چيستي ملائكه و شيطان | کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کانال ارتباطی از طریق پست الکترونیک :
support@alefbalib.com
نام :
*
*
نام خانوادگی :
*
*
پست الکترونیک :
*
*
*
تلفن :
دورنگار :
آدرس :
بخش :
مدیریت کتابخانه
روابط عمومی
پشتیبانی و فنی
نظرات و پیشنهادات /شکایات
پیغام :
*
*
حروف تصویر :
*
*
ارسال
انصراف
از :
{0}
پست الکترونیک :
{1}
تلفن :
{2}
دورنگار :
{3}
Aaddress :
{4}
متن :
{5}
فارسی |
العربیه |
English
ورود
ثبت نام
در تلگرام به ما بپیوندید
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ...
همه موارد
عنوان
موضوع
پدید آور
جستجو در متن
: جستجو در الفبا
در گوگل
...جستجوی هوشمند
صفحه اصلی کتابخانه
پورتال جامع الفبا
مرور منابع
مرور الفبایی منابع
مرور کل منابع
مرور نوع منبع
آثار پر استناد
متون مرجع
مرور موضوعی
مرور نمودار درختی موضوعات
فهرست گزیده موضوعات
کلام اسلامی
امامت
توحید
نبوت
اسماء الهی
انسان شناسی
علم کلام
جبر و اختیار
خداشناسی
عدل الهی
فرق کلامی
معاد
علم نفس
وحی
براهین خدا شناسی
حیات اخروی
صفات الهی
معجزات
مسائل جدید کلامی
عقل و دین
زبان دین
عقل و ایمان
برهان تجربه دینی
علم و دین
تعلیم آموزه های دینی
معرفت شناسی
کثرت گرایی دینی
شرور(مسأله شر)
سایر موضوعات
اخلاق اسلامی
اخلاق دینی
تاریخ اسلام
تعلیم و تربیت
تفسیر قرآن
حدیث
دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات
سیره ائمه اطهار علیهم السلام
شیعه-شناسی
عرفان
فلسفه اسلامی
مرور اشخاص
مرور پدیدآورندگان
مرور اعلام
مرور آثار مرتبط با شخصیت ها
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی
مرور مجلات
مرور الفبایی مجلات
مرور کل مجلات
مرور وضعیت انتشار
مرور درجه علمی
مرور زبان اصلی
مرور محل نشر
مرور دوره انتشار
گالری
عکس
فیلم
صوت
متن
چندرسانه ای
جستجو
جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در سایر پایگاهها
جستجو در کتابخانه دیجیتالی تبیان
جستجو در کتابخانه دیجیتالی قائمیه
جستجو در کنسرسیوم محتوای ملی
کتابخانه مجازی ادبیات
کتابخانه مجازی حکمت عرفانی
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
کتابخانه تخصصی ادبیات
کتابخانه الکترونیکی شیعه
علم نت
کتابخانه شخصی
مدیریت علاقه مندیها
ارسال اثر
دانشنامه
راهنما
راهنما
چيستي ملائكه و شيطان
کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
فارسی
کتاب الکترونیکی
میانگین امتیازات:
امتیاز شما :
تعداد امتیازات :
0
چيستي ملائكه و شيطان
ویرایش اثر
کلید واژه اصلی :
جن
,
ملائکه
,
ابلیس
سوال:
در مورد ملائكه و شيطان و ياران او و چيستي او، فلسفه خلق ملك و شيطان و انواع ملائك و ... به چه كتبي مراجعه كنم؟
پاسخ تفصیلی:
در اين باره ، سه پرسش و پاسخ آنها از كتاب راز آفرينش تقديم مي گردد . سپس منابعي براي مطالعه بيشتر معرفي مي شود.
1.چرا خدا ملايك را آفريد مگر خدا به كمك نياز دارد؟
وجود سلسله مراتب، لازمه نظاممندى و روشمندى آفرينش است. وجود وسايط فيض، هم خود وسايط را داراى كمال و فيض مىسازد و هم موجودات فروتر را در مسير رشد و كمال قرار مىدهد. شكلگيرى نظام آفرينش، به آن است كه آب از طريق ريشهها، جذب ساقه درخت شود و به برگها برسد. در اين راستا نزول باران و هدايت آبها و كار باغبانها و... همگى معنا و مفهوم مىيابد و نشاط و فعاليت جهان را فرا مىگيرد و در غير اين صورت سستى و ركود و جدايى ميان موجودات حاكم مىشود.
