در پاسخ به مطالب ذيل توجه كنيد :
1-همه نيروها و نيازهايي كه از طرف خداوند به طور طبيعي در وجود انسان قرار داده به جا و مثبت و مطلوب است و فقدان هر كدام زندگي انسان را دچار اختلال و مشكلات فراواني مي سازد .
2- شهوت جنسي براي تداوم نسل انسان و قوام بخشيدن و استمرارحيات انسان لازم و ضروري است و بدون آن حيات بشري و اجتماع انساني بقا و دوامي ندارد . اين نيرو اگر در جا و محل مناسب خود و در حوزه دستورات دين و شرع به كار گرفته شود مفيد و آرامبخش و لذت افرين است و اگر از كنترل خارج گردد و از به طور نامشروع و غلط استفاده شود موجب ناهنجاري هاي رواني و روحي فراوان فردي و اجتماعي و فرهنگي و عامل كيفر و عذاب اخروي است .
3- نيروي شهوت و گرايش جنسي از امور و گرايشات طبيعي در وجود بشر است، كه اصطلاحاً «غريزه جنسي» ناميده ميشود. اما برخي از دانشمندان به كاربردن «غريزه» را در مورد انسان نادرست ميداند زيرا غريزه شامل ويژگيهايي است كه در مورد انسان صادق نيستند. رفتارهاي غريزي رفتارهاي ارثي و خودكار هستند كه يادگيري در آن تاثير ندارد و تحت تاثير ژنها بروز ميكنند، اين رفتارها تغيير ناپذيراند و در تمام افراد يك نوع يكسان بروز ميكنند.
به طور مثال تمام افراد يك نوع پرنده در زمان خاص و به شكل خاص رفتاري را انجام ميدهند مثلا لانه سازي ميكنند كه يادگيري در آن تاثير ندارد. اما گرايش جنسي در انسان يك ميل انگيزشي است كه يادگيري در آن نقش دارد، تحت تاثير نگرشها، پيشبينيها و انتظارات شخص است، باورها، تصورات، فرهنگ و جامعه در آن اثر دارد پس نميتوان آن را غريزي دانست بلكه يك گرايش انگيزشي است1.
2- اسلام بسيار به مسأله ازدواج اهميت داده و راه قانوني براي برطرف كردن نياز جنسي در اختيار بشر قرار داده است و مردم را به رفتن از اين راه سفارش نموده، و عزلت گزيني و سركوب كامل غريزه جنسي را محكوم كرده است.
دليل اين امر هم تا حدودي روشن است زيرا علاوه بر اينكه بقاي نسل بشر بر ازدواج مبتني است، ترك كامل اعمال جنسي بيماريهاي روحي و رواني را در پي دارد و به افسردگي و دلسردي انسان در زندگي منجر ميشود2.
4- آن چه از نظر اسلام مهم است كنترل رفتارهاي جنسي خارج از چارچوب ازدواج است . ما معمولا در مورد همه رفتارهاي جنسي كه خارج از چارچوب ازدواج صورت ميگيرد، يك عنوان كلي به كار ميبريم كه بر گرفته از شرع است و آن «شهوت گرايي» است. هر چند اصطلاح شهوت دو معناي عام و خاص دارد3. شهوت به معناي عام به هر نوع تمايل گفته ميشود ولي شهوت به معناي خاص به تمايل جنسي گفته ميشود. اضافه كردن پسوند «گرايي» به شهوت نشان دهنده تمايل زياد انسان به اين نياز است.
4- «شهوتگرايي» يعني انجام رفتارهاي جنسي خارج از چارچوب ازدواج شرعي و عرفي، پيامدها و اثرات منفي زيادي دارد كه در زير به بيان برخي از آنها ميپردازيم:
الف- كاهش عقل
شهوت گرايي عقل انسان را كم ميكند، در حاليكه تمايز انسان از حيوانات به عقل اوست. دنياي امروز را نيز جهان حاكميت عقل خواندهاند. بنابر اين اگر شهوتگرايي و رفتارهاي جنسي عقل انسان را ضعيف كند خسارت بزرگي به او ميزند. در اينجا دو سئوال مطرح ميشود:
1ـ چه كسي گفته شهوت عقل انسان را كم ميكند؟
2ـ چگونه شهوتگرايي عقل انسان را كم ميكند؟ چه اتفاق ميافتد كه با پيروي از غريزه جنسي عقل انسان كم ميشود؟
پاسخ به سئوال اول را در قالب سخنان بزرگان دين ميتوان جستجو كرد. بيترديد سخنان بزرگان دين براي خوانندگان اين مقاله كه ديندار هستند قانع كننده است. روايات متعددي نشان ميدهند كه شهوتگرايي باعث كمبود عقل يا ضعف عقل انسان ميگردد.
