دساتیر آسمانی، دین نامه جعلی زرتشتیان (2) | کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کانال ارتباطی از طریق پست الکترونیک :
support@alefbalib.com
نام :
*
*
نام خانوادگی :
*
*
پست الکترونیک :
*
*
*
تلفن :
دورنگار :
آدرس :
بخش :
مدیریت کتابخانه
روابط عمومی
پشتیبانی و فنی
نظرات و پیشنهادات /شکایات
پیغام :
*
*
حروف تصویر :
*
*
ارسال
انصراف
از :
{0}
پست الکترونیک :
{1}
تلفن :
{2}
دورنگار :
{3}
Aaddress :
{4}
متن :
{5}
فارسی |
العربیه |
English
ورود
ثبت نام
در تلگرام به ما بپیوندید
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ...
همه موارد
عنوان
موضوع
پدید آور
جستجو در متن
: جستجو در الفبا
در گوگل
...جستجوی هوشمند
صفحه اصلی کتابخانه
پورتال جامع الفبا
مرور منابع
مرور الفبایی منابع
مرور کل منابع
مرور نوع منبع
آثار پر استناد
متون مرجع
مرور موضوعی
مرور نمودار درختی موضوعات
فهرست گزیده موضوعات
کلام اسلامی
امامت
توحید
نبوت
اسماء الهی
انسان شناسی
علم کلام
جبر و اختیار
خداشناسی
عدل الهی
فرق کلامی
معاد
علم نفس
وحی
براهین خدا شناسی
حیات اخروی
صفات الهی
معجزات
مسائل جدید کلامی
عقل و دین
زبان دین
عقل و ایمان
برهان تجربه دینی
علم و دین
تعلیم آموزه های دینی
معرفت شناسی
کثرت گرایی دینی
شرور(مسأله شر)
سایر موضوعات
اخلاق اسلامی
اخلاق دینی
تاریخ اسلام
تعلیم و تربیت
تفسیر قرآن
حدیث
دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات
سیره ائمه اطهار علیهم السلام
شیعه-شناسی
عرفان
فلسفه اسلامی
مرور اشخاص
مرور پدیدآورندگان
مرور اعلام
مرور آثار مرتبط با شخصیت ها
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی
مرور مجلات
مرور الفبایی مجلات
مرور کل مجلات
مرور وضعیت انتشار
مرور درجه علمی
مرور زبان اصلی
مرور محل نشر
مرور دوره انتشار
گالری
عکس
فیلم
صوت
متن
چندرسانه ای
جستجو
جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در سایر پایگاهها
جستجو در کتابخانه دیجیتالی تبیان
جستجو در کتابخانه دیجیتالی قائمیه
جستجو در کنسرسیوم محتوای ملی
کتابخانه مجازی ادبیات
کتابخانه مجازی حکمت عرفانی
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
کتابخانه تخصصی ادبیات
کتابخانه الکترونیکی شیعه
علم نت
کتابخانه شخصی
مدیریت علاقه مندیها
ارسال اثر
دانشنامه
راهنما
راهنما
دساتیر آسمانی، دین نامه جعلی زرتشتیان (2)
کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
فارسی
کتاب الکترونیکی
میانگین امتیازات:
امتیاز شما :
تعداد امتیازات :
0
دساتیر آسمانی، دین نامه جعلی زرتشتیان (2)
ویرایش اثر
کلید واژه اصلی :
دین زردشتی (ادیان آریایی ایران باستان)
پاسخ تفصیلی:
دیدگاه استاد پورداود درباره لغت هاى دساتیرى
استاد پورداود درباره لغت هاى دساتیرى و چگونگى ساخت آنها مى نویسد: «نویسنده دساتیر از براى لغت سازى چندین شیوه به کار برده است: به برخى از واژه هاى فارسى معنى دیگر داده، آمیغ که به معنى آمیزش است در دساتیر یعنى حقیقت و آمیغى یعنى حقیقى، یوزه به معنى توله شکارى درست است اما در دساتیر به معنى تفتیش است و جز اینها، براى برخى لغت هاى عربى فارسى ساخته است، چون خانه آباد به جاى بیت المعمور (کعبه) و هر سویه پادشاهان به جاى ملوک الطوایف و کنور به جاى فاعل و چشمیده به جاى منظور و برش دید به جاى قطع نظر از... و جز اینها. یک رشته از لغاتش مفهوم لغات تازى است: چون اویش = هویت، راست پوش = کافر، افرازستان = عالم علومى، فسرده شهر = عالم سفلى، نخستین انداز = بدیهه. برخى از لغت ها را از روى قیاس ساخته، از روى خورشید کلمات هورشید و ماهشید درست کرده است.
در بسیارى از واژه هاى فارسى حرفى از اول و آخر آنها انداخته یا حرفى به اول و آخر آنها افزوده لغت هاى دیگرى ساخته است: نیواره چوبى است که بدان خمیر پهن کنند درست مانند وردنه، نظر به ریشه و بنیاد آنها هر دو درست است اما در دساتیر به نیور یا نیوار معنى جو داده شده، باستان در دساتیر باس شده به معنى کهنه و قدیم در مقابل حادث، به انجام واژه چم (= معنى) یک راء افزوده شده چمر یعنى آشکار و پیدا و در سرلغت «همه» حرف نفى «ا» افزوده شده «اهمه» یعنى ناقص و ناتمام و جز آن، با این شیوه ها نویسنده دساتیر یاوه هاى خود را به قالب الفاظ و عباراتى به آسانى در آورده زبان عهد ساسانیان به قلم داده است. از براى هیچ لغتى در تنگنا نبوده، بسا از براى یک لغت عربى چندین لغت تراشیده است: هر آینه بود، هر آینه هستى، ناچار باش، ناگزیر باش، ناچار هست، گرورفرتاش همه اینها به معنى واجب الوجود است. شایسته هستى، شایسته بود، ناور فرتاش یعنى ممکن الوجود». آموزه هاى دساتیرى
بنابر روایات دساتیر، شانزدهمین پیامبر که ساسان پنجم است و معاصر خسرو پرویز به شمار آمده، دساتیر را به زبان فارسى جدید آمیخته با واژه هاى ساختگى دیگر، ترجمه و تفسیر کرده و در ذیل عبارات نامه ها درج کرده است. بدین سان کتاب دساتیر (16 نامه) در حقیقت داراى دو بخش جداگانه است: متن نامه ها ـ که شامل گفته ها و دستورات خدا با پیامبران شانزده گانه خویش البته به زبان ساختگى دساتیرى است ـ و دیگر ترجمه و تفسیر آنها منسوب به ساسان پنجم به فارسى آمیخته با لغات و اصطلاحات مجعول. مطالب دساتیر آمیزه اى است از افکار گوناگونى که تا سده 10 قمرى / 16 میلادى در ادیان، مکاتب و مذاهب مختلف در ایران رواج داشته است و حتى گاهى ترجمه عباراتى از قرآن کریم، تورات و اوستا در آن دیده مى شود که به شیوه معمول با اندک دخل و تصرفى و گاه عینا در کتاب نقل مى شود. در نامه جى افرام فقره 70 آمده که دو گونه نامه است که ایزدى هستند: یکى همین نامه که از آفرینش دو جهان سخن مى گوید و دیگر کهین نامه که آن را دساتیر خوانند: «یزدانى نامه دو است نامه نخستین دو گیتى است و آن رامهین نامه گویند و به زبان فراز آباد فرز دساتیرش نامند که مهین نامه یزدان باشد... و دیگر دساتیر خوانند که کهین نامه یزدان باشد».
