امروزه دیندارن در جامعه اهل سنت، یا متولی دیناند (فقیه، مفتی و غیره)، یا مؤمنانی هستند که دین را از دریچه این متولیان میبینند. در نگاه طایفه نخست، دین ترکیبی از عقاید، احکام، اخلاق، اصول، فروع و... است، اما گروه دوم دین را امر بسیطی میدانند که اصطلاح علمی آن فقه (شریعت) است، این گروه در عقاید و اخلاق (که از اصطلاحات گروه نخست است) نیز تابع همان فقهیاند که در فقهش از او پیروی می کنند. پس در بحث از فرق کلامی در حقیقت از پیروان فقهایی بحث میشود که در طول تاریخ آرای کلامی آنها به مدد فقهشان مورد توجه قرار گرفته است.
ماتریدیه؛ فرقه کلامی است که ابومنصور ماتریدی (م333ق)، از پیروان فقهی ابوحنیفه (م150ق)، آن را در قالب شرح و توضیح اندیشه های اعتقادی ابوحنیفه بنیان نهاد و پس از وی به کمک دیگر فقهای حنفی (که در عین فقیه بودن در بسیاری موارد تنها به نام متکلم شناخته شدهاند.) همه گیر شد، تا آنجا که امروز فقه حنفی و کلام ماتریدی چنان پیوند مستحکمی یافتهاند که تفکیک آنها در فرد یا گروهی به ندرت ظاهر می شود. از این رو اصطلاحاتی چون «حنفی»، «ماتریدی» و «حنفی ماتریدی» به یک معنا به کار میروند؛ یعنی کسانی که در فقه، پیرو ابوحنیفهاند و در کلام، عقاید ابومنصور ماتریدی را پذیرفتهاند.
درعصر حاضر نیمی از پیروان اهل سنت، حنفی ماتریدی هستند که مهمترین کانونهای جمعیتی آنان سه حوزه شبه قاره، ترکیه - بالکان و آسیای مرکزی- روسیه - چین است و مهمترین مراکز فکریشان الازهر، دارالعلوم دیوبند و سازمان دیانت ترکیه می باشد. این نوشته به بررسی کوتاه این مراکز جمعیتی و فکری پرداخته است.
مراکز جمعیتی
الف) شبه قاره؛ شبه قاره هند سرزمینی است که امروزه کشورهای هند، پاکستان، بنگلادش و قسمتهایی از افغانستان را در بر می گیرد. این منطقه بیشترین حنفیان دنیای اسلام را در خود جای داده که در کنار سایر فرق اسلامی حدود یک سوم جمعیت مسلمان دنیا را شامل می شود. افغانستان، موطن پدران ابوحنیفه بنیانگذار مذهب حنفی، ازمراکز سنتی و اولیه این مذهب است که دروازه ورود آن به سایر نقاط شبه قاره نیز می باشد. گسترش اسلام در این منطقه بدنبال حملات غزنویان حنفی ماتریدی صورت گرفت که مرکز حاکمیتشان شهر غزنین در افغانستان بود. بعدها مذهب حنفی بدست حکومت مغولان حنفي در شبه قاره آيين رسمي مسلمانان شد. در زمان اورنگ زيب (1069 ـ 1118 قمری) مجموعه¬هاي بزرگ فقه حنفي با نامهاي فتاوي عالمگيري و فتاوي هنديه به دست 25 تن از علما نوشته شد. لذا در طول تاريخ اكثريت مسلمانان شبه قاره را سنيان حنفي مذهب تشكيل داده اند.
امروزه دسته بندی ها و نزاعات درونی ماتریدیان حنفی در شبه قاره، گذشته از اختلافاتی که در پی تقسیم شبه قاره به چندین حکومت جداگانه ایجاد شده است ، یا به عامل قومیت بر می گردد - مانند نزاعهایی که میان پشتونهای افغانستان و پاکستان با سایر اقوام در این دو کشور شاهدیم – و یا به اختلاف در مشرب طریقتی صوفیانه؛ مانند اختلافات بریلویها با دیوبندیها که اگر چه هر دو حنفی ماتریدی اند، اما اختلافات طریقتی آنها در تصوف باعث فتاوای فقهی متناقضی شده که در برخی موارد به تکفیر طرف مقابل انجامیده است. تصوف در شبه قاره قدمتی به اندازه فقه حنفی دارد. چشتیه، قادریه، سهروردیه و نقشبندیه مهمترین طریقه ها در این سرزمین اند.
