ارزش های شیطان پرستی | کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کانال ارتباطی از طریق پست الکترونیک :
support@alefbalib.com
نام :
*
*
نام خانوادگی :
*
*
پست الکترونیک :
*
*
*
تلفن :
دورنگار :
آدرس :
بخش :
مدیریت کتابخانه
روابط عمومی
پشتیبانی و فنی
نظرات و پیشنهادات /شکایات
پیغام :
*
*
حروف تصویر :
*
*
ارسال
انصراف
از :
{0}
پست الکترونیک :
{1}
تلفن :
{2}
دورنگار :
{3}
Aaddress :
{4}
متن :
{5}
فارسی |
العربیه |
English
ورود
ثبت نام
در تلگرام به ما بپیوندید
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ...
همه موارد
عنوان
موضوع
پدید آور
جستجو در متن
: جستجو در الفبا
در گوگل
...جستجوی هوشمند
صفحه اصلی کتابخانه
پورتال جامع الفبا
مرور منابع
مرور الفبایی منابع
مرور کل منابع
مرور نوع منبع
آثار پر استناد
متون مرجع
مرور موضوعی
مرور نمودار درختی موضوعات
فهرست گزیده موضوعات
کلام اسلامی
امامت
توحید
نبوت
اسماء الهی
انسان شناسی
علم کلام
جبر و اختیار
خداشناسی
عدل الهی
فرق کلامی
معاد
علم نفس
وحی
براهین خدا شناسی
حیات اخروی
صفات الهی
معجزات
مسائل جدید کلامی
عقل و دین
زبان دین
عقل و ایمان
برهان تجربه دینی
علم و دین
تعلیم آموزه های دینی
معرفت شناسی
کثرت گرایی دینی
شرور(مسأله شر)
سایر موضوعات
اخلاق اسلامی
اخلاق دینی
تاریخ اسلام
تعلیم و تربیت
تفسیر قرآن
حدیث
دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات
سیره ائمه اطهار علیهم السلام
شیعه-شناسی
عرفان
فلسفه اسلامی
مرور اشخاص
مرور پدیدآورندگان
مرور اعلام
مرور آثار مرتبط با شخصیت ها
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی
مرور مجلات
مرور الفبایی مجلات
مرور کل مجلات
مرور وضعیت انتشار
مرور درجه علمی
مرور زبان اصلی
مرور محل نشر
مرور دوره انتشار
گالری
عکس
فیلم
صوت
متن
چندرسانه ای
جستجو
جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در سایر پایگاهها
جستجو در کتابخانه دیجیتالی تبیان
جستجو در کتابخانه دیجیتالی قائمیه
جستجو در کنسرسیوم محتوای ملی
کتابخانه مجازی ادبیات
کتابخانه مجازی حکمت عرفانی
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
کتابخانه تخصصی ادبیات
کتابخانه الکترونیکی شیعه
علم نت
کتابخانه شخصی
مدیریت علاقه مندیها
ارسال اثر
دانشنامه
راهنما
راهنما
ارزش های شیطان پرستی
کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
فارسی
کتاب الکترونیکی
میانگین امتیازات:
امتیاز شما :
تعداد امتیازات :
0
ارزش های شیطان پرستی
ویرایش اثر
کلید واژه اصلی :
گرایش های جدید
سوال:
ارزش های شیطان پرستی چه چیزهایی می باشد، بیان فرمایید؟
پاسخ تفصیلی:
ارزشهای شیطانگرایان
ایدئولوژی شیطانگرایی روی ارزشهایی تأکید میکند که سبب جذابیت و گرایش به این ایدئولوژی میشود. ارزش به معنای ارزش اخلاقی مثبت نیست بلکه صرفاً به معنای مطلوبیت است. چنانکه یک کالای نایاب ممکن است ارزشمند تلقی شود. ارزشهای شیطانگرایی، چیزهای مطلوبی است که هر کس طالب آنهاست و اگر به شیطان هم نسبت داده شود طبیعتاً گرایش به آن را در پی خواهد داشت. این ارزشها در نگاه تاریخی به روند پیدایش و گسترش شیطانگرایی بیان شد و در این جا هر کدام از آنها به طور خاص و مستقل تبیین و نقد میشود. لازم است این پرسش جدی به میان آید که به راستی شیطان چقدر از این ارزشها برخوردار است؟ و کسانی که تا کنون به آن نزدیک شدهاند، چگونه از این ارزشها بهره بردهاند؟
قدرت
توهم قدرت در برای شیطان از دورة زندگی بدوی انسان تا کنون موجب جذابیت و گرایش به شیطانپرستی بوده است. در حالیکه قدرت شیطان بسیار ناچیز و تنها در حد وسوسه انگیزی و ایجاد پندارهای دروغین و نادرست است، که البته این هم در صورت پذیرش انسان مؤثر واقع میشود. شیطان فقط حرف میزند، وعده میدهد و با صوت خود درون انسان غوغا به پامیکند و آنجا را به آشوب میکشد تا در این معرکه وسوسههای خود را غالب کند و از آب گلآلود ماهی بگیرد.
