سوال:
امام زمان رو خيلي دوست دارم. اما متاسفانه گناه انجام ميدم. چرا اين محبت باعث نميشه من پيشرفت کنم؟
مثلا من خيلي از اوقات توي نت که باشم در حال دانلود انواع مناجات با امام زمان، انواع تصاوير و فايل هاي صوتي در اين زمينه هستم اما مثلا اگر وسط کار اذان بشه من کماکان به کارم ادامه ميده و حال ندارم برم نماز بخونم. من اصلا دختر خوبي نيستم و جالب اونجاست که رويا و آرزوم اينه که يار امام زمان باشم!! آيا اين محبت حقيقي هست؟ چرا من با اين وجود اين طوري ام؟
پاسخ تفصیلی:
پرسشگر عزيز؛ محبت قلبي شما به حضرت صاحب الامر(عليه السلام) قابل تحسين است وبايد همواره خدا را شاکر باشيد که در اين سنين، آرزوي اين را داريد که از ياوران حضرت مهدي(عليه السلام) باشيد.
اما دوست خوبم، تنها محبت کافي نيست؛ دو عامل سبب شده با وجود اين محبت، باز برخي گناهان را انجام دهيد.
1) ضعف اراده و انگيزه 2) عدم وجود محبت قوي
لذا بايد اقداماتي در جهت تقويت اراده و تقويت محبت انجام دهيد.
تقويت محبت:
دوست عزيز؛ محبت مراتب و درجاتي دارد. اگر انسان واقعا به کسي محبت شديد داشته باشد امکان ندارد بر خلاف رضاي محبوب قدم بردارد. به هر ميزان که محبت حاکم باشد تبعيت و پيروي را به همراه خواهد داشت؛ اين از خواص محبت است. محبت شديد اراده آدمي رادر جهت رضاي محبوب تقويت مي کند.
نمي توان گفت که محبت شما حقيقي نيست، يقينا شما به واسطه اين محبت برخي گناهان را انجام نمي دهيد و در راستاي برخي اعمال خير کوشا هستيد، اما اين درجه محبت به حدي نيست که بازدارنده از انجام گناه به طور مطلق، باشد. لذا محبت به حضرت حجت (عليه السلام) در مراتب پايين علت تامه براي ترک معاصي و شوق به انجام واجبات ومستحبات نمي باشد. يکي از اقداماتي که هم در جهت تقويت محبت و هم در ترک معصيت مؤثر است اين است که همواره امام را ناظر بر اعمال خود ببينيم. اعمال ما به نظر امام زمان (عليه السلام) مي رسد و حضرت ناظر کارها است. اين حقيقت اثر تربيتي بزرگي دارد و شيعيان را به اصلاح کارهاي خود وادار مي نمايد و از اينکه در برابر حضرت ولي عصر(عليه السلام) به گناهان آلوده شوند باز مي دارد.
مهمترين مقدمه براي تشديد محبت در حد بالا، معرفت و شناخت نسبت به جايگاه امام و حجت الهي در هستي مي باشد، خوب است بدانيم که محبت ثمره ي شناخت و اطاعت نتيجه محبت است.
پرسشگر عزيز؛ دوست داشتن و محبت امام زمان (عليه السلام) در مرتبه قلبي و پس از آن در مرحله زباني بايد مقدمه محبت حقيقي در مرحله عمل شود. محبت در اين درجه، مي طلبد که محب، عملي خلاف رضاي محبوب انجام ندهد. بنابراين تا محبت به اين درجه نرسيده، بايد در تقويت محبت کوشيد چرا که هرچه محبت بيشتر باشد اراده و انگيزه در جهت رضايت مولا قويتر خواهد شد و آن زمان است که بالاترين لذتها انجام واجبات و ترک محرمات مي شود.
