بدن برزخي | کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کانال ارتباطی از طریق پست الکترونیک :
support@alefbalib.com
نام :
*
*
نام خانوادگی :
*
*
پست الکترونیک :
*
*
*
تلفن :
دورنگار :
آدرس :
بخش :
مدیریت کتابخانه
روابط عمومی
پشتیبانی و فنی
نظرات و پیشنهادات /شکایات
پیغام :
*
*
حروف تصویر :
*
*
ارسال
انصراف
از :
{0}
پست الکترونیک :
{1}
تلفن :
{2}
دورنگار :
{3}
Aaddress :
{4}
متن :
{5}
فارسی |
العربیه |
English
ورود
ثبت نام
در تلگرام به ما بپیوندید
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ...
همه موارد
عنوان
موضوع
پدید آور
جستجو در متن
: جستجو در الفبا
در گوگل
...جستجوی هوشمند
صفحه اصلی کتابخانه
پورتال جامع الفبا
مرور منابع
مرور الفبایی منابع
مرور کل منابع
مرور نوع منبع
آثار پر استناد
متون مرجع
مرور موضوعی
مرور نمودار درختی موضوعات
فهرست گزیده موضوعات
کلام اسلامی
امامت
توحید
نبوت
اسماء الهی
انسان شناسی
علم کلام
جبر و اختیار
خداشناسی
عدل الهی
فرق کلامی
معاد
علم نفس
وحی
براهین خدا شناسی
حیات اخروی
صفات الهی
معجزات
مسائل جدید کلامی
عقل و دین
زبان دین
عقل و ایمان
برهان تجربه دینی
علم و دین
تعلیم آموزه های دینی
معرفت شناسی
کثرت گرایی دینی
شرور(مسأله شر)
سایر موضوعات
اخلاق اسلامی
اخلاق دینی
تاریخ اسلام
تعلیم و تربیت
تفسیر قرآن
حدیث
دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات
سیره ائمه اطهار علیهم السلام
شیعه-شناسی
عرفان
فلسفه اسلامی
مرور اشخاص
مرور پدیدآورندگان
مرور اعلام
مرور آثار مرتبط با شخصیت ها
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی
مرور مجلات
مرور الفبایی مجلات
مرور کل مجلات
مرور وضعیت انتشار
مرور درجه علمی
مرور زبان اصلی
مرور محل نشر
مرور دوره انتشار
گالری
عکس
فیلم
صوت
متن
چندرسانه ای
جستجو
جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در سایر پایگاهها
جستجو در کتابخانه دیجیتالی تبیان
جستجو در کتابخانه دیجیتالی قائمیه
جستجو در کنسرسیوم محتوای ملی
کتابخانه مجازی ادبیات
کتابخانه مجازی حکمت عرفانی
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
کتابخانه تخصصی ادبیات
کتابخانه الکترونیکی شیعه
علم نت
کتابخانه شخصی
مدیریت علاقه مندیها
ارسال اثر
دانشنامه
راهنما
راهنما
بدن برزخي
کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
فارسی
کتاب الکترونیکی
میانگین امتیازات:
امتیاز شما :
تعداد امتیازات :
0
بدن برزخي
ویرایش اثر
کلید واژه اصلی :
ابدان
,
عالم برزخ
سوال:
سوال من اين است كه در خواب ديدم آدمهائي رو كه ماسك و پوششهاي خاصي داشتند مثلا چهره بعضي آدمها رو با نقاب خوك مي ديدم گفتند اون پوشش آدم مشروب خور است يه نقابي ديدم گفتند اون پوشش يه زن زناكارست خيلي چيزها مي بينم و ديدم كه نمي دونم تعاريفشون چيه در واقع اين تعاريف رو مي خوام بفهمم.
