فكر گناه تا به مرحله عمل نرسيده، اگر چه ممكن است زمينه گناه را فراهم آورد و از اين نظر بايد به شدت از آن احتراز شود، ولي در عين حال خود آن گناه نيست؛
برخلاف نيت و فكر كار نيك كه اگر به وسيله مانعي به مرحله عمل هم نرسد، در نزد خدا به منزله همان عمل خوب شمرده مي شود.
فرقي كه ميان كار خير و كار شر هست، اين جهت است كه اگر انسان تصميم به كار خير بگيرد؛ ولي بعد موفق به انجام ان نشود، برايش ثواب مي نويسند؛ ولي در كار بد، اگر شما در مرحله تصميم باشيد و خودِ كار صورت نگيرد، به پاي شما گناه نوشته نمي شود، و از اين جهت نوعي عفو و اغماض وجود دارد.
يکي از وظايف مهم فرد مسلمان و هرکسي به دنبال حيات معقو ل است عفت در فکر و انديشه ، از ثمرات شرم و حياء ؛ و حيا از نتايج ايمان و از پايه هاي اصلي دين است.
دور داشت فکر از عرصه هاي ناهنجار و آلوده را (عفت در انديشه ) گويند. حضرت علي(ع)
«من کثر فکره في المعاصي دعته اليها»؛ کسي که بسيار درباره گناهان بينديشد ، بزهکاري او را به خويش فرا مي خواند
(غررالحکم ، ج 5 ، ص 321) آنکه به گناه مي انديشد در واقع همچون کسي است که بر لبه پرتگاه «ارتکاب گناه» قدم مي زند، چنين کسي از سقوط ايمن نيست.
انديشيدن در گناه، اگر چه آتش شعله ور نيست تا خرمن وجود آدمي را بسوزاند، ولي دود و دمي دارد که درون و برون او را سياه و کدر مي سازد.
از ديدگاه ، شرع مقدس ، فکر گناه، تا به عمل حرامي منجر نشود، حرام نيست . در عين حال نبايد اين مطلب از نظر دور داشته شود که شيطان از همين انحرافات کوچک _ در انديشه _ بهره جويي سوء مي کند و انسان را به تباهي ها مي کشاند.رفتن به اينترنت وجستجوي اموري که ذکر نموده ايد سبب شعله ور شدن آتش شهوت مي گردد وزمينه ارتکاب همه گناهان را در انسان فراهم مي کند وآسايش را از انسان مي گيرد،به جاي فکر کردن در اين مسائل به فکر راه چاره باشيد وآن هم ازدواج است.
يکي از اصول مهم اخلاقي و رواني اين است که اگر آدمي نيت خوب و عفيف داشته باشد، اعمال خوب نيز خواهد داشت و اگر به نيت آلوده گرفتار گردد، به بيرون از آن، رفتارش نيز فاسد و تباه خواهد شد.
اگر مي خواهيد خوب باشيد، خوب بينديشيد اگر مي خواهيد سخن زشتي بر زبانتان جاري نشود، در ذهنتان را بر زشتي ها و ناشايست ها ببنديد و اگر مي خواهيد درستکار باشد ، درست بينديشيد.
جان کلام اين که آدمي آن گونه زندگي مي کند که مي انديشد. گفتار و رفتار انسان ، خوب يا بد، ميوه هاي شيرين و تلخ باغ انديشه او هستند پس اگر طالب ميوه هاي شاداب و پر آب و زيبا است لازم است انديشه خود را اصلاح کند. مولوي چه نيکو فرموده است :
اي برادر! تو همه انديشه اي | مابقي ، خود ، استخوان و ريشه اي |
گر بود انديشه ات گل، گلشني | ور بود خاري ، تو هيمه گلخني |
درمان فكر گناه:
تفاوتى كه ميان گناه در قانون هاى اجتماعى و مذهبى وجود دارد، اين است كه در جامعه تمام كيفرها به عمل مربوط مى شود و تا شخصى به گناهى دست نزند، تحت پيگيرد كيفرى و قانونى قرار نمى گيرد، اما در فرهنگ اسلامى، امامان معصوم عليهم السلام ما را از انديشه و فكر گناه نيز برحذر داشته اند.