خداوند حكيم، نظام جهان را بر بنيانى محكم و زيبا استوار كرده است. لازمه چنين نظامى سلسله مراتب است. اين سلسله از عالم لاهوت، به عالم جبروت و سپس به ملكوت و در فروترين مرتبه به عالم ملك يا ناسوت (عالم ماده) مىرسد. در همين رابطه جايگاه وجود فرشتگان در نظام آفرينش تعريف مىشود.
فرشتگان بزرگ الهى هر كدام وظيفه خاصى بر عهده دارند؛ چنان كه حضرت جبرئيل و فرشتگان در اختيار او، وظيفه ارسال وحى و الهامات رحمانى را به بندگان بر عهده دارند ر.ك: بقره (2)، آيه 97 ..
حضرت ميكائيل و فرشتگان در اختيار او وظيفه روزى رسانى و تدبير باد و باران و... را عهدهدار هستند ر.ك: نازعات (46)، آيه 5). و حضرت عزرائيل و فرشتگان در اختيار او وظيفه قبض روح و مرگ موجودات را بر عهده دارند ر.ك: سجده (32)، آيه 11 ..
حضرت اسرافيل و فرشتگان در اختيار او نيز وظيفه تحول جهان را عهدهدار هستند ر.ك: زمر (38)، آيه 68 ..
اينها همه نشان از نظاممندى جهان هستى دارد كه همگى به اذن و اراده الهى فعاليت دارند.
2.جن چيست؟ چرا آفريده شده و چه تأثيرى در زندگى انسان دارد؟
چيستى جن
در عالم هستى برخى از موجودات غيرمحسوساند و با حواس طبيعى قابل درك نيستند. يكى از اين موجودات «جن» است. جن كه در اصل معناى «پوشيدگى» دارد، از چشم انسان پوشيده است. قرآن وجود اين موجود را تصديق كرده و سورهاى به نام «جن» در قرآن وجود دارد. در قرآن گاهى از اين موجود به «جان» ياد مىشود الرحمن (55)، آيه 39 و حجر (15)، آيه 27.
.
ماهيت و حقيقت اين موجود، چندان براى ما روشن نيست؛ ولى از پارهاى آيات و روايات مىتوان به بعضى مشخصات آن دست يافت، از جمله:
1. از آتش آفريده شده و خلق آن پيش از آفرينش انسان است حجر (15)، آيه 27 ؛ الرحمن (55)، آيه 15..
2. مانند انسان مكلف و مسئول است ذاريات (51)، آيه 56..
3. دستهاى از آنها مؤمن و گروهى كافر و عدهاى نيك و برخى زشت كرداراند جن (72)، آيات 11 و 14 و 15 ؛ احقاف (46)، آيه 31..
4. برخى از آنها مرد و پارهاى ديگر زن هستند و توليد مثل مىكنند جن (72)، آيه 6..
5. زندگى مىكنند و مىميرند احقاف (46)، آيه 18.
نگا: الميزان، علامه سيد محمد حسين طباطبايى، مؤسسه مطبوعاتى اسماعيليان، چاپ پنجم1371، ج 20، ص 41..
6. داراى شعور و ارادهاند و مىتوانند با سرعت حركت كنند؛ مانند قصه حضرت سليمان و تخت بلقيس (ملكه سبا) نمل (27)، آيه 38- 39..
7. مسخّر انسان مىگردند؛ در اين رابطه قرآن تنها به قضيه حضرت سليمان اشاره كرده است كه علاوه بر پرندگان، وحوش و انسانها، جن نيز در اختيار و به فرمان او بودند نگا: نمل (27)، آيات 17 تا 39 ؛ سبأ(34)، آيه 12 - 14 ؛ انبياء (21)، آيه 82..
8. در روايات آمده است: جن مؤمن، مسخر پيامبران و امامان مىشوند و به آنان خدمت مىكنند. كسانى كه به اذن الهى ولايتى دارند، مىتوانند جنيان كافر را نيز تحت فرمان خود درآورند نگا: مصباح يزدى، محمد تقى، معارف قرآن، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى، قم، چاپ دوم 1378 - ص 313 - 312..
9. از پارهاى آيات و روايات معلوم مىشود كه جنيان به پيامبر خدا(صلى الله عليه و آله) ايمان آوردهاند جن (72)، آيه 1 ؛ احقاف (46)، آيه 29 - 32.
.
