الهی بودن دین زرتشت | کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کانال ارتباطی از طریق پست الکترونیک :
support@alefbalib.com
نام :
*
*
نام خانوادگی :
*
*
پست الکترونیک :
*
*
*
تلفن :
دورنگار :
آدرس :
بخش :
مدیریت کتابخانه
روابط عمومی
پشتیبانی و فنی
نظرات و پیشنهادات /شکایات
پیغام :
*
*
حروف تصویر :
*
*
ارسال
انصراف
از :
{0}
پست الکترونیک :
{1}
تلفن :
{2}
دورنگار :
{3}
Aaddress :
{4}
متن :
{5}
فارسی |
العربیه |
English
ورود
ثبت نام
در تلگرام به ما بپیوندید
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ...
همه موارد
عنوان
موضوع
پدید آور
جستجو در متن
: جستجو در الفبا
در گوگل
...جستجوی هوشمند
صفحه اصلی کتابخانه
پورتال جامع الفبا
مرور منابع
مرور الفبایی منابع
مرور کل منابع
مرور نوع منبع
آثار پر استناد
متون مرجع
مرور موضوعی
مرور نمودار درختی موضوعات
فهرست گزیده موضوعات
کلام اسلامی
امامت
توحید
نبوت
اسماء الهی
انسان شناسی
علم کلام
جبر و اختیار
خداشناسی
عدل الهی
فرق کلامی
معاد
علم نفس
وحی
براهین خدا شناسی
حیات اخروی
صفات الهی
معجزات
مسائل جدید کلامی
عقل و دین
زبان دین
عقل و ایمان
برهان تجربه دینی
علم و دین
تعلیم آموزه های دینی
معرفت شناسی
کثرت گرایی دینی
شرور(مسأله شر)
سایر موضوعات
اخلاق اسلامی
اخلاق دینی
تاریخ اسلام
تعلیم و تربیت
تفسیر قرآن
حدیث
دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات
سیره ائمه اطهار علیهم السلام
شیعه-شناسی
عرفان
فلسفه اسلامی
مرور اشخاص
مرور پدیدآورندگان
مرور اعلام
مرور آثار مرتبط با شخصیت ها
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی
مرور مجلات
مرور الفبایی مجلات
مرور کل مجلات
مرور وضعیت انتشار
مرور درجه علمی
مرور زبان اصلی
مرور محل نشر
مرور دوره انتشار
گالری
عکس
فیلم
صوت
متن
چندرسانه ای
جستجو
جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در سایر پایگاهها
جستجو در کتابخانه دیجیتالی تبیان
جستجو در کتابخانه دیجیتالی قائمیه
جستجو در کنسرسیوم محتوای ملی
کتابخانه مجازی ادبیات
کتابخانه مجازی حکمت عرفانی
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
کتابخانه تخصصی ادبیات
کتابخانه الکترونیکی شیعه
علم نت
کتابخانه شخصی
مدیریت علاقه مندیها
ارسال اثر
دانشنامه
راهنما
راهنما
الهی بودن دین زرتشت
کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
فارسی
کتاب الکترونیکی
میانگین امتیازات:
امتیاز شما :
تعداد امتیازات :
0
الهی بودن دین زرتشت
ویرایش اثر
کلید واژه اصلی :
دین زردشتی (ادیان آریایی ایران باستان)
,
تاریخ
سوال:
آیا زرتشت دین الهی بوده است؟
پاسخ تفصیلی:
از دير زمان تا كنون بين دين شناسان اختلاف وجود داشته كه آيا دين زرتشت آيين توحيدي است، مبتني بر ثنويت و دوگانگي است؟ اكنون هم نظريه مسلمي در اين باره وجود ندارد؛ زيرا در «أوستا» شواهدي بر هر كدام يافت مي شود.و اگر مقصود از مجوس كه در قرآن (حج آيه 17) و روايات اسلامي ذكر شده زرتشتيان باشد آنها داراي كتاب آسماني بوده كه در اثر سلطه اسكندر به ايران از بين رفته است. طبق نظر مشهور مفسران و نويسندگان ملل نحل مقصود از «مجوس» در قرآن همان زرتشتيان است.
زرتشت مصلح بزرگ ايراني كه بيش از هزار سال قبل از ميلاد ادعاي نبوت كرد و با مبارزه عليه خرافات آيين مغان و اعتقادات شرك آميز چند خدايي، ايرانيان را به سوي خداي هستي (اهورا مزدا) دعوت كرد. زرتشت پس از يك دوره رياضت و انزوا سه اصل بزرگ را به عنوان شعار خويش به جامعه اش ارائه كرد: پندار نيك، كردار نيك و گفتار نيك. وي پيش از داريوش هخامنشي ظهور كرد و آيينش را گسترش داد. دين زرتشت حدود هزار سال بر ايران حاكميت داشت. و با ظهور اسلام ايرانيان از آيين زرتشت دست بر داشتند و به سوي دين اسلام روي آوردند.