به ديگر سخن، اسلام در پى آن است تا گناه را از سرچشمه بخشكاند و آلودگى را در نطفه خفه كند و در حقيقت پايه اعمال را از نظر كيفر و پاداش روى انديشه و نيت افراد بنا نهاده اند! در اين راستا حضرت عيسى عليه السلام ضمن گفتارى به حواريون فرمود:
«موسى بن عمران عليه السلام به شما دستور داد تا زنا نكنيد، ولى من به شما امر مى كنم كه روح خود را به زنا خبر ندهيد (فكر زنا نكنيد) تا چه رسد به انجام آن! زيرا كسى كه روح و فكرش را به زنا خبر دهد، مانند كسى است كه در اطاق رنگينى آتش روشن كند، دود آتش نقشه هاى رنگين آن اطاق را كثيف مى كند، گرچه خانه را نسوزاند!».
مجلسى، بحارالانوار، ج 14، ص 331.
يعنى، فكر گناه، كانون تصميم گيرى وجود انسان را آلوده كرده و چنين كانونى به تاريكى گناه نزديك تر است تا به سفيدى اطاعت الهى!
فرد مسلمانى در يكى از جنگ ها به دست كفّار به قتل رسيد و بعد به قتيل الحمار «كشته راه خر» معروف شد. علت اين نامگذارى به اين بود كه هدف او از نبرد، غنيمت بردن الاغ شخص كافر بود اما متأسفانه خودش كشته شد. ملا محمدمهدى نراقى، جامع السعادت، ج 3، س 113.شمارى از راه كارهاى مبارزه با اين افكار عبارتند از:
1. شركت نكردن در مجالسى كه حريم مرد و زن نامحرم رعايت نمى شود، به خصوص پرهيز جدى از مكان هاى خلوت كه مانع از ورود ديگران است.
2. در صورت حضور در چنين جمعى، از دقت و ريزبينى نسبت به افراد نامحرم دورى جستن.
3. ياد پروردگار متعال در همه احوال، چه در برخورد با حلال و چه هنگام نزديكى به حرام.
4. برنامه ريزى بهينه در استفاده از سرمايه گرانمايه عمر، در بخش هاى گوناگون اجتماعى، مذهبى، فرهنگى، ورزشى، تفريح هاى سالم و...، كه بهترين فرصت براى وسوسه ها و راه يابى شيطان زمان هاى خالى از برنامه است.
5. گزينش دوستان و افراد شايسته، كه هم در امور دنيوى و هم در جنبه آخرتى يار و مددكار انسان باشند.
يك سفارش مهم : درصورتي كه مجرديد ومي توانيد ازدواج كنيد ، براي اين كار اقدام كنيد.
توجه كنيدكه: اگر دل از اخلاق فاضله و ياد و ذكر الهى تهى شود، مأمن و محل استقرار شيطان مى شود: «وَ مَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطاناً فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ»زخرف ، 6.
«هر كه از ياد خداى رحمان روى گرداند، شيطانى را برانگيزيم تا قرين وى باشد».
آن دل كه به ياد تو نباشد دل نيست ---------------قلبى كه به عشقت نطپد جز گِل نيست
آن كس كه ندارد به سر كوى تو راه ----------------از زندگى بى ثمرش حاصل نيست
امام خمينى(ره)، ديوان اشعار، ص 199.
اما اينكه چه گونه رفع خواطر نفساني داشته باشد؟
عارف بزرگ، مرحوم آخوند ملا حسين قلى همدانى و شاگردان وي، هرگز نفى خواطر (افكار و اوهام مزاحم) را بدون ذكر عملى نداشتهاند، بلكه رويه ايشان التزام در امر مراقبه و اهتمام به مراتب آن بوده است.