اينكه جن در كجاى زمين قرار دارد، به طور واضح و مشخص مطرح نشده است، اما برخى از روايات، به اماكنى كه در آنجا حضور بيشترى دارند اشاره كرده است نگا: معارف قرآن، ص 309 - 311..
چرايى جن
با توجه به توضيحات بالا، روشن مىشود كه جن داراى اراده و اختيار بوده، ولى از جهت آگاهى و شعور از انسان پايينتر است.
جن هم مانند انسان، موجودى است كه امكان خلقش بوده و فيض و رحمت مطلق الهى به وجود آنها تعلّق گرفته است. خداوند متعال آنها را همچون انسان مختار آفريده و راه كمالشان را مسير معرفت و عبادت قرار داده است. «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ»؛ ذاريات (51)، آيه 51.. به عبارت ديگر همان فلسفهاى كه در مورد آفرينش انسان وجود دارد، در مورد جن نيز مطرح است.
جن و انسان
اجمالاً مىدانيم جن، گاهى در زندگى انسان تأثير گذاشته و برخى از انسانها نيز در زندگى جنيان مؤثر مىباشند. اما اين موضوع به دليل ناپيدا و پنهان بودن، با افسانهسازىهايى همراه شده كه به بيشتر آنها نمىتوان اعتماد كرد.
جنيان مىتوانند با برخى از انسانها ارتباط برقرار كنند. برحسب روايات آنان با انبيا و ائمه(عليه السلام) ارتباط داشتند. گاهى نيز ارتباط بعضى از انسانها با جن مشرك و كافر، موجب افزايش گمراهى و طغيان آنها مىشود: «وَ أَنَّهُ كانَ رِجالٌ مِنَ الْإِنْسِ يَعُوذُونَ بِرِجالٍ مِنَ الْجِنِّ فَزادُوهُمْ رَهَقاً»؛ جن (72)، آيه 6.
؛ «و اينكه مردانى از بشر به مردانى از جن پناه مىبردند و آنها سبب افزايش گمراهى و طغيان ايشان مىشدند».
بنابراين جن - چه مؤمن و چه كافر - با انسان ارتباط برقرار مىكند. اين موضوع به صراحت در قرآن و روايات وارد شده است براى آگاهى بيشتر ر.ك:
الف. الجن فى الكتاب والسنه، اعداد ولى زاربن شاه زالدين، دارالبشائر الاسلاميه، بيروت، چاپ اول 1996 م، ص 88 - 94 و بقيه كتاب در مورد مختصات و ماهيت جن.
ب. الجن فى القرآن والسنه، عبدالامير على مهنّا، مؤسسه الاعلمى للمطبوعات، بيروت، چاپ اول، 1992م، ص 31 - 33 و بقيه مباحث هم خواندنى است.
ج. الجن بين الاشارات القرآنية وعلم الفيزياء، عبدالرحمن محمد الرفاعى، مكتبه مربوسى الصغير، چاپ اول 1997م
د. جن و شيطان، عليرضا رجالى تهران، نشر نبوغ،(منبع فارسى).
ه. دانستنىهايى درباره جن، ابوعلى خداكرمى، ص 189 - 41.
3.چرا خدا شيطان را آفريد و به او مهلت داد تا انسان را گمراه كند؟
در ابتدا گفتنى است: اگر چه شيطان از فرمان خداوند روگردانى كرده، اما در هر صورت آفريده خداست و در جهان هستى نقشى دارد. برخى از بزرگان عرفان و حكمت، شيطان را به سگ آموزش ديده تشبيه كردهاند كه بيگانگان را آزار مىدهد و به خودىها كارى ندارد.
قرآن مجيد نيز درباره كسانى كه سزاوار وسوسه و آزارهاى شيطانىاند؛ مىگويد: «أَ لَمْ تَرَ أَنَّا أَرْسَلْنَا الشَّياطِينَ عَلَى الْكافِرِينَ تَؤُزُّهُمْ أَزًّا»؛ مريم (19)، آيه 83 .؛ «آيا ندانستى كه ما شيطانها را بر كافران گماشتهايم، تا آنان را [به گناهان ]تحريك كنند؟» و «إِنَّما سُلْطانُهُ عَلَى الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذِينَ هُمْ بِهِ مُشْرِكُونَ»؛ نحل (16)، آيه 100 . «تسلّط او فقط بر كسانى است كه وى را به سرپرستى برمىگيرند، و بر كسانى كه آنها به او [خدا] شرك مىورزند».
