ارتباط بلا واسطه با خدا | کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کانال ارتباطی از طریق پست الکترونیک :
support@alefbalib.com
نام :
*
*
نام خانوادگی :
*
*
پست الکترونیک :
*
*
*
تلفن :
دورنگار :
آدرس :
بخش :
مدیریت کتابخانه
روابط عمومی
پشتیبانی و فنی
نظرات و پیشنهادات /شکایات
پیغام :
*
*
حروف تصویر :
*
*
ارسال
انصراف
از :
{0}
پست الکترونیک :
{1}
تلفن :
{2}
دورنگار :
{3}
Aaddress :
{4}
متن :
{5}
فارسی |
العربیه |
English
ورود
ثبت نام
در تلگرام به ما بپیوندید
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ...
همه موارد
عنوان
موضوع
پدید آور
جستجو در متن
: جستجو در الفبا
در گوگل
...جستجوی هوشمند
صفحه اصلی کتابخانه
پورتال جامع الفبا
مرور منابع
مرور الفبایی منابع
مرور کل منابع
مرور نوع منبع
آثار پر استناد
متون مرجع
مرور موضوعی
مرور نمودار درختی موضوعات
فهرست گزیده موضوعات
کلام اسلامی
امامت
توحید
نبوت
اسماء الهی
انسان شناسی
علم کلام
جبر و اختیار
خداشناسی
عدل الهی
فرق کلامی
معاد
علم نفس
وحی
براهین خدا شناسی
حیات اخروی
صفات الهی
معجزات
مسائل جدید کلامی
عقل و دین
زبان دین
عقل و ایمان
برهان تجربه دینی
علم و دین
تعلیم آموزه های دینی
معرفت شناسی
کثرت گرایی دینی
شرور(مسأله شر)
سایر موضوعات
اخلاق اسلامی
اخلاق دینی
تاریخ اسلام
تعلیم و تربیت
تفسیر قرآن
حدیث
دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات
سیره ائمه اطهار علیهم السلام
شیعه-شناسی
عرفان
فلسفه اسلامی
مرور اشخاص
مرور پدیدآورندگان
مرور اعلام
مرور آثار مرتبط با شخصیت ها
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی
مرور مجلات
مرور الفبایی مجلات
مرور کل مجلات
مرور وضعیت انتشار
مرور درجه علمی
مرور زبان اصلی
مرور محل نشر
مرور دوره انتشار
گالری
عکس
فیلم
صوت
متن
چندرسانه ای
جستجو
جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در سایر پایگاهها
جستجو در کتابخانه دیجیتالی تبیان
جستجو در کتابخانه دیجیتالی قائمیه
جستجو در کنسرسیوم محتوای ملی
کتابخانه مجازی ادبیات
کتابخانه مجازی حکمت عرفانی
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
کتابخانه تخصصی ادبیات
کتابخانه الکترونیکی شیعه
علم نت
کتابخانه شخصی
مدیریت علاقه مندیها
ارسال اثر
دانشنامه
راهنما
راهنما
ارتباط بلا واسطه با خدا
کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
فارسی
کتاب الکترونیکی
میانگین امتیازات:
امتیاز شما :
تعداد امتیازات :
0
ارتباط بلا واسطه با خدا
ویرایش اثر
کلید واژه اصلی :
توسل و زیارت معصوم
سوال:
در مورد كساني كه بيشتر بر ارتباط با خدا تأكيد دارند و ماهيت امامت و حتي وجود مقدس پيامبر اكرم(ص) و قرآن كريم را تا حدودي انكار مي كنند چگونه مي توان برخورد كرد؟ ضمن آنكه به نظر مي رسد اين افراد بيشتر به دنبال دلايل عقلي هستند و صرف ارتباط با خدا كه خود جاي تعريف دارد را كافي مي دانند.
پاسخ تفصیلی:
در اين موارد بايد چند مساله را در نظر گرفت :
1. دليل آنان و به تعبير ديگر شبهات آنان در رابطه با پيامبر ، قرآن و امامت چيست تا متناسب آنها بتوان پاسخ داد.
2. آنان چه تصويري از خدا دارند.توضيح :
در يک تقسيم بند کلي خداباوري به دو گونه تقسيم پذير است:
الف . خدا باوري دئيستي ، در اين گمانه خدا فقط خالق هستي است و پس از خلق جهان معزول است و ديگر هيچ کاري به جهان و انسان ندارد. طبيعي است رابطه با چنين خدايي بي معني و بي فايده است و هيچ ثمري ندارد.
ب. خدا باوري تئيست ، در اين انگاره خدا نه تنها خالق که پرودردگار عالم و آدم است بلکه جهان را نیز پیوسته تدبير مي کند. هدايتگر و راهنماي انسان است . شنواي نداي آدميان و تامين کننده حاجات و برآورنده دعاي آدمي است . بر اساس اين انگاره ارتباط با خدا معني دار مي شود .
ليکن بايد توجه داشت اين همان خدايي است که ربوبيت تکويني و تشريعي دارد و براي هدايت انسان پيامبران را فرستاده و ما را به اطاعت از آنها ملزم ساخته است. البته ثمره اين اطاعت نيز رسيدن به کمال برين و سعادت فرجامين و خير نهايي انسان است. بنا براين ارتباط با خدايي که پروردگار است بدون پذيرش هدايتهاي اسماني و وحياني معناي محصلي ندارد
. 3.باید دید نگاه این گونه افراد به انسان چیست؟ و چه تعریفی از انسان دارند؟ و چه غایتی برای انسان در نظر گرفته اند؟ باید برای این افراد تفهیم نمود که انسان موجودی است بالقوّه که باید به فعلیّت برسد. همچنین باید به این گونه افراد تفهیم نمود که انسان دارای بعدی غیر مادّی نیز بوده نیازمند تغذیه و تربیت صحیح آن است ، تا قوای روحی انسان نیز به فعلیّت برسند.