خداوند میفرماید: «هنگامی که به فرشتگان گفتیم بر آدم سجده کنید، سجده کردند غیر از ابلیس که گفت: آیا بر کسی سجده کنم که از خاک آفریدهای. و گفت به من نشان بده، او کیست که بر من بزرگ داشتی؟ اگر تا قیامت به من فرصت دهی، فرزندان او را به افسار میکشم، غیر از گروه اندکی. خداوند فرمود: برو، پس هرکس از تو پیروی کند دوزخ جزای اوست، جزایی فراوان. هرکس را توانستی با صدایت برانگیز و با سواره و پیادهات بر آنها بتاز و در ثروث و فرزندان شریک آنها شو و به آنها وعده بده؛ بیتردید شیطان وعدهای غیر از فریب نمیدهد. و تو ای شیطان! بدان که بر بندگانم هیچ تسلطی نداری.» (سورة اسراء/ آیات61-65)
بنابراین شیطان نه تنها رقیب خداوند نیست، بلکه حتی رقیب انسان هم نیست. و فقط در چارچوب قوانین الاهی و به اذن او میتواند کارهای محدودی را انجام دهد. «سلطة او تنها بر کسانی است که نفوذ او را برخود میپذیرند و او را شریک خداوند میپندارند.» (نحل/100) تا وقتی که انسان فریب او را نپذیرد و با یاد خدا درون خود را از غوغا و آشوب شیطان آرام نگهدارد، هیچ راه نفوذ و سلطهای برای شیطان وجود نخواهد داشت. در این شرایط شیاطین گروهگروه به او هجوم میآورند، ولی باز هم هیچ کاری از پیش نخواهند برد. «کسانی که پرهیزکاراند، اگر گروهی از شیاطین به آنها دست یابند، خداوند را یاد کرده، پس در آن هنگام بینا میشوند.» (اعراف/201) به این ترتیب شیطان در وجود انسان که عرصة جولان اوست هیچ قدرت و نفوذی ندارد مگر به خواست خود شخص، چه رسد به جهان هستی که خالق و مدبر یگانة آن شیطان را به ذلت از بارگاه خود رانده و عبادات و سجدههای نفسانی او را به خوبی شناخته و رسوا کرده است. عالم هستی سراسر ملک و محضر اوست. «تمام ستایشها مخصوص اوست که فرزندی برای خود نگرفته و در حکومتش شریکی ندارد.»(اسراء/111)
سحر و جادو
سحر جادو میراث قوم بنی اسرائیل است که در طول قرنها آن را در میان مردم ترویج میکردهاند. قرآن کریم ریشه سحر و جادو در میان این قوم را به زمان حضرت سلیمان بازگردانده و دو منشأ اصلی برای آن بیان میفرماید. نخست اینکه گروهی از مردم با افرادی از جنها که در تسخیر حضرت سلیمان بودند، ارتباط برقرار کرده و با کفر ورزیدن به قدرت خداوند، سحر و جادو را از اجنه آموختند و از تعالیم آنها پیروی کردند. پس از آن سحر و جادو در زندگی مردم مشکلاتی را ایجاد کرد و خداوند با فرستادن دو فرشته در بابل به نام هاروت و ماروت راههای باطل کردن سحر را به مردم آموخت ولی مردم از آن دو فرشته چیزهایی را فراگرفتند که برایشان فایدهای نداشت، بلکه زیان بار بود. در واقع در راستای همان تعالیم شیطانی و تبعیت از شیاطین دانشی را که بر فرشتهها نازل شده بود، فراگرفتند.
