سای بابا معنویت مخملین | کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کانال ارتباطی از طریق پست الکترونیک :
support@alefbalib.com
نام :
*
*
نام خانوادگی :
*
*
پست الکترونیک :
*
*
*
تلفن :
دورنگار :
آدرس :
بخش :
مدیریت کتابخانه
روابط عمومی
پشتیبانی و فنی
نظرات و پیشنهادات /شکایات
پیغام :
*
*
حروف تصویر :
*
*
ارسال
انصراف
از :
{0}
پست الکترونیک :
{1}
تلفن :
{2}
دورنگار :
{3}
Aaddress :
{4}
متن :
{5}
فارسی |
العربیه |
English
ورود
ثبت نام
در تلگرام به ما بپیوندید
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ...
همه موارد
عنوان
موضوع
پدید آور
جستجو در متن
: جستجو در الفبا
در گوگل
...جستجوی هوشمند
صفحه اصلی کتابخانه
پورتال جامع الفبا
مرور منابع
مرور الفبایی منابع
مرور کل منابع
مرور نوع منبع
آثار پر استناد
متون مرجع
مرور موضوعی
مرور نمودار درختی موضوعات
فهرست گزیده موضوعات
کلام اسلامی
امامت
توحید
نبوت
اسماء الهی
انسان شناسی
علم کلام
جبر و اختیار
خداشناسی
عدل الهی
فرق کلامی
معاد
علم نفس
وحی
براهین خدا شناسی
حیات اخروی
صفات الهی
معجزات
مسائل جدید کلامی
عقل و دین
زبان دین
عقل و ایمان
برهان تجربه دینی
علم و دین
تعلیم آموزه های دینی
معرفت شناسی
کثرت گرایی دینی
شرور(مسأله شر)
سایر موضوعات
اخلاق اسلامی
اخلاق دینی
تاریخ اسلام
تعلیم و تربیت
تفسیر قرآن
حدیث
دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات
سیره ائمه اطهار علیهم السلام
شیعه-شناسی
عرفان
فلسفه اسلامی
مرور اشخاص
مرور پدیدآورندگان
مرور اعلام
مرور آثار مرتبط با شخصیت ها
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی
مرور مجلات
مرور الفبایی مجلات
مرور کل مجلات
مرور وضعیت انتشار
مرور درجه علمی
مرور زبان اصلی
مرور محل نشر
مرور دوره انتشار
گالری
عکس
فیلم
صوت
متن
چندرسانه ای
جستجو
جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در سایر پایگاهها
جستجو در کتابخانه دیجیتالی تبیان
جستجو در کتابخانه دیجیتالی قائمیه
جستجو در کنسرسیوم محتوای ملی
کتابخانه مجازی ادبیات
کتابخانه مجازی حکمت عرفانی
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
کتابخانه تخصصی ادبیات
کتابخانه الکترونیکی شیعه
علم نت
کتابخانه شخصی
مدیریت علاقه مندیها
ارسال اثر
دانشنامه
راهنما
راهنما
سای بابا معنویت مخملین
کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
فارسی
کتاب الکترونیکی
میانگین امتیازات:
امتیاز شما :
تعداد امتیازات :
0
سای بابا معنویت مخملین
ویرایش اثر
کلید واژه اصلی :
سای بابا
پاسخ تفصیلی:
سای بابا معنویت مخملین
مقدمه
معنویت¬های مخملین؛ چیستی و چرایی؟اندک زمانی پیش از این (سده نوزده) دستگاه جزم¬انديش و دنياطلب كليسای مسیحیت، با تكيه بر گزارههاي تحريفشدة کتاب مقدس، به اصول اديان توحيدي پشت پا زد و دين و معنویت را دكاني براي خريد و فروش بهشت و جهنم قرار داد؛ چه اینکه ناچار بود هزينۀ ساخت قصرهايي به نام كليسا و تجملات دستگاه عظيم خود را از مردمان و پیروان تأمين كند. در کنار این فاجعه، «انگيزاسيون» و برپايي دادگاههاي تفتيش عقايد و خشونتورزي، و ترويج فرهنگ تكفير نیز چهره ای نفرت انگیز از دين و معنویت به نمايش گذارد.تحقير كرامت و شرافت انساني از سوي ارباب كليسا، آن چنان مشروعيت يافتكه احياي انسانيتِ انسان، محتاج به نهضتي همه¬جانبه مينمود، اين نهضت كه بعدها «اومانيزم» (انسانگرايي) نام گرفت، با پشت كردن به دين رسمي مغربزمين و وانهادن معنویت، نه تنها گوهر وجود آدمي را به او باز نگردانید، كه او را راهي مقصدي ورای مقصود ساخت.(ر.ك. ظريفيان يگانه، 1386ش، ص34) بعد از آن، بشرِ از دین گریخته، از پسِ سرگردانیِ چند دهه¬ای در کویر الحاد، بی¬دینی و نفس-پرستی، امروز باری دیگر به معنویت پناه آورده است. معنویت¬های نوین، عرفان¬های نوظهور و جنبشهاى نوپديد دينى، از جمله واژگانى هستند كه از این روی¬کَرد بشر به دین و معنویت خبر می¬دهند.نویسنده برای این جریان عنوان «معنویت¬های مخملین» را برگزیده، که در ادامه، فلسفه این وجه تسمیه را ذکر خواهیم نمود. رویکردِ دیگر بار بشر به دین و معنویت، پديده¬ای جديد، اما خطرناک و بحرانی عظیم در حیطه معنویت و دیانت است. فرقه¬های نوظهور که چونان علف هرز و قارچ گون، هر روزه در گوشه¬ای سر بُرون آورده، بشر را به سوی خود فرا می¬خوانند، غدّه¬های سرطانی¬ای هستند که در دل دیانت و معنویت جای خوش کرده و در حال گسترش¬اند.این پدیده، زاییدة سرخوردگی آدمی از عقلانیت و علم مدرن بود که با اثبات نادرستی فلسفه¬های معنویت¬ستیز و شکست نظام¬های سیاسی معنویت¬گریز به بلوغ خود نزدیک شد. رواج بیماری¬های روانی حاصل از فقدان آرامش فطری، بار دیگر گرایش به معنویتِ متکی بر عالم ماوراء الطبیعه را منجر شد. این گرایش که سوسوی آن در غرب نمایان گشته بود، با ورود انقلاب معنوی و دینی ایران اسلامی به عرصه هستی، شعله¬ورتر شد. ترس سردمداران غرب از بازگشت بشریتِ پست مدرن به دین و دین باور شدنشان، آنها را به فکر واداشت تا دیگر بار، طرحی نو دراندازند. به نظر می¬رسد میدان دادن به افرادی که نوعی گرایش به دین¬سازی و عرفان¬بازی داشتند جزو برنامه¬های دولت¬های استکباری، بویژه کارشناسان اجتماعی و امنیتی سازمانهای اطلاعاتی قرار گرفت. عدم برخورد محکم با این پدیده¬ها، در کنار برخوردهای حذفی و سرسختانه با گسترش ادیان الهی و آسمانی، مؤیدی بر این ادعا است. بررسی محتوای ادعاهای هستی¬شناسانه، انسان¬شناسانه و معرفت¬شناسانه این عرفان¬ها نشان می¬دهد که تمامی آنها از آبشخور واحدی -یعنی غرب-سر برآورده¬اند.