![6c652cb5-ba09-40f5-a76f-8dd08db86acb.preview.jpg](/sites/maaref.porsemani.ir/files/images/6c652cb5-ba09-40f5-a76f-8dd08db86acb.preview.jpg)
ابتدا چند نکته در مورد اصطلاح ولايت :
1 ـ در یک نگام عام، اولیاء الهی شامل پیامبران ، ائمه و حتی دیگر مومنین می شود. یعنی هر کسی که در مسیر بندگی و اطاعت خداوند متعال طی مسیر نماید -با وجود اختلاف مراتب معنوی که دارند ـ از مصادیق دوستان خدا شمرده می شود.
2 ـ علاوه بر اطلاق عام که در بالا اشاره شد، نوعی از ولایت خاص هم برای اهل بیت پیامبر (ع) شمرده شده است که این ولایت برگرفته از قرابت رسول خدا و نوعی طهارت معنوی است و بخاطر برخورداری از این ولایت خاص، محبت به آنها بر مسلمانان واجب شده است.آیه «قل لا اسئلکم علیه اجرا الا الموده فی القربی» (شوری 23) به همین مطلب اشاره دارد. به اين نوع از ولايت، ولايت محبت هم گفته ميشود.
3 ـ.نوعی از ولایت وجود دارد که امامان معصوم از آن برخوردارند که همان ولایت تصرف است. این ولایت که نوعی ولایت معنوی است بالاترین مراحل ولایت است و صاحبان این ولایت از آن جهت که نوعی قدرت تاثیرگذاری و نیروی تصرفی در وجود آنها به فعلیت رسیده است از جمله اولیاء الله محسوب می شوندکه دارای تصرف تکوینی می باشند. این ولایت مخصوص انسان کامل است که حجت خداوند در زمین محسوب می شود و ائمه اطهار مصداق این ولایت هستند که علاوه بر ولایت های بالا ، از این قسم هم برخوردارند.
استاد مطهری در این مورد می فرمایند:
نظریه ولایت تکوینی از یک طرف مربوط است به استعداد های نهفته در این موجودی که به نام «انسان» در روی زمین پدید آمده است و کمالاتی که این موجود شگفت بالقوه دارد و قابل به فعلیت رسیدن است، و از طرف دیگر مربوط است به رابطه این موجود با خدا. مقصود از ولایت تکوینی این است که انسان در اثر پیمودن صراط عبودیت به مقام قرب الهی نائل می گردد و اثر وصول به مقام قرب ـ البته در مراحل عالی ان ـ این است که معنویت انسانی که خود حقیقت و واقعیتی است، در وی متمرکز می شود و با داشتن آن معنویت، قافله سالار معنویات، مسلط بر ضمائر و شاهد بر اعمال و حجت زمان می شود. زمین هیچگاه از ولیی که حامل چنین معنویتی باشد، و با عبارت دیگر، از «انسان کامل» خالی نیست.
ولایت به این معنی غیر از نبوت و غیر از خلافت و غیر از وصایت و غیر از امامت به معنی مرجعیت در احکام دینی است؛ غیریتش با نبوت و خلافت و وصایت، واقعی است و با امامت، مفهومی و اعتباری.(ولاءها و ولايتها ص56)
لازم به ذکر است غير از معصومين پاره اي از مومنين وارسته ميتوانند نوعي از تصرفات تکويني را در عالم هستي به انجام رسانند . به عبارتي انسانى كه به مقام ولايت تكوينى مىرسد، داراى قدرت تصرف در امور و سرپرستى موجودات جهان مىشود، به گونهاى كه موجودات جهان ـ در حد ولايت ولى ـ تابع و فرمانبر او مىشوند و اين همان اثر بيرونى ولايت تكوينى است که اين تصرف با اجازه خداوند متعال صورت مي گيرد.
4 ـ نوعی دیگر از ولایت بر حاکم اسلامی ـ دارای شرایط خاص ـ اطلاق می شود. یعنی ولی امر مسلمین به علت دارا بودن ولایت زعامت از اولیاء الهی محسوب می شود و مراتبی از ولایت را داراست که این ولایت در مسئله حکومت و حاکمیت متبلور است. اين ولايت در زمان پيامبر اسلام منحصرا از ان پيامبر و در زمان امامان بعدي در اختيار امام همان زمان بوده است. هر چند بعضي از ائمه ـ به علت دراختيار نداشتن مسند حکومت ـ نتوانستند به اعمال اين ولايت بپردازند.
نکته بسيار مهم دراين مبحث تفکيک بين دو مفهوم امامت و ولايت است . حضرت زهرا (س) هر چند از حيث مقامات معنوي و داشتن ولايت مقام بس والايي دارد ( يعني ولايت اول و دوم و سوم را دارا بودند) اما ازنظر مقام مرجعيت ديني و زعامت سياسي تابع ولي زمان خود بودند. چنانکه در زمان امامت امام حسن (ع)،برادرشان امام حسين تابع ايشان بودند و در حيات امام حسن اين نوع از ولايت را منحصرا براي امام حسن مي دانستند. بنابر اين شهادت به ولايت حضرت زهرا(س) در ابعاد سه گانه نخست است و ولايت در اين ابعاد تعدد پذير است بنابر اين همگام با پيامبر(ص) و امام علي (ع) حضرت زهرا (ع) از آنها بهره مند بوده اند ، ولي ولايت زعامت و سياست در مورد آن حضرت منتفي است.
) جهت مطالعه بيشتر :
1-ولائها و ولايتها - استاد مطهري
2- سيري در سيره ائمه اطهار -استاد مطهري
3-سيري درنهج البلاغه -شهيد مطهري
4-امام شناسي علامه تهراني جلد 5 مباحث ولايت