به طور کلی نیروهای ساحرانه سه نوع کارکرد دارند: یکم، جابجایی و تصرف در اجرام چنانکه وقتی حضرت سلیمان خواستند تخت بلقیس را حاضر کنند، یکی از جنها که در تسخیر ایشان بود، گفت که پیش از آنکه از جای خود بلند شوی و بایستی آن را میآورم. دوم، احاطه و تصرف در افکار، که شامل آگاهی از فکر دیگران، انتقال افکار خود به آنها و نیز تغییر تصویر ذهنی آنها میشود. همانطور که ساحران فرعون توانستند با ایجاد تصویر ذهنی و تخیل در مردم نمایش خود را اجرا کنند. «یخَیلُ إِلَیهِ مِنْ سِحْرِهِمْ أنها تسعی» (طه/66). سوم، دگرگونی و تصرفات عاطفی در دیگران نظیر ایجاد شادی، غم، آرامش، اضطراب، عشق و نفرت. در ماجرای هاروت و ماروت فرشتههایی که در بابل فرود آمدند، یکی از کارهایی که مردم از آنها آموختند، ایجاد نفرت و جدایی میان زن و مرد بود. «فَیتَعَلَّمُونَ مِنْهُما ما یفَرِّقُونَ بِهِ بَینَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ» (بقره/ 102)
امروزه میبینیم که کسانی با یک سری تمرینات این تواناییها را پیدا میکنند و دست به کارهای خارق العاده میزنند. تمام این افراد به طور مستقیم یا غیر مستقیم تبعیت از آن شیاطین را برگزیده و راه خداوند را رها کرده اند. انسان با عبودیت و طاعت حق تعالی میتواند به مراتب بالایی از معنویت و آگاهی برسد، ولی با تبعیت از راههای کفرآمیز تنها میتواند به مشت خاکی از مسیر سلوک اولیای خدا دست یابد. انسان با تبعیت از انبیا و شخص رسول اکرم (ص) به جایی میرسد که جبرئیل هم یارای همراهی با او را نخواهد داشت، اما اوج استفاده از نیروهای جادویی و علوم ساحری این است که سامری گفت: «آنچه را که دیگران نمیدیدند، دیدم و مشتی از رد فرشته فرستاده خداوند را برگرفتم.» (طه/96)
نیروهای جادویی و شیطانی واقعی است ولی بدون اذن خدا به هیچ کس زیان نمیرساند و خداوند تسلط شیطان و نیروهای شیطانی را از کسانی که اهل ایمان و توکلاند برداشته است. «إِنَّهُ لَیسَ لَهُ سُلْطانٌ عَلَی الَّذینَ آمَنُوا وَ عَلی رَبِّهِمْ یتَوَکلُونَ إِنَّما سُلْطانُهُ عَلَی الَّذینَ یتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذینَ هُمْ بِهِ مُشْرِکون» (نحل/ 99 و100) در این آیه شریفه شیطان الغای خصوصیت میشود. پس نه تنها شیطان بلکه نیروهای شیطانی در اختیار انسانها، نیز هیچ اثری بر اهل ایمان و توکل ندارد. تمام نیروهای شیطانی در برابر قدرت ایمان و توکل مثل ریسمانهای ساحران در برابر عصای موسی است و هیچ کارایی ندارد.
به طور کلی میتوان سه تفاوت اساس میان قدرتی که در کرامات اولیای خدا ظاهر میشود، با جادویی که اولیای شیطان ابراز میکنند، شناسایی کرد. این تفاوت سطوح برخورداری از نیروهای ماورائی در شاخصهای تفاوت کارهای اولیاء خدا و ساحران خود را نشان میدهد. اولیاء خدا در اثر عبودیت و نزدیکی به خداوند، تعالی روحانی یافته و به جریانی از علم و قدرت بیکران الاهی تبدیل میشوند، اما نیروهای نفسانی که با تمرکز ذهن و استفاده از برخی ابزارها در اختیار ساحران قرار میگیرد، محدود و مغلوب است. نخست اینکه این افراد هر کاری را نمیتوانند انجام دهند، برخی کارها از آنها ساخته است و برخی دیگر خارج از توانایی آنهاست. اما اولیاء خدا به اذن الاهی هرکاری را که لازم باشد و در هدایت مردم نقشی پیدا کند، انجام میدهند و مظهر فعال مایشاء هستند، که نمونههای آن در زندگی علما و اولیا بسیار است.