مراتب مراقبه
اوّل درجه مراقبه اين است كه سالك از محرّمات اجتناب كند و تمام واجبات را به جاي آورد، و در اين دو امر به هيچ وجه مسامحه نورزد.
دوّم درجه، آن است كه مراقبه را شديد نمايد و بكوشد هر چه مىكند براى رضاى خدا باشد و از امورى كه لهو و لعب ناميده مىشود، اجتناب نمايد. چون در اين مرتبه اهتمام نمود براى او تمكّن پيدا مىشود كه ديگر خود را نبازد و اين خوددارى در او به سر حدّ ملكه برسد.
سوّم درجه، آن است كه پروردگار جهان را پيوسته ناظر خود ببيند، و كمكم اعتراف مىنمايد كه خداى متعال در همه جا حاضر و ناظر و نگران همه مخلوقات است. و اين مراقبه در تمام حالات و در همه اوقات بايد رعايت شود.
چهارم درجه، اين است كه خودش خداى را حاضر و ناظر ببيند و به طور اجمال مشاهده جمال الهى نمايد. وصيت رسول اكرم صلّى اللّه عليه و آله به ابوذر غفارى اشاره به اين دو مرتبه اخير از مراقبه است:
«خداى را چنان عبادت كن مثل آنكه گوئى تو او را مىبينى و اگر نمىتوانى او را ببينى او را طورى عبادت كن كه بدانى او ترا مىبيند».بنابراين عبادت در مرحلهاى كه خدا او را مىبيند پائينتر است از مرتبهاى كه او خدا را مىبيند.(منبع: حسيني تهراني، سيد محمد حسين؛ رساله لب اللباب، تهران، حكمت، چاپ ششم، 1416ه.ق، ص 139- 1)
چند نكته كه توجه به آنها برايتان مفيد است:
1. ذهن و فكر انسان، همواره متوجه چيزى است كه به آن عشق مىورزد؛ چنان كه عاشق، لحظهاى از فكر معشوق خود بيرون نمىرود. اينكه مثلاً ما هميشه در نمازهاى خود، به ياد ديگر مسائل مىافتيم به جهت تعلّق نفس ما به آنها و عدم آشنايى با محبوب حقيقى است. پس بايد دل را از تعلق به كثرات پالايش كرد و منزلگه عشق ربوبى ساخت تا انديشه نيز بدان سوى توجه كند.
2. پرنده لجام گسيخته خيال، چون چكاوكى است كه هر دم بر سرشاخسارى نشسته، پس به شاخه ديگر پرواز مىكند. افكار انسان نيز قرار و آرامى ندارد؛ ولى اگر با دقت دركنترل آن بكوشد - يعنى همواره از آن مراقبت نموده و هرگاه به اين سوى و آن سوى گريخت بلافاصله آن را به امور شريفه متوجه گرداند - كم كم رام و مطيع مىگردد.
3. با داشتن برنامه منظم و پيوسته , مي توان ذهن را به سمت خاصي جهت داد; مثلا تلاش براي ادامه تحصيل يا داشتن برنامه هاي منظم همه روزه دعا و قرآن , مطالعه كتاب هايي پيرامون : اخلاق , معاد, خداشناسي , عواقب گناه و حداقل روزي يك ساعت شركت منظم و پيوسته در مجالس ديني مانند نماز جماعت.
4. از جمعهايي كه با روحيات شما و شرع هماهنگ است دوري نكنيد. سعي كنيد دوستاني هرچند معدود اما صميمي داشته باشيد تا ديدن و ارتباط با آنها به شما انرژي مثبت دهد.
5. گرچه ذهن انسان اين توانايي را دارد كه حتي بدون استفاده از حواس ظاهري افكاري را توليد كند ولي عمده آن چيزهايي كه انسان در مورد آن فكر مي كند اعم از چيزهاي خوب يا بد. داده هاي حواس ظاهري او است لذا بايد مجاري ورودي ذهن را كه همان حواس ظاهري است كنترل كرد؛ يعني چشم، گوش، زبان و لامسه و...