جوان عزيز؛ اينکه دغدغه ذهني شما و هم چنين از آرزوهايتان اين است که از ياران حضرت باشيد، جاي تحسين دارد و واقعا بايد خدا را شاکر باشيد. افکار انسان در هر راستايي باشد بالاخره انسان را به سمت آن افکار حرکت داده تا به آن خواسته ذهني اش برسد. لذا اين دغدغه براي رسيدن به هدف لازم است اما آرزو داشتن تنها و در حد خيال ذهني کافي نيست بايد در جهت اين آرزوي قشنگ، حرکت کرد. براي اينکه از ياران واقعي امام زمان باشيم بايد رفتارها و برخوردها وگفتارهاي خود را مهدوي کنيم ؛ براي حرکت در اين راستا بايد در جهت تقويت اراده نيز کوشا باشيم. تقويت اراده؛
نخست بهتر است شخص با اراده و فرد بىثبات و فاقد اراده را توصيف كنيم. شخص با اراده كسى است كه وقتى در مورد كارى، به خوبى تأمل كرد، تصميم به انجام آن مىگيرد و با فعاليت و ثبات قدم، آن را به اجرا در مىآورد. در مقابل فرد سست اراده، با كمترين مشكلى از انجام دادن كار، دلسرد شده و كوشش جهت تحقّق آن را متوقف مىكند.
كسى كه اراده قوى دارد، آنچه را كه با تأمل خواسته است، باكوشش و ثبات قدم به دست مىآورد. شخص با اراده كسى است كه داراى هدفى معقول بوده و تا موقعى كه به آن نرسيده است، از تعقيب آن باز نمىايستد. مشكلات و موانع روانى يا مادى، به اراده و عزم او لطمه نمىزند و از پيشرفتش جلوگيرى نمىكند.
به طور کلي هر رفتاري که انسان انجام مي دهد معلول سه عامل انگيزه، نياز و هدف است. به عبارت ديگر در کنار هر رفتاري مثلث انگيزه، هدف و نياز به چشم مي خورد. حال اگر عوامل جانبي موجب شود که انگيزه فرد کاهش پيدا کند يا عدم دورانديشي و نداشتن شناخت لازم باعث ابهاماتي در تعيين اهداف گردد به گونه اي که فرد دچار سردرگمي و بي هدفي شود و انگيزه اي براي انجام فعاليت هاي علمي و عملي نداشته باشد, علاوه بر عدم احساس نياز يا عدم تشخيص نياز مي تواند از جمله علل بي تفاوتي و بي رغبتي به انجام عبادات شود.
بنابراين بايد به دقت زندگي خود را بررسي کنيد تا دقيقا عواملي که باعث بي انگيزشي يا بي هدفي و سردرگمي شما شده شناسايي کنيد و سپس با آنها مقابله منطقي کنيد.
اکثر انسانها به دليل ضعف در خودشناسي و بينش ديني , همه ي همت و ارداه ي خود را به سمت مال اندوختن و لذت بردن از ماديات به کار مي برند و براي رسيدن به اين مقصود به گناهان , آلوده گشته و از انجام واجبات , فاصله مي گيرند يا در انجام واجب و ترک حرام سست اراده و بي همتند .
راه درمان:
لازم است با خود خلوت کنيم و بيانديشيم که خداي مهربان و حکيم ما را براي چه هدفي خلق کرده است ؟ آيا براي اينکه دو روز دنيا همچون چارپايان بخوريم وبخوابيم وازدواج کنيم و... ؟ يا براي هدفي بالاتر و برتر ؟ در عاقبت گناهکاران بيانديشيم و ببينيم به کجا رسيدند ؟ در آيات و رواياتي که درباره ي گنه کاران آمده، تفکر کنيم .
امام خميني (رضوان الله تعالي عليه ) مي فرمايند : انسان لااقل هر شب و روزي مقداري , ولو کم هم باشد فکر کند در اينکه آيا مولاي او که او را در اين دنيا آورده و تمام اسباب آسايش و راحتي را از براي او فراهم کرده ، و بدن سالم و قوي صحيحه ..... به او عنايت کرده ....و از طرفي هم اين همه انبيا فرستاده و کتابها نازل کرده و راهنماييها نموده و دعوتها کرده , آيا وظيفه ي ما با اين مولاي مالک الملوک چيست ؟ آيا تمام اين بساط , فقط براي همين حيات حيواني و اداره کردن شهوت است که با تمام حيوانات شريک هستيم يا مقصود ديگري در کار است ؟ .....اگر انسان عاقل لحظه اي فکر کند مي فهمد که مقصود از اين بساط , چيز ديگري است ! و منظور از اين خلقت ، عالم بالا وبزرگتري است ؛ و اين حيات حيواني مقصود به لذات نيست.
