پذیرش اسلام توسط ایرانیان | کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کانال ارتباطی از طریق پست الکترونیک :
support@alefbalib.com
نام :
*
*
نام خانوادگی :
*
*
پست الکترونیک :
*
*
*
تلفن :
دورنگار :
آدرس :
بخش :
مدیریت کتابخانه
روابط عمومی
پشتیبانی و فنی
نظرات و پیشنهادات /شکایات
پیغام :
*
*
حروف تصویر :
*
*
ارسال
انصراف
از :
{0}
پست الکترونیک :
{1}
تلفن :
{2}
دورنگار :
{3}
Aaddress :
{4}
متن :
{5}
فارسی |
العربیه |
English
ورود
ثبت نام
در تلگرام به ما بپیوندید
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ...
همه موارد
عنوان
موضوع
پدید آور
جستجو در متن
: جستجو در الفبا
در گوگل
...جستجوی هوشمند
صفحه اصلی کتابخانه
پورتال جامع الفبا
مرور منابع
مرور الفبایی منابع
مرور کل منابع
مرور نوع منبع
آثار پر استناد
متون مرجع
مرور موضوعی
مرور نمودار درختی موضوعات
فهرست گزیده موضوعات
کلام اسلامی
امامت
توحید
نبوت
اسماء الهی
انسان شناسی
علم کلام
جبر و اختیار
خداشناسی
عدل الهی
فرق کلامی
معاد
علم نفس
وحی
براهین خدا شناسی
حیات اخروی
صفات الهی
معجزات
مسائل جدید کلامی
عقل و دین
زبان دین
عقل و ایمان
برهان تجربه دینی
علم و دین
تعلیم آموزه های دینی
معرفت شناسی
کثرت گرایی دینی
شرور(مسأله شر)
سایر موضوعات
اخلاق اسلامی
اخلاق دینی
تاریخ اسلام
تعلیم و تربیت
تفسیر قرآن
حدیث
دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات
سیره ائمه اطهار علیهم السلام
شیعه-شناسی
عرفان
فلسفه اسلامی
مرور اشخاص
مرور پدیدآورندگان
مرور اعلام
مرور آثار مرتبط با شخصیت ها
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی
مرور مجلات
مرور الفبایی مجلات
مرور کل مجلات
مرور وضعیت انتشار
مرور درجه علمی
مرور زبان اصلی
مرور محل نشر
مرور دوره انتشار
گالری
عکس
فیلم
صوت
متن
چندرسانه ای
جستجو
جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در سایر پایگاهها
جستجو در کتابخانه دیجیتالی تبیان
جستجو در کتابخانه دیجیتالی قائمیه
جستجو در کنسرسیوم محتوای ملی
کتابخانه مجازی ادبیات
کتابخانه مجازی حکمت عرفانی
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
کتابخانه تخصصی ادبیات
کتابخانه الکترونیکی شیعه
علم نت
کتابخانه شخصی
مدیریت علاقه مندیها
ارسال اثر
دانشنامه
راهنما
راهنما
پذیرش اسلام توسط ایرانیان
کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
فارسی
کتاب الکترونیکی
میانگین امتیازات:
امتیاز شما :
تعداد امتیازات :
0
پذیرش اسلام توسط ایرانیان
ویرایش اثر
کلید واژه اصلی :
متفرقه
سوال:
ايا زمان ورود اسلام مردم ايران با اغوش باز از عرب هاي وحشي و قاتل استقبال كردن يا نه اسلام به ما تحميل شد...اميدوارم جواب خوبي براي اين سوال داشت باشيد
پاسخ تفصیلی:
پاسخ:در تاريخ آمده كه ايرانيان به راحتي اسلام را پذيرفتند گرچه طبق معمول مدت زماني به درازا كشيد. تفاوت عمده مسلمان شدن ايراني ها با نقاط ديگر اين بود كه در ايران تقريبا اكثريت مردم طي سه چهار قرن مسلمان شدند، برخلاف نقاط ديگر كه مانند اسپانيا بوميان غالبا مسيحي ماندند و باز در آن مسيحيها مسلط شدند يا اگر اكثريتي اسلام آوردند جوامع مسيحي بزرگي بر آيين خود باقي ماندند.