از اين آيات به خوبى آشكار مىشود: كسانى كه با سوء اختيار خود، از ولايت الهى روىگردان شدهاند، سزاوار اسارت شيطانىاند؛ اما درباره پاكان و انسانهايى كه بهرهمند از الهامات رحمانىاند، مىفرمايد: «إِنَّ عِبادِي لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ إِلاَّ مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْغاوِينَ»؛ حجر (15)، آيه 42 . «در حقيقت، تو را بر بندگان من تسلّطى نيست، مگر كسانى از گمراهان كه تو را پيروى كنند».
حال در اين پرسش سه موضوع (خداوند، انسان و شيطان) مطرح است. گرچه بعضى از مباحث آنها با هم تداخل دارد، اما در اينجا جداگانه به بررسى آنها مىپردازيم.
الف. خداوند
1. هدف خداوند از خلقت انسان، به كمال رساندن او است؛ يعنى، هدف به فعل خدا مربوط مىشود، نه به فاعل؛ زيرا خداوند خود كامل على الاطلاق است و نمىتوان غايت و هدفى براى ذات او تصوّر كرد.
2. تبلور كمال انسان، «معرفت الهى» است و شناخت نيز در گرو عبادت او است. از اين رو خداوند فرمود: «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ»؛ ذاريات (51)، آيه 56 - 51.؛ «جن و انس را تنها براى عبادت خود آفريدم». با عبادت و معرفت ذات كامل علىالاطلاق (خداوند)، كمال انسان تحقّق مىيابد.
3. انسان عبادتگر را تنها در صورتى مىتوان در حال حركت به سوى كمال برين به حساب آورد كه آگاهانه و با اختيار، اين مسير را انتخاب نمايد؛ نه آنكه مانند فرشتگان، به صورت تكوينى عبادت كند و قدرت بر عصيان و نافرمانى خدا نداشته باشد: «بَلْ عِبادٌ مُكْرَمُونَ لا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُون»؛ انبياء(26)، آيه 21 و 27..
جلوهاى كرد رُخش، ديد ملك عشق نداشت غرق در غيرت شد و آتش به سراپرده آدم زد
از اين رو خداوند، انسان را موجودى مختار آفريد و انتخاب راه سعادت و شقاوت را در اختيار او قرار داد: «إِنَّا هَدَيْناهُ السَّبِيلَ إِمَّا شاكِراً وَ إِمَّا كَفُورا»؛ انسان (76)، آيه 3.؛ «ما راه را به انسان نشان داديم؛ خواه شاكر باشد يا ناسپاس».
4. از اينجا است كه مسئله امتحان به عنوان يكى از اهداف واسطهاى خلقت انسان مطرح مىشود. امتحان، تبلور اختيار انسان است و جاى تعجب ندارد كه در آيات فراوانى از قرآن كريم، طرح اين مسئله به گونههاى مختلف مشاهده مىشود: «إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشاجٍ نَبْتَلِيه»؛ انسان (76)، آيه 2.؛ «ما انسان را از نطفهاى اخلاط آفريديم تا او را بيازماييم» همچنين مراجعه شود به محمد) 31 :) 47؛ انبياء) 35 :) 21؛ بقره) 155 :) 2؛ كهف) 7 :) 18؛ انعام) 165 :) 6؛ هود) 7 :) 11؛ ملك) 2 :) 67، فجر) 15 :) 89 و....
5. برقرارى يك امتحان واقعى، تنها در صورت قدرت بر انتخاب هر يك از دو طرف خير و شرّ، توسط انسان ميسر است. خداوند انسان را گل سر سبد مخلوقات خود مىداند و تنها براى خلقت او به خود تبريك گفته است: «فَتَبارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقِين»؛ مؤمنون (23)، آيه 114.. از اين رو در جهت انتخاب مسير كمال و خير، امكانات فراوانى را در اختيار او گذاشته است كه از آن جمله مىتوان به موارد زير اشاره كرد:
الف. آفرينش او بر اساس فطرت و گرايش ذاتى به خداوند: «فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِى فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها»؛ روم (30)، آيه..
ب. ورود خداوند به صحنه، براى كمك به هدايت انسان: «قُلِ اللَّهُ يَهْدِى لِلْحَقِّ»؛ يونس (10)، آيه 35..
ج. الهام خوبىها و بدىها به انسان، به منظور گزينش آگاهانه او: «فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها»؛ شمس (91)، آيه 28..