ب) آسیای میانه، چین و روسیه
آسیای میانه؛ مجموعه پنج کشور ازبکستان، ترکمنستان، قزاقستان، قرقیزستان و تاجیکستان آسیای میانه خوانده می شوند که قریب به 50 میلیون نفر سکنه را در خود جای داده اند. قزاقستان وسیعترین و ازبکستان پرجمعیتترین کشورهای منطقه اند. هیچ یک از کشورهای اتحاد جماهیر شوروی سابق، فشرده تر از کشورهای آسیای مرکزی به یکدیگر پیوند نخورده اند. این پیوند، هم به دلیل احساس قوی آنها در خصوص اصل و نسب و میراث فرهنگی و مذهبی مشترکشان به وجود آمده و هم به واسطه جغرافیای منطقه شکل گرفته است. این مناطق به جز مقاطعی که به علت هجوم اقوام وحشی دچار هرج و مرج شده معمولاً بخشی از امپراتوری ایران قبل از اسلام محسوب میشد گسترش اسلام در آسیای میانه از قرن اول هجری صورت گرفت و در قرن چهارم هجری، اسلام به عنوان مذهب آسیای میانه قلمداد گردید و از این تاریخ این منطقه از معتبرترین کانونهای فرهنگی جهان اسلام شدودو شهر بخارا و سمرقند زادگاه بزرگترین متفکران علم و ادب اسلامی و ایرانی شد. روستای ماترید در سمرقند ازبکستان زادگاه موسس ماتریدیه و اولین مرکزرسمی آن است.قبر وی وبزرگان دیگری از این طایفه در قبرستان «جاکردیزه» سمرقند، امروزه زیارتگاه پیروان آنهاست. در زمان اتحاد جماهیر شوروی، رسیدگی به امور مذهبی مسلمانان پنج جمهوری آسیای مرکزی به اداره روحانی مرکزی در ازبکستان محول گردید. مرکز این اداره در شهر تاشکند بود و زبان رسمی آن ازبکی اعلام شده است. در رأس این اداره مفتی قرار داشت و نماینده این اداره در هر یک از پنج جمهوری را قاضی میگفتند که در رأس «اداره قاضیات» انجام وظیفه میکرد.
این منطقه به لحاظ استراتژیک و به دلیل وجود ذخایر زیر زمینی نفت و گاز و موقعیت جغرافیایی مهم بین دریای خزر و دریای سیاه، در حوزه اوراسیای جدید، از منطقه ای خفته و دور از مرکز به منطقهای مورد توجه قدرتهای منطقه ای و فرا منطقه ای تبدیل شده است. اسلام غیر سیاسی و لائیک رویکردی است که در این منطقه مورد توجه قرار گرفته است. از یک طرف قدرت های تاثیرگذاری چون روسیه،آمریکا و ترکیه با وجود تقابل منافع هریک به نوعی بسط و ترویج آنرا تامین کننده منافع خود میدانند و از طرف دیگر؛ در میان جمهوری های آسیای مرکزی، هیچ گاه مرزهای فیزیکی دقیق رسم نشده است و این موجب شده تا رهبران آسیای مرکزی به دلیل چنین پیوستگی های درون منطقه ای، پیش از آنکه نگران ثبات باشند، نگران تهدیدهای امنیتی ای، مانند مواد مخدر یا گسترش اسلام سیاسی باشند. لذاست که هم اکنون اسلام غیر سیاسی در این منطقه دست برتر را نسبت به اسلام سیاسی دارأست؛ چرا که از یک سو تهدیدی برای قدرت حاکمان به حساب نمی آید و از دیگر سو با پیوند آنها به دوران طلایی گذشته؛ به نوعی تقویت و مشروعیت حاکمان را نیز بدنبال دارد. تجربة طالبانیسم و وقایع یازده سپتامبر نیز تیر خلاصی بود که گروههای مروج و معتقد به اسلام سیاسی را تا حد بسیاری زیادی منزوی و حتی زیر زمینی نمود.
چین؛ اسلام از قرن دهم میلادی وارد شمال غربی چین شد. جمعیت مسلمانان چین بیش از 50 میلیون نفر است. در حال حاضر این جمعیت ، ایالتهای گانسو ، کینگائی ، شانگزی ، و مناطق خود مختار نینگجیا و شینگجیانگ را در بر میگیرد. این منطقه در مجاورت و نزدیکی آسیای میانه است. وجود این جوامع را میتوان به دلیل بسط و گسترش فرهنگ غالب آسیای میانه در کشور چین قلمداد کرد. ایالات شینگجیانگ زبان، دین و فرهنگ آسیای میانه را به خود گرفته است و مناطق مجاور، یعنی گانسو، کینگایی، نینگجیا و شانگجی نیز به گونهای ژرف تحت تأثیر تمدن آسیای میانه قرار گرفتهاند. شش گروه از ده گروه قومی مسلمان که پیروان آنها اغلب منطقه خود مختار شینگجیانگ (که برای بسیاری غیر چینی ها به عنوان ترکستان شرقی شناخته میشود) اویغورها، ازبک¬ها، قزاقها، قرقیزها، تاتارها و تاجیکها هستند. صوفیه نقش عمده ای در تبلیغ و گسترش اسلام در این ناحیه داشته است. جهریه، خوفیه، قادریه و کبرویه از مهمترین طریقه های موجود در این منطقه است. شهر «کاشغر» مرکز فرهنگ اسلامی، در ایالت سین شیانگ واقع شده است.