آنگاه باید به او تفهیم نمود که بشر برای تأمین این بعد پنهان وجود آدمی ، تا به حال صدها مکتب فلسفی و روانشناسی و اخلاقی اختراع کرده است که اکثر آنها با هم در تضّادّند. سپس باید وجدان او را به قضاوت طلبید و پرسید که کدام یک از این مکاتب درستند؟ و به کدام یک باید عمل نمود؟ و کدام یک با براهین عقلی قابل اثباتند؟ آنگاه او هر مکتبی غیر از دين حق آسماني و آيين پيامبر و اهل بیت(ع) را انتخاب کرد باید مبانی آن را به چالش کشید ؛ و یک به یک پوچی مکاتب بشر ساخته را به وی نشان داد.
همینطور باید او را با این سوال مواجه نمود که: چگونه انسانی که خود به اوج کمال انسانی نرسیده است می تواند فرمول و برنامه ی رسیدن به اوج کمال انسانی را برای دیگران تجویز کند؟ یا کسی که نمی داند اوج مرتبه انسانی چیست ، و عقل او هنوز به کمال خود نرسیده است ، چگونه می تواند با عقل بالقوّه ی خود فرمول و برنامه ی رسیدن به اوج کمال انسان و اوج رشد عقلانی را به دست آورد؟ به قول حکما ، فاقد یک کمال چگونه می تواند عطا کننده آن باشد. و به قول شاعر :
ذات ، نایافته از هستی بخش ...... کی تواند که شود هستی بخش.
آنگاه از این راه می توان برای او استدلال نمود که فرمول و برنامه ی رسیدن به اوج کمال انسانی را باید از کسی گرفت که انسان را آفریده و از تمام قوای وجودی او آگاه است و راه به فعلیّت رساندان همه ی قوای انسانی را هم می داند. آنگاه این سوال پیش می آید که چگونه باید چنین فرمول و دستورالعملی را از خدای متعال دریافت نمود؟ برای این منظور ، در حدّ فرض ذهنی ، راههای فراوانی قابل تصوّر است ؛ که یکی از آنها ، ارتباط افراد خاصّی با خداوند متعال و واسطه شدن آنها برای دیگران است که چنین کسی را اصطلاحاً نبی (پیامبر) می نامند.
حال باید دید در عالم خارج از ذهن ، کدامیک از این راههای فرضی مدّعی داشته اند ؛ تا به بررسی صحّت و سقم آن پرداخت.با اندک تجسّسی معلوم می شود که در عالم خارج تنها یک راه مدّعی داشته است و آن ارتباط برخی افراد انسانی با خدا و دریافت وحی از اوست. امّا از کجا باید دانست که این مدّعیان راست گفته اند یا نه؟ عقل حکم می کند که اگر خدا کسی را فرستاده باشد حتماً ابزاری به دست او می دهد تا او بتواند ادّعای خود را اثبات کند ؛ چنین ابزاری را اصطلاحاً معجزه می نامند. اگر مخاطب تا اینجا با ما آمده باشد ، آنگاه می توان برای او شواهد تاریخی ارائه نمود که نبی اکرم(ص) معجزات فراوانی داشته است که برخی مورّخین تعداد آنها را بیش از چهار هزار مورد نوشته اند ؛ که مهمترین آنها قرآن کریم است که خود با صدایی رسا خود را معجزه می خواند و منکرین خود را به مبارزه می طلبد.
« أَمْ يَقُولُونَ افْتَراهُ قُلْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ مُفْتَرَياتٍ وَ ادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقين. ــــــــــــــــ آنها مىگويند: او (پیامبر) به دروغ اين(قرآن) را(به خدا) نسبت داده(و ساختگى است)! بگو:اگر راست مىگوييد، شما هم ده سوره ساختگى همانند اين قرآن بياوريد؛ و تمام كسانى را كه مىتوانيد ــ غير از خدا ــ (براى اين كار) دعوت كنيد.»(هود: 13)
« وَ إِنْ كُنْتُمْ في رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنا عَلى عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا شُهَداءَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقين. ــــــــ و اگر در باره آنچه بر بنده خود(پيامبر) نازل كردهايم شك و ترديد داريد،( دست كم) يك سوره همانند آن بياوريد؛ و گواهان خود را ــ غير خدا ــ براى اين كار، فرا خوانيد اگر راست مىگوييد.»( البقرة:23)
« أَمْ يَقُولُونَ افْتَراهُ قُلْ فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِثْلِهِ وَ ادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقينَ . ــــــــــ آيا آنها مىگويند: او قرآن را به دروغ به خدا نسبت داده است؟! بگو: اگر راست مى گوييد، يك سوره همانند آن بياوريد؛ و غير از خدا، هر كس را مىتوانيد(به يارى) طلبيد!»(يونس:38)
تاریخ هزار و چهارصد ساله اسلام گواه است که تا به امروز هیچکدام از دشمنان اسلام نتوانسته اند جواب این مبارزه طلبی آشکار را بدهند. در حالی که هر ساله میلیاردها دلار خرج مبارزه با اسلام می کنند و هزاران جلد کتاب بر ضدّ اسلام می نویسند و صدها فیلم بر ضدّ اسلام می سازند. آیا جای سوال نیست که چرا اینها ، این همه هزینه را صرف ساختن یک سوره ی کوچک مثل سوره کوثر نمی کنند؟!!!
3. برای کسب اطلاعات بیشتر در باب نیاز انسان به دین (برنامه ی انسان سازی الهی) مطالعه مقاله ی زیر نیز برای حضرت عالی مفید خواهد بود.