بنابر دستور آسمانى دساتیر یا کهین نامه، آفریدگار خدایى است یکتا که در نامه ها به نام هاى مزدام، مزدان، لارنگ، زمرپان، شمتا و هرمهر خوانده شده و ذاتى قدیم و ابدى است. داراى صفات بسیار است، ولى صفاتش از ذاتش بیرون نیست، بى شریک و مانند و ضد، بر همه چیز آگاه و بر هر کارى تواناست. زمان هاى گذشته و آینده همه یکباره بر او آشکار و نزد او حاضر است. خداوند نه آسمان را بیافرید و به هر یک خرد و یا هوش و روان و تن ارزانى داشت. در آسمان ها فرشتگان بى شمار و ستارگان فراوانند. هر یک از آنها را نیز خرد و روان و تن است. سیارگان گردنده نیز داراى خرد و روان و تن هستند، چنان که در نامه مهاباد (اولین نامه دساتیر، فقرات 14 به بعد) در این باره مى خوانیم: «بدین گونه از هر خردى هوشى و روانى و تنى پیدا گردانید تا سپهرستان انجامید و به پایان رسانید، مانند هوش کیوان سپهر فرنسانام و روانش لاتینسا و تن او ارمنسا، و خرد هرمزد سپهر انجمداد و روان او نجم آزاد و شید آزاد تنش، و خرد و روان و تن بهرام سپهر که نامیده شده به بهمن زاد و فرشاد و رزباد واد، و خرد و روان و تن خورشید چرخ شاد آرام و شادایام و نشاد ارسام نام، خرد و روان و تن ناهید آسمان نروان و فروان و زروان نام، خرد و روان و تن تیر چرخ که ارلاس و فرلاس و ورلاس نامند، خرد و روان و تن ماه آسمان فرنوش و ورنوش و اردوش آفرید». ترتیب آفرینش آنطور که در نامه مهاباد آمده به گونه اى است که در کتب حکماى مشایى چون فارابى و ابن سینا دیده مى شود. (بدان گونه که در عقاید و آراء ادیان قدیم ایران و نیز اشراقیان دیده مى شود) چنانکه در نامه مهاباد فقره (49 ـ 48) آمده: بر آتش و باد و آب و خاک چهار فرشته گماشته گشت، بدین نام: انیراب و هیراب و سمیراب و زهیراب». جهان و مجموعه آن همانند تن آدمى و اعضایش است: آسمان پوست آن، کیوان اسپرز آن، برجیس جگرش، بهرام زرداب آن، خورشید قلب، ناهید معده، تیر مغز، ماه شش، ستارگان و بروج رگ هاى آن، آتش دلش، هوا نفسش، آب عرقش، خاک گردپاى آن، برق همچون لبخندش، رعد چون آوازش، باران چون اشکش و بالاخره کانها و گیاهان و جانوران کرم هاى پیکر آن. پوست آدمى چون آسمان است و هفت اندامش که سر و سینه و معده و دو دست و دو پا باشند بجاى هفت سیاره اند، خون و بلغم و صفرا و سودا نیز بجاى عناصر چهارگانه آتش و آب و خاک و هوا هستند. (نامه جمشید، فقره 58). ادوار عمر جهان به شماره ستارگان سیار است و هنگامى که دور ماه به پایان رسید، باز دوران هاى عالم به همان وضع و صورت پیشین از سر گرفته مى شود. بنابر دساتیر طول زمان صد هزاران هزار سال است. شماره و اعدادى که براى نگاه داشتن تاریخ و محاسبه ادوار جهانى به کار گرفته مى شود چنین است:یک سلام سال (صد هزار سال)، یک سمار سال (ده میلیون سال)، یک اسپار سال (یک بیلیون سال)، یک فرد سال (یک میلیون سال)، یک ورد (یک هزار فرد سال)، یک مرد (یک هزار ورد سال)، یک چاد (یک هزار مرد سال)، یک واد (سه هزار چاد سال)، یک زاد (دو هزار واد سال). و ترتیب اعداد نیز بدین شرح است: یک، ده، صد، هزار، سلام ـ یعنى صدهزار را سلام گویند ـ و صد سلام را شمار و صد شمار را اسپار و صد اسپار را راده و صد راده را ارآده و صد ارآده را راز و صد راز را آراز و صد آراز را بى آراز گویند. تناسخ ارواح در دساتیر