اشپولر مينويسد: تقريبا تمام ايرانيان، بدون اعمال زور و فشار خارجي معتنابهي از طرف فاتحان، در مدت قرون اندكي به اسلام گرويدند. در بين النهرين، سوريه، فلسطين، مصر و اسپانيا تا قرنهاي متمادي دستههاي بزرگ مذهبي مسيحي هستي خود را حفظ كردند و سرانجام يا به طور كلي بر مسلمين غلبه نمودند، چنانچه در اسپانيا با تسلط مجدد دولت شمال آن صورت گرفت و يا آن كه به صورت دستههاي كوچكتري پايداري نموده باقي ماندند (مثل مصر،سوريه، و فلسطين. (تاريخ ايران 1 /239 ـ 240)
گرايش سريع بسياري از ايرانيها به اسلام از لا به لاي اخبار فراواني به دست ميآيد. البته زرتشتي ها در بسياري از شهرها براي دست كم دو تا چهار قرن باقي ماندند. فارس كه يكي از اصلي ترين مراكز آنان بود تا قرن چهارم زرتشيان زيادي را در خود جاي داده بود. اين اطلاع را عمدتا مديون احسن التقاسيم (2/640) هستيم. در باره دلايل متعدد اسلام آوردن ايراني ها چند نكته را مي توان يادآور شد:
1. دلايل فرهنگي از دلايل مهم اين تحول است به طوري كه اسلام از نظر علمي موقعيت برتري و جاذبه بيشتري در مقايسه با آيين زرتشتي داشت. در برابر، آيينزرتشتي با نظام طبقاتي ساساني پيوند خورده و به صورت يك آيين اشرافي درآمده بود. طبيعي بود كه مردم درمقايسه ميان اين دو آيين ميتوانستند انتخاب بهتري داشته باشند، البته مشروط به آن كه شرايط ديگر هم فراهم باشد.
2. نكته ديگر دلايل نظامي است كه البته در خصوص ايران معنا داشت هرچند در بسياري از نقاط حتي بدون تسلط نظامي هم اسلام رواج يافت. به عبارت ديگر، نفس تسلط مسلمانان و پيروز شدن آنها براي ايجاد نوعي هيمنه فرهنگي و ديني اهميت داشت. مردمان گيلان و ديلمستان كه مسلمانان در آغاز غلبه نظامي نداشتند، تا دو قرن بر آيين خويش بودند تا آن كه شخصيتي مانند ناصر اطروش زيدي به دلايل فرهنگي توانست اسلام را در ميان مردم رواج دهد. در كل شكست سياسي يك قوم، زمينه را براي تغييرات فرهنگي و آييني آماده مي كند باز هم مشروط به آن كه شرايط ديگر فراهم باشد.
3. نكته ديگر دلايل سياسي است بيشتر با اين اشارت كه دولت ساساني كه پشتوانه آيين زرتشتي بود از بين رفت. دولت ساساني دولت سياسي ـ ديني بود. اكنون كه حمله تازه اي با اتكاي به آيين جديدي صورت گرفته بود در درجه نخست آيين قبلي را به چالش مي كشيد و چون ديگر حامي سياسي نداشت با مشكل روبرو مي ساخت.