چـــــــــــرا ديــــــــن؟
از حميدرضا شاكرين
اساسيترين پرسش انسان دربارة دين اين است كه دين چه فايده و چه لزومي دارد؟ چرا بايد ديندار بود؟ رابطه دين و انسان چگونه رابطهاي است؟ آيا زندگي بدون دين امكانپذير است و در اين صورت، ديني زيستن بهتر است يا زندگي منهاي دين؟ پس از روشن شدن چرايي و ضرورت دين اين سئوال پديد ميآيد كه آيا ميتوان به هر ديني پايبند؟ آيا همة اديان با هم برابرند و گزينش هر ديني كاملاً شخصي و سليقهاي است؟ يا در ميان اديان موجود حق و باطل، نيك و بد يا خوب و خوبتر وجود دارد و لاجرم و به حكم خرد بايد برترين را برگزيد؟ در گام سوم، براي يك مسلمان يا كسي كه به اسلام دعوت ميشود اين سئوال پديد ميآيد كه آيا دين برتر همان اسلام است؟ كدامين دليل پشتيبان اين مدعاست و چگونه ميتوان آن را با سنجههاي عقلي آزمود؟ اكنون بر آنيم كه به ياري خداوند با رعايت اختصار به بررسي پرسشهاي يادشده بپردازيم.
رابطه انسان و دين
گرايش انسان به دين امري ذاتي، عميق و ريشهدار است. دين نه تنها تأمين كنندة بسياري از نيازهاي انسان، بلكه خود نيازي بنيادين و نهفته در ژرفاي وجود آدمي است. «تا نه گي دو كه نه تن» مينويسد: «حس مذهبي يكي از عناصر اوليه ثابت و طبيعي روح انساني است. اصليترين و ماهويترين قسمت آن به هيچ يك از رويدادهاي ديگر قابل تبديل نيست، بلكه نحوه ادراك فطري وراي عقلي است كه يكي از چشمههاي آن از ژرفاي روان ناخودآگاه فوران ميكند و نسبت به مفاهيم(زيبايي) مربوط به هنر (و نيكي) مربوط به اخلاق (و راستي) مربوط به علم (مفهوم ديني)، يا به طور صحيحتر، مفهوم مقدس، مقوله چهارمي است كه داراي همان اصالت و استقلال سه مفهوم ديگر است».
«آلكسيس كارل» نيز بر آن است كه: «احساس عرفاني [ديني] جنبشي است كه از اعماق فطرت سرچشمه گرفته است و يك غريزه اصلي است».
وي در جايي ديگر مينويسد: «فقدان احساس اخلاقي و عرفاني در ميان اكثريت عناصر فعال يك ملت، زمينه زوال قطعي ملت و انقياد او را در بند بيگانه تدارك ميبيند؛ سقوط يونان قديم معلول چنين عاملي بود. در نگاه «تولستوي» نيز «ايمان آن چيزي است كه انسان با آن زندگي ميكند.» استاد مطهري در توضيح اين سخن ميگويد: «يعني ايمان مهمترين سرمايه زندگي است». به نظر وي مردم به برخي از سرمايههاي زندگي مانند سلامت، امنيت، ثروت و رفاه و... توجه دارند، اما به يك سرمايه بزرگ كه نامش ايمان است توجه ندارند؛ چرا كه آنان اصولاً محسوسات و ماديات را بيش از معقولات و معنويات ميشناسند. در نظر «ويل دورانت» نيز دين روح زندگي است، او ميگويد: «زندگي بدون، دين ملالانگيز و پست است، مانند جسدي است بيروح».
قريب به اين مضمون را در سخن «ويليام جيمز» ميتوان يافت. او مدعي است: «ايمان يكي از قوايي است كه بشر به مدد آن زندگي ميكند، فقدان كامل آن در حكم سقوط بشر است».
از آنچه گذشت روشن ميشود كه نياز انسان به دين امري جاودان و زوالناپذير است. لازمه ذاتي بودن دينورزي اين است كه دين همچون ديگر غرايز و نيازهاي ذاتي انسان همپاي حيات بشر بپايد و آينده بشريت را همچون گذشته در نوردد. لاجرم گسست بين انسان و دين را هرگز نميتوان و نبايد انتظار داشت.
«ارنست رنان» در پايندگي و ژرفايي تأثير دين در نهاد انسان ميگويد: «ممكن است روزي هر چه را دوست ميدارم نابود و از هم پاشيده شود و هر چه را كه نزد من لذت بخشتر و بهترين نعمتهاي حيات است از ميان برود، و نيز ممكن است آزادي به كار بردن عقل و دانش و هنر بيهوده گردد، ولي محال است كه علاقه به دين متلاشي يا محو شود، بلكه همواره و هميشه باقي خواهد ماند و در كشور وجود من شاهدي صادق و گواهي ناطق بر بطلان ماديت خواهد بود».
همه آنچه گفته آمد را در يك آيه زيباي قرآن ميتوان يافت كه رمز دينگرايي انسان را چنين ترسيم كرده است: «فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَةَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا؛ پيوسته رو به سوي دين پاك خداوند داشته باش كه انسانها را بر آن سرشته است و آفرينش الهي دگرگون نخواهد شد».
كاركردهاي دين
دين از جهات متعددي مددرسان و ياور انسان است. كاركردهاي مثبت دين در سه حوزه قابل بررسي است:
1. حوزه معرفت و دانايي؛
2. حوزه اجتماعي و مناسبات انساني؛
3. حوزه روانشناسي.