حضرت علي (ع) در باره مذمت فرد شهوت ران فرمود:
«قد خرقت الشهوات عقله و أماتت قلبه و ولهت عليها نفسه4»
شهوتها پرده عقل او را پاره كرده و دل او را ميرانده است روانش سرگردان و متحير گشته است. «من لم يملك شهوته لم يملك عقله5»
كسيكه نتواند شهوت خود را مهار كند و مالك آن گردد، كنترل خود بر عقل خويش را نيز از دست خواهد داد. از ديدگاه امام علي(ع) عقل و شهوت در مقابل هم قرار دارند و متضاد هستند بنابراين با تسلط شهوت بر وجود انسان عقل او ضعيف خواهد گشت و همچنين با نيرو گرفتن عقل در انسان شهوت در او رو به ضعف و كاهش خواهد گذاشت:
«العقل و الشهوة ضدان و مؤيد العقل العلم و مزين الشهوة الهوي و النفس متنازعة بينهما فايهما قهر كانت في جانبه6»
يعني عقل و شهوت ضد هم هستند علم پشتيبان عقل و هوس حمايتگر شهوت است و نفس در حالت كشمكش بين انتخاب عقل و شهوت است هر كدام از شهوت و عقل غلبه كند روان انسان نيز در آن سو قرار خواهد گرفت يعني به سمت خواستههاي يكي از آنها حركت خواهد كرد. در ادامه همين سخن ميگويد:
«ذهاب العقل بين الهوي و الشهوة7» از بين رفتن عقل در اثر هوسراني و شهوتگرايي رخ ميدهد.
علماي اخلاق اسلامي نيز به اين واقعيت اشاره كردهاند؛ ملا احمد نراقي (ره) ميفرمايد: «عقل كه كارفرماي مملكت بدن است به واسطه شهوت مقهور و منكوب ميگردد8» امام خميني (ره) به عنوان يك عالم اخلاق، حكيم و عارف نيز به اين واقعيت اشاره كرده است: «كدورت و ظلمت هواي نفس تمام انوار عقل و ايمان را خاموش كند9» گرچه امام خميني در اين كلام تعبير هواي نفس را به كار برده است ولي شهوتگرايي نيز نوعي از پيروي هواي نفس است.
تا اينجا به سئوال اول پاسخ دادهايم كه چه كس يا كساني گفته كه شهوتراني يا پيروي زياد از غريزه جنسي عقل را كاهش ميدهد.
اما پاسخ به سئوال دوم كه چگونه شهوت گرايي عقل را ضعيف ميكند؟
منظور از ضعيف شدن عقل نميتواند معاني زير باشد:
ـ «هركس شهوت راني كرد، عقلش ضعيف شود مثلا خل يا ديوانه ميشود». اين معنا نميتواند منظور باشد زيرا خيلي از افراد شهوت ران خيلي هم با هوش و زرنگ هستند.
ـ «هركس پيرو شهوت شد، ديگر نميتواند طرح و نقشه بريزد». اين معنا نيز نميتواند مورد نظر باشد زيرا بسياري از افراد پيرو شهوت خيلي طرحها و نقشههاي پيچيده براي به دست آوردن لذت جنسي ميكشند و پياده ميكنند.
ـ «هر كس شهوت راني كرد نميتواند مسائل عقلي را حل كند مثلا نميتواند مسألههاي رياضي را حل كند» اين معنا نيز نميتواند منظور باشد زيرا دانشجويان علوم رياضي و عقلي مبتلا به شهوتراني، مسائل نظري و عقلي خود را نيز خوب حل ميكنند.
همچنين اگر كسي به غريزه جنسي رو آورد اينگونه نيست كه ديگر ذهنش نتواند مطالب را به خاطر بسپارد. اين هم نميتواند منظور باشد.
پس منظور از ضعف عقل كه شهوت باعث آن ميشود چيست؟
براي اينكه بفهميم چگونه شهوتراني عقل را ضعيف ميكند، نخست بدانيم منظور از عقل در آموزههاي ديني چيست سپس ضعف و ناتواني آن را درك كنيم.
معناي اول كاهش عقل
در حديثي از ابي عبد الله (ع) آمده است كه فرمود:
« قال قلت له ماالعقل قال ما عبد به الرحمن و اكتسب به الجنان، قال قلت فالذي كان في معاويه فقال تلك النكراء تلك الشيطنه و هي شبيهه بالعقل و ليست بالعقل10»
عقل آن است كه خداوند در سايه آن عبادت شده و بهشت به وسيله آن كسب شود، راوي ميگويد پس آنچه كه در اختيار معاويه بود چيست؟ امام ميفرمايد «نكراء» است يعني بدل عقل است يعني در واقع شيطنت و در ظاهر شبيه به عقل است ولي در واقع عقل نيست. شهوت راني، عقل از سنخ عقل معاويه را ضعيف نميكند اگر ميكرد مال معاويه هم ضعيف ميشد.