4. نكته ديگر دلايل اجتماعي بود كه شايد مهم ترين آن استقرار اعراب در ايران بود، به طوري كه قبايل عربي زيادي در شهرهاي مختلف ايران سكونت گزيدند و به تدريج اسلام را رواج داند. به روشني بايد گفت استقرار اعراب در ايران يكي از مهم ترين دلايل موفقيت اسلام در ايران بوده است. اين استقرار گاه به صورت قبيلهاي بود، چنان كه محلهاي را به خود اختصاص ميدادند. گاه نيز به صورت فردي بود كه البته اين كاربرد مهمي نداشت مگر در حد چهره هاي برجسته از ميان علما از صحابه يا تابعين كه بتوانند با استقرار در شهري به برپايي مكتب و مدرسه علمي كمك كنند. گفتني است كه در بيشتر شهرهاي ايران قبايل عربي اسكان داده شدند. يك نمونه شهر جرجان است كه مساجدي كه در دوران امويان به نام قبايل ساخته شد كه از آن جمله مسجد بجيله، درمحله علي بن زهير (مربعة علي بن زهير) مسجد محارب، مسجد قريش، مسجد الحمراء المعروف بمسجد ابن ابيرافع، مسجد بني اسد، مسجد العشيره المعروف به مسجد برجوب راه العطار، مسجد الموالي، مسجد خثعم، مسجدهمدان، مسجد بني ضبه، مسجد الازد، مسجد بني عجل، مسجد تيم بن ثعلبه، مسجد بني سنان. و.... شماري ديگر است (تاريخ جرجان، ص 19). يعقوبي در كتاب البلدان گزارشي از انتشار قبايل عربي در شهرهاي ايران به دست داده است. در اين باره تاكنون تحقيق مستقل و مفصلي صورت نگرفته است.
در قم، طايفه اشعريها ساكن شدند و نه تنها اسلام را منتشر كردند كه تشيع را هم رواج دادند. گزارش حضوراعراب در ايران را يعقوبي به دست داده است.
البته گاهي بوميان از حضور اعراب ناخشنود بودند اما به تدريج با آنها انس گرفتند. مردم سغد در باره اعراب ميگفتند: اين قوم با ما آميختهاند و با آنها ماندهايم و از ما ايمن شدهاند و ما نيز از آنها ايمن شدهايم (طبري 3 /596).
اما به صورت فردي، مي توان به سفر سعيد بن جبير به اصفهان (طبقات المحدثين 1 / 367) اشاره كرد. يا ماندگار شدن واقد دراصفهان كه ابوموسي اشعري او را مؤذن قرار داد و نسل او تا قرن سوم هنوز مؤذن بودند (طبقات المحدثين 1/359).
يك نكته شگفت اين كه هيجده نفر از صحابه به اصفهان آمدهاند. علاوه بر اين كه بسياري از ايراني ها در عراق، صحابه پيامبر را ملاقات كردند. براي مثال خبر زير از ديداريك ايراني با امام علي عليه السلام حكايت دارد:
داود بن سليمان الاصفهاني مي گويد: قال: كنت مع ابي بكناسة الكوفه، فاذا شيخ اصلع علي بغلة له وردة يقال له دلدل، قد احتوشه الناس، فقلت: يا ابه! من هذا؟ قال هذا شاهن شاه العرب هذا علي بن ابي طالب (طبقات المحدثين 1 / 371).
همزمان با استقرار اعراب در محلات، آنان شروع به ساختن مسجد كردند تا جايي براي نماز خواندن داشته باشند. از آنجا كه مساجد به جايآتشكدهها ساخته ميشد به مرور از نفوذ زرتشتيان كاسته ميشد.
مهاجرت ايرانيان به عراق و بازگشت آنها
مهاجرت ايرانيان به عراق و بازگشت آنها به ميهنشان را بايد دليلي براي رشد اسلام گرفت. مثلا سلمان در زمان عمر بن خطاب به اصفهان بازگشتي داشته است. حماد بن ابي سليمان كوفي (م 120) از سباياي منطقه برخوار اصفهان بوده است كه بعدها به عالمي بزرگ تبديل شده است. (طبقات المحدثين 1 / 333). وثاب نامي كه از موالي ابن عباس بوده دو سال نزد ابن عباس بوده و باز به كاشان بازگشته است. (طبقات المحدثين 1 / 333، 355 ـ 357)
نافع بن ابي نعيم مقريء اهل مدينه مي گويد كه اصل من از اصفهان است. چنان كه ابن ابيالزناد فقيه مي گفت اصل من از همدان است. (طبقات المحدثين 1 /382). اين افراد از همان قرن اول و دوم هستند و شمار زيادي از كساني كه به جايگاه بلندي رسيدند از همين افراد ايراني الاصلاند. البته ريشه برخي از اين افراد چندان روشن نيست. برخي زرتشتي،يا مسيحي يا حتي يهودي بوده اند و به نوعي در حوادث صدر اسلام هم تأثير گذاشته اند.