د. محبوب قرار دادن ايمان به خداوند، در نهاد انسان: «حَبَّبَ إِلَيْكُمُ الْإِيمانَ وَ زَيَّنَهُ فِى قُلُوبِكُم»؛ حجرات (49)، آيه 7..
ه . يارى رساندن ويژه به مؤمنان در مسير زندگانى: «إِنَّا لَنَنْصُرُ رُسُلَنا وَ الَّذِينَ آمَنُوا فِى الْحَياةِ الدُّنْيا»؛ مؤمن (40)، آيه 56 ؛ با استفاده از الميزان، ج 12، ص 159..
و. گشودن راههاى هدايت به تناسب تلاش انسان: «اَلَّذينَ جاهَدُوا فِينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِين»؛ ابراهيم (14)، آيه 12..
6. با وجود اين همه امكانات در جانب خير، وجود نيرويى در جانب شرّ نيز لازم بود تا مسئله اختيار و امتحان واقعى محقّق شود. اين نيروها در مقابل الهامات خداوندى، انسان را به سوى شرّ وسوسه مىكنند تا او در ميان دو دعوت، خود مسيرى را انتخاب و با عوامل گرايش به شرّ مبارزه و مجاهده كند و با اين مجاهدت به عالىترين درجات كمال اختيارى دست يازد. از اين رو به منظور تحقق هدف الهى از خلقت انسان، آفرينش چنين نيروهايى در كل نظام هستى لازم بود، تا امكان تشخيص خير از شر، زيبا از زشت و خوب از بد و مجاهده و مبارزه در راه حق وجود داشته باشد.
7. با نافرمانى ابليس و رانده شدن از درگاه خداوند و تقاضاى او براى مهلت داشتن، به منظور اغواى انسان، خداوند او را بهترين گزينه براى انجام هدف خود دانست و با تقاضايش مبنى بر درخواست مهلت، به صورت اجمالى موافقت كرد تا در مقابل عوامل هدايت الهى، وسوسهگر انسان به جانب شرّ باشد. اما بيش از اين به او قدرت نداد تا در راستاى هدف خود، مبنى بر امتحان انسان و شناخت مؤمنان از غيرمؤمنان عمل كند: «وَ ما كانَ لَهُ عَلَيْهِمْ مِنْ سُلْطانٍ إِلاَّ لِنَعْلَمَ مَنْ يُؤْمِنُ بِالْآخِرَةِ مِمَّنْ هُوَ مِنْها فِى شَكٍّ»؛ سبأ (34)، آيه 21..
ب. انسان
1. انسان موجودى دو بعدى و تركيبى از جان و تن است. او به مقتضاى جان خود - كه نفخهاى از روح الهى است ؛«نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِى»؛ (ص (38)، آيه 72. - ميل به سوى كمال و حركت به سوى هدف آفرينش خود دارد. قرآن اين مسئله را با اين آيه بيان كرده است: «يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّكَ كادِحٌ إِلى رَبِّكَ كَدْحاً فَمُلاقِيه»؛ انشقاق (84)، آيه 6.
؛ «اى انسان تو كوشنده به سوى پروردگارت هستى كه او را ملاقات خواهى كرد». انسان به مقتضاى تن خود - كه از خاك و گل آفريده شده است - ميل به عالَم پايين و طبيعت مادى دارد.
ميل جان اندر ترقى و شرف ميل تن، در كسب اسباب و علل
2. از آنچه گذشت، معلوم مىشود در نهاد انسان، دو نيرو وجود دارد: نيرويى كه او را به سمت بالا مىكشاند و نيرويى كه او را به ورطه سقوط سوق مىدهد كه گاهى از آن با تعبير نفس امّاره (نفس امر كننده به بدى) ياد مىشود: «إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ ما رَحِمَ رَبِّى»؛ يوسف (12)، آيه 54..
3. دو نيروى فوق، ذات انسانى را ذاتى مختار قرار مىدهد تا در بين دو گزينه خير و شرّ، يكى را انتخاب كند. از اينجا است كه مىتوان مسئله امتحان را با تحليل ذات انسانى به خوبى درك كرد.
4. نيروى درونى راهنماى خير، از سوى نيروهاى بيرونى با امكانات فراوان حمايت مىشود. در بخش قبلى به حمايتهاى ويژه خداوندى اشاره شد. در اين جا به ذكر نمونهاى ديگر از اين حمايتها (كمك ويژه فرشتگان) اشاره مىگردد. خداوند اين نيروها را به يارى استقامتگران در مسير حق مىفرستد: «إِنَّ الَّذِينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ»؛ سجده (32)، آيه 31..