پس در واقع آنچيزي را كه شهوت راني ضعيف ميكند يك نيروي تفكر منطقي است كه انسان را به سعادت نزديك ميكند. افرادي كه خداوند را پرستش ميكنند اينگونه عقل دارند كه با خود ميانديشند كه اين جهان بسيار پيچيده و پر رمز و راز حتما سازنده و خالقي دارد، و گرنه ممكن نبود ساختمان گياهان، جانداران، حيوانات و انسان اين قدر با سازماندهي پيچيده ساخته شود به طوري كه تنها در مغز انسان بيست و پنج ميليارد سلول مغزي براي انجام كارهاي مختلف وجود دارد11 و يگ گياه براي رشد خود به آب، خاك، هوا (اكسيژن)و نور خورشيد نياز دارد كه اين امر نظم و سازماندهي بين عناصر مختلف در زمين را نياز دارد و اين نشان دهنده خالق مقتدر واحد است. چنين سازنده قابل تقدير و ستايش است. زيرا اگر انساني يك دستگاه الكتريكي خيلي پيچيده بسازد چگونه ما همه از او تعريف و تمجيد ميكنيم و حرف او به سر زبانها ميافتد. خداوندي كه ميلياردها دستگاه پيچيده ساخته است چرا او را تعريف نكنيم از او تمجيد نكنيم. تعريف و تمجيد از او همان عبادت و ستايش پروردگار است.
فردي كه به شهوت راني ميپردازد چنين طرز تفكري در او ضعيف ميشود و اين به معناي ضعف عقل معنوي اوست. زيرا چنين فردي مدام به اين ميانديشد كه انرژي جنسياش را چگونه تخليه كند، چگونه و از چه طريقي به جنس مخالف مورد نظر خويش دست يابد و غريزه جنسي خود را چگونه ارضاء كند. در واقع ضعيف شدن عقل به اين معناست كه فرد شهوتران فكر و ذكرش به دنبال شهوت ميرود. به مرور زمان تصورات، خيالپردازيها، داستانها، صحبتها، رفتار و نگاهش به مسايل جنسي منحصر ميشود و نيروي عقلش از فعاليت اصلي خود باز ميماند.
معناي دوم كاهش عقل
عقل در منابع اسلامي به عنوان تشخيص دهنده خوبي وبدي (حسن و قبح) نيز مطرح شده است. فرد عاقل خوب و بد را تشخيص ميدهد. خوب يعني چيزي كه مصلحت و سعادت آينده دور و نزديك فرد را تامين كند، بد يعني چيزي كه به مصالح آينده زندگي فرد ضرر وارد سازد. اين قانون كلي عقلي است. اما در مقام عمل هر فرد در موقعيتهاي مختلف زندگي بايد خودش با عقل خودش تشخيص دهد كه چه كار مصلحت آينده او را تامين ميكند و چه كاري به سعادت او در آينده ضرر ميزند.
فرد شهوتران چنين قوه تشخيص را از دست ميدهد. زيرا عقل كه ابزار تشخيص است آزاد نيست و نميتواند آزادانه فعاليت كند. بلكه اسير است فرمانش در اختيار شهوت قرار گرفته است. بنابراين به كاري رو ميآورد كه بيشتر شهوت و نياز جنسي را بر آورده سازد. ذهني كه درگير شهوت باشد به جاي پرداختن به هدف زندگي و برنامههاي مفيد زندگي خود، بيشتر در صدد ارضاي اين گرايش است. لذا خوبيها و بديها از نظر او مخلوط ميشود. در جايي كه ديگران به همسر پاك و عفيف تمايل دارد، او به افراد بيباك و آلوده تمايل پيدا ميكند. به جاي اينكه افراد درست كار و پاك دامن را دوست باشد، به افراد آلوده و منحرف جنسي علاقه پيدا ميكند. اينها نشانههاي از نداشتن قوه تشخيص خوب و بد است. و اين همان ضعف و كاهش عقل است.
ب- ضعف اراده
شهوت راني اراده انسان را ضعيف ميكند. براي فهم اين مطلب، نخست بايد بدانيم اراده چيست. منظور از اراده در اينجا به معناي تصميم و عزم است12 بنابراين انسان با اراده كسي است كه با سنجش جوانب كار و بررسي نقاط مثبت و منفي يك عمل تصميم ميگيرد كه آن را انجام دهد و در راه انجام آن هيچ چيزي مانعي او نميشود. ولي انساني كه اراده ضعيف دارد امروز تصميم ميگيرد كه فردا فلان كار را انجام دهد ولي وقتي زمان عمل ميرسد سستي دامنگير او شده به بهانههاي مختلف از انجام آن سر باز ميزند. دانشمندان در تعريف اراده ميگويند: «اراده عبارت است از قدرت و قوه دروني كه انسان مختاري را به كار معيني وادار ميكند لذا اعمال ارادي آن دسته اعمال هستند كه پس از تامل و تفكر براي غرض معين و معلومي به اختيار از انسان صادر ميشود13».