پاسخ تفصیلی:
طبق آيات و روايات و همچنين مطابق با براهين حکما و عرفا ، صورت اخروي انسان ، متناسب با اعتقادات ، خلقيّات و نيّات و اعمال او خواهد بود. طبق بيان اهل معرفت ، نفس انسان داراي چهار قوّه ي اساسي است که هر کدام از آنها نيز داراي ظهورات فراواني مي باشند ؛ آن چهار قوّه عبارتند از : عقل ، وهم ، غضب (قوه دافعه ) و شهوت (ميل و جاذبه).
اگر در وجود کسي عقل حاکم باشد ديگر قواي او تحت فرمان عقل ، در صراط مستقيم قرار مي گيرند و چنين کسي ، در آخرت با صورت انساني محشور مي شود. امّا اگر در وجود کسي وهم حاکم بود او به صورت يکي از شياطين محشور مي شود ؛ و اگر غضب در وجودش حکومت داشت به صورت يکي از موجودات درنده يا گزنده و امثال آنها نمودار مي شود ؛ و اگر شهوت بر جانش حاکميّت داشت ، در قالب يکي از موجودات شهوت ران (اعمّ از شهوت شکم و زير شکم و شهوت شهرت و مقام و ... ) ظاهر مي گردد. لذا صور اصلي اهل آخرت به طور کلّي بر چهار قسم کلّي است. امّا اينکه شخص به صورت کدام شيطان يا کدام حيوان يا کدام ... ظهور خواهد داشت بستگي به اين دارد که روح او با کداميک سنخيّت داشته باشد. براي مثال ، سگ و گرگ و مار و تمساح و آتش ، همگي جزء موجودات غضب محورند ، ولي نوع غضب و خشونت آنها يکسان نيست ؛ به همين صورت افراد گرفتار غضب نيز اصناف گوناگوني دارند که هر کدام با يکي از اين موجودات مناسبت دارد.
مطلب ديگر اينکه اگر در وجود کسي هم وهم غالب بود هم غضب و هم شهوت ، او را صورتي مرکّب از سه صورت پيشين خواهد بود. همچنين اگر وهم با شهوت يا وهم با غضب يا غضب با شهوت در وجود کسي حاکميّت داشت ، صورتي مرکّب از دو صورت مربوط به آن قوا را خواهد داشت ؛ که حاصل اين صور کلّي ، هفت صورت حيواني و شيطاني و ... خواهد بود که به نظر اهل معرفت اينها همان ابواب هفتگانه ي جهنّم مي باشند که هر صنفي از اهل جهنّم از يکي از اين درها وارد جهنّم مي شود.
امّا صور انساني نيز اقسامي دارند ؛ آنکه تنها عقل در او غلبه دارد ، و ديگر قوا نمود چنداني ندارند ، انسان حکيم است ؛ و آن کس که قوّه ي واهمه اش تحت فرمان عقل نمود بارز دارد ، انسان عادل شود ؛ و آنکه شهوت عقلاني در او غالب است ، انسان عفيف خواهد بود ؛ و آنکه غضب عقلاني اش غالب باشد ، انسان شجاع خواهد بود ؛ و در آنکه ترکيبي از اين قوا حاکم باشد ـ به شرط آنکه همه ي قوا تحت فرمان عقل باشند ـ ترکيبي از اين انسانها خواهد شد ؛ و کاملترين آنها کسي است که انسان حکيم و عادل و عفيف و شجاع باشد. اگر اين اقسام هم شماره شوند ، تعدادشان هشت صنف کلّي خواهد بود که اهل معرفت آنها را به عنوان درهاي هشتگانه ي بهشت مي شناسند.
پس اصناف کلّي اهل بهشت ، که صورت انساني دارند ، هشت است و اصناف کلّي اهل جهنّم ، که صورت غير انساني دارند ، هفت است. امّا تعداد صور افراد هر دو گروه ، به تعداد تمام انسانها و بلکه بيش از آن است.
