يكى از عبادتهاى بزرگ اسلامى حج است. حـج يك عبادت دسته جمعى است كه هرسال در روزهاى معينى در سرزمينى تاريخى و با شكوه انجام مى گيرد . ايـن نـوع عـبـادت عـلاوه بـر ايـن كه پيوند استوارى ميان بنده و خدا به وجود مى آورد، مى تواند ازجـهـات گـونـاگونى مبدا اثرات سودمند و ارزنده اى در اجتماع اسلامى باشد ; زيرا:
اولا: يك چـنـين عبادت دسته جمعى كه با تجرد كامل وآراستگى مطلق , تنها باپوشيدن دو قطعه پارچه سـاده آغـاز مـى گـردد , نـشانه مساوات بندگان الهى در پيشگاه اوست و اين يكى از آمال بزرگ انـسانى است كه روزى انسانهاى جهان عوامل برتريهاى موهوم مانند نژاد , زبان , رنگ و ثروت را كنار گذارده , همگى خود را دربرابر خدا مساوى و برابر بدانند . عـمـل حـج از عبادتهايى است كه به اين هدف تحقق مى بخشد و موجب مى شود كه افراد با ايمان امتيازات اجتماعى را وسيله برترى خود ندانند.
ثـانـيـا: چنين اجتماع عظيمى كه اعضاى آن را نمايندگان واقعى ملتهاى مسلمان جهان تشكيل مـى دهـد , كنگره بزرگ سالانه مسلمانان دنيا محسوب مى گردد كه در هر سال دراين سرزمين مقدس برگزار مى شود. آيين اسلام يك مشت قوانين اخلاقى و سنن تربيتى كه هدفى جز اصلاح روح و روان مردم نداشته بـاشـد نـيست تا خود را از تأسيس كنگره سالانه و اجتماعات هفتگى و روزانه كه مخصوص احزاب سـيـاسى و اجتماعات متحرك و زنده است دور بگيرد , بلكه يك آيين جهانى و جامعى است كه به همه شوون زندگى بشر - اعم از اخلاقى , اجتماعى ,سياسى , اقتصادى و نظامى - نظر دارد . از اين نظر آورنده اسلام با وضع قوانين سياسى و دعوت به تشكيل كنگره سالانه درسرزمين مكه , بـقـا و ابـديـت و مصونيت آيين خود را تضمين نموده است و طبعا اين كنگره اثراتى بالاتر از اثرات كنگره هاى سالانه احزاب سياسى و زنده جهان در برخواهد داشت . مـلـتها , سران سياسى , در اين اعصار به اهميت چنين موضوعاتى توجه پيدا كرده اند در حالى كه اسلام از چهارده قرن پيش طرح آن را ريخته و اثرات مطلوبى از آن گرفته است . متفكران اسلام كه طبعا در اجتماع مزبور شركت خواهند داشت , مى توانند آخرين تحولات اوضاع جهان اسلام را مورد بررسى قرار دهند و پس از گردآورى اطلاعات دقيق وتبادل نظر , در بهبود وضـع مـسـلـمـانـان بـكوشند و سرزمين اسلام را از عوامل ضد آزادى و استقلال پاك سازند و به پيشرفت همه جانبه مسلمانان جهان كمك كنند . چـه اجـتماعى سودمندتر از اين كه مى تواند بزرگترين حلقه اتصال ميان مسلمانان جهان باشد و سران اسلام را از اوضاع يكديگر آگاه سازد. اين كنگره مى تواند به وضع اقتصادى و فرهنگى مسلمانان كمكهاى شايانى بنمايد ;زيرا متفكران و صـاحبنظران - پس از اداى فريضه حج - مى توانند در محيطى آرام و پراز صفا و معنويت به تبادل افكار بپردازند و در زمينه فرهنگ و اقتصاد اسلام طرحهايى بريزند . كـنگره سالانه حج همواره الهام بخش بسيارى از جنبشهاى آزادى خواهى و نهضتهاى عظيم براى گـسـسـتـن زنـجـيرهاى ظلم و ستم و تعدى بوده است و اين نكته با مراجعه به تاريخ اسلامى و انـقـلابـهـاى فـرزنـدان اسـلام روشـن مى شود ; زيرا نطفه بسيارى از نهضتهاى اسلامى كه براى بـرانـداخـتـن حـكومتهاى جور و ستم صورت مى گرفت در ايام حج بسته مى شد و اين سرزمين الهام بخش چنين آزاديهايى بود. ايـن بود نمونه اى از اسرار حج و به قول برخى از دانشمندان , هنوز زود است كه جهان به اهميت و اسرار حج پى ببرد.
