علم و آگاهي امام زمان(عج) | کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کانال ارتباطی از طریق پست الکترونیک :
support@alefbalib.com
نام :
*
*
نام خانوادگی :
*
*
پست الکترونیک :
*
*
*
تلفن :
دورنگار :
آدرس :
بخش :
مدیریت کتابخانه
روابط عمومی
پشتیبانی و فنی
نظرات و پیشنهادات /شکایات
پیغام :
*
*
حروف تصویر :
*
*
ارسال
انصراف
از :
{0}
پست الکترونیک :
{1}
تلفن :
{2}
دورنگار :
{3}
Aaddress :
{4}
متن :
{5}
فارسی |
العربیه |
English
ورود
ثبت نام
در تلگرام به ما بپیوندید
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ...
همه موارد
عنوان
موضوع
پدید آور
جستجو در متن
: جستجو در الفبا
در گوگل
...جستجوی هوشمند
صفحه اصلی کتابخانه
پورتال جامع الفبا
مرور منابع
مرور الفبایی منابع
مرور کل منابع
مرور نوع منبع
آثار پر استناد
متون مرجع
مرور موضوعی
مرور نمودار درختی موضوعات
فهرست گزیده موضوعات
کلام اسلامی
امامت
توحید
نبوت
اسماء الهی
انسان شناسی
علم کلام
جبر و اختیار
خداشناسی
عدل الهی
فرق کلامی
معاد
علم نفس
وحی
براهین خدا شناسی
حیات اخروی
صفات الهی
معجزات
مسائل جدید کلامی
عقل و دین
زبان دین
عقل و ایمان
برهان تجربه دینی
علم و دین
تعلیم آموزه های دینی
معرفت شناسی
کثرت گرایی دینی
شرور(مسأله شر)
سایر موضوعات
اخلاق اسلامی
اخلاق دینی
تاریخ اسلام
تعلیم و تربیت
تفسیر قرآن
حدیث
دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات
سیره ائمه اطهار علیهم السلام
شیعه-شناسی
عرفان
فلسفه اسلامی
مرور اشخاص
مرور پدیدآورندگان
مرور اعلام
مرور آثار مرتبط با شخصیت ها
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی
مرور مجلات
مرور الفبایی مجلات
مرور کل مجلات
مرور وضعیت انتشار
مرور درجه علمی
مرور زبان اصلی
مرور محل نشر
مرور دوره انتشار
گالری
عکس
فیلم
صوت
متن
چندرسانه ای
جستجو
جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در سایر پایگاهها
جستجو در کتابخانه دیجیتالی تبیان
جستجو در کتابخانه دیجیتالی قائمیه
جستجو در کنسرسیوم محتوای ملی
کتابخانه مجازی ادبیات
کتابخانه مجازی حکمت عرفانی
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
کتابخانه تخصصی ادبیات
کتابخانه الکترونیکی شیعه
علم نت
کتابخانه شخصی
مدیریت علاقه مندیها
ارسال اثر
دانشنامه
راهنما
راهنما
علم و آگاهي امام زمان(عج)
کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
فارسی
کتاب الکترونیکی
میانگین امتیازات:
امتیاز شما :
تعداد امتیازات :
0
علم و آگاهي امام زمان(عج)
ویرایش اثر
کلید واژه اصلی :
امام زمان (عج) و مهدویت
,
علم امام (ع)
سوال:
با توجه به ولايت تکويني امام معصوم حديثي در مورد امام عصر وارد شده است که امام زمان هفته اي يک بار به اعمال شيعيان رسيدگي مي کنند. چگونه اين حديث با ولايت تکويني امام معصوم(ع) قابل انطباق است؟
پاسخ تفصیلی:
1. از مجموع روایات مربوط به علم امام ــ که در ادامه به برخی از آنها اشاره می شود ــ چنین استفاده می شود که امام معصوم از آن حیث که بشر است مانند دیگر افراد بشر بوده فرقی از حیث بشری با آنها ندارد ، امّا از آن حیث که امام و حجّت خدا و خلیفه او در زمین است ، به اذن و مشیّت خدا ، علم بالفعل به تمام امور داشته و لحظه ای دچار غفلت نمی شود. طبق این گونه روایات امام معصوم حتّی در خواب نیز گرفتار غفلت نمی شود چه رسد به وقت بیداری.
1) « عَنِ الْمُفَضَّلِ بْنِ عُمَرَ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع سَأَلْتُهُ عَنْ عِلْمِ الْإِمَامِ بِمَا فِي أَقْطَارِ الْأَرْضِ وَ هُوَ فِي بَيْتِهِ مُرْخًى عَلَيْهِ سِتْرُهُ فَقَالَ يَا مُفَضَّلُ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى جَعَلَ لِلنَّبِيِّ ص خَمْسَةَ أَرْوَاحٍ رُوحَ الْحَيَاةِ فَبِهِ دَبَّ وَ دَرَجَ وَ رُوحَ الْقُوَّةِ فَبِهِ نَهَضَ وَ جَاهَدَ وَ رُوحَ الشَّهْوَةِ فَبِهِ أَكَلَ وَ شَرِبَ وَ أَتَى النِّسَاءَ مِنَ الْحَلَالِ وَ رُوحَ الْإِيمَانِ فَبِهِ أَمَرَ وَ عَدَلَ وَ رُوحَ الْقُدُسِ فَبِهِ حَمَلَ النُّبُوَّةَ فَإِذَا قُبِضَ النَّبِيُّ ص انْتَقَلَ رُوحُ الْقُدُسِ فَصَارَ فِي الْإِمَامِ وَ رُوحُ الْقُدُسِ لَا يَنَامُ وَ لَا يَغْفُلُ وَ لَا يَلْهُو وَ لَا يَسْهُو وَ الْأَرْبَعَةُ الْأَرْوَاحُ تَنَامُ وَ تَلْهُو وَ تَغْفُلُ وَ تَسْهُو وَ رُوحُ الْقُدُسِ ثَابِتٌ يَرَى بِهِ مَا فِي شَرْقِ الْأَرْضِ وَ غَرْبِهَا وَ بَرِّهَا وَ بَحْرِهَا قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ يَتَنَاوَلُ الْإِمَامُ مَا بِبَغْدَادَ بِيَدِهِ قَالَ نَعَمْ وَ مَا دُونَ الْعَرْش.