در دساتیر به تناسخ ارواح که یکى از معتقدات ـ اصلى ـ مذاهب هندى است توجه خاصى شده است. انسان برترین نوع آفرینش است که به یارى روان و خرد به عوالم بالا و منزلت فرشتگان تواند رسید. و براى رسیدن به این مقام باید از چرخه تسلسل تولد و مرگ رهایى یابد. بنابر این عقیده روان تمامى موجودات، اعم از آدمى، جانوران، گیاهان و جماد، از جسمى به جسم دیگر در حال انتقالند. در نامه مهاباد (فقره 71ـ67) پیغمبرآباد از خداوند مى پرسد: چگونه است که پادشاهان و فرمانروایان و توانگران هم در زندگانى به رنج و اندوه اندراند؟ خداوند در پاسخ گوید: براى این که آنان در زندگى تن پیشین خود بدکار بودند. سزاى خود را در زندگى دیگرى مى بینند، دیگر باره ناخوش و رنجور متولد مى شوند یا به رنج هاى دیگر دچار آیند، جانور زهردار و درنده آنان را مى گزد، اینها کیفر کردارهاى زندگى پیشین خود آنان است. همچنین جانوران درنده و مرغکان و چهارپایان هر یک پاداش و پادافراه زندگى پیشین خودشان را در زندگى بعد خواهند دید، اگر دوره یک زندگى کافى نبود و سزا به آن اندازه نباشد که گناه زندگى پیش را فرو شوید، در دوره زندگى سوم و چهارم سزا خواهند یافت، چندان خواهند رفت و آمد تا آن گناه پیشین پاک شود. کسانى که نادان و بدکنش اند در زندگى دیگر به کالبد گیاه و رستنى متولد شوند و مردمان ناآزموده و زشت کردار به کالبد کانى (معدنى) در آیند، چارپایانى که در این جهان چون اسب و گاو و شتر و خر بارکش اند مردمانى بودند که به کالبد جانواران در آمده در بارکشى کیفر رفتار خود مى بینند. ریاضت در دساتیر
لازم به ذکر است که در دساتیر مشقت و ریاضت و به خود سختى دادن و طریق درویشى و گدایى گزیدن از اهمیت بسیارى برخوردار است. از ریاضت و روزه گرفتن و با خواندن اوراد مخصوص ممکن است روح آدمى مدتى از کالبد جسمانى بیرون آمده و به سیاحت جهان دیگر برود و پس از آن باز به پیکر خود رجعت نماید. روان چنین شخصى چنانچه به این پایه و مقام برسد از چرخه «کارما» رهایى خواهد یافت و دیگر کالبد عوض نمى کند، و پس از مرگ به صورت جاودانى در بهشت خواهد ماند. اما چنانچه کسى در زندگانى کنونى راه خوشى و کامرانى را پیشه خود سازد واز کردار و پندار زشت و ناپسند بهره مند باشد، در زندگى بعد از منزل انسانى به پایگاه حیوانى تنزل خواهد نمود. طبیعت پرستی در دستورات دساتیر
بنابر دستورات دساتیر، خورشید و ماه و ستارگان و نیز روشنى چراغ و آتش را باید ستایش کرد و در معابد براى ستارگان تندیس ساخت و نماز و آیین هاى پرستش را رو به روشنایى یا اجرام فلکى به جاى آورد. در دساتیر ستارگان (ششکاخ) جزو خدایان به شمار رفته اند و و بنابر عقیده پیروان آن، گردش جهان و نظم آن زیر نفوذ هفت سیاره و ستارگان متعددى است که در آسمان مشاهده مى گردند، و خداى دساتیر بارها و بارها پیامبران خود را دستور به ستایش ستارگان مى دهد، چنانکه در (نامه هوشنگ فقره 7، نامه جمشید فقره 14، نامه فریدون فقره 7 و جز اینها) ایشان، به پرستش بهرام و ناهید و تیر و غیره مأمور شده اند. و نیز در فقره 55 نامه یاسان آمده: «پس برابر ششکاخ آى و نماز کن و ششکاخ ستارگانند و آتش که فروغندگانند». آنگاه در فقره بعد تأکید مى شود چنانچه خواهى نمازت به یزدان برسد، باید در برابر ششکاخ نیز نماز به جاى آورى. معاد در دستورات دساتیر
در نامه مهاباد فقرات 63 و 74 ـ 71 مطالبى درباره سزا و کیفر کسانى که زندبار یا جانوران سودمند را آزار مى دهند و یا مى کشند مطالبى ذکر شده و بر طبق آن باید از خوردن گوشت جانوران پرهیز کرد. اما در نامه زردشت فقره 154 کشتن جانوران زیانبار (تندبار) نیکو شمرده شده است.