اكنون به اختصار به بررسي كاركردهاي روانشناختي، دين پرداخته و ديگر عرصههاي آن را به ناچار فرو ميگذاريم. از نظرگاه روانشناختي دين كاركردها و ثمرات بسياري براي انسان دارد. در ميان دانشهاي جديد هيچ يك مانند روانشناسي نقاب از رازهاي شگفت دين و دينداري بر نكشيده و لزوم اجتنابناپذير آن را در همين زندگي دنيايي به طور ملموس روشن نساخته است. البته بايد توجه داشت كه اساساً روانشناسي در پي تعيين حق و باطل و به تعبير ديگر «ارزش صدق» دين نيست؛ چرا كه تعيين اين مسئله خارج از توان و كارويژههاي اين دانش است. افزون بر آن روانشناسي در اين باره نظر به دين خاصي ندارند؛ و چه بسا در برخورد با پارهاي از اديان كاركردهاي منفياي نيز براي دين مطرح كنند. مسلماً هر اندازه ديني از حقانيت بيشتري برخوردار باشد كاركردهاي مثبتتري داشته و فاصله بيشتري با تأثيرات منفي دارد؛ لاجرم ميتوان بهترين كاركرد از بهترين دين انتظار داشت. آنچه اين دانش پي ميگيرد و در صلاحيت آن است ثمرات و كاركردهاي رواني دين فارغ از حقانيت و ارزش صدق آن است. چه بسا پارهاي از كاركردهاي روانشناختي دين و دينورزي عبارتند از:
1ـ معنا بخشيدن به حيات
از مهمترين كاركردهاي اساسي دين، تبيين معناي زندگي است. هر انساني از خود ميپرسد كه زندگي براي چيست؟ درد و رنج و مرگ و ميرها چه معنا دارد؟ و در مجموع آيا جهان ارزش زيستن دارد يا نه؟ يافتن پاسخي صحيح در برابر اين پرسشها زندگيساز است و ناكامي در برابر آن زندگي سوز. دين با تبيين جاودانگي، حكمت و هدفمندي هستي و جهتگيري رو به خير و كمال و تعالي آن، در پرتو تدبير خداوند حكيم و رحمان و رحيم، خرد پذيرترين و دلپسندترين معنا از حيات انسان و جهان را به دست ميدهد.
«كارل يوستاويونگ» در اهميت اين مسئله مينويسد: «در ميان همه بيماراني كه در نيمه دوم حياتم با آنها مواجه بودهام، يكي هم نبوده كه مشكلش در آخرين وهله، چيزي جز مشكل يافتن يك نگرش نسبت به حيات باشد. با اطمينان ميتوان گفت كه همه آنان از آن رو احساس بيماري ميكردهاند كه چيزي را كه اديان زنده هر عصر، به پيروان خود، عرضه ميدارند، از دست دادهاند و هيچ يك از آنان قبل از يافتن بينش ديني خود، شفاي واقعي نيافته است.»
«ويكتور فرانكل» نيز قدرت دين را عقيده به «اَبَر معني» ميداند، يعني دين بهترين معني براي زندگي كردن است.
برخي از جامعهشناسان نيز برآنند كه گوهر دين واكنش در برابر تهديد به بيمعنايي در زندگي بشر و تلاش در جهت نگريستن به جهان به مثابه حقيقتي معنادار است.
پارهاي از بروندادهاي روانشناختي تفسير ديني حيات عبارت است از:
1. احساس خوشبيني و رضايت
2. مطبوع سازي زندگي در مجموعه هستي
3. ايجاد اميدواري
4. مسئوليت پذيري
5. نشاط و حركت
آموزههاي ديني نگرش فرد به نظام هستي و قوانين آن را خوشبينانه ميسازد.
از نظر استاد مطهري فرد با ايمان در كشف هستي همچون شهروند كشوري است كه قوانين و تشكيلات و نظامات آن را صحيح و عادلانه ميداند و به حسن نيت كارگزاران آن ايمان دارد. لاجرم: اولاً، زندگي براي او مطبوع و دلپذير ميشود. ثانياً زمينههاي ترقي و تعالي را براي خود و ديگران فراهم ميبيند و روح «اميدواري» در او پديد ميآيد. ثالثاً، اگر چيزي موجب عقبماندگي او شود آن را جز از ناحيه كمكاري و بيتجربگي و مسئوليتگريزي خود و امثال خود نميداند.
او همچنين پارهاي از رنجها و دشواريها را زمينه ترقي و تكامل خود ميداند. اين انديشه به طور طبيعي شخص را به غيرت ميآورد و با «خوشبيني» و «اميدواري» به حركت و جنبش در جهت اصلاح خود واميدارد و از دشواريها استقبال ميكند.
در مقابل، فرد بيايمان مانند شهروندي است كه قوانين، تشكيلات و كارگزاران كشورش را فاسد ميداند و از قبول آنها هم چارهاي ندارد. درون چنين فردي انباشته از عقدهها و كينههاست. او هرگز به فكر اصلاح خود نميافتد، از جهان لذت نميبرد و هستي براي او زنداني هولناك است كه يا بايد از چنگ آن بگريزد و يا با رنج و سختي آن را تحمل كند.
با توجه به آنچه گذشت ميتوان تأثيرات معناي ديني حيات بر روان و كنش فرد را به شرح ذيل برشمرد:
خوش بيني، مطبوعسازي زندگي، اميدواري، مسئوليت پذيري و جنبش و حركت اصلاحي.