مفضل بن عمر گفت: به حضرت صادق(ع) عرض كردم: از كجا امام اطلاع دارد از اطراف جهان با اينكه در خانه نشسته و پرده آويخته است؟! فرمود ای مفضّل! خداوند براى پيامبر پنج [مرتبه] روح قرار داده: روح الحيات كه با آن حركت مي كند ، مي رود و مىآيد. و روح القوّة که با آن حركت مي كند و جهاد مىنمايد. و روح الشهوة که با آن مي خورد و مىآشامد و با زنان از راه حلال همبستر مىشود. و روح ايمان كه به وسيله آن دستور مي دهد و عدالت مي ورزد. و روح القُدُس که به وسيله آن بار نبوّت را بر مي دارد. وقتى پيامبر از دنيا رفت روح القدس به امام منتقل مىشود.
روح القدس نمىخوابد و دچار غفلت نمی شود و اهل لهو و بیهوده کاری نيست و سهو و اشتباه نمي كند ؛ ولى چهار روح ديگر مي خوابند و داراى لهو و غفلت و سهو هستند روح القدس ثابت است. نبی یا امام به وسيله او آنچه را در شرق و غرب و خشكى و دريا است مىبيند. عرض كردم آيا امام مي تواند چيزى را كه در بغداد است با دست خود بر دارد فرمود: آرى و هر آنچه را که پائينتر از عرش است.»( بحار الأنوار ، ج25 ،ص58 )
طبق این سنخ از روایات که تعداد آنها بسیار زیاد است ، امام معصوم صاحب رتبه ای از وجود است که از آن تعبیر به روح القدس می شود ؛ و حقیقت امامت ناشی از این رتبه ی وجودی است. طبق برخی دیگر از روایات ، این روح ، اعظم از تمام ملائک بوده از جبرئیل ، سید الملائک نیز عظیمتر است لذا احاطه ی وجودی به تمام موجودات پایین تر از عرش دارد.
و علم حضوری چیزی نیست جز احاطه ی وجودی. بنا بر این امام معصوم به هر آنچه در رتبه ی وجودی پایین تر از عرش است علم بالفعل دارد. البته اهل بیت(ع) در برخی روایات این حقیقت را به گونه ای بیان نموده اند که گویی روح القدس موجودی خارج از وجود خود آنهاست ، که به نظر می رسد این نحوه از بیان به خاطر قصور فهم مخاطب بوده است. البته فرض دوگانگی بین روح القدس و امام در عین اتّحاد آن دو نیز از لحاظ فلسفه ی صدرایی به آسانی قابل توجیه است.
2) « عَنْ يَعْقُوبَ بْنِ شُعَيْبٍ قَالَ سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ قَالَ هُمُ الْأَئِمَّةُ .
يَعْقُوبَ بْنِ شُعَيْب می گوید از امام صادق(ع) از قول خدای عزّ وجلّ پرسیدم که می فرماید: «عمل كنيد! خداوند و فرستاده ی او و مؤمنان، اعمال شما را مىبينند.» امام فرمودند: ایشان(مومنان) همان ائمه هستند.»(کافی ،ج1 ،ص219)
در این حدیث شریف و آیه ی ضمن آن رؤیت نبی و امام در ردیف رؤیت خدا قرار گرفته که لحظه به لحظه است.
3) « قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع لَوْ كَانَ لِأَلْسِنَتِكُمْ أَوْكِيَةٌ لَحَدَّثْتُ كُلَّ امْرِئٍ بِمَا لَهُ وَ عَلَيْه.
امام باقر عليه السلام فرمودند : اگر زبانهاى شما لجام و بندى مي داشت (و اسرار را فاش نمی کردید) سود و زيان آینده ی هر مردى را برايش گزارش مي دادم.»(الكافي ،ج1 ،ص 264)
4) « أَبَا بَصِيرٍ يَقُولُ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع مِنْ أَيْنَ أَصَابَ أَصْحَابَ عَلِيٍّ مَا أَصَابَهُمْ مَعَ عِلْمِهِمْ بِمَنَايَاهُمْ وَ بَلَايَاهُمْ قَالَ فَأَجَابَنِي شِبْهَ الْمُغْضَبِ مِمَّنْ ذَلِكَ إِلَّا مِنْهُمْ فَقُلْتُ مَا يَمْنَعُكَ جُعِلْتُ فِدَاكَ قَالَ ذَلِكَ بَابٌ أُغْلِقَ إِلَّا أَنَّ الْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ صَلَوَاتٌ عَلَيْهِمَا فَتَحَ مِنْهُ شَيْئاً يَسِيراً ثُمَّ قَالَ يَا أَبَا مُحَمَّدٍ إِنَّ أُولَئِكَ كَانَتْ عَلَى أَفْوَاهِهِمْ أَوْكِيَة.