روسیه؛ آمار كنوني مسلمانان نشان مي دهد جمعيت تقريبي مسلمانان در این کشور رقمي معادل 20 تا 23 ميليون نفر (از140میلیون جمعیت روسیه) است و برخلاف نمودار منفي جمعيتي در كل روسيه رشد جمعيت مسلمانان مثبت است. به موازات رشد كمي جمعيت، توجه به ديدگاه¬هاي روحانيون مسلمان، تأكيدات مكرر رئيس جمهور روسيه بر حضور هر چه بيشتر رهبران ديني مسلمان روسيه در مجامع بين المللي و اسلامي و بسياري پارامترهاي ديگر نشان مي دهد كه روز بروز بر قدرت و تأثيرگذاري مسلمانان بر جامعه روسيه افزوده مي گردد. به همين دليل صرف نظر از اينكه گروهي در جامعه روسيه احساس خطر كرده و اين خطر را گوشزد مي كنند، برخي دولت مردان نيز به اين نتيجه رسيدند كه بايد راه مدارا، تعامل و نزديكي با مسلمانان را به عنوان يكي از شروط يكپارچگي روسيه ملحوظ دارند. كاهش جمعيت روس تبارها و افزايش مسلمانان، روسيه را به سمتي سوق مي دهد كه آيندة ترتيبات و تركيبات جمعيتي آن اجتناب ناپذير مي باشد.
برخي معتقدند اسلام تقريبا جلوتر از مسيحيت و قبل از اينكه شاخه ارتدوكس به عنوان مذهب رسمي پذيرفته شود، وارد سرزمين روسيه شد. روحانيون مسيحي پس از مسلمانان به اين سرزمين آمده و مردم را با مسيحيت آشنا كردند.
مناطقي كه به طور مرسوم، اسلام در آنها رواج دارد: مناطق مركزي و جنوبي، قفقاز شمالي و سيبري است. علاوه بر اين مسلمانان در مسكو، سن پطرزبورگ و ديگر شهرهاي بزرگ نيز سكونت دارند. بنا به گزارش اداره ديني مسلمانان در بخش اروپایي روسيه، در استان مسكو بيش از سه ميليون مسلمان و در شهر مسكو در حدود يك و نيم تا دو ميليون نفر مسلمان سكونت دارند.
مسلمانان درمناطق چچن، اينگوش و داغستان (حدود ده درصد مسلمانان) داراي مذهب شافعي و در ديگر مناطق قفقاز شمالي داراي مذهب حنفي هستند. علاوه بر اين در شمال قفقاز چندين مسلك صوفيه نيز وجود دارد. فرق صوفيه عمدتاً در داغستان و در چچن ساكن هستند.
رابطه دانشگاه الازهر با شوروي سابق از سالهاي 1950 میلادی شروع شد. اولين گروه در سال 1990 میلادی براي فراگيري علوم اسلامي به مدت يك سال به این دانشگاه اعزام شد. بنا به اطلاعات نيمه رسمي، در حال حاضر حدود 500 نفر دانشجو از كشورهاي حوزه شوروي سابق در سطوح دكترا و غيره در دانشكده هاي مختلف دانشگاه الازهر، مشغول تحصيل هستند؛ از جمله علماي معروف و مطرح مسلمان كه هم اكنون در روسيه جايگاه و منزلت رسمي و ديني كسب كرده اند، فارغ التحصيل اين دانشگاه هستند؛ مانند: طلعت تاج الدين (مفتی اعظم روسیه) و امام شاميل علاءالدين اف (امام جماعت مسجد در مسكو) و الدار علاالدين اف خطيب مسجدي كه شاميل در آن نماز جماعت اقامه مي كند. در حال حاضر بر اساس توافقنامه اي كه بين شوراي مفتيان روسيه و دانشگاه الازهر، منعقد شده است ساليانه بیست نفر طلبه براي فراگيري علوم اسلامي درسطوح مختلف به مصر عزيمت مي كنند. البته درحد پایین¬تری از الازهر، سازمان دیانت ترکیه و کشورهای عربی حوزه خلیج فارس نیز درعرصة فعالیتهای تبلیغی در روسیه حضور دارند.
ج) ترکیه و بالکان؛ حوزه ترکیه و بالکان نزدیک به هشتاد میلیون مسلمان دارد که اکثریت آنان حنفی ماتریدی اند. درحوزه بالکان ؛ ترکیه ازلحاظ دینی برای مسلمان بنوعی سرزمین مادری محسوب می شود؛ چرا که این مناطق تا قبل از فروپاشی خلافت عثمانی مملکت واحدی را تشکیل می دادند و پس از آن در قالب کشورهای آلبانی، بوسنی وکوزوو به مرورزمان وارد صحنه بین الملل شدند. گرایش بیشتر مسلمانان این کشورها علی رغم تبلیغات وهابیت به سازمانهای دینی-دولتی ترکیه است.