2ـ بهداشت، سلامت و آرامش روان
يكي از نيازهاي مهم انسان، سلامت و آرامش روان است. در دنياي كنوني عليرغم پيشرفتهاي خيرهكننده علمي و تكنولوژيكي بشر روز به روز اضطراب، دلهره، افسردگي و ناآرامي بيش از پيش بر انسان چيره شده و حاجت به آرامش روحي و رواني بيشتر احساس ميشود. نقش دين در سلامت و آرامش روان از جهات مختلفي حايز اهميت است. در اين باره تحقيقات انجام شده توسط روانشناسان قابل توجه است:
الف. دينداري و تحمل فشارهاي رواني
تحقيقات انجام شده نشان ميدهد انگارههاي ديني نقش مؤثري در تسكين دردهاي روحي، كاهش اضطراب و تحمل فشارهاي رواني دارند و افراد مذهبي از ناراحتي رواني بسيار كمتري رنج ميبرند.
ب. دينداري و افسردگي
بر اساس تحقيقات، بين دين و افسردگي، استرس و اضطراب نسبت معكوس وجود دارد. اين مسئله در عصر حاضر مورد توجه بسياري از روانشناسان و انديشمندان است.
«ويلر» بر آن است كه فرد مذهبي از طريق اعتقادات ديني بر مشكلات چيره ميشود و از طريق اعمال مذهبي و شركت در مراسم ديني به شبكه وسيع حمايتهاي اجتماعي متصل ميشود. «ميدور» نيز اظهار ميدارد كه وابستگي ديني چون بديل ديگر متغيرهاي مؤثر بر سلامت روان مانند وضعيت اقتصادي و حمايت اجتماعي عمل ميكند و منجر به كاهش شيوع افسردگي ميشود.
ج. ديندارى و بزهكارى
بررسىها گواه بر آن است كه بين ديندارى و بزهكارى و جرم و جنايت رابطه منفى وجود دارد و رفتارهاى مذهبى مىتواند بين آنها تمايز افكند.
د. ديندارى و كاهش مصرف الكل و مواد مخدر
براساس تحقيقات انجام شده توسط «ادلف» ، «اسمارت» ، «اوتار» و «ديويدز» افراد مذهبى از مواد مخدر استفاده نمىكنند و يا بسيار كم مصرف مىكنند. از نظر «لوچ» و «هيوز» به ويژه در ميان عناصر مذهبى اصولگرايان كمتر از همه به مواد مخدر گرايش دارند و هر اندازه ايمان دينى فرد قوىتر باشد احتمال استفاده از مواد مخدر و الكل در او كمتر يا مساوى با صفر است.
هـ . ديندارى و كاهش خودكشى
مسأله خودكشى يكى از بحرانهاى جدى در تمدن كنونى بشر است. روزنامه اطلاعات مورخه 17/9/47، صفحه «عبور از پنج قاره» مىنويسد: «سازمان بهداشت جهانى اخيراً آمار جالبى درباره خودكشى در كشورهاى مختلف جهان انتشار داده است. به موجب اين آمار در هشت كشور صنعتى جهان خودكشى در بين افراد 15 تا 44 ساله سومين علت مرگ و مير در اين كشورها را تشكيل مىدهد. اين كشورها عبارتند از: آلمان غربى، اتريش، كانادا، فنلاند، دانمارك، مجارستان، سوئد و سوئيس.
كارشناسان سازمان جهانى بهداشت كه اين آمار را پس از ده سال مطالعه كردهاند همچنين اعلام كردهاند كه خودكشى در كشورهاى در حال توسعه نيز به طور وحشتناك رو به افزايش است. در اين كشورها حتى جوانان كمتر از 15 سال نيز دست به خودكشى مىزنند.
آمارى كه از طرف كارشناسان مزبور تهيه شده، نشان مىدهد كه به طور كلى طبقات تحصيلكرده و روشنفكر بيش از طبقه كارگر اقدام به خودكشى مىكنند. مثلاً در انگلستان عده زيادى از پزشكان در سالهاى اخير خودكشى كردهاند. تنها در آلمان غربى همه ساله دوازده هزار نفر خودكشى مىكنند و شصت هزار نفر ديگر به نحوى در صدد خودكشى بر مىآيند. مهمترين علت خودكشى آلمانىها بيمارى عصبى است. در حال حاضر در آلمان غربى بيش از يك ميليون نفر از فشار عصبى رنج مىبرند و ممكن است هر آن دست به خودكشى بزنند.
در مقابل، تحقيقات نشان مىدهد خودكشى در كسانى كه در مراسم دينى شركت مىكنند نسبتى بسيار كمتر از ديگران دارد. كامستاك و پاتريچ در يك بررسى نشان دادند احتمال خودكشى در افرادى كه به عبادتگاهها نمىروند چهار برابر بيش از شركتكنندگان در محافل دينى است. همه پژوهشها نشان مىدهد يكى از علل مهم خودسوزى ضعيف بودن اعتقادات مذهبى بوده است.»
يك بررسى كه در كشور اردن توسط «داراكه»(1992) انجام شده است نشان مىدهد تعداد خودكشى در ماه رمضان در مقايسه با ماههاى ديگر سال كاهش قابل توجهى را نشان مىدهد.
و. ديندارى، رضايت از ازدواج و كاهش طلاق
مسأله ناپايدارى خانواده و گسست آن يكى از بحرانهاى بزرگ دنياى متمدن كنونى و در پى آورنده نتايج ويرانگر روانى و اجتماعى است. براساس مطالعات انجام شده، مذهب مهمترين عامل پاىبندى به خانواده، رضايت از ازدواج و كاهش طلاق است و اين مسأله عامل مهمى در بهداشت روانى خانوادهها به شمار مىرود. تحقيقات نشان داده است مردانى كه همسرانشان را طلاق داده و يا از آنها جدا شدهاند ده برابر بيش از ديگران در معرض ابتلا به بيمارىهاى روانى هستند.
3. سازگارسازى جهان درون و برون؛ كاهش رنج ها
بهره ديگرى كه از تفسير دينى حيات بر مىخيزد «ايجاد سازگارى بين جهان درون و برون» و در نتيجه كاهش رنجها و ناراحتىهاست.