انسان عاقل بايد در فکر خودش باشد و به حال بيچارگي خودش رحم کند و با خود خطاب کند! اي نفس شقي که سالهاي دراز در پي شهوت عمر خود را صرف کردي و چيزي جز حسرت نصيبت نشد, خوب است قدري به حال خود رحم کني ؛ از مالک الملوک حيا کني ، و قدري در راه مقصود اصلي قدم زني . .....و سعادت هميشگي را مفروش , به شهوات چند روزه ي فاني...) چهل حديث حضرت امام ( رضوان الله تعالي ) / ص 6 و 7)
بنابراين يکي از علل مهم سستي در اراده, نشناختن خود و ضعف در بينش توحيدي و در نتيجه سردرگمي در هدف اصلي زندگي است, لذا ابتدا هدف و يا اهداف دقيق و مشخص خود را از زندگى يا كارى كه مىخواهد انجام دهد، براى خود ترسيم كنيد.
طبيعى است اين هدف، بايد شفاف، معقول، قابل دستيابى، بدون افراط و تفريط، مطابق توان و استعداد خود واقع بينانه باشد؛ نه آرمانى و بلند پروازانه و خارج از توانايىهاى وى! در غير اين صورت وقتى با مشكلات و سختىهاى طاقت فرسا و خارج از توان خود، رو به رو شويد و با شكستهاى احتمالى به هدف مورد نظر دست نيابيد؛ نااميد و دلسرد شده و از ادامه كار منصرف مىگرديد. راه هاي تقويت اراده :
1) تقويت بينش :
بدانيم و باور کنيم که معصيت , خواري مي آورد و طاعت , عزت. رسول خدا (صلي الله عليه و آله وسلم ) فرمودند : هر کس که مي خواهد بدون آنکه مالي در کف داشته باشد بي نياز باشد و بدون آنکه فاميلي وعشيره اي و خدم و حشمي داشته باشد ، عزيز و محترم باشد و بدون آنکه در راس يک قدرت اجتماعي باشد و پستي را قبضه کرده باشد , مهابت وصلابت داشته باشد ، راهش اين است که خود را از خواري معصيت و گناه , خارج کند وبه عزت طاعت پرودگار , پيوند کند .
تقويت اينگونه تفکر در زندگي و باور به اينکه با گناه ، جز خواري نصيبمان نخواهد شد ، موجب مي گردد ، عزم واراده ي انسان قوت يافته و در جهت صلاح خويش و پرهيز از گناه تلاش کند .
2) تمرين در جهت تطهير قواي فکر :
انسان هر قدر هم از معاصي دوري کرده , سعي در ترک محرمات کند، و به عبارت ديگر هر قدر ، اراده ي خود را در اجتناب از معصيت قوي کند، اما اگر فکر پاک وطاهر و به دور از معصيت نداشته باشد, سعي و تلاش و اراده ي او نتيجه اي نخواهد داد ؛ چرا که معمولا قبل از فعل معصيت، فکر معصيت به سراغ انسان مي آيد و فکر آلوده، همه ي اراده ها را ضعيف خواهد کرد .
بنا براين شما دوست عزيز , سعي کنيد فکر خود را به امور شريف و پاک مشغول داريد و هرگاه فکر گناه به سراغتان آمد، اين را به خاطر بياوريد که حضرت حجت (عيه السلام) نظاره گر است و با ياد خدا و تغيير حالت و وضو و توسل ، آن فکر را از خود دور کنيد .موفقيت دراين امر ، اراده ي شما را در امور ديگر از جمله انجام واجبات ومستحبات تقويت خواهد کرد.
3) ارزش قائل شدن براي خود :
معمولا انسانها يي که براي خود، ارزش قائل نيستند ، از اراده ي ضعيف برخوردارند . انساني که روح خود را الهي مي داند و هدفي مقدس دارد، براي خود ، ارزش قائل است؛ و در جهت هدف خود سعي وتلاش مي کند. به عبارت ديگر انسانهايي که ازکرامت نفس برخوردارند, خود را به ارزاني يک گناه , نمي فروشند .
4)حرکت گام به گام :
براي تقويت اراده , از کارهاي کوچک شروع کنيد و پس از گذشت مدتي و کسب موفقيت در کار قبلي , به کار و هدف بعد بپردازيد. در واقع تا در کار وتصميم اول موفق نشده ايد ، به سراغ هدف دوم نرويد. تصميم به انجام کارها ي متعدد وسنگين ، يعني انجام ندادن آن کارها !
