چکیده :
ترجمه ماشینی:
در طول دهه گذشته، حوزه نقدی که به بررسی جستجوی عیسی تاریخی می پردازد، شاهد شروع کار گسترده ای بوده است که بر عهد جدید در پرتو زمینه امپراتوری روم تمرکز دارد.
آدام وین استدلال می کند که انجیل مرقس به عنوان دفاعی در برابر تبلیغات امپراتوری روم نوشته شده است.
او دیدگاه محافظهکارانهای در مورد «ایمان» بهعنوان یک تعهد دارد که تضاد بین تعهد به مسیح و قیصر را برای مسیحی نشان میدهد.
در حالی که او برای ایجاد این موتیف وقت می گذارد، به خوبی از او حمایت می شود.
او در فصل اول خود، به زیبایی، تئوری های غالب در مورد هدف مارکان را جدا می کند.
در حالی که وین ارتباط خود را با این نظریه حفظ میکند که مارک «به سادگی»...
«حفظ تاریخ بوده است، اما دلایلی را بیان میکند که چرا نظریههای قبلی تفسیر هدف مارک به طور کلی بیتفاوت هستند.
از همان ابتدا، او به تعصب خود نسبت به مسیح شناسی مارک خیانت می کند.
برای او، مارک یک مسیح شناسی روشن دارد، و تنها اندکی معیار اصلاحی را ارائه می دهد.
علاوه بر این، او از این نکته دفاع می کند که مارک برای جامعه مسیحی نوشته شده است و مورد خود را بر اساس نیروهای سیاسی-اجتماعی که جامعه را مورد حمله قرار داده اند، می سازد.
با این حال، در انجام این کار، او برنامه اقتصادی ضد امپریالیستی هورسلی را رد می کند و در عین حال سایر نکات را استثنا می کند.
او خاطرنشان میکند که هورسلی به درستی مارک را بیشتر از خوانندگان غربی مدرن در منظر سیاسی میبیند، اما متهم میکند که برای سرکوب هرگونه وابستگی مذهبی نویسنده انجیل به افراط میرود.
در فصل 2 وین روش خود را برای آماده شدن برای استدلال خود توضیح می دهد.
او برای این نتیجه گیری نهایی، زمان زیادی را صرف می کند و زمان لازم را برای رسیدگی به تاریخ و مکان نگارش مارک دارد.
نویسنده با استناد به نویسندگان اولیه کلیسا مانند پاپیاس، ایرنائوس و کلمنت اسکندریه از سنت اولیه مسیحیت استفاده زیادی می کند.
در حالی که وین به راحتی از سنت مسیحی برای تاریخ گذاری و قرار دادن انجیل مرقس استفاده می کند، او به سادگی از استفاده از همان منبع برای مقصود مرقس، که ثبت موعظه پطرس است، خودداری می کند.
او استادانه برخورد میکند و به اولین مفسران انجیل مرقس احترام کامل میگذارد و به آنها اجازه میدهد تا نقطه شروع تاریخ و مکان باشند.
نویسنده نتیجه می گیرد که تاریخ گذاری مارک مربوط به پس از معبد است.
وین در حالی که صراحتاً انکار نمی کند که مسیح پیشگویی معبد را داده است، نتیجه می گیرد که گنجاندن مارک پس از واقعیت است، و بنابراین به تاریخ پست 70 برای ترکیب مارک اشاره می کند.
اعتقاد او این است که مارک اعتبار نوشتهاش را با گنجاندن یک پیشگویی هنوز محقق نشده به خطر نمیاندازد، با این حال، او در مورد گنجاندن پیشگوییهای مربوط به پاروسیا در این استدلال، پاسخی مشابه نمیدهد.
در بررسی فضای جامعه مارک، او از همین روش استفاده می کند - با بررسی صحیح چندین نظر، نقاط برتر و پایین آنها و ایجاد کندی در نتیجه گیری نویسنده.
نتیجه گیری او بر اساس تاریخ، منطق، و بیش از شواهد کافی برای حمایت از تصمیم او است.