بدون شك در مواردى بين خواستهها و تمايلات انسان و آنچه در جهان خارج وجود دارد تفاوتهايى مشاهده مىشود. گاه اين تفاوتها به گونهاى است كه شرايط خارجى براى انسان رنجآفرين و ملالانگيز است. اين تفاوتها مىتواند به گونههاى مختلف باشد مثل: 1. تفاوت بين خواستههاى ما و نظام تكوين، مانند شرور و آفاتى چون مرگ و مير، سيل، زلزله، نقص عضو، بيمارى و... 2. بين تمايلات ما و واقعيات اجتماعى، مثل حاكميت نظام استبدادى و...
از طرف ديگر در مواردى واقعيات خارجى به سهولت و در شرايطى كه ما در آن قرار داريم تغييرپذير است؛ در چنين وضعيتى انسانها به طور معمول در جهت تغيير جهان خارج به سود تمايلات خود مىكوشند؛ اما گاه جهان خارج اصلاً تغييرپذير نيست، يا در شرايط مورد نظر شخص دگرگون نمىشود؛ و يا تغيير آن مستلزم هزينههايى تحملناپذير و نامعقول است. در اين موارد بهترين راه سازگارسازى درون با خارج است و دين نيرومندترين عامل آشتىدهنده اين دو جهان است. دين با تفسيرى كه از جهان و ناملايمات و رنجهاى آدمى در آن مىدهد، نه تنها ناسازگارى آن دو را از ميان بر مىدارد؛ بلكه با دادن نقش عبادى به تحمل دشوارىها و اينكه بزرگترين اولياى الهى چشنده تلخترين رنجهايند شيرينترين رابطه را بين آن دو ايجاد مىكند؛ به طورى كه انسان مؤمن مىگويد: «زير شمشير غمش رقص كنان بايد رفت»، از همين رو «اليسون» بهترين راه مقابله با مشكلات تغييرناپذير را مقابله مذهبى مىداند.
اينكه حضرت اباعبدالله الحسين (ع) در سرزمين سوزان كربلا و ديدن آن همه رنج و مصيبت و زخمهاى بسيار بر جان و توان خويش فرمود: «رضا الله رضانا اهل البيت» و زينب كبرى(س) پس از تحمل آن همه دشوارى طاقت فرسا مىفرمايد: «ما رأيت الّا جميلا» عالىترين نمايش شكوه ايمان در سازگارى جهان درون و برون و شيرين نمودن رنج و سختى در جهت مقاصد و اهداف بلند الهى و انسانى است. بدين ترتيب نه تنها رنج انسان كاهش مىيابد، بلكه در مواردى شيرين و دلپذير مىشود و اين جز در سايه دين و ايمان دينى امكانپذير نيست.
4. هدفبخشى و ايدهآلپرورى
يكى از مهمترين كاركردهاى دين ارائه ايدهآل و آرمان مطلوب است. ايدهآل اصل يا موضوعى است كه مورد گرايش انسان قرار گيرد و هدف تلاشها و كوششهاى او باشد. ايدهآل موجب شكلگيرى نوع انتخاب آدمى است. شخص به طور آگاهانه يا ناخودآگاه همه پديدهها را با آن مىسنجد و ارزشداورى مىكند. ايدهآل از مختصات زندگى بشرى و از عناصر اساسى آن است. انسان زمانى مىتواند از يك زندگى حقيقى برخوردار باشد كه آگاهانه براى خود ايدهآل و آرمان انتخاب كند. انسانها در طول تاريخ ايده آلهايى چون رفاه، ثروت، شهرت، مقام، عشق، زيبايى، دانش و... انتخاب كردهاند ليكن بهترين ايدهآل آن است كه داراى شرايط زير باشد:
1. منطقى باشد.
2. قابل وصول باشد.
3. تمايلات سودجويانه و خودخواهانه و «من طبيعى» آدمى را كنترل كند.
4. در انسان چنان كششى ايجاد كند كه از درون به سوى هدف اعلاى حيات حركت كند.
چنين آرمانى تنها از دين حق و معناى دينى حيات بر مىخيزد.
«ميلر بروز» از قول «اينشتين» مىگويد: «علم، ما را از آنچه هست آگاه مىكند و دين (وحى) است كه ما را به آنچه كه سزاوار است كه باشد مطلع مىكند».
5. پاسخ به احساس تنهايى
يكى از رنجهاى بشر كه در جهان صنعتى و پيدايش كلانشهرها به شدت رو به افزايش است، مسأله احساس تنهايى است. منظور از احساس تنهايى در اينجا تنهايى فيزيكى يعنى جدايى از ديگران نيست؛ بلكه گونههاى ديگرى هم چون ناتوانى ديگران در پاسخدهى به برخى از نيازهاى انسان، عدم درك ديگران از شخص و يا سرگرمى ديگران به كار خود و جستجوى منافع خويش و عدم توجه عميق، جدى، خيرخواهانه و ديگرخواهانه در جهت تأمين خواستهها و نيازهاى شخص است.
به عبارت ديگر، انسان در اين دنيا خود را در ميان انبوه مردمانى مىيابد كه همواره در بند خودخواهىهاى خويشند و حتى اگر اعمالى به ظاهر نيك و مفيد به حال ديگرى انجام مىدهند عمدتاً آميخته به انواع درخواستها، گرايشها و خودخواهىهاى ظاهر و پنهان است و كسى صد در صد به خاطر «من» كارى براى «من» انجام نمىدهد. اما در نگرش دينى، انسان هيچگاه تنها نيست.
