نكته زيبا و دقيقى كه ذهن و انديشه شما را به سوى چنين مقوله و پرسشهايى پيرامون آن معطوف داشته است در حقيقت پرداختن به نكتهاى است كه از ديرباز موضوع بحث و گفتوگوى عالمان و انديشمندان بوده است، ورود به اين مقوله مستلزم تمهيداتى است كه ذيلاً بدان اشاره مىگردد.
يك. چيستى مصحف كلمه «مُصْحَف» (با هر سه حركت ميم) اكنون بيشتر به معناى «قرآن» به كار مىرود؛ اما در لغت به معناى مجموعه برگههايى است كه ميان دو جلد جمع آورى شده است و امروزه «كتاب» خوانده مىشود.
حسينى جلالى، سيد محمدرضا، تدوين السنة الشريفه، ص 76. بنابراين، منظور از «مصحف فاطمة(س)، كتاب فاطمه(س) است كه در بعضى از روايات اهل سنت نيز به آن اشاره شده است. راويانى چون «ابىبن كعب» وجود كتابى نزد آن حضرت(س) را تأييد كردهاند.
عبود، اسعد، صحيفة الزهرا(س)، ص 58 - 56. بدين ترتيب سخن كسانى مانند «ايجى» در مواقف و «جرجانى» در شرح مواقف و ابو زهره در كتاب «امام صادق(ع)» كه مدعى شدهاند، شيعه به قرآنى منسوب به فاطمه(س) كه غير از قرآن رايج ميان مسلمانان است، اعتقاد دارد، نادرست است و در عدم رجوع به روايات شيعه و نيز عدم دقت در معناى مصحف ريشه دارد.
معروف الحسنى، سيد هاشم، سيرة الائمة الاثنى عشر، ج 1، ص 98 و 99.
مصحف فاطمه و محتواى آن درباره ماهيت اين مصحف در منابع شيعى روايات فراوان يافت مىشود. در اين احاديث محتوا حجم، زمان نگارش كيفيت نگارش مصحف بيان شده است. البته در نگاه ابتدايى اختلافاتى ميان اين روايات مشاهده شود؛ اما با كمى دقت توجيه مىگردد.
مجلسى، محمدباقر، بحارالانوار، ج 26، ص 48 - 38. بعضى از روايات مطالب آن را غير از مطالب قرآن دانستهاند.
همان، ص 38 و 39. بر اساس شمارى از احاديث در اين كتاب مطالبى چون وصيت حضرت فاطمه(س)
همان، ص 43. مصيبتهاى فرزندان آن حضرت(س) در طول زمان
همان، ص 41.، پيشگويى حوادث آينده
همان، ص 44. و تمام پادشاهانى كه بر زمين حكم خواهند
حسينى جلالى، سيدمحمدرضا، تدوين السنة الشريفه، ص 77. راند، نوشته شده است. دستهاى از روايات نيز از اشتمال اين مصحف بر تمام احكام حلال و حرام حتى حكم عملى كه موجب نصف شلاق مىشود
بحارالانوار، ص 37.، سخن به ميان آوردهاند.
همان.بر اساس بعضى از احاديث، امام صادق(ع) حوادث تاريخى اى چون ظهور زنديقان را پيشگويى كرده و گفتارش را به مصحف حضرت زهرا(س) مستند دانسته است.
بحارالانوار، ص 44. اين روايات با هم ناسازگار نيستند؛ زيرا ممكن است همه مطالب ياد شده در آن مصحف وجود داشته باشد و هر روايت بخشى از محتواى آن را بيان كرده است.
دو. زمان و كيفيت نگارشمهمترين مطلب درباره اين مصحف، زمان و كيفيت نگارش آن است كه مسأله ارتباط حضرت زهرا(س) با جبرئيل و ديگر فرشتگان الهى در همين جا مطرح مىگردد. در چند روايت، كيفيت نگارش آن بدين صورت مطرح شده است: پيامبراكرم(ص) مطالب را املا مىكرد و حضرت على(ع) مىنوشت.
همان، ص 41 و 42 و 49. پس درباره سبب علت انتساب مصحف به حضرت فاطمه(س) مىتوان گفت، آن كتاب نزد حضرت زهرا(س) نگهدارى مىشد يا آن حضرت واسطه رسيدن بعضى از مطالب به دست حضرت على(ع) بوده است. برخى از روايات نيز مصحف را رهاورد املا و وحى مستقيم خداوند بر حضرت زهرا(س) دانستهاند.
همان، ص 39. بر اساس روايات ديگر، بعد از وفات پيامبر اكرم(ص) خداوند فرشتهاى را نزد حضرت زهرا(س) مىفرستاد تا در غم پدر دلدارى اش دهد، وى را از مكان و جايگاه رسول خدا در بهشت آگاه سازد و با او درباره مطالب مختلف به گفتوگو بنشيند. حضرت فاطمه(س) سخنان آن فرشته را به حضرت على(ع) منتقل كرد و آن حضرت(ع) آنها را به نگارش در آورد.
همان، ص 44 و 48. روايتى اين فرشته را جبرئيل(ع) معرفى كرده است.
