پاسخ تفصیلی:
ضمن ابراز همراهي با شما و درک سختي ها و فشارهاي احتمالي زندگي که کم و بيش همه ما را گاهي به چالش مي کشاند تا آنجا که گاهي حتي نسبت به خدا نيز اعتراض مي کنيم و درباره نظام هستي دچار ترديد مي شويم اما در يک نگاه کلي و به طور حتم شما هم با ما هم عقيده هستيد نظام جهان براساس لطف و غلبه رحمت بر غضب است. به طور مثال شايد صدها و هزاران نفر در عبور از خيابان بي احتياطي کنند و يا در هنگام رانندگي بسياري از افراد قوانين را رعايت نکنند اما تنها درصدي از آنها تصادف مي کنند. حال آيا ما مي توانيم اعتراض کنيم که اين همه افراد بي احياطي کردند چرا تنها من بايد تصادف کنم؟! واقعيت اين است که براساس تحليل عادي و حتي عقلي همگي کساني که بي احتياطي مي کنند سزاوار گرفتاري و مشکلات هستند. اما خداوند مهربان نظام جهان را به گونه اي قرار داده که براي بسياري خطر پيش نيايد. زيرا با توجه به غفلت هاي فراوان انسان ها و ناداني ها فراوان آدميان اگر قرار بود براي هر بي احتياطي بلافاصله مجازات و خطرها تحقق پيدا کند. دنيا پرتلاطم مي بود و تداوم حيات براي نوع انسان ها طاقت فرسا مي شد. اما اين لطف خدا نبايد موجب شود که برخي مغرور و يا بي باک شوند. و هر گونه بي احتياطي را انجام دهند. و يا اگر يک نفر بي احتياطي کرد و نتيجه عمل خودش را ديد نبايد زبان به اعتراض بگشايد. درهر صورت بايد درصدي از انسان ها گرفتار شوند تا همگي مغرور نشوند و بي نظمي رايج نشود. تا اينجا پاسخ اين پرسش داده نشد، که چرا تنها عده اي گرفتار مي شوند و همگي در دنيا مجازات نمي شوند. اما به دنباله آن چند پرسش ديگر به ذهن مي رسد؛ 1. حال که قرار براساس لطف و غلبه رحمت خدا تنها درصدي از مردمان در دنيا گرفتار شوند. چرا در بيشتر موارد انسان هاي مومن، نمازخوان و در ميان خانم ها کساني که با حجابند گرفتار مي شوند. در حالي خيلي از آدم هاي لاابالي، بي نماز و بي حجاب مشکلي برايشان پيش نمي آيد و روز به روز چه بسا وضعشان بهتر مي شود؟! و آيا راهي هست که ما جزء افرادي باشيم که گرفتاري ها کمتر به سراغ ما بيايد؟! براي حل اين موضوع که چه بسا از دغدغه هاي ذهني بسياري از افراد باشد و حتي در طول زندگي چه بسا بارها به ذهن خطور کند. بايد گفت، اولا اين طور نيست که تنها انسان هاي باايمان و باحجاب گرفتار باشند. و همه طرف هاي مقابل ما در خوشي و آسايش باشند. بلکه همان گونه که در ميان مومنان برخي در سختي و گرفتاري هستند در ميان کافران و دنياگران نيز برخي در سختي و مشکلات هستند. چنان که خداوند متعال مي فرمايد: «إِنْ يَمْسَسْكُمْ قَرْحٌ فَقَدْ مَسَّ الْقَوْمَ قَرْحٌ مِثْلُهُ وَ تِلْكَ اْلأَيّامُ نُداوِلُها بَيْنَ النّاسِ وَ لِيَعْلَمَ اللّهُ الَّذينَ آمَنُوا وَ يَتَّخِذَ مِنْكُمْ شُهَداءَ وَ اللّهُ لا يُحِبُّ الظّالِمينَ؛ اگر به شما آسيبى رسيده آن قوم را نيز آسيبى نظير آن رسيد و ما اين روزها[ى شكست و پيروزى] را ميان مردم به نوبت مىگردانيم [تا آنان پند گيرند] و خداوند كسانى را كه [واقعا] ايمان آوردهاند معلوم بدارد و از ميان شما گواهانى بگيرد و خداوند ستمكاران را دوست نمىدارد». (آل عمران، 140) لازم به ذکر است در هنگام مقايسه، بايد شرايط و امکانات مساوي را در نظر گرفت، به طور مثال مومناني که از نظر بهره هوشي امکانات مادي، شرايط جسمي و محيطي در وضعيتي مشابه با افراد کافر با لاابالي مي باشند. با يکديگر مقايسه شوند و نبايد افراد با هوش کافر با افراد کم هوش مومن مقايسه شوند و ناکامي ها از سوي ايمان تحليل شود. هم چنان که طبيعي است مقايسه ساکنان کشورهاي عقب مانده با مردمان کشورهاي توسعه يافته نتيجه کامل نخواهد داد. البته اگر به خوبي تحليل شود در شرايط مساوي به طور حتم مومنان از جهت آرامش دروني و حتي آسايش بيروني