5) دوري از حب و علاقه ي دنيا :
يکي از عوامل مهم در ضعف اراده حب دنيا است. نداشتن حب دنيا به منزله ي عدم استفاده از دنيا نيست ؛ بلکه به اين معنا ست که از دنيا به اندازه ي نياز بهره مند گرديده , از دنيا زدگي و غوطه ورخوردن در تجملات وتنوع طلبي اجتناب کنيد ؛ در اين صورت قواي جسماني و فکري شما در جهت مثبت و رشد و تعالي صرف خواهد شد.
امير مومنان حضرت علي (عليه السلام ) فرمودند :« ولا تَجتمع عزيمه ووليمه ؛ به دست آوردن ارزشهاي والا با خوش گذرادني ميسر نيست»( خطبه 241 نهج البلاغه / بند2)
6) مطالعه ي روايات و احاديث در خصوص اراده
7) تنبيه شرعي:
در صورت سستي در انجام برنامه هاي ريخته شده, خود را تنبيهي شرعي کنيد. مثلا اگر براي خواندن نماز شب تنبلي کرديد, قضاي آن را بجا آوريد و يا اگر بدون علت نماز اول وقت نخوانديد, فرداي آن روز را روزه بگيريد.
8)اخلاص در عمل
سعي کنيد کارها را فقط براي رضاي حضرت حق, انجام دهيد و در هر حالتي خدا را در نظر بگيريد, تا خداوند توفيق ادامه ي آن عمل را به شما عطا کند همه ي نيروهاي ما از خدا است، پس بايد در برابر موانع، از خداوند كمك جوييم.
اراده ما نيز بايد در جهت اراده خداوند باشد؛ يعني چيزي را اراده كنيم كه مورد رضايت و اراده حق تعالي است. افرادي كه اراده آنها در جهت معصيت است، ثبات قدم ندارند و زود در برابر مشكلات در ميمانند، ولي اگر انسان به دنبال رضاي خداوند در جهت انجام وظيفه باشد، مسلما اراده او آهنين و خللناپذير خواهد شد.
9) توسل به اهل بيت (عليهم السلام)
اهل بيت عصمت و طهارت (عليهم السلام) واسطه هاي فيض الهي هستند؛ يعني هر خيري که به ما مي رسد و هر توفيقي که نصيب ما مي شود بواسطه ي آن ذوات نوراني مي رسد. بنابر اين توسل و دراز کردن دست نياز به دامان پاک آنها در موفقيت و ايجاد انگيزه و تقويت اراده, بسيار موثر است.
10)پرهيز از همنشيني با افراد کم همت
امير مومنان (عليه السلام) مي فرمايند:« با هر که همتش پست است, همنشيني نکن.» بنابر اين به شما دوست عزيز توصيه مي شود با افراد مثبت نگر، فعال، با نشاط و اهل مجاهده ي با نفس معاشرت کنيد و از معاشرت با افرادي که به امور معنوي و علمي توجهي ندارند اجتناب کنيد
11)تفريح سالم
در صورت امکان در فرصت هايي که چند روز تعطيل هستيد مسافرتي را ترتيب دهيد و با جمع خانواده مسافرت کنيد تا يک تنوع در وضعيت زندگي شما به وجود آيد. يکنواختي در زندگي, گاه موجب ضعف در اراده و کسالت مي شود. ورزش مستمر و منظم را كه در تقويت اراده بسيار موءثر است، فراموش نكنيد.
12) از تلقين اين فکر که «من نمي توانم موفق شوم» اجتناب کنيد بلکه به جاي آن به خود تلقين کنيد که به حول و قوه ي الهي ميتوانم در اين مسير پيروز شوم, «من اراده لازم براى انجام كارهايم را دارم»، «هيچ چيز نمىتواند اراده ام را متزلزل كند»، «آنچه را كه به نظرم انجام دادنى است، انجام مىدهم و هيچ قدرتى نمىتواند مرا از آن باز دارد»، «اراده من هر روز محكمتر مىشود»، «بر من لازم است كه موفق شوم؛ زيرا موفقيت از آن نيرومندان است» و ... حضرت علي (عليه السلام ) مي فرمايند:«افعلو الخير ولا تحقروا منه شيئا فان صغيره کبير و قليله کثير؛ کار نيک به جا آوريد و آن را هر مقدار باشد کوچک نشماريد. زيرا کوچک آن بزرگ و اندک آن فراوان است.»(نهج البلاغه،حکمت422)
13) هرگز در كارها، نااميد نشويد و با حالت تهاجمى، براى پى گيرى و به انجام رساندن كارهاى ناقص و ناموفق، تلاش كنيد.