عمره به معني زيارت، و از عماره به معني «آبادي» گرفته شده است، زيرا ملاقات و زيارت موجب آبادي است و در شريعت اسلامي، به زيارت خانه خدا با تشريفات خاصي كه عبارت است از احرام و انجام طواف و نماز آن و نيز سعي بين صفا و مروه و تقصير، اطلاق مي شود. بنابراين زائر بيت الله الحرام با انجام اين اعمال خاص، قصد تقرب به حضرت پروردگار و زيارت بيت او را دارد. عمره دو گونه است: عمره مفرده و عمره تمتع. عمره مفرده آن عمره اي است كه همراه با اعمال ديگر (حج) نيست. بلكه خود عمره، مستقل و جدا از حج است. به خلاف عمره تمتع كه به پيوست حج مي باشد يعني بعد از انجام عمل عمره، حج بجا آورده مي شود و چون به سبب عمره، 24 چيز بر انسان محرم حرام مي شود ولي بعد از انجام عمره اين محرمات حلال مي شود و تا انجام مناسك بعدي يعني حج، اين زائر بيت الله الحرام از برخي التذاذات و يا تمتعات بهره مند مي گردد مثلا بوي خوش، ارتباط با همسر و آرايش و... بدين سبب اين عمره را عمره تمتع مي نامند كما اين كه در حج تمتع نيز اين جهت در نامگذاري لحاظ شده است.نساء.
عمره مفرده با عمره تمتع چهار فرق دارد:
أ) محل احرام عمره تمتع يكي از ميقاتهاي پنجگانه است كه براي عمره تمتع مشخص شده است و محل احرام عمره مفرده نزديكترين جا به حرم از بيرون حرم است. البته براي عمره مفرده از ميقاتهاي پنجگانه هم مي شود احرام بست.
ب) در عمره تمتع تقصير لازم است، ولي در عمره مفرده مي توان تقصير كرد و مي توان سر را تراشيد (حلق) .
ج) عمره تمتع طواف نساء ندارد، ولي عمره مفرده طواف نساء و نماز طواف نساء دارد.(امام خميني، تحريرالوسيله، ج 1، ص 405 و 408.)
د) عمره تمتع فقط در ماههاي حج (شوال، ذي القعده و ذي الحجة) بايد انجام شود، ولي عمره مفرده را در تمامي ماههاي سال مي توان انجام داد. كساني كه عمره مفرده انجام مي دهند حاجي نمي شوند و حج تمتع از گردنشان ساقط نميشود. در پايان عرض كنيم كه در برخي فروعات مسائل حج فتواي بعضي از مراجع با هم متفاوت مي باشد؛ مقلدين براي آگاهي از اين گونه موارد و انجام صحيح اعمال حج لازم است به رساله عملي و يا به كتاب مناسك حج رجوع نمايند. پاسخ به پرسشهاى مذهبى، مكارم شيرازى - ناصر و جعفر سبحانى به نقل از سايت تبيان حج به عنوان يك عمل عبادي سياسي؛ داراي اسرار و حكمت هاي ارزشمندي است كه فقها ومحققين اسلامي با استفاده ازآيات وروايات به برخي از ان ها اشاره كرده اند:
وقوف درمشعر ورمي جمرهحاجي كه در عرفات، معرفت لازم را كسب نموده- معرفت به خداوند متعال، خود و دشمن -براي تثبيت اين معرفت، در سرزمين منا بايد به جنگ دشمن برود (رمي جمرات)، هواي نفس يا حيوان نفس اماره را در قربانگاه ذبح كند- (قرباني)، از خوديت ها بگذرد (حلق يا تقصير) تا آماده ديدار يار شود (اعمال پس از منا يعني طواف، سعي و ... ) ورود در اين عرصه (جنگ با دشمن و هواي نفس در سرزمين منا) اسلحه مي خواهد، گرچه به ظاهر از مشعر اسلحه (سنگريزه) جمع مي كند اما روح اين كار و سر آن اين است كه سلاح مبارزه با دشمن را كه «و سلاحه البكاء» (دعاي كميل) بايد در دل شب و تاريكي ها به دست آورد آن زمان كه همه خوابند و دوست بيدار و چشم انتظار عاشقانش به قول خواجه عبدالله انصاري (ره):
