کبيره بودن گناه خودارضايي | کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کانال ارتباطی از طریق پست الکترونیک :
support@alefbalib.com
نام :
*
*
نام خانوادگی :
*
*
پست الکترونیک :
*
*
*
تلفن :
دورنگار :
آدرس :
بخش :
مدیریت کتابخانه
روابط عمومی
پشتیبانی و فنی
نظرات و پیشنهادات /شکایات
پیغام :
*
*
حروف تصویر :
*
*
ارسال
انصراف
از :
{0}
پست الکترونیک :
{1}
تلفن :
{2}
دورنگار :
{3}
Aaddress :
{4}
متن :
{5}
فارسی |
العربیه |
English
ورود
ثبت نام
در تلگرام به ما بپیوندید
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ...
همه موارد
عنوان
موضوع
پدید آور
جستجو در متن
: جستجو در الفبا
در گوگل
...جستجوی هوشمند
صفحه اصلی کتابخانه
پورتال جامع الفبا
مرور منابع
مرور الفبایی منابع
مرور کل منابع
مرور نوع منبع
آثار پر استناد
متون مرجع
مرور موضوعی
مرور نمودار درختی موضوعات
فهرست گزیده موضوعات
کلام اسلامی
امامت
توحید
نبوت
اسماء الهی
انسان شناسی
علم کلام
جبر و اختیار
خداشناسی
عدل الهی
فرق کلامی
معاد
علم نفس
وحی
براهین خدا شناسی
حیات اخروی
صفات الهی
معجزات
مسائل جدید کلامی
عقل و دین
زبان دین
عقل و ایمان
برهان تجربه دینی
علم و دین
تعلیم آموزه های دینی
معرفت شناسی
کثرت گرایی دینی
شرور(مسأله شر)
سایر موضوعات
اخلاق اسلامی
اخلاق دینی
تاریخ اسلام
تعلیم و تربیت
تفسیر قرآن
حدیث
دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات
سیره ائمه اطهار علیهم السلام
شیعه-شناسی
عرفان
فلسفه اسلامی
مرور اشخاص
مرور پدیدآورندگان
مرور اعلام
مرور آثار مرتبط با شخصیت ها
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی
مرور مجلات
مرور الفبایی مجلات
مرور کل مجلات
مرور وضعیت انتشار
مرور درجه علمی
مرور زبان اصلی
مرور محل نشر
مرور دوره انتشار
گالری
عکس
فیلم
صوت
متن
چندرسانه ای
جستجو
جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در سایر پایگاهها
جستجو در کتابخانه دیجیتالی تبیان
جستجو در کتابخانه دیجیتالی قائمیه
جستجو در کنسرسیوم محتوای ملی
کتابخانه مجازی ادبیات
کتابخانه مجازی حکمت عرفانی
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
کتابخانه تخصصی ادبیات
کتابخانه الکترونیکی شیعه
علم نت
کتابخانه شخصی
مدیریت علاقه مندیها
ارسال اثر
دانشنامه
راهنما
راهنما
کبيره بودن گناه خودارضايي
کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
فارسی
کتاب الکترونیکی
میانگین امتیازات:
امتیاز شما :
تعداد امتیازات :
0
کبيره بودن گناه خودارضايي
ویرایش اثر
کلید واژه اصلی :
اخلاق جنسی
,
خود ارضایی
,
استمنا
سوال:
آيا خودارضايي گناه كبيره است؟
پاسخ تفصیلی:
خود ارضايي يا استمنا از نظر اسلام حرام و گناه است و در اين جهت فرقي بين دختر و پسر نيست. قرآن كريم ميفرمايد: "هر کس از راهي، غير از همسرش، شهوتش را دفع کند، از تجاوز کاران است".[1] يعني از حکم الهي و انساني تجاوز کرده است. پيامبر اکرم(ص) فرمود: "هر کس شهوتش را با دست ( و هر طريق ديگري غير از مسير طبيعي و ازدواج) دفع کند، مورد لعنت و نفرت خداوند است".[2] امام صادق(ع) فرمود: "خود ارضايي (يا دفع شهوت از غير مسير طبيعي) از گناهان بزرگ است".[3] نيز فرمود: "خداوند با نظر رحمت به استمنا کننده نمي نگرد".[4] فعل حرام، عصيان و مخالفت با فرمان حق تعالي است. کم و زيادش در حکم اصلي تفاوت ايجاد نمي کند. هر مقدار به اندازه خود گناه است. اگر کم صورت گيرد، به اندازه خود و اگر زياد باشد،به همان اندازه، اما در مورد تعداد دفعات زياد، گناه ديگري هم هست و آن تکرار گناه است که تکرار و اصرار بر گناه، گناه ديگري محسوب ميشود.در اين زمینه گفتنی است «استمنا» یا «خود ارضایی» یکى از راههاى انحرافى در ارضاى میل جنسى است که نسل جوان را در معرض آسیبهاى جدى قرار می دهد.
این کار عادت بسیار زشت و زیان آوری است که می تواند استعداد و توانایی های فراوان یک جوان را به نابودی بکشاند و حال و آینده او را تباه کند.
استمنا و یا به عبارتی خود ارضایی، از نظر شرعی واخلاقی، حرام و گناه محسوب می شود. این عادت ناپسندی به لحاظ اخلاقی، بعد معنوی انسان را به سختی می آزارد، روح او را تاریک می نماید، آزادی معنوی انسان را سلب می کند و در مسیر خود سازی و کمال، آدمی را با چالش جدی مواجه می کند. مطابق تحقیقات انجام شده توسط روانشناسان، خود ارضایی نوعی اعتیاد و بیماری زشتی است که آثار و ضررهای فراوانی بر جسم و روان آدمی باقی می گذارد.
کسانی که گرفتار این عمل شنیع شده اند، آن را گریزگاهی فرعی و عاجل برای خارج شدن از فشار جنسی و پاسخی برای لذت طلبی خود تصور می کنند، در صورتی که اگرتوجه نمایند، بدین وسیله گرفتار آثار و تبعات زیان آوری می شوند که گاها قابل جبران نیست.
شهوت یکی از اموری است که با طبیعت انسان در آمیخته و در جای خود از نعمت های خداوند است، ولی اگر از حالت تعادل خارج و بر افروخته شود، ممکن است سرمایه های عظیم انسانی را به خاکستر تبدیل کند. این نیرو به طور قطع نیاز به ارضاع دارد، ولی با روشی که با نظام طبیعت و شریعت سازگار باشد.
گناه خودارضایی:
به طور قطع “خود ارضایی” یکی از “گناهان ” است . در این زمینه برخی از عالمان دینی و اخلاقی نسبت به کبیره بودن آن نیزتاکید نموده اند. از میان ایشان خصوصا مرحوم شهید آیه الله دستغیب در کتاب خویش” گناهان کبیره” فصلی را گشوده و بر بزرگی آن تاکید نموده است .
از نظر شرعی، ملاک کبیره بودن یک عمل، وعده عذاب از جانب پروردگار می باشد. در این زمینه امام صادق (ع) و در ضمن روایتی از عذابی دردناک برای فاعل آن خبر داده است. آن حضرت(ع) فرموده است: «سه دسته از مردمان اند که خدای متعال در روز قیامت به ایشان نگاه رحمت نمی افکند، آنها را تذکیه نمی نماید و عذابی دردناک برای ایشان فراهم نموده است: کسی که موی سپید خود را می کند، کسی که با خود نکاح (استمناء) می نماید و کسی که مفعول واقع می شود».
به فرض صغیره بودن گناه خود ارضایی در صورت عدم تکرار، ملاک دیگر کبیره بودن گناه، تکرار و به تعبیر روایات اصرار بر آن است ، به همین دلیل چون به طور معمول، خود ارضایی، در افرادی که به آن گرفتارند ، به صورت عادت و اعتیاد در می آید ، تبدبل به گناه کبیره می شود.
البته حرمت و بزرگی گناه خود ارضایی در حد گناهانی همچون زنا و لواط نیست، ولی در عین حال شرایط آن به گونه ای است که می توان گفت: ضررهای بدنی و روانی آن از این دو معصیت بیشر است ؛ زیرا موقعیت برای آنها همیشه مهیا نیست، ولی موقعیت برای خود ارضایی و عادت به آن همیشه مهیا می باشد.
حرمت خودارضایی در آیات و روایات:
خداوند در سوره مؤمنون می فرماید یکی از ویژگی های انسان های مؤمن این است که در مسائل جنسی خودشان را از آلوده شدن به گناه حفظ می کنند و صرفا از طریق ازدواج غریزه جنسی خود را ارضا می کند سپس می فرماید هر کس از غیر مسیر ازدواج غریزه جنسی خودش را ارضا کند از تجاوز کاران است «الذین هم لفروجهم حافظون . الا علی ازواجهم او ما ملکت ایمانهم فانهم غیر ملومین . فمن ابتغاء وراء ذلک فاولئک هم العادون » و عمل استمنا مشمول آیه ۷ سوره مؤمنون می شود که می فرماید هر کسی غیر از این طریق را (جهت بهره گیری جنسی) طلب کند تجاوزگر است».
علاوه بر این در سخنان گهربار معصومین(ع) نیز از عمل استمنا به زشتی یاد شده و مورد نهی قرار گرفته است که در اینجا به احادیثی از پیامبر(ص) و امام صادق(ع) اشاره می کنیم:
۱٫ امام صادق(ع): روز قیامت خداوند با شخص خودارضا گفت و گو نمىکند و از چشم خدا مىافتد. (میزان الحکمة، ح ۱۸۷۴۹)
۲٫ رسول خدا(ص): لعنت خدا و ملائکه خداوند و تمام بشر بر شخص خودارضا. (همان، ح ۱۸۷۴۸)
۳٫ رسول خدا(ص): کسى که خودارضایى مىکند، ملعون است. (همان، ح ۱۸۷۵۱)
۴٫ امام صادق(ع): خودارضایى گناه بزرگى است که خداوند در قرآن از آن نهى فرموده است. (همان، ح ۱۸۷۵۰)
۵٫ امام صادق(ع): براى کسى که خودارضایى کند در قیامت عذاب دردناکى در نظر گرفته شده است. (همان، ح ۱۸۷۴۹)
علاوه این عمل شیطانی است که خداوند نهی کرده که از شیطان تبعیت کنیم و فرموده: ”لا تعبد و الشیطان” ائمه دین علیهم السلام مفسران قرآن و تبیین کنندگان مراد واقعی آیات الهی هستند.