در وضعيت بهتري قرار دارند. و اين وعده حتمي خداوند است: «وَ مَنْ يَتَّقِ اللّهَ يَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجًا؛ و هر كس از خدا پروا كند [خدا] براى او راه بيرونشدنى قرار مىدهد». (طلاق، 2) بنابر آنچه گفته شد سختي و گرفتاري کم و بيش دامنگير همه انسان ها مي شود و اختصاص به گروه خاصي ندارد. البته مي شود با تدبير و مشورت و با استفاده از عوامل مادي و معنوي، هجوم مشکلات را کم کرد و نبايد برخي از مشکلاتي که به خاطر سستي و بي تدبيري و بي احتياطي به سراغ ما مي آيد را ناشي از ايمان خود بدايم. مگر مواردي که به خاطر حفظ ايمان از سوي تبهکاران و بدخواهان رو به سوي ما مي آورد. چنان که در قرآن مجيد آمده است: «وَ ما نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلاّ أَنْ يُؤْمِنُوا بِاللّهِ الْعَزيزِ الْحَميدِ؛ و بر آنان عيبى نگرفته بودند جز اينكه به خداى ارجمند ستوده ايمان آورده بودند ». (بروج، 8) در اين صورت گرفتاري هاي که به خاطر حفظ ارزش ها و ايمان متوجه ما مي شود موجب پاداش فراوان و ترفيع درجات مي شود. اگر چه براي مومن حتي گرفتاري هاي که برخي به خاطر کوتاهي ها دامن گير او مي شود. موجب تخفيف گناهان و حتي کسب پاداش ها مي شود. لذا اگر چه بايد تدبير کرد که کمتر سختي ها و گرفتاري ها به سراغ ما بيايد اما اگر هم آمد آن را به فال نيک بگيريم و با حفظ ايمان و استقامت خود در جهت نزديک تر شدن بيشتر به خداوند از آن بهره بگيريم. بنابر آنچه گفته شد يکي از اصول زندگي که بايد بپذيريم و از سنت هاى عام خداوندست سنت امتحان مي باشد. اين امتحان نه به قشرى خاص از افراد مربوط است و نه در زمان و مكانى مشخص صورت مى پذيرد. البته بايد توجه شود كه خداي متعال به ما گاهي نعمت مي دهد و گاهي سختي و هر دو از وسايل آزمايش الهي است. كسي كه نعمت دارد وظيفه دارد كه شاكر نعمت هاي الهي باشد و آن ها را در راه خدا مصرف نمايد و كسي كه دچار سختي شده است، با صبر و بردباري در اين امتحان الهي پيروز خواهد شد. هدف از امتحان الهى, شكوفا كردن استعدادهاى بشر و آشكار نمودن باطن و حقيقت آدمى و خالص ساختن وجود انسان و مشخص كردن شايستگى هاى آنان و مراتب افراد و جدا نمودن افراد نيكوكار از بد كار است. بدون امتحان و آزمايش, افراد مستعد به آن درجه از كمال كه بايد برسند نمى رسند و نيروهاى درونى و نهفته آنان به صورت بالقوه مى ماند و به فعليّت نمى رسد: «احسب الناس ان يتركوا ان يقولوا آمنّا و هم لا يفتنون;6 مردم مى پندارند كه چون بگويند: ايمان آورديم, رها شوند و آزمايش نمى شوند؟». ابزار آزمايش الهى, هم چيزهايى است كه مورد پسند و دلخواه انسان هاست و هم چيزهايى است كه مردم آنها را نمى پسندند, كه مواردى از آن را به طور خلاصه مى آوريم: الف) گاهى خداوند بندگانش را با زينت هاى دنيايى مى آزمايد: (سوره كهف, آيات 7 ـ 8). ب) گاهى انسان ها را با تفاوتى كه در ميان آنها مى گذارد, مى آزمايد: (سوره انعام, آيه 165). ج) گاهى مؤمنان را با سختى ها و شدايد امتحان مى كند: (سوره بقره, آيه 214). د) گاهى آنان را با جهاد مى آزمايد: (سوره آل عمران, آيه 142). هـ)گاهى بندگانش را با آرزوهايى كه از سوى كافران به آنها مى رسد, آزمايش مى كند: (سوره آل عمران, آيه 186). به طور كلى از مجموع آيات امتحان نتايج زير به دست مى آيد: 1 ـ سنت آزمايش, هم در امور فردى جريان دارد و هم در شئون اجتماعى. 2 ـ هيچ فردى از آزموده شدن گريزى ندارد. 3 ـ وسايل آزمايش عبارت اند از: الف) خيرات; مانند: مال, جان, فرزند و قدرت. ب) شرور; مانند: كاهش اموال, نفوس, ميوه ها, و تنگ دستى, سختى, گرسنگى و ترس. 4 ـ بر اثر آزمايش, مؤمنان, مجاهدان و صابران و صادقان از مدعيان دروغين ايمان و صبر و صدق, متمايز و ممتاز مى شوند.