تفاوت دیگر این است که نیروهای جادویی ابزار و وسایل و از همه مهمتر تمرکز شخص جادوگر را نیاز دارد. هرکس که برای کار خارق العادهای نیاز به زمان و تمرکز داشته باشد، جادوگر است و از نیروهای روحانی برخوردار نیست. اولیاء الله جلوة قدرت و ارادة خداوند هستند و همین که چیزی را اراده کند و بگوید باشد، میشود.(یس/82) همانطور که در داستان احضار تخت بلقیس قرآن کریم میفرماید: «قالَ الَّذی عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْکتابِ أَنَا آتیک بِهِ قَبْلَ أَنْ یرْتَدَّ إِلَیک طَرْفُک فَلَمّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِنْدَهُ » شخصی که از علم کتاب چیزی میدانست، گفت من تخت را میآورم پیش از آن که چشم برهم بگذاری، پس تا دید تخت نزد او قرار داشت. (نمل/40) این شخص عاصف بن برخیا از مؤمنان و اولیاء خدا بود که در زمان کمتر از یک چشم به هم زندن تخت را حاضر کرد. در حالی که عفرتی از جن نیاز به چند لحظه زمان داشت تا نیرویش را متمرکز کند.
و سومین تفاوت این است که در صورتی که نیروهای منفی و مخالف در کار باشد، نیروهای جادویی نمیتوانند درست عمل کنند، آنها برای موفقیت نیاز به نیروهای مثبت در محیط دارند. بسیاری از این کارهای خارق العاده ساحرانه در شرایط اعتماد به نفس و تشویق و تعظیم آنها و در برابر چشمان مشتاق و ذهنهای متمرکز و منتظر افراد اتفاق میافتد و بدون آن توانایی کافی را ندارند. شاید به همین علت فرعون مردم را جمع کرد و ساحران را با تجلیل به عرصه آورد و عمل آنها را نشانه خوشبختی و رستگاری دانست. (طه/64) این در حالی است که حضرت موسی اصلاً شرایط روانی خوبی نداشت اولاً اینکه خود را رها کرد و اجازه داد تا آنها بدون مشکل کارشان را نجام دهند و هر چه مردم دیدند او هم دید و ساحران توانستند در ذهن او هم تصرف کنند «یخیل الیه من سحرهم» دیگر اینکه بعد از دیدن این صحنه ترسید که مبادا مردم نتوانند میان معجزة او و سحر ساحران تفاوت بگذارند و در نتیجه گمراه شوند. «فَأَوْجَسَ فی نَفْسِهِ خیفَةً مُوسی» پس در نفس موسی هراسی نفوذ کرد.(طه/67 ) بنابراین کار موسی به اذن خدا و با نیروهای بیکران روحانی و الاهی صورت گرفته است.
آزادی
در تفکر یهودی – مسیحی که شیطان فرشتهای سرکش و آزادی خواه از بند خداوند است، مظهر آزادی تصور شده است. اما در نگرش اسلامی، فرشتگان موجوداتی با شعور خالص و بدون شهوت هستند که با اختیار تسلیم خدا بودن را برگزیدهاند.(نحل/49و50) و به جهت اینکه فاقد شهوت هستند هیچ میلی به گناه و سرکشی در برابر خیر مطلق ندارند. در این میان شیطان نه فرشته، بلکه جنی است که در اثر عبادت به جمع فرشتگان راه یافته بود و بعد هم بیلیاقتی خود را نسبت به این لطف پروردگار نشان داد.(کهف/50)
گذشته از این، آزادی در پیوند با فعال مایشاء و قدرت و ارادة نامحدود اوست. فرشتگان براستی آزادند و هر چه میخواهند میکنند، اما آنچه میخواهند به جهت تقرب به خداوند همه خیر و خوبی است و با ارادة الاهی مخالف نیست و فرشتگان جلوه و جریان نیرو و ارادة او هستند. انسان هم در صورتی که به خداوند تقرب جوید به این سرچشمة بیکران قدرت و آزادی پیوسته و به اندازة نزدیکی به خداوند، آزادی و نفوذ اراده را تجربه خواهد کرد، هم آزادی وجودی که شکوفایی هستی و تحقق وجود است و هم آزادی عملی که فقدان مانع در انجام کارها و تحقق اراده است. این آزادی به ویژه و در شاخصهای تفاوت نیروهای جادویی و شیطانی با نیروهای الاهی اولیای خدا و کرامات آنها آشکار میشود.