5. در مقابل مىبايست نيروى درونى متمايل به شرّ، از سوى نيروى بيرونى حمايت مىشد؛ پس شيطان بهترين گزينه براى اين مأموريت تشخيص داده شد.
6. نتيجه آنكه شيطان گرچه دعوت كننده به سوى شرّ است؛ اما وجود آن در كلّ نظام هستى، امرى خير محسوب مىشود؛ زيرا ناخودآگاه باعث رسيدن انسانهاى كمال جو، به عالىترين مدارج كمال - در كشاكش جدال درونى ميان حق و باطل - مىشود.
ج. شيطان
1. شيطان كه توصيف گر هر موجود متمرّدى است، تبلور اوليهاش در «ابليس» بود كه به تصريح قرآن، از جنيان به شمار مىرفت: «كانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّه»؛ كهف (18)، آيه 50.
2. جنّ همانند انسان، موجودى مختار است كه هدف از آفرينش او، رسيدن به كمال از راه معرفت و عبادت است: «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُون»؛ ذاريات (51)، آيه 51 و 56.. بنابراين آفرينش شيطان براى وسوسه گرى و گمراهى نبوده؛ بلكه گزينش اين مسير براساس سوء اختيار خودش بوده است. خداوند نيز در اين جهت او را مانند هر موجود مختار ديگر، مأذون داشته است.
3. ابليس با اختيار خود، مدت طولانى به عبادت خداوند پرداخت تا جايى كه خداوند او را در ميان فرشتگان قرار داد. حضرت على(عليه السلام) اين مدت را شش هزار سال مىداند كه معلوم نيست آيا از سالهاى دنيوى است يا اخروى نهجالبلاغه، خطبه 192. كه هر روز آن، برابر با هزار سال دنيوى است: «فِى يَوْمٍ كانَ مِقْدارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّون»؛ سجده (32)، آيه 5..
4. شيطان با سوء اختيار خود و به دنبال قياسى باطل (اينكه خداوند او را از آتش آفريده و انسان را از گل و آتش برتر از گل است و من برتر از اويم) ؛ «قالَ أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ خَلَقْتَنِى مِنْ نارٍ وَ خَلَقْتَهُ مِنْ طِينٍ»؛ ص (38)، آيه 76. تكبر ورزيد و از فرمان خدا براى سجده بر آدم، سرپيچى كرد. اين فرمان، خود نوعى امتحان براى او بود و با اختيار مسير شرّ، اين موجود به ظاهر آسمانى، به ورطه سقوط افتاد و از درگاه قدس الهى و همراهى با فرشتگان به پايين رانده شد تا به همگان نشان داده شود كه لازمه اختيار آن است كه مختار هميشه در حالت بيم و اميد، به سر برد و هيچ گاه از خود مطمئن نباشد و هميشه از ذات اقدس الهى استمداد كند.
5. خداوند عادل است و ذرهاى ظلم روا نمىدارد و اجر عمل هر كس را زيادتر از استحقاقش مىدهد. ابليس نافرمانى كرد و از در مقابله با خداوند در آمد و روشن است كه چنين موجودى، نمىتواند در بهشت جاى گيرد. اما از سوى ديگر او مقدار زيادى عبادت كرد و خداوند به مقتضاى عدلش، بايد پاداشى براى آن در نظر گيرد. اين پاداش طبيعتاً پاداشى دنيوى است و چه عادلانه است كه اين پاداش، خواسته خود شيطان باشد كه در راستاى بهرهگيرى او در رسيدن به هدفش - كه همانا اغوا و فريب نوع آدم است - مورد نياز او است. درخواست باقى ماندن و طلب امكاناتى براى به گمراهى كشاندن انسانها نيز از خواستههاى او بود كه در روايات به آن اشاره شده است الميزان، ج 8، ص 61، به نقل از تفسير قمى از امام صادق(عليه السلام)..