ابو بصير گويد: به امام صادق عليه السلام عرض كردم: چرا به اصحاب على عليه السلام مصيبتها رسيد با وجود آنكه از مرگ و مصيبت خود آگاه بودند؟ حضرت به مانند شخص خشمگين به من جواب داد: آن مصيبتها تنها از ناحيه خودشان به آنها رسيد. عرض كردم: قربانت گردم مانع شما چيست؟ (كه مرگ و مصيبت اصحاب خود را به آنها نمىگویيد؟) فرمودند: اين دري است بسته شده ، تنها حسين بن على صلوات اللَّه عليهما اندكى از آن را گشود (كه در شب عاشورا شهادت و مصيبت اصحابش را به آنها خبر داد) سپس فرمود اى ابا محمد: اصحاب آن حضرت بر دهان خود لجام و بندى داشتند.»( الكافي،ج1 ،ص265)
5) « عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ سُئِلَ عَلِيٌّ ع عَنْ عِلْمِ النَّبِيِّ ص فَقَالَ عِلْمُ النَّبِيِّ عِلْمُ جَمِيعِ النَّبِيِّينَ وَ عِلْمُ مَا كَانَ وَ عِلْمُ مَا هُوَ كَائِنٌ إِلَى قِيَامِ السَّاعَةِ ثُمَّ قَالَ وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ إِنِّي لَأَعْلَمُ عِلْمَ النَّبِيِّ ص وَ عِلْمَ مَا كَانَ وَ عِلْمَ مَا هُوَ كَائِنٌ فِيمَا بَيْنِي وَ بَيْنَ قِيَامِ السَّاعَة
ابو بصير از حضرت باقر نقل كرد كه از على عليه السّلام در مورد علم پيامبر پرسيدند. امام فرمودند: علم تمام انبياء است و علم گذشته و علم آنچه تا روز قيامت بيايد. سپس فرمودند: قسم به آن كسى كه جانم در دست اوست ، من داراى علم پيامبرم و علم گذشته و علم آينده تا فاصله بين من و قيامت. »(بحار الأنوار ، ج26 ،ص110)
6) « عَنْ أَبَانِ بْنِ تَغْلِبَ قَالَ كُنْتُ عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع إِذْ دَخَلَ عَلَيْهِ رَجُلٌ مِنْ أَهْلِ الْيَمَنِ فَسَلَّمَ عَلَيْهِ فَرَدَّ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ فَقَالَ لَهُ مَرْحَباً يَا سَعْدُ فَقَالَ لَهُ الرَّجُلُ بِهَذَا الِاسْمِ سَمَّتْنِي أُمِّي وَ مَا أَقَلَّ مَنْ يَعْرِفُنِي بِهِ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع صَدَقْتَ يَا سَعْدُ الْمَوْلَى فَقَالَ الرَّجُلُ جُعِلْتُ فِدَاكَ بِهَذَا كُنْتُ أُلَقَّبُ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع لَا خَيْرَ فِي اللَّقَبِ إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى يَقُولُ فِي كِتَابِهِ وَ لا تَنابَزُوا بِالْأَلْقابِ بِئْسَ الِاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِيمانِ مَا صِنَاعَتُكَ يَا سَعْدُ فَقَالَ جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنَّا أَهْلُ بَيْتٍ نَنْظُرُ فِي النُّجُومِ لَا يُقَالُ إِنَّ بِالْيَمَنِ أَحَداً أَعْلَمَ بِالنُّجُومِ مِنَّا فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع كَمْ ضَوْءُ الْمُشْتَرِي عَلَى ضَوْءِ الْقَمَرِ دَرَجَةً فَقَالَ الْيَمَانِيُّ لَا أَدْرِي فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع صَدَقْتَ كَمْ ضَوْءُ الْمُشْتَرِي عَلَى ضَوْءِ عُطَارِدٍ دَرَجَةً فَقَالَ الْيَمَانِيُّ لَا أَدْرِي فَقَالَ لَهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع صَدَقْتَ فَمَا اسْمُ النَّجْمِ الَّذِي إِذَا طَلَعَ هَاجَتِ الْإِبِلُ فَقَالَ الْيَمَانِيُّ لَا أَدْرِي فَقَالَ لَهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع صَدَقْتَ فَمَا اسْمُ النَّجْمِ الَّذِي إِذَا طَلَعَ هَاجَتِ الْبَقَرُ فَقَالَ الْيَمَانِيُّ لَا أَدْرِي فَقَالَ لَهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع صَدَقْتَ فَمَا اسْمُ النَّجْمِ الَّذِي إِذَا طَلَعَ هَاجَتِ الْكِلَابُ فَقَالَ الْيَمَانِيُّ لَا أَدْرِي فَقَالَ لَهُ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع صَدَقْتَ فِي قَوْلِكَ لَا أَدْرِي فَمَا زُحَلُ عِنْدَكُمْ فِي النَّجْمِ فَقَالَ الْيَمَانِيُّ نَجْمٌ نَحْسٌ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع لَا تَقُلْ هَذَا فَإِنَّهُ نَجْمُ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ فَهُوَ نَجْمُ الْأَوْصِيَاءِ ع وَ هُوَ النَّجْمُ الثَّاقِبُ الَّذِي قَالَ اللَّهُ فِي كِتَابِهِ فَقَالَ الْيَمَانِيُّ فَمَا مَعْنَى الثَّاقِبِ فَقَالَ إِنَّ مَطْلِعَهُ فِي السَّمَاءِ السَّابِعَةِ فَإِنَّهُ ثَقَبَ بِضَوْئِهِ حَتَّى أَضَاءَ فِي السَّمَاءِ الدُّنْيَا فَمِنْ ثَمَّ سَمَّاهُ اللَّهُ النَّجْمَ الثَّاقِبَ ثُمَّ قَالَ يَا أَخَا الْعَرَبِ عِنْدَكُمْ عَالِمٌ قَالَ الْيَمَانِيُّ نَعَمْ جُعِلْتُ فِدَاكَ إِنَّ بِالْيَمَنِ قَوْماً لَيْسُوا كَأَحَدٍ مِنَ النَّاسِ فِي عِلْمِهِمْ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع وَ مَا يَبْلُغُ مِنْ عِلْمِ عَالِمِهِمْ قَالَ الْيَمَانِيُّ إِنَّ عَالِمَهُمْ لَيَزْجُرُ الطَّيْرَ وَ يَقْفُو الْأَثَرَ فِي سَاعَةٍ وَاحِدَةٍ مَسِيرَةَ شَهْرٍ لِلرَّاكِبِ الْمُحِثِّ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع فَإِنَّ عَالِمَ الْمَدِينَةِ أَعْلَمُ مِنْ عَالِمِ الْيَمَنِ قَالَ الْيَمَانِيُّ وَ مَا يَبْلُغُ مِنْ عِلْمِ عَالِمِ الْمَدِينَةِ قَالَ إِنَّ عِلْمَ عَالِمِ الْمَدِينَةِ يَنْتَهِي إِلَى أَنْ يَقْفُوَ الْأَثَرَ وَ لَا يَزْجُرَ الطَّيْرَ وَ يَعْلَمَ مَا فِي اللَّحْظَةِ الْوَاحِدَةِ مَسِيرَةَ الشَّمْسِ تَقْطَعُ اثْنَيْ عَشَرَ بُرْجاً وَ اثْنَيْ عَشَرَ بَرّاً وَ اثْنَيْ عَشَرَ بَحْراً وَ اثْنَيْ عَشَرَ عَالِماً فَقَالَ لَهُ الْيَمَانِيُّ مَا ظَنَنْتُ أَنَّ أَحَداً يَعْلَمُ هَذَا وَ مَا يَدْرِي مَا كُنْهُهُ قَالَ ثُمَّ قَامَ الْيَمَانِي.
ابان بن تغلب گفت: خدمت حضرت صادق عليه السّلام بودم كه مردى از اهالى يمن وارد شد سلام كرد امام جواب داده فرمود: مرحبا اى سعد آن مرد گفت: مادرم مرا به اين نام ناميده اما كمتر كسى به اين نام من آشنا است. حضرت صادق فرمود:يا سعد المولى. مرد يمنى گفت: فدايت شوم مرا به اين لقب صدا مي زدند حضرت صادق فرمود: لقب خوب نيست خداوند در قرآن ميفرمايد: وَ لا تَنابَزُوا بِالْأَلْقابِ بِئْسَ الِاسْمُ الْفُسُوقُ بَعْدَ الْإِيمانِ. فرمود: شغل تو چيست؟ عرض كرد فدايت شوم خانواده ی ما منجم هستند. در يمن كسى واردتر از ما به این علم نيست. حضرت صادق عليه السّلام پرسيد: نسبت نور مشترى با ماه چند درجه است؟ يمنى گفت نمي دانم. فرمود: نسبت نور مشترى با عطارد چقدر است؟ جواب داد نمي دانم . حضرت صادق فرمود: اسم ستارهاى كه وقتى طلوع كند شتر به هيجان در مىآيد چیست؟ جواب داد نمي دانم. امام فرمود: راست گفتى. سؤال فرمود: اسم ستارهاى كه وقتى طلوع كرد گاو به هيجان در مىآيد چیست؟ يمنى جواب داد نمي دانم.حضرت صادق عليه السّلام فرمود: راست مي گوئى.
اسم ستارهاى كه وقتى طلوع كند سگها به هيجان مىآيند چيست؟ گفت: نمی دانم.فرمود: راست ميگوئى كه ميگوئى نمي دانم. فرمود: زحل در نظر شما ميان ستارگان چگونه است؟ گفت ستارهاى نحس است.حضرت صادق فرمود:اين حرف را نزن اين ستاره ی امير المؤمنين صلوات اللَّه عليه است و آن ستاره ی اوصيا است و آن نجم ثاقب است كه خدا در قرآن فرمود.
يمانى گفت: معنى ثاقب چيست؟ فرمود: طلوعش در آسمان هفتم است و با نورش شكاف به وجود آورده به طورى كه آسمان دنيا را روشن كرده به همين جهت آن را نجم ثاقب ناميده. سپس فرمود: برادر عرب! آيا در نزد شما عالمى هست؟ يمانى گفت: فدايت شوم در يمن گروهى هستند كه هيچ كس به آنها در علم نمي رسد حضرت صادق فرمود: علم عالم یمن چقدر است؟ يمنى گفت: عالم آنها به وسيله پرنده كه او را رها مي كند و تعقيب رفتنش را با فالگيرى مي نمايد در يك ساعت باندازه ی يك ماه كه سوارى سريع راه برود اطلاع پيدا مي كند. حضرت صادق فرمود: عالم مدينه از عالم يمن داناتر است.