همان، ص 42. ميان اين احاديث نيز ناسازگارى وجود ندارد؛ زيرا مىتوان گفت خداوند به وسيله فرشتهاى از فرشتگان خود به نام جبرئيل(س) با آن حضرت(س) سخن گفته است.
البته ميان اين روايات و روايتهايى كه مصحف را املاى رسول خدا(ص) مىداند، نوعى ناسازگارى مشاهده مىشود. آن روايات زمان نگارش مصحف را دوران حيات پيامبر اكرم(ص) مىداند و اين روايات بعد از وفات آن حضرت. براى رفع اين ناسازگارى، راههاى گوناگون ارائه شده است:
1. منظور از رسول خدا در روايات دسته اول فرستاده خدا است نه پيامبر اكرم(ص). بنابراين، مىتوان بر فرشتهاى از فرشتگان الهى نيز منطبق شود. (امين، سيدمحسن، اعيان الشيعه، ج 1، ص 311.)
برخى از دانشمندان در نقد اين سخن گفتهاند: اين توجيه نيكو مىنمايد؛ اما با موارد استعمال «رسول الله ناسازگار است؛ زيرا «رسول الله» در متون اسلامى معمولاً به معناى پيامبر خدابه كار مىرود نه مطلق فرستاده خدا. (همان)
2. مىتوان گفت حضرت فاطمه زهرا(س) دو مصحف داشت. يكى از آنها رهآورد املاى رسول خدا(ص) بود و ديگرى نتيجه سخنان جبرئيل(س) با آن بانوى بزرگوار.(همان، ص 314) اشكال اين توجيه آن است كه روايات از يك مصحف سخن گفتهاند نه دو مصحف. به نظر مىرسد در توجيه اين ناسازگارى بايد گفت، فاطمه زهرا(س) يك مصحف داشت. بخشى از اين كتاب را به مطالب دريافتى از پدرش اختصاص داده بود و بخشى ديگر را به مطالب جبرئيل(س).
سه. امكان نزول جبرئيل بر فاطمه(س) اشكال ديگر روايات دسته اخير، قطع وحى پس از رسول اكرم(ص) است؛ به عبارت ديگر، ما مسلمانان معتقديم پيامبر اكرم(ص) خاتم انبيا بوده، بعد از وفات آن حضرت(ص) ارتباط ميان زمين و آسمان قطع و وحى منقطع گشته است. بنابراين، چگونه فرشته بر حضرت زهرا(س) نازل مىشد و با آن بزرگوار گفت و گو مىكرد. در پاسخ بدين اشكال بايد گفت، طبق آيات قرآنى، نزول فرشته الهى و ارتباط خداوند با غير پيامبران از طريق فرشتگان و وحى امكانپذير است؛ چنان كه آيات بسيار از ارتباط فرشته با حضرت مريم(س) سخن مىگويد
آل عمران (3)، آيات 42 و 43 و 45. و خداوند ارتباط خود با مادر حضرت موسى(ع) را وحى مىخواند.
قصص (28)، آيه 7. و وقتى امكان اين ارتباط با زنانى چون مادر موسى(ع) و حضرت مريم(س) پذيرفته شد، امكان و وقوع آن درباره حضرت فاطمه زهرا(س) كه از سوى پيامبر اكرم(ص) سرور همه زنان در همه زمانها معرفى شده، به طريق اولى پذيرفتنى مىنمايد. منظور از انقطاع وحى و قطع ارتباط زمين و آسمان بعد از پيامبراكرم(ص) قطع ارتباط ميان خداوند و فردى به عنوان پيامبر و مأمور ابلاغ است نه عدم امكان ارتباط زمينيان با خداوند و فرشتگان. بر اساس روايات شيعه، نوعى ارتباط ميان امامان معصوم(ع) و خداوند وجود دارد.
بحارالانوار، ج 26، ص 66 و 97.در روايات اهل سنت نيز بعضى از افراد «مُحَدَّث» معرفى شدهاند. «محدّث» يعنى كسى كه با فرشتگان الهى نوعى ارتباط دارد و از آنها حديث دريافت مىكند.
اعيان الشيعه، ج 1، ص 314 و 315.
چهار. مصحف نزد چه كسى است؟روايات شيعه نشان مىدهد اين مصحف در زمانهاى مختلف نزد امامان معصوم(ع) بوده، از امامى به امام ديگر رسيده و جز آن بزرگان كسى بدان دسترسى نداشته است. بر اساس اين روايات، امامان با استفاده از آن حوادثى را پيشگويى و احكامى را بيان كردهاند.
بحارالانوار، ص 48 - 38. تذكر كتابهايى كه اخيراً با عنوان «صحيفة الزهرا عليها السلام» منتشر شده،
مانند عبود، اسعد، صحيفة الزهرا(س) و قيومى اصفهانى، جواد، صحيفة الزهرا(س). با «مصحف فاطمة(س)» تفاوت دارد؛ زيرا در اين كتابها عمدتاً دعاهاى منسوب به آن حضرت(س) به چشم مىخورد نه آنچه روايات درباره مصحف فاطمه گفته اند.