با توجه به اين بيان اراده براي انسان خيلي مهم است. امام خميني از اساتيد خود اين مسأله را بيان ميكند كه انسانيت انسان به اراده اوست و هر كس به هر درجهاي كه از اراده برخوردار باشد، به همان ميزان انسان است: «بعضي از مشايخ ما ميگويند: عزم جوهره انسانيت است و ميزان امتياز انسان است و تفاوت درجات انسان به تفاوت درجات عزم است14».
شهوت گرايي اراده را از انسان سلب ميكند و فرد شهوتگرا آن جديت و تصميم در انجام كارها را از دست ميدهد، كارهايش به تاخير ميافتد، همواره با مقداري زيادي از كارهاي عقب افتاده سر و كار دارد، بارها تصميم ميگيرد كه كارهايي بخصوصي را انجام دهد ولي در موقع عمل از نظر روحي و رواني حال و توان ندارد كه آن را انجام دهد. لذا فرصتهاي زيادي را در زندگي از دست ميدهد. در زندگي موفق نيست. بيحال و بيانرژي است. اميرالمؤمنين (ع) ميفرمايد:
«من قوي هواه ضعف عزمه15»
هركس هوا و هوسش (شهوت) زياد شد اراده و عزمش ضعيف ميشود. در جاي ديگر ميفرمايد:
«ما رفع امرءا كهمته، و لا وضعه كشهوته16»
هيچ چيزي به اندازه همت و اراده فرد او را بالا نميبرد و هيچ چيزي مانند شهوت كسي را زمين نميزند. پس شهوت بر خلاف همت و اراده در فرد عمل ميكند. امام خميني نيز به اين واقعيت اشاره دارد: «جرئت بر معاصي كم كم انسان را بيعزم ميكند و اين جوهر شريف را از انسان ميربايد، گوش كردن به تغنيات سلب اراده و عزم از انسان كند17».
ج- مشكلات روحي و رواني
فردي كه شهوت گراست ممكن است در ابتداي كار از نظر رواني سالم باشد ولي مدتي كه در پي ارضاي غريزه جنسي افتاد، هم و غمش ارضاي اين غريزه شد، مشكلات روحي و رواني پيدا ميكند. اصولا از آنجا كه انرژي جنسي با هورمونهاي مغزي انسان سر و كار دارد تا جايي كه برخي فيزيولوژيستها (اشميت) برخي از هورمونها را اساس رفتار جنسي انسان ميداند18
از سوي ديگر بسياري از غدد درون ريز رابطه تنگاتنگ با اعصاب و روان انسان دارد مثلا هيپوتالاموس و هيپوفيز به عنوان دو بخش كليدي از مغز انسان را ميتوان مهمترين غدد درون ريز بدن دانست19 بنابراين اختلال در كنش و عملكرد هورمونها ميتواند اعصاب و روان فرد را تحت تاثير قرار داده و باعث اختلال در آنها گردد. پژوهشهاي ميداني نيز حاكي از آن است كه «افراط در توجه به غريزه جنسي نه تنها آثار سوء اجتماعي بر جاي ميگذارد، بلكه گذران زندگي انسان را از حالت طبيعي خارج ساخته و بر روح و جسم انسان اثري مخرب خواهد داشت20».
كساني كه شهوتگرا هستند، در واقع مدام به دنبال لذت هستند تا زماني كه به لذت جنسي نائل ميشوند ممكن است برايشان خوش بگذرد اما مشكل از آنجا ناشي ميشود كه انسان همواره به خواستههاي جنسي دسترسي ندارد در اين صورت دچار شكست، ناكامي و سرخوردگي ميشود. آنان جامعه، قانون، علماي دين و صدها مسائل ديگر را مانع رسيدن به خواستههاي جنسي خود ميدانند در نتيجه با همه در ميافتد به قانون و هنجارهاي اجتماعي و رهبران جامعه فحش و ناسازا بار ميكند و تداوم اين وضعيت آنان را دچار مشكل رواني ميكند. عقدهاي ميشوند، دچار افسردگي ميگردند، بيبند و بار گشته و از مسير سلامت خارج ميشوند.
اين واقعيت كه شهوتگرايي به سلامت روان فرد آسيب ميزند نه تنها در پژوهشهاي امروزي مطرح شده است بلكه آموزههاي ديني اسلام نيز به اين واقعيت اشاره دارند. امام علي (ع) ميفرمايد:
«قرين الشهوة مريض النفس معلول العقل21».