تركان در اواخر سالهاي هزار میلادی به سرزمين آناتولي آمدند. در آن زمان آناتولي از سرزمينهاي تحت تصرف مسيحيت (بيزانسيان) به شمار ميآمد. پس از آن در سلسله جنگ¬هایی که میان ترکان سلجوقی و بيزانسيان واقع شد، بيزانس سرزمينهاي اطراف سوريه و آسياي صغير را از دست داد. جمعيت تركان در آنجا زياد شد و زبان آناتولي آرام آرام به تركي تبديل شد. سلجوقي ها از سال ۱۰۷۷ تا ۱۳۰۸میلادی، دولتي سني که مذهب رسميش حنفي ماتریدی برپا كردند. پس از ضعف سلجوقیان، دولت عثماني، آناتولي را در دست گرفت. عثماني در زماني كوتاه به يك امپراتوري بزرگ تبدل شد.آنان در سال ۱۴۵۴ میلادی استانبول را كه مركز مسيحيت بود، فتح كردند. عثمانيان دولتي بزرگ تأسيس كردند كه در عالم اسلام همانند آن وجود ندارد. اين دولت از الجزاير آفريقا تا يمن عرب و از تبريز آذربايجان تا لهستان اروپا گسترده بود، امپراتوري عثماني بعد از سالهاي ۱۷۰۰میلادی رو به ضعف نهاد و اين روند تا سال ۱۹۲۳ م (همزمان با تأسيس تركيه) ادامه داشت. عثمانيان در طول ۶۱۹ سال حاکمیت خود بزرگترین خدمت را به مذهب حنفی ماتریدی نمودند و در طول بیش از پانصد سال آن را در جهان اسلام برتری دادند، به¬گونه ای که در طول این دوران مناصب رسمی دینی از شیخ الاسلام تا قضات و... به فقها این مذهب داده شد.
خلافت عثماني توسط آتاتورك و حزب وي، «حزب جمهوريخواه خلق(CHP)»، در سال ۱۹۲۴میلادی به پايان رسيد. آتاتورک نظام لائیک را جانشین خلافت نمود و در پی آن با تغییر خط وتغییر پوشش کوشید که بافاصله گرفتن از اسلام، جامعه ترکیه را به به سبک غربی به پیش براند. با این کار مذهب حنفی ماتریدی بزرگترین حامی خود را از دست داد و در میان پیروان ترکش محدود به فرامین سازمانی به نام دیانت که دولت آن را اداره می كرد، شد.
در ميان اهل تسنن تركيه، دو طريقه نورجي و نقشبندي شایع است. نورجي¬ها به رهبری فتح الله گولن در بين جوانان نفوذ بيشتري دارند. مرکز آنها شهر ارزرم است و در 54 کشور از جمله افغانستان، قزاقستان، قرقيزستان، ازبكستان، روسيه، پاكستان، هندوستان، چين، آلباني وغیره مؤسسه علمي تأسيس كرده اند. طريقه نقشبندي بیشتر در میان عوام رایج است و بیشتر فعالیت های آن برضد وهابیت و امامیه صورت می گیرد.
مراکز فکری
1. سازمان دیانت(ترکیه)؛ در امپراتوری عثمانی اگرچه نظام خلافت به معنی حاکمیت دین بود و خلیفه، به عنوان بالاترین مقام رسمی مسلمانان، محسوب میشد، با این حال، امور دینی برعهده سازمانی به نام «مشیخت» بود که شیخ اسلام ریاست آن را بر عهده داشت. در سال 1920میلادی وزارت مشیخت، شریعت و اوقاف، جای آن را گرفت. با اعلام جمهوری در سوم مارس 1924میلادی و خط مشی جدایی دین از سیاست، وزارت مذکور منحل گردید و سازمانی به نام ریاست امور دینی (سازمان دیانت)، وابسته به نخستوزیری، تشکیل شد که وظیفه اصلی آن کنترل مسلمانان این کشور است. در تركيه بيش از هفتاد هزار مسجد وجود دارد كه به جز مساجد شيعه، همه زيرنظر ديانت است. ديانت هر هفته خطبههاي جمعه مساجد را مشخص ميكند و هر هفته در همه مساجد كشور يك خطبه خوانده ميشود.
برخی از مواد قانون اساسي تركيه درباره دیانت می گوید:
1ـ خارج شدن ديانت از ارزشها و اهداف آتاتورك، جرم است.
2ـ ديانت حق ندارد در بعد سياسي اسلام كاري انجام دهد و در غير اين صورت پيگرد قانوني دارد.
3ـ ديانت فقط ميتواند احكام نماز، روزه، حج و مواردي از اين قبيل را به مردم بياموزد.
