يکي از مشهورترين فرقههاي نوظهور با گرايشات شيطاني که در ايالات متحده آمريکا اعلام وجود کرد، فرقهاي با عنوان Satanism ميباشد.اين فرقه در سال 1966 توسّط يک يهودي زاده به نام «آنتوان لاوي»[1] در شهر سانفرانسيسکو واقع در ايالت کاليفرنيا آمريکا پايهگذاري شد. لاوي قبل از آن با برگزاري دورههاي آموزشي با عنوان «هنرسياه» که در آنها مباحث رازآلودي همچون غيبگويي، جادوگري، خونآشامان و... شهرت نسبي براي خود به دست آورده بود.بعد از مدتي اين جلسات منجر به شكلگيري انجمني با عنوان «محفل جادويي»[2] گرديد. هدف اصلي اين انجمن، اين بود که با مطالعه بر روي گروههاي شيطانگرايي قديمي برخي آئينهاي مذهبي جادوگري را کشف و يا اختراع نمايند. به همين منظور لاوي کتابخانهاي متشكّل از کتابهايي كه به تشريح برخي آئينهاي كفرآميز و جادويي و ساير آئينهاي نامتعارف كه توسط گروههايي چون «شواليهها معبد»[3]، «باشگاه آتش جهنّم»[4] و «گروه هرمتيك اوردر»[5] انجام ميشد را جمعآوري کرد. نهايتاً در سال 1966 بود که با پيشنهاد برخي افراد حاضر در اين دورهها آنتوان لاوي فرقه سيطنيسم را تأسيس نمود و خانه خود را به عنوان پايگاه اين فرقه در نظر گرفت و عنوان کليساي شيطان را براي آن انتخاب کرد.
نگاهي به مباني فكري فرقه Satanismمهمترين مبناي فكري در اين شاخه، كه نقش محوري در مباني فلسفي و عقيدتي اين فرقه دارد، «اصالت انسان» يا همان اومانيسم ميباشد. شيطانگرايان به خلاف تصوّر عموم اصلاً اعتقاد به موجودي به نام شيطان ندارند وآن را پرستش نمينمايند.[6]شيطان تنها نماد اميال و لذتطلبي نفساني انسان ميباشد و در واقع آنچه كه يك شيطانپرست ميپرستد نفس خودش ميباشد. پيرو همين نگرش اومانيستي است كه بزرگترين عيد ساليانه براي يك فرد شيطانگرا، سالروز تولد خود اوست[7] و همچنين در اجراي مراسمات و آئينهاي شيطانگرايي يك انسان را در قسمت محراب قرار داده و عبادات خود را به سمت او انجام ميدهند. [8]نگرش اومانيستي يكي از شاخصهاي برجسته و پر نفوذ رنسانس بود كه با توجه به متون باستاني يونان، انسان را در مركز تأملات خود قرار ميداد و بيشترين تلاش خود را صرف گريز از وضعيت حاكم در دوره قرون وسطي و نفوذ كليسايي قرار داده بود.[9] اين نگرش در مقاطع مختلفي خصوصاً قرون 17 و 18 ميلادي شكلي افراطي و راديكال به خود گرفت و درصدد حذف هرگونه انديشة ماوراي طبيعي، وحياني و دين الوهي برآمد و انديشهها و رويكردهاي ديني را به عنوان بزرگترين مانع جدي بر سر راه حاكميت خرد و ارزشهاي انساني قلمداد كرد.[10] اين مطلب را ميتوان به صراحت در اولين بيانية اومانيستها كه در سال 1933 منتشر شد مشاهده نمود. در بند پنجم اين بيانيه ميخوانيم: «اومانيسم اعتقاد دارد، ماهيت جهان كه با علوم جديد روشن گرديده است، هرگونه تعهد فراطبيعي يا آسماني را براي انسان غيرقابل قبول مينمايد» و در بند ششم اضافه ميكند كه «ما معتقديم زمان خداپرستي، خداباوري، و انواع عقايد نو سپري شده است».[11]در اينجاست كه ميتوان گفت آموزة ضددين بودن[12]، كه يكي ديگر از آموزههاي اساسي شاخه سيطنيسم ميباشد، ريشه در انديشه محوري اين فرقه كه همان نگرش اومانيستي به عالم هستي است، دارد. به خاطر غلبة دين مسيحيت در دنياي غرب، آموزة ضددين بودن در فرقه سيطنيسم، نمود ضدمسيحيت[13] بودن به خود گرفته و استفاده از الفاظي همچون (انجيل شيطاني)، (كليساي شيطان)، (مراسم عشاء سياه)[14] و نمادهايي همچون «صليب وارونه» و «صليب شكسته» و... كه با تركيب كاراكترهاي دين مسيحيت با عناوين شيطاني در صدد تخريب و توهين به دين مسيحيت است، محصول همين نگاه ضدمسيحي است كه در استخدام الفاظ، عناوين و نمادها در اين فرقه حاكم ميباشد و در اكثر آموزههاي اين فرقه رنگ و بويي از اين تفكّر ديده ميشود.در اين جا بد نيست اين نكته را متذكّر شويم كه جريان سيطنيسم يك جريان صرفاً ضدمسيحي نيست و نبايد آن را با جرياناتي كه بعضاً در غرب فعّال هستند و نگاه ضدّمسيحي دارند، اشتباه گرفت. بلكه اين فرقه نگرش ضدديني دارد و به تناسب دين بومي هر منطقه رنگ و بوي مخالفت با آن را ميگيرد. كما اينكه وقتي اين فرقه در ممالك اسلامي وارد شد، قالب ضداسلامي به خود گرفته و استفاده از عناوين ضداسلامي و نمادهايي همچون «وارونه نمودن اسامي مقدسي همچون الله، محمد، علي و...» كه بعضاً به صورت زيورآلات در بازار موجود ميباشد، حاصل نگرش ضددين بودن در جريان شيطانگرايي ميباشد.توجّه شيطانگرايي به جادو و جادوگري از ديگر مواردي است كه به صورت برجسته در نگرشها و آئينهاي اين فرقه خود نمايي ميكند و به عاملي براي جذب افراد به اين فرقه مبدل شده است.--------------------------------------------------------------------------------[1] . Anton Lavey.[2] . Magic Circle.[3] . Knight Templar، متعلق به دوران قرون وسطي.[4] . Hell fire clu، قرن 18 ميلادي.[5] . Hermetic Order of Golden Down، قرن 19 ميلادي.[6] . به همين دليل است كه ترجمه صحيح واژه «Satanism» شيطانگرايي ميباشد، نه شيطانپرستي (Devil Worship)[7] . Satanic Bible/religious holiday.[8] . The satanic Bilbe , devices used in a satanicritual, Altar.[9] . فرهنگ واژه ها، ص 41.[10] . همان، ص52.[11].
http://jjnet.com/archives/documents/humanist.htm.[12] . Anti Relegion.[13] . Anti Christ.[14] . Black Mass.