دانش
دانشی که شیطان معلم آن است، مجموعهای از اوهام است که با تصورات واقعی نیز همراه میشود و بیش از آنکه واقعنما باشد، کارآمدی دارد و کارآیی آن بیش از آنکه مفید باشد زیانبار است و فقط به اندازهای که بتواند انسان را بفریبد در آن فایده وجود دارد. دانش امروز بشر را ببینید! فایدة آن بیشتر است یا زیانش؟ آیا امروز انسان از سعادت و کمال بیشتری نسبت به چهارصد سال پیش برخوردار است؟ آیا معرفت و شعور انسان امروز از چهارصد سال پیش بیشتر شده است؟
صد البته ذهن انسان امروز از تصاویر ذهنی و اطلاعات بسیار بسیار بیشتری انباشته شده، اما دانش و شعور همین تصورات ذهنی و اطلاعات انبوه است؟ آیا این مفاهیم و تصورات، استعدادهای عظیم انسانی را شکوفا کرده است؟ آیا انسان را انسانتر از گذشته کرده است؟ دانش شیطانی به کار فریب و تسخیر و لذت طلبی و تباهی اخلاق و انسانیت میآید و بس. دانش شیطانی بر شالودة وسوسهها و هوسها استوار شده و با همین تاروپود بافته و بالیده است. و از روی نتایج و پیامدهایش و بلایی که سر انسان میآورد میتوان فهمید که از سرچشمة نامحدود علم و عشق و رحمت و برکت جاری شده، یا از کانون ستم و تاریکی و تباهی.
معمولاً و نه تماماً کسانی که به دانش امروز نزدیک میشوند، در دنیایی از اوهام و هوسها فرورفته و از خود بیگانهتر و نسبت به انسانها بیتفاوتتر میشوند. هر نوع پژوهش میدانی در این رابطه که جامعة آماری آن اساتید رشتههای مختلف، دانشمندان، برندگان جایزه نوبل و مشاهیر علمی و حتی دانشجویان باشند، این ادعا را اثبات خواهد کرد. و اساساً وضع امروز تمدن بشری که برساختة دانش جدید است، بهترین شاهد برای تباهگری دانش وهمناک و شیطانی روزگار ماست.
روابط انسانی تخریب شده، انسان و محیط زیستی که علیه هم اقدام میکنند، بیماریهای آشکار و نهان که جسم و جان انسان را میآزارد، حکومتهای فاسد، اقتصاد تبعیض آمیز و غیر انسانی، نظام آموزشی ویرانگر، فلسفههای دروغ و الاهیات که به بازی با اوهام و احساسات تبدیل شده است. تمام علم امروز تبلیغات است. شما نظریاتی را در دنیا میبینید و میشنوید، که با سرمایههای عظیم شرکتهای معلم الحال در نشریات و دانشگاهها و محافل علمی بین المللی ترویج میشوند.(رک.کنترل فرهنگ) و بنابر اصول اقتصاد پژوهش توانایی بازگشت این سرمایهها را به دستان بخشندة سرمایهداران خیّر و علمدوست دارند. سرمایهدارانی که هم در دانشگاههای بزرگ و موسسات پژوهشی سرمایه گذاری میکنند و هم در کارخانههای اسلحه سازی و تولید مواد مخدر و ... . کارخانههای اسلحه سازی با کارخانههای دانش سازی خویشاوندند و سرمایههای برادر مثل خود در شریان آنها حرکت میکند. همان خیرین اسلحه سازاند که جایزة صلح نوبل را به جنایتکاران بالفطره میدهند. و این دانش شیطانی است که شالودههای تمدن تاریک امروز را تحکیم کرده است.
اما دانشی که انسان به راستی میتواند به آن برسد و بلکه بر اهل ایمان واجب است که برای کسب آن بکوشند. چیست؟ علامه طباطبايي مفهوم علم را در ادبيات قرآن چنين تعريف كردهاند: «اصولاً علم در زبان قرآن عبارت است از يقين به خدا و آيات او» (المیزان.ج16ص309) و البته تمام آفرینش و پدیدههای عالم آیات اوست. در جاي ديگر نوشتهاند: قرآن مجيد به فراگیری اين علوم طبیعی دعوت ميكند به شرط اینكه به حق و حقيقت رهنما شوند و جهان بيني حقيقي را كه سرلوحه آن خدا شناسي است، در برداشته باشند. و گرنه علمي كه انسان را سرگرم خود ساخته از شناختن حق و حقيقت بازدارد، در قاموس قرآن مجيد با جهل مرداف است.(قرآن در اسلام. ص94)
در قرآن كريم دو كاركرد عمده براي علم معرفي شده است: نخست معرفت الهي با ثمراتي كه درپي دارد. و ديگر تسخير طبيعت به منظور بهره برداري مادي. در واقع علم هم حيات مادي را آباد ميكند ، و هم ماية حيات معنوي است .«سخر لكم ما في السموات وما في الارض جميعاً منه ان في ذالك الآيات لقوم يتفكرون» آنچه در آسمانها و زمین است در اختیار شما قرار داد و در آنها نشانههایی برای اهل تفکر است.(جاثيه/13) در این آیه به هر دو کارکرد منفعت و معرفت اشاره شده است.