4ـ ديانت به گونهاي مؤسسه و منصوب دولت لائيك است.
با این حال، مسلمان بودن بیش از 98 درصد مردم این کشور و نیز سیاست «پان ترکیسم» این حکومت که منطقه نفوذی آن غالبا در میان مسلمانان میباشد، به خصوص پس از استقلال کشور های آسیای میانه، توجه به دین و مذهب را به عنوان وسیلهای در خدمتحکومت قرار داده است.
در داخل ترکیه سازمان دیانتبا رعایت اصول قانون اساسی و به دور از هرگونه نگرش سیاسی، امر تبلیغ و انتشار اصول عالیه دینی را وظیفه خود میداند؛ هر چند در عمل وابستگی این سازمان به نهاد حکومتی خود اصلیترین مانع در این راه میباشد. ارشاد و راهنمایی مردم در مورد اموری از قبیل اتحاد، برابری، فداکاری، تعاون، برادری، محبت، احترام، خوشبینی، حمایت و نیز اموری که باعث ضعف در جامعه میگردد مثل شراب، قمار، مواد مخدر، روابط غیر اخلاقی و... بر عهده این نهاد است. فعالیتهای دینی علاوه بر مساجد در مدارس، بیمارستانها، زندانها، کارخانجات، کوی دانشجویی، خانه سالمندان، مهدهای کودک و ... نیز انجام میشود. برقراری برنامههای وعظ در ماه مبارک رمضان، ایام مبارک و میلاد حضرت رسول (ص) از دیگر اقدامات این سازمان است.
در خارج از کشور سازمان دیانت در کشورهایی فعالیت دینی دارد که اتباع ترکیه در آنها زیادند، یا ترک زبان هستند؛ مثل کشورهای مهاجر پذیر اروپایی یا کشورهای ترک زبان مانند کشورهای آسیای میانه و قفقاز.
این فعالیتها در دو بخش خلاصه می¬شود:
الف - فعالیتهای سازمان در کشورهای غربی؛ که در قالب فعالیت در مساجد و انجمن¬های ترک صورت می گیرد.
ب - فعالیتهای سازمان در کشورهای ترک زبان که عمداتا از طرق ذیل انجام می¬گیرد:
1. ارائه خدمات دینی از طریق نمایندگی ها
2. فعالیتهای آموزشی با تاسیس مدارس و دانشکده های دینی در این کشورها
3. ساخت مساجد
4. ارائه کمکهای بشر دوستانه به آسیب دیدگان از جنگها و بلایای طبیعی
5. فعالیتهای فرهنگی چون چاپ و نشر کتاب، مجله و غیره
سرانجام اینکه فعالیتها و اقدامات سازمان دیانت که نهادی است کاملا دولتی، درحقیقت استفاده ابزاری از اسلام برای نیل به مقاصد و اهداف حکومت ترکیه است که شاید مهترین آنها را می توان ترویج پان ترکیسم و تبلیغ جدایی دین از سیاست دانست که هر یک به نحوی موجب می شود نقش سیاسی ترکیه در جهان امروز و به ویژه غرب، افزایش یابد.
2. الازهر مصر؛ حنفیان مصر ابتدا تابع مشرب کلامی طحاویه (پیروان ابوجعفرطحاوی متوفای 321 قمری) بودند، اما با تسلط عثمانیان که حنفی ماتریدی بودند، مشرب کلامی ماتریدی در کنار فقه حنفی علی رغم آنکه نسبت به شافعیان اشعری در اقلیت بود اما جایگاه ویژه ای در محافل علمی و دولتی مصر پیدا کرد، فقه رسمی محاکم شرعی، فقه حنفی شد، که این رسمیت تا به امروز به صورت رسمی پا بر جاست، برخی از بزرگان این طایفه به ریاست الازهر رسیدند(آخرین آنها شیخ جادالحق علی جادالحق م 1415قمری بود) و کلام ماتریدی در کنار کلام اشعری مورد توجه قرار گرفت و امروزه نیز در الازهر تدریس می شود و سیاهه مواد درسی الازهر همانند مواد درسی دانشکده الهیات آنکارا است. الازهر امروزه در کنار تفکر اشعری، از مراکز اصلی اندیشه ماتریدی نیز بحساب می آید تا آنجا که در محافل علمی و دینی دنیای امروز نیز- به خصوص پس از وقایع 11سپتامبر- تفکرات حنفی ماتریدی الازهر شأن و رتبه ای به مراتب بالاتر از اندیشه¬های مکتب دارالعلوم دیوبند دارد.