فصل سوم متوجه می شود که وین کمی بیشتر به سمت فرضیه خود حرکت می کند.
پس از بررسی «پسر خدا» و «مسیح» در آغاز، او نتیجه میگیرد که آغاز مرقس به «دنیای امید مسیحایی یهودی» اشاره دارد که در مسیح «با فرقه امپراتوری رومی» گرد هم آمده است.
با دست زدن به این موضوع در حالی که به مسیحشناسی مارکس میرود، او در مقابل این نکته اشاره میکند که استفاده مارک از «پسر خدا» چیزی بیش از تفکر یهودی را نشان میدهد، بلکه باید در پرتو جهان امپراتوری روم نیز دیده شود.
او بخش قابل توجهی از این فصل را صرف کاوش در مسیحیت مارکس می کند، به ویژه در پرتو چندین نظریه که مارک را در چارچوب امپراتوری قرار می دهد.
او فصلی را که درباره شاگردی و معاد شناسی در مرقس بحث می کند، به پایان می رساند.
بخش او در مورد شاگردی مختصر است، به خوبی انجام شده است، اما به سادگی آنقدر کوتاه است که نمیتوان به مقدمات کلی او توجه کرد، و خواننده را به این فکر میاندازد که آیا او چیزی را از قلم انداخته است.
بخش آخرتشناسی او، اگرچه مختصر است، اما بر آنچه قبلاً نوشته است استوار است.
با این حال، او در اختصار چند نکته کلیدی را بیان می کند که به طور کامل مورد بحث قرار نگرفته است.
او آخرتشناسی مارک را چیزی میبیند که هنوز تعریف نشده است، و اجازه میدهد که سبک نوشتاری مارک برای یک آخرتشناسی با پایان باز باشد.
وین خاطرنشان میکند: «این دستورالعمل آخرتشناختی را میتوان به عنوان یک پاسخ شبانی به اضطراب و سردرگمی معاد شناختی که جامعه مارک با آن مواجه است خواند.
مارک برای آرام کردن ترس از پایان جهان، از نفرت ویرانی به عنوان نشانه نهایی می نویسد، نه تخریب معبد.
وین نتیجه می گیرد که به دلیل ابهام مارکس، اجازه می دهد خلق و خوی آخرت شناختی فروکش کند.
در فصل چهارم، او آیین امپراتوری روم وسپاسیان را بررسی میکند که با سیتز ام لبن مارکس به پایان میرسد.
این فصلی است که هر آنچه نویسنده تا کنون بررسی کرده است را در بر می گیرد و آن را در بافت تاریخی قرار می دهد تا در فصل آخر وین بتواند تفسیر خود را از مارک را محکم تثبیت کند.
نتیجه گیری وین از مارک سیتز ام لبن صرفاً - چه نویسنده آن را ببیند یا نه - به تاریخ بستگی دارد.
مسلماً، وضعیت جامعه مرقس ممکن است به تاریخ گذاری انجیل کمک کند.
با این حال، اگر بعداً مشخص شود که مارک زودتر از تاریخ پیشنهادی نویسنده و مورد نیاز نوشته شده است، نظریه او سقوط می کند.
با این حال، نکته خوب این است که نویسنده متوجه میشود که برای اینکه نظریهاش کار کند، پایه متزلزل او باید ثابت بماند.
winn یک کتابشناسی بزرگ، پاورقی های عالی، و فهرستی از منابع، کتاب مقدس و غیره ارائه کرده است.
نظرات داور
وین استادانه یک «هدف» را برای مارک ارائه کرده است که مربوط به جوامع اولیه مسیحی در تاریخ و زمانی است که باید سروده شود.
اگر وین بخواهد استفاده خود از ویژگی های منحصر به فرد مارک را برای حمایت از فرضیه کلی خود کاهش دهد، به راحتی می توان دریافت که مارک از سنت اولیه مسیحیت در مورد عیسی ناصری برای دفاع از جامعه در برابر تبلیغات امپراتوری در زمانی که جامعه ضعیف بود استفاده کرد.