شب خيز كه عاشقان به شب راز كنند گرد در خانه دوست پرواز كنند{
هر در كه بود به شب بر بندند جز در دوست كه شب باز كنند
حتي اگر رسول خدا هم باشد بايد از آب حيات شب استفاده كند كه: «وَ مِنَ اللَّيْلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نافِلَةً لَكَ عَسى أَنْ يَبْعَثَكَ رَبُّكَ مَقامًا مَحْمُودًا»؛ و پاسى از شب را زنده بدار تا براى تو [به منزله] نافلهاى باشد اميد كه پروردگارت تو را به مقامى ستوده برساند.(الاسراء/79)
و خلاصه اگر كسي جوياي حيات جاودان و ابدي است بايد از ظلمت شب استفاده كند، اگر همچون خضر جوياي حيات ابدي است بايد از طريق شب بدان برسد.
لذا وقوف مشعر الحرام كه ميدان آماده شدن براي جنگ روز عيد است، شب انتخاب شده تا حاجي از نور شب، آب حيات كسب نمايد، اسلحه اشك و آه به دست آورد تا فردا در جنگ با شيطان -در رمي جمرات- دست خالي نباشد، در جنگ با نفس اماره بتواند با اقتدار او را ذبح نمايد و در مصاف با هواي نفس با عزت و سربلندي تيغ بر همه آروزها كشيده و تنها باقي مانده از زيبايي هاي ظاهري (موي سر را) نثار جانان كند و از آنها دل بكند ... .
حكمت طواف وشروع ازمكان خاصاين كه فلسفه وعلت اصلي جهت حركت در طواف خانه كعبه چيست برمي گرددبه روح تعبد و بندگي خداوند كه پسنديده كه ما اينگونه طاعت او را به جا آوريم لكن اين عمل عبادي نيز مانند هزاران حكم ديگر خالي از سر و پيام نيست كه گوشه اي از آن چنين است :
اين كه مبدا و جهت طواف از يك مركزواز يك جهت است و جاي ديگري، جز آن جايگاه رفيع، انتخاب نشده، عين حكمت حق و به مصلحت بندگان و علّت ظهور روح تسليم در آناني است كه مناسك را به حقيقت انجام مي دهند و شرايط معنوي آن را با عشق و علاقه دنبال مي كنند.
حاجي بايد بداند كه در حال طواف شبيه است به فرشتگان مقرّب بر گرد عرش و بداند كه مقصود، طواف دل است به ياد خداوند خانه، نه مجرّد طواف تن به كعبه.
و چون
« حقيقت طواف، همانا طواف دل است به حضرت ربوبيّت» درحال طواف (در حالتي كه شانه چپ به طرف قبله است )همچنان قلب خويشتن را در محاذات كعبه و درنزديكترين حالت به كعبه قرار ميدهد و در ضمن اين حركت ظاهري شعار وحدت با تمام عاشقان دل باخته كه طائفان بيت الهي و پروانه هاي در گردش پيرامون مشعل فروزان كعبه هستند سر ميدهد . آنان مي بايد طواف و گردش خود را از همان نقطه اي آغاز كنند كه در آن نقطه خداپرستان از ديرباز، و حتي مشركين قبل از طلوع خورشيد اسلام بر سر آن به توافق و اتحاد رسيده بودند.