برخي از عقايد زرتشت
برخي از عقايد زرتشت عبارت است از:
1- همه خوبي ها بلكه همه هستي، آفريده اهورا مزدا است.
2- همه پليدي ها و نيستي ها آفريده اهريمن است.
3- نبرد ميان خير و شر هميشه وجود داشته است.
4- انسان در اين ميان آزاد و مختار آفريده شده است.
5- آتش سمبل روشني و پاكي است.
6- زندگي انسان معادي دارد.
7- زرتشت پيامبر مبعوث شده از طرف خداست.
آغاز سؤال از الهى يا غير الهى بودن يك آيين در دين اسلام
مراجعه به تاريخ صدر اسلام نشان مى دهد كه سؤال از الهى يا غير الهى بودن يك آيين در بين مسلمانان از زمانى آغاز شد كه پيامبر اكرم (ص) بعد از تثبيت پايه هاى حكومت اسلامى در مدينه و آغاز گسترش مرزهاى اين حكومت نوپا، به فرمان الهى، غير مسلمانان را به دو گروه تقسيم كرد و دو راهكار متفاوت را در ارتباط با آنان در پيش گرفت:
گروه اول مشركين بودند. اينان به خداوند متعال شرك ورزيده و بت پرستى را پيشه ى خود ساخته بودند. پيامبر(ص)ابتدا اين گروه را به دين اسلام دعوت مى كردند، اگر آنان دعوت پيامبر (ص) را نمى پذيرفتند، پيامبر (ص) طبق فرمان الهى با آنان وارد جنگ مى شدند (توبه: 5).
گروه دوم كسانى بودند كه در اصطلاح قرآن از آنان به «اهل كتاب» تعبير مى شود و طبق اعتراف خود آنان، از سوى خداوند براى آنان كتابى نازل شده بود و قرآن كريم نيز نازل شدن كتاب بر آنان را قبول مى كند. بر همين اساس نبى اكرم (ص) با اين افراد به گونه ى ديگر برخورد مى كردند؛ يعنى بعد از دعوت اين گروه به دين اسلام اگر آنان اين دين را نمى پذيرفتند و در ضمن با مسلمانان وارد كارزار نمى شدند، بر اساس فرمان الهى به گرفتن «جزيه» از اين گروه اكتفا مى كردند (توبه: 29).
همين عملكرد متفاوت با مشركين و اهل كتاب، اين سؤال را مطرح مى ساخت كه «اهل كتاب» چه كسانى هستند؟ با مراجعه به آيه 14 سوره حج، كه در آن مردم به سه گروه مؤمنين، اهل كتاب و مشركين تقسيم شده اند، تا اندازه اى پاسخ اين سؤال روشن مى شود. خداوند مى فرمايد: كسانى كه ايمان آوردند و آنان كه يهودى شدند و صابئى ها و نصارى و مجوس و كسانى كه شرك ورزند، خدا در روز رستاخيز ميانشان امتياز مى نهد و از هم جدايشان مى كند... (حج: 17).
طبق مضمون اين آيه، يهودى ها، مسيحى ها، صابئين و مجوس ها نه جزو مؤمنين هستند و نه جزو مشركان، بلكه اهل كتاب محسوب مى شوند و سنت پيامبر(ص) نيز نشان مى دهد كه پيامبر (ص) با اين چهار گروه، طبق احكام اهل كتاب برخورد مى نمودند و اگر اسلام را نمى پذيرفتند، آنان را به پرداخت «جزيه» محكوم مى كردند. با وجود كتاب هاى تورات و انجيل، همگان اهل كتاب بودن قوم يهود و مسيحيان را به راحتى مى پذيرفتند؛
اما پذيرش اين واقعيت در مورد صابئين و به خصوص مجوس، كه در امپراطورى ايران ساسانى دين رسمى بود، مشكل مى نمود؛ زيرا ساكنين شبه جزيره ى عربستان، كتاب جاافتاده و معمول در دست مجوسيان عصر خود نديده بودند و از سوى ديگر آنان را بيش تر به دوگانه پرستى مى شناختند و شاهد چندانى براى اهل كتاب و توحيدى بودن آيين آنان پيدا نمى كردند؛ به همين دليل اين سؤال در ميان برخى از مسلمانان و ساير گروه هاى ساكن در شبه جزيره مطرح بود كه آيا مجوس دينى آسمانى و الهى است و مجوسيان نيز داراى كتاب آسمانى اند؟
همين امر موجب شد تا عده اى از مشركين بكوشند تا همانند مجوس، كه از ديدگاه آنان دوگانه پرست و مشرك بودند، از امتياز «جزيه» استفاده كنند؛ پس به حضرت محمد(ص) نامه نوشتند و از آن حضرت خواستند كه از آنان نيز جزيه بگيرد و در بت پرستى آزادشان بگذارد. پيامبر اسلام (ص) جواب فرستادند كه من از غير اهل كتاب جزيه قبول نمى كنم. مشركين در جواب نامه ى آن حضرت نوشتند: تو مى گويى از غير اهل كتاب جزيه نمى گيرى، در حالى كه از مجوس هجر جزيه مى گيرى. پيامبر (ص) پاسخ دادند: مجوس پيامبرى داشتند كه او را كشتند و كتابى داشتند كه پيامبرشان در پوست دوازده هزار گاو نوشته و آورده بود كه آن را سوزاندند.