وین مانند چندین بار از گرفتن یک پاسخ قطعی امتناع می ورزد و در عوض نتیجه بحثی را که اخیراً برای آن مطرح کرده است در پرتو استدلال دیگری مطرح می کند، گاهی اوقات با حقایق متضاد.
سپس خواننده باید کتابشناسی عالی وین را برای سایر حقایق دنبال کند و آزاد است به نتیجه گیری خود برسد.
وین تلاش زیادی برای حفظ پایان نامه خود انجام داده است، اما به چه قیمتی؟ اما نویسنده با تبدیل انجیل مرقس به رد کامل تبلیغات امپراتوری روم، هر گونه امیدی برای یافتن عیسی تاریخی یا هر امیدی برای یافتن هر چیزی تاریخی در انجیل را از بین برده و هر یک از الهیات را که میتوان در آن یافت انکار کرد.
اگر به طور کامل گرفته شود، وین در همان دام هورسلی می افتد (به بالا مراجعه کنید)، به این ترتیب که مارک به جای وابستگی مذهبی، یک وابستگی سیاسی به خود می گیرد.
هنگامی که او به یک نکته الهیات غیرقابل انکار می رسد - مأموریت جهانی برای گسترش انجیل - او تسلیم ویرایشگران می شود، کاری که به ندرت در زمینه های دیگر انجام می دهد.
اگر قرار باشد کل نظریه پذیرفته شود، مارک باید یک عیسی خیالی را خلق کند که شاید تقریباً بر اساس یکی از عیسی ناصری باشد.
اگر استدلال اولویت مارکان درست باشد، پس نه متی و نه لوقا هیچ امیدی به ارائه عیسی تاریخی ندارند.
ارتباط او از ویژگی های مارک با فانتزی وسپاسیان به خوبی انجام شده است، به جز پریسکوپ های مربوط به ماهی ها و نان ها.
در اینجا، او جهشی کورکورانه از ایمان انجام می دهد تا این دو را متحد کند و این کار را در زمینی بسیار متزلزل انجام می دهد.
با این حال، به اعتبار او، او مخالفان غایب را به نتیجه گیری های خود اعلام می کند، و تناقضات با دیدگاه خود و گزارش کتاب مقدس را تصدیق می کند، بلکه به سوالی که توسط یک گنجاندن پس از واقع ایجاد می شود.
over the past decade, the field of criticism which examines the quest for the historical jesus has see a large body of work beginning to be developed which focuses on the new testament in light of roman imperial context.
adam winn argues that mark's gospel was written as a defense against roman imperial propaganda.
he takes a conservative view on `faith' as a commitment, which shows the contrast between the commitment to christ and to caesar for the christian.
while he takes his time establishing this motif, he is well supported.
in his first chapter, he takes apart, nicely, the prevailing theories of the markan purpose.
while winn maintains a connection to the theory that mark was 'simply'...
`preserving history, he gives the reasons why previous theories of interpretation of mark's purpose generally fall flat.
from the outset, he betrays his bias of mark's christology.
for him, mark has a clear christology, and is only slightly offering corrective measure.
further, he defends the point that mark was written to the christian community and builds his case on the socio-political forces which assailed the community; however, in doing so, he dismisses horsely's anti-imperial economic agenda while excepting other points.
he notes that horsely correctly sees mark in a more political light than modern western readers, but accuses of going to the extreme to suppress any religious attachment of the author of the gospel.
in chapter 2 winn explains his method in preparation for his argument.
he takes a great deal of time, needful, for this final conclusion, in handling mark's date and location of writing.
the author makes great use of early christian tradition, citing the early church writers, such as papias, irenaeus, and clement of alexandria.
while winn is comfortable using christian tradition to both date and place mark's gospel, he simply refuses to use the same source for mark's intent, which is to record peter's preaching.
he deals masterfully, giving full respect, to the first interpreters of mark's gospel, allowing them to be becoming the starting point for both the date and the location.
the author concludes that the dating of mark is post-temple.