نقش دهقانان
نقش دهقانان –كه در اينجا مقصود كدخدايان و صاحبان اراضي است ـ در انتشار اسلام كه اشپولر بر آن تأكيد دارد بدين معناست كه آنان با پذيرفتن اسلام ميتوانستند امتيازات خويش را بهويژه در زمينه مسائل مالكيت حفظ كنند (تاريخ ايران: 1/ 244). نيز مينويسد: همه جا رهبران اشراف و اعيان بودند كه به مذهب فاتحان ميگرويدند. در مقابل نيز فاتحان عرب، قدرت و نفوذ آنان را به حال خود باقي ميگذاشتند و حتي از طريق ازدواج خويشاوندي حسبي با آنان برقرار ميكردند (همان: 1 /245).
در واقع هم دهقانان و هم مرزبانان ميتوانستند با مسلمان شدن موقعيت خود را تا اندازهاي حفظ كنند.
ادعا شده است كه اسلامي شدن ايران نخست بين طبقات عالي آن صورت گرفت، يعني بين كساني كه فرهنگ ايران را كاملا در دست تصرف داشتند و داستانهاي باستاني پهلواني ايران را با شيوه جوانمردي و با ديد خود از زندگي محقق ميساختند. (همين دليل باقي ماندن فرهنگ پيشين در جامعه جديد شد). (اشپولر: 1/ 248 ـ 249).
در برخي از شهرها، مسلمان شده ها افرادي از طبقات پايين بودند. نوشتهاند كه طبقات پايين مردم بخارا، گروه گروه به اسلام گرويدند و به تدريج اشراف زميندار نيز كه به آنها دهگان ميگفتند، اسلام آوردند. بايد بدين نكته توجه داشت كه اشراف و فرمانروايان محلي، سخت با يكديگر نزاع داشتند و اين مسأله به حضور اعراب مسلمان در اين ناحيه، كمك فراواني كرد. در اصل، دهقانان، اشراف زمينداري بودند كه چونان فرمانروا بر سرزمين زير سلطه خود حكومت ميكردند. متأسفانه در نيمه اخير دوران اموي، براي آن كه پول بيشتري به عنوان جزيه از نامسلمانان بگيرند، راه مسلمان شدن را مردم بر سدّ كردند. اهميت پر كردن بيت المال، براي يك دوره، مشكلي را براي توسعه اسلام ايجاد كرد. با اين حال، بخارا سخت به اسلام علاقمند ماند و تحت تأثير هيچ فشاري از سوي برخي از فرمانروايان محلي، از اسلام باز نگشت، بلكه با قدرت، در رواج اسلام كوشيد. در آخرين سالهاي دوران اموي و اوائل عباسيان، بخارا، به شهري با فرهنگ اسلامي ـ عربي تبديل شد و آثاري كه پيش از آن به زبان پهلوي بود، به زبان عربي درآمد.
كار فرهنگي برنامه ريزي شده و ساختن مساجد بجاي آتشكدهها در مواردي كه شهر به زور فتح ميشد راهي براي گسترش بيشتر آيين جدي بود.