6. سعى كنيد با يك برنامهريزى دقيق و حساب شده تمام اوقات شبانهروزى خود را پر كنيد و هيچگاه بيكار نباشيد. به مطالعه، نظافت اتاق، كمك به دوستان، ورزش و... مشغول باشيد. و هر گاه بيكار شديد خود را به كارى مشغول سازيد.
7. در صورتى كه به چنين افكارى اهميت ندهيد مطمئن باشيد اگر تحمل كنيد پس از چندى نهايتا آن را رها خواهيد كرد.
8. روابط اجتماعى خود را افزايش دهيد مثلاً شركت در مجالس عمومى مثل مجالس جشن يا مجالس مذهبى.
9. اعتماد به نفس خود را بالا ببريد و سعي كنيد از حالت متكي بودن به ديگران خارج شويد. البته ما انسان ها كما بيش نيازمند تأييد اطرافيان هستيم و دوست داريم در انظار ديگران مقبول باشيم. اما اين حالت نبايد در ما جنبه افراطي به خود بگيريد و طوري باشد كه قضاوت ديگران درباره ما برايمان خيلي مهم باشد.
10. اين ظرفيت رواني در شما وجود دارد كه با كمك به والدين در موقعيتهاي مختلف و همكلامي با آنها به بهانههاي متفاوت، باران رحمت خدا را بسوي خود جلب كنيد و طراوت خانواده و نشاط دروني خود را افزايش دهيد.
11. در صورت مجرد بودن و مهيا شدن شرايط مناسب ازدواج، با توقعاتي متعادل، آن را پيگيري نماييد.
12. اذكار (لا اله الا الله) و (لاحول و لاقوة الا بالله) و تلاوت سورۀ ناس، كمك خوبي براي عبور از اين افكار است.
13. پس از چند ماه عمل دقيق به راهكارهاي ارائه شده، در صورت باقي ماندن اين افكار و حالات، ميتوانيد از راهنماييهاي يك روانشناس ماهر ياري بگيريد.
14. توكل شما به خداي مهربان و توسلتان به امامان خوبمان، شما را از تمام ناملايمات زندگي عبور خواهد داد.شخصي خدمت آيت الله بهجت (رحمه الله) رسيد و عرض كرد: براي نفي خواطر ( پاكيزه كردن دل و ذهن از هر چه جز خدا) چه كنيم؟
فرمودند: «ضدش را انجام دهيد؛ يعني استغفار كنيد وصلوات بفرستيد كه ضد آن خواطر هستند.»
در جاي ديگر در جواب همين سؤال فرمودند: «اگر در نماز مراقب خواطر شيطاني باشد، ساير اعمال هم تابع نماز خواهد بود.»
دوست گرامي، يگانه راهي كه ميتواند فطرت پاك انساني را سيراب نمايد و او را به ساحل آرامش مادي و معنوي برساند، شناخت خود، خدا و هستي است كه نتيجهاي جز هدفشناسي و هزينه اراده در رسيدن به آن ندارد.اما اينكه چه كنيم كه فكر گناه به سراغ ما نيايد؟:
بايد گفت اگركسي به گناه عادت كرده مدتى طول مىكشد تا فكر گناه ازوجودش رخت بر بندد. ثانيا، بايد مراحل مربوط به ترك گناه شهوانى را دقيقا عمل كرد تا با مدد خداى رحمان بعد از مدتى آثار مطلوب آنرا در خود بيابد.در اين زمينه بايد دو چيز را دقيقا و حتما بدون سهلانگارى عمل نمود:
1- ترك زمينه گناه:اين خود زيرمجموعهاى دارد كه مهمترين آن عبارت است:
* ترك گناه چشم: دقيقا بايد مواظب چشم خود بود كه مبادا به نامحرم و كلاً هر آنچه كه شهوتانگيز است، نگاه شود.