يمنى گفت: مقدار علم عالم مدينه چقدر است؟ فرمود: عالم مدينه بدون اينكه پرندهاى را بپراند در يك لحظه از مسير خورشيد در دوازده برج و دوازده خشكى و دوازده دريا و دوازده عالم اطلاع دارد. مرد يمنى گفت: گمان نمي كنم كسى اين قدر اطلاع داشته باشد و حقيقت آن را نمي توان فهميد. آنگاه از جاى خود برخاست.» ( بحار الأنوار ، ج26، ص: 113 )
7) « عَنِ الصَّادِقِ ع قَالَ وَ اللَّهِ لَقَدْ أُعْطِينَا عِلْمَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ فَقَالَ لَهُ رَجُلٌ مِنْ أَصْحَابِهِ جُعِلْتُ فِدَاكَ أَ عِنْدَكُمْ عِلْمُ الْغَيْبِ فَقَالَ لَهُ وَيْحَكَ إِنِّي لَأَعْلَمُ مَا فِي أَصْلَابِ الرِّجَالِ وَ أَرْحَامِ النِّسَاءِ وَيْحَكُمْ وَسِّعُوا صُدُورَكُمْ وَ لْتُبْصِرْ أَعْيُنُكُمْ وَ لْتَعِ قُلُوبُكُمْ فَنَحْنُ حُجَّةُ اللَّهِ تَعَالَى فِي خَلْقِهِ وَ لَنْ يَسَعَ ذَلِكَ إِلَّا صَدْرُ كُلِّ مُؤْمِنٍ قَوِيٍّ قُوَّتُهُ كَقُوَّةِ جِبَالِ تِهَامَةَ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ وَ اللَّهِ لَوْ أَرَدْتُ أَنْ أُحْصِيَ لَكُمْ كُلَّ حَصَاةٍ عَلَيْهَا لَأَخْبَرْتُكُمْ وَ مَا مِنْ يَوْمٍ وَ لَيْلَةٍ إِلَّا وَ الْحَصَى تَلِدُ إِيلَاداً كَمَا يَلِدُ هَذَا الْخَلْقُ وَ اللَّهِ لَتَتَبَاغَضُونَ بَعْدِي حَتَّى يَأْكُلَ بَعْضُكُمْ بَعْضا. ـــــــــــ حضرت صادق عليه السّلام فرمودند: به خدا قسم علم گذشتگان و آيندگان به ما داده شده است. مردى از اصحاب امام عرض كرد فدايت شوم آيا شما از غيب اطلاع داريد؟ فرمود: واى بر تو من نطفههائى كه در صلب مردان و رحم زنان هست مي دانم. گسترش دهيد سينههاى خود را و بينا باشيد و بر دل بسپاريد. ما حجت خداى تعالى ميان مردميم و نمي تواند اين معنى را تحمل نمايد مگر سينه ی هر مؤمن قوى كه نيرويش به اندازه نيروى كوههاى تهامه باشد جز با اجازه خدا. سوگند به خدا اگر بخواهم بشمارم برای شما سنگريزهاى كه بر روى آن كوههااست مي شمارم. در هر روز و شب ريگها به وجود مىآيند مثل زاد و ولد مردم.
به خدا قسم شما بعد از من شما با يك ديگر به دشمنى مي پردازيد تا آنجا كه همدیگر را می خورید.(به جان يك ديگر مىافتيد.) » (بحار الأنوار ، ج26، ص: 27)
8) « بُكَيْرُ بْنُ أَعْيَنَ قَالَ قُبِضَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع عَلَى ذِرَاعِ نَفْسِهِ وَ قَالَ يَا بُكَيْرُ هَذَا وَ اللَّهِ جِلْدُ رَسُولِ اللَّهِ وَ هَذِهِ وَ اللَّهِ عُرُوقُ رَسُولِ اللَّهِ وَ هَذَا وَ اللَّهِ لَحْمُهُ وَ هَذَا عَظْمُهُ وَ اللَّهِ إِنِّي لَأَعْلَمُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَ أَعْلَمُ مَا فِي الْأَرْضِ وَ أَعْلَمُ مَا فِي الدُّنْيَا وَ أَعْلَمُ مَا فِي الْآخِرَةِ فَرَأَى تَغَيُّرَ جَمَاعَةٍ فَقَالَ يَا بُكَيْرُ إِنِّي لَأَعْلَمَ ذَلِكَ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ تَعَالَى إِذْ يَقُولُ وَ نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْء. ـــــــــــــــــــــــ بكير بن اعين گفت حضرت صادق عليه السّلام آرنج خود را گرفت و فرمود بكير! به خدا سوگند اين پوست پيامبر اكرم است و به خدا سوگند اين رگهاى پيامبر است به خدا قسم اين گوشت او و استخوان اوست. سوگند به خدا من مي دانم آنچه در زمين و آنچه در دنيا است و مي دانم آنچه در آخرت است. در اين موقع متوجه تغيير قيافه ی بعضى از حاضران شد.