اقدام مسلمانان در شهرهايي كه به زور فتح ميشد خراب كردن آتشكدهها و ساختن مسجد به جاي آنها بود. البته اگرشهري با صلح فتح ميشد، آتشكدهها برجاي ميماند، مگر جاهايي كه آيين بت پرستي يا بودايي بود. داستان بخارا جالب است كه اول بت پرستان بودند بعد آتش پرستان و سپس جايگاه آنان ، مسجد مسلمانان شد.
در نيشابور نيز آتشكده قهندز ـ كهن دژ ـ به مسجد جامع تبديل شد. در تاريخ نيشابور آمده است كه «چون عبدالله عامر نيشابور را فتح كرد، آتشكده قهندز را خراب كرد و به جاي آن جامع ساخت».
در آغاز مردم بخارا هر بار با حضور اعراب تسليم ميشدند؛ اما به محض آن كه اعراب از آنها دور ميشدند، از آنباز ميگشتند. عبارت پيشگفته نرشخي در تاريخ بخارا در برخورد اعراب فاتح با شهر نكته اي است كه تقريبا در باره ساير بلاد ايران و ماوراءالنهر نيز صادق است. اين امري طبيعي بود كه مردم نسبت به دين جديد واكنش نشان داده ومقاومت كنند اما همين كه به زودي تغيير عقيده مي دهند نكته اي است كه دلايل خاص خود را دارد.
مشهور است كه مردم قزوين سريع تر از بلاد ديگر اسلام آوردند. (تاريخ گزيده، ص 777).
تخفيفهاي مالياتي
مسلما تخفيفهاي مالياتي در اسلام آوردن طبقات پايين مؤثر بوده است (تاريخ ايران اشپولر 1 : 252) در برابر بايد توجه داشت كه امويان سختگيريهايي هم داشتند كه اين تخفيف را قائل نميشدند و از تازه مسلمانان هم جزيه ميگرفتند و براي مدتي رشد اسلام را سد كردند. داستان اين مسأله چنان بود كه سبب برآمدن مرجئه در خراسان شد، كساني كه ايمان را به شهادتين مي دانستند و سختگيري هاي حجاج و دولت اموي را در باره ايمان آوردن اشخاص نمي پذيرفتند.
روند تدريجي مسلمان شدن مردم ايران
يك بررسي نشان داده است كه روند مسلمان شدن ايرانيان از قرن نخست با كندي آغاز شده و به تدريج بر شدت آن افزوده شده است. اين شدت، در قرن چهارم به اوج خود رسيده و تقريبا به جز برخي جمعيتهاي قومي مانند آشوريها در غرب يا جوامع كوچك زرتشتي در يزد و شيراز، ساير مردم به اسلام گرويدند. اين بررسي بر اين اساس است كه اصولا اسامي عالمان ياد شده در چهار قرن نخست اسلامي، به ندرت نامي ايراني در آنها ديده ميشود. يك نسبنامه تا قرن چهارم، معمولا از جد اول، با يك اسم ايراني آغاز ميشود و در ادامه، نامهاي اسلامي پياپي ميآيد. مثلا احمد بن حسين بن رستم. رستم فردي است كه به اسلام گرويده و نام فرزندش را احمد انتخاب كرده است.
اين روشي است كه ريچارد بولت در كتاب گروش به اسلام در قرون ميانه دنبال كرده است. بر اساس ديدگاه وي كه نمودار رشد اسلام را نوعي نمودار رشد كرم ابريشم مي داند چنين است كه در وهله نخست ده تا پانزده درصد در مرحله مياني چهل تا شصت درصد و در مرحله اخير ده تا پانزده درصد باقي مانده مسلمان شده و تعدادي نيز هيچ اسلام نمي آورند. وي اين طرح را بر اساس نام و نسب شماري از ايرانيان برجسته مسلمان شده كه در كتاب شذرات الذهب آمده و در سلسله نسب آنان نام هاي اسلامي و در رأس آنها يك نام ايراني است ارائه كرده است. هرچند بايد گفت كه در قرن چهارم به ويژه پنجم و ششم، مسلمانان ايراني، شروع به استفاده مجدد از نامهاي ايراني براي فرزندانشان كردند. كما اين كه در ميان آلبويه اين اسامي را به فراواني ميبينيم. اما تحليل بولت روي اسامي پيش از قرن چهارم است.