بعد از وفات پيامبر(ص) برخى از اطرافيان خلفا نمى توانستند باور كنند كه مجوسيان جزو اهل كتاب اند؛ لذا سعى مى كردند آنان را از زمره ى اهل كتاب خارج كنند؛ لكن در نهايت، خلفا نيز با مجوس همان رفتار پيامبر (ص) را ادامه دادند و به اخذ جزيه از مجوسيانى كه اسلام را نمى پذيرفتند، اكتفا كردند.
آيين مجوس چه آيينى است؟
بعد از تثبيت اين امر كه مجوس نيز داراى كتاب آسمانى است، اين سؤال مطرح مى شود كه آيين مجوس چه آيينى است و پيامبرش كيست و كتابش چه نام دارد؟ اكثر مورخين «زرتشت» را پيغمبر آيين مجوس معرفى كرده و به تبع آن نتيجه گرفته اند كه كتاب او نيز «اوستا» نام دارد. چنان كه مسعودى مى نويسد: زردشت در بلخ ظهور كرد... او از اهل آذربايجان بود... او پيامبر مجوس است كه براى آنها كتاب آورد. نام آن كتاب در نزد عوام الناس «زمزمه» است، ولى در نزد مجوس «بستاه» (اوستا) ناميده مى شود.دينورى نيز نقل مى كند: گويند زرادشت، پيامبر مجوس، نزد گشتاسب شاه آمد و گفت: «من پيامبر خدا به سوى تو هستم» و كتابى را كه در دست مجوس است، براى او آورد و گشتاسب آيين مجوس را پذيرفت و به او ايمان آورد و مردم كشور خود را بر آن دين واداشت و ايشان با رغبت و زور و خواه و ناخواه پذيرفتند.
بعدها برخى از مستشرقين نيز اين نظريه را كه آيين مجوس همان آيين زرتشت و پيامبرش شخصى به نام «زرتشت» است كه كتاب «اوستا» را آورده، پذيرفتند. آنان چنين پنداشتند كه زرتشت اولين پيامبرى بود كه آيين يكتاپرستى را در بين ايرانيان رواج داد. چنان كه مؤلف تاريخ باستان مى نويسد: عامه مردم ايران هم چنان خدايان متعددى را مى پرستيدند...
اما در قرن ششم قبل از ميلاد رهبر مذهبى بزرگى به نام زرتشت در ماد ظهور كرد كه دينى مبارز، اخلاقى و مبنى بر توحيد آورد.هم چنين جان بى ناس درباره ى آيين ايرانيان قبل از زرتشت مى نويسد: ... دين عامه مردم ايران در آن دوره ى باستانى، عملا همان آيينى بوده است كه در وداها ملاحظه مى شود؛ يعنى اكثر خلايق قواى طبيعت را مى پرستيده اند و آنها را «ديو» مى گفته اند...و در مورد ظهور زرتشت مى گويد: دينى كه اين پيغمبر ايرانى تعليم فرمود، يك آيين اخلاقى و طريقه ى يگانه پرستى است. وى مانند موسى نبى موحد عبرانى، خود موجد و شارع دينى نوين گرديد؛ هر چند مبادى و معتقدات بازمانده از پيشينيان را پايه و مبناى تعاليم خود قرار داد...
علت نامگذاري آيين زرتشت به مجوس
پاسخى كه برخى از مورخين اسلامى به سؤال از چيستى آيين مجوس داده اند و بعدها اكثر مستشرقين پذيرفته اند، با برخى از شواهد تاريخى سازگار نيست و جاى اين سؤال هنوز باقى است كه اگر آيين مجوس همان آيين زردشتى است، چرا آن را آيين مجوس مى نامند؟ واقعيت اين است كه هيچ دليل قاطعى بر انطباق نام مجوس بر آيين زردشتى وجود ندارد و مترادف دانستن آيين مجوس با آيين زرتشت از سوى بعضى از تاريخ نگاران اسلامى و عده اى از مستشرقين، نتيجه ى برخى گزارش هاى غلط تاريخى و نبودن منابع دست اول از اين دو آيين است.