برخی بر این باورند که عرفان¬های نوظهور و گسترش آنها به نوعی پدیده «فرادینی» محسوب می¬شود، تا بتوان بار دیگر عرصه جهانی را بر دین و دین¬باوران تنگ ساخت. این عرفان¬ها که هرگز نمی¬توانند در قواره یک دین ظاهر شوند با ادعاهایی فرادینی سعی در برکناری دین از زندگی بشر دارند.از طرف دیگر، با پيروزي انقلاب اسلامي ايران روند گسترش این معنویت¬های نوپدید و گرايش مسلمانان جهان و بويژه جوانان کشورمان به معنويت، شدت بيشتري يافت و اين عرفان¬هاي دروغين و نحله¬هاي منحرف، يک تهاجم فرهنگي نرم و پنهان را آغاز کردند. بخشي از اهدافي که آنها دنبال مي¬کنند، عبارت است از: نفي عقلانيت در جامعه؛ جايگزيني عرفان-هاي دروغين به جاي عرفان اسلامي؛ ترويج بيبند و باري و ترک شريعت؛ ترويج شديد فرقه¬گرايي و ايجاد مکتب¬ها و نحله¬هاي متعدد به منظور بر هم زدن امنيت سياسي و اجتماعي و اخلاقي جامعه.به همین جهت عنوان «معنویت¬ِ مخملین» برای این جریان انتخاب گردید، تا گویای این توطئه قدرت¬های پوشالین، علیه معنویت و دیانت حقیقی باشد.از جمله معنویت¬های کاذب و مخملینِ وارداتی از ناحیه شرق، «ساي بابا» می¬باشد. در این مقال نگاهي کوتاه، اما واقع-بينانه به حیات نامه، تاريخچه، مباني فکري و برخي اشكالات اين نحلة عرفان¬نما و پیامبر دروغین آن خواهیم افکند. در ادامه مقاله را در سه بخش پی می¬گیریم. در بخش اول به بیوگرافی «شیردی سای بابا» و «ساتیا سای بابا» خواهیم پرداخت. در بخش دوم به شمه¬¬ای از ساختار و آراء فرقه سای بابا اشاره خواهیم کرد. در بخش پایانی نیز به نقد این فرقه انحرافی پرداخته و به سوالاتی چند پیرامون این معنویت مخملین جواب خواهیم داد.• بخش اول: سای بابا دریک نگاه«سای بابا» عنوانی مشترک، بین دو پیامبر دروغین است. «سای بابا شیردی»، عارفی¬نمایی هندي است كه با وجود شباهت اسمي با ساتيا ساي بابا، داراي شخصيت مجزايي است. دوران كودكي ساي بابا شيردي براي مدت¬ها درهاله¬اي از رمز و راز پوشيده بود. در 28 سپتامبر1990 ساتيا ساي بابا قسمتي از زندگي دوران كودكي قديس شيردي را تشريح کرد. بر اساس اظهارات وی،سای بابا شيردي در 28 سپتامبر1835 در جنگلي نزديك دهكده پاتري در ايالت حيدرآباد هند در خانواده¬اي برهمن به نام «بهار دواجا گوترا» به دنيا آمد. اكثر اتفاقات زندگي ساي بابا شيردي در كتابی تحت عنوان «قدیس سای بابا شیردی» توسط «سایتا پال روهلا» منتشر شده است. این کتاب توسط حمید رضا جعفری به فارسی ترجمه و توسط انتشارات پیک ایران به چاپ رسیده است. همچنین توسط دوستداران وي، مطالبی به صورت پراكنده انتشار یافته است. ساي بابا شيردي يك معلم روحاني بود كه طرفداران تمام مذاهب هندو، از هر طبقه¬اي به او به ديده احترام مي نگريستند و از تعاليم و نصايح او بهره مي¬بردند. او با زباني ساده، جوهر پيام مذاهب را براي مردم بيان مي-کرد. او از زندگي گذشته و حال و آينده انسان¬ها باخبر بود، زبان برخي حيوانات را مي¬دانست و با تمام وجود به حل مشکلات و مصايب نيازمندان مي¬پرداخت و قدرت آن را داشت که بيماران را شفا دهد. (سایتا پال روهلا، 1377ش، ص26).سای بابا شیردی تعاليمش را از کتاب¬هاي مقدس هندوها و نيز اسلام مي¬گرفت و ضمن اين که به تناسخ و قانون کرمه وفادار بود، به اسلام هم احترام مي¬گذاشت. او در هند چندان هوادار و پيرو ندارد. او در 15 اکتبر 1918 از دنيا رفت. سای بابا شیردی آن کسی است که ساتیا سای بابا خود را تجسم و جانشین وی خواند.«سوامي ساتيا ساي بابا»، دومین شخصِ مشهور به سای بابا است. وی بنیانگذار فرقه سای بابا می¬باشد. ساتیا سای بابا در ۲۳ نوامبر ۱۹۲۶ در دهکدهای کوچک به نام «پوتاپارتی» به دنیا آمد.[1] پدر او «پداونکاپاراجو» ومادرش «ایشوارامبا» بودند. ساتیا، فرزند چهارم خانوادهای فقیر و مذهبی بود و بهجز او، خانواده راجو یک پسر و دو دختر دیگر نیز داشتند. سای بابا پس از مدتي وارد مدرسه شد و تحصيلات ابتدائي را در محل زندگي خود ادامه داد. او زندگي ساده¬اي داشت و مانند بچه¬هاي ديگر به بازي و كنجكاوي مشغول بود. او روزها را يكي پس از ديگري، صرف تحصيل و بازي در محل سكونت خود مي کرد؛ امّا به يكباره اساس زندگي معنوي وی متحول شد و سرنوشت او به گونه¬ای متفاوت از دیگران رقم ¬خورد. ساتیایِ نوجوان در آن زمان، وارد دوران جديدي از زندگي شخصي و مرحلة نویني از حيات روحاني خود شد. او تبليغات معنوي را از همان سنین ابتدائي به مرحله اجرا گذارد و در بيستم اكتبر 1940 در 14 سالگي، زندگي شخصي خويش را رها نموده، اعلام نمود که روح خداوند در جسم او حضور یافته است. او همچنین ادعا کرد برای هدایت انسانها بر روی زمین مبعوث شدهاست. (ر.ک.احمد حسین شریفی، 1387ش، ص73).او در عین حال خود را سای بابا نامید و ادعا کرد تجسم بعدی «شیردی سای بابا» عارف نمایِ پیش¬گفته هندی، است.سای بابا «پرداخته¬های ذهن خود» را حاکم بر همه ادیان و ناظر به همه آنها دانست. در عین حال مدعی شد اعتقاد به پیام او، با گرایش به ادیان رایج منافاتی ندارد! به همین دلیل ادعا ¬کرد روحانی هیچ یک از ادیان نیست و برای تبلیغ هیچ دینی نیز نیامده¬ است!سای بابا برای دعوت خود معبد بزرگی بنام «پراشانتی نیلایام» به معنای «آشیانه صلح» تاسیس کرد. در معبد او به مناسبت اعیاد همه ادیان مراسمات گوناگونی برگزار می¬شود.ساتیا سای بابا، به گفته خودش، در سن ۹۹ سالگی، خرقه تهی کرده و هشت سال بعد در جسم دیگری در شهر «میسور» دوباره ظهور خواهد کرد. نام این تجسم الهی «پرما سای بابا» و گسترش دهنده عشق و ادامه دهنده راه شیردی سای بابا و ساتیا سای بابا خواهد بود. ساتیا سای بابا در سخنان خود گفتهاست که بعد از پرما سای، جهان بار دیگر در صلح و آرامش غوطه خواهد خورد!