كسي كه مدام با شهوت همنشين شود و به دنبال شهوت باشد، روان بيمار و عقل مريض دارد. در جاي ديگر آن حضرت ميفرمايد: «من غلبت عليه شهوته لم تسلم نفسه22» كسي شهوت بر او غلبه نمايد روان سالمي ندارد. ملا احمد نراقي ميفرمايد: «هركه منقاد اين شهوت گردد... و بسا باشد كه دماغ او مختل و عقل او فاسد گردد23». بنابر اين رفتن در وادي تمايل جنسي و مدام به دنبال ارضاي غريزه جنسي اين اثر مخرب را بر روح و روان فرد بر جاي ميگذارد.
د- بيماري جسمي
يكي ديگر از پيامدهاي شهوتگرايي اين است كه فرد شهوتگرا به بيماريهاي جسمي مبتلا ميشوند اين بيماريها از چند طريق به وجود ميآيند:
نخستين نوع بيماريهاي جسمي آنهايي هستند كه از طريق مقاربتهاي نا سالم رخ ميدهند. بيماريهاي نظير ايدز، سفليس و سوزاك. تا سال 1990 در آمريكا 139000 صد و سي و نه هزار مبتلا به ايدز شناسايي شده است تخمين زده ميشود كه در آمريكا تا تاريخ فوق حدود يك و نيم ميليون نفر آلوده به اين ويروس باشد. بر اساس آمار 60 در صد اين آلودگي از طريق روابط جنسي ناسالم رخ داده است24.
نوعي ديگر، بيماريهاي است كه از خود ارضايي ناشي ميشوند؛ كمبود ديد، اشكال در مشيميه چشم، ضعف بدني و سپس گرفتار شدن به بيماريهاي مختلف، ضعف حافظه، اختلال مغزي، لاغري، انزال زودرس، انزال ديررس، كوچك شدن بيضهها، سرگيجه، تنگي نفس، خرابي اشتها، مشكل هضم، ماليخوليا (افسردگي» و گوشه گيري و... مشكلاتي است كه افراد مبتلا به خود ارضايي به آنها گرفتار ميشوند25.
نوع سوم بيماريها از افراط در انجام عمل جنسي هر چند از طريق حلال رخ ميدهد. زيرا فردي كه در عمل جنسي افراط ميورزد، تمام انرژي و توان جسمي خود را صرف اين كار ميكند و جسمش ناتوان گشته و در برابر بيماريهاي مختلف آسيبپذير ميگردد.
ممكن است خوانندگان اين مقاله به ذهنشان بيايد كه مشكلات فوق براي كساني است كه عمل جنسي نامشروع دارند، اما نگاه كردن به فيلمها و عكسها اين عواقب را در پي ندارد.!! پاسخ آنان اين است كه عكسها و فيلمها غريزه جنسي را در انسان فعال ميسازد انسان را تحريك ميكند و به وجد ميآورد و اين تحريكات روز به روز روي هم انباشته ميشود و نياز به ارضا پيدا ميكند ارضاي اين تحريكات اغلب مشكل ساز است وقتي انسان زياد تحريك ميشود، براي ارضاي آن يا دست به خود ارضايي ميزند يا دنبال جنس مخالف ميگردد كه خود را ارضاء كند لذا آن پيامدهاي شوم دامنگيرش ميشود.
ه- مشكلات خانوادگي
كساني كه قبل از ازدواج فيلمهاي مبتذل يا عكسهاي سكسي مشاهده ميكنند، معمولا بعد از ازدواج با همسر خود نميتواند رابطه جنسي رضايت بخش داشته باشد و معمولا از همسر خود در مسائل جنسي راضي نيست26.
اين نارضايتي ميتواند به دو دليل رواني و معنوي باشد؛ از نظر رواني فردي كه عكسهاي جنس مخالف با قيافههاي جذاب و شيك و متنوع ميبيند و زماني كه با همسر خود ميخواهد ارتباط جنسي بر قرار كند ناگزير و به طور ناخود آگاه مقايسه انجام ميدهد و ميبيند كه حتي برخي از ويژگيهايي را كه در عكسها و فيلمهاي مختلف مشاهده كرده ندارد، خود به خود از نظر رواني دچار مشكل ميشود و علاقهاش با شريك زندگياش كم ميشود و در ارتباط با او كمتر احساس لذت ميكند و آهسته آهسته دچار مشكلات خانوادگي ميشود.
همچنين ممكن است در اين فيلمها و تصاوير كارها و حركات جنسي را مشاهده كند و از همسر خودش انتظار داشته باشد كه آن كارها را براي او انجام دهد. اما همسرش ممكن است اين انتظار را بر آورده نسازد و در نتيجه دچار مشكل شود.
از نگاه معنوي نيز گناه جنسي و ارتباطات نامشروع بر روي زندگي خانوادگي اثر نامطلوب ميگذارد.