ادارك رابطة پيوستة ماده و معنا و دنيا و آخرت به صورت ظاهر و باطن.(روم/8) اين دو كاركرد را همراه هم قرار داده میدهد اگر شناخت ظاهر عالم مومنانه و باطن نگر باشد، خود كليد گشايش ابواب بركات آسمان وگنجينة نعمات زمين است.(اعراف /96) اين مطلب بدين ترتيب قابل تعليل است: يكم همة علم از آن خداست و اگر رابطه با او اصلاح شود، رشد دانش بهبود مييابد.
دوم: عالم واقعاً و حقيقتاً الاهي است و اگر شناخت انسان غير از اين باشد علم او را در مقام نظر نادرست بوده و در مقام عمل هم چندان كامياب نخواهد شد. پس اگر عالم را چنانكه هست، الهي بشناسيم و هر كدام از تجربه و عقل و وحی را در جاي خود و كنار هم بنشانيم و تمامي امكانات شناخت را بكار زنيم، آنگاه آثار علم از جمله تسخیر و تسلط بر طبعيت، تنظيم روابط انساني، تدبير جوامع بشري، سلامت تن و روان و سلوک معنوی و تقویت ارزشهای اخلاقی بسيار شايستهترتحقق مييابد. چنانكه در مدت كمي پس از ظهور حضرت حجت (عج) كه حيات طبية تحقق ميپذيرد دانش بشري پيشروي چشم گيري خواهد يافت. (بحار.ج52ص336)
علت سوم آن كه طبيعت شعور و شناخت داشته و به تسبيح ذات احدي مشغول است. به عبارت ديگر لشگر خدا و در خدمت اوست،(فتح/4و7) پس در برابر علوم سكولار و كفرآميز فروتني نكرده و منابع خود را بيرون نميريزد. در عصر ظهور با رشد صحيح دانش همانطور كه در روايات آمده زمين گنجينه هاي خود را براي آن حضرت آشكار ميسازد.(بحار.ج51ص66)
غفلت زدگي و تجاوزگري از ويژگيهاي بارز علوم سكولار است. انسان با اين علوم در گام نخست روي آيت بودن و نشانهگري علم را به فراموشي سپرد و ساحت قدس الهي را مورد تعرض قرار داد، بعد به مصداق آيه «نسوا الله فانسيهم انفسهم»(حشر/19) خويش را فراموش كرد و بر هستي خود تعدي ورزيد و آن را به افكار و رفتار و آمال شيطاني آلود پس از آن به طبيعت و جوامع انساني روي آورد و با غفلت از حقيقت و حقوق آنها تجاوزگري را پيشه کرد.