براي مطالعه بيشتر مَراجعَه شود به : (جامع السعادات، ج3، ص392 وتحفة الحرمين وسعادة الدارين ص50 وسايت :www.hajj.ir)
حكمت وقوف درعرفاتاسرار عرفات فراوان است، و برخي از آنها عبارت است از:
1ـ وقوف در عرفات براي آن است كه انسان به معارف و علوم ديني واقف شده و از اسرار الهي نظام آفرينش با خبر شود. بداند كه خداوند به همة نيازهاي او واقف و بر رفع همة آنها تواناست. خود را به خدا بسپارد و فقط او را اطاعت كند كه طاعت او سرمايه و وسيلة هر بي نيازي است:«و طاعته غني»(مفاتيح الجنان، دعاي كميل) از اين رو امام سجّاد(ع) به سائلي كه در روز عرفه گدايي مي كرد، فرمود: واي بر تو! آيا در چنين روزي، دست نياز به سوي غير خدا دراز مي كني؛ در چنين روزي براي كودكان در رحم اميد سعادت مي رود: «ويحك! أغير الله تسأل في هذا اليوم. إنه ليرجي لما في بطون الحبالي في هذا اليوم أن يكون سعيدا!»(وسائل الشيعه10/28) كسي كه در اين جا از خدا غير خدا را طلب كند زيان كرده است.
امام سجاد(ع) كساني را كه در چنين زمان و مكاني دست نياز به سوي ديگران دراز مي كنند، بدترين انسانها معرفي فرمود: «هؤلاء شرار من خلق الله. الناس مقبلون علي الله و هم مقبلون علي الناس»(بحار96/261).
2ـ حج گزار بايد در آنجا بر اين نكته عارف شود كه خداي سبحان به نهان و آشكار و صحيفة قلب او و رازهاي آن و حتي آنچه براي خود او روشن نيست و به طور ناخودآگاه در زواياي روح او مي گذرد آگاه است؛ يعني سرزمين عرفات محل ادراك و شهود مضمون آية كريمة «وَ إِن تَجْهر بِالقَول فَإِنَّه يَعلَم السِرِّ و أَخفي» طه /7 است. انسان اگر بداند كه قلبش در مشهد و محضر حق است همان طور كه خود را به گناهان جوارحي نمي آلايد، گناه جوانحي نيز نمي كند و قلبش را از خاطرات آلوده تنزيه مي كند. درحديثي امام سجاد(ع) فرمود: عصر روز عرفه و ظهر روز دهم كه حاجيان د رمنا حضور دارند، خداي سبحان بر ملائكه افتخار مي كند و مي فرمايد: اينان بندگان من هستند كه از راههاي دور و نزديك با مشكلات بسيار به اينجا آمده و بسياري از لذّتها را بر خود حرام كرده و بر شنهاي بيابانهاي عرفات و منا خوابيده و اين چنين با چهره هاي غبارآلود در پيشگاه من اظهار عجز و ذلّت مي كنند. اينك به شما اجازه دادم تا سراير آنان را ببينيد. آنگاه ملائكة حق به اذن خداوند بر دلها و اسرار نهان آنها آگاه مي شود. (بحار 96/259) خداي سبحان به زائران راستين خانة خود مباهات مي كند، با اينكه عزت و فخر انسان در بندگي براي خدا و بودن تحت ربوبيت اوست؛ همانگونه كه د رمناجات اميرالمؤمنين علي(ع) آمده است: «إِلهي كَفي بي عِزّاً أَن أَكون لَكَ عبداً و كَفي بي فَخْراً أَن تَكون لي رَبّاً كَما أَحِبٍّ فاجَعلني كَما تُحِبُّ» (بحار 74/402).