و- اعتياد و وابستگي رواني
كساني كه دنبال شهوت هستند و دنبال نگاه كردن فيلمها، عكسها، و نگاه كردن به نامحرم يا دچار عمل جنسي با غير همسر خود هستند، در زندگي جنسي خود قانع نميشوند. اين افراد مدام دنبال عكسهاي جديد، فيلمهاي تازه و افراد منحرف جنسي نو ميگردند. افرادي كه در سايتهاي اينترنت دنبال عكس و فيلم هستند هرچند ممكن است عكس و فيلمهاي را كه قبلا مشاهده كردهاند به نظرشان تحريك كننده و جالب نباشد اما مدام دنبال تازهترين و جديدترين آنها ميگردند و آدرسهاي جديد اينترنت را دنبال ميكنند، كساني كه در موبايل خود عكس و فيلم سكسي دارد مدام چشمش به تلفنهاي ديگران است كه از آنها عكس و فيلم تازه بگيرد و اين امر به صورت وابستگي رواني يا نوعي اعتياد جنسي در ميآيد كه چيزي شبيه اعتياد به مواد مخدر است. امام خميني به اين حقيقت اشاره دارد: «خواهش و تمناي نفس به جايي منتهي نشود و اشتهاي آن به آخر نرسد، اگر انسان يك قدم دنبال آن بر دارد، مجبور شود پس از آن چند قدم بر دارد27»
ز- اتلاف عمر و جواني و وقت و پول
كساني كه به شهوتگرايي روي ميآورند غير از سلامتي و خوشبختي زندگي دو چيز مهم ديگر را نيز از دست ميدهند يكي سرمايه عمر و ديگري سرمايه پول. افرادي كه ساعتها وقت خود را در خيابان دنبال چشمچراني به هدر ميدهند در واقع از سرمايه عمر خود مايه ميگذارند، افرادي ساعتها پاي ديدن فيلمهاي نامشروع مينشينند، و وقتهاي گرانبهاي خود را بيهوده تلف ميكنند قطعا از موفقيت و پيشرفت در زندگي باز ميمانند. و با اين كار انرژي رواني و تحرك و نشاط خود را نيز از دست ميدهند.
خلاصه
ارضاي غريزه جنسي از راه ازدواج مشكلات مطرح شده را در پي ندارد مگر اينكه بيش از حد افراط نمايد كه چنين چيزي به ندرت رخ ميدهد. اما وارد شدن در شهوات جنسي نا مشروع و گنا آلود پيامدهاي ناگوار زيادي دارد آنچه در بالا بيان شد بخشي از اين مشكلات بود و بيشتر هم جنبه مادي داشت و مربوط به زندگي فعلي و اين دنيايي ما ميشد اما در منابع ديني اثرات مخربي كه بر معنويت و انسانيت انسان از طريق شهوتهاي حرام و لجام گسيخته وارد ميشود زياد است. مثلا انسان شهوتران با معنويت خو نميگيرد، چنين فردي خوار و زليل ميشود، گرفتار عذاب جهنم ميشود. اعمال نيكش به هدر ميرود. به هلاكت و بدبختي ميافتد.
5- اكنون اين پرسش مطرح است كه براي كنترل غريزه شهوت در سنّ نوجواني يا جواني چه بايد كرد؟
بيترديد يكي از نيرومندترين غرايز، نيروي شهوت و غريزه جنسي است. اين نيرو كه از ابتداي تولد به صورت نهفته در وجود آدمي به وديعه نهاده شده است. تا زمان بلوغ هم چنان دوران آرام و بيتحركي را پشت سر ميگذارد، اما به محض شروع دوران نوجواني آرام، آرام زمان بيداري و شكفتگي آن فرا ميرسد و رفته رفته تمامي وجود جوان را در برميگيرد و بر تمامي رفتار انسان اثر ميگذارد. به همين دليل غريزه جنسي و نيروي شهوت فرد را با مشكلاتي مواجه ميسازد. اسلام تنها راه ارضاي غريزه جنسي را ازدواج مي داند چه دايم و چه موقت. و در صورت نبود شرايط ازدواج توصيه به تعديل و كنترل آن تا فراهم شدن موقعيت ازدواج مي كند.
كنترل غريزه امري ممكن و در عين حال پيچيده و دشوار است. و در روايات از آن تعبير به جهاد اكبر مي كنند. بنابراين تا فراهم شدن شرايط و موقعيت ازدواج راهكارهاي زير را جهت كنترل و تعديل غريزه جنسي خود بكار ببنديد:
1. برنامهريزي براي كار مداوم:
جوان از نيروي سرشار و فوقالعادهاي برخوردار است. اين نيرو اگر در زمينههاي ديگر مورد استفاده قرار نگيرد و به صورت مطلوب از آن استفاده نشود، با توجه به شرايط سني جوان در قالب امور جنسي و شهواني ظاهر خواهد شد. اگر جوانان به كار(اعم از كار علمي و تحقيقاتي و غيره) مداوم عادت كنند و نيرو و توان خود را در اين زمينه به مصرف برسانند تا حدودي از انحرافات اخلاقي و شهوت و غريزة جنسي در آنان پيشگيري ميشود. كارهاي بدني موجب تعادل جسم و روان ميشود. اگر نيك بنگريم افرادي كه به كار مداوم مشغول هستند و نيرو و استعدادشان در زمينههاي مثبت و سالم به كار مياندازند، كمتر دچار انحرافات اخلاقي و بحرانهاي روحي ميشوند. كار موجب ميشود نيرو و انرژي جوان قبل از آن كه به چربيهاي اضافي تبديل گردد و اختلالاتي در ساز و كار اندامهاي بدن ايجاد گردد، از طريق سوخت و ساز مفيد و سالم به مصرف برسد.