گرايش داوطلبانه يا اجباري
يكي از بحثهاي هميشگي در مسلمان شدن ايراني ها اين است كه به اجبار ايمان آوردند يا از روي اختيار. آنچه در منابع به چشم مي خورد از هر دو دست شواهدي وجود دارد. مهم ترين نكته در ارتباط با ايراني ها آن است كه باقي ماندن بر دين زرتشتي مجاز بود. بدين ترتيب بر حسب قاعده فاتحين نمي توانستند مردم را به اسلام آوردن وادار كنند.
امايك نكته هست و آن اين كه براي فاتحان مسلمان، اين يك امتياز بود كه فردي چه از طبقات پايين يا بالا اسلام بياورد. به همين دليل تا آنجا كه دستشان باز بود امتيازاتي براي اين افراد قائل مي شدند. گرچه علي القاعده حق نداشتند هدف خود را از اين قبيل امتيازات، اسلام آوردن اشخاص بدانند.
البته در صورتي كه شهري به زور فتح مي شد امكان اين كه فاتحان تمامي آتشكده ها را از بين ببرند وجود داشت. در حالي كه وقتي معاهده صلح صورت مي گرفت معمولا اجازه داده مي شد كه آتشكده ها باز بماند. گرچه ممكن بود شرط شود كه حق احداث آتشكده هاي جديد را ندارند.
پيامدهاي فتوحات بر مردمي كه سرزمينهايشان فتح ميشد:
تاريخ اسلام نشان ميدهد كه به دنبال اين فتوحات، از طرف هيئت حاكمهاي كه توسط خليفه مشخص ميشد هيچگونه اهتمامي در جهت ارشاد، آموزش و پرورش و تربيت صحيح اسلامي مردم صورت نميگرفت تا اعتقاد به اسلام در درون آنها رسوخ كرده و به صورت يك نيروي عقيدتي درآيد كه بتواند روح مغلوبين را با مفاهيم و خصائص اسلامي غنا بخشد و در سازندگي و تكامل انسانها مؤثر گردد. اگر چه در خلال بيست سال، دامنه نفوذ اسلام به طوري گسترش يافت كه سرزمين اسلامي چندين برابر فتوحات پيامبر اسلام(ص) گرديد. ليكن اختلاف بين فتوحات پيامبر(ص) و خلفا از زمين تا آسمان بود، چرا كه پيامبر اكرم(ص) در فتوحاتش به اظهار كردن مسلماني و جاري نمودن شهادتين و انجام بعضي از شعائر و ظواهر اسلامي به طور سطحي قناعت نميكرد، بلكه براي مردم آن بلاد معلمين و مربياني اعزام مينمود تا ضمن آموزش كتاب خدا و عقايد صحيح و بيان احكام ديني، آنان را ارشاد و موعظه كنند.
اما در فتوحات خلفاي سه گانه هيچ برنامهاي براي تعليم و تربيت و هدايت و ارشاد مردم در نظر گرفته نميشد و هيچ نيروي ورزيدهاي براي تبليغ دين و آموزش احكام به سرزمينهاي فتح شده اعزام نميگرديد و به اين امر مهم و حياتي هيچ اهميتي داده نميشد.
در اين كشورگشاييها تنها از تسليم شدگان ميخواستند به يگانگي خداوند و رسالت پيامبر(ص) شهادت دهند و بعضي از تكاليف و شعائر اسلامي را به صورت ظاهري و صوري بدون اينكه در دل آنان رسوخ كرده باشد، انجام دهند، از اين روست كه ميبينم بسياري از مناطقي كه توسط مسلمانان فتح ميشد پس از مدت زمان اندكي به كفر و عصيان برميگشتند.