عزت
شیطانپرستان او را مظهر عزت و سرفرازی میدانند، چنانکه حتی حاضر نشد به امر خداوند در برابر غیر او سر به سجده فرود آورد. و گاهی او را نمودی از اوج توحید میدانند که به هیچ قیمتی در برابر غیر خداوند سر فرونیاورد. در حالیکه این نگاه مشرکانة اوست که اساساً غیر از خدا چیزی را میدید و انسان را موجود مستقلی در برابر پروردگار به حساب آورد، زیرا پیش از آن خود را در برابر خداوند یکتا چیزی به حساب میآورد و تمام آن عبادات همه از روی کبر و برای بزرگی خودش بود و نه تکبیر و تجلیل خدای تبارک و تعالی. او چون خود در برابر خداوند هیچ نمیدید، نتوانست آدم را نیز در برابر او هیچ ببیند و تسلیم امر پروردگارش شود. از این رو سر به طغیان گذاشت و از منم دم زد. و این منم در تمام آن عبادات که از سر استکبار انجام میداد نهفته بود.(بقره/34)
بنابراین شیطان، ذلیل رانده شدهای است، که پیروان خود را به ذلت کشانده و از بارگاه عشق و روشنایی میراند. چنانکه در مورد گوساله پرستان قرآن کریم فرموده: «سَینالُهُمْ غَضَبٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ ذِلَّةٌ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ کذلِک نَجْزِی الْمُفْتَرینَ» به زودی به خشم پروردگار و ذلت در زندگی دنیا میرساندشان. و این چنین دروغ گویان را مجازات میکنیم.(اعراف/152) جملة آخر نشان میدهد که نتیجة پیروی از دروغها و فریبهای شیطان خشم خدا و ذلت در زندگی دنیا است و تصور شیطان به صورت اسطورة عزت و توحید هم از دروغهای خود شیطان است که در فکر دوستانش انداخته، تا آنها را بفریبد و به جدال با اهل توحید برانگیزد.(انعام/121)
خلاقیت
خلاقیت نوعی مرز شکنی و رفتن از راهی است که دیگران نرفتهاند. جنبش شیطان پرستی، تمام هنجار شکنیهای خود را با عنوان خلاقیت معرفی میکند: مدل مو، لباس، رفتار و حرکات خارج از چارچوب و هنجارشکنانه و موسیقی که به علت شکل ناپذیری، ناگزیر به طور بیسابقه اتفاق میافتد؛ همة اینها به عنوان خلاقیت معرفی میشود. بدون اینکه واقعاً شکوفایی در درون افراد ایجاد کند یا تحولی پویا را برای جامعة بشری به دنبال بیاورد.
از دیدگاه قرآن کریم انسان تنها موجودی است که نیرو و شعور بیکران خلاق هستی بخش را در خود جریان میدهد و به جلوهای از خلاقیت او تبدیل میشود. از این رو خداوند با آفرینش انسان فرمود: «فتبارک الله احسن الخالقین»(مؤمنون/14) خلاقیت در شعور و قدرت ریشه دارد و با نزدیک شدن معنوی به خداوند هرچه بیشتر تحقق مییابد. این خلاقیت خلاقیتی است که خیر و برکت را به انسانها ارمغان میدهد و خود شخص را هر چه بیشتر در عشق و روشنایی و بخشش غرق و غوطهور میسازد. زیرا خلاقیت خداوند دست بخشندة اوست که به سوی خلق گشوده میشود و عشق نامحدودی است که بر آنها میبارد و کسی که با این بینش به خلاقیت دست یابد، باتمام وجود نور و سرور الاهی را تجربه کرده و به دیگران مینماید.
هر انسانی یک مدال فتبارک الله بر سینة خداست و سرشار از شعور و نیروی نوآوری است. خلاقیت خداوند نامتناهی است و در هر انسانی جلوهای از خلاقیت خود را نمایانده است. هیچ دو نفری یک استعداد ندارند و هیچ کس از این موهبت تهی نیست. هر کس در هر جا یک شاهکار بزرگ آفرینش است و با نوآوری میتواند استعدادهای درونی خود را شکوفا سازد. و نشان دهد که وجودش جریان و جلوهای دیگر از خلاق یگانه است. هر انسانی با خلاقیتش خلاقیت خداوند را نمایش میدهد و با یگانگی و منحصر به فرد بودنش یگانگی او را آشکار مینماید.
خلاقیت یکی از صفات خداوند است و اگر انسان به این صفت عالی الاهی آراسته شود، سایر صفات او نیز در وجودش جریان پیدا میکند. اگر کسی این روزنه را در وجود خویش به سوی خلاق هستی بخش بگشاید، وجودش از نور خداوند لبریز شده و سایر پرتوهای کمال نیز در آیینة جانش منعکس میشود. بنابراین خلاقیت دریچهای و پنجرهای به سوی خداست که اگر گشوده شود، به راحتی میتوان به بوستان و بهشت او وارد شد.
کسی که عطیة الاهی را در وجود خود کشف میکند و شکوفا میسازد، به مرتبهای نزدیک میشود که نامهای دیگر خداوند نیز از درونش پدیدار میگردد. کسی که به عطیهاش رسیده و خلاقیت ورزیده است، خود را غرق در لطف و مهربانی آفریدگار میبیند و با تمام وجود شکر گذار او میگردد. و شکور نام دیگر خداوند است. همچنین به کشف و شکوفایی خویش شادمانی و سرور عظیمی از ژرفای جان انسان فوران میکند و سرور نام دیگر خداوند است. با این وصف و با توجه به اینکه خداوند یکتا و تنها او سرچشمة نامحدود خلاقیت در عالم هستی است، چگونه پندارهای شیطانی نسبت واقعی با خلاقیت پیدا میکند؟ خلاقیت نیز یکی از ادعاهای دروغ شیطانی است که از آن هیچ حقیقتی برنمیآید. نوآوریهای شیطانگرایان، پوچ در پوچ و دروغ اندر دروغ است.