2. دوري از محيط هاي آلوده و ناسالم:
يكي از علل و عوامل انحرافات جنسي و به طور كل انحرافات اخلاقي، محيط آلوده و محركهاي شهواني است. محيط از طريق وارد نمودن عناصر محرك در گرايشهاي انحرافي، منجر به طغيان غريزه جنسي در جوان ميشود. مسايلي از قبيل بدحجابي، بيحجابي، روابط ناسالم و آزاد دختر و پسر، سريالهاي تلويزيوني و فيلمهاي خارجي و همچنين استفاده نادرست از اينترنت در تحريك شهوت و غريزه جنسي جوان مؤثر است. اگر واقعاً ميخواهيد از جوانيتان به خوبي استفاده كنيد و در راه درست و سالم گام برداريد، سعي كنيد از محيطهاي آلوده و ديدن عوامل تحريك كننده، جدّاً پرهيز نماييد.
3. استفاده درست و مطلوب از اوقات فراغت:
يكي از زمينههاي پيدايش انحرافات در جوانان و نوجوانان، استفاده نادرست آنها از اوقات فراغت است. اوقات فراغت طولاني و بيبرنامه جوانان را عاصي و سرگردان ميكند. آنها به تدريج سرخورده و مأيوس ميشوند و در نتيجه به دنياي درون خويش پناه ميبرند و در كُنج خلوت و انزوا راهي براي مشغوليت خود ميجويند.بنابراين براي تمام اوقات شبانه روزي خود برنامه منظمي تنظيم كنيد. و به هيچ وجه از آن تخلف نكنيد.
4. پيشگيري از روابط ناسالم:جواناني كه روابط نامطلوب و ناسالم دارند و با افراد منحرف و بيبندوبار دوست و رفيق هستند، كمكم به انحرافات كشيده ميشوند و تحت تأثير امور شهواني قرار ميگيرند. نفوذپذيري نوجوانان از دوستان و همسالان بيش از ساير گروهها است. در سنين بلوغ صحبتهاي آهسته و در گوشي بين نوجوانان بيشتر ميشود و محور اين گفتگوها، غالباً پيرامون مسايل جنسي و امور شهواني است كه به صورت مخفيانه و به دور از انظار بزرگترها طرح ميشود. براي پيشگيري از انحرافات اخلاقي سعي كنيد از دوستيهاي آلوده و مشكوك جداً پرهيز نموده و با افراد سالم و مذهبي ارتباط برقرار نماييد.
5. پرورش تقوا و معنويت در وجود خويش:
همه آنچه بيان شد، به نحوي ميتوانند در پيشگيري از انحرافات اخلاقي و طغيان شهوت و غريزه جنسي نقش داشته باشند، اما آن چه بيش از همه ضروري است و به صورت زيربنايي در شخصيت و رفتار نوجوان مؤثر است. پرورش معنويت و تقويت ايمان و تقواي الهي است. ما در عصري زندگي ميكنيم كه جهان به شدت در ماديات فرو رفته و يك سره غرق در جاذبههاي نفساني و امور شهواني گرديده است. در شرايط كنوني،خلأ عظيم و هولناكي از اخلاق و معنويت پديد آمده و تمامي مشكلات انسانها نيز از همين جا ناشي شده است.
اگر با تقويت ايمان و نيروي اراده، باورها و اعتقادات نوجوانان تقويت گردند، بدون شك بخشي از مشكلات آنان به ويژه در زمينه مسايل اخلاقي و شهوت و غريزه جنسي درمان ميشود.
اگر نوجوان از ته دل باور نمود كه تمام اعمال و رفتار او را خدا ميبيند و بر اساس عملكرد افراد به آنها پاداش ميدهد و اساساً سعادت و خوشبختي انسان به دست خودش ميباشد، در اين صورت احتمال اينكه مرتكب گناه نشود بسيار زياد است.