افزون بر مطالب پيش گفته ، طبق آيات قرآن کريم ، برخي از اهل جهنّم به کلّي پشت به خدا نموده اند و خدا نور آسمانها و زمين و بلکه نور کلّ نور است ؛ لذا آنها در قيامت ، با وجودهايي پشت به خدا محشور مي شوند ، از اينرو چهرهاشان ، بر خلاف اهل بهشت که همگي رو سفيدند ، سياه است ؛ و از همين روست که نامه اعمالشان را از پشت دريافت مي کنند.
باز برخي از اهل جهنّم ، نه تنها پشت به خدا کرده بودند ، بلکه در مسير عکس تلاش وافر داشته بر ضدّ خدا اقدام مي نمودند. لذا وجودشان نه تنها پشت به خدا بلکه وارونه و منکوس نيز مي باشد ، چون بر خلاف فطرت الهي اقدام مي نمودند. و ...
بر اين اساس است که در آخرت گروهاي فراواني به صورتهاي بسيار متنوّع محشور مي شوند که شمار آنها را شايد بتوان بيش از اصناف شياطين و حيوانات دانست. امّا اينکه صاحب هر گناهي به کدام صورت نمودار خواهد شد ، فهم آن حقيقتاً دشوار است ؛ چرا که اوّلاً ما اطّلاع دقيق از ويژگيهاي حيوانات نداريم و ثانياً نمي دانيم کدام خصلت با کدام موجود تناسب دارد. لذا بيان مصاديق اين صور کلّي از عهده ي عقل خارج است و تنها خدا و معصومين (ع) مي دانند که هر ملکه ي نفساني به صورت کدام موجود ظاهر خواهد شد ؛ و معصومين (ع) نيز تنها به چند مورد اشاره نموده اند ؛ که ذيلاً به برخي از موارد وارده از اهل بيت (ع) و قرآن کريم اشاره مي شود.
1ـ « مَثَلُ الَّذينَ حُمِّلُوا التَّوْراةَ ثُمَّ لَمْ يَحْمِلُوها كَمَثَلِ الْحِمارِ يَحْمِلُ أَسْفاراً بِئْسَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذينَ كَذَّبُوا بِآياتِ اللَّهِ وَ اللَّهُ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمينَ ـــ كسانى كه مكلف به تورات شدند ولى حق آن را ادا نكردند، مانند الاغي هستند كه كتابهايى حمل مىكند، گروهى كه آيات خدا را انكار كردند مثال بدى دارند، و خداوند قوم ستمگر را هدايت نمىكند.» (الجمعة:5)
از اين آيه ي شريفه مي توان چنين استفاده نمود که صورت باطني عالمان بي عمل يا عالماني که تنها به ظواهر کتب آسماني قناعت نموده و در آيات آن تفکّر نکرده و عملشان سطحي و جاهلانه است ؛ همچون الاغ مي باشند. و آخرت نيز ظرف ظهور باطن هاست.
2ـ « وَ اتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ الَّذي آتَيْناهُ آياتِنا فَانْسَلَخَ مِنْها فَأَتْبَعَهُ الشَّيْطانُ فَكانَ مِنَ الْغاوينَ ؛ وَ لَوْ شِئْنا لَرَفَعْناهُ بِها وَ لكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَ اتَّبَعَ هَواهُ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِنْ تَحْمِلْ عَلَيْهِ يَلْهَثْ أَوْ تَتْرُكْهُ يَلْهَثْ ذلِكَ مَثَلُ الْقَوْمِ الَّذينَ كَذَّبُوا بِآياتِنا فَاقْصُصِ الْقَصَصَ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ ــــــ و بر آنها بخوان سرگذشت آن كس را كه آيات خود را به او داديم؛ ولى(سرانجام) خود را از آن تهى ساخت و شيطان در پى او افتاد، و از گمراهان شد ؛ و اگر مىخواستيم، (مقام) او را با اين آيات بالا مىبرديم؛ لکن او به زمين چسبيد ، و از هواى نفس پيروى كرد. مثل او همچون سگ است كه اگر به او حمله كنى، دهانش را باز، و زبانش را برون مىآورد، و اگر او را به حال خود واگذارى، باز همين كار را مىكند؛ اين مثل گروهى است كه آيات ما را تكذيب كردند؛ اين داستانها را(براى آنها) بازگو كن، شايد بينديشند!» (الأعراف: 175 ، 176)
از اين آيه ي شريفه نيز مي توان استفاده نمود که صورت مثالي افرادي که حقيقت را فهميده ولي باز از آن رويگردان مي شوند مانند سگ مي باشد.