جامع الازهر تاسیس شده به سال 972میلادی (359 قمری) و در زمان معزالدین، خلیفه فاطمی، از همان ابتدا صرفاً یک عبادتگاه محلی نبوده، بلکه مسجدجامع شهرنیز بوده است، در این مسجد بوده که سپهسالار اسلام موعظه می کرده و در خلال خطبههای نماز جمعه، بیانیههای لازم را صادرمی نموده است و جلسات محاکم شرع و گردهمایی برای تنظیم امور مالیاتی برگزار می شده است. الازهر امروز چهار دوره از حیات فکری خود را سپری نموده و در مرحله پنجم به سر می برد؛ نخست حاکمیت فکری تشیع اسماعیلی (در خلافت فاطمیان)، سپس شافیعه (در حکومت ایوبیان)، بعد از آن راهیابی اندیشه های صوفیانه (در حکومت ممالیک)، در مرحله چهارم الازهر تنها انتقال میراث گذشتگان را وظیفه خود می دانست و تلاشهای نوآورانه در آن جایی نداشت (در خلافت عثمانی). اما مرحله پنجم دوران شکوفایی و نگاه مجدد به جهانی بود که تنها سکنه آن نه مسلمانان قاهره بودند و نه حتی مسلمانان عثمانی. این دوره با حاکمیت ناپلئون بر مصر (1798میلادی، 1213 قمری) آغاز شد و عواملی چون اشغال مصر بدست انگلیس، ظهور مصلحانی چون عبده (که حتی به ریاست الازهر نیز رسید)، مواجهه با شبهات و ایرادات روشنفکران از فرنگ برگشته و... آن را تقویت و تثبیت نمود.
امروزه الازهر رسالت خود را جهانی می داند و برای انجام این رسالت در وهله نخست ارتباط خود را با حاکمیت مصر به گونه ای تعریف کرده که در عین با حکومت، با مردم هم در ارتباط است و ویکی را بر دیگری ترجیح نمی دهد، چرا که با سرسپردگی تام به حکومت، مردمی بودن را از دست می دهد و با توجه تمام عیار به مردم، از امکانات و فرصتهای حکومتی برای پیشبرد برنامه های الازهر بی بهره می شود. از طرف دیگر الازهر با وجود تفکر غالب شافعی-حنفی در فقه و اشعری- ماتریدی در عقیده، با نفی تعصبات فرقه ای، تئوری «کارآمدی شریعت اسلامی در عصر حاضر» را با بهره گیری از اندیشه های سایر فرق اسلامی و حتی امامیه به اجرا گذارده است و در تعامل با غیر مسلمانان نیز، به مدد پرهیز از افراط گرایی، به عنوان نماد ارتدوکس اسلامی شناخته می شود. در حوزه تبلیغی نیز الازهر امروزه بالغ بر پنجاه هزار مدرسه و 55 دانشکده را تحت پوشش دارد. دانشگاه الازهر برای پذیرش دانشجو دارای مقرّرات خاصی است و سالانه هزاران نفر از دانشجویان خارجی را جهت تحصیل در رشتههای مختلف پذیرش میکند. الازهر به لطف شمار فراوانی از طلاب خارجی دامنه نفوذ خود - و به طور کلی نفوذ مصر - را به خارج از مرزهای مصر کشانده است. الازهر به طور مداوم گروهها و اشخاص فعال اسلامی را جهت فعالیتهای اسلامی به خارج و امروزه به ویژه به کشورهای غربی گسیل می دارد. در ارتباط با زنان نیز در سال 1962 میلادی دانشکدهای ویژه زنان در درون الازهر تاسیس شد . این دانشکده با مرور زمان به دانشگاهی - در درون دانشگاه الازهر - تبدیل شده است.
3. دارالعلوم دیوبند (شبه قاره)؛ مدرسه دارالعلوم درسال 1867 میلادی در دیوبند، بخشی از شهر سهارنپور هندوستان، به دست شیخ قاسم نانوتوی بنیانگذاری شد. چهل سال بعد، تعداد مدارس تابعه دارالعلوم به چهل مدرسه رسید. پس از آن، در سال 1931 میلادی دارالعلوم 949 نفر شاگرد داشت و در صدمين سال تأسيس خود، يعني 1967میلادی، داراي 3795 فارغ التحصيل هندي، 3191 فارغ التحصيل پاكستاني و بنگلادشي و 431 فارغ التحصيل خارجي بود و افرادي از سرأسر هند، پاكستان، چين، افغانستان، اروپا، آمريكا و ايران در آنجا تحصيل ميكردند.