پيامبر اكرم(ص) از سوي خدا مأمور بود كه از مردم زمانه خويش هم اسلام را بخواهد هم ايمان را اما خلفا و فاتحان اسلامي از مردم فقط ظاهر مسلماني را ميخواستند و بس، و ما اين سهل انگاري غير قابل اغماض را در ميان قريش و ديگران به وضوح ميبينيم، حتي بيشتر صحابه رسول خدا(ص) نيز همين روش را در پيش گرفتند. چنانچه موسي بن يسار ميگويد: اصحاب رسول خدا(ص) بيابانگردهاي خشني بودند ما ايرانيان كه آمديم، دين اسلام را خالص گردانديم.
بدين ترتيب مردمي كه سرزمينشان پس از رسول اكرم(ص) فتح ميشد بر همان آداب و رسوم و مفاهيم جاهلي كه بر حركات و سكنات آنها حاكم بود و نيز روابط و مناسبات اجتماعي خود به طور عام باقي ميماندند و اسلام نه در جانشان نفوذ ميكرد نه در ضميرشان ريشه ميدواند تا چه رسد به اينكه اسلام بر آنان حكمفرما باشد يا محرك آنان در امور ديني و معنوي گردد.
چنانكه در متون تاريخي بررسي ميكنيم آثار و عواقب دراز مدت اين پديده جاهلانه (كشورگشاييهاي خلفا) بسيار تأسفآور و به طور كامل به زيان اسلام بود، زيرا آنان كه از اين فتوحات بهرهبرداري ميكردند و از اسلام جز اسمي و از دين جز رسمي سراغ نداشتند تمامي آداب و رسوم جاهلي و انحرافات و طمع ورزيهاي شخصي و كارهاي غير انساني را در لباس اسلام و تحت نام دين به مردم القاء ميكردند و زير سايبان امن دين تمام فسادها و ناهنجاريها را به نام دين و با مجوزي كه خود از دين صادر ميكردند به مردم تحميل مينمودند.
خلاصه اينكه گسترش اسلام و نشر تعاليم عالي آن، به هيچ وجه مورد اهتمام و كوشش آنان نبود بلكه آنان تنها به كشور گشايي و چپاول ثروت كشورها مي انديشيدند.
به هر حال اگر حركتي كه از سوي رسول خدا(ص)شروع شد، پس از فوت ايشان ادامه مي يافت و زمام امامت و خلافت به دست وصي ايشان اميرمؤمنان(ع) مي افتاد، بي شك دعوت اسلامي پيامبر(ص) به ميدان وسيع تري گسترش مي يافت و همسايگان دولت اسلامي و ساير ملل خود به پذيرش اين دين الهي پيشقدم مي شدند و فتوحات خونين و لشكركشي هاي دوران خلفا، به گونه اي ديگر رقم مي خورد.
صاحب محتوی:
پرسمان دانشجویی
زبان :
فارسی
منبع اصلی :
http://www.ahlebayt.porsemani.ir//content/%D9%BE%D8%B0%DB%8C%D8%B1%D8%B4-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85-%D8%AA%D9%88%D8%B3%D8%B7-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86%DB%8C%D8%A7%D9%86
جنس منبع:
متن
پایگاه :
پایگاه پرسش و پاسخ های پیامبر و اهل بیت سایت پرسمان
نوع منبع :
پرسش و پاسخ , کتابخانه عمومی
مخاطب :
بزرگسال
خروجی ها :
Mods
Doblin core
Marc xml
MarcIran xml
مشخصات کامل فراداده
مشخصات کامل اثر
منابع مرتبط :
ثبت نظر
ارسال
×
درخواست مدرک
کاربر گرامی : برای در خواست مدرک ابتدا باید وارد سایت شوید
چنانچه قبلا عضو سایت شدهاید
ورود به سایت
در غیر اینصورت
عضویت در سایت
را انتخاب نمایید
ورود به سایت
عضویت در سایت