6. با اجابت خواستههاى شيطان از سوى خداوند؛ او تهديدهاى خود را بيان كرد و سخن از فريب نوع آدم و نشستن بر سر راه مستقيم الهى و كشاندن انسانها به بيراهه را داد اعراف (7)، آيه 16 و 17؛ حجر (15)، آيه 40.! خداوند در مقابل تهديد كرد كه جهنم را از او و پيروان او پر خواهد كرد. «لَمَنْ تَبِعَكَ مِنْهُمْ لَأَمْلَأَنَّ جَهَنَّمَ مِنْكُمْ أَجْمَعِين»؛ اعراف (7)، آيه 18. و از شيطان خواست تا هر چه در توان دارد، به كار گيرد تا بندگان خالص خداوند از ناخالصان شناخته شوند: «وَ اسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِكَ وَ أَجْلِبْ عَلَيْهِمْ بِخَيْلِكَ وَ رَجِلِكَ وَ شارِكْهُمْ فِى الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ وَعِدْهُم»؛ اسراء (17)، آيه 67..
در پايان توجه به دو نكته لازم است:
يكم. شيطان تنها قدرت فريب كسانى را دارد كه با اختيار خود ولايت او را بپذيرند و تحت سرپرستى او درآيند: «كُتِبَ عَلَيْهِ أَنَّهُ مَنْ تَوَلاَّهُ فَأَنَّهُ يُضِلُّهُ وَ يَهْدِيهِ إِلى عَذابِ السَّعِير»؛ حج (22)، آيه 3. و «إِنَّما سُلْطانُهُ عَلَى الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذِينَ هُمْ بِهِ مُشْرِكُونَ»؛ نحل (16)، آيه 100.. او به گفته خود، بر بندگان مخلص خداوند، هيچ تسلطى ندارد: «إِلاَّ عِبادَكَ مِنْهُمُ الْمُخْلَصِينَ»؛ ص (38)، آيه 84 و حجر (15)، آيه 39..
خداوند نيز در آيات متعدد اين سخن را تأييد كرده و بندگان خاص خود را از شمول وسوسههاى شيطانى به دور دانسته است: «انّ عِبادى لَيْسَ لَكَ عَلَيْهِمْ سُلْطانٌ»؛ حجر (15)، آيه 42.؛ زيرا اين بندگان با اختيار خود، مسير الهى را انتخاب كرده و با اتكا به وعدههاى الهى، خود را از وسوسهها و فريبها و وعدههاى شيطانى به دور نگه داشتهاند.
دوم. شيطان هيچ گونه تسلّط تكوينى بر انسان ندارد؛ زيرا موجودى هم عرض و چه بسا فروتر از انسان است. خداوند نيز به او قدرت تسلط تكوينى نداده است. طبق آيات قرآنى، قدرت او تنها در محدوده وسوسه است كه آن را از راههايى همچون وعدههاى دروغين و وسوسه براى كشاندن انسان به فحشا «الشَّيْطانُ يَعِدُكُمُ الْفَقْرَ وَ يَأْمُرُكُمْ بِالْفَحْشاءِ»؛ بقره (2)، آيه 272. و زينت دادن كارهاى زشت «لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِى الْأَرْض»؛ حجر (15)، آيه 39. انجام مىدهد.
جالب است كه پس از آن كه انسان با وعدههاى او فريب خورد، شيطان از او بيزارى جسته، او را به جاى خود رها مىكند «كَمَثَلِ الشَّيْطانِ إِذْ قالَ لِلْإِنْسانِ اكْفُرْ فَلَمَّا كَفَرَ قالَ إِنِّى بَرِىءٌ مِنْك»؛ حشر (59)، آيه 16..
جالبتر اينكه در روز قيامت، پيروان شيطان او را به سبب فريب خود، مورد ملامت قرار مىدهند؛ ولى او به صراحت اعلام مىدارد تنها كار من وعدههاى خلاف واقع بود كه شما آن را باور كرديد و به وعدههاى الهى اطمينان نكرديد. بنابراين شما حق ملامت مرا نداريد و بايد خود را سرزنش كنيد. در اينجا نه من مىتوانم فريادرس شما باشم و نه شما مىتوانيد كمكى به من كنيد. «وَ قالَ الشَّيْطانُ لَمَّا قُضِيَ الْأَمْرُ إِنَّ اللَّهَ وَعَدَكُمْ وَعْدَ الْحَقِّ وَ وَعَدْتُكُمْ فَأَخْلَفْتُكُمْ وَ ما كانَ لِى عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ إِلاَّ أَنْ دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لِى فَلا تَلُومُونِى وَ لُومُوا أَنْفُسَكُمْ ما أَنَا بِمُصْرِخِكُمْ وَ ما أَنْتُمْ بِمُصْرِخِيَّ»؛ ابراهيم (27)، 14 و 28..