تفاوت بين دو آيين زرتشت و مجوس در روايات
اما با مراجعه به منابع حديثى شيعه و روايات ائمه معصومين (ع) در مى يابيم كه آنان بين اين دو آيين فرق گذاشته و مردم را از يكى دانستن اين دو برحذر داشته اند؛ به عنوان مثال، در روايتى طولانى كه فردى زنديق از امام صادق (ع) در مورد مطالب گوناگون سؤال مى كند، وقتى از پيامبر آيين مجوس مى پرسد، امام صادق (عليه السلام) مى فرمايد: «ما من امه الا خلافيها نذير» ترجمه: هيچ امتى نيست مگر اين كه از سوى خداوند منذرى براى آنهامبعوث شده است.
براى مجوس نيز از سوى خداوند پيامبرى با كتاب آسمانى فرستاده شد، لكن آنها او را تكذيب كرده و كتابش را انكار نمودند. زنديق مى پرسد: آن پيغمبر خالد بن سنان است؟ حضرت مى فرمايد: «خالد يك نفر عرب بدوى بوده و پيغمبر نبوده است...» زنديق مى پرسد: آيا زردشت پيامبر مجوس است؟ امام مى فرمايد: زردشت در ميان مجوس با زمزمه آمد و ادعاى نبوت كرد و عده اى از آنان به او ايمان آورده و عده اى او را انكار كرده و بيرونش كردند تا اين كه در بيابان طعمه ى درندگان شد.در اين حديث امام صادق(عليه السلام) بين مجوس و آيين زرتشت فرق گذاشته و مى فرمايد كه مجوس پيامبر داشته اند؛ ولى ادامه ى حديث نشان مى دهد كه پيامبر آنان خالد بن سنان يا زردشت نيست، بلكه شخص ديگرى است. در حديث ديگرى امام (عليه السلام) مى فرمايد: مجوس پيامبرى داشت كه او را كشتند و كتابش را سوزاندند.
او كتابى كه در پوست دوازده هزار گاو نوشته شده بود را به ميان آنان آورد و به او جاماسب گفته مى شود.طبق مضمون دو حديث فوق و احاديث ديگرى كه در كتب روايى شيعه ذكر شده، زرتشت بنيان گذار آيين مجوس نبوده و اين آيين توسط پيامبر ديگرى تبليغ شده است. به تعبير ديگر، آيين مجوس، پيامبرى غير از زردشت و كتابى غير از اوستا داشته است و دو آيين مجوس و زرتشت مترادف هم نيستند؛ بنابراين نمى توانيم به اين دليل كه پيامبر (ص) و ائمه ى معصومين (عليهم السلام) مجوسيان را از اهل كتاب شمرده اند، زردشت را پيامبر و اوستا را كتاب آسمانى بدانيم.
آيا زرتشتيان هم خدا را عبادت مي كردند؟
در برخي روايات ذكر شده كه آنها پيرو يكي از انبياء بر حق بوده اند كه بعدا از اصل توحيد منحرف گشته و به افكار و عقايد شرك آلود روي آورده اند.
خداشناسي زرتشتيان در روايات
در روايتي آمده است كه امام علي ـ عليه السلام ـ بر بالاي منبر فرمود: «از من سؤال كنيد پيش از آنكه مرا نيابيد.» اشعث بن قيس بر خواست و گفت: اي امير مؤمنان چگونه از مجوس جزيه گرفته مي شود، در حاليكه كتاب آسماني بر آنان نازل نشده و پيامبري نداشته اند؟ امام علي ـ عليه السلام ـ در جواب مي فرمايد: «خداوند كتابي بر آنان نازل كرده و پيامبري نيز بر آنان مبعوث نموده است». و نيز شواهدي هم وجود دارد كه زرتشتيان ابتدا خدا پرست بوده اند، و حتي قبل از زرتشت هم موحد بوده و آيين آنها جزو اديان توحيدي محسوب مي شده است. اين اعتقاد به توحيد بعد از ظهور زرتشت ادامه يافت، و وي نيز به عنوان منادي توحيد به تبليغ آيين خود پرداخت.
جان بي ناس مي نويسد: بر خلاف عقايد بعضي از متأخرين جماعت زرتشتيان، آن پيامبر باستاني مي گفت كه بر حسب مشيت و اراده متعال «اهورا مزدا» تمام موجودات آفريده شده اند و چنانچه در آيه آخرين از گاتها صراحت دارد، اهورا مزدا، موجب و موجد هم نور و هم ظلمات، هردو است. در عين حال مجوسيان معتقد هستند كه براي تدبير عالم دو مبدأ است، يكي مبدأ خير و ديگري مبدأ شر. اولي نامش يزدان و ديگري اهريمن است و يا اولي نور و دومي ظلمت است.