لذت
لذت در ارضاء خواستههای نفسانی است به ویژه پس از «کرولی» که شیطانگرایی را به نفسپرستی و لذتطلبی تفسیر کرد و به طور شگفت انگیزی برای آن دست به تئوری پردازی و آیین سازی زد و آنتوان لاوی که راه او را ادامه داد. یکی از جریانهای اصلی شیطانگرایی مدرن که انجیل شیطان هم متعلق به آنهاست، ایدئولوژی شیطانی و دین شیطانپرستی را صرفاً بر اساس رهایی امیال و لذتگرایی تأویل و تفسیر میکند.
از دیدگاه اسلام، لذت نتیجه و پیامد ارضاء نیازهاست و نیازها نشانة کمبود و کاستی و راهنمای کمال است و ارضای آنها علت تکامل. به این ترتیب لذت نشانة دستیابی به کمال و پیامد آن است. البته این در شرایطی است که احساس نیاز واقعی باشد، نه دروغین و آنطور که شیطان و هوای نفس توهم سازی میکنند. بنابراین لذت پیامد برطرف شدن کاستیها و نقصها و نشانة رفتن به سوی کمال است و به همین علت بسیار مقدس و قابل ستایش است. ویژگی انسانهای روبه کمال این است که از بیشترین و ژرفترین لذتها برخوردارند.
از این رو در قرآن کریم برترین لذتها به شرابهای بهشتی نسبت داده شده که حامل معرفت الاهی و عامل کمال حقیقی است.(صافات/46 و محمد/14) در دعای امام سجاد علیه السلام «ذکر و الهامات الاهی» لذتبخشترین امور توصیف گردیده (مناجات العارفین) و در روایات خوش اخلاقی و فروبردن خشم برترین لذت معرفی شده است.(نهج البلاغه/نامه سیویکم)
لذتهای نفسانی همه آمیخته با رنج است و بزرگترین رنج آن در این است که لذتهایی ناپایدارند که ساعتی اوج میگیرند و ساعت دیگر همان لذت، نفرت انگیز شده و دلزدگی در پی دارد. لذتهای نفسانی همیشه چنین است که اگر به سراغ آن بروی در نهایت آن را غیر از آنچه تصور میکردی و میخواستی مییابی و به این علت لذتطلبی افسردگی و اندوه را بر دل انسان آوار میکند. و این ناکامی عاقبت پیروی از دروغهای شیطان و وسوسههای هوای نفس است.
برای نمونه یکی از نیازهای اساسی انسان قدرت است. شخصی که در برابر خواستهای نفسانی و هوسی سرکش خودداری میکند و از معرکه دور میشود، قدرت و شهامت را در خود مییابد و از این برخورداری لذت میبرد، لذتی که با صدها بار رهایی نفس و اسارت در بند آن نمیتوانست تجربه کند و گذشته از این لذتی است پایدار و دست آوردی است همیشگی که بدون محدودیتهای فیزیولوژیکی، روانی و اجتماعی همواره برای شخص باقی میماند و با وجود او ارتباط برقرار میکند و لذتش نه با جسم یا ذهن، بلکه به عمیقترین لایههای هستی آدمی چشیده میشود.
صاحب محتوی:
پرسمان دانشجویی
زبان :
فارسی
منبع اصلی :
http://www.adyan.porsemani.ir//node/337
جنس منبع:
متن
پایگاه :
پایگاه پرسش و پاسخ های ادیان و مذاهب سایت پرسمان
نوع منبع :
پرسش و پاسخ , کتابخانه عمومی
مخاطب :
بزرگسال
خروجی ها :
Mods
Doblin core
Marc xml
MarcIran xml
مشخصات کامل فراداده
مشخصات کامل اثر
منابع مرتبط :
ثبت نظر
ارسال
×
درخواست مدرک
کاربر گرامی : برای در خواست مدرک ابتدا باید وارد سایت شوید
چنانچه قبلا عضو سایت شدهاید
ورود به سایت
در غیر اینصورت
عضویت در سایت
را انتخاب نمایید
ورود به سایت
عضویت در سایت