فرمود: ای بكير! من اين مطالب را از روى كتاب خدا مي دانم زيرا در اين آيه ميفرمايد: وَ نَزَّلْنا عَلَيْكَ الْكِتابَ تِبْياناً لِكُلِّ شَيْءٍ.»( بحار الأنوار ، ج26 ،ص28 )
9)« أَنَّ أَبَا ذَرٍّ أَتَى رَسُولَ اللَّهِ ص وَ كَانَ نَائِماً فِي حَائِطٍ فَكَرِهَ أَنْ يُنَبِّهَهُ فَأَرَادَ أَنْ يَسْتَبْرِئَ نَوْمَهُ مِنْ يَقَظَتِهِ فَتَنَاوَلَ عَسِيباً يَابِساً فَكَسَرَهُ فَسَمِعَهُ رَسُولُ اللَّهِ ص فَقَالَ يَا أَبَا ذَرٍّ أَ مَا تَعْلَمُ أَنِّي أَرَى أَعْمَالَكُمْ فِي مَنَامِي كَمَا أَرَى فِي يَقَظَتِي إِنَّ عَيْنَيَّ تَنَامَانِ وَ لَا يَنَامُ قَلْبِي
پيامبر اكرم- صلّى اللَّه عليه و آله- در بستانى خوابيده بود كه ابو ذر به حضور آن حضرت آمد و خواست ببيند پيامبر بيدار است يا خوابيده. شاخه ی خشكى را شكست، وقتى پيامبر صداى آن را شنيد، فرمود: «اى ابا ذر! آيا نمىدانى من اعمال شما را در خواب مىبينم همانگونه كه در بيدارى می بینم . چشمان من مىخوابند ولى قلبم به خواب نمىرود.»(الخرائج و الجرائح ،ج1 ،ص 106)
2. در عین اینکه در برخی روایات ــ مثل روایات پیش گفته ــ سخن از علم بالفعل امام به تمام امور است ، در روایات دیگری از عرضه ی اعمال بندگان به محضر امام ، در اوقات خاصّ نیز سخن گفته شده.
1) « عن عبد اللّه بن أبان الزيّات، و كان مكينا عند الرضا عليه السّلام- قال: قلت للرضا عليه السّلام: ادع اللّه لي و لأهل بيتي، فقال: أ و لست أفعل؟ و اللّه إنّ أعمالكم لتعرض عليّ في كلّ يوم و ليلة، قال: فاستعظمت ذلك، فقال لى: أما تقرء كتاب اللّه عزّ و جلّ؟ وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ قال: هو و اللّه عليّ بن أبيطالب عليه السّلام.
از عبد اللَّه بن ابان زيات روايت شده و او نزد حضرت رضا (ع) صاحب آبرو و مقام بود كه گفت به حضرت رضا (ع) عرض كردم در باره من و خاندانم خدا را بخوانيد و دعا نمایيد، پس حضرت فرمود: آيا من دعا نميكنم؟به خدا سوگند در هر روز و شب اعمال شما بر من عرضه مىشود، راوى گويد من اين مطلب را بزرگ شمردم، پس حضرت به من فرمود: آيا كتاب خداى با عزت و جلال را نمي خوانى: وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ، حضرت فرمود، به خدا قسم مقصود از مؤمنون در اين آيه على بن ابى طالب (ع) است.»( طرائف الحكم ،ج2 ،ص423 )
2) « عَنْ أَبِي بَصِيرٍ قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع إِنَّ أَبَا الْخَطَّابِ كَانَ يَقُولُ إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص تُعْرَضُ عَلَيْهِ أَعْمَالُ أُمَّتِهِ كُلَّ خَمِيسٍ فَقَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع لَيْسَ هَكَذَا وَ لَكِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص يُعْرَضُ عَلَيْهِ أَعْمَالُ أُمَّتِهِ كُلَّ صَبَاحٍ أَبْرَارِهَا وَ فُجَّارِهَا فَاحْذَرُوا وَ هُوَ قَوْلُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ سَكَتَ قَالَ أَبُو بَصِيرٍ إِنَّمَا عَنَى الْأَئِمَّةَ ع .
ابو بصير گفت به حضرت صادق عليه السّلام عرض كردم ابو الخطاب مىگويد اعمال امت پيغمبر هر هفته روز پنجشنبه خدمت پيغمبر صلى اللَّه عليه و آله عرضه مىشود.حضرت صادق عليه السّلام فرمودند: چنين نيست بلكه اعمال امتش هر روز صبح ،چه مردمان خوب و چه بد ، بر آن جناب عرضه مىشود، مواظب باشيد همين است تفسير آيه ی« وَ قُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ» و امام عليه السّلام سكوت كرد از تفسير «مؤمنين» ابو بصير گفت منظور از مؤمنين ائمه عليهم السّلام هستند.»( بحار الأنوار، ج23 ،ص340)
3) « عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص وَ هُوَ فِي نَفَرٍ مِنْ أَصْحَابِهِ إِنَّ مُقَامِي بَيْنَ أَظْهُرِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ وَ إِنَّ مُفَارَقَتِي إِيَّاكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ فَقَامَ إِلَيْهِ جَابِرُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِيُّ وَ قَالَ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَمَّا مُقَامُكَ بَيْنَ أَظْهُرِنَا فَهُوَ خَيْرٌ لَنَا فَكَيْفَ يَكُونُ مُفَارَقَتُكَ إِيَّانَا خَيْراً لَنَا قَالَ ع أَمَّا مُقَامِي بَيْنَ أَظْهُرِكُمْ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ لِأَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ يَقُولُ وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فِيهِمْ وَ ما كانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ يَعْنِي يُعَذِّبُهُمْ بِالسَّيْفِ فَأَمَّا مُفَارَقَتِي إِيَّاكُمْ فَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ لِأَنَّ أَعْمَالَكُمْ تُعْرَضُ عَلَيَّ كُلَّ إِثْنَيْنِ وَ خَمِيسٍ فَمَا كَانَ مِنْ حَسَنٍ حَمِدْتُ اللَّهَ تَعَالَى عَلَيْهِ وَ مَا كَانَ مِنْ سَيِّئٍ اسْتَغْفَرْتُ لَكُم.
