شورش بر علیه عثمان | کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کانال ارتباطی از طریق پست الکترونیک :
support@alefbalib.com
نام :
*
*
نام خانوادگی :
*
*
پست الکترونیک :
*
*
*
تلفن :
دورنگار :
آدرس :
بخش :
مدیریت کتابخانه
روابط عمومی
پشتیبانی و فنی
نظرات و پیشنهادات /شکایات
پیغام :
*
*
حروف تصویر :
*
*
ارسال
انصراف
از :
{0}
پست الکترونیک :
{1}
تلفن :
{2}
دورنگار :
{3}
Aaddress :
{4}
متن :
{5}
فارسی |
العربیه |
English
ورود
ثبت نام
در تلگرام به ما بپیوندید
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ...
همه موارد
عنوان
موضوع
پدید آور
جستجو در متن
: جستجو در الفبا
در گوگل
...جستجوی هوشمند
صفحه اصلی کتابخانه
پورتال جامع الفبا
مرور منابع
مرور الفبایی منابع
مرور کل منابع
مرور نوع منبع
آثار پر استناد
متون مرجع
مرور موضوعی
مرور نمودار درختی موضوعات
فهرست گزیده موضوعات
کلام اسلامی
امامت
توحید
نبوت
اسماء الهی
انسان شناسی
علم کلام
جبر و اختیار
خداشناسی
عدل الهی
فرق کلامی
معاد
علم نفس
وحی
براهین خدا شناسی
حیات اخروی
صفات الهی
معجزات
مسائل جدید کلامی
عقل و دین
زبان دین
عقل و ایمان
برهان تجربه دینی
علم و دین
تعلیم آموزه های دینی
معرفت شناسی
کثرت گرایی دینی
شرور(مسأله شر)
سایر موضوعات
اخلاق اسلامی
اخلاق دینی
تاریخ اسلام
تعلیم و تربیت
تفسیر قرآن
حدیث
دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات
سیره ائمه اطهار علیهم السلام
شیعه-شناسی
عرفان
فلسفه اسلامی
مرور اشخاص
مرور پدیدآورندگان
مرور اعلام
مرور آثار مرتبط با شخصیت ها
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی
مرور مجلات
مرور الفبایی مجلات
مرور کل مجلات
مرور وضعیت انتشار
مرور درجه علمی
مرور زبان اصلی
مرور محل نشر
مرور دوره انتشار
گالری
عکس
فیلم
صوت
متن
چندرسانه ای
جستجو
جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در سایر پایگاهها
جستجو در کتابخانه دیجیتالی تبیان
جستجو در کتابخانه دیجیتالی قائمیه
جستجو در کنسرسیوم محتوای ملی
کتابخانه مجازی ادبیات
کتابخانه مجازی حکمت عرفانی
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
کتابخانه تخصصی ادبیات
کتابخانه الکترونیکی شیعه
علم نت
کتابخانه شخصی
مدیریت علاقه مندیها
ارسال اثر
دانشنامه
راهنما
راهنما
شورش بر علیه عثمان
کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
فارسی
کتاب الکترونیکی
میانگین امتیازات:
امتیاز شما :
تعداد امتیازات :
0
شورش بر علیه عثمان
ویرایش اثر
کلید واژه اصلی :
امیرالمومنین علی بن ابی طالب (ع)
سوال:
با سلام و احترام بنده دو سؤال دارم ممنون ميشم اگه جواب بديد 1 - در شورشي كه بر عليه خليفه سوم عثمان شد ايا فرزندان حضرت علي عليه سلام از خانه عثمان محافظت كردند و حضرت علي عليه السلام اب به عثمان رسانيد چون در فيلم امام علي من چنين ديدم 2- ايا در زمان خلفاي اول و دوم و سوم حضرت علي عليه السلام در نماز جماعت به انها اقتدا ميكرد
پاسخ تفصیلی:
پاسخ: پاسخ سوال اول:
جريان حمايت امام علي(ع) از عثمان و فرستادن امام حسن و امام حسين(ع) به در خانۀ عثمان، در برخي منابع تاريخي نقل شده است، اما اين موضوع؛ مورد نقد و بررسي مورّخان، تحليل گران مسائل تاريخي و محدّثان قرار گرفته است و به ظاهر اين جريان نگاه نكرده و به تفسير و تحليل آن پرداخته اند.
علامه اميني(ره) در كتاب «الغدير» تصريح مي كند كه روايت حمايت امام علي(ع) از عثمان و فرستادن فرزندانش به در خانۀ او، از روايات دروغين و جعلي است.
اگر بر فرض، حمايت و دفاع امام علي(ع) را از عثمان بپذيريم، پيرامون عملكرد صحيح حضرت علي(ع) و موضع واقع بينانه آن حضرت، بايد گفت: حضور امام حسن و امام حسين(ع) در جبهۀ دفاع از عثمان، صرفاً براى اين بود كه كسى نتواند امام و فرزندانش را به شركت در انقلاب عليه عثمان متّهم نمايد و آنان را شريك قتل او بداند؛ و به بيان سيد مرتضي(ره) مانع قتل عمدي عثمان شوند و از رساندن آب و غذا به خانواده او جلوگيرى نشود.