6. تقويت قدرت كنترل غرايز
از جمله خطراتى كه همواره جامعه بشرى را مورد تهديد قرار داده و در عصر قدرت و تكنولوژى خطراتى صد افزون براى بشريت به بار آورده لجام گسيختگى غرايز، خودخواهىها و تمايلات سركش نفسانى است. اين پديدة شوم نه تنها از جانب علم و دانش و فلسفههاى بشرى مهارشدنى نيست، بلكه اربابان قدرت و دانش را نيز به اسارت خود درآورده و علم و تكنولوژى را نيز در اين جهت، استخدام كرده است.
آن عامل نيرومندى كه انسان را از اسارت هواهاى نفسانى آزاد ساخته و قدرت رويارويى با طغيانهاى زندگىسوز نفس اماره را مىبخشد، ايمان استوار دينى است.
«داستايوفسكى» مىگويد: «اگر خدا (دين) نباشد همه چيز مباح است». يعنى غير از خداباورى و ايمان مذهبى هيچ عامل ديگرى توان بازدارندگى از اعمال ضداخلاقى، بيمارى بىعدالتى، تجاوز و فساد و تباهى و رام كردن نفس اماره و سركش آدمى را ندارد.
7. ديگر كاركردها
افزون بر آنچه گذشت كاركردهاى روانشناختى، فراروانشناختى، روان تنى و جسمانى ديگرى براى دين ذكر شده كه به ذكر عناوين آنها بسنده نموده و خواننده عزيز را به مطالعه و جستجوى بيشتر در اين زمينه فرا مىخوانيم:
1. بهداشت و سلامت جسمانى، طول عمر، پايدارى در فعاليتهاى فيزيكى، تقويت سيستم ايمنى و دفاعى بدن، تسريع در بهبودى و كوتاه كردن دوران درمان.
2. ايجاد خضوع، تعبد و تسليم در جهانى آكنده از سرگردانى و تعارضات فكرى.
3. عشق و محبت، پاسخ به غرايز فرامادى بشر و ايجاد لذتهاى فراجسمانى، تصفيه غمها و جذب شادىها.
4. كاهش اضطراب، ترسها و وحشتها؛ به ويژه ترس از مرگ.
5. افزايش قدرت كنترل و مديريت ذهن (سايكو سيبرنيتك) و تصويرسازى ذهنى.
6. هويتبخشى، انسجام و تعادل شخصيت ، رهايش از آشفتگى و هماهنگسازى افكار و احساسات.
7. شجاعتآفرينى و افزايش قدرت پايدارى در برابر دشمنان و زورمندان.
8. بهداشت و سلامت روح و حقيقت برين وجود آدمى.
9. ايجاد وقار و سنگينى و دورى از جلفى و سبكى.
10. كاهش و كنترل عمليات جنسى.
جمعبندى اين نوشتار را با سخنى از «ميلتون يينگر» به پايان مىبريم. او در مقاله «دين و نيازهاى فرد» مىنويسد: «در پزشكى روان تنى وقتى نكات زير را ملاحظه كنيم، ارزش دين آشكار مىشود:
1. دين، انسان را به يك فلسفه حيات مسلح مىكند و به عقل وى روشنگرى لازم را مىبخشد. دين براى يك فرد نقشى را ايفا مىكند كه قطبنما براى يك كشتى و در درياى زندگى جهت و راهنمايى در اختيار او مىنهد.
2. دين بر اراده انسان تأكيد مىنهد، آن را تقويت و فرد را كمك مىكند تا به فرمانهاى عقل گردن نهد.
3. دين نيازهاى اساسى روح، به ويژه نياز به عشق و جاودانگى را، تحقق مىبخشد.»
پينوشتها:
ـ تا نِه گي دو كه نه تن، حس مذهبي يا بعد چهارم روح انساني، ترجمه مهندس بياتي، ص14.
ـ آلكسيس كارل، نيايش، ترجمه دكتر علي شريعتي، ص55، تهران، تشيع.
ـ شهيد مطهري، يادداشتها، ج 4، ص 151.
ـ همان.
ـ دكتر صفدر صانعي، آرامش رواني و مذهب، ص8، قم، پيام اسلام، چاپ ششم، 1350.
ـ همان، ص6.
ـ فريد وجدي، دايرة المعارف، به نقل از: شهيد مطهري، يادداشتها، ج 4، تهران، قم، صدرا.
ـ روم/ 10.
ـ جهت آگاهي بيشتر بنگريد: حميدرضا شاكرين؛ دين شناسي(پرسشها و پاسخهاي دانشجويي) قم ، معارف.
ـ اين مسئله اساساً مقولهاي معرفتي است، از اين رو در بحث از كاركردهاي معرفتي دين تحت عنوان «پاسخ به پرسشهاي بنيادين» بررسي شد، ليكن به لحاظ كاركردهاي مهم روانشناختي آن در اينجا نيز به آن اشاره ميشود.
ـ karl gustave jung, See: Modern Man in searh of Asoul p.284. Also: His Philosophy of Religion.
ـ پيتر آلستون، ملتون يينگر، محمد لگنهاوزن، دين و چشماندازهاي نو، ترجمه غلامحسين توكلي، ص 163، انتشارات دفتر تبليغات اسلامي قم، بوستان كتاب قم، 1376.
ـVictor Frunkle.
ـ Superlogo.
ـ جهت آگاهي بيشتر بنگريد: مجموعه مقالات اولين همايش نقش دين در بهداشت روان، ص 164ـ 167.
ـ ملكم هميلتون، جامعه شناسي دين، ترجمه محسن ثلاثي، ص 179.
ـ خوش بيني داراي گونههاي مختلف مثبت و منفي است. آنچه در اينجا مورد نظر است خوشبيني حقيقت و سازنده است.
ـ اسلام و بهداشت روان، ج 2، ص 245.
