 1453 compelled cusanus to unfold and elaborate his theological synthesis of religious concordance.
to this end the argument in de pace fidei presents a profound dialectical account of the cosmos as actively flowing from, centered in, and returning to the word and wisdom of god, jesus christ.
the dialogue moves within the metaphysical framework of neoplatonic tradition, from confusion and disunity towards clarity of understanding and thence to affirmation of the inherent relatedness of the world religions through their common participation in the word of god as emanating into and present in all things.
while convergence and substantial unity of the religions is realized at the level of their common participation in the cosmic word of god, distinctions are nonetheless maintained between the various differing religious and ethical…