و نيز مسلم است كه ايشان ملائكه را مقدس دانسته، و بدون اينكه مانند بت پرستان براي آنها بتي درست كنند، به آنها توسل و تقرب مي جويند، و نيز مسلم است كه عناصر بسيط و مخصوصا آتش را مقدس مي دانند و در قديم الأيام مجوسيان در ايران و چين و هند و غيره آتشكده هايي داشتند كه وجود همه عالم را مستند به «اهورا مزدا» و او را ايجاد كننده همه موجودات مي دانستند.
انحطاط زرتشتيان از ديدگاه استاد شهيد مطهري:
استاد شهيد مطهري راجع به انحطاط زرتشتيان مي گويد: نقش خدا «اهورا مزدا» با همان ريش و عصا و يال و كوپال به عنوان يك آرم ملي بر روي تابلوهاي بسياري از مؤسسات زرتشتي در عصر حاضر به چشم مي خورد و نشانه اي از انحطاط فكري در دوره ساساني است. زرتشتيان از يك طرف مدعي خداشناسي و توحيدند و «اهورا مزدا» را همان «الله» مسلمين كه «لا تدركه الابصار و هو يدرك الابصار و هو اللطيف و الخبير» (انعام/ 103) است، معرفي مي كنند و از طرف ديگر شكل و شمايل برايش مي كشند و تاج و ريش و عصا برايش مي سازند و او را به صورت يك بت نمايش مي دهند. وي در ادامه مي گويد: «چنانكه مي دانيم ايرانيان مسلمان آنجا كه تعبيرات اسلامي را به لغت فارسي ترجمه كرده اند كلمه «الله» را به «خدا» ترجمه كرده اند كه ظاهرا مخفف «خود آي» است، يعني نا آفريده شده. ايرانيان مسلمان كلمه «الله» را هرگز به «اهورا مزدا» ترجمه نكرده اند، بدين جهت كه كلمه «اهورا مزدا» بين زرتشتيان آنقدر مفهوم تجسم پيدا كرده بود كه آن فرزانگان شايسته نديدند آن را ترجمه كلمه «الله» قرار دهند». از گفتار استاد چنين استفاده مي شود كه ممكن است كلمه «اهورا مزدا» در ابتدا مترادف كلمه «الله» بوده و لكن در اثر تحريفاتي كه در دين زرتشت به وجود آمده است، معناي اصلي خود را از دست داده تا جايي كه مسلمين حاضر نشده اند كه كلمه «الله» را «اهورا مزدا» معني نمايند. از آنچه گذشت بدست مي آيد كه زرتشتيان در ابتدا خدا پرست بوده و «اهورا مزدا» را بدون اين كه براي او شريكي قائل باشند مي پرستيده اند. و از اين رو جزو اديان توحيدي محسوب مي شده اند. اما بر اثر عواملي گرفتار ثنويت شده و مبدأ عالم را دو چيز بنام يزدان و اهريمن شمرده اند.
نظر اسلام درباره دين زرتشت
زردشتيان به نبوت از زردشت اعتقاد دارند و كتاب اوستا را از او مي دانند. بنابر روايات و اخبار خودشان زردشت در قرن ششم پيش از ميلاد مسيح در شرق و يا در غرب ايران تولد يافته و در 30 سالگي از جانب اهورا مزدا به پيغمبري برگزيده شده و آيين خود را در آن عصر انتشار داده است. توجه به همين كلام استاد مطهري مي تواند در اين راستا و آن كه آيين زردشتي آيا از اديان الهي است ما را راهنمايي كند.
پرستش مظاهر طبيعت توسط زرتشتيان
برحسب آن چه تاريخ نشان مي دهد نژاد آريا پس از استقرار در سرزمين ايران به پرستش مظاهر طبيعت و... البته مظاهر موت طبيعت از قبيل آتش، خورشيد، باران و خاك مي پرداختند. آن چه در ايران قديم وجود داشته، اعتقاد به دو آفريدگار بوده است، نه دو گانه پرستي يعني ايرانيان قايل به شرك در خالقيت بوده اند نه شرك در عبادت. بعدها زردشت ظهور كرد. از نظر تاريخ به روشني معلوم نيست كه آيا آيين زردشت در اصل، آييني توحيدي بوده است يا آيين ثنويي؟ «اوستا» موضوع اين ابهام را رفع نمي كند، زيرا قسمت هاي مختلف اين كتاب، تفاوت فاحشي با يكديگر دارد. بخش «ونديداد» اوستا صراحت در ثنويت دارد. ولي از بخش «گاتاها» چندان دوگانگي فهميده نمي شود، بلكه برحسب ادعاي برخي از محققين از اين بخش يكتايي استنباط مي گردد. به علت همين تفاوت و اختلاف بزرگ است كه اهل تحقيق معتقدند اوستائي كه در دست است، اثر يك نفر نيست بلكه هر بخش از آن از يك شخص است.