3ـ وَ اقْصِدْ في مَشْيِكَ وَ اغْضُضْ مِنْ صَوْتِكَ إِنَّ أَنْكَرَ الْأَصْواتِ لَصَوْتُ الْحَمير ـــــ (پسرم!) در راهرفتن، اعتدال را رعايت كن؛ از صداى خود بكاه(و هرگز فرياد مزن) كه زشتترين صداها صداى خران است.» (لقمان:19)
از اين آيه ي شريفه نيز شايد بتوان استفاده نمود که جناب لقمان (ع) صورت مثالي انساني را که هنگام سخن گفتن فرياد مي زند ، به شکل الاغ در حال صدا کردن مي بيند.
4ـ از براء بن عازب روايت شده كه معاذ بن جبل نزديك رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله در منزل ابو ايّوب انصارى نشسته بود پس معاذ گفت يا رسول اللَّه آيا قول خداى تعالى كه ميفرمايد: «يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْواجاً» را ديدهاى؟ پس پيامبر (ع) فرمود: اى معاذ از امر بزرگى سؤال كردى آن گاه چشمان مباركش را فرو بست سپس فرمود: ده طائفه از امّت من به طور پراكنده محشور مي شوند. خداوند آنها را از ميان مسلمين، مشخّص فرموده و صورت بعضى از آنها به شكل ميمون و بوزينه و برخى را به صورت خوك و بعضى هيكلشان منكوس و وارونه است پاهايشان بالا و صورتشان پائين آنگاه به صورتشان بر روى زمين كشيده مي شوند ؛ و بعضى از آنها نابينايند و رفت و آمد مي كنند و بعضى كر و گنگ هستند ؛ و بعضى زبان هاى خود را مي جوند پس چرك از دهانشان جارى مي شود كه اهل محشر از بوى گند آن ناراحت مي شوند ؛ و بعضى دست و پايشان بريده و بعضى از ايشان، بر شاخههايى از آتش آويزانند ؛ و بعضى از آنها عفونتشان از مردار گنديده بدتر است ؛ و بعضى از ايشان به لباسهايى از مس گداخته شده در آتش كه چسبيده به بدنشان است ملبوسند. امّا آنهايى كه به صورت ميمون هستند آنها سخنچينان از مردمند. و امّا آنهايى كه بر صورت خوكند ، پس آنها حرام خوارنند كه از راه حرام كسب مي كنند ؛ و امّا آنها كه وارونهاند آنها ربا خورانند. و نابينايان قاضياني هستند كه در حكمشان ستم مي كنند ؛ و كر و لالها افرادى هستند كه به اعمال خود مغرورند و آنهايى كه زبان خود را مي جوند دانشمندانى هستند كه به علمشان عمل نكردهاند و نيز قاضىهايى هستند كه اعمالشان مخالف گفتارشان بوده ؛ و دست و پا بريده آنهايى هستند كه همسايگان را اذيّت مي كردند و دار آويختگان بر شاخههاى آتش افرادي هستند كه در ميان مردم و حكومت (حکومت طاغوت) سعايت كرده (و پرونده سازى نموده و مردم را به زندان و تبعيد و اعدام مبتلاء مي نمودند) ؛ و آنهايى كه عفونتشان از مردار بدتر است افرادي هستند كه از شهوات و لذّتهاى حرام كامياب مي شدند و حقوق مالى خدا را (از زكاة و خمس و ...) نمىپرداختند ؛ و آنهايى كه لباسشان از مس گداخته در آتش است آنها اهل كبر و مفاخرت مي باشند.»(ترجمه مجمع البيان في تفسير القرآن ، ج 26، ص 2239)