بنابر تعالیم دساتیر، مردگان را یا باید سوزاند، یا به خاک سپرد و یا در تیزآب انداخت. چنان که در این باره در نامه مهاباد فقره 154 آمده: «مرده را در خم تیزآب و تندآب یا در آتش یا خاک سپرید، آنچه فرسنداجیان (امت = پیروان دساتیر) درباره مرده کرده اند آن است که پس از جدایى روان، تن را به آب پاک شویند و جامه اى نیکو و بویا درو پوشانند، پس بدین گونه تن او را در خم تندآب اندازند چون گداخته شود آن آب را به جاى دور از شهر برده ریزند ورنه بدین آرایش به آتش سوزانند یا گنبدى سازند و درون آن چاهى پهن کنند و آن را به سنگ وخشت و رشت استوار و سفید سازند و در کنارهاى آن جاى ها باشد و تخت ها گذاشته مرده را برافراز تخت خوابانند یا خم در خاک فرو برند و در آن مرده را جادهند یا تابود به زمین نهان سازند و آن چه بیشتر بدان فرسنداجیان کار کردندى خم تند آب بود». دستورات دساتیر و ادیان دیگر
آموزه هاى دساتیرى ترکیبى است ناهمگون از مطالب آمیخته و گرفته شده از ادیان عقاید و مکاتبى مختلف که بنیان هاى فکرى آن آشکارا با اصول ادیانى چون اسلام و زردشتى کاملا مغایر و متضاد است. این دین ساختگى هر چند کاملا رنگ اشراقى شدید دارد، در بسیارى از موارد از آن جداست. شاید همین دلیل پژوهشگر و ایرانشناس معاصر و بزرگى چون هانرى کربن Henri Corbin را به اشتباه انداخته، به طورى که در مقدمه مجموعه مصنفات شیخ اشراق اذعان دارد که دساتیر و افکار دساتیرى، احیاء اندیشه هاى قدیم ایرانى و ادامه حکمت اشراق است. این سخن دور از تحقیق و همان ادعایى است که پیروان آذر کیوان داشته اند. قدمت دساتیر و چاپ آن
برخلاف آنچه در دساتیر آمده که مترجم و شارح آن را آخرین پیامبر، یعنى ساسان پنجم دانسته، نویسنده این کتاب (متن، ترجمه و شرح) باید کسى باشد که ساسان پنجم نیز ساخته و پرداخته وى است و ظاهرا زبان ساختگى و جعلى او را نیز جز خود او کسى نمى دانسته، چه رسد به ساسان پنجم. اما تاریخ تألیف کتاب از عباراتى که در نامه ساسان پنجم فقره 31 آمده روشن مى شود: «چون هزار سال تازى آیین را گذرد چنان شود آن آیین از جدایى ها که اگر به آیین گر نمایند نداندش». بنابر این تاریخ تألیف باید حدود سال 1000ق یا 1592 میلادى باشد و این زمان درست مطابق است با روزگارى که آذر کیوان مؤسس فرقه آذر کیوانى، از ایران به هند کوچ کرد. از طرفى چون در سراسر کتاب به واژه هاى هندى و سانسکریت برخورد مى کنیم، معلوم مى شود که به احتمال قوى این کتاب در هند نوشته شده است. ملافیروز در سال 1233ق/ 1818م متن و ترجمه انگلیسى کتاب دساتیر را به چاپ رساند.
پیش از چاپ این کتاب اولین کسى که به وصف آن پرداخت سر ویلیام جونز خاورشناس معروف انگلیسى بود که نام و وصف دساتیر را در کتاب دبستان المذاهب دیده بود. وى در سال 1203ق/ 1789م، این کتاب را از مهم ترین آثار دینى ایرانیان قدیم و به عنوان کتاب آسمانى و همسنگ اوستا و زند به شمار آورد.از ابتداى پیدایش دساتیر و مطرح شدن آن در مجامع علمى، پژوهشگران و دانشمندان غرب و شرق نظرات موافق و مخالفى پیرامون آن اظهار کردند.با تمام این مباحث، هنوز هم کتاب دساتیر و چگونگى پیدایش و قدمت آن در هاله اى از ابهام قرار دارد و به هیچ وجه در این خصوص نمى توان نظریه قطعى ارائه نمود.
صاحب محتوی:
پرسمان دانشجویی
زبان :
فارسی
منبع اصلی :
http://www.adyan.porsemani.ir//node/2466
جنس منبع:
متن
پایگاه :
پایگاه پرسش و پاسخ های ادیان و مذاهب سایت پرسمان
نوع منبع :
پرسش و پاسخ , کتابخانه عمومی
مخاطب :
بزرگسال
خروجی ها :
Mods
Doblin core
Marc xml
MarcIran xml
مشخصات کامل فراداده
مشخصات کامل اثر
منابع مرتبط :
ثبت نظر
ارسال
×
درخواست مدرک
کاربر گرامی : برای در خواست مدرک ابتدا باید وارد سایت شوید
چنانچه قبلا عضو سایت شدهاید
ورود به سایت
در غیر اینصورت
عضویت در سایت
را انتخاب نمایید
ورود به سایت
عضویت در سایت