while not expressly denying that christ gave the temple prophecy, winn concludes that mark's inclusion is post factum, and thus points to a post 70 date for mark's composition.
his belief is that mark wouldn't risk the credibility of his writing by including a yet unfulfilled prophecy, yet, he doesn't answer the same about the inclusion of prophecies related to the parousia in this argument.
in examining the setting of mark's community, he uses the same method - with due examination of several opinions, their high points and low points, and a slow building to the author's conclusions.
he conclusions are based on history, logic, and more than enough evidence to support his decision.
the third chapter finds winn beginning to move into his premise a bit more.
after examining `son of god' and `christ' in the incipit, he deducts that mark's beginning points to `the world of jewish messianic hope' which is brought together in christ `with the roman imperial cult.' touching on this subject as he moves into mark's christology, he notes against that mark's use of `son of god' indicates more than just jewish thought, but should be seen in light of the imperial roman world as well.
he spends a considerable portion of this chapter exploring mark's christology, especially in light of several theories which place mark within the imperial framework.
he ends the chapter discussing discipleship and eschatology in mark.
his section on discipleship is brief, well done, but simply is too short to had to his overarching premising, leaving the reader to wonder if perhaps he or she has missed something.
his section on eschatology, while brief, builds upon what he has already written; however, in its brevity, he makes several key points which aren't fully discussed.
he sees mark's eschatology as something yet undefined, and allowing that mark's writing style allows for an open ended eschatology.
winn notes, `this eschatological instruction can be read as a pastoral response to the eschatological anxiety and confusion facing' mark's community.
to calm the fears that the world was about to end, mark writes of the abomination of desolation as the final sign, not the destruction of the temple.
winn concludes that because of mark's vagueness, it allowed eschatological tempers to subside.
in chapter four, he examines the imperial cult of vespasian's rome, ending with mark's sitz im leben.
this is the chapter which takes everything that the author has examined so far and places it within the historical context so that in the final chapter, winn can firmly establish his interpretation of mark.
winn's conclusions of mark's sitz im leben rests solely - whether author sees it or not - on the date.
granted, the situation of mark's community may help feed the dating of the gospel; however, if mark is later found to have been written earlier than the author's proposed, and needed, date, than his theory falls.
the good thing, though, is that the author realizes that for his theory to work, his shaky foundation must remain consistent.
winn has provide a large bibliography, excellent footnotes, and an index of sources, scriptural and otherwise.
reviewer's comments
winn has masterfully presented a `purpose' for mark that is relevant to the early christian communities in the date and time it would have been composed.
if winn was to scale down his use of mark's unique features to support his overall hypothesis, one could easily see that mark used the early christian tradition about jesus of nazareth to defend the community against imperial propaganda in a time when the community was weak.
as he does several times, winn refuses to take one settled answer, and instead casts the result of the argument for which he just made in the light of another, sometimes with facts in conflict.
the reader must then follow winn's excellent bibliography for other facts and is free to come to their own conclusions.
winn has made a great effort to secure his thesis, but to what cost? but turning mark's gospel into a complete rebuttal of roman imperial propaganda, the author has removed any hope of finding the historical jesus, or any hope of finding anything historical, in the gospel, denying any of the theologies that could be found therein.
if taken completely, winn falls into the same trap as horsley (see above), in that mark takes on a political attachment rather than a religious one.
when he comes to one undeniable theological point - that of the world wide mission to spread the gospel - he gives in to the redactors, which he rarely does in other areas.
if the entire theory is to be accepted, mark would then have created a fictional jesus, perhaps based roughly on one jesus of nazareth.
if the argument of markan priority rings true, then neither matthew nor luke has any hope of providing the historical jesus.
his connectivity of mark's features to the fantasy of vespasian is well done, except for the periscopes about the fishes and the loaves.
here, he takes a blind leap of faith to unite the two and does so on very shaky ground.
to his credit, however, he does give absent objectors to his conclusions notice, acknowledging the inconsistencies with his view and the biblical account, rather, the question raised by a post factum inclusion.