دفاع امام علي(ع) از عثمان بدان معنا نيست كه حضرت حكومت وي را قانوني و شرعي دانسته و بدان جهت از عثمان دفاع كرده و مانع قتل او گرديد، بلكه به بيان شهيد مطهري؛ على(ع) با روش عثمان مخالف است و در عين حال مخالف است كه باب خليفه كشى باز شود؛ نمى خواهد خليفه را بكشند كه باب فتنه بر روى مسلمانان باز گردد.
پاسخ تفصيلي
جريان حمايت امام علي(ع) از عثمان و فرستادن امام حسن و امام حسين(ع) به در خانۀ عثمان، در برخي منابع تاريخي نقل شده است،[1] اما اين موضوع؛ مورد نقد و بررسي مورّخان، تحليل گران مسائل تاريخي و محدّثان قرار گرفته است و به ظاهر اين جريان نگاه نكرده و به تفسير و تحليل آن پرداخته اند كه خلاصه اي از آن در ذيل بيان مي شود.
الف. جعلي بودن اين روايت
1. علامه اميني(ره) در كتاب «الغدير» -پس از ذكر اين جريان- تصريح مي كند كه روايت حمايت امام علي(ع) از عثمان و فرستادن فرزندانش به در خانۀ او، از روايات دروغين و جعلي است. و اين نوع روايات، با روايات متواتر و مستحكم ديگر كه بيان كنندۀ انتقاد امام علي(ع) و برخي از اصحاب پيامبر اكرم(ص) به عملكرد عثمان است، تناقض دارد. آنها نه فقط فرزندانشان را براي پاسداري و دفاع از عثمان نفرستاده اند، بلكه همواره در صف مخالفان وي قرار داشته و يكدم از مجاهدت در راه تصحيح رويّۀ ناپسندش و باز آوردن اسلوب حكومت و اداره آن بر موازين قرآن و سنت نياسوده اند.[2]
2. رفتار ناهنجار عثمان نسبت به امام و فرزندانش، چنين اقدامى را بعيد مى گرداند؛ به علاوه، امام و فرزندانش نمى توانستند از مهاجرين و انصار و ياران شايسته رسول خدا(ص) فاصله بگيرند و با آنان به مخالفت بپردازند.[3]
3. از گفتار سيد مرتضى(ره) چنين برمى آيد كه وى نيز نسبت به اين كه امام على(ع) فرزندانش حسن و حسين(ع) را براى دفاع از عثمان فرستاده، شك و ترديد دارد. او مى گويد: «اگر حضرت آن دو را فرستاده باشد، براى اين بوده كه مانع قتل عمد عثمان شوند و از منع خانواده و زنان عثمان از آب و غذا جلوگيرى كنند، نه اين كه مانع خلع وى توسط انقلابي ها گردند».[4]
4. اين كه گفته شد: طلحه و زبير نيز فرزندانشان را براى دفاع از عثمان فرستادند،[5] شكّى در بطلان اين سخن نيست؛ زيرا طلحه، زبير، عايشه و ديگران از سرسخت ترين دشمنان عثمان بودند.[6]
5. در درستي محتواى روايتى كه مى گويد امام حسن(ع) در دفاع از عثمان زخمى شد، شك و ترديد وجود دارد؛ زيرا گرچه ممكن است امام على(ع) دو فرزندش يا تنها امام حسن(ع) را براى دفاع از عثمان فرستاده باشد و آن دو نيز به نزد عثمان آمده و مأموريت محوّله از جانب پدر را به اطلاع او رسانده باشند، اما ظاهراً عثمان آن دو را رد كرد و دفاع آن دو را نپذيرفت؛[7] همان طور كه در برخي از منابع تاريخي آمده: «على پسرش حسن را خواست و به او گفت: پسرم! به نزد عثمان برو و به او بگو: پدرم مى گويد: آيا ميل دارى كه تو را يارى كنم؟ حسن پيام پدرش را به عثمان رساند. عثمان به او گفت: نه، من يارى او را نمى خواهم؛... حسن سكوت كرد و به نزد پدر بازگشت و پاسخ عثمان را برايش بازگفت ....».[8]
ب. تفسير اين روايت بر فرض پذيرش آن
اگر بر فرض، حمايت و دفاع امام علي(ع) از عثمان را بپذيريم، لازم است پيرامون عملكرد صحيح حضرت علي(ع) و موضع واقع بينانه آن حضرت، مباحثي داشته باشيم. لذا فشرده اي از اين تفسير سياسي در زير بيان مي شود.
حضور امام حسن(ع) در جبهه دفاع از عثمان، صرفاً براى اين بود كه كسى نتواند امام و فرزندانش را به شركت در انقلاب عليه عثمان متّهم نمايد و آنان را شريك قتل او بداند؛[9] يعني همان تحليل و تفسير سياسي ديدگاه بزرگاني همچون سيد مرتضي(ره).
