چکیده :
پژوهش حاضر به تطبیق و مقایسه علمالنفس اشراقی و مشایی و نتایج تربیتی آن پرداخته است.
این تحقیق از نوع نظری و روش مورد استفاده در آن تحلیل اسنادی است و سرانجام به سه نتیجه دست یافته است: 1.
فلسفه مشاء و اشراق در باب علمالنفس مشترکاتی دارند، مانند اذعان به اینکه انسان موجودی ترکیبیافته از نفس و بدن است و نفس موجودی مجرد، زوالناپذیر و دارای ظرفیت و قابلیتهای بیپایان است و با ارتباط متقابلی که با بدن دارد، میتواند با تعلیم و تربیت ظرفیتها و قابلیتهای خود را به فعلیت برساند.
2.
علمالنفس اشراقی با علمالنفس مشایی تفاوتهای جدّی در تعاریف و اصطلاحات، ادبیات، حوزه و قلمرو، متدلوژی، جهتگیری، محتوا و نتایج دارد.
3.
نتایج تربیتی علمالنفس مشاء و اشراق نیز متفاوت است، از جمله اینکه: هدف غایی در فلسفه مشاء سعادت انسان است، اما در فلسفه اشراق، هدف غایی تربیت، جداشدن و بریدن از تعلقات و وابستگیهای مادی و انقطاع کامل از غیرخداست، بدانسان که جز خدا نبیند و به جز او نخواهد.
اما اصول تربیتی مشترک در فلسفه مشاء و اشراق عبارتند از: اصل تدریج، اصل دوام و استمرار، اصل اعتدال،اصل مهرورزی و اصل کرامت.
اما در فلسفه اشراق باطنگرایی، توجه به سیر باطن، آخرتگرایی، بازگشت به وطن اصلی و تلطیف سِرّ نیز اضافه شده است و روشهای تربیت در فلسفه اشراق نیز عبارتند از: تلقین، خلوت، ذکر، یاد مرگ و قیامت...
.
this study compares and contrasts self−knowledge from the perspective of masha
and eshragh.
this research is theoretical and the methodology is documentary; the
findings are categorized in three groups: (1) these two perspectives have some
similarities such as confession of the view that human is a being made of self and
body and self is an immortal abstract being with endless potentials and capacities
and due to its interactive relations with body can , through education, get actualized;
(2) these two perspectives are considerably different in terms of definitions,
expressions, literature, realm, methodology, directionality, content, and
consequences; (3) the outcomes of the two perspectives are different in the
followings: the ultimate aim in masha philosophy is the happiness of human while
in eshragh the ultimate aim of education is separation and disconnection form the
attachments and material dependence and complete separation from non−god views
so as sees god only and want him only; yet, the common educational principles in
the two philosophies are the principle of gradation, principle of consistency and
continuity, moderation, affection, and munificence.
but in eshragh philosophy
internal orientation, attention to internal development, hereafter orientation, return to
the main homeland, and the softening the secret is also added and the educational
methods in this school are indoctrination, reclusion, recitation, death remembrance
and resurrection.