دين زردشت يك شريعت توحيدي برحسب اعتقادات اسلامي
تحقيقات تاريخي در اين جا نارسا است، ولي ما برحسب اعتقادات اسلامي كه درباره مجوس داريم مي توانيم دين زردشت را در اصل يك شريعت توحيدي بدانيم، زيرا بر حسب عقيده اكثر علماي اسلام زردشتيان از اهل كتاب محسوب مي گردند، محققين از مورخين نيز همين عقيده را تأييد مي كنند و مي گويند: نفوذ ثنويت در آيين زردشت، از ناحيه سوابق عقيده دو خدايي در نزد آريا قبل از زردشت بوده است. حقيقت اين است كه اگر اسلام، آيين مجوس را از جمله اديان واقعى الهى كه انحرافاتى در آن پديد آمده، معرفى نمى كرد و با آنان مانند اهل كتاب برخورد نمى كرد، براى ما بسيار مشكل بود آيين مجوس را به عنوان يكى از اديان الهى بشناسيم، ولى تاريخ و تحقيقات محققان نيز با گفته اسلام مطابق است كه مى گويد: آيين مجوس در آغاز، آيين توحيد و يكتا پرستى بوده كه بعدها بر اثر عوامل مختلفى تغيير صورت و ماهيت داده است. در قرآن كريم نيز در سوره حج در ضمن بيان آيه اى از آن ذكرى از مجوس به ميان آمده و اين واژه به كار رفته است: «ان الذين آمنوا و الذين هادوا و الصابئين و النصارى و المجوس و الذين أشركوا ان الله يفصل بينهم يوم القيامة ان الله على كل شى شهيد» ترجمه: همانا كسانى كه ايمان آوردند و كسانى كه يهودى شدند و صابئى ها و مسيحيان و زرتشتيان و كسانى كه شرك ورزيدند، بى ترديد خداوند روز قيامت ميانشان داورى خواهد كرد همانا خدا بر هر چيزى گواه است (سوره حج / 17).
علامه طباطبايى در بيان مقصود از مجوس مى فرمايد: مراد از مجوس، قومى هستند كه به زرتشت گرويده، كتاب مقدسشان اوستا است، چيزى كه هست، تاريخ حيات زرتشت و زمان ظهور او بسيار مبهم است، به طورى كه مى توان گفت به كلى منقطع است. اين قوم كتاب مقدس خود را در داستان استيلاء اسكندر بر ايران به كلى از دست دادند و حتى يك نسخه از آن باقى نماند، تا آنكه در زمان ملوك ساسانى مجددا به رشته تحرير در آمد و به همين جهت ممكن نيست كه بر واقعيت مذهب ايشان وقوف يافت. البته تنها از طريق تعبد يعني از راه آثار اسلامي مي توانيم شريعت زردشت را يك شريعت توحيدي بدانيم. اما از نظر تاريخي يعني از نظر آثاري كه به زردشت منسوب است، هرچند بخواهم فقط (كاتها) را ملاك قرار دهم، نمي توانم آيين زردشتي را آيين توحيدي بدانم، زيرا حداكثر آن چه محققان درباب توحيد زردشت به استناد «گاتها» گفته اند اين است كه زردشت طرفدار توحيد ذاتي بوده است... زردشت براي درخت هستي بيش از يك ريشه قايل نبوده است.... ولي براي اين كه يك آيين توحيدي باشد علاوه بر توحيد ذاتي و توحيد در عبادت توحيد در خالقيت هم لازم است و آيين زردشت به حسب مدارك تاريخي از نظر خالقيت كاملا ثنوي بوده است.... اگر (گاتها) را كه اصيل ترين و معتبرترين و توحيدي ترين اثري است كه از زردشت باقي مانده است، ملاك قرار دهم زردشت را در شش و پنج خير و شر و اين كه نظام موجود نظام احسن نيست، و با حكمت بالغه جور نمي آيد گرفتار مي بينم اين جهت او را از پيامبران آسماني كاملا جدا مي كند.... در حقيقت بايد گفت دين زردشت نتوانسته است ريشه شرك و ثنويت را حتي در حدود تعليمات گاتها از دل ايرانيان بركند، خودش نيز مغلوب اين عقيده خرافي گشته و تحريف شده است. مرحوم استاد داود الهامي محقق ونويسنده درباره زردشت مي گويد: اختلاف عجيبي به چشم مي خورد. اغلب مورخان اسلامي مانند طبري و بلعمي، ابن اثير و مير خواند زردشت را پيامبر نخوانده و او را شاگرد شاكر ارمياي نبي و يا عزير نبي دانسته اند.