گرچه فرشتگان تا حدودي از غيب با خبر و نسبت به بسياري از مسائل ماوراي طبيعت آگاهند، امّا پرده پوشي و رحمت و لطف حق اجازه نمي دهد كه حتي آنان نيز بسياري از اسرار ما را بفهمند با اينكه آنها مأمور ثبت اعمال و خاطرات ما هستند. چنانكه امير المؤمنين امام علي(ع) به خداوند عرض مي كند: خدايا! بعضي از اعمال و افكار را تنها تو شاهد بودي و اجازه ندادي حتي فرشتگان بر آنها آگاهي يابند:«والشّاهد لما خفي عنهم و بر حمتك أخفيتُه و فضلك سترتُه» (مفاتيح الجنان، دعاي كميل)
امّا برابر حديث مزبور، در روز عرفه و عيد قربان ملائكه به اذن خداوند به نهان دلهاي زائران نظركرده، مي بينند كه قلب عدهّ اي بسيار سياه است و دودهاي سياه از آنها بر مي خيزد كه از «نار الله الموقدة* الّتي تطّلع عَلي الأَفئدة» همزه/6ـ7 است. خداوند به ملائكه مي فرمايد: اينان كساني هستند كه پيامبر را راستگو نمي دانند (معاذ الله) و در اموري مانند جانشيني امير المؤمنين علي(ع) مي گويند: رسول اكرم(ص) از نزد خود اين كار را كرده است! آنها بين قرآن و عترت جدايي انداخته و بعضي از امور را نمي پذيرند. فرشتگان گروه ديگري را مي بينند كه دلهايشان بسيار نوراني است. خداوند در معرفي اين گروه مي فرمايد: اينان مطيع خداوند و پيامبر او هستند. پيامبر را امين وحي مي دانند و معتقدند كه او از نزد خود هيچ نگفته و در همه مسايل و احكام الهي و از آن جمله در امامت و رهبري، سخنان و اقدامهاي او برابر وحي خداوند بوده است. راز اين نكته اين است كه ولايت سرّ همةاعمال است؛ مؤمنان راستين كه هم به سرّ ولايت مي رسند و هم به اسرار حج، به صورت انساني واقعي در سرزمين عرفات و منا ظهور مي كنند وخداي سبحان در مقام فعل، به آنان فخر مي كند. چنين انسانهايي فرشته منش و حتي برخي از آنها از فرشتگان بالاترند. البته آنچه در اين حديث شريف بيان شد، مسئله اي تاريخي و از قبيل «قضيةٌ في واقعة» و منحصر به مراسم حج و روزهاي عرفه و عيد قربان نيست، بلكه اين صحنه هميشه وجود دارد، نهايت اينكه، جلوة تام آن در حج ظهور كرده است.
3ـ شايسته است در روز عرفه حج گزار از «جبل الرّحمة» كه در سرزمين عرفات واقع است بالا رفته (وسائل الشيعه 10/11)، دعايي را كه سالار شهيدان حسين بن علي(ص) در جانب چپ آن كوه رو به كعبه ايستاده و خواندV(مفاتيح الجنان، اعمال روز عرفه) خواند.
امام سجّاد(ع) فرمود: راز بالاي كوه رحمت رفتن اين است كه انسان بداند خداوند نسبت به هر زن و مرد مسلمان رئوف و مهربان بوده و متولي هر زن و مرد مسلمان است. گر چه خداي سبحان نسبت به همگان ولايت تكويني دارد و او ولي همه است: «هنالك الِولاية الله الحق» كهف/44 و گر چه رحمت عام خدا فراگير و شامل همة موجودات است: «رحمتي وسعت كلّ شيء » اعراف/156{و «كَتَبَ رَبّكُم عَلي نَفسه الرَّحمَة» انعام/54 ليكن رحمت خاص او ويژه پرهيزكاران است؛ «رَحمَتي وَسِعَت كُلَّ شيء فَسَأَكْتُبها للّذين يتّقون» اعراف/156.