امروزه بسياري براي ديدن او از کشورهاي مختلف به محل سکونت وی مي¬روند. ساتیا هنگام ملاقات با دوستداران خود، از ميان جمعيت مي¬گذرد و سپس خاکستري از سر انگشتان او بيرون مي¬آيد که فضا را معطر مي¬کند. گاهي از هوا به افراد جواهرات گران ¬قيمت مي¬دهد و باعث دگرگوني و معنويت و حرارت زياد شرکت کنندگان مي¬شود. وی در ايران پيرواني دارد که بدون مواجهه با هیچ عامل بازدارنده¬ای، در مراکز مختلف به ترويج انديشه¬هاي او مشغولند!تاکنون چندین کتاب درباره سای بابا و همچنین تعدادی از کتاب¬های نوشته شده توسط خودش، به زبان فارسی ترجمه شده است. از آن جمله می¬توان به کتب ذیل اشاره کرد:تعلیمات سای بابا (تعالیم معنوی6)، ترجمه رویا مصباحی مقدم؛ 2. زندگی من پیام من، ترجمه پروین بیات؛ 3. سخنان سای بابا (تعالیم معنوی4)؛ 4. افکار الهی برای 365 روز سال، ترجمه پروین بیات؛ 5. درخت ارزشها را آبیاری کنیم، ترجمه پروین بیات؛ 6. یوگای عاشقانه، ترجمه آزاده مصباحی؛ 7. عشق الهی را جلوه گر سازید، ترجمه پروین بیات.• بخش دوم: شمه¬ای از ساختار فرقه وآرای سای بابا1. پیروی از عرفان¬نماهای هندیساي بابا همانند ديگر عارفان هندي به اصول اعتقادي هندي کاملاً معتقد و پايبند است. او تناسخ[2] و قانون کرمه[3] را کاملاً پذيرفته است. همچنین او به کرات از ويشنو نام مي¬برد. ساي بابا در باب بهگود- گيتا مي¬گويد:بهاگاوادگيتا گنجينه¬اي از تعاليم معنوي با ارزش و ماندگار است. شاگردان بايد با تعمق و توجه دايم آن را تمرين کنند. (ساتیا سای بابا، 1383ش، ص137).ساي بابا همچنين از راماکريشنا چيزهاي زيادي نقل مي¬کند و او را به عنوان يک معلم روحاني بزرگ مي¬پذيرد. همچنين به اصول يوگا معتقد و معترف است. بنابراين در يک جمله مي¬توان گفت عرفان ساي بابا کاملاً برگرفته از عرفان¬هاي هندي است و او به عقايد و آيين¬هاي هندي، و بيش از همه به اصول عرفاني بودا پايبند و وابسته است.2. ذکر و عشق خدايکي از اصول خيلي مهم در انديشه ساي بابا ذکر خداست. او در اين زمينه و درباره عشق خدا مطالب فراواني دارد. از باب نمونه مي¬گويد:با هر قدمي که بر مي¬داريد به ياد آوريد که به خدا نزديک مي¬شويد، و خدا نيز به سوي شما مي¬آيد. با هر گامي که به سوي او بر مي¬داريد، او ده گام به سوي شما بر مي¬دارد. هيچ توقف¬گاهي در اين سفر وجود ندارد. اين سفري پيوسته و مداوم است. از ميزان روز و شب، بر فراز دره و بيابان، از وراي اشک و لبخند، مرگ و تولد، از درون گور و از بطن مادر، هنگامي که راه پايان يافت و هدف حاصل شد؛ زيرا در مي¬يابد که تنها از خود به خود سفر کرده است، از راهي بس طولاني و در تنهايي و بي¬کسي، ليکن خداوند که راهنماي اوست، در تمامي لحظات در او، پيرامون او، با او و در کنار او بوده است. (ساتيا سای بابا، 1383ش، ص12).در جاي ديگر مي¬گويد:مؤثرترين راه براي ايجاد عشق ذکر نام خداوند است؛ به عبارتي مداومت بر تکرار کلمه اُم. اين کلمه پايه و اساس خلقت و نيروي حياتي هر موجودي است. درست مانند هوايي که درون ني دميده مي¬شود و صداي آهنگين توليد مي¬کند. اُم، ريشه اصوات همه جهان¬هاست. اهميتش را دريابيد و ذکر آن را تمرين کنيد. (ساتيا سای بابا، 1383ش، ص15).همچنين مي¬گويد:عشق تنها در قلب¬هاي پاک رشد مي¬کند. بنابراين قلب بايد با ذکر مداوم نام خداوند آماده شود و مي¬توان آن را يوگا ناميد. (ساتيا سای بابا، 1383ش، ص18).او حتي در پاره¬اي موارد دعاها و مناجات¬هايي را تعليم مي¬دهد.(ساتيا سای بابا، 1382ش، ص26). و نيز به مراحل چهارگانه عشق اشاره دارد. (ساتيا سای بابا، 1384ب، ص129). چنان که برنامه¬ها و ذکرهايي براي 365 روز سال دارد. (سايتا سای بابا، 1384الف، ص3-100).ساي بابا برنامه¬هايي براي مراقبه و ذکر ارائه مي¬دهد:۱. مراقبه روزانه و ذکر نامهای خداوند؛۲.خواندن نیایش و دعا به اتفاق اعضا خانواده بهصورت هفتگی؛۳.شرکت دادن کودکان در برنامههای آموزشی معنوی؛۴.شرکت جستن در کارهای جمعی امور خیریه و خدمت عابدانه؛۵.حداقل ماهانه یکبار شرکت در مراسم نیایش و دوایر مطالعاتی معنوی؛۶.مطالعه منظم معنوی؛۷.با همگان به نرمی رفتار و گفتگو کردن؛۸.پرهیز از بدگویی و غیبت؛۹.محدودکردن خواستهها 10.امیال و صرف وجوه پسانداز شده برای خدمت به خداوند از طریق خدمت به همنوعان. (کرال آل درمن، 1383ش، ص10-101).3. عالم دروناز ديگر اصول ساي بابا توجه به عالم درون است. از باب نمونه می¬گوید:به خود ايمان داشته باشيد! اگر در درون، بر ذهن خود چيره شويد، در بيرون مي¬توانيد حتي کوه¬ها را به حرکت درآوريد. نيروهاي خود را تحت کنترل درآوريد و در راه¬هاي مفيد به کار بنديد. براي ايمان داشتن، حقيقت خود را دريابيد. براي يافتن حقيقت خود، با ذکر هميشگي نام خدا، با خود برتر که بخشي از آن هستيد، يکي شويد. (ساتيا سای بابا، 1383ش، ص17).4. موانع سبیل عشق الهیساي بابا موانع متعددي را بر سر راه عشق به خدا بيان مي¬کند. او مي¬گويد:انسان بايد بر شش خصم يعني هوس، خشم، طمع، وابستگي، غرور و نفرت غلبه کند؛ زيرا خشم انسان را تبديل به جانوري پست و بي¬رحم مي¬کند. اگر انسان از خشم و طمع دست نکشد به الوهيت نمي¬رسد. خشم بينش و آگاهي سالک را تباه مي¬کند و مانع تصميم¬گيري صحيح مي¬گردد. يک يورش خشم سه ماه از سلامت انسان مي¬کاهد. ابرهاي نفرت و حسرت ارتباطات را تيره و تار مي¬کند. خشم و غرور سخت¬ترين و مهلک¬ترينِ بيماري¬هاست. خشم و حرص و طمع و حسادت مانند شرابي سکرآور است که انسان را به انجام کارهاي خلاف تحريک مي¬کند و سرچشمه همه گناهان است. (سای بابا، 1383ش، ص18).