14) از پراكنده كارى و آشفتگى در كارها - كه موجب به هم ريختگى فكرى مىشود -بپرهيزيد و به فعاليتهاى خود تمركز و انسجام ببخشيد. اميرالمؤنين (عليه السلام) مي فرمايند:« من اومأ الي متفاوت خذلته الحيل؛کسي که به کار هاي گوناگون پردازد خوار شده و پيروز نمي گردد»(نهج البلاغه، حکمت 403)
15) هر شب، اعمال خود را محاسبه كنيد. رفتارهاي ارادي موفق و موارد ضعف را يادداشت كنيد. در موفقيتها شكرگزار باشيد و در صورت ضعف، در صدد رفع آن برآييد.
16) مدتى برنامه ريزى و تصميمات خود را با فردى ذى صلاح در ميان بگذاريد و از وى بخواهيد مراقب باشد تا در شما دو دلى پيش نيايد و اجراى تصميمات خويش را به تأخير نيندازيد.
17) همواره بر خداوند توكل كرده و در همه امور از او استمداد جوييد.
18) كتابهايى كه سطح بينش انسان را نسبت به عالم و جهان آفرينش و مبدأ و معاد بالا ببرد و اصول اعتقادى صحيح و صاف را به انسان بياموزد و او را با معارف و تعاليم دينى بيش از پيش آشنا نمايد، مانند كتابهاى استاد شهيد مطهرى و نيز كتابهاى شيهد آيتالله دستغيب شيرازى را در برنامه مطالعاتي خود قرار دهيد.
دوست عزيز؛
بايد براى تمام كارها و فعاليتهاى شبانه روزى، برنامهاى مدون و منظّم داشته باشيد. بدين منظور از جدولى استفاده كنيد كه در ستون افقى آن، ساعات شبانه روز و در ستون عمودى، ايام هفته را يادداشت و تمام كارهاى روزانه را در آن درج كنيد (از خواب و استراحت تا عبادت، ورزش، مطالعه و ...). هر فعاليتى را در زمان خاص خود در جدول بنويسيد و هيچ زمانى را بدون كار خالى نگذاريد.
هر روز صبح با نگاهى به آن برنامه، به اجراى دقيق آن بپردازيد و شبها قبل از خواب، آن را محاسبه و ارزيابى كنيد. شايسته است همچون يك محاسبهگر جدى و قاطع، فعاليتهاى روزانه و ميزان موفقيت خود در انجام دادن آنها بررسى كنيد. در صورت موفقيت، خود را تشويق و در صورت تخلّف و سهلانگارى در اجرا، تنبيه كنيد.
بدانيد که براى به دست آوردن ارادهاى قوى و محكم، توجه به تدريجى بودن آن و نياز به تمرين و ممارست، امرى بايسته است. گمان نكنيد مىتوانيد به طور دفعى و بدون هيچ تلاشى، به آن دست يابيد.
انسان بايد مانند كوهنوردى باشد كه گاهى به قله كوه بلندى كه قصد صعود به آن را دارد نگاه مىكند و احساس مىكند هنوز تا قله كوه راه زيادى مانده و از طرفى به دامنه كوه نگاه مىكندو مىبيند از آن فاصله گرفته و اين حالت بين ترس و اميد را چنان چه در قرآن كريم و روايات معصومين(عليهم السلام) آمده، همواره در زندگى خود حفظ كند.
نکته ي آخر و پاياني اينکه : با دعا و استغفار وتوکل به خداي مهربان و توسل به اهل بيت عصمت و طهارت ( عليهم السلام ) به ويژه حضرت ولي عصر (عج الله تعالي فرجه الشريف ) ، ارداه ي خويش را در ترک گناهان و عمل به واجبات و طاعت الهي قوي کنيد .
پيروز و موفق باشيد .