ديدگاه دكتر معين
دكتر معين مي گويد: «موبدان كوشش داشتند موسس دين خود را با پيغمبران مورد قبول مسلمانان و نصاري و يهود تطبيق كنند، تا هم اهل كتاب شمرده شوند و هم كمتر مورد طعن قرار بگيرند». ايشان زردشت را اختلافي ترين چهره تاريخ هم از نظر زمان و هم از نظر آيين و هم از نظر محل تولد معرفي مي كند.با اين وصف علت اين كه اين همه تناقض و تضاد در تاريخ (و آيين) زردشت اين است كه وي تاريخ درستي ندارد و ردپايي اين شخصيت ايراني در تاريخ گم شده است و در هيچ يك از روايات اسلامي و قرآن مجيد و هم چنين در كتب مقدس چون انجيل و تورات ذكري از شخص و كتاب «اوستا» به ميان نيامده است، بلكه هر جا كه خواستند از ديانت كهن ايران نامي به ميان آورند تنها به لفظ مجوس اكتفا كرده اند. با اين كه در قرآن كريم علاوه بر پيامبران اولو العزم، نام عده اي از پيغمبران ديگر نيز آمده است و حتي به نام برخي از آنان سوره مستقل نازل شده است، اگر او واقعا پيغمبر و حتي به ادعاي زردشتيان پيامبر اولو العزم بوده و صاحب شريعت بوده، پس چرا در قرآن و انجيل و تورات نامي از او به ميان نيامده است؟ معلوم است اين موضوع بيشتر باعث نگراني زردشتيان شده، و لذا خواسته اند پيامبر خود را با نام يكي از پيغمبران مسلم تطبيق بدهند.
خلاصه و نتيجه:
درباره دين زرتشت، به عقيده برخي از دانشمندان و دين شناسان، اصل دين زرتشت الهي بوده و اوستا نيز كتاب مقدس آن دين است. در تعبير قرآن از آنان به عنوان مجوس ياد مي شود. قرآن درباره اينكه مجوس از اهل كتاب هستند، تصريح دارد. بنابر اين دين زرتشت از اديان آسماني بوده است؛ گر چه به مانند ديگر اديان باستان در طول تاريخ دچار دگرگوني هايي شده است. بنابر اين به رغم اين كه درباره دين زرتشت اختلاف وجود دارد كه از اديان الهي است يا نه، در منابع اسلامي تأكيد شده است كه دين زرتشت يكي از اديان الهي بوده و زرتشتيان از اهل كتاب هستند. قرآن به اصالت مذهبي زرتشتيان تصريح ميكند. و پيروان اين دين را به عنوان صاحب كتاب به رسميت ميشناسد. بر همين اساس در فقه اسلامي زرتشتيان در كنار يهوديان و مسيحيان قرار گرفته اند. در سيره و سنت پيامبر اسلام و ائمه (ع) نيز رهنمودهايي درباره برخورد با زرتشتيان وجود دارد كه بيانگر اهل كتاب بودن آنها است.
ابن عباس ميگويد: پيامبر اسلام دستور داد از زرتشتيان مقيم يمن جزيه بگيرند. زرتشتيان جزيه دادند و بر آيين خود باقي ماندند.يكي از فرمود: مجوسيان چون داراي كتاب آسماني بودند، مانند اهل كتاب جزيه ميدادند. اسلام شناسان و فقيهان نيز از آنان به عنوان اهل كتاب ياد كرده و تصريح نموده اند كه هم براي آنان دين بوده و هم كتاب داشته اند. همچنين از برخي متون و منابع ديني استفاده ميشود كه براي زرتشتيان كتاب آسمان نيز بوده است. در روايتي از امام علي (ع) آمده است كه براي مجوسيان كتاب وجود دارد. مرحوم شيخ طوسي تصريح ميكند كه براي زرتشتيان كتاب آسماني وجود دارد. مرحوم علامه طباطبايي عقيده دارد: زرتشتيان داراي كتاب آسماني و پيامبر بوده، بر اين اساس دين زرتشت پذيرفته شده است. در خصوص عدم ذكر دين زرتشت در قرآن بايد گفت: عدم ذكر برخي اسامي و اديان در قرآن بدان معنا نيست كه پيامبران و اديان ديگر وجود ندارد.