ساي بابا همچنين در موردي ديگر از هواهاي شش گانه سخن به ميان مي¬آورد؛ يعني خشم، شهوت، شک، تألم، تأثر و بي ارادگي.(ساتياسای بابا، 1383ش، ص85).او معتقد است انسان مي¬تواند این هواهای شش¬گانه را مطيع خود سازد. کسي که ادعا مي¬کند سرسپرده خداست هرگز نبايد مبتلا به خودپرستي شود و به اين احساسات منفي پاسخ مثبت دهد. او توصيه مي¬کند اگر به حقوق شما تجاوز شد يا شما را متهم کردند، هرگز آشفته و خشمگين نشويد، بلکه با متانت خود را آماده کنيد و آن را پذيرا شويد. اگر يکي از دوستانتان براي شما نامه سفارشي بفرستد و شما آن را امضا نکنيد نامه به خود او باز مي-گردد. اين¬گونه عمل کنید.ساي بابا درباره ثروت معتقد است ثروت لازم است، اما ثروت بيش از حد مطلوب نيست. از سوي ديگر ثروت بايد به صورت امانت نزد انسان باشد و بايد براي انسان¬ها مورد استفاده قرار گيرد. او مي¬گويد:ثروتي که مي¬اندوزيد متعلق به شما نيست، بلکه ثروتي را که با ديگران تقسيم مي¬کنيد از آن شماست... پرستش خداوند ثروت مستمندان است؛ زيرا آنها همواره خداوند را دوست دارند و آن ثروت اغلب مانعي در راه پيشرفت معنوي است. (سای بابا، 1383ش، ص90).5. عوامل موثر در سیر و سلوکساي بابا درباره سير و سلوک، عوامل فراوانی را تأثيرگذار مي¬بيند. در ذیل به دو مورد از این عوامل موثر اشارتی خواهیم نمود.أ. غذا: سای بابا نسبت به غذا حساسيت خاصي نشان مي¬دهد. او درباره غذا مي¬گويد:نوع غذايي که مي¬خوريم بر عقايدمان تأثير مي¬گذارد. اگر در جاي پاکي بنشينيم و غذاي مناسبي بخوريم، عقايدي پاک خواهيم داشت. بنابراين رعايت اين مقوله، امکان خوبي براي دستيابي به معنويت است. در غذا سه نکته بهداشتي را بايد مد نظر داشته باشيم: اولين نکته در پاکي موادي است که براي پختن غذا به کار مي¬بريم؛ دومين نکته، پاکيزگي ظرفي است که غذا در آن پخته مي¬شود؛ مسلماً مي¬توانيم مواد تشکيل دهنده غذا و ظرفي را که غذا در آن پخته مي¬شود کاملاً تميز کنيم. سومين نکته به پاکي مراحل پخت بستگي دارد که رعايت آن چندان هم ساده نيست؛ افکار و عقايد ما نيز بايد تا پخت کامل غذا خوب و مثبت باشد تا غذاي پاکي داشته باشيم.(ساتيا سای بابا، 1383ش، ص135).ساي بابا پیروان خود را از خوردن گوشت به شدت پرهيز مي¬دهد؛ زيرا معتقد است خوردن گوشت باعث رشد کيفيت¬هاي حيواني در انسان مي¬شود. با مصرف گوشتِ هر حيواني، خصوصيات آن حيوان نيز به انسان منتقل مي¬شود؛ بنابراين بهتر است انسان سعي کند از خوردن غذاي غير گياهي بپرهيزد. او معتقد است انسان¬ها تصور مي¬کنند با غذا زنده¬اند، پس چگونه است که ثروتمندان مي¬ميرند؟! در واقع غذاي انسان نيروي الهي درون است. ساي بابا بهترين غذا را شير و ميوه مي¬داند.ساي بابا در ادامه به مفهوم غذا نگاهي گسترده¬تر مي¬کند. نيرويي که انسان آن را با حواس از بيرون جذب مي¬کند، بخشي از غذاست. اصواتي که شنيده مي¬شود، منظره¬هایی که انسان مي¬بيند، چيزهايي که لمس مي¬کند، هوايي که تنفس مي¬کند و بالاخره تمام چيزهايي که توجه آدمی را به خود جلب مي¬کند، همه اين¬ها غذاي کالبد، ذهن و روح آدمی¬اند. (سای بابا، 1383ش، ص138).ب. شفقت و ترحم به نيازمندان: ديگر از عوامل موثر درسیر و سلوک از دیدگاه سای بابا،شفقت و ترحم به نيازمنداناست. به عقیده وی، والاترين توفيق، عطوفت و شفقت به همه موجودات، و بدترين گناه آسيب رساندن به مخلوقات خداوند است. ساي بابا مي¬گويد:سيروسلوک از راه محبت، همدردي، کمک متقابل و خدمت ميسّر است. جامعه اين صفات را پرورش مي¬دهد. پس بايد در جامعه از آن¬ها استفاده کرد. (ساتيا ساي بابا، 1383ش، ص23). هر کجا فرد افسرده، دل شکسته يا بيماري ديديد فرصت مناسبي براي خدمت کردن در اختيار شماست. هر قطره خون و هر عصب شما بايد با عشق، شور و شوق، عشق-ورزي به درماندگان درآميزد. (ساتيا ساي بابا، 1383ش، ص23). لذت در بخشيدن است نه در دريافت کردن... شعفي که از خدمت به خلق نصيبتان مي¬گردد، شعفي است که با هيچ کار ديگري به آن دست نخواهيد يافت. هيجاني که کلام مهرآميز، هديه¬اي کوچک، رفتاري خوب و آهي دلسوزانه به قلبي پريشان اعطا مي¬کند، فراتر از آن است که با کلام به وصف آيد. (ساتيا ساي بابا، 1383ش، ص119).6. خدمت به خلقشعار سای بابا اين است که نبايد با ديگران به خشونت رفتار کرد. (ساتيا سای بابا، 1382ش، ص12). خدمت به تهي-دستان، بخشش به زيردستان، رفتار صادقانه با ديگران و اعطاي صدقه صادقانه به خلق خدا، از اصول و رسوم بسيار مهم ساي بابا و پيروان اوست. آن¬ها توانسته¬اند اين امر را نهادينه کنند و به عنوان رسمي رايج درآورند. پيروان سای بابا خيابان¬ها را تميز مي¬کنند، به مردم آب مي¬دهند، به زلزله¬زدگان و سيل¬زدگان کمک مي¬کنند و هر هفته از شهر آشرام (شهر عرفاني ساي بابا) به فقرا و تهي دستان خوراک و پوشاک مي¬دهند. آن¬ها با ساختن صدها کلينيک و بيمارستان در هند، اروپا و امريکا به بيماران و آسيب ديدگان به صورت مجاني کمک مي¬کنند.ساي بابا به طور کلي وظيفه سالکان و پیروان خود را چنين بيان مي کند:وظيفه شما دقيقاً چيست؟ بگذاريد آن را خلاصه کنم: نخست از پدر و مادر خود با عشق و احترام و حق¬شناسي مراقبت کنيد؛ دوم حقيقت را بگوييد و پرهيزکار باشيد؛ سوم، هرگاه فرصتي پيدا کرديد، نام خداوند را تکرار کنيد؛ چهارم، هيچ¬گاه بدي¬هاي ديگران را بازگو نکنيد و سعي نکنيد گناهان آنان را آشکار کنيد و سرانجام در هيچ حالتي باعث اندوه ديگران نشويد؛ از گناهان ده¬گانه دوري کنيد: سه گناه فيزيکي، چهار گناه زباني و سه گناه ذهني. سه گناه فيزيکي عبارت اند از: آسيب رساندن به خود و ديگران، دزدي و تمايلات نفساني. گناهان زباني عبارت¬اند از: کلام نادرست، ظالمانه، دروغ و رشک آميز. گناهان ذهني عبارت اند از: طمع، حسد و انکار خداوند. سعي کنيد از گناهاني چون کشتار، زنا، دزدي، شرب خمر و... بپرهيزيد. اگر تا جايي که مي¬توانيد از اين گناهان حذر کنيد، کمک بزرگي به تحقق زندگي متعالي کرده¬ايد. (ساتيا سای بابا، 1383ش، ص159).7. پای¬بندی به یوگا«یوگا» از دیگر تعلیمات آئین¬های هندوست که در عرفان سای بابا جای خوش کرده و سای بابا کاملاً بدان معتقد است و پیروان خود را بدان دعوت می¬نماید.