هر چه در قرآن صریحا نیامده در کلام ایشان مطرح شده است.
احادیث هم این طور نیست که همگی تحریف شده باشند معیارهائی برای تشخیص صحیح از غیر صحیح وجود دارد اگر سند بعضی از روایات محکم و قوی نباشد دلیل بر این نیست که هزاران روایت که در کتب معتبر آمده غیر قابل اعتماد باشند.
عملی که از نظر پزشکی و علوم روز هم مردود و مذموم است و مشکلات فراوانی را به دنبال می آورد و در روایات هم مورد نهی قرار گرفته و پیامبر (ص) قاعل آن را ملعون نامیده تردیدی درقبح این عمل وجود ندارد. V )(بحارالانوار، ج ۱۰۴، ص ۳۰، روایت ۱ و ۲)پيامبر اکرم(ص) فرمود: "لا تنظروا الي صِغِرَ الذنب و لکن انظروا اِلي مَنِ اجتَر أتم؛[5] به کوچکي گناه منگريد، بلکه بر عظمت و بزرگي کسي بنگريد که نسبت به او گستاخي و نافرماني کردهايد". از ديدگاه پزشکان استمنا آثار زيانباري بر جسم و روح و روان وارد مي سازد که ذيلا مطالبي به استحضار مي رسد.الف. آسيبهاى جسمانى1. ضعف و تحليلِ قواىِ جسمانى کاهش انرژى جسمانى بدن از مضرات مهم و جبرانناپذير خودارضايى است. احساس خستگى عارضه طبيعى انزال است، اگر خودارضايى در شبانه روز به دفعات تکرار شود.اين احساس خستگى در ساعات مختلف همراه انسان است. در نتيجه به مرور زمان ضعف و بى حالى در فرد تثبيت شده و يک طبيعت ثانوى براى او ايجاد مىکند. کاهش و تخليه مکرر قواى جسمانى به ضعف عمومى و دائمى بدن و بالاخره به پيرى زودرس مىانجامد. ... وقتى قلم به دست مىگيرم زود خسته مىشوم و قدرت نوشتن ندارم، ناچار قلم را روى زمين مىگذارم تا وقتى که دستم کمى قدرت پيدا کند و دوباره بنويسم. «نامهاى از يک جوان» ... آن چه امروز برايم باقى مانده است (از ناحيه اين عمل) جسمى نحيف و درهم شکسته است. «نامهاى از يک جوان». ... با اين که ورزشکارم زانوهايم مرتب سست مىشود. «پسرى 18 ساله» من که دخترى پر جنب و جوش و داراى چهرهاى روشن بودم، کم کم به دخترى بى حال، کم تحرک و رنگ پريده مبدل شدم. «دخترى 15 ساله، کلاس اول تجربى» لاغرى، لرزش بدن، پژمردگى،ضعف مفاصل، تشنج، زردى و تيرگى چهره، از نشانهها و عوارض ضعف جسمانى است. متأسفانه ضعف جسمانى به همين جا ختم نمىشود ، بلکه کل بدن را ساقط مىکد. شخصى که مبتلا به اين عمل شوم شود، رفته رفته ضعف شديد در خود احساس کرده، کمر درد او را آزار مي دهد تا اين که به فلج عمومى بدن مبتلا مي شود.2. ضعف بينايى خود ارضاى به تدريج در نور چشم و قدرت بينايى اثر مىگذارد و آن را کاهش مىدهد. درجات و شدت ضعف چشم بستگى به درجات و شدت خودارضايى دارد و اين به حدى است که گاه به نابينايى منجر مىشود. با اين که اهل ورزش هستم چشمانم خسته مىشود و جلو چشمم تيره و تار مىشود به حدى که سرگيجه مىگيرم آيا اين از عوارض خودارضايى است؟ «نامهاى از يک پسر 18 ساله» جوانى که هشت سال مبتلا به خودارضايى بود وقتى مىخواست کتابى را بخواند چشم هايش سياهى مىرفت، حدقههاى چشم او بيش از حد معمول گشاد و باز شده بود و در قعر چشمهاى خود درد شديد احساس مىکرد. (به نقل از مشکلات جنسى نسل جوان). روزى در يکى از خيابانهاى يزد چشمم به جوانى حدوداً بيست و پنج ساله افتاد که در اثر نابينايى به همراه برادرش حرکت مىکرد، چون با برادرش آشنا بودم جلو رفتم و سؤال کردم: چرا چنين شده است؟ گفت: او مبتلا به انحراف جنسى (خودارضايى) بوده است و دست از اين کار برنداشته است تا به اين روز افتاد. (همان).3. آسيبپذيرى در برابر بيمارى ها تحليل رفتن قدرت بدن و قواى جسمانى، بستر پذيرش ساير بيمارىها را فراهم مىآورد. جسمى که با خود ارضايى ضعيف شده است نمىتواند در مقابل ميکروبها و ويروسها از خود دفاع کند. جوانى مبتلا به اين عمل شوم بود، در همين حين به يکى از بيمارىهاى همراه با تب دچار شد و در همان حال خودارضايى مىکرد، در روز ششم بيمارى کاملاً ضعيف شده بود و در نتيجه مرگ او را فراگرفت.4. آسيب دستگاه تناسلى و ناتوانىهاى جنسى و توليد مثل خودارضايى اثرات مهمى در دستگاه تناسلى از خود برجاى مىگذارد. دکتر «هوچنين سون» معتقد است که عموم ناراحتىهاى مربوط به دستگاه تناسلى از آثار خودارضايى است. بعضى ازاين اثرات عبارت اند از: تورم غدد وذى تورم کانال نطفه تورم قسمت پايينى و عقب کانال ادرار شل شدن عضلات تناسلى خروج بى اختيار منى با کوچکترين حادثه ايجاد قاعدگى نامنظم و خروج ترشحات چرکى و احساس درد هنگام قاعدگى در دختران از بين رفتن پرده بکارت ارضاى ناکامل جنسى و از دست دادن لذت مقاربت بعد از ازدواج ناتوانى و تأخير توليد مثل به خاطر ضعف مکرر دستگاه تناسلى و انزال زودهنگام بيماريهاى مقاربتى عقيم شدن5. آسيب مراکز عصبى و غدد در مغز در اثر خودارضايى و تحريک زياد، هيپوتالاموس آسيب مىبيند. مغز و مراکز حساس ديگر مکرراً دچار کاهش نسبى جريان خود مىشوندن و از اين طريق آسيبهاى جبرانناپذير و بر آنها وارد مىشود. تخليههاى مکرر عصبى، موجب ضعف اعصاب مىشود. خودارضايىهاى مکرر، مرکز عصبى را دچار حساسيت و ضعف و خستگى و اختلال مىسازد. به گفته يکى از دانشمندان، خود ارضايى موجب ضعف قواى شهوانى و بى رمق و بى جان شدن آنها مىشود. به طور کلى اختلال قواى بينايى، شنوايى (مثل صداى زنگ در گوش و وز وز کردن) و... از ضعف و اختلال اعصاب است. ... قسمتهاى عمده بدن من يعنى قلب و اعصابم به هم ريخته است. «نامهاى از يک جوان» و تو اى جوان عزيز به خود آى و اين آسيبها را جلوى چشم خويش تابلو کن و با تأملدر اين منظره نامطلوب و غيرقابل قبول، خود را از دام اين بلا نجات بده. کم خونى؛ کم اشتهايى و مشکلات گوارشى؛ کم خوابى و اختلال در خواب؛ تنگى نفس؛ سر درد و سرگيجه؛ پيدايش تغييرات در نخاع و ستون فقرات. همگى از آسيبهاى جسمى خودارضايى هستند.ب. آسيبهاى روحى - روانى1. ضعف حافظه، حواس پرتى و ناتوانى در تمرکز فکرى همان گونه که گذشت، يکى از پى آمدهاى خودارضايى، ضعف و تحليل قواى جسمانى است و اين به نوبه خود ناشى از اختلال در عملکرد سيستم مغز و اعصاب است. اختلال در اين سيستم موجب مىشود که بخش حافظه کارايى لازم را نداشته باشد. علاوه بر اين، شخصِ مبتلا به خودارضايى به خاطر تمرکز در اين عمل و توجه نسبتاً مداوم به موضوعات جنسى، حواس پرت و ناتوان در تمرکز فکرى است که اين خود عامل ديگرى براى کاهش مستمر حافظه است. از عوامل حفظ و تقويت حافظه آن است که فرد به کارهاى علمى و فکرى مشغول باشد در حالى که شخص خودارضا از کارهاى علمى و فکرى باز مىماند و اين خود عامل ديگرى براى ضعف حافظه چنين اشخاصى است. ... استعداد کافى داشتم و تحصيل مىکردم اما اکنون استعدادم کم شده و مطالب را درست درک نمىکنم و با فشار و سختى به تحصيل ادامه مىدهم. «نامهاى از يک دانشآموز»2. اضطراب دلهره و دلواپسى از ويژگىهايى است که دائماً فرد خودارضا را رها نمىکند، او مرتب با خود درگير است و نمىتواند با خود کنار آيد. افکار آشفته، وسواس فکرى، بى ثباتى، درهم ريختگى فکرى دامن گير اوست: «نکند کسى بفهمد»، «کى و چگونه اين کار را تکرار کنم»، «کى مىشود نجات پيدا کنم» و.. لحظهاى آرام و قرار ندارد، سرزنش و تحقير خود به علت ارتکاب گناه، شخصيت او را در هم مىکوبد. گاهى تأخير در ترک و اين که بعد از ترک چه مىشود، امان او را مىگيرد. ... آيا با ترکِ خودارضايى باز هم علائم آن باقى مىماند. «امضا: همدم مرگ» ... آيا پس از ترک مىتوانم ازدواج کنم و صاحب فرزند شوم؟ آيا بخشوده خواهم شد؟ «نامهاى از يک جوان» آن چه امروز از اين عمل برايم باقى مانده است، روحى متزلزل و بغض و نفرتى متراکم است. «نوجوان 17 ساله تهرانى»3. افسردگى بى احساسى و بى تفاوتى، بى نشاطى و بى ذوقى، سستى و گوشهگيرى، غم و اندوه، عدم علاقه به امور هنرى، ورزشى، مسائل معنوى و... همگى از نشانههاى بارز و حتمى افسردگى است. 4
. پرخاشگرى و بداخلاقى شخصِ خودارضا نسبت به کوچکترين محرک محيطى حساس است، حوصله گفت و گو با ديگران را ندارد، زود رنج است و سريعاً از کوره در مىرود، به نور زياد، صدا، رفت و آمد و... حساسيت فوقالعاده دارد.5. يأس از زندگى ... در سنين 16 يا 17 سالگى دو مرتبه دست به خودکشى زدم ولى موفق نشدم، اکنون در ميان توفان مرگبارى به اين سو و آن سو مىروم، شايد هم يک سويش نابودى باشد. «نامهاى از يک جوان» ... تصميم گرفتهام اگر راهى برايم نباشد خودکشى کنم.... «دختر 18 ساله تهرانى»6. از بين رفتن خلاقيتها، توانايىها و سرکوب شدن استعدادها.