حضرت باقر عليه السّلام نقل فرمودند كه پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله و سلم در حالى كه ميان جمعى از اصحاب بودند فرمودند: بودن من بين شما برايتان خوب است و رفتن من از ميان شما نيز برايتان سودمند است. جابر بن عبد اللَّه انصارى از جاى حركت كرده گفت يا رسول اللَّه! بودن شما ميان ما كه مسلم برايمان خوب است اما چگونه رفتن شما از ميان ما برايمان خوب است؟ فرمود اما بودن به اين دليل كه خداوند در اين آيه مي فرمايد:« ما كانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فِيهِمْ وَ ما كانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ . خدا هرگز آنها را عذاب نمي كند تا تو در ميانشان باشى و عذابگر ايشان نيست تا وقتى که استغفار كنند.» اما مفارقت من براى شما خوب است زيرا اعمال شما در هر دوشنبه و پنجشنبه بر من عرضه مىشود هر كار خوب كه مىبينم خدا را سپاس مي كنم و كار بد را برايتان استغفار مي نمايم. » (بحار الأنوار ، ج23 ،ص 338 )
4) « عَنْ دَاوُدَ بْنِ كَثِيرٍ الرَّقِّيِّ قَالَ كُنْتُ جَالِساً عِنْدَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع إِذْ قَالَ لِي مُبْتَدِئاً مِنْ قِبَلِ نَفْسِهِ يَا دَاوُدُ لَقَدْ عُرِضَتْ عَلَيَّ أَعْمَالُكُمْ يَوْمَ الْخَمِيسِ فَرَأَيْتُ فِيمَا عُرِضَ عَلَيَّ مِنْ عَمَلِكَ صِلَتَكَ لِابْنِ عَمِّكَ فُلَانٍ فَسَرَّنِي ذَلِكَ إِنِّي عَلِمْتُ أَنَّ صِلَتَكَ لَهُ أَسْرَعُ لِفَنَاءِ عُمُرِهِ وَ قَطْعِ أَجَلِهِ قَالَ دَاوُدُ وَ كَانَ لِيَ ابْنُ عَمٍّ مُعَانِدٍ خَبِيثٍ بَلَغَنِي عَنْهُ وَ عَنْ عِيَالِهِ سُوءُ حَالِهِ فَصَكَكْتُ لَهُ نَفَقَةً قَبْلَ خُرُوجِي إِلَى مَكَّةَ فَلَمَّا صِرْتُ بِالْمَدِينَةِ أَخْبَرَنِي أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع بِذَلِك.
داود بن كثير رقى گفت خدمت حضرت صادق عليه السّلام نشسته بودم قبل از اينكه من سخنى بگويم ايشان بىسابقه فرمودند: ای داود! روز پنجشنبه اعمال شما را بر من عرضه داشتند در بين آنچه از اعمال تو عرضه شد مشاهده كردم صله ی رحمى كه در مورد پسر عمويت فلانى كرده بودى مرا خوشحال نمود من مي دانم اين صله ی رحم تو زودتر موجب هلاك او مىشود.
داود گفت پسر عموئى داشتم که دشمن اهل بيت و خيلى خبيث بود ، شنيدم وضع مالى او خوب نيست قبل از رفتن به مكه مقدارى پول برايش حواله دادم وقتى به مدينه رسيدم حضرت صادق عليه السّلام جريان را به من فرمود.»( بحار الأنوار ، ج23 ،ص 339 )
از مجموع این قبیل روایات که تنها به چند مورد از آنها از باب نمونه اشاره شد چنین استفاده می شود که:
1ــ اعمال انسانها هر روز و هرشب خدمت امام یا نبی عرضه می شود.
2ــ اعمال انسانها هر روز صبح خدمت امام یا نبی عرضه می شود.
3ــ اعمال انسانها روزهای پنجشنبه خدمت امام یا نبی عرضه می شود.
4ــ اعمال انسانها روزهای دوشنبه و پنجشنبه خدمت امام یا نبی عرضه می شود.
حال باید دید وجه جمع این روایات چگونه است.
وجه اوّل:
روشن است که مورد اوّل یعنی عرضه ی اعمال در هر روز و شب شامل همه موارد بوده ، دیگر موارد از باب ذکر مورد خاصّند. برای مثال کسی که تمام روز و شب (تمام بیست و چهار ساعت ) در محلّ مشخّصی است ، اگر به کسی گفت من هر روز صبح در فلان مکان هستم یا اگر گفت من هر پنجشنبه و دوشنبه در فلان مکان هستم سخن نادرستی نگفته است. در مورد روایات فوق نیز به نظر می رسد که اهل بیت(ع) به دلائلی به هر کسی نمی گفتند که هر لحظه اعمال شما به ما عرضه می شود بلکه بنا به ظرفیّت افراد گاه می فرمودند هر روز و شب (تمام مدّت) اعمال شما به ما عرضه می شود و به برخی دیگر که ظرفیّت کمتری داشتند می فرمودند: اعمال شما هر روز صبح خدمت امام عرضه می شود ؛ و به کسانی که ظرفیّت خیلی کمتری داشتند می فرمودند هفته ای دو روز یا یک روز اعمال شما به ما عرضه می شود.
در خود روایات نیز به وضوح دیده می شود که راویان خودشان اعتراف نموده اند که قبول این گونه مطالب برای خودشان یا دیگر حاضران سخت بوده است. همچنین خود معصومین در برخی روایات به کم ظرفیّتی اصحابشان اشاره فرموده اند.