یوگا در لغت سانسکریت به معنای «ارتباط» می¬آید و اصطلاحاً به معنای اتحاد هر نفس با خدا آمده است. همچنین به معنای فنونی است که از طریق آن اتحاد حاصل می¬شود.یوگا دارای تقسیماتی شش¬گانه است: منتره، کرمه، بهکتی، کندالینی، راجا و پاتانجلی. هر کدام از شاخه¬های یوگا دارای تعریف خاص خود است. (داریوش شایگان، 1356ش، ج2، ص631).آنچه در تعلیمات سای بابا بدان پرداخته شده است، قابل تطبیق با یوگای «بهکتی» است. این نوع از یوگا که از آن با عنوان یوگای عبادت یاد می¬شود، معمولاً برای افراد مذهبی مطرح است. برخلاف نام این نوع از یوگا، عبادت نقشی اساسی در آن ندارد، بلکه تمرکز بر مفهوم خدا و یاد او و مراقبه است که تشکیل دهندة هستة اصلی یوگای بهکتی است. مراقبه نیز به معنای تمرکز بر روی پروردگار است. خلاصه اینکه بر مبنای یوگای بهکتی، انسان با تمرکز بر روی خدا و ذکر مداوم او، به آرامش، دانش و معرفت دست خواهد یافت.سای بابا به صراحت مداوت بر ذکر خدا و تمرکز بر خداوند را یوگا می¬نامد:عشق تنها در قلب¬هاي پاک رشد مي¬کند. بنابراين قلب بايد با ذکر مداوم نام خداوند آماده شود و مي¬توان آن را يوگا ناميد. (ساتيا سای بابا، 1383ش، ص18).او در فرازی دیگر، از مراقبه بر یاد خدا و ذکر مداوم او یاد کرده، از یکی شدن با او سخن به میان می¬آورد:براي ايمان داشتن، حقيقت خود را دريابيد. براي يافتن حقيقت خود، با ذکر هميشگي نام خدا، با خود برتر که بخشي از آن هستيد، يکي شويد. (ساتيا سای بابا، 1383ش، ص17).بخش سوم: سای بابا در بوته نقدمعنویت¬های پوشالی و مخملین، دارای شاخصه¬ها و ویژگی¬های مشترکی هستند که تمامی و یا اکثر آنها را به هم پیوند می¬زند. در این قسمت به ذکر برخی شاخصه¬های مشترک و غیر مشترک معنویت¬های مخملین پرداخته و با انجام تحقیقِ تطبیقی، فرقه سای بابا را به نقد خواهیم نشست.نارسايي خداشناسيیکی از شاخصه¬های بارز معنویت¬های پوشالی و مخملین، نادیده گرفتن اعتقاد به خدا و یا بعضاً ارائه تفسیری نامعقول و ناکارآمد از خدا به انگیزه انکار خداوندگار جهانیان است. گرچه در اکثر این فرقه¬ها، اصل خداانکاری به صورت روشن و واضح پی گرفته نمی¬شود، اما ارائه صفات نامعقول و تعریف نابخردانه از او، غایتی جز انکار خدای حقیقی و واجب الوجود بذات ندارد.سای بابا نیز به عنوان فرقه¬ایمدعی، تعبیرات مختلفی در مورد خداوند به کار می¬برد. از جمله اینکه:خدا خود دارما (رفتار صحیح) است و پوشش جهان آفرینش است. (ساتيا سای بابا، 1384ج، ص18).آیا بین شیء و تصویرش تفاوتی هست؟ شما همه او هستید و او همه شما. (ساتيا سای بابا، 1383ش، ص10).همه انسان¬ها جزئی از خدای واحدند. (ساتيا سای بابا، 1383ش، ص18).آنچه در جسم به شکل روح الهی وجود دارد، خداوند است. (ساتيا سای بابا، 1383ش، ص77).شما همه سلول¬های زنده در بدن خدوناد هستید. (ساتيا ساي بابا، 1383ش، ص96).وظیفه خداوند است. (ساتيا ساي بابا، 1383ش، ص129).این تصورات غلط درباره خدا نیازی به نقادی ندارد؛ چه اینکه هر موحدی خداشناس، نادرستی این پندارها را از عمق وجود خویش حس می¬کند. دیدگاه سای بابا در مورد خداوند، ناشی از برادشتی نامعقول و نادرست از دیدگاه وحدت وجود است. از مجموع گفته¬های سای بابا روشن می¬گردد که وی قادر به ارائه تصویری روشن از خداوند نیست. گاهی قائل به حلول است، گاهی قائل به همه خدایی و پانتئیسم است، گاه خدا را از سنخ روح کیهانی و انرژی می¬داند و گاه آدمی را سلول-های بدن خدا می¬پندارد! اصولاً خداوند بدن ندارد تا انسان¬ها سلول¬هایی در بدن او باشند و یا رابطه انسان با خدا را نمی-توان از سنخ رابطه جزء و کل دانست. اما آن خدایی که شریعت مقدس اسلام به تصویر می¬کشد، با هیچ کدام از این کژ فهمی¬ها و کژ اندیشی¬ها سازگاری ندارد.در آموزه¬های فرقه ساي بابا موضوع خدا باوري كم اهميت جلوه مي¬كند و خداوند در روند تغيرات زندگي انسان نقش كم رنگي را اجرا مي¬كند. برخلاف اهمیت الوهيت در عرفان¬هاي توحيدي، بالاخص عرفان اسلامي، در عرفان¬هاي سكولار و مخملین، مسئله الوهیت بی ارزش و کم اهمیت است.ساي بابا در قسمت دستورات عملي، هيچگاه هدف و قصد انجام اعمال را توجه به خدا اعلام نمي¬دارد. چنانچه در اين قسمت (بعد عملي) هيچ اشاره¬اي به خدا نمي¬شود.چنين موضع¬گيرهايي در فرقه ساي بابا، بيشتر متاثر از اومانيسم غربي و مكاتب فلسفي همچون اگزيستانسياليسم است.دیگر آنکه از دیدگاه سای بابا معلوم نیست عشق به خدا اصل است یا ذات خدا. از بسیاری از آثار، گفته¬ها و تعالیم وی به دست می¬آید که آنچه اصالت دارد عشق است و این در حالی است که عشق، یک امر انسانی است. بنابراین عشق به خدا بهانه¬ای است برای دست یافتن به اصل عشق و نه متعلق عشق.از اینها گذشته، سای بابا از اندیشه¬ها و تعالیم بودا الهام می¬گیرد و بودا نیز جزو مکاتب عرفانی بدون خدا قلمداد شده است، بنابراین سای بابا نمی¬تواند معنویتی با خدا ارائه دهد و در عین حال به بودا نیز معتقد باشد. (ر.ك. محمد تقی فعالی، 1388ش، ص154).