7. عدم ميل به تحصيل، مطالعه، تحقيقات علمى و فعاليتهاى فکرى.
8. هوس باز و بىبند و بار شدن و اعتياد به ارضاى جنسى نامشروع.
9. بى عاطفه، کم رو و خجل. 10
. عدم اعتماد به نفس و احساس حقارت، ضعف اراده.
11. از بين رفتن صفاى دل و بى علاقهگى نسبت به امور معنوى، مجالس دعا، جماعات و... .
12. احساس گناه، عذاب وجدان. ج) آسيبهاى اجتماعى خودارضايى يک حس گريز از اجتماع پديد مىآورد که در اثر افراط و تکرار در او ريشهدارتر خواهد شد. فرد در گوشهاى خود را منزوى و به افکار دور و دارز مىپردازد. توجه به لذات شخصى، سبب سستى روابط اجتماعى مىگردد و حيات جمعى را دچار مخاطره مىسازد. فردِ خودارضا به غير از ميل به انزواجويى در عرصه اجتماعى نيز با مردم جوششى ندارد و از زندگى جمع احساس لذت نمىکند. اينجاست که نه تنها شخصيت اجتماعى و انسانى چنين افرادى تدريجاً متزلزل شده بلکه جامعه نيز از وجود نيرو جوان و پرانرژى محروم گرديده است و در دراز مدت موجب اختلال در نظام اجتماعى مىشود. اين دسته از آسيبها عبارت اند از:1. بى آبرويى؛
2. مشکلات خانوادگى؛
3 .انزواى اجتماعى، طرد شدن از جامعه و مشکل دوست يابى؛
4. مشکلاتى در ازدواج از قبيل: عدم پذيرش در خواستگارى اکنون خواستگاران فراوانى دارم که هر يک از ديگرى بهتر هستند. به دليل همين مسأله (خودارضايى و از دست دادن بکارت) است که مجبورم به خواستگارانم جواب رد بدهم بدون اينکه پدر و مادرم علت نپذيرفتن من را بدانند. «دخترى 18 ساله از تهران» بر اثر خودارضايى دامنم لکه دار شده و حالا خواستگاران فراوانى دارم که هرکدام از ديگرى بهتر است. به من بگوييد چه کار کنم. «نامهاى از يک دختر جوان» بى ميلى به ازدواج و تأخير در آن بى ميلى به همسر ناتوانى در مقاربت صحيح و ارضاى جنسى خود و همسر ناسازگارى خانوادگى سرد بودن کانون خانواده ناتوانى در برابر مشکلات و سختىها پس از ازدواج طلاق و متزلزل شدن کانون خانواده
5. افت تحصيلى اين کار روى تحصيلات من به شدت اثر گذاشت، من که تا سال سوم راهمايى جزء شاگردان خوب کلاس بودم، در سال سوم راهنمايى، ثلث اول يک تجديدى آوردم. «دختر 15 ساله»6. بزهکارى
7. عدم علاقه نسبت به فداکارى، خدمتگزارى به همنوعان و...
8. لذت نبردن از دوستىها و مهر و محبتها در روابط با پدر و مادر، بستگان و دوستان و بالاخره بريدن از آنان.
9. از بين رفتن عزت، پاکدامنى، شرف و حيا.
10. انحطاط و انحراف فکرى و عملى خود و به انحراف کشيدن ديگران.
11. ايجاد خطرات اجتماعى براى خانواده خود و نواميس ديگران.
12. سوء استفاده جنسى و تجاوز به کودکان.
13. ترويج و اشاعه فحشا و منکرات.
14. شيوع بيمارىهاى مقاربتى در جامعه.
15. حسادت و بدبينى.د) آسيبهاى معنوى و اخروى همه آسيبهاى سه گانه که سخن از آنها به ميان رفت قابل اصلاح و جبران است اما آسيب معنوى به اين راحتى قابل جبران نيست چون اولاً: آسيب به قلب و دل است که هيچ بعد از وجود آدمى به ارزش، کارايى، حساسيت و لطافت قلب و دل او نيست. به تعبير قرآن و روايات اسلامى، گناه به انسان سرازير مىشود و آن را فاسد و از کار مىاندازد. ثانياً: اين آسيب فقط دنيوى نيست. قرآن کريم مىفرمايد: چنين نيست که بعضى خيال مىکنند، بلکه اعمال خلافشان چون زنگارى بر دلهايشان نشسته، لذا از درک حقيقت واماندهاند: «کلا بل ران على قلوبهم ما کانوا يکسبون»؛ (مطففين، آيه 14) کلمه «ران» در آيه مذکور به معناى زنگار است.زنگ يا زنگار در امور مادى همان چيزى است که روى فلزات و اشياى قيمتى مىنشيند، همان لايه قرمز رنگى که بر اثر رطوبت هوا روى آهم و مانند آن ظاهر مىشود و معمولاً نشانه پوسيدن و از بين رفتن شفافيت و درخشندگى آن و در نهايت ضايع شدن و از بين رفتن آن است. (تفسير نمونه، ذيل آيه 14 مطففين.) آرى، بدترين اثر گناه، تاريک ساختن قلب و از ميان بردن نور علم و حس تشخيص است. «گناهان از اعضا و جوارح سرازير قلب مىشوند» (همان) مرحوم علامه طباطبايى رحمه الله در تفسير الميزان (ذيل آين مطففين: 14)مىفرمايد: از آيه شريفه سه نکته استفاده مىشود: 1. اعمال زشت، نقش و صورتى به نفس و روح انسان مىدهند؛ 2. اين نقش و صورت خاص، مانع آن است که نفس آدمى حق و حقيقت را درک کند؛ 3. نفس آدمى به حسب طبع اوليهاش صفا و جلايى دارد که با داشتن آن، حق را آن طور که هست درک ميکند.قلب از ديدگاه قرآن جايگاه مهمى دارد قرآن کريم اولاً: قلب را مهمترين مرکز شناخت در انسان معرفى مىکند. ثانياً: بيمارى قلب را مهمترين بيمارى به حساب مىآورد و از اين بيمارى به تعابير مختلف و عجيب ياد مىکند: قلب بيمار، قساوت قلب، انحراف قلب، زنگار قلب، کور شدن قلب، مهر شدن قلب، قفل شدن قلب و بالاخره از همه مهمتر مردن قلب. که جمعاً بيش از هفتاد و دو مورد آمده است.در اهميت گناه از ديدگاه اسلام همين بس که اسلام اولاً: کيفر و اثر آن را منحصر به دنيا نکرده است.(مائده، آيه 33)ثانياً: از انديشه و فکر گناه هم منع کرده است تا گناه را از سرچشمه خشک کند. على (ع) مىفرمايد: کسى که در انجام گناه زياد فکر کند، بالاخره به گناه کشيده مىشود (غررالحکم). ثالثاً: از گناه به عنوان درد و بيمارى ياد کرده است. (على (ع) براى دلها بيمارىاى، دردناکتر از گناه نيست (بحار الانوار، ج 73، ص 342). رابعاً: از رفاقت و دوستى با گنهکار و شرکت در مجالس گناه به شدت نهى کرده است. على (ع): بر فرد مسلمان شايسته نيست که با گنهکار طرح رفاقت و دوستى بريزد. (وسائل الشيعه، ج2، ص 269). خامساً: ترک گناه را بهترين عبادت برشمرده است. (على (ع): برترى عبادت، دورى گزيدن از گناه است.)اينها بخش بسيار اندک از هشدارهايى است که اسلام براى دفع اثر زيانبار گناه به انسانها داده است. براى اين که به تأثير گناه بر دل و قلب بيشتر پى ببريم، به عنوان نمونه به ذکر چند روايت اکتفا مىکنيم: رسول اکرم (ص) مىفرمايد: وقتى انسان مؤمن گناهى را مرتکب مىشود، لکه سياهى در قلبش پيدا مىشود که اگر دل از آن بکند و توبهکرده و از خداوند آمرزش طلبد دوباره قلبش شفاف مىشود و اگر گناه را ادامه دهد، سياهى تمام قلبش را فرا مىگيرد. (تفسير الميزان، ذيل آيه 14 مطففين) رسول گرامى اسلام(ص): وقتى حرامها ناديده گرفته شود و کسى مرتکب آنها شود، خداوند طورى بر دلش مهر مىزند که بعد از آن ديگر قدرت درک و فهم را نداشته باشد. (محمد هويدى، التفسير المعين.) ديگرى بر قلب وارد شود به جايى مىرسد که تمام قلب را فرا گرفته و آن را وارونه مىکند. (تفسير الميزان، ذيل آيه 14 مطففين) ظرف، وقتى وارونه شود هيچ چيز در آن قرار نمىگيرد، قلب هم در اثر گناه طورى وارونه مىشود که ديگر علم و حقيقت در آن جاى نمىگيرد.خودارضايى هم که اسلام به شدت از آن نهى کرده است شايد از همين بابد باشد که اثر در قلب و دل آدمى مىگذارد و آثار روحى و روانى خودارضايى که در بخش (ب) بيان گرديد، عمدتاً از همين بيمارى دل ناشى مىشود. در اين جا چند روايت در مورد اثر معنوى گناه خودارضايى بيان مىکنيم به اميد آن که تو اى جوان عزيز و برومند، اى که چشم اميد پدر ومادر و جامعه به توست، اى آينده ساز خود و جامعه اسلامى و بالاخره تو اى مبتلا به اين گنه خانمانسوز و هلاکت بار به خود آيى و تا دير نشده خود را از اين مهلکه و باتلاق نجات دهى، بدان که مىتوانى، حتماً مىتوانى! 1. امام صادق(ع): روز قيامت خداوند با شخص خودارضا گفت و گو نمىکند و از چشم خدا مىافتد. (ميزان الحکمة، ح 18749) 2. رسول خدا(ص): لعنت خدا و ملائکه خداوند و تمام بشر بر شخص خودارضا. (همان، ح 18748) 3. رسول خدا(ص): کسى که خودارضايى مىکند، ملعون است. (همان، ح 18751) 4. امام صادق(ع): خودارضايى گناه بزرگى است که خداوند در قرآن از آن نهى فرموده است. (همان، ح 18750) 5. امام صادق(ع): براى کسى که خودارضايى کند در قيامت عذاب دردناکى در نظر گرفته شده است. (همان، ح 18749) در پايان توجه شما را به تحقيقى که حاصل بررسى 400 نامه رسيده از نوجوانان کشور به برنامه آينده سازان صداى جمهورى اسلامى در دى ماه 1367 است جلب مىکنيم.طبق اين تحقيق افرادى که مبتلا به خودارضايى مىباشند. به ناراحتىهاى زير مبتلا گشتهاند: 1. ضعيف شدن چشم؛ 2. لاغر شدن صورت؛ 3. ضعف اعصاب؛ 4. تحليل رفتن بدن؛ 5. سردرد و سرگيجه؛ 6. سرماخوردگى زود به زود؛ 7. کم خونى؛ 8. سست شدن زانو؛ 9. سياه شدن دور چشم؛ 10. ضعف حافظه؛ 11. زرد شدن صورت؛ 12. ضعف و اختلالات شنوايى؛ 13. جوش صورت؛ 14. گوشهگيرى؛ 15. اختلال در خواب؛ 16. ايجاد حالت وسواس و ترديد؛ 17. افت تحصيلى. براي جلوگيري از خود ارضايي به نکات زير توجه فرماييد:1-بر اساس تحقيقات به عمل آمده، بيشتر افراد مبتلا به استمنا اظهار کرده اند ، آن قدر اراده ندارند تا بتوانند دست از اين کار بردارند. اينان خود را غريقي مي بينند که ميان امواج خروشان دريا گرفتار شده اند، در حالي که حقيقيت اين نيست. در طول زندگي به موازات رشد بدني، اراده نيز تعميق مي يابد و انسان در هر شرايطي قادر به تسلط بيشتر بر خواسته هاي خود مي باشد.بنابراين اولين راهکار تقويت اراده است. عواملي در تقويت اراده مؤثر است مانند: 1ـ تمرکز بخشيدن به فعاليت هاي گوناگون. 2ـ توجه به عبادات به ويژه نماز که تمرين تمرکز فکر است. 3ـ پايان رسانيدن کارهاي نيمه تمام. 4ـ تلقين مثبت. همواره به خود اين گونه تلقين کنيد که ارادة انجام اين کار را داريد و شکست مفهومي ندارد. تلقين در ترک عادات نامطلوب و غلبه بر خودارضايي مؤثر است. پل ژاگو مي گويد: «وقتي بخواهيم با عادت زشتي ستيزه کنيم، ابتدا بايد نتايج نامطلوب آن را در نظر مجسّم سازيم، بعد منافعي را که در نتيجة ترک آن عايد مي شود، در روح خود تصور کنيم، در نتيجة اين عمل، هر بار که چنين نمايشي در روح خود مي دهيم، بر آن تحريک يا وسوسه چيرگي يافته و لذت ترک آن را در خود احساس مي کنيم. اگر تلقين به نفس را بلافاصه پيش از خواب اجرا کنيم، مؤثر تر از مواقع ديگر خواهد بود. به طور کلي، متمرکز ساختن فکر در کاري که مي خواهيم براي اجراي آن فردا صبح در فلان ساعت بيدار شويم کافي است». بنابراين بايد خود را باور کنيد و ترس و شکست را به خود راه ندهيد. بدانيد که اگر بخواهيد مي توانيد. اين جمله شعار نيست، بلکه در عمل نيز افراد زيادي توانسته اند بر عادات ناپسند غلبه کنند و به حال طبيعي برگردند.2ـ گسترش دايره ارتباطات: افراد مبتلا به انحرافات اخلاقي و جنسي معمولاً از بُعد ارتباطي، آسيب ديده و تنهايي را برگزيده اند. درمان خودارضايي وقتي ميسر است که از انزوا خارج شويد و به جمع بپيونديد. در محيط دانشگاه در فعاليت هاي فوق برنامه مانند اردوهاي دانشجويي يا فعاليت هاي هنري مانند شعر، سرود، بازي در نمايش، تئاتر و غيره حضور فعال داشته باشيد. 3ـ تغيير زاويه نگرش و عمل: يکي از شيوه هاي درمان خودارضايي، تغيير جهت دادن انرژي رواني جوان از هدف هاي جنسي به هدف هاي فرهنگي و هنري است. البته انتخاب اهداف مذکور بستگي به استعدادها و توان هاي جوان دارد. گرايش به معنويت يک نوع تصعيد نيز مي تواند حساب شود. به طور کلي منظور آن است که هر وقت خواستيد به عادت ناپسند روي آوريد، فوراً خود را مشغول کار ديگري کنيد که به آن علاقه داريد. 4ـ مثبت گرايي: هرگونه منفي گرايي و احساس پوچي، درمان خودارضايي را به تأخير مي اندازند، در عوض اصلاح فکر و مثبت گرايي، گام مؤثري در ترک خودارضايي محسوب مي شود. قطعاً درگذشته موفقيت هايي داشته ايد، مانند موفقيت در درس ها يا حرفه و شغل که بسياري از جوانان آرزوي آن را دارند. اين پيروزي را مورد توجه قرار دهيد و بر نقاط مثبت خويش و خود باوري و ايمان به خود پافشاري کنيد. در اين صورت احساس مي نماييد هنوز قادريد زندگي نويني را بيافرينيد. 5ـ اميد آفريني: بيش تر افرادي که دچار خودارضايي شده اند، از دو جهت نگراني دارند: از گذشته و از عوارض جسمي و رواني.از اين رو احساس نا اميدي مي کنند ؛ در حالي که آنان نبايد تصوّر کنند بعد از چند بار توبه و شکستن آن، ديگر اميدي وجود ندارد. در توبه هميشه به روي بندگان گناهکار باز است و امکان بازگشت فراهم مي باشد. اين درگه ما درگه نوميدي نيست صد بار اگر توبه شکستي باز آي امام باقر(ع) فرمود: «محبوب ترين افراد پيش خدا گناهکاراني هستند که بيشتر در معرض گناه بوده و توبه کرده اند. کافي است از صميم دل توبه کنيد و بر ترک گناه تصميم بگيريد. اگر اين اتفاق بيفتد، مانند کسي هستيد که اصلاً گناهي مرتکب نشده است. در مورد زيان هاي جسمي و رواني ناشي از خود ارضايي مانند احساس درد در ناحيه چشم و گودي چشم و غيره، همة اين عوارض، در پرتو معالجات و تدابير درماني قابل جبران است. 6ـ درمان تدريجي: ترک عادت نامطلوب به طور ناگهاني و دفعي امکان پذير نيست، بلکه هرگونه تغيير نيازمند فرصت بخشيدن وگذشت زمان خواهد بود، پس مرحله به مرحله پيش برويد و از ادامة کار خسته نشويد. 7ـ پرورش معنويت: نماز بهترين راه ارتباطي با خدا است و سد پولاديني در برابر امواج گناه به حساب مي آيد، پس نماز عاملي تهاجمي عليه انحرافات است. هر چه مي توانيد رابطة خود را با خدا تقويت کنيد و نماز را با توجه کامل بخوانيد. خود را در برابر وسوسه هاي شيطاني مسلّح سازيد. هر روز قرآن بخوانيد و دعاهاي مورد علاقه به ويژه مناجات شعبانيه همراه با معناي آن را زمزمه کنيد. 8ـ ورزش: يکي از عواملي که هم در پيشگيري نقش دارد و هم در درمان، ورزش است، از جمله کوهنوردي که انرژي هاي متراکم را در مسير سالم به جريان مي اندازد. 9ـ ازدواج: در اولين فرصت ازدواج کنيد، حتي اگر به صورت نامزدي و عقد کردن انجام گيرد. 10ـ رژيم غذايي: از خوردن غذاهايي که مقدار زيادي کالري دارد، اجتناب کنيد. 11ـ درمان طبي: در مواردي لازم است به متخصص مراجعه کنيد. تزريق نوعي هورمون موجب تعادل تمايلات مي شود. 12 - به صورت طاق باز نخوابيد و از دمر خوابيدن به گونه اى که شکم و سينه ها روى زمين قرار گيرد, اجتناب کنيد و از قرار دادن پا روى پاى ديگر هنگام خواب خوددارى شود. 13 - پيوسته با لباس گشاد و آزاد بخوابيد و از خوايدن با شورت پرهيز کنيد. هرگز در يک اتاق دربسته وخلوت نخوابيد و عادت کنيد اتاق خوابتان مقدارى روشنايى داشته باشيد. 14 - نگه داشتن ادرار و مدفوع , علاوه بر ايجاد سنگ کليه و مثانه و بيمارى هاى انگلى و قارچى و بالارفتن ميزان اورهء خون , باعث فراهم شدن زمينه اى مساعد براى بيمارى هاى جنسى واستمنا است . 15 - از توقف زياد در توالت جدّاً بپرهيزيد. مخرج بول و غايط هميشه با آب سرد شست و شو داده شود و از شستن با آب گرم خود داري نماييد. مگر درمواقع بيمارى يا حساسيت از پاک کردن با دستمال کاغذى و غيره . در حمام کردن نيز به اين مسئله توجه داشته باشيد که آب چندان گرم نباشد. 16 - از پوشيدن لباس زبر يا بسيار نرم اجتناب شود. هم چنين از پوشيدن لباس هاى کيپ وچسبان مانند شلوار جين خوددارى گردد. 17 - سعى کنيد هفته اى دو روز و يا اقلاً يک روز, روزه بگيريد و شب ها, غذاى سبک بخوريد; زيرا در کاهش و تعديل غريزهء جنسى مؤثر است . از مصرف غذاهاى داراى مواد پروتيينى زياد و ادويه و غذاهايى که طبيعت گرم دارند, مانند عسل و خرما و موز و يا پياز و سير خوددارى کنيد. بيش تر از لبنيات مخصوصاً ماست و هم چنين سبزى ها به خصوص کاهو و کلم استفاده کنيد.پي نوشت ها: [1]مؤمنون (23) آية 7. [2]مستدرک، کتاب النکاح، ص 570. [3]سيد عبدالحسين دستغيب، گناهان کبيره، ص 332. [4]وسايل الشيعه، ج 14، ص 268. [5]بحارالانوار، ج 77، ص 168.تعداد 0 پيام ( 24578 حرف درج شده- -24018 حرف مانده )
طول متن شما از 280 حرف بيشتر است. در صورتي كه پاسخ به صورت پيام كوتاه باشد در باكس باقي خواهد ماندخود ارضايي يا استمنا از نظر اسلام حرام و گناه است و در اين جهت فرقي بين دختر و پسر نيست. قرآن کريم ميفرمايد: "هر کس از راهي، غير از همسرش، شهوتش را دفع کند، از تجاوز کاران است".[1] يعني از حکم الهي و انساني تجاوز کرده است. پيامبر اکرم(ص) فرمود: "هر کس شهوتش را با دست ( و هر طريق ديگري غير از مسير طبيعي و ازدواج) دفع کند، مورد لعنت و نفرت خداوند است".[2] امام صادق(ع) فرمود: "خود ارضايي (يا دفع شهوت از غير مسير طبيعي) از گناهان بزرگ است".[3] نيز فرمود: "خداوند با نظر رحمت به استمنا کننده نمي نگرد".[4] فعل حرام، عصيان و مخالفت با فرمان حق تعالي است. کم و زيادش در حکم اصلي تفاوت ايجاد نمي کند. هر مقدار به اندازه خود گناه است. اگر کم صورت گيرد، به اندازه خود و اگر زياد باشد، به همان اندازه، اما در مورد تعداد دفعات زياد، گناه ديگري هم هست و آن تکرار گناه است که تکرار و اصرار بر گناه، گناه ديگري محسوب ميشود.
در این زمینه گفتنی است «استمنا» یا «خود ارضایی» یکى از راههاى انحرافى در ارضاى میل جنسى است که نسل جوان را در معرض آسیبهاى جدى قرار می دهد.
این کار عادت بسیار زشت و زیان آوری است که می تواند استعداد و توانایی های فراوان یک جوان را به نابودی بکشاند و حال و آینده او را تباه کند.
استمنا و یا به عبارتی خود ارضایی، از نظر شرعی واخلاقی، حرام و گناه محسوب می شود. این عادت ناپسندی به لحاظ اخلاقی، بعد معنوی انسان را به سختی می آزارد، روح او را تاریک می نماید، آزادی معنوی انسان را سلب می کند و در مسیر خود سازی و کمال، آدمی را با چالش جدی مواجه می کند. مطابق تحقیقات انجام شده توسط روانشناسان، خود ارضایی نوعی اعتیاد و بیماری زشتی است که آثار و ضررهای فراوانی بر جسم و روان آدمی باقی می گذارد.
کسانی که گرفتار این عمل شنیع شده اند، آن را گریزگاهی فرعی و عاجل برای خارج شدن از فشار جنسی و پاسخی برای لذت طلبی خود تصور می کنند، در صورتی که اگرتوجه نمایند، بدین وسیله گرفتار آثار و تبعات زیان آوری می شوند که گاها قابل جبران نیست.
شهوت یکی از اموری است که با طبیعت انسان در آمیخته و در جای خود از نعمت های خداوند است، ولی اگر از حالت تعادل خارج و بر افروخته شود، ممکن است سرمایه های عظیم انسانی را به خاکستر تبدیل کند. این نیرو به طور قطع نیاز به ارضاع دارد، ولی با روشی که با نظام طبیعت و شریعت سازگار باشد.
گناه خودارضایی:
به طور قطع “خود ارضایی” یکی از “گناهان ” است . در این زمینه برخی از عالمان دینی و اخلاقی نسبت به کبیره بودن آن نیزتاکید نموده اند. از میان ایشان خصوصا مرحوم شهید آیه الله دستغیب در کتاب خویش” گناهان کبیره” فصلی را گشوده و بر بزرگی آن تاکید نموده است .
از نظر شرعی، ملاک کبیره بودن یک عمل، وعده عذاب از جانب پروردگار می باشد. در این زمینه امام صادق (ع) و در ضمن روایتی از عذابی دردناک برای فاعل آن خبر داده است. آن حضرت(ع) فرموده است: «سه دسته از مردمان اند که خدای متعال در روز قیامت به ایشان نگاه رحمت نمی افکند، آنها را تذکیه نمی نماید و عذابی دردناک برای ایشان فراهم نموده است: کسی که موی سپید خود را می کند، کسی که با خود نکاح (استمناء) می نماید و کسی که مفعول واقع می شود».
به فرض صغیره بودن گناه خود ارضایی در صورت عدم تکرار، ملاک دیگر کبیره بودن گناه، تکرار و به تعبیر روایات اصرار بر آن است ، به همین دلیل چون به طور معمول، خود ارضایی، در افرادی که به آن گرفتارند ، به صورت عادت و اعتیاد در می آید ، تبدبل به گناه کبیره می شود.
البته حرمت و بزرگی گناه خود ارضایی در حد گناهانی همچون زنا و لواط نیست، ولی در عین حال شرایط آن به گونه ای است که می توان گفت: ضررهای بدنی و روانی آن از این دو معصیت بیشر است ؛ زیرا موقعیت برای آنها همیشه مهیا نیست، ولی موقعیت برای خود ارضایی و عادت به آن همیشه مهیا می باشد.
حرمت خودارضایی در آیات و روایات:
خداوند در سوره مؤمنون می فرماید یکی از ویژگی های انسان های مؤمن این است که در مسائل جنسی خودشان را از آلوده شدن به گناه حفظ می کنند و صرفا از طریق ازدواج غریزه جنسی خود را ارضا می کند سپس می فرماید هر کس از غیر مسیر ازدواج غریزه جنسی خودش را ارضا کند از تجاوز کاران است «الذین هم لفروجهم حافظون . الا علی ازواجهم او ما ملکت ایمانهم فانهم غیر ملومین . فمن ابتغاء وراء ذلک فاولئک هم العادون » و عمل استمنا مشمول آیه ۷ سوره مؤمنون می شود که می فرماید هر کسی غیر از این طریق را (جهت بهره گیری جنسی) طلب کند تجاوزگر است».
علاوه بر این در سخنان گهربار معصومین(ع) نیز از عمل استمنا به زشتی یاد شده و مورد نهی قرار گرفته است که در اینجا به احادیثی از پیامبر(ص) و امام صادق(ع) اشاره می کنیم:
۱٫ امام صادق(ع): روز قیامت خداوند با شخص خودارضا گفت و گو نمىکند و از چشم خدا مىافتد. (میزان الحکمة، ح ۱۸۷۴۹)
۲٫ رسول خدا(ص): لعنت خدا و ملائکه خداوند و تمام بشر بر شخص خودارضا. (همان، ح ۱۸۷۴۸)
۳٫ رسول خدا(ص): کسى که خودارضایى مىکند، ملعون است. (همان، ح ۱۸۷۵۱)
۴٫ امام صادق(ع): خودارضایى گناه بزرگى است که خداوند در قرآن از آن نهى فرموده است. (همان، ح ۱۸۷۵۰)
۵٫ امام صادق(ع): براى کسى که خودارضایى کند در قیامت عذاب دردناکى در نظر گرفته شده است. (همان، ح ۱۸۷۴۹)
علاوه این عمل شیطانی است که خداوند نهی کرده که از شیطان تبعیت کنیم و فرموده: ”لا تعبد و الشیطان” ائمه دین علیهم السلام مفسران قرآن و تبیین کنندگان مراد واقعی آیات الهی هستند.
هر چه در قرآن صریحا نیامده در کلام ایشان مطرح شده است.
احادیث هم این طور نیست که همگی تحریف شده باشند معیارهائی برای تشخیص صحیح از غیر صحیح وجود دارد اگر سند بعضی از روایات محکم و قوی نباشد دلیل بر این نیست که هزاران روایت که در کتب معتبر آمده غیر قابل اعتماد باشند.
عملی که از نظر پزشکی و علوم روز هم مردود و مذموم است و مشکلات فراوانی را به دنبال می آورد و در روایات هم مورد نهی قرار گرفته و پیامبر (ص) قاعل آن را ملعون نامیده تردیدی درقبح این عمل وجود ندارد. V )(بحارالانوار، ج ۱۰۴، ص ۳۰، روایت ۱ و ۲)پيامبر اکرم(ص) فرمود: "لا تنظروا الي صِغِرَ الذنب و لکن انظروا اِلي مَنِ اجتَر أتم؛[5] به کوچکي گناه منگريد، بلکه بر عظمت و بزرگي کسي بنگريد که نسبت به او گستاخي و نافرماني کردهايد". از ديدگاه پزشکان استمنا آثار زيانباري بر جسم و روح و روان وارد مي سازد که ذيلا مطالبي به استحضار مي رسد.الف. آسيبهاى جسمانى1. ضعف و تحليلِ قواىِ جسمانى کاهش انرژى جسمانى بدن از مضرات مهم و جبرانناپذير خودارضايى است. احساس خستگى عارضه طبيعى انزال است، اگر خودارضايى در شبانه روز به دفعات تکرار شود.اين احساس خستگى در ساعات مختلف همراه انسان است. در نتيجه به مرور زمان ضعف و بى حالى در فرد تثبيت شده و يک طبيعت ثانوى براى او ايجاد مىکند. کاهش و تخليه مکرر قواى جسمانى به ضعف عمومى و دائمى بدن و بالاخره به پيرى زودرس مىانجامد. ... وقتى قلم به دست مىگيرم زود خسته مىشوم و قدرت نوشتن ندارم، ناچار قلم را روى زمين مىگذارم تا وقتى که دستم کمى قدرت پيدا کند و دوباره بنويسم. «نامهاى از يک جوان» ... آن چه امروز برايم باقى مانده است (از ناحيه اين عمل) جسمى نحيف و درهم شکسته است. «نامهاى از يک جوان». ... با اين که ورزشکارم زانوهايم مرتب سست مىشود. «پسرى 18 ساله» من که دخترى پر جنب و جوش و داراى چهرهاى روشن بودم، کم کم به دخترى بى حال، کم تحرک و رنگ پريده مبدل شدم. «دخترى 15 ساله، کلاس اول تجربى» لاغرى، لرزش بدن، پژمردگى،ضعف مفاصل، تشنج، زردى و تيرگى چهره، از نشانهها و عوارض ضعف جسمانى است. متأسفانه ضعف جسمانى به همين جا ختم نمىشود ، بلکه کل بدن را ساقط مىکد. شخصى که مبتلا به اين عمل شوم شود، رفته رفته ضعف شديد در خود احساس کرده، کمر درد او را آزار مي دهد تا اين که به فلج عمومى بدن مبتلا مي شود.2. ضعف بينايى خود ارضاى به تدريج در نور چشم و قدرت بينايى اثر مىگذارد و آن را کاهش مىدهد. درجات و شدت ضعف چشم بستگى به درجات و شدت خودارضايى دارد و اين به حدى است که گاه به نابينايى منجر مىشود. با اين که اهل ورزش هستم چشمانم خسته مىشود و جلو چشمم تيره و تار مىشود به حدى که سرگيجه مىگيرم آيا اين از عوارض خودارضايى است؟ «نامهاى از يک پسر 18 ساله» جوانى که هشت سال مبتلا به خودارضايى بود وقتى مىخواست کتابى را بخواند چشم هايش سياهى مىرفت، حدقههاى چشم او بيش از حد معمول گشاد و باز شده بود و در قعر چشمهاى خود درد شديد احساس مىکرد. (به نقل از مشکلات جنسى نسل جوان). روزى در يکى از خيابانهاى يزد چشمم به جوانى حدوداً بيست و پنج ساله افتاد که در اثر نابينايى به همراه برادرش حرکت مىکرد، چون با برادرش آشنا بودم جلو رفتم و سؤال کردم: چرا چنين شده است؟ گفت: او مبتلا به انحراف جنسى (خودارضايى) بوده است و دست از اين کار برنداشته است تا به اين روز افتاد. (همان).3. آسيبپذيرى در برابر بيمارى ها تحليل رفتن قدرت بدن و قواى جسمانى، بستر پذيرش ساير بيمارىها را فراهم مىآورد. جسمى که با خود ارضايى ضعيف شده است نمىتواند در مقابل ميکروبها و ويروسها از خود دفاع کند. جوانى مبتلا به اين عمل شوم بود، در همين حين به يکى از بيمارىهاى همراه با تب دچار شد و در همان حال خودارضايى مىکرد، در روز ششم بيمارى کاملاً ضعيف شده بود و در نتيجه مرگ او را فراگرفت.4. آسيب دستگاه تناسلى و ناتوانىهاى جنسى و توليد مثل خودارضايى اثرات مهمى در دستگاه تناسلى از خود برجاى مىگذارد. دکتر «هوچنين سون» معتقد است که عموم ناراحتىهاى مربوط به دستگاه تناسلى از آثار خودارضايى است. بعضى ازاين اثرات عبارت اند از: تورم غدد وذى تورم کانال نطفه تورم قسمت پايينى و عقب کانال ادرار شل شدن عضلات تناسلى خروج بى اختيار منى با کوچکترين حادثه ايجاد قاعدگى نامنظم و خروج ترشحات چرکى و احساس درد هنگام قاعدگى در دختران از بين رفتن پرده بکارت ارضاى ناکامل جنسى و از دست دادن لذت مقاربت بعد از ازدواج ناتوانى و تأخير توليد مثل به خاطر ضعف مکرر دستگاه تناسلى و انزال زودهنگام بيماريهاى مقاربتى عقيم شدن5. آسيب مراکز عصبى و غدد در مغز در اثر خودارضايى و تحريک زياد، هيپوتالاموس آسيب مىبيند. مغز و مراکز حساس ديگر مکرراً دچار کاهش نسبى جريان خود مىشوندن و از اين طريق آسيبهاى جبرانناپذير و بر آنها وارد مىشود. تخليههاى مکرر عصبى، موجب ضعف اعصاب مىشود. خودارضايىهاى مکرر، مرکز عصبى را دچار حساسيت و ضعف و خستگى و اختلال مىسازد. به گفته يکى از دانشمندان، خود ارضايى موجب ضعف قواى شهوانى و بى رمق و بى جان شدن آنها مىشود. به طور کلى اختلال قواى بينايى، شنوايى (مثل صداى زنگ در گوش و وز وز کردن) و... از ضعف و اختلال اعصاب است. ... قسمتهاى عمده بدن من يعنى قلب و اعصابم به هم ريخته است. «نامهاى از يک جوان» و تو اى جوان عزيز به خود آى و اين آسيبها را جلوى چشم خويش تابلو کن و با تأملدر اين منظره نامطلوب و غيرقابل قبول، خود را از دام اين بلا نجات بده. کم خونى؛ کم اشتهايى و مشکلات گوارشى؛ کم خوابى و اختلال در خواب؛ تنگى نفس؛ سر درد و سرگيجه؛ پيدايش تغييرات در نخاع و ستون فقرات. همگى از آسيبهاى جسمى خودارضايى هستند.ب. آسيبهاى روحى - روانى1. ضعف حافظه، حواس پرتى و ناتوانى در تمرکز فکرى همان گونه که گذشت، يکى از پى آمدهاى خودارضايى، ضعف و تحليل قواى جسمانى است و اين به نوبه خود ناشى از اختلال در عملکرد سيستم مغز و اعصاب است. اختلال در اين سيستم موجب مىشود که بخش حافظه کارايى لازم را نداشته باشد. علاوه بر اين، شخصِ مبتلا به خودارضايى به خاطر تمرکز در اين عمل و توجه نسبتاً مداوم به موضوعات جنسى، حواس پرت و ناتوان در تمرکز فکرى است که اين خود عامل ديگرى براى کاهش مستمر حافظه است. از عوامل حفظ و تقويت حافظه آن است که فرد به کارهاى علمى و فکرى مشغول باشد در حالى که شخص خودارضا از کارهاى علمى و فکرى باز مىماند و اين خود عامل ديگرى براى ضعف حافظه چنين اشخاصى است. ... استعداد کافى داشتم و تحصيل مىکردم اما اکنون استعدادم کم شده و مطالب را درست درک نمىکنم و با فشار و سختى به تحصيل ادامه مىدهم. «نامهاى از يک دانشآموز»2. اضطراب دلهره و دلواپسى از ويژگىهايى است که دائماً فرد خودارضا را رها نمىکند، او مرتب با خود درگير است و نمىتواند با خود کنار آيد. افکار آشفته، وسواس فکرى، بى ثباتى، درهم ريختگى فکرى دامن گير اوست: «نکند کسى بفهمد»، «کى و چگونه اين کار را تکرار کنم»، «کى مىشود نجات پيدا کنم» و.. لحظهاى آرام و قرار ندارد، سرزنش و تحقير خود به علت ارتکاب گناه، شخصيت او را در هم مىکوبد. گاهى تأخير در ترک و اين که بعد از ترک چه مىشود، امان او را مىگيرد. ... آيا با ترکِ خودارضايى باز هم علائم آن باقى مىماند. «امضا: همدم مرگ» ... آيا پس از ترک مىتوانم ازدواج کنم و صاحب فرزند شوم؟ آيا بخشوده خواهم شد؟ «نامهاى از يک جوان» آن چه امروز از اين عمل برايم باقى مانده است، روحى متزلزل و بغض و نفرتى متراکم است. «نوجوان 17 ساله تهرانى»3. افسردگى بى احساسى و بى تفاوتى، بى نشاطى و بى ذوقى، سستى و گوشهگيرى، غم و اندوه، عدم علاقه به امور هنرى، ورزشى، مسائل معنوى و... همگى از نشانههاى بارز و حتمى افسردگى است. 4
. پرخاشگرى و بداخلاقى شخصِ خودارضا نسبت به کوچکترين محرک محيطى حساس است، حوصله گفت و گو با ديگران را ندارد، زود رنج است و سريعاً از کوره در مىرود، به نور زياد، صدا، رفت و آمد و... حساسيت فوقالعاده دارد.5. يأس از زندگى ... در سنين 16 يا 17 سالگى دو مرتبه دست به خودکشى زدم ولى موفق نشدم، اکنون در ميان توفان مرگبارى به اين سو و آن سو مىروم، شايد هم يک سويش نابودى باشد. «نامهاى از يک جوان» ... تصميم گرفتهام اگر راهى برايم نباشد خودکشى کنم.... «دختر 18 ساله تهرانى»6. از بين رفتن خلاقيتها، توانايىها و سرکوب شدن استعدادها.
7. عدم ميل به تحصيل، مطالعه، تحقيقات علمى و فعاليتهاى فکرى.
8. هوس باز و بىبند و بار شدن و اعتياد به ارضاى جنسى نامشروع.
9. بى عاطفه، کم رو و خجل. 10
. عدم اعتماد به نفس و احساس حقارت، ضعف اراده.
11. از بين رفتن صفاى دل و بى علاقهگى نسبت به امور معنوى، مجالس دعا، جماعات و... .
12. احساس گناه، عذاب وجدان. ج) آسيبهاى اجتماعى خودارضايى يک حس گريز از اجتماع پديد مىآورد که در اثر افراط و تکرار در او ريشهدارتر خواهد شد. فرد در گوشهاى خود را منزوى و به افکار دور و دارز مىپردازد. توجه به لذات شخصى، سبب سستى روابط اجتماعى مىگردد و حيات جمعى را دچار مخاطره مىسازد. فردِ خودارضا به غير از ميل به انزواجويى در عرصه اجتماعى نيز با مردم جوششى ندارد و از زندگى جمع احساس لذت نمىکند. اينجاست که نه تنها شخصيت اجتماعى و انسانى چنين افرادى تدريجاً متزلزل شده بلکه جامعه نيز از وجود نيرو جوان و پرانرژى محروم گرديده است و در دراز مدت موجب اختلال در نظام اجتماعى مىشود. اين دسته از آسيبها عبارت اند از:1. بى آبرويى؛
2. مشکلات خانوادگى؛
3 .انزواى اجتماعى، طرد شدن از جامعه و مشکل دوست يابى؛
4. مشکلاتى در ازدواج از قبيل: عدم پذيرش در خواستگارى اکنون خواستگاران فراوانى دارم که هر يک از ديگرى بهتر هستند. به دليل همين مسأله (خودارضايى و از دست دادن بکارت) است که مجبورم به خواستگارانم جواب رد بدهم بدون اينکه پدر و مادرم علت نپذيرفتن من را بدانند. «دخترى 18 ساله از تهران» بر اثر خودارضايى دامنم لکه دار شده و حالا خواستگاران فراوانى دارم که هرکدام از ديگرى بهتر است. به من بگوييد چه کار کنم. «نامهاى از يک دختر جوان» بى ميلى به ازدواج و تأخير در آن بى ميلى به همسر ناتوانى در مقاربت صحيح و ارضاى جنسى خود و همسر ناسازگارى خانوادگى سرد بودن کانون خانواده ناتوانى در برابر مشکلات و سختىها پس از ازدواج طلاق و متزلزل شدن کانون خانواده
5. افت تحصيلى اين کار روى تحصيلات من به شدت اثر گذاشت، من که تا سال سوم راهمايى جزء شاگردان خوب کلاس بودم، در سال سوم راهنمايى، ثلث اول يک تجديدى آوردم. «دختر 15 ساله»6. بزهکارى
7. عدم علاقه نسبت به فداکارى، خدمتگزارى به همنوعان و...
8. لذت نبردن از دوستىها و مهر و محبتها در روابط با پدر و مادر، بستگان و دوستان و بالاخره بريدن از آنان.
9. از بين رفتن عزت، پاکدامنى، شرف و حيا.
10. انحطاط و انحراف فکرى و عملى خود و به انحراف کشيدن ديگران.
11. ايجاد خطرات اجتماعى براى خانواده خود و نواميس ديگران.
12. سوء استفاده جنسى و تجاوز به کودکان.
13. ترويج و اشاعه فحشا و منکرات.
14. شيوع بيمارىهاى مقاربتى در جامعه.
15. حسادت و بدبينى.د) آسيبهاى معنوى و اخروى همه آسيبهاى سه گانه که سخن از آنها به ميان رفت قابل اصلاح و جبران است اما آسيب معنوى به اين راحتى قابل جبران نيست چون اولاً: آسيب به قلب و دل است که هيچ بعد از وجود آدمى به ارزش، کارايى، حساسيت و لطافت قلب و دل او نيست. به تعبير قرآن و روايات اسلامى، گناه به انسان سرازير مىشود و آن را فاسد و از کار مىاندازد. ثانياً: اين آسيب فقط دنيوى نيست. قرآن کريم مىفرمايد: چنين نيست که بعضى خيال مىکنند، بلکه اعمال خلافشان چون زنگارى بر دلهايشان نشسته، لذا از درک حقيقت واماندهاند: «کلا بل ران على قلوبهم ما کانوا يکسبون»؛ (مطففين، آيه 14) کلمه «ران» در آيه مذکور به معناى زنگار است.زنگ يا زنگار در امور مادى همان چيزى است که روى فلزات و اشياى قيمتى مىنشيند، همان لايه قرمز رنگى که بر اثر رطوبت هوا روى آهم و مانند آن ظاهر مىشود و معمولاً نشانه پوسيدن و از بين رفتن شفافيت و درخشندگى آن و در نهايت ضايع شدن و از بين رفتن آن است. (تفسير نمونه، ذيل آيه 14 مطففين.) آرى، بدترين اثر گناه، تاريک ساختن قلب و از ميان بردن نور علم و حس تشخيص است. «گناهان از اعضا و جوارح سرازير قلب مىشوند» (همان) مرحوم علامه طباطبايى رحمه الله در تفسير الميزان (ذيل آين مطففين: 14)مىفرمايد: از آيه شريفه سه نکته استفاده مىشود: 1. اعمال زشت، نقش و صورتى به نفس و روح انسان مىدهند؛ 2. اين نقش و صورت خاص، مانع آن است که نفس آدمى حق و حقيقت را درک کند؛ 3. نفس آدمى به حسب طبع اوليهاش صفا و جلايى دارد که با داشتن آن، حق را آن طور که هست درک ميکند.قلب از ديدگاه قرآن جايگاه مهمى دارد قرآن کريم اولاً: قلب را مهمترين مرکز شناخت در انسان معرفى مىکند. ثانياً: بيمارى قلب را مهمترين بيمارى به حساب مىآورد و از اين بيمارى به تعابير مختلف و عجيب ياد مىکند: قلب بيمار، قساوت قلب، انحراف قلب، زنگار قلب، کور شدن قلب، مهر شدن قلب، قفل شدن قلب و بالاخره از همه مهمتر مردن قلب. که جمعاً بيش از هفتاد و دو مورد آمده است.در اهميت گناه از ديدگاه اسلام همين بس که اسلام اولاً: کيفر و اثر آن را منحصر به دنيا نکرده است.(مائده، آيه 33)ثانياً: از انديشه و فکر گناه هم منع کرده است تا گناه را از سرچشمه خشک کند. على (ع) مىفرمايد: کسى که در انجام گناه زياد فکر کند، بالاخره به گناه کشيده مىشود (غررالحکم). ثالثاً: از گناه به عنوان درد و بيمارى ياد کرده است. (على (ع) براى دلها بيمارىاى، دردناکتر از گناه نيست (بحار الانوار، ج 73، ص 342). رابعاً: از رفاقت و دوستى با گنهکار و شرکت در مجالس گناه به شدت نهى کرده است. على (ع): بر فرد مسلمان شايسته نيست که با گنهکار طرح رفاقت و دوستى بريزد. (وسائل الشيعه، ج2، ص 269). خامساً: ترک گناه را بهترين عبادت برشمرده است. (على (ع): برترى عبادت، دورى گزيدن از گناه است.)اينها بخش بسيار اندک از هشدارهايى است که اسلام براى دفع اثر زيانبار گناه به انسانها داده است. براى اين که به تأثير گناه بر دل و قلب بيشتر پى ببريم، به عنوان نمونه به ذکر چند روايت اکتفا مىکنيم: رسول اکرم (ص) مىفرمايد: وقتى انسان مؤمن گناهى را مرتکب مىشود، لکه سياهى در قلبش پيدا مىشود که اگر دل از آن بکند و توبهکرده و از خداوند آمرزش طلبد دوباره قلبش شفاف مىشود و اگر گناه را ادامه دهد، سياهى تمام قلبش را فرا مىگيرد. (تفسير الميزان، ذيل آيه 14 مطففين) رسول گرامى اسلام(ص): وقتى حرامها ناديده گرفته شود و کسى مرتکب آنها شود، خداوند طورى بر دلش مهر مىزند که بعد از آن ديگر قدرت درک و فهم را نداشته باشد. (محمد هويدى، التفسير المعين.) ديگرى بر قلب وارد شود به جايى مىرسد که تمام قلب را فرا گرفته و آن را وارونه مىکند. (تفسير الميزان، ذيل آيه 14 مطففين) ظرف، وقتى وارونه شود هيچ چيز در آن قرار نمىگيرد، قلب هم در اثر گناه طورى وارونه مىشود که ديگر علم و حقيقت در آن جاى نمىگيرد.خودارضايى هم که اسلام به شدت از آن نهى کرده است شايد از همين بابد باشد که اثر در قلب و دل آدمى مىگذارد و آثار روحى و روانى خودارضايى که در بخش (ب) بيان گرديد، عمدتاً از همين بيمارى دل ناشى مىشود. در اين جا چند روايت در مورد اثر معنوى گناه خودارضايى بيان مىکنيم به اميد آن که تو اى جوان عزيز و برومند، اى که چشم اميد پدر ومادر و جامعه به توست، اى آينده ساز خود و جامعه اسلامى و بالاخره تو اى مبتلا به اين گنه خانمانسوز و هلاکت بار به خود آيى و تا دير نشده خود را از اين مهلکه و باتلاق نجات دهى، بدان که مىتوانى، حتماً مىتوانى! 1. امام صادق(ع): روز قيامت خداوند با شخص خودارضا گفت و گو نمىکند و از چشم خدا مىافتد. (ميزان الحکمة، ح 18749) 2. رسول خدا(ص): لعنت خدا و ملائکه خداوند و تمام بشر بر شخص خودارضا. (همان، ح 18748) 3. رسول خدا(ص): کسى که خودارضايى مىکند، ملعون است. (همان، ح 18751) 4. امام صادق(ع): خودارضايى گناه بزرگى است که خداوند در قرآن از آن نهى فرموده است. (همان، ح 18750) 5. امام صادق(ع): براى کسى که خودارضايى کند در قيامت عذاب دردناکى در نظر گرفته شده است. (همان، ح 18749) در پايان توجه شما را به تحقيقى که حاصل بررسى 400 نامه رسيده از نوجوانان کشور به برنامه آينده سازان صداى جمهورى اسلامى در دى ماه 1367 است جلب مىکنيم.طبق اين تحقيق افرادى که مبتلا به خودارضايى مىباشند. به ناراحتىهاى زير مبتلا گشتهاند: 1. ضعيف شدن چشم؛ 2. لاغر شدن صورت؛ 3. ضعف اعصاب؛ 4. تحليل رفتن بدن؛ 5. سردرد و سرگيجه؛ 6. سرماخوردگى زود به زود؛ 7. کم خونى؛ 8. سست شدن زانو؛ 9. سياه شدن دور چشم؛ 10. ضعف حافظه؛ 11. زرد شدن صورت؛ 12. ضعف و اختلالات شنوايى؛ 13. جوش صورت؛ 14. گوشهگيرى؛ 15. اختلال در خواب؛ 16. ايجاد حالت وسواس و ترديد؛ 17. افت تحصيلى. براي جلوگيري از خود ارضايي به نکات زير توجه فرماييد:1-بر اساس تحقيقات به عمل آمده، بيشتر افراد مبتلا به استمنا اظهار کرده اند ، آن قدر اراده ندارند تا بتوانند دست از اين کار بردارند. اينان خود را غريقي مي بينند که ميان امواج خروشان دريا گرفتار شده اند، در حالي که حقيقيت اين نيست. در طول زندگي به موازات رشد بدني، اراده نيز تعميق مي يابد و انسان در هر شرايطي قادر به تسلط بيشتر بر خواسته هاي خود مي باشد.بنابراين اولين راهکار تقويت اراده است. عواملي در تقويت اراده مؤثر است مانند: 1ـ تمرکز بخشيدن به فعاليت هاي گوناگون. 2ـ توجه به عبادات به ويژه نماز که تمرين تمرکز فکر است. 3ـ پايان رسانيدن کارهاي نيمه تمام. 4ـ تلقين مثبت. همواره به خود اين گونه تلقين کنيد که ارادة انجام اين کار را داريد و شکست مفهومي ندارد. تلقين در ترک عادات نامطلوب و غلبه بر خودارضايي مؤثر است. پل ژاگو مي گويد: «وقتي بخواهيم با عادت زشتي ستيزه کنيم، ابتدا بايد نتايج نامطلوب آن را در نظر مجسّم سازيم، بعد منافعي را که در نتيجة ترک آن عايد مي شود، در روح خود تصور کنيم، در نتيجة اين عمل، هر بار که چنين نمايشي در روح خود مي دهيم، بر آن تحريک يا وسوسه چيرگي يافته و لذت ترک آن را در خود احساس مي کنيم. اگر تلقين به نفس را بلافاصه پيش از خواب اجرا کنيم، مؤثر تر از مواقع ديگر خواهد بود. به طور کلي، متمرکز ساختن فکر در کاري که مي خواهيم براي اجراي آن فردا صبح در فلان ساعت بيدار شويم کافي است». بنابراين بايد خود را باور کنيد و ترس و شکست را به خود راه ندهيد. بدانيد که اگر بخواهيد مي توانيد. اين جمله شعار نيست، بلکه در عمل نيز افراد زيادي توانسته اند بر عادات ناپسند غلبه کنند و به حال طبيعي برگردند.2ـ گسترش دايره ارتباطات: افراد مبتلا به انحرافات اخلاقي و جنسي معمولاً از بُعد ارتباطي، آسيب ديده و تنهايي را برگزيده اند. درمان خودارضايي وقتي ميسر است که از انزوا خارج شويد و به جمع بپيونديد. در محيط دانشگاه در فعاليت هاي فوق برنامه مانند اردوهاي دانشجويي يا فعاليت هاي هنري مانند شعر، سرود، بازي در نمايش، تئاتر و غيره حضور فعال داشته باشيد. 3ـ تغيير زاويه نگرش و عمل: يکي از شيوه هاي درمان خودارضايي، تغيير جهت دادن انرژي رواني جوان از هدف هاي جنسي به هدف هاي فرهنگي و هنري است. البته انتخاب اهداف مذکور بستگي به استعدادها و توان هاي جوان دارد. گرايش به معنويت يک نوع تصعيد نيز مي تواند حساب شود. به طور کلي منظور آن است که هر وقت خواستيد به عادت ناپسند روي آوريد، فوراً خود را مشغول کار ديگري کنيد که به آن علاقه داريد. 4ـ مثبت گرايي: هرگونه منفي گرايي و احساس پوچي، درمان خودارضايي را به تأخير مي اندازند، در عوض اصلاح فکر و مثبت گرايي، گام مؤثري در ترک خودارضايي محسوب مي شود. قطعاً درگذشته موفقيت هايي داشته ايد، مانند موفقيت در درس ها يا حرفه و شغل که بسياري از جوانان آرزوي آن را دارند. اين پيروزي را مورد توجه قرار دهيد و بر نقاط مثبت خويش و خود باوري و ايمان به خود پافشاري کنيد. در اين صورت احساس مي نماييد هنوز قادريد زندگي نويني را بيافرينيد. 5ـ اميد آفريني: بيش تر افرادي که دچار خودارضايي شده اند، از دو جهت نگراني دارند: از گذشته و از عوارض جسمي و رواني.از اين رو احساس نا اميدي مي کنند ؛ در حالي که آنان نبايد تصوّر کنند بعد از چند بار توبه و شکستن آن، ديگر اميدي وجود ندارد. در توبه هميشه به روي بندگان گناهکار باز است و امکان بازگشت فراهم مي باشد. اين درگه ما درگه نوميدي نيست صد بار اگر توبه شکستي باز آي امام باقر(ع) فرمود: «محبوب ترين افراد پيش خدا گناهکاراني هستند که بيشتر در معرض گناه بوده و توبه کرده اند. کافي است از صميم دل توبه کنيد و بر ترک گناه تصميم بگيريد. اگر اين اتفاق بيفتد، مانند کسي هستيد که اصلاً گناهي مرتکب نشده است. در مورد زيان هاي جسمي و رواني ناشي از خود ارضايي مانند احساس درد در ناحيه چشم و گودي چشم و غيره، همة اين عوارض، در پرتو معالجات و تدابير درماني قابل جبران است. 6ـ درمان تدريجي: ترک عادت نامطلوب به طور ناگهاني و دفعي امکان پذير نيست، بلکه هرگونه تغيير نيازمند فرصت بخشيدن وگذشت زمان خواهد بود، پس مرحله به مرحله پيش برويد و از ادامة کار خسته نشويد. 7ـ پرورش معنويت: نماز بهترين راه ارتباطي با خدا است و سد پولاديني در برابر امواج گناه به حساب مي آيد، پس نماز عاملي تهاجمي عليه انحرافات است. هر چه مي توانيد رابطة خود را با خدا تقويت کنيد و نماز را با توجه کامل بخوانيد. خود را در برابر وسوسه هاي شيطاني مسلّح سازيد. هر روز قرآن بخوانيد و دعاهاي مورد علاقه به ويژه مناجات شعبانيه همراه با معناي آن را زمزمه کنيد. 8ـ ورزش: يکي از عواملي که هم در پيشگيري نقش دارد و هم در درمان، ورزش است، از جمله کوهنوردي که انرژي هاي متراکم را در مسير سالم به جريان مي اندازد. 9ـ ازدواج: در اولين فرصت ازدواج کنيد، حتي اگر به صورت نامزدي و عقد کردن انجام گيرد. 10ـ رژيم غذايي: از خوردن غذاهايي که مقدار زيادي کالري دارد، اجتناب کنيد. 11ـ درمان طبي: در مواردي لازم است به متخصص مراجعه کنيد. تزريق نوعي هورمون موجب تعادل تمايلات مي شود. 12 - به صورت طاق باز نخوابيد و از دمر خوابيدن به گونه اى که شکم و سينه ها روى زمين قرار گيرد, اجتناب کنيد و از قرار دادن پا روى پاى ديگر هنگام خواب خوددارى شود. 13 - پيوسته با لباس گشاد و آزاد بخوابيد و از خوايدن با شورت پرهيز کنيد. هرگز در يک اتاق دربسته وخلوت نخوابيد و عادت کنيد اتاق خوابتان مقدارى روشنايى داشته باشيد. 14 - نگه داشتن ادرار و مدفوع , علاوه بر ايجاد سنگ کليه و مثانه و بيمارى هاى انگلى و قارچى و بالارفتن ميزان اورهء خون , باعث فراهم شدن زمينه اى مساعد براى بيمارى هاى جنسى واستمنا است . 15 - از توقف زياد در توالت جدّاً بپرهيزيد. مخرج بول و غايط هميشه با آب سرد شست و شو داده شود و از شستن با آب گرم خود داري نماييد. مگر درمواقع بيمارى يا حساسيت از پاک کردن با دستمال کاغذى و غيره . در حمام کردن نيز به اين مسئله توجه داشته باشيد که آب چندان گرم نباشد. 16 - از پوشيدن لباس زبر يا بسيار نرم اجتناب شود. هم چنين از پوشيدن لباس هاى کيپ وچسبان مانند شلوار جين خوددارى گردد. 17 - سعى کنيد هفته اى دو روز و يا اقلاً يک روز, روزه بگيريد و شب ها, غذاى سبک بخوريد; زيرا در کاهش و تعديل غريزهء جنسى مؤثر است . از مصرف غذاهاى داراى مواد پروتيينى زياد و ادويه و غذاهايى که طبيعت گرم دارند, مانند عسل و خرما و موز و يا پياز و سير خوددارى کنيد. بيش تر از لبنيات مخصوصاً ماست و هم چنين سبزى ها به خصوص کاهو و کلم استفاده کنيد.پي نوشت ها: [1]مؤمنون (23) آية 7. [2]مستدرک، کتاب النکاح، ص 570. [3]سيد عبدالحسين دستغيب، گناهان کبيره، ص 332. [4]وسايل الشيعه، ج 14، ص 268. [5]بحارالانوار، ج 77، ص 168.
صاحب محتوی:
پرسمان دانشجویی
زبان :
فارسی
منبع اصلی :
http://akhlagh.porsemani.ir/content/%DA%A9%D8%A8%D9%8A%D8%B1%D9%87-%D8%A8%D9%88%D8%AF%D9%86-%DA%AF%D9%86%D8%A7%D9%87-%D8%AE%D9%88%D8%AF%D8%A7%D8%B1%D8%B6%D8%A7%D9%8A%D9%8A
جنس منبع:
متن
پایگاه :
پایگاه پرسش و پاسخ های اخلاق و عرفان سایت پرسمان
یادداشت :
نوع منبع :
پرسش و پاسخ , کتابخانه عمومی
مخاطب :
بزرگسال
خروجی ها :
Mods
Doblin core
Marc xml
MarcIran xml
مشخصات کامل فراداده
مشخصات کامل اثر
منابع مرتبط :
ثبت نظر
ارسال
×
درخواست مدرک
کاربر گرامی : برای در خواست مدرک ابتدا باید وارد سایت شوید
چنانچه قبلا عضو سایت شدهاید
ورود به سایت
در غیر اینصورت
عضویت در سایت
را انتخاب نمایید
ورود به سایت
عضویت در سایت