پاسخ تفصیلی:
بعضي از ما انسانها شبيه به بازيكن فوتبالي مي مانيم كه بدون هيچ شناخت و دركي از بازي فوتبال و قوانين آن , وارد زمين شده و مشغول به بازي شده ايم ؛
لذا بي هدف به هر طرف حركت كرده , دروازه ي خودي را از رقيب تشخيص نمي دهيم . از زمين خوردن خود ناله ها و شكايتها داريم و از گل خوردن , دچار يأس و نا اميدي مي شويم و ....
در حالي كه يك بازيكن فوتبال بايد بداند كه مدت زمان بازي چقدر است ؟ قوانين و احكام بازي چيست ؟ قدرت رقيب تا چه حد است ؟ او بايد بداند زمين خوردن لازمه ي بازي است اما خاتمه ي آن نيست ؛ بلكه بايد بلافاصله بلند شده , مبارزه را از نو شروع كند . هر گاه بي دقتي كرد و گل خورد بايد در فرصت باقي مانده تلاش كند و رقيب را شكست دهد و ....
دوست عزيز
بدان كه دنيا محل بازي ما در آن است و قوانين خاص خود را دارد و تا زماني كه به احكام و دستورات نحوه ي بازي در آن , آگاه نباشيم واله و سرگردان خواهيم بود و جز شكست , نصيبي نخواهيم داشت . ولي فرق اصلي بين دو مثال مذكور اينست كه ايفاي نقش در دنيا , حقيقتي است كه استعدادهاي انسان را شكوفا كرده , سعادت يا شقاوت ابدي را به بار مي آورد ؛ ولي بازي در فوتبال , تنها سرگرمي و ورزش است .
خداوند مهربان ما را آفريد و در وجود مان استعدادهاي فراواني قرار داد تا در اثر مواجهه ي با سختي ها و مشكلات , حركت صحيح و برنامه ريزي دقيق , آن استعدادها شكوفا شود و مدت زمان تلاش و كوشش در اين جهت را نيز ايام عمري قرار داد كه بتوانيم بهترين بهره را ببريم .
بعنوان مثال به يكي از قوانين حاكم بر زندگي دنيا اشاره مي كنم : - دنيا دار تزاحم و مشكلات فراوان است . انتظار زندگي كردن بدون سختي و مشكلات , انتظاري نا بجا و بدور از واقعيت است . لذا اگر با اين آمادگي , با سختيها و مشكلات روبرو شويم , تحمل سختيها برايمان راحت تر شده و بدنبال حل مشكل مي گرديم .
واقعيت ديگر زندگي اينست كه : - داشتن مال و ثروت و جاه و مقام , دليل بر دوست داشتن خداوند و عزت نيست ؛ از طرفي فقر و عدم برخورداري از جاه و جلال اجتماعي نيز دليل بر خواري و عدم علاقه ي خداوند نسبت به بنده نيست، نگاه كنيد به: فجر/15:
« فَأَمَّا الْإِنْسانُ إِذا مَا ابْتَلاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَكْرَمَنِ َو أَمَّا إِذا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَيْهِ رِزْقَهُ فَيَقُولُ رَبِّي أَهانَنِ» اما هر گاه خداوند انسان را آزمايش كند و به او اكرام و نعمت دهد مي گويد: پروردگارم گراميم داشت و اما هرگاه او را بيازمايد و روزيش را تنگ گيرد مي گويد: پروردگارم خوارم ساخت ؛ نه هرگز چنين نيست.....
لذا وقتي به زندگي ائمه اطهار ( عليهم السلام ) كه بهترين خلق خدا بودند نگاه مي كنيم , مي بينيم كه سراسر زندگي آنها توام با سختي و مشكلات بود ؛ اما نكته ي قابل توجه در زندگي آن ذوات مقدس و نوراني اين است كه آنها در مقابل مشكلات , سر خم نمي كردند و از پاي نمي نشستند ؛ بلكه تكليف و وظيفه ي خود را انجام مي دادند , يا سختي برطرف مي شد و يا نمي شد ! مهم اينست كه سختي ها پله هاي عروج مؤمنند ؛ بايد ياد بگيريم چگونه از اين پله ها بالا برويم .
حكمت الهي ايجاب مي كند كه هر كس راه خير و شر را بي هيچ اجباري انتخاب كند :
انا هديناه السبيل اما شاكرا ً و اما كفورا ما انسان را راهنمايي كرديم يا شكر گزار خواهد بود و يا نا سپاس .
- ممكن است مشكلات به وجود آمده از بي كفايتي و عدم تقواي خانواده نباشد بلكه بنا بر حكمت الهي با اين سختي دست به گريبان شده باشند . در اين صورت بدان كه مورد توجه خاص خداوند هستيد ؛ چرا كه :
هر كه در اين درگه مقربتر است جام بلا بيشترش مي دهند.