عن الصادق(ع): النظر سهم من سهام ابليس مسموم و كم من نظرة اورثت حسرة طويله نظر دوختن تيرى مسموم از تيرهاى ابليس است و چه بسا نگاهى كه حسرت درازمدتى را (در دل) به ارث بگذارد (سفينةالبحار، شيخ عباسى قمى، ماده نظر)
*ترك گناه گوش: بايد از كليه شنيدنيهايى كه حرام هستند پرهيز شود. نوار موسيقى باشد، صداى شهوتانگيز نامحرم باشد و...
* ترك مصاحبت با دوستان ناباب: دوستانى كه باعث مىشوند انسان مزه گناه را مزمزه كند، در واقع دشمن هستند و بايد از آنها پرهيزكرد.
از امام سجاد(ع) نقل شده: النهى عن مصاحبة خمسة و محادثتهم و مرافقتهم فى طريق و هم الكذاب والفاسق والبخيل والاحمق والقاطع لرحمه - حضرت از همراهى و سخن گفتن و رفيق بودن با پنج كس را نهى فرموده: كذاب، گناهكار، بخيل، احمق و كسى كه قطع رحم كرده ها است (همان، ماده صحب).
البته اينها از مهمترين زمينههاى گناه هستند كه بايد ترك شوند ولى كلاً هر چيزى كه زمينه گناه را فراهم مىكندبايد ترك شود.2- ترك فكر گناه: ترك زمينه گناه سهم به سزايى در ترك فكر گناه دارد ازاينرو هر چه بيشتر و دقيقتر زمينه گناه ترك شود فكر گناه كمتر به سراغ انسان مىآيد ولى علاوه بر آن، چند چيز جزء برنامه زندگى شود (حداقل تا وقتى كه مجردهستيد):
* اشتغال به برنامه شبانهروزى: حتما بايد شبانهروز خود را با برنامهريزى صحيح و متناسب وضع روحى و جسمى خود پر كنيد و هيچ ساعت بيكارى نداشته باشيد تا نفس شما را مشغول كند. در اوقات بيكارى وسوسههاى نفس و شيطان به سراغ انسان مىآيد و او را به فكرگناه و سپس به خود گناه مىكشاند قال اميرالمؤمنين على(ع):« ان هذه النفس لامارة بالسوء، فمن اهملها، جمحت به الى المآثم»
براستى و حقيقت كه اين نفس(انسانى) پيوسته و مرتب به بدى امر مىكند در نتيجه هر كس آن را به خود واگذارد (و به كارى نگمارد) نفس او را به سمت گناهان مىكشاند(الغرر والدرر، باب النفس ، ج 1، ص 544، ح 4)
* روزه گرفتن: روزه گرفتن قواى حيوانى و شهوانى انسان را تضعيف مىكند اگر قواى شهوانى ضعيف گشت قهرا فكر گناه هم كمرنگ مىشود. عن ابى جعفر(ع) قال: «اذا شبع البطن طغى»هرگاه شكم پر شود طغيان مىكند (المحجةالبيضاء، ملا محسن فيض كاشانى، ج 5، ص150)
مفهومش اين است اگر شكم بر نشود طغيان نمىكند و بهترين قسم جوع و گرسنگى همان روزه گرفتن است.
تذكر اين نكته بسيار ضرورى است كه اولاً: روزه نبايد براى بدن ضررى داشته باشد وگرنه شرعا حرام است. ثانيا: براى كارهاى روزمره مخل نباشد. ثالثا: اگر نه مضر بود ونه مخل فقط روزهاى دوشنبه و پنجشنبه باشد نه بيشتر ولى در هر صورت اگر براى روزه گرفتن عذرىاست مورد بعدى يعنى ورزش دو برابر شود.
* ورزش: هر روز ورزش لازم است البته آن ورزشهايى باشد كه براى بدن ضررى ندارد مثل نرم دويدن و نرم طناب زدن و انجام حركتهاى كششى و اگر براى روزه گرفتن عذرى هست زمان ورزشى دوبرابر شود مثلاً از بيست دقيقه به چهل دقيقه افزايش يابد.