وجه دوم:
دیدن غیر از نگاه کردن است ؛ و نگاه نمودن عادی غیر از نگاه همراه با توجّه است. برای مثال انسان وقتی در خیابان راه می رود افراد گوناگون را می بیند ولی به آنها نگاه نمی کند. لذا اگر آخر خیابان از او بخواهند افرادی را که دیده است به خاطر بیاورد بسیاری از آنها را نمی تواند به خاطر بیاورد. امّا اگر به او بگویند که به افراد اطرافت نگاه کن و در آخر خیابان آنها را به خاطر بیاور! در آن صورت شخص ، فراتر از دیدن ، نگاه خواهد نمود. حال اگر در ضمن این نگاه نمودن چشمش به شخص آشنا و مهمّی هم افتاد ، فراتر از نگاه به او توجّه ویژه نیز خواهد داشت. خداوند متعال می فرماید:« إِنَّ الَّذينَ يَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ أَيْمانِهِمْ ثَمَناً قَليلاً أُولئِكَ لا خَلاقَ لَهُمْ فِي الْآخِرَةِ وَ لا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ وَ لا يَنْظُرُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ وَ لا يُزَكِّيهِمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَليمٌ . كسانى كه پيمان الهى و سوگندهاى خود(به نام مقدس او) را به بهاى ناچيزى مىفروشند، آنها بهرهاى در آخرت نخواهند داشت؛ و خداوند با آنها سخن نمىگويد و به آنان در قيامت نگاه نمی کند و آنها را(از گناه) پاك نمىسازد؛ و عذاب دردناكى براى آنهاست. »(آلعمران:77) روشن است که خداوند متعال همه ی موجودات و از جمله اهل جهنّم را می بیند امّا خداوند متعال طبق این آیه ی شریفه به برخی از اهل جهنّم نگاه نمی کند. یعنی به آنها توجّه خاصّ و رحیمانه ندارد.
معصوم (ع) طبق علم خاصّ خود هر لحظه اعمال بندگان خدا را می بیند همانگونه که دیگر موجودات عالم را هم می بیند. امّا گاه امام معصوم به اعمال افراد خاصّی مثل شیعیان یا دشمنان اسلام نگاه هم می کند و از طریق ولایت تکوینی خود ، در آنها تصرّفاتی انجام می دهد. برای مثال اگر معصیتی از شیعیان دید توبه را بر دل آنها القاء می کند یا برای آنها استغفار می نماید. یا اگر توطئه ای از دشمنان دید مکر آنها را چاره می کند. افزون بر اینها مواقع خاصّی از روز یا هفته نیز نامه ی اعمال بندگان ، از سوی ملائک خدمت امام عرضه می شود تا با امضای او ، آن اعمال در پرونده ی موجود در علّیّین یا سجّین به ثبت برسند. چون اوّلاً ملائک روز غیر از ملائک شبند. علامه مجلسی در این باره فرموده است:« و يدل كثير من الأخبار على أن ملائكة الليل غير ملائكة النهار. ـــــــ روایات زیادی دلالت بر این دارند که ملائک شب غیر از ملائک روزند.» (بحارالأنوار، ج56 ،ص232) لذا وقتی ملائک روز یا شب همراه با نامه اعمال بندگان به آسمانهای معنوی صعود می کنند آن را به امضای خلیفةالله فی الارض می رسانند و بعد از آن به اذن او صعود می کنند. ثانیاً طبق روایات نامه ی اعمالی که فرشتکان کاتب اعمال (رقیب و عتید) می نویسند غیر از نامه ی اعمال اصلی افراد است.
در این موقع است که امام معصوم به اعمال افراد خاصّی نظر ویژه نموده و چه بسا به برخی اعمال ناشایست شیعیان خاصّ اذن صعود نمی دهد تا صاحبش فرصت بیشتری برای توبه داشته باشد. چون فرق زیادی است بین توبه ی قبل از ثبت عمل با توبه ی بعد از ثبت آن. بخصوص که توفیق توبه ، قبل از ثبت عمل آسانتر به دست می آید. از روایات استفاده می شود که خود ملائک نیز در ثبت اعمال ناشایست عجله نمی کنند.
وجه سوم:
اوّلاً فرق است بین دیدن و نظر خاصّ نمودن. دیدن امام دائمی است و نظر خاصّ نمودن او در مواقع خاصّی است. ثانیاً ممکن است عرضه ی خاصّ نامه ی اعمال افراد به خدمت امام (ع) متفاوت باشد. مثلاً نامه اعمال برخی افراد در هر صبح و شب باشد ؛ امّا نامه ی اعمال برخی دیگر هفته ای دو روز یا یک روز باشد. یعنی ممکن است امام (ع) به نامه ی اعمال افراد خاصّ و مورد توجّه هر روزه نظر ویژه نماید امّا به نامه ی اعمال افراد عادی هفته ای یکبار یا دو نظر خاصّ نماید.
صاحب محتوی:
پرسمان دانشجویی
زبان :
فارسی
منبع اصلی :
http://www.maaref.porsemani.ir//content/%D8%B9%D9%84%D9%85-%D9%88-%D8%A2%DA%AF%D8%A7%D9%87%D9%8A-%D8%A7%D9%85%D8%A7%D9%85-%D8%B2%D9%85%D8%A7%D9%86%D8%B9%D8%AC
جنس منبع:
متن
پایگاه :
پایگاه پرسش و پاسخ های معارف سایت پرسمان
نوع منبع :
پرسش و پاسخ , کتابخانه عمومی
مخاطب :
بزرگسال
خروجی ها :
Mods
Doblin core
Marc xml
MarcIran xml
مشخصات کامل فراداده
مشخصات کامل اثر
منابع مرتبط :
ثبت نظر
ارسال
×
درخواست مدرک
کاربر گرامی : برای در خواست مدرک ابتدا باید وارد سایت شوید
چنانچه قبلا عضو سایت شدهاید
ورود به سایت
در غیر اینصورت
عضویت در سایت
را انتخاب نمایید
ورود به سایت
عضویت در سایت