اين مدرسه اكنون داراي 8934 مدرسه وابسته است و دانشجويان در دورههاي مقدماتي و عالي به تحصيل در اين مدارس ميپردازند. مؤسسان دارالعلم هدف اصلي تأسيس اين مدرسه را تقويت مباني اسلام بر اساس مذهب حنفي اعلام كردند آنها در اعتقادات ماتريدي مذهب و در فقه حنفي مذهباند و اگرچه تمام سلسله¬های صوفيه و طرق آنها را قبول دارند، ولي طريقه چشتيه را طريقه خود قرار دادهاند و به طرق نقشبنديه، قادريه و سهرورديه ارادت دارند. آنان شاه ولي الله دهلوي را بزرگ طريقت خود ميدانند. علماي ديوبند در آغاز كاري به سياست نداشتند تا اينكه جنگ جهاني اول شروع شد وخلافت عثماني به عنوان مظهر خلافت اهل سنت به خطر افتاد. دراين زمان، مولانا محمدالحسن درسال1919میلادی «جمعيت علماي هند» را تأسيس كردند. این کار نقطه آغازی بودتا اسلام سیاسی (در مقابل اسلام سکولار) در این مدرسه نهادینه شود و تلاش برای تشکیل حکومتی اسلامی جز آمال و آرزوهای تفکر دیوبندیه شد، حاکمیتی که آرمانی ترین وجهش خلفای راشدین و پایین ترین حدش عثمانی ویا حتی طالبان بودند، اما تلاشها برای تشکیل این حاکمیت سرانجام به دو تجربه ناموفق جمهوری اسلامی پاکستان (که در عمل حاکمیتی سکولار است) و امارات اسلامی افغانستان (طالبان) منجر شد، آزمونهای شکست خورده ای که هنوز در قالب احزاب اسلامی فراوانی در بنگلادش، پاکستان، افغانستان وحتی آسیای مرکزی هر روزه عرض اندام می کنند که پس از وقایع 11 سپتامبر بسیاری از پایگاههای مردمی و بین المللی خود را از دست داده اند.
در عرصه تبلیغ، سازمان«تبليغي جماعت» درحال حاضر فعالترين نهادی است که به نشر تفکرات دیوبندیه می پردازد. مولانا محمدالیاس، از تربیت یافتگان مکتب دیوبند، در 1305شمسی این جنبش را به منظور تبلیغ اسلام، از منطقه ای به نام میوات در نزدیکی دهلی آغاز کرد و بتدریج در سراسر هند و بعدها شبه قاره و حتی سایر کشورها گسترش یافت، به گونه ای که امروزه در جهان شناخته شده است. برخی اصول که رهبران جماعت بر آن تأکید دارند، عبارتند از: نفی دخالت در سیاست، خودسازی از طریق ریاضت به عنوان پیش شرط تبلیغ، دیگرسازی انفرادی به روش وعظ ، قایل بودن به نقش ایمان، نفی اختلاف بین فرق اسلامی و پرهیز از طرح مسائل تفرقه انگیز، آزادی حضور علاقه مندان به برنامه های جماعت از کلیة فرق اسلامی، احساس تکلیف نسبت به سرنوشت کفار، پرهیز از تجمل گرایی، نفی استفاده از رسانه ها و وسایل ارتباطی جدید. آنها مسجد را مرکز فعالیت¬هایشان می شناسانند. ادعا می شود که در این مساجد هیچ¬گونه تشکیلات اداری وجود ندارد و هرکس می تواند به عضویت جماعت درآید و هرگاه اراده کند، جماعت را ترک گوید.
امروزه هند و پاکستان و بنگلادش، پایگاههای اصلی جماعت اند، تا جایی که این جماعت در جهان به نام «جنبش تبلیغی شبه قاره» شناخته شده است. بزرگترین اجتماعات سالانة جماعت نیز در همین سه کشور برگزار می شود. اغلب جماعت¬های تبلیغی از همین سه کشور به دیگر کشورهای جهان می روند و در آن کشورها نیز هسته های اصلی تبلیغی جماعت را اتباع مهاجر همین سه کشور تشکیل می دهند. یکی از برنامه های مهم جماعت برگزاری اجتماعات بزرگ است. در این اجتماعات است که برای فعالیتهای تبلیغی آینده برنامه ریزی می شود. شرکت در این اجتماعات اهمیت خاصی دارد و اغلب ، مقامات بلندپایة دولتی و شخصیتهای مذهبی و سیاسی نیز در مراسم «آخرین مناجات» شرکت می نمایند. برای نمونه تعداد شرکت کنندگان در مرأسم مناجات در بنگلادش در اول فوریه سال 2000 میلادی به سه میلیون تن رسید و در پایان این تجمع تقریباً یک هزار جماعت (هر جماعت حداقل ده تن ) برای اعزام به نقاط مختلف دنیا (خروج ) به منظور تبلیغ تشکیل گردید.
جماعت درکشورهای آسیای جنوب شرقی فعالیتهای گسترده ای دارد. علاوه بر آن این جماعت در افغانستان و ترکیه و ژاپن و کشورهای افریقای شرقی، از جمله کنیا، اوگاندا، تانزانیا، زامبیا و موزامبیک فعال است.