* فكر در مرگ: اين يكى ديگر از چيزهاى بسيار مفيد است كه فكر گناه را يا از بين مىبرد و يا كم مىكند كه اين به شدت و ضعف فرو رفتن در فكر مرگ بستگى دارد اگر انسان با اين واقعيت انس بگيرد و مردن را باور دل سازد نقشى سازنده و بالا برنده دارد.
قال اميرالمؤمنين على(ع): «اذكروا هادم اللذات و منغص الشهوات و داعى الشتات »
ياد كنيد (مرگ را) درهم كوبنده لذات را و تيره و تلخ كننده شهواترا و دعوت كننده جدايىها را (الغرر والدرر، باب الموت، ج 2، ص 159).
ياد مرگ دل را از تعلق به شهوات جدا مىسازد و انسان را از گناه و فكر گناه باز مىدارد آنچه كه بسيار مهم است اين است كه اولاً لازم نيست كه اين فكر هر روز و مستدام باشد، اگر شبانه روزى نيمساعت هم باشد كافى است ثانيا در مكان خلوتى باشد مخصوصا اگر آن مكان خلوت ؛خود محيط قبرستان باشد.
به هر گونه كه اين فكر در مرگ با جان عجين شود و باور دل گردد بسيار مطلوب است مثلاً يكى از كيفيتهاى فكر در مرگ را يكى از بزرگان چنين مىفرمود: تمام خاطرات تلخ و شيرين گذشته را در حد امكان مثل يك فيلم از ذهن بگذراند و به خود بباوراند كه همه اينها گذشت و چند روز باقى مانده عمر هم مىگذرد لحظات جان دادن، وقتى كه خويشان و نزديكان را رها مىسازد و از تمام تلخ و شيرينىها وداع مىكند و... همه و همه را به خوبى تأمل كند تا دل بلرزند و چشم بگريد.
چهاردستور العمل تجربي ديگر:
1ـ مطمئن باشيد و بدانيد كه وقتى به چيزى فكر مىكنيد به اين معنا نيست كه آن كار را انجام خواهيد داد مثلاً اگر در ذهن و قلبتان به فردى فحش مىدهيد، به اين معنا نيست كه آن جمله و كلام زشت و فحش را به زبان جارى خواهيد كرد. يعنى فكر كردن در باره موضوعى الزاما به فعل و انجام آن منتهى نمىشود. اين مطلب را خودتان مىتوانيد در طول روز چندين بار مشاهده و لمس كنيد و به آن باور كنيد.
2ـ در صورتى كه به چنين افكارى اهميت ندهيد مطمئن باشيد اگر تحمل كنيد پس از چندى نهايتا آن را رها خواهيد كرد.
3ـ هرگاه افكار مزاحم به سراغ شما آمد خود را مشغول كار ديگرى كنيد و با ايجاد حواسپرتى از آن افكار مزاحم دورى كنيد.
4ـ هرگاه اين افكار به سراغتان آمد و متوجه شديد، وسط افكار به خود بگوييد: «بس است ديگر» و بدين وسيله رشته افكار مزاحم را قطع كرده و به سراغ مطلبى ديگر خواهيد رفت.
سخن آخر اين است كه اين دستورات وقتى نتيجه مىبخشد كه هر چه دقيقتر به آن عمل شود زمان نتيجه آن بستگى به شرايط و خصوصيات افراد دارد، ازاينرو پىگير زمان نتيجه نبايد بود فقط هم و غمّ صرف عمل به دستورات شود.كتب زير سفارش مىشود:
1- نردبان آسمان (دروس اخلاق حضرت آيت الله بهاءالدينى) تدوين و ويرايش: اكبر اسدى
2- سلوك معنوى تدوين و ويرايش: آقاى اكبر اسدى
3- خودشناسى براى خودسازى محمد تقى مصباح يزدى
معناى مطالعه اين كتب عمل كردن به آن از آغاز تا پايان نيست بلكه براى عمل به دستورالعملهاى اخلاقى تربيتى لازم است كه بايد با علماى بزرگ اخلاق يا همين نهاد نمايندگى مشورت شود.