در برخي روايات تصريح شده است كه تعداد پيامبران 124 هزار بوده و برخي ديگر هشت هزار بيان نموده اند.بيان اسامي همه پيامبران با اهداف قرآن كه بيان مسائل مهم و كليات معارف است، همسويي ندارد. از سوي ديگر در برخي آيات به برخي از اسامي پيامبران و اسامي كتاب هاي آنان تصريح شده است.در برخي آيات به طور كلي از پيامبران سخن به ميان آمده است و در برخي ديگر از بعضي پيامبران با اشاره سخن گفته شده است. (بقره آيه 247، يوسف آيه 60) بيان سرگذشت پيامبران با شيوه هاي مذكور كفايت ميكند.
در قرآن آمده است: «و لقد أرسلنا رسلا من قبلك منهم من لم نقصص» (مؤمن آيه 78) پيش از تو، رسولاني فرستاديم. سرگذشت گروهي از آنان را براي تو بازگو كرديم و گروهي را براي تو بازگو نكرده ايم. از اين آيه استفاده ميشود كه نام گروهي از انبيا و رسولان الهي در قرآن مجيد نيامده، و عدد آنها بيش از آن است كه در قرآن ذكر شده است. بنابر نظريه استاد شهيد مطهري از كتاب خدمات متقابل اسلام و ايران، تنها از طريق تعبد يعني از راه آثار اسلامي مي توانيم شريعت زردشت را يك شريعت و آيين توحيدي بدانيم، اما از نظر آثاري كه به زردشت منسوب است و به حسب مدارك تاريخي نمي توانم آيين زردشتي را از آيين توحيدي بدانيم. بنابه نظر مرحوم استاد الهامي، محقق اين موضوع در دو اثر ياد شده زردشت از اختلافي ترين چهره تاريخ مي باشد. اغلب مورخان اسلامي مانند طبري، بلعمي، ابن اثير، و مير خواند، زردشت را پيامبر نخوانده و او را شاگرد شاگرد ارمياي نبي و يا عزير نبي دانسته اند. علت اختلاف در تاريخ و آيين زردشتي اين است كه وي تاريخ درست ندارد و ردپايي از اين شخصيت ايراني در تاريخ گم شده است و در هيچ يك از روايات اسلامي و قرآن مجيد و كتب مقدس چون انجيل و تورات ذكري از شخص او، و كتابش (اوستا) سخني به ميان نيامده است، بلكه هر جا خواسته اند از ديانت كهن ايراني نامي به ميان آورند، تنها به لفظ مجوس اكتفا كرده اند. راجع به اختلاف علماء، درباره آسماني بودن آن نيز بايد گفت اين يك امر طبيعي است زيرا برداشت بعضي از مفسرين از دين مجوس و صابئين (ستاره پرست ها) اين است كه ذكر اين دو گروه در كنار يهود و نصارا و مسلمين در قرآن كريم به معناي اين نيست كه دين اينها هم آسماني باشد بلكه منظور خداوند ذكر نام همه اديان پر رهرو در آن زمان بود.
منابع:
1- استاد مطهرى، مجموعه آثار، «خدمات متقابل اسلام و ايران»، ج 14، ص 157
2- جان بى ناس، تاريخ جامع اديان، ترجمه على اصغر حكمت، ص 450- 458
3- علامه طباطبائي، ترجمه الميزان، ج14/358 و ص 509، ج 4، ص 358
4- مجله تخصصي كلام، سال 8، شماره 31، مقاله «زردشت» و «اوستا»، نوشته داود الهامى
5- عبدالله مبلغي، تاريخ اديان و مذاهب در جهان، ص 365 به بعد
6- مجله صباح، شماره 7و8، مقاله زرتشت، نوشته رسول رضوى
7- سايت انديشه قم، قسمت پرسش و پاسخ، قسمت دين زرتشت
صاحب محتوی:
پرسمان دانشجویی
زبان :
فارسی
منبع اصلی :
http://www.adyan.porsemani.ir//content/%D8%A7%D9%84%D9%87%DB%8C-%D8%A8%D9%88%D8%AF%D9%86-%D8%AF%DB%8C%D9%86-%D8%B2%D8%B1%D8%AA%D8%B4%D8%AA
جنس منبع:
متن
پایگاه :
پایگاه پرسش و پاسخ های ادیان و مذاهب سایت پرسمان
نوع منبع :
پرسش و پاسخ
مخاطب :
بزرگسال
خروجی ها :
Mods
Doblin core
Marc xml
MarcIran xml
مشخصات کامل فراداده
مشخصات کامل اثر
منابع مرتبط :
ثبت نظر
ارسال
×
درخواست مدرک
کاربر گرامی : برای در خواست مدرک ابتدا باید وارد سایت شوید
چنانچه قبلا عضو سایت شدهاید
ورود به سایت
در غیر اینصورت
عضویت در سایت
را انتخاب نمایید
ورود به سایت
عضویت در سایت