هدف غایی پوشالينبه جهت رشد معنویت¬های نوظهور و مخملین در دامن مدرنیته، و تاثیر پذیری از مبانی آن، این فرقه¬ها اکثراً صبغه سکولاریستی و دنیاگرایی دارند. به همین دلیل غایت عالی و هدف نهایی بسیاری از این جریانات، اموری دنیوی و مادی است. «شادی و آرامش و امید به زندگی مادی» را می¬توان به عنوان عالی¬ترین هدف معنویت¬های نوپدید به شمارر آورد. البته در طول تاریخ هموراه مکاتبی بوده¬اند که هدف نهایی نظام اخلاقی خود را آرامش و خوشی می¬¬دانسته¬اند. به عنوان مثال غایت و هدف نهایی اپیکوریان و رواقیان در یونان باستان، آرامش و نشاط و خوشی بوده است. البته شادی مورد نظر اپیکور، شامل شادی¬های معنوی و عقلانی نیز می¬شد، به همین دلیل ممکن بود با رنج¬های جسمانی و مادی همراه باشد. (برتراند راسل، 1373ش، ج1، ص353). از همین رو اپیکور معتقد بود برای کسب آرامش و آسایش و نشاط در زندگی باید به لذت¬های ضروری و طبیعی اکتفا نمود.سای بابا در این باره تصریح می¬کند که مأموریت وی اعطای شادی به پیروانش می¬باشد او می گوید:مأموریت من اعطای شوق و شادی به شماست که از ضعف و ترس دورتان کنم. ماموریت من پراکندن شادمانی است. از این جهت همیشه آماده ام به میان شما بیایم، نه یک بار، دو بار یا سه بار، هر زمان که شما مرا بخواهید. اسمم ساتیا، من راستی هستم. اعمالم ساتیا جلال و شکوه من ساتیا. تنها آرزوی من شادمانی شماست. شادی شما شادی من است. شادمانی جدا از شما ندارم. قدرت من غیر قابل اندازه گیری است. تولد من غیر قابل توضیح و غیر قابل درک و پیمایش است. (سیما کوندار، 1377ش، ص168).پای¬فشاری بر ایده شاد زیستن به مثابه هدفی غایی،در حالی است که شناخت حضوری خداوند، صفات و افعال الهی، هدف غاییِ عرفان¬های حقیقی است و اموری چون شاد زیستن و زندگی با امید و اطمینان، اگر هم هدف باشند، به عنوان اهدافی میانی و ابزاری و نه اهداف عالی و نهایی مدّ نظر هستند. و از طرف دیگر بدیهی است که دستیابی پایدار و حتمی به اهدافی چون شاد زیستن و یا زندگی با امید و اطمینان، صرفاًً از راه شناخت خدا و یاد و نام و حضور الهی امکان¬پذیر است.انکار معاد و مسئله تناسخیکی دیگر از مشخصه¬های معنویت¬های مخملین، در بعد انسان شناسی، انکار آموزه معاد و جایگزین کردن آموزه تناسخ یا بازگشت¬های متوالی به جهان به جای معاد است. شاید بتوان ادعا کرد که تمامی عرفان¬ها و معنویت¬های شرقی و غربی در این نکته اشتراک دارند. تناسخ از ویژگی¬های مشهور ادیان و آیین¬های هندی است. این آموزه باطل در یونان باستان و از سوی فیثاغورث نیز مطرح شده است. فیلسوفان و متکلمان مسلمان نیز از ابتدای شکل¬گیری مباحث فلسفی و کلامی، در نقد این آموزه سخن گفته و استدلال¬های مدافعان تناسخ را به نقد کشیده¬اند.(ر.ک. محمد حسین طباطبایی، بي¬تا، ج7، ص83).مدعای معتقدان به تناسخ این است که روح انسان به هنگام مرگ، یک سلسله توالد را سپری می کند و به صورت متوالی از عالمی به عالم دیگر درمی آید. بار دیگر به هنگام مرگ به پیکر دیگری منتقل می شود و این چرخه همچنان ادامه می بابد.در کنار این عقیده، عقیده دیگری نیز در ادیان هندی به نام «کرمه» یا «کارما» مطرح است که بر اساس آن کیفیت و چگونگی توالد ثانوی و علت انتقال روح یک فرد به جسمی دیگر را توضیح می دهد. (ر.ک. جان.بی.ناس، 1377ش، ص155).یکی از آموزه¬ها و شعارهای کلیدی سای بابا اعتقاد به مقوله تناسخ است. توضیح اینکه گرچه سای بابا ادعا می کند آورنده دینی جدید نیست، و در نتیجه خارج از چارچوب ادیان موجود سخن و آموزه ای ندارد!، اما در عمل و کردار به پایبند و معتقد به مسائلی است که این ادعا را باطل می¬کند.سای بابا ادعا می کند در99 سالگی این جسم خود را ترک خواهد کرد و هشت سال بعد روح او در جسم دیگری در شهر میسور به بدن فرد دیگری منتقل خواهد شد. (احمد حسین شریفی، 1387ش، ص75).در این باره گفتنی است: تناسخ بدین معنا که مکاتب هندی و معنویت های مخملینی همچون اوشو، اکنکار و سای بابا بدان معتقد هستند، هم از نظر فلسفی و هم از نظر دینی، قطعاً باطل است. ابن سینا و به تبع او سایر مشائیان براساس مبانی فلسفی خود در علم النفس دو استدلال برای ابطال تناسخ ذکر کرده¬اند. در این مجال فقط به یکی از دو دلیل ایشان اشارتی می¬کنیم.نفس زمانی به بدن تعلق می¬گیرد که بدن به حدی از رشد و بلوغ رسیده و برای دریافت نفس آماده باشد. براین اساس، دانسته می شود هر مزاج بدنی خاصی که ایجاد می شود همراه با آن نفس مخصوص آن نیز ایجاد می گردد. حال اگر فرض کنیم یک نفس در بدن های مختلف تناسخ کند، نتیجه آن خواهد شد که آن بدنی که نفسی در آن تناسخ کرده، دو نفس داشته باشد: یکی نفسی که در آن تناسخ کرده و دیگری نفسی که همراه آن ایجاد شده است. براین اساس باید پذیرفت که یک حیوان دو نفس داشته باشد و روشن است که این محال است. زیرا نفس یعنی مدبّر بدن و متصرف بدن، و هر حیوانی حضوراً می یابد که یک چیز است که بدن او را تدبیر می کند و در آن تصرف می نماید. (ابن سینا، 1375ش، ج3، نمط8، ص356).ملا صدرا نیز با توجه به اصول فلسفی حکمت متعالیه، از قبیل حرکت جوهری و جسمانیه الحدوث و روحانیه البقاء بودن نفس، هر گونه تناسخی را باطل می¬داند.(ملاصدرا، ج9، ص2).با این حال سای بابا ادعا می کند اعتقاد به تعالیم او با اعتقاد به هیچ یک از ادیان منافاتی ندارد. آیا اعتقاد به اسلام و تشیع با اعتقاد به آموزه کفرآمیز تناسخ تنافی و تعارض ندارد؟!پلورالیسم (برابری و حقانیت تمامی ادیان و مذاهب)سای بابا تمامی ادیان و مذاهب را برحق و برابر می¬داند. از نظر او هیچ مذهبی و هیچ دینی بر دیگر ادیان و مذاهب برتری ندارد:تمامی ادیان به سوی یک هدف رهنمون می شوند و تمامی انسانها برادران یکدیگرند. (ساتيا سای بابا، 1383ش، ص113). همه مذاهب تنها به یک خدا تعلق دارند و به سوی یک مقصد رهنمونتان می سازند، ادیان در اصل هیچ تفاوتی با یکدیگر ندارند. (سای بابا، 1383ش، ص167).