به همين جهت خداوند كيد و مكر شيطان را در مقابل ريسمانهاى محكم الهى، ضعيف شمرده است: «إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطانِ كانَ ضَعِيفًا»؛ نساء (4)، آيه 76..
ولى انسان نيز موجودى ضعيف است. «وَ خُلِقَ الْإِنْسانُ ضَعِيفًا»؛ نساء (4)، آيه 28.
و جز با اتكال به قدرت الهى، در انتخاب مسير خير و حركت در آن، راه به جايى نمىبرد.
نكته پايانى اينكه وسوسهگرى شيطان، پس از روىگردانى انسان از نداى فطرت و الهامات رحمانى است و كسانى كه با اختيار و انتخاب خود، كفر ورزيده و قابليت محبت و همراهى با پاكترين انسانهاى روى زمين را از دست دادهاند، سزاوار آن هستند كه به وسوسههاى شيطانى گرفتار شوند. اين نوعى مجازات الهى نسبت به آنان در همين دنيا است: «أَ لَمْ تَرَ أَنَّا أَرْسَلْنَا الشَّياطِينَ عَلَى الْكافِرِينَ تَؤُزُّهُمْ أَزًّا»؛ مريم (19)، آيه 83.؛ «آيا ندانستى كه ما شيطانها را بر كافران گماشتهايم، تا آنان را شديداً تحريك كنند».
منابع:
به کتاب تفسير نمونه نوشته آيت الله ناصر شيرازي به اين جلدهاي مي توانيد (اين آدرس براساس چاپ 1370 مي باشد، دارالاکتب الاسلاميه) مراجعه کنيد:
1. ويژگي هاي ملائکه، ج 18 تفسير نمونه، ص 173 به بعد
ج 18 تفسير نمونه، ص 169-166
ج 26، ص 58-193
ج 13، ص 388
ج 21، ص 29
ج 19، ص 183-332
ج 26، ص 136
ج 25، ص10-16
ج 8، ص 256
ج 14، ص 50
ج 22، ص 308،
ج 17، ص 219
ج 7، ص 103
فرشتگان در روايت معصومين:
ج 18، ص 167، 175
اقسام فرشتگان:
ج 19، ص 11
تعداد فرشتگان:
ج 18، ص 175
ج 25، ص 243
فرشتگان حامل عشق:
ج 24، ص 451
فرشتگان آماده مأموريت:
ج 19، ص 7
فرشتگان دائم السجود:
ج 20، ص 351
ج 11، ص 256
فرشتگان محافظان:
ج 10، ص 141
ج 5، ص 274
ج 22، ص 247
ج 18، ص 176
ج 26، ص 224
ج 4، ص 343
ج 26، ص 225
فرشتگان کرام:
ج 26، ص 134
فرشته وحي:
ج 15، ص 346
چهار فرشته مقرب الهي و ميکائيل:
ج 1، ص 364-363 و ص 374
و به الميزان (آدرس فوق براساس متن عربي الميزان است نه فارسي)علامه طباطبائي مي توانيد به اين جلدها مراجعه کنيد.
ج 14، ص 281
ج 16، ص 372
ج 3، ص 191
ج 17، ص 7
ج 19، ص 334
در مورد شيطان رجوع شود به:
1- بحارالانوار، ج 63
2 - جن و شيطان، عليرضا رجالى تهران
3- شيطان كيست، احمد زمرديان،نشر دفتر فرهنگ اسلامى.
صاحب محتوی:
پرسمان دانشجویی
زبان :
فارسی
منبع اصلی :
http://www.maaref.porsemani.ir//node/3663
جنس منبع:
متن
پایگاه :
پایگاه پرسش و پاسخ های معارف سایت پرسمان
یادداشت :
نوع منبع :
پرسش و پاسخ , کتابخانه عمومی
مخاطب :
بزرگسال
خروجی ها :
Mods
Doblin core
Marc xml
MarcIran xml
مشخصات کامل فراداده
مشخصات کامل اثر
منابع مرتبط :
ثبت نظر
ارسال
×
درخواست مدرک
کاربر گرامی : برای در خواست مدرک ابتدا باید وارد سایت شوید
چنانچه قبلا عضو سایت شدهاید
ورود به سایت
در غیر اینصورت
عضویت در سایت
را انتخاب نمایید
ورود به سایت
عضویت در سایت