ـ جهت آگاهي بيشتر بنگريد:
الف. دكتر احمدعلي نور بالا، شواهد پژوهشي در رابطه بين وابستگي مذهبي و افسردگي (مقاله) اسلام و بهداشت روان، مجموعه مقالات، ج 1، ص 17-20.
ب. دكتر قربانعلي اسداللهي، رابطه اعتقادات مذهبي در درمان بيماريهاي افسردگي مقاله (نقش دين در بهداشت روان) مجموعه مقالات ص 41-47.
نيز بنگريد: اسلام و بهداشت روان مجموعه مقالات( ج 2، ص 23، قم، معارف، چاپ اول، 1382.
ـ شهيد مطهرى، يادداشتها، ج 3، ص 389، قم و تهران: صدرا، چاپ سوم، 1382.
نيز بنگريد: اسلام و بهداشت روان، ج 1، ص 237-243.
ـ دكتر محمد قهرمانى و...، بررسى تأثير روزهدارى بر وضعيت سلامت روانى (مقاله) نقش دين در بهداشت روان، ج1، ص 244، قم، معارف، چاپ اول، 1382.
بنگريد:الف. دكتر باقر غبارى بناب، مطالعاتى در قلمرو مشترك دين و روانشناسى (مقاله)، ص 100، حوزه و دانشگاه (فصلنامه)، شماره 29، زمستان 80.
ب. دكتر محمد قهرمانى، و... بررسى تأثير روزه دارى بر وضعيت سلامت روانى (مقاله)، دين و بهداشت روان، ج 1، ص 244، قم، معارف، چاپ اول، 1382.
ـ بنگريد: دكتر على نقى فقيهى، بهداشت و سلامت روان در آيينه علم و دين، ص 85، قم، حيات سبز، 1384، چاپ اول.
ـ جهت آگاهى بيشتر در اين زمينه بنگريد: دكتر عبدالله نصرى، فلسفه آفرينش، ص 49 - 73، قم، معارف، چاپ اول، 1382.
ـ الثقافة الاسلامية، ق: شهيد مطهرى، يادداشتها، ج 4، ص 188، تهران: صدرا، دوم، 1382.
ـ بنگريد: جوادى آملى، انتظار بشر از دين، ص 46 - 47، قم، اسراء، چاپ اول، 1380.
ـ مطهرى، تعليم و تربيت در اسلام، تهران و قم: صدرا، 1368.
ـ بنگريد: الف. همو، حكمتها و اندرزها، ص 3. ب. همو، امدادها و غيبى در زندگى بشر، ص 86.
بنگريد: الف. اسلام و بهداشت روان، مجموعه مقالات اولين همايش بين المللى «نقش دين دربهداشت روان»، ج 1، ص 28 و 187 - 153، قم، معارف، چاپ اول، 1382. ب. همان، ج 2، ص 27. ج. پت كورى، بازگشت به دعا در آستانه هزاره سوم، ترجمه عزيزالله صوفى سياوش.
ـ بنگريد: الف. ويليام جيمز، دين و روان، ترجمه مهدى قائنى و... ب. شهيد مطهرى، يادداشتها، ج 4، ص 196، قم و تهران، صدرا، چاپ دوم، 1382.
ـ بنگريد: الف. همان، ص 158 و 159. ب. همان، ج 7، ص 15-19. ج. همو، امدادهاى غيبى در زندگى بشر، ص 39، قم: صدرا، چاپ هفتم، 1374.
ـ مجموعه مقالات اولين همايش دين در بهداشت روان، ص 167، قم، نويد اسلام، چاپ اول، 1377.
ـ همان.
ـ بنگريد: شهيد مطهرى، يادداشتها، ج 4، ص 122.
بنگريد: مجموعه مقالات اولين همايش نقش دين در بهداشت روان، ص 165، قم، نويد اسلام، چاپ اول، 1377.
ـ شهيد مطهرى، حكمتها و اندرزها، ص 47.
ـ همو، يادداشتها، ج 4، ص 123 و 158-159.
ـ همان، ص 154.
ـ بنگريد: الف. ويليام جيمز، دين و ران، ترجمه مهدى قائنى. ب. شهيد مطهرى، همان، ص 169.
ـ مجموعه مقالات اولين همايش نقش دين در بهداشت روان، ص 167
آلستون، م. يينگر، م. لگنهاوزن، دين و چشماندازهاى نو، ترجمه غلامحسين توكلى، ص 162.
افزون بر آنچه گذشت عالمان ديني به دلايل مختلف عقلي لزوم بعثت و امامت را اثبات مي کنند و سپس با دلايل ديگري که بعضي از آنها نقلي است به اثبات نبوت و يا امامت خاصه يعني مصداق پيامبر و امام مي پردازند . جهت آگاهي بيشتر در اين زمينه به کتابهاي اعتقادي رجوع کنيد
صاحب محتوی:
پرسمان دانشجویی
زبان :
فارسی
منبع اصلی :
http://www.maaref.porsemani.ir//node/4201
جنس منبع:
متن
پایگاه :
پایگاه پرسش و پاسخ های معارف سایت پرسمان
نوع منبع :
پرسش و پاسخ , کتابخانه عمومی
مخاطب :
بزرگسال
خروجی ها :
Mods
Doblin core
Marc xml
MarcIran xml
مشخصات کامل فراداده
مشخصات کامل اثر
منابع مرتبط :
ثبت نظر
ارسال
×
درخواست مدرک
کاربر گرامی : برای در خواست مدرک ابتدا باید وارد سایت شوید
چنانچه قبلا عضو سایت شدهاید
ورود به سایت
در غیر اینصورت
عضویت در سایت
را انتخاب نمایید
ورود به سایت
عضویت در سایت