همچنين مي¬گويد:مذاهب مختلف را پذيرا باشيم؛ بگذاريم تا مذاهب مختلف شكوفا شوند و شكوه خداوند با همه زبان¬ها و با اشكال مختلف سروده و خوانده شود. (ساتيا ساي بابا، 1384الف، ص25).این سخنان بدین معناست که اعتقاد به مذهبی خاص، ضرورت ندارد و انسان با هر دین و مذهبی می تواند به تعالی و سعادت برسد و این تعالی همان چیزی که سای بابا می آموزد. سای بابا در عین اقرار دروغین بر حقانیت و برابر تمامی ادیان و مذاهب، با تزویر و سالوسی، تعالیم خود را به عنوان یک مذهب مطرح می¬کند! چه اینکه برابر ی ادیان و مذاهب به معنای نفی ادیان و مذاهب و اثبات یک مذهب برتر به نام مکتب سای بابا است. دیگر اینکه برابری ادیان به معنای پلورالیسم دینی است. ایده پلورالیسم ریشه در آراء جان هیک دارد. وی در زمینه تنوع و تکثر ادیان سه رویکردِ را عنوان کرده است: انحصار گرایی بر این باور است که کمال و رستگاری تنها از طریق یک دین به دست می¬آید. شمول گراییکه مدعی است تنوع و تعدد در تجربه¬های دینی را باید پذیرفت، در عین حال که دعاوی ادیان قابل صدق و کذب است.پلورالیسم دینی این ادعا را مطرح می¬کند که حقیقت واحد است، اما این حقیقت واحد در دسترس یک فکر و یک دین نیست، بلکه تمامی ادیان می¬توانند حامل حقیقت باشند، بنابراین در سعادت و رستگاری شریکند. (مایکل پترسون، 1376ش، ص402).آنچه در تعالیم سای بابا مورد تعلیم قرار گرفته، مقوله پلورالیسم حقیقت است. این در حالی است که قرآن کریم تمام حقیقت را منحصر به اسلام می¬داند؛ چه اینکه دین خاتم که به دست پیامبر خاتم و آخرین کتاب آسمانی که برای بشر نازل شد، اسلام است. قرآن از یک سو صراط مستقیم را منحصر به اسلام می¬داند و از سوی دیگر با صراحت اعلان می¬کند که اگر کسی غیر اسلام را به عنوان دین حق پذیرفت، از او پذیرفته نیست.طرح مسئله برابری و حقانیت تمامی ادیان و مذاهب از سوی سای بابا، ریشه در خصلت تزویر و سالوسی وی دارد. او در واقع با طرح این مسئله در صدد دفع مخالفت پیروان ادیان مختلف است. همچنین با این ایده، در صدد گردآوری پیروانی از ادیان مختلف پیرامون خویش می¬باشد. سای بابا در عین سر دادن شعار برابری ادیان، دین خودساخته خویش را کامل¬ترین ادیان می¬داند و آن را به منزله «صد» می¬داند، که چون کسی آن را داشته باشد، حقیقت تمامی ادیان دیگر، که همگی از «صد» کمتر هستند، را خواهد داشت!ذکر و سلوکسای بابا درباره ذکر خدا و نیز موانع و عوامل سلوک مباحثی را طرح می¬کند که در بخش آموزها بدان اشارتی رفت. مقایسه این مطالب با آموزه¬های قرآنی و اسلامی، این مسئله را روشن می¬سازد که این مطالب نه از نظر کمیت و حجم و نه از نظر تبویب و دسته¬بندی قابل مقایسه با آموزه¬های قرآنی و اسلامی نیستند. همچنین از لحاظ جامع و مانع بودن و از نظر برتری و کیفیت آموزه¬های سای بابا به پای آموزه¬های اسلامی نمی¬رسد.تاثیر پذیری از مسیحیت و زرتشتبدون شک سای بابا همانطور که از آئین¬ها و ادیان هندی تاثیر پذیرفته، از تعالیم مسیحیت و نیز زرتشت و ديگر مكاتب متاثر است و آن را در موراد مختلف به صورت علنی و آشکار اعلان می¬کند:عیسی رحم و شفقتی بود که در قالب انسان تجلی نمود. او نور رحم و شفقت را پراکند و پریشانی و درد را تسلی بخشید. او با مطلع شدن از رنج پرندگان و چهار پایان در معبد اورشلیم فروشندگان را توبیخ و سرزنش کرد و حیوانات را آزاد ساخت. (ساتيا سای بابا، 1383ش، ص142).مسئله تاثیر پذیری سای بابا از آئین مسیحیت تا بدان حد روشن است که گردآورنده کتاب تعلیمات، در پایان آن در 128 مورد ضمن بیان گزیده¬ای از فرازهای عهد جدید، شباهت سخنان و تعالیم سای بابا را با فرازهای کتاب مقدس نشان می-دهد. (محمد تقی فعالی، 1388ش، ص158).در مورد تاثير پذيري وي از زرتشت نيز به مورد ذيل مي¬توان اشاره كرد:اعمالت را نيكو كن، همه چيز را خوب ببين، خوب باش، راه رسيدن به خدا اين است. (ساتيا ساي بابا، 1384الف، ص4).اين فراز برگرفته از آموزه معروف زرتشت، يعني پندار نيك، گفتار نيك و كردار نيك است.خود بزرگ بینی و دعوت به خودیکی از مشخصه¬های سردمداران معنویت¬های مخملین و دروغین، خودبزرگ¬بینی و دعوت به سوی خود است. اینان غالباً خود را واجد کرامات و قدرت¬های فوق¬العاده نشان می¬دهند. به شیوه¬های گوناگونی سعی می¬کنند به مخاطبان و مریدان خود بباورانند که ولی¬نعمت و صاحب اختیار آنان هستند. سای بابا با ادعای صاحب اختیار بودن دیگران می¬گوید:هر كه تمام اعمال و كارهايش را به من اهدا كند بدون هيچ فكر ديگري، هر كه روي من مراقبه ميكند به من خدمت ميكند، مرا پرستش ميكند، مرا به خاطر دارد، بداند هميشه با او هستم... به آنهائي كه مرا استهزا ميكنند تبسم ميكنم به آنها كه در باره من دروغ جعل ميكنند تبسم ميكنم، به آنها كه مرا تمجيد ميكنند تبسم ميكنم دائم شادم پر از شعف. تند صحبت ميكنم و بعضيها را تنبيه ميكنم، اگر آنها مال من نيستند آنها را رها ميكنم و توجه به آنها نميكنم اين هشداري است براي ارتداد آنها. من حق دارم آنهائي را كه به من تعلق دارند گوشمالي بدهم. (سيما كوندار، 1377ش، 106).همچنین می¬گوید:خودتان را محصور من بدانيد، به من مشغول باشيد، جنون بابا را در زندگي تان خلق کنيد، باور کنيد که از اين جنون شيرين تر نيست، به عشق هم عادت کرديم، همه اين سال ها، فرم¬هاي مختلفي از عشق را براي شما گرفتم، مثل کودکي پرورش تان دادم، مثل پدر و مادري عاشق، تا رشد کنيدمن فرم برادر و خواهرتان را به خود گرفتم...