در مناطق سنّی نشین ایران نیز این جماعت فعالان بسیار دارد و آنان به مرکز تبلیغی رائیوند در پاکستان رفت و آمد می کنند (در اجتماع سال 1373شمسی در رائیوند، حدود پانصد تن از ایران شرکت کردند). بسیاری از مسلمانان قارة افریقا نیز در برنامه های جماعت شرکت می کنند. در میان کشورهای اسلامی، جماعت کمترین نفوذ را در منطقة خاورمیانه دارد و اعراب بندرت از آن استقبال کرده اند. جماعت در اروپا و امریکا نیز مسلمانان را برای داشتن ارتباط مستمر با دین ترغیب می نماید. در انگلستان فعالان جماعت از تشکیلات منسجمی برخوردارند. تجمع جماعت در اروپا و امریکا برنامه ای است که در آن بیشترین تعداد مسلمانان آن مناطق جمع می شود.
علی محمد حیدرسرلک، کارشناسی ارشد مذاهب اسلامی
منابع
ابراهيم عبدالحق،كايد: جامعة الأزهر الأولى في الكون، عمرها ألف وثلاث وعشرون سنة، روزنامه الدستور، شماره 145698، 17حزيران 2008 م؛ بدل، حسن، شرايط ديني و مذهبي کشور ترکيه، فصلنامه طلوع، شماره 10و11؛ برنامج فتاوی دارالافتاءالمصریة منذ عام1312ق، لجنةالفتاوی بالازهر، مجلس الاعلی للشئون الاسلامیة، جمهوریة مصرالعربیة؛ بنگلادشی، محمدابوسعید: ادیان و مذاهب در بنگلادش، طلوع، شماره 6، تابستان 1382 ش؛ تقی زاده، احمد، جمعیت العلمای هند؛ توسلی، مجید، سازمان دیانت و برنامههایی برای فردا، پگاه حوزه، شماره 114، 1382 ش؛ جلالی، سیدلطف الله: تاریخ وعقاید ماتریدیه، مرکزمطالعات وتحقیقات ادیان ومذاهب، قم، چاپ اول 1386ش؛ دیوسالار، مجید: آسیای میانه: پیوستگی ژئوپلیتیک و قدرتهای منطقهای، پگاه حوزه، شماره 196، چهار آذر 1385ش؛ دیون، میشل: مسلمانان چین، ترجمه سیدمحمودموسوی، پگاه حوزه، شماره 168، نهم مهر 1384ش؛ زندگی مسلمانان منطقه کاشغر در شمال غرب چین، سایت رادیو دولتی چین؛ شيرازي، مهدى: جنبشها و احزاب اسلامى در پاکستان، سایت مجمع تقریب مذاهب اسلامی؛ صالح، محمدرضا: با کاروان شرقی(مسلمانان در چین)؛ عسگريان، عباسقلي: جوامع مسلمان و سازمانهاي اسلامي فدراسيون روسيه، مجله علمی - ترویجی مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، شماره 59، پائیز 1386ش؛ غزاوى، زهير: الموسسات الدينيه الاسلاميه والكيان الصهيونى؛ غزاوى، زهير: الموسسات الدينيه الاسلاميه والكيان الصهيونى، الغدیر، بیروت؛ فرمانيان، مهدي: شبه قاره هند ديوبنديه، بريلويه ورابطه آنهاباوهابيت، مجله طلوع، شماره 6، تابستان 1382ش؛ فضل الرحمان: نوزایی علمی در کهنترین دانشگاه سنتی، مترجم مجید مرادی، پگاه حوزه، شماره 69، سیزدهم مهر 1381ش؛ الفضلی، عبدالهادی ودیگران: المذاهب الاسلامیة الخمسة، الغدیر، بیروت، چاپ اول 1419ق؛ کریمی، جواد: مدخل بنگلادش، دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی؛ مجتبايي، فتح الله: مدخل اسلام، دائرة المعارف بزرگ اسلامي؛ مرادی، صاحبنظر: استعمار انگليس و فعالیتهای آگاهی بخش دیوبند؛ ميرشاهي، سعيد: دانشگاه الازهرنخستين دانشگاه جهان، روزنامه آفرینش، تاریخ21/02/1387 و28/02/1387ش؛ ميرشاهي، سحر: طریقه های دین اسلام در چین، وب سايت بانک مقالات فارسي؛ نبوی، محمد حسن: رهآورد سفر به تاجیکستان، مبلغان، شماره 25، بهمن 1380ش؛ نگاهی به موقعیت مسلمانان تاجیکستان، خبرگزاری مهر؛ نورجو، جعفر: هویت راستین فرهنگی آسیای میانه، پژوهه، شماره 4، بهمن و اسفند 1382ش.
منابع اینترنتی:
www.tajct.com(نمايندگي اتاق بازرگاني و صنايع جمهوري تاجيکستان در تهران).
www.ankara.icro.ir(رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران-آنکارا)
www.khawaran.comwww.Mydocument.irwww.China Radio Internationalpersian.cri.cn
www.teletext.irib.irwww.sesrtcic.orgwww.alazhar.gov.egwww.saaid.netwww.aljaml.comwww.alazhr.orgwww.islamic-council.com