5ـ امام صادق (ع) فرمودند: « إِنَّ الْمُتَكَبِّرِينَ يُجْعَلُونَ فِي صُوَرِ الذَّرِّ يَتَوَطَّؤُهُمُ النَّاسُ حَتَّى يَفْرُغَ اللَّهُ مِنَ الْحِسَابِ ـــ همانا متکبّرين ، مانند مورچه قرار داده مي شوند و مردم آنها را زير پا له مي کنند تا حساب مردم به دست خدا خاتمه يابد.» (بحار الأنوار ، ج70 ،ص219)
3ـ رسول الله (ص) فرمودند: « مَرَرْتُ لَيْلَةَ أُسْرِيَ بِي بِقَوْمٍ تُقْرَضُ شِفَاهُهُمْ بِمَقَارِيضَ مِنْ نَارٍ فَقُلْتُ مَنْ أَنْتُمْ قَالُوا كُنَّا نَأْمُرُ بِالْخَيْرِ وَ لَا نَأْتِيهِ وَ نَنْهَى عَنِ الشَّرِّ وَ نَأْتِيه ـــ شب معراج بر قومي گذشتم که لبانشان با قيچي هاي آتشين بريده مي شد ؛ گفتم شما کيستيد؟ گفتند: ما به خير دعوت مي نموديم ولي خود به آن عمل نمي کرديم و از بدي نهي مي کرديم ولي خود از آن اجتناب نمي نموديم.» (بحار الأنوار ، ج69 ،ص224 )
6ـ « از «اصبغ بن نباته» روايت شده كه گفت: دستهاى از مردم، خدمت امير المؤمنين عليه السّلام رسيدند و اظهار داشتند، افراد مورد اعتماد اعتقاد دارند كه شما فرمودهاى: ماهى مسخ شده است؟ امام عليه السّلام فرمود: همين جا بمانيد تا لباسم را بپوشم؟ سپس بيرون آمد و در معيّت اين گروه به كنارههاى رود فرات در كوفه، رفتند، در آنجا با صداى بلند فرمود: اى ماهى؟ جواب آمد: لبّيك لبّيك، فرمود: مرا مىشناسى؟ پاسخ داد: شما امير المؤمنين عليه السّلام و امام المتقين هستى، فرمود: تو كى هستى؟ گفت: من از كسانى هستم كه ولايت تو، بر آنان عرضه شد، ولى نپذيرفتند و انكار كردند، و در اثر اين گناه مسخ شدند، و برخى از همين همراهان شما، مسخ مىگردند. امام عليه السّلام فرمود: داستان مسخ خود و كسانى را كه با تو مسخ شدند، بيان كن؟ عرضه داشت: ما بيست و چهار طايفه از بنى اسرائيل بوديم، كه سرپيچى كرديم، كبر ورزيديم و طغيان كرديم و از شهرها بيرون آمديم و هرگز هم در آنها ساكن نمىشويم، براى اينكه از آبها دور باشيم، در بيابانها و كويرها سكونت گزيديم، پس از آن فرستادهاى از سوى شما آمد- و شما به اين مسايل از ما آگاهترى- و فريادى زد و ما در يك جا اجتماع كرديم و در آن موقع همه ما در آن بيابانها و صحراها، مجتمع بوديم سپس گفت: چرا از شهرها و آبها گريختيد و در اين كويرها، ساكن شديد؟ ما خواستيم بگوييم: چون از همه جهان برتريم و تكبّر ورزيديم، او گفت: من مىدانم چه در دل داريد، آيا بر خدا تكبّر مىكنيد؟ در پاسخ به او گفتيم: نه، آيا مگر از شما پيمان گرفته نشده كه به محمد ابن عبد اللَّه مكّى، ايمان بياوريد؟ گفتيم: آرى، گفت: سپس از شما پيمان گرفتند كه به ولايت وصى و جانشين او، على بن ابى طالب عليه السّلام ايمان بياوريد؟ ما ساكت شديم و فقط به زبان پاسخ داديم، اما دلها و نيتهاى ما، آن را نپذيرفت و به ولايتت دل ننهاد، گفت: آيا فقط به زبان پاسخ مىدهيد؟ آنگاه بر ما بانگى بلند زد و گفت: به اذن خدا هر طايفهاى به نوعى از حيوانات، مسخ و بدل شويد، و بعد به بيابانها خطاب كرد: به اذن خدا به درياهايى تبديل گرديد، كه اين مسخها در شما جا گيرند، و به درياهاى جهان متصل شويد، تا همه آبها اين مسخها را در خود جاى دهند؟ ما نيز مسخ گشتيم و بيست و چهار گروه هستيم، برخى از ما گفتند: اى كسى كه با قدرت خداى متعال، بر ما تسلط يافتهاى به حق او سوگندت مىدهيم، ما را از آب بىنياز كن و بر روى زمين پراكنده ساز؟ گفت: چنين كردم.امام عليه السّلام به او فرمود: اجناس و انواع مسخهاى خشكى و دريايى را نام ببر؟ گفت: اما مسخهاى دريايى: مار آبى و نهنگ، لاكپشتها، مار ماهىها، خرچنگها، مار مولكها، سگ دريايى، قورباغهها، بنت الهرس، عرسال، كوسه ماهى، و تمساح. فرمود: حيوانات خشكى را بگو؟ گفت: وزغ، سوسكها، سگها، خرس، ميمون، خوكها، سوسمار، آفتابپرست، اوز، خفّاش، خرگوش و كفتار. امام فرمود: درست گفتى، پرسيد: آيا راه توبه باز است؟ فرمود: فرمانش، روز قيامت و زمان مشخصى است و خدا بهترين نگهدارندهها و ارحم الراحمين است. اصبغ گفت: ما هم شنيديم، و آن را نوشتيم و به امام عليه السّلام ارائه داديم (تا بعدا به گوش ديگران برسد.) » (ارشاد القلوب ، ترجمه على سلگى نهاوندى ، ج2 ،ص142 )
توضيح:
اين روايت اگر چه ناظر به مسخ دنيايي مي باشد نه مسخ اخروي ؛ ولي در اصل مساله تفاوتي نمي کند ؛ چون در مسخ دنيوي نيز بين نيّات و درونيّات افراد و صورت مسخ شده ي آنها تناسب وجودي برقرار مي باشد.
صاحب محتوی:
پرسمان دانشجویی
زبان :
فارسی
منبع اصلی :
http://www.maaref.porsemani.ir//node/5323
جنس منبع:
متن
پایگاه :
پایگاه پرسش و پاسخ های معارف سایت پرسمان
یادداشت :
نوع منبع :
پرسش و پاسخ , کتابخانه عمومی
مخاطب :
بزرگسال
خروجی ها :
Mods
Doblin core
Marc xml
MarcIran xml
مشخصات کامل فراداده
مشخصات کامل اثر
منابع مرتبط :
ثبت نظر
ارسال
×
درخواست مدرک
کاربر گرامی : برای در خواست مدرک ابتدا باید وارد سایت شوید
چنانچه قبلا عضو سایت شدهاید
ورود به سایت
در غیر اینصورت
عضویت در سایت
را انتخاب نمایید
ورود به سایت
عضویت در سایت