من آمده¬ام تا سعادت بدهم، من آمده¬ام تا ببخشمهيچ منظور ديگري از موجوديت من نيستهمه اضطراب و مشکلات خود را به من بسپاريد، و از من آرامش بگيريد بيا و مرا پيدا کن، و خودت را پيدا کناز نزديک به من نگاه کنيد، به فراسوي فرم بدن و درون نگاه کنيد. (مظاهري سيف، 1387ش، ص35).و ادعا مي¬كند:مأموریت من اعطای شوق و شادی به شماست که از ضعف و ترس دورتان کنم. ماموریت من پراکندن شادمانی است. از این جهت همیشه آماده ام به میان شما بیایم، نه یک بار، دو بار یا سه بار، هر زمان که شما مرا بخواهید. اسمم ساتیا، من راستی هستم. اعمالم ساتیا جلال و شکوه من ساتیا. تنها آرزوی من شادمانی شماست. شادی شما شادی من است. شادمانی جدا از شما ندارم. (سیما کوندار، 1377ش، ص168).او با غرور از قدرت و صفات غیرقابل وصف خود سخن می¬گوید:قدرت من غیر قابل اندازه گیری است. تولد من غیر قابل توضیح و غیر قابل درک و پیمایش است. اصل ساي،الوهيت ساي، هرگز تحت تاثير بد گوئي و افترا، پيشرفتش متوقف نمي¬شود. (سیما کوندار، 1377ش، ص168).و با ادعای نیروهای فوق بشری برای خود می¬گوید:من شما را مجبور نميكنم كه نام و شكل بخصوصي از من انتخاب كنيد؛ خداوند ميليونها نام و شكل دارد...اگر به عنوان ناراينا (يكي از نامهاي خداوند) با چهاربازو در حال نگه داشتن صدف، چرخ، گرز، نيلوفر بين شما آمده بودم، شما مرا در يك موزه نگه مي داشتيد و از مردمان جستجوي دارشان پول دريافت ميكرديد. اگر صرفاً به عنوان يك مرد آمده بودم، به تعليمات و آموزش هاي من باديده احترام نگاه نميكرديد و از آنها به خاطر خوبي خودتان پيروي نميكرديد، پس من بايد در اين شكل، ولي با دانش و نيروهاي فوق بشري باشم. (سیماکوندرا، 1377ش، ص115).او در عین توصیف خود به این صفات، دیگران را متهم به نفهمی می¬کند:منبينشماراهميروموصحبتميكنم،تربيت مي دهم نشان مي دهم، نصيحت ميكنم واندرز مي دهم اما از هر نوع وابستگي جدا هستم خيلي وقتها به شما گفته ام كه مرا با اين ساخت فيزيكي مربوط ندانسته و يكي فرض نكنيد اما شما نمي فهميد. (سیماکوندرا، 1377ش، ص115).ادعای قدرتهای معنوی و فوق بشریدیگر از مسائلی که مدعیان معنویت¬های نوظهور و مخملین مدعی آن هستند، قدرت¬های خارق العاده و فوق بشری است، چنانکه در گزاره قبل بدان اشارتی رفت. آنان با تردستی و اجرای جادوگری، کارهایی انجام داده، و با استناد بدان خود را دارای قدرت مافوق بشر می¬دانند!سای بابا در مورد قدرت ماورائی خود می¬گوید:قدرت من غیر قابل اندازه گیری است.(سیما کوندار، 1377ش، ص168).وی در مورد دانش فوق بشری خود نیز می¬گوید:من شما را مجبور نمي¬كنم كه نام و شكل بخصوصي از من انتخاب كنيد؛ خداوند ميليون¬ها نام و شكل دارد...اگر به عنوان ناراينا (يكي از نامهاي خداوند) با چهاربازو در حال نگه داشتن صدف، چرخ، گرز، نيلوفر بين شما آمده بودم، شما مرا در يك موزه نگه مي داشتيد و از مردمان جستجوي دارشان پول دريافت ميكرديد. اگر صرفاً به عنوان يك مرد آمده بودم، به تعليمات و آموزش هاي من باديده احترام نگاه نمي كرديد و از آنها به خاطر خوبي خودتان پيروي نمي كرديد، پس من بايد در اين شكل، ولي با دانش و نيروهاي فوق بشري باشم. (سیماکوندرا، 1377ش، ص115).در این باره گفتنی است بسیاری از این قدرت¬ها که از طرف مدعیان معنویت¬های نوظهور ادعا می¬شود، پوشالی، دروغ و خالی از واقعیت است.گزارش ذیل در مورد معجزات سای بابا این واقعیت را به تصویر می¬کشد:بيشتر کارهاي او (سای بابا) که لقب معجزه گرفته، تردستي، شعبده بازي و جادوگري است. اخيراً يکي از شبکه هاي رسانه اي خارجي مچ او را گرفت و موجب رسوايي او شد. آنها با دوربين هاي پيشرفته ولي مخفي به نزد او رفته و لحظه ظهورِ چند تا از -به اصطلاح- معجزات او را شکار کرده و در حرکت آهسته دوربين مشخص کردند که او با تردستي، بعضي اشيا را از درون آستين يا جيب خود با سرعت شگرف بيرون ميآورد و به دروغ مدعي ميشود که آنها را في البداهه خلق نموده است! (رحيمي، 1388ش، ص2).گذشته از آن، برفرض صحت برخی ادعاها از قبیل قرار گرفتن در فراز زمین و ذهن خوانی و...، داشتن این قدرت¬ها، فی حدنفسه نه عرفان و معنویت است و نه نشانه¬ای از معنویت¬های راستین و حقیقی. دیگر اینکه قدرت¬های خارق¬العاده ممکن است از راه ریاضت¬های مرتاضانه بدست آید و یا به عنوان هدیه¬ای از جانب خداوند به برخی بندگان صالح اعطاء شود، اما باید توجه داشت که این امور هدف نیست، بلکه فقط وسیله¬ای برای یاری انسان¬ها و نزدیک¬سازی آنان به درگاه ربوبی می-باشد. همچنین باید توجه داشت که هرکس به این توانایی¬ها و قدرت¬ها توجه کند و آنها را هدف قرار دهد، از همان لحظه سقوط و انحطاط او آغاز می¬شود. در بخش پایانی مقاله در قالب جواب به یک پرسش، در مورد این موضوع بحث بیشتری خواهیم نمود.نویسندگان عباسعلی مشکانی
عبدالحسین مشکانی
منبع: معرفت سال بیستم اردیبهشت 1390 شماره 2.
صاحب محتوی:
پرسمان دانشجویی
زبان :
فارسی
منبع اصلی :
http://nozohor.porsemani.ir//content/%D8%B3%D8%A7%DB%8C-%D8%A8%D8%A7%D8%A8%D8%A7-%D9%85%D8%B9%D9%86%D9%88%DB%8C%D8%AA-%D9%85%D8%AE%D9%85%D9%84%DB%8C%D9%86
جنس منبع:
متن
پایگاه :
پایگاه پرسش و پاسخ های عرفان های نوظهور سایت پرسمان
نوع منبع :
پرسش و پاسخ , کتابخانه عمومی
مخاطب :
بزرگسال
خروجی ها :
Mods
Doblin core
Marc xml
MarcIran xml
مشخصات کامل فراداده
مشخصات کامل اثر
منابع مرتبط :
ثبت نظر
ارسال
×
درخواست مدرک
کاربر گرامی : برای در خواست مدرک ابتدا باید وارد سایت شوید
چنانچه قبلا عضو سایت شدهاید
ورود به سایت
در غیر اینصورت
عضویت در سایت
را انتخاب نمایید
ورود به سایت
عضویت در سایت