توضيح اين كه اگرچه امام علي(ع) خلافت عثمان را تأييد نمي كرد، و بر همه كارهاى خلاف و تعدّى هايى كه از سوى هيأت حاكمه سر مى زد، كاملاً آگاهي داشت. با اين حال، راه چاره را در اين روش انفعالى نمى دانست و علاج واقعه را بدين طريق مصلحت نمى ديد. حضرت علي(ع) در مورد عثمان فرمود: «اگر به كشتن او فرمان داده بودم، قاتل محسوب مى شدم، و اگر آنها را باز مى داشتم از ياورانش به شمار مى آمدم، اما كسى كه او را يارى كرده نمى تواند بگويد از كسانى كه دست از ياريش برداشتند بهترم، و كسانى كه دست از ياريش برداشتند نمى توانند بگويند ياورانش از ما بهترند، من جريان عثمان را برايتان خلاصه مىكنم: استبداد ورزيد، چه بد استبدادى، و شما ناراحت شديد و از حد گذرانديد و خداوند در اين مورد حكمى دارد كه در بارۀ مستبدان و افراط گران جارى مى شود (و هر كدام به واكنش اعمال نادرست خود گرفتار مى شوند)».[10]
امام على(ع) چنين موضعى در پيش گرفت؛ چرا كه روش انقلابي ها در قتل عثمان در آن شرايط و با آن وضع خاص نمى توانست به مصلحت اسلام باشد، بلكه برعكس باعث مى شد تا ضربۀ بزرگ و جبران ناپذيرى بر پيكر اسلام وارد آيد؛ زيرا چنين عملى به منفعت طلبان و هواپرستانى كه به دنبال فرصت و موقعيّت مناسب بودند، فرصت مى داد كه با توجّه به آثارى كه سياست حاكم در مفاهيم، تفكّرات، نظرها و عقايد مردم بر جاى گذاشته، از جهل و ضعف و شرايط حاكم بر زندگى آنان سود جسته، به مطامع خويش دست يابند و شعار خون خواهى عثمان سرداده، آن را دستاويزى براى موضع گيرى در مقابل اسلام- كه در شخص امير المؤمنين(ع) عينيّت و تجسّم يافته- قرار دهند و در مقابل آن حضرت با وقاحت تمام بايستند و شبهات و تشكيكاتى را در مورد حضرت و اصحاب مخلص وى القا نمايند. از همين مسئله بود كه جنگ هاى جمل، صفين و نهروان- آن طور كه در تاريخ ثبت شده- نشأت گرفت و به وقوع پيوست.
امير المؤمنين(ع) كاملاً اين مطلب را درك مى كرد و بر آن آگاهي داشت؛ تا جايى كه آن موقع كه اهالى يمن براى تبريك خلافت به خدمت حضرت مشرّف شدند، به آنان فرمود: «شما ريش سفيدان و بزرگان يمن هستيد، اى كاش مى دانستم اگر روزى مسئله اى برايمان پيش آيد و حادثه اى اتفاق بيفتد، قدرت جنگى شما چقدر است و تا چه اندازه مى توانيد صبر و پايدارى داشته باشيد و در مقابل دشمن استقامت كنيد!».[11] يعنى حضرت از همان موقع، جنگ هايى را انتظار داشت كه مى بايست عليه طمع ورزان و منحرفان صورت گيرد.
اين مسائل در آن موقع گريبان گير مسلمانان بود و مصائب و مشكلات بسيارى به دنبال داشت كه هنوز جامعه اسلامي از آثار آن رنج مى برند و در زحمت هستند.
امام على(ع) ميل نداشت كه عثمان به آن كيفيت نامطلوب كشته شود، و اگر فرزندانش، را براى دفاع از او فرستاد و اگر فرمود: «به خدا سوگند آن قدر از او دفاع كردم كه ترسيدم گناهكار باشم»،[12]با اين حال، حضرت نمى خواست كه دفاع او از عثمان موجب فهم غلط در قبال عثمان و خطاكارى هاى او باشد؛ از اين رو، كارهاي خلاف عثمان را بيان مى فرمود.[13]
ج. نتيجه گيري
1. از مجموع سخنان امام علي(ع) و رفتار آن حضرت، بر مي آيد كه بر روش عثمان سخت انتقاد داشته است. در عين حال، قتل عثمان را در مقام خليفه به صلاح جامعه نمي دانست. پيش از آن كه عثمان كشته شود، حضرت علي(ع) اين نگراني را داشت و به عواقب وخيم آن مي انديشيد.
2. حضرت علي(ع) مي خواست عثمان راهي را كه مي رود رها كند و راه صحيح سنّت پيامبر اكرم(ص) را پيشه نمايد، در غير اين صورت، خليفه اي كه شايسته است روي كار بيايد؛ و به جرايم عثمان رسيدگي كند و حكم لازم را صادر نمايد. لذا امام علي(ع) فرمان به قتل عثمان نداد. تمام كوشش علي(ع) در اين بود كه بدون اين كه خوني ريخته شود، خواