پاسخ تفصیلی:
زيارت از ريشه ي زَور است. اصل اين واژه به معناي ميل و عدول از چيزي است. زائر را از آن جهت زائر مي گويند كه وقتي به زيارت تو مي آيد از غير تو عدول مي كند و رو بر مي گرداند. (1)
زائر حقيقي از غير مزور ( زيارت شده ) جدا گشته و به سوي او رو مي آورد ؛ اين جدا شدن تنها نبايد ظاهري و مادي باشد بدين معنا كه فقط از محيط زندگي خود جدا شده , به سوي محبوب حركت كنيم ؛ بلكه بايد قلب را از ماسواي مزور, جدا كرده و از هر چه دوست ندارد رو بر گردانده , به سوي او رو كنيم.به فرموده ي علامه جوادي آملي : اصل زيارت , توجه به مقام مزور , تأمل در متن زيارت نامه و تلاش در تهذيب و تزكيه نفس , مي تواند در ايجاد سنخيت و تتميم و تكميل آن كمك كند. (1)
رفتن به مشاهد مشرفه از جمله حرم شريف رضوي , از توفيقاتي است كه خداوند به شما برادر عزيز عنايت كرده است ؛ منتهي بايد توجه داشت كه زائر, در طول زندگي با پرهيز از آنچه كه موجب ناخشنودي مزور است اجتناب و به آنچه مايه ي رضايت اوست عمل كند.
لازمه ي اين حالت اين است كه وقتي انسان به زيارت يكي از ائمه ي اطهار مي رود , به خود تلقين كند و باور داشته باشد كه آن امام معصوم , زنده , حي و ناظر بر اعمال تك تك زائران است ؛ و مهمترين نكته اينكه او از درون وجود ما آگاه است و بر همه ي زواياي وجودي ما احاطه داشته , آنرا مي بينند.
زيارت , يعني در مقابل آينه قرار گرفتن و عيبهاي خويش را جستجو كردن و خود را همچون آينه شفاف و زلال كردن.
زيارت به معناي تجليل و تكريم مزور , بخاطر داشتن صفات و كمالات عالي و قصد همرنگ و هم سنخ شدن با آن وجود نوراني است.
كسب معرفت و شناخت نسبت به امام , از جمله نكات مهمي است كه مي بايست در زيارت رعايت شود.عارفا بحقه يعني با جايگاه و منزلت و قرب امام و ولي خدا آشنا بودن و مقام شامخ او را در عالم هستي دانستن و به و جلال و عظمت و كمال او معترف بودن و اذعان داشتن است. البته اين خود مراتب فراواني دارد كه به حسب درك و معرفت زائر مختلف است.
با مطالعه دقيق پيرامون شخصيت و ابعاد مختلف و علم و كمال و قدرت و منزلت معصوم و نيز ارتباط قلبي مستمر و اطاعت خالصانه از دستورات و رهنمود هاي آنها مي توان به اندازه ظرفيت عارف به حق او گرديد.
بنابراين معرفت به دو صورت حاصل مي شود :
1 – اينكه نسبت به مقام و منزلت امام شناخت پيدا كنيم. بدانيم كه او واسطه ي فيض است ؛ در همه ي زواياي زندگي ما حضور دارد و خليفه ي الهي است و …. لذا بهترين زيارت نامه اي كه اين شناخت را در حد اعلي به ما ميدهد , زيارت جامعه ي كبيره است.
برخي از بزرگان بر خود واجب كرده بودند , هر شب زيارت جامعه ي كبيره را بخوانند.البته خواندن با توجه و دقت به مضامين زيارت نامه , بهره و ثمره ي مثبت ميدهد.
2 – حركت قدم به قدم در پشت سر امام و الگو قرار دادن امام , نسبت به تمامي حركات و سكنات زندگي ؛ نه جلوتر از آنها حركت كنيم , كه در اين صورت گمراهيم ؛ نه از آنها عقب بمانيم تا گرگ هاي هوا و هوس , پاره پاره مان كنند ؛ بلكه قدم به قدم پشت سر آنها حركت كنيم ؛ فالراغب عنكم مارق و اللازم لكم لاحق و المقصر في حقكم زاهق (2)
به فرموده ي بزرگان : چنين آگاهي و معرفت به مقام و منزلت امام مي تواند زمينه ي اطاعت و تسليم در مقابل اوامر و نواهي مزور, را – كه همان فرمان خداست – فراهم كند. امام صادق ( عليه السلام ) از فضيلت زيارت عارفانه ي امام رضا ( عليه السلام ) سخن گفت. حمزة بن حمران پرسيد : قربانت گردم منظور از معرفت حق او چيست ؟ فرمود اين كه بداند او واجب الا طاعة , غريب و شهيد است [ و براي تبليغ دين , هدايت مردم و پايداري و استقامت در راه حق غريبانه به شهادت رسيده است.] … (3)
وقتي ما با يقين و معرفت به واجب الاطاعه بودن امام , او را زيارت كنيم , بنابراين از دستوراتش اطاعت , و از نواهي او دوري و اجتناب مي كنيم.
لذا زائر با معرفت , پس از زيارت , به عهد و ميثاقهايي كه با امامش بسته عمل مي كند و بدين ترتيب گام به گام به او نزديك مي شود ؛ چرا كه مي داند امام به گردن او حقوقي دارد.
امام علي ( عليه السلام ) مي فرمايند : واما حقي عليكم فالوفاء بالبيعة و النصيحة في المشهد و المغيب و الاجابة حين ادعوكم و الطاعة حين آمركم. حقي كه من بر شما دارم اين است كه :1 – به بيعتي كه با من بستيد وفادار باشيد. 2 – در نهان و آشكار ناصح من باشيد. 3 – هنگامي كه شما را فرا خواندم اجابت كنيد. 4 – وقتي شما را به كاري دستور دادم , فرمان ببريد. (4)
(1) علامه جوادي آملي / ادب فناي مقربان / ج 1 / ص 23
(2) زيارت جامعه كبيره
(3) علامه جوادي آملي / فناي مقربان / ج 1 / ص 47
(4) نهج البلاغه / خطبه ي 34 بند 9 و 10