مستفاد از مجموع دو آية اخير اين است كه خداوند بر خودش لازم كرده است كه رحمت خاص را به پرهيزكاران اعطا كند. صعود بر جبل الرحمه، بايد انسان را عارف به اين سرّ كند كه خداوند نسبت به مرد و زن «مؤمن » رحمت خاص و ولايت مخصوص دارد. نيل حج گزاران به چنين معرفتي در نحوة نگرش و ارتباط آنان با ساير افراد و جوامع تأثير خواهد گذارد. 4ـ بخشي از سرزمين عرفات منطقه اي است به نام «نُمرة» كه مسجدي به اين نام در آن واقع است. امام سجّاد(ع) در بيان راز اين محدوده فرمود: معناي حضور در «نمرة» اين است كه: «خدايا! من به چيزي امر نمي كنم، مگر اين كه قبلا خود مؤتمر باشم و از چيزي بر حذر نمي دارم مگر اينكه خود قبلا پرهيز كرده باشم.» توضيح اينكه، هر مسلماني مكلف به امر به معروف و نهي از منكر است. ظاهر اين حكم و بعد فقهي اش آن است كه كسي كه عالم به حكم شرعي است بايد شخصي را كه عالما عامدا آن حكم را رعايت نمي كند، از باب امر به معروف و نهي از منكر راهنمايي كند. البته امر به معروف و نهي از منكر غير از تعليم و موعظه و ارشاد است، اگر چه ممكن است دربعضي موارد از مصاديق آنها باشد؛ زيرا امر به معرف و نهي از منكر، حتي اگر به نرمي بيان شود، جنبة ولايت و آمريّت دارد. در وجوب امر به معروف و نهي از منكر عدالت و طهارت نفس آمر و ناهي از شرايط آن به شمار نيامده است، بلكه علم و آگاهي او از آن معروف يا منكر، و احتمال تأثير امر و نهي او و مانند آن جزو شرايط است. اما باطن آن بر اساس رازي كه دربارة «نمرة» بيان شد، به عدالت بر مي گردد؛ يعني آمر به معروف بايد خود مؤتمر بدان بوده، ناهي و زاجر از منكر بايد خود منتهي و منزجر از آن باشد؛ يعني آنچه ديگران را بدان امر مي كند، قبلاً خود عمل كرده باشد و آنچه ديگران را از آن منزجر و نهي ميكند، خود قبلا منزجر شده باشد. بنابراين، عدالت به عنوان سرّ امر به معروف و نهي از منكر د رآمر و ناهي شرط شده است. 5ـ وادي «نَمرة» كه از آن به عنوان «نَمِرات» نيز ياد شده نام منطقه اي وسيع درسرزمين عرفات است كه تقريبا در سمت مماس عرفات با حرم است. امام سجّاد(ع) فرمود: هنگام ورود به اين منطقه بايد آگاه باشيد كه اين سرزمين، سرزمين شهادت، معرفت و عرفان است يعني همانگونه كه خدا و ملائكه شاهدند اين سرزمين وسيع نيز شاهد اعمال زائران خانة خداست و كاملا آگاه است كه حاجي با چه نيّتي آمده و با چه انگيزه اي بر مي گردد و به آن شهادت مي دهد. براي آگاهي بيشتر ر.ك. آية الله جوادي آملي،صهباي حج به نقل از سايت تبيان
و اما درباره اماكن مكه و مدينه
خدمت شما دوست گرامي بايد به اين نكته اشاره شود كه قبل از سفر عمره از طرف كاروان مربوطه به شما كتابها و سي دي هايي هديه داده مي شود كه شامل اطلاعات مورد نياز شما براي اين سفر هست اما براي براي آگاهي بيشتر شما كتاب آقاي رسول جعفريان به نام : آثار اسلامي مكه و مدينه معرفي مي گردد. اين كتاب داراي اطلاعات بسيار مفيدي درباره اين دو شهر اسلامي است. اگر امكان تهيه اين كتاب را نداريد مي توانيد از نسخه اينترنتي آن در آدرس زير استفاده نماييد:
http://hajj.ir/hadjwebui/library/wfViewBookPage.aspx?bookId=151