يقين داشته باشيد، تا زماني كه نيروي ايمان و تقوا در وجود انسان بارور و تقويت نگردد، هيچ ضمانتي از شهوت و انحرافات اخلاقي وجود ندارد. به خصوص در وضعيت كنوني كه عوامل تحريك كننده بسيار زياد است. بنابراين قبل از هر چيز سعي كنيد نيروي ايمان و تقوا را در وجود خويش بارور كنيد. اگر فكر و ذهن شما متوجه خدا باشد و هميشه نماز خود را اول وقت انجام دهيد، خداوند شما را ياري ميكند تا از هر گناهي مصون بمانيد و تحت تأثير شهوت و غريزه جنسي قرار نگيريد. خداوند در قرآن ميفرمايد: «ان الصلوة تنهي عن الفحشاء و المنكر»[6] به درستي كه نماز انسان را از هرگونه آلودگي و عمل زشت و گناه دور نگه ميدارد. نماز واقعي نه تنها والاترين عامل كنترل شهوت و دفاع در برابر هجوم انحرافات اخلاقي تلقي ميشود، بلكه عامل تهاجمي عليه انحرافات و شهوتها نيز محسوب ميگردد.
6- تسهيل و تسريع در امر ازدواج:
علاوه بر آن كه نوجوان سعي در كنترل شهوت و غريزه جنسي ميكند، بايد براي ازدواج كه يگانه راه درست ارضاي غريزه جنسي ميباشد، نيز اقدام كند. از 18 سالگي به بعد شما ميتوانيد جداً به فكر ازدواج باشيد و اگر شرايط را مساعد ميبينيد، از همين حالا مقدمات آن را فراهم كنيد.
اميد است با رعايت اين نكات و به خصوص توجه به تقوا و نماز بتوانيد غريزه جنسي و حس شهوت را در خويش كنترل و مهار نماييد و زماني كه فرصت مناسب براي ازدواج فراهم گرديد، به ازدواج اقدام كنيدموفق باشيد.
منبع:http://www.askdin.com/showthread.phpپي نوشتها:
1- محمدكريم خداپناهي، روانشناسي فيزيولوژيك، انتشارات سمت، چاپ اول، 1380، تهران، ص264.
2 - محمد حسن حائري شيرازي، فرهنگ تفريح جنسي در اسلام، ۱۹ فروردين ۱۳۸۶،
www.alef.ir/content/view/7378/ - 502k -).
3 ـ همان، ص2.
4 - عبدالواحد تميمي آمدي، غرر الحكم و دررالكلم، انتشارات دفتر تبليغات حوزه علميه قم، 1366، قم. شماره 6984.
5 - همان، شماره 6950.
6 - محدث نوري، مستدرك الوسائل، مؤسسه آل البيت عليهم السلام، 1408 هجري قمري، قم، ج 11،ص211.
7 - محدث نوري، مستدرك الوسائل، همان .
8 - ملا احمد نراقي، معراج السعاده، انتشارات طوباي محبت، چاپ اول، 1385، قم، ص262.
9 - روح الله موسوي خميني، شرح اربعين حديث، انتشارات نشر آثار امام خميني، چاپ سوم، 1372، تهران، ص169.
10 - ثقه الاسلام كليني، اصول كافي كتاب العقل و الجهل، انتشارات دارالكتب الاسلاميه، چاپ اول، تهران، ج1، باب 11، ص10.
11 - محمدكريم خداپناهي، روانشناسي فيزيولوژي، انتشارات سمت، چاپ اول، 1380، تهران، ص47.
12 - امام خميني، اربعين حديث، ص7.
13 - بررسي حقوقي - روان شناختي انگيزه، 1385،
www.hoghooghdanan.com/lawblog/article14 - شرح اربعين حديث، ص7.
15 - غررالحكم و درر الكلم, عبدالواحد آمري, مترجم: محمد علي انصاري, افست تهران, حديث شماره 7039.
16 - غررالحكم و درر الكلم, عبدالواحد آمري، همان، حديث شماره 6968.
17 - شرح اربعين حديث، ص8.
18 - روانشناسي فيزيولوژيك، ص272.
19 - علي حائري روحاني، فيزيولوژي اعصاب و غدد، انتشارات سمت، چاپ ششم، 1376، تهران، ص127.
20 - ليلا سادات اسدي، مقاله «خانواده و مطالبات جنسي» چاپ شده در مجموعهاي به نام «تقويت نظام خانواده و آسيب شناسي آن»، انتشارات موسسه امام خميني، چاپ اول، 1386، قم، جلد دوم، ص24.
21 - غررالحكم، شماره 6985.
22 - همان، شماره 6988.
23 - معراج السعاده، ص263.
24 _ رابين ديماتئو، روانشناسي سلامت، ترجمه گروهي از مترجمين زير نظر كيانوش هاشميان، انتشارات سمت، چاپ اول، 1378، تهران، ج1، ص105.
25 - ناصر مكارم شيرازي، مشكلات جنسي جوانان، انتشارات نسل جوان، چاپ بيست و ششم، 1369، قم، ص142-138.
26 - پرهام، شهوت و گناه جنسي،
www.shahvat-zafaf.blogfa.com/post27- شرح اربعين حديث، ص171.