تنها كافي است نيم نگاهي به زندگي حضرت زهرا ( سلام الله عليها ) و پدر بزرگوار و همسر عزيز و فرزندان دلبندش بياندازيم و ببينيم اينها كه گل سر سبد خلقت بودند با چه مشكلاتي دست به گريبان شدند . لذا دستور حضرت حق است كه در همه چيز آنها را الگو و رهبر قرار داده و از آنها پيروي كنيم ؛ اطيعوا الله و اطيعوا الرسول و اولي الامر منكم از خدا و رسول و صاحبان امر اطاعت كنيد .
منظور از بيان اين نكات اين نيست كه در مواجهه ي مشكلات , دست روي دست گذاشته و تنها تحمل كنيم ؛ بلكه بايد به بهترين وجه ممكن , در رفع مشكلات كوشش كرد .
اي عزيز بدان كه :
دور گردون ، گر، دو روزي بر مراد ما نرفت----------- دائما يكسان نباشد حال دوران غم مخور
با تكيه بر خداوند كه تكيه گاهي مثل او نيست و توسل بر پاكاني كه واسطه هاي فيض هستند و همچون آنان در پاكي و طهارت وجود ندارد و نيز با مشورت با صاحب نظران , به آنچه تكليفت مي باشد عمل نما و منتظر دستگيري حضرت حق باش .وبدان كه اگر گناه در زندگي وارد شود مشكلات را بدنبال دارد،سعي كنيد وظائف ديني را انجام داده واز گناهان بطور كلي دوري نمائيد تا مشكلات حل شود.
توجه توجه:
1- گاهي اوقات خواسته انسان را دير مي دهند و به تاخير مي اندازند ولي خوب و مناسب و در خور مي دهند بنا بر اين نبايد عجله داشت و نا اميد شد. هر كاري به موقع خود درست مي شود .
2- قاعده كلي اين است كه اگر چيزي زود به دست آيد انسان قدر آن را نمي داند ولي اگر پس از زحمت و سختي و جستجو به دست آيد انسان قدر آن را بيشتر مي داند و در كام انسان لذيذتر و گواراتر است
3- شما با توكل به خدا و توسل به اولياي او و به كار گيري توان و استعداد هاي جواني با عنايت حق تعالي در خواسته خود موفق خواهيد شد و به مراد خود خواهيد رسيد و در اين ترديدي نداشته باشيد .
4- گفتن ذكر نوراني لا حول و لا قوه الا بالله و نيز ذكر : يا فتاح با توجه به معناي آنها در رسيدن به خواسته ها موثر است .
5- سعي كنيد گناهي اگر در زندگي تان هست ترك كنيد و زياد استغفار بگوييد. اين ذكر كليد حل بسياري از مشكلات است و روزي را زياد مي كند.
6- نذر كنيد و از نماز و روزه كمك بگيريد. ائمه اطهار ع هنگامه مشكلات نذر روزه مي كردند. و از اين طريق حل مشكل را از خداوند مي خواستند.
7- توصيه مي كنيم با نيت خالص به زيارت امام هشتم ع برويد و از مقام ولايت ايشان در رفع مشكل كمك بخواهيد و ايشان را واسطه ميان خود و خداوند قرار دهيد.
جمع بندي :
1- گره افتادن در كار موضوعي درست است و با اصول و مباني اعتقادي و آيات و روايات هماهنگ و موافق است .
2- معناي گره افتادن در كار هموار نبودن مسير امور و برخورد آنها با موانع و مشكلاتي است كه سد راه به نتيجه رسيدن آنها است.
3- عوامل فراواني در ايجاد گره در كارها نقش دارند برخي شناخته شده و برخي ناشناخته هستند ولي مهم آن است كه نوعا اين گره ها نتيجه اعمال و رفتار و نيت هاي بد خود ما است و در واقع از ما است كه بر ما است .
4- بي شك مهم ترين عامل در شكل گيري اين موانع و گره ها گناهان و ترك واجبات الهي است كه توفيق را از انسان سلب كرده و موجب پيچيده شدن و برخورد امور با موانع مي شود .
5- بر همين اساس است كه در منابع اسلامي و روايات اهل بيت –ع- براي ازبين بردن اين موانع و گشودن اين گره ها دستور استغفاروتوسل به اهل بيت داده شده و اين معنايش اين است كه گناهان مانع ساز مي باشند و بايد با استغفار و طلب مغفرت از خداوند وطلب توجه از انوار اهل بيت عليهم السلام موانع و مشكلاتي را كه با گناه و معصيت ايجاد شده از ميان بر داشت و زمينه نزول رحمت و فيض الهي و مهيا شدن توفيق را فراهم ساخت