منجی خانم« ما یک جسم هستیم، ما جهانی هستیم، ما زندگی متعالی هستیم». اینها دقیقاً کلمات منجی آخرالزمان است که پس از 21دسامبر 2012 در آمریکا ظهور کرده است و سخنان بدیع او روزهاست که مرا به تفکر وادار نموده.
جای بسی شگفتی است که حساب و کتاب تمام ادیان و مذاهب، گویا درست از کار در نیامده و این منجی آخرالزمان پیرزنی 80 ساله می باشد که اتفاقاً روز تولدش هم همین 21 دسامبر است.
القصه این خانم کسی نیست جز «باربارا مارکس هابرد» که داستان زندگی و تلاشهایش برای آنکه بتواند بدین مقام شامخ دست یابد توسط «والش» به نگارش در آمده است.
اما آنچه از زندگی این منجی باید برای ما نسوان محل انگشت به دندان گزیدن باشد این است که این خانم تازه در 50 سالگی فهمیده که متولد شده است. یعنی به زندگیِ کرم ابریشمی خود پایان داده و مثل یک پروانه خانم از پیله اش بیرون آمده تا در آینده بتواند جهان و جهانیان را هدایت فرموده، ایشان را نجات دهد!!!!
باربارا که همین طوری نعوذ و بالله از خودش حرف در نیاورده. نه! این بنده خدا یک روز نشسته، نه ببخشید خوابیده روی یک کاناپه توی اتاق آرامش در کالیفرنیا و مدیتیشن کرده (یعنی تمرکز گرفته) و بعد پریده یک قلم و کاغذ برداشته، دو ساعت آنچه به او الهام شده را نوشته تا یادش نرود چه کارهای مهمی را باید برای آدمهای روی کره زمین انجام دهد!
لابد می پرسید جبرئیل به او نازل شد؟ در جواب باید بگویم نه دوست من، در قرن بیست و یکم دیگر آنطورها که شما فکر می کنید به شیوۀ سنتی که به انسان الهام نمی شود. باربارا در یادداشتهای خود نوشته این منبعِ الهام « یک میدان مرتعش نور بود که سُکر آور، شادی بخش و فراتر از مرزهای جسمانیت بود و در عین حال به نوعی متصل به خودِ اصلی من بود... تداومِ خودِ خودم در فرکانسی متفاوت».
اگر شما متوجه شدی این منجی خانم چه گفته من هم فهمیدم!
حالا باید کنکاش کرد و بدین معنا پی برد که این باربارا خانم در طی این الهام و کشف و شهود غیبی از برای چه برگزیده شده است؟ آیا آمده برود حق دجال را کف دستش بگذارد؟! یا منتظر خروج سفیانی است تا با لشکرش به او یورش برده و دمار از روزگارش در آورد؟!
نه خیر این قصه ها نیست! گویا عوامل پشت پرده تصمیم گرفته اند دیگر از آن فضای هالیوودی آخرالزمان بیرون بیایند و دست مایه های خیر و شر که روی هم حوادث آخرالزمانی را رقم می زدنند به کناری نهند و این بار برای رسیدن به اهداف خود به
« ابداع زندگی» دست زنند. این صحنه گردانها با کمک این مادربزرگ 80 ساله که او را «مادر اختراع» نامیده اند، قصد دارند حکایت جدیدی از حوادث آخرالزمان و ظهور منجی را به نمایش گذارند و بشریت را به قول خودشان با یک جهش به سوی «تکامل آگاهانه» و تولدی دوباره سوق دهند.
حالا اینکه اختراع این مادر جان منجی چیست یا چه بوده است الله اعلم. من همین قدر دستگیرم شده که ایشان روز بعد از 21 دسامبر 2012 را «روز نخست» نامیده و سه روز هم با اعضای انجمنش جشن و سرور و پایکوبی داشته تا خود را به عنوان کسی که بشریت را وارد مرحلۀ جدیدی از زندگانی کرده است معرفی نماید و البته بسیار فرو تنانه فرموده «من فقط یک کاتالیزور هستم»....
خوب نسوان عزیز تولد همگیتان مبارک!!!
نه آن طور تولد که!!!
این مدل تولد جدید است یعنی من، تو، ما، شما و ایشان، باید به این درک برسیم که « بشریت به یک ظهور جهانی رسیده، دچار یک جهش شده و دارد در خلق دنیاهای نو مشارکت می کند»!
متوجه نشدید؟
پیام این منجی آخرالزمان سخت است؟
چه بگویم. برای همین است که حقیر دو هفته ای است دارم سعی می کنم سر از گفتار این مادر بزرگ منجی در آورم. اگر پیشرفتی حاصل شد، در روزهای آتی شما را نیز در جریان قرار می دهم.
منبع:
وبلاگ شخصی مربوط به
http://bartiba.blogfa.com/post/7توضیح:
با لحاظ نکات مفیدی که در این دل نوشته آمده است، در سایت ما انعکاس یافته است. مدیر پایگاه عرفان های نوظهور