چکیده :
مکتب و مدرسۀ معارفی خراسان ـ که از شکلگیری آن یک سده میگذرد ـ بیتردید، در فضای علمی و فکری معاصر ما تأثیرات درخوری داشته و طرفداران و پیروانی را به خود جلب نموده است.
پایهگذارِ این مدرسه آیتالله میرزامهدی اصفهانی است.
در این مقاله، هدف بر این است که با توجه به اهمیت بحثِ نسبت عقل و دین، دیدگاه میرزامهدی اصفهانی دربارۀ چیستی عقل و حجیّت آن تبیین شود.
ایشان در مورد معنا و چیستی عقل معتقد است که در علوم الهی، عقلْ نوری است که ظهور ذاتی دارد و حسن و قبح افعال با آن آشکار میگردد.
در این معناشناسیِ دینی از عقل، دو تفاوت هستیشناسانه و سه تفاوت معرفتشناسانه با معنای اصطلاحی و رایج از عقل دیده میشود، بهویژه آنکه عقل صرفاً به عقل عملی فروکاهیده شده و شأن نظری عقل به رسمیت شناخته نمیشود.
میرزامهدی اصفهانی حجیت عقل و علم را ذاتی دانسته است اما دربارۀ یقین معتقد است که هر یقینی ارزش معرفتی ندارد و تنها در سه نوع یقین میتوان احراز مطابقت با واقع نمود و سایر یقینها، بهویژه یقینی که از راه استدلالهای قیاسی به دست میآید، مطلوب و ارزشمند نمیباشد.
آنچه در بررسی دیدگاههای میرزامهدی کاملاً عیان است مشابهتهای فکری وی با اندیشۀ اخباریگری است، که در این مقاله، با روش تحلیل محتوا، شواهد متعددی برای آن ارائه شده است.
the ma`arif school of khorasan, passing its first century of life and attracting some followers and supporters, has undoubtedly considerable effects on our contemporary fields of science and thought.
the founder of the school is ayatollah mirza mahdi esfahani.
regarding notability of the issue of relation between reason and religion, it has been intended in the paper to explain the founder`s view on the what and the authenticity of reason.
as he viewed, in divine sciences reason is a light with essential appearance showing virtues and vices.
in this religious semantics of reason, there may be found two ontological and three epistemological differences with the common sense of reason, in particular, that reason is simply reduced to the practical one and the status of theoretical reason has not been considered.
mirza mahdi esfahani has viewed the authenticity of reason and science as essential, as for certainty, he believes that it is not the case for any certainty not have an epistemic validity, and only in three kinds of certainty one may meet reality; other cases of reasoning, particularly, that occurred by deductive proofs is not of any epistemic validity in the field.
mirza mahdi esfahani has viewed the authenticity of reason and science as essential, as for certainty, he believes that it is not the case for any certainty not have an epistemic validity, and only in three kinds of certainty one may meet reality; other cases of reasoning, particularly, that occurred by deductive proofs is not of any epistemic validity in the field.
and the other certainty, especially the certainty obtained by analogical reasoning, is desirable and it's not worth it.
what is truly clear in mirzamedi's views is his similarities to shiite traditionalism, akhbarigari, the fact that in the paper has been focused on