علم لدنى علمى است كه بنده از خدا آموزد بدون واسطه بشر يا ملك يعني، علمي كه بدون استاد و تعليم و تعلّم، خداوند به افراد عنايت مي كند؛ مانند علم پيامبران و ائمه(ع) و بعضي از اوليا مثل علم زبان حيوانات كه خداوند به حضرت سليمان عطا فرمود و اين اصطلاح مأخوذ در قرآن است كه فرمود
«و علمناه من لدنّا علما » ؛
(كهف، آيه 65). كه اهل قرب را به تعليم الهى و تفهيم ربانى معلوم و مفهوم شود نه به دلايل عقلى و شواهد نقلى.
بنابراين مي توان گفت در علم لدنّى، هيچ واسطهاى ميان متعلّم و معلّم نيست. «لدن»؛ يعنى، نزد و حضور. اگر علمى با وساطت، حاصل شود، علم لدنى نخواهد بود. اگر علمى از معلم صادر شود و به يك واسطه يا بيشتر، به شاگرد برسد؛ شاگرد آن علم را از «نزد» معلم فرا نگرفته است و به آن علم لدنى نمىگويند. اما اگر شاگرد از حضور خود معلم، علمى را فرا گرفت، آن علم را لدنى مىنامند. از آنجا كه «انسان كامل»، نخستين مخلوق است و هيچ واسطهاى ميان او و حضرت حق وجود ندارد، از علم، لدنّى بهرهمند خواهد بود و هيچ واسطهاى ميان او و خداى سبحان در اين تعليم و تعلم وجود ندارد.
آن كه بىتعليم بد ناطق خداست | كه صفات او ز علتها جداست |
يا چون آدم كرده تلقينش خدا | بىحجاب مادر و دايه و ازا |
همان، دفتر 4، ابيات 3041 - 3042. علم ياد شده منحصر به پيامبران(ع) و امامان(ع) نيست و برخي از ديگر اولياي الهي نيز آن را دريافت كرده اند مانند آصف بن برخيا يكي از كارگزاران حضرت سليمان كه قرآن از او در سوره نمل ياد كرده است. رسيدن به اين دانش نيازمند مرتبه بالايي از تقوا، اخلاص و تقرب الي الله است.
براى آگاهى بيشتر ر.ك: فرهنگ علوم فلسفى و كلامى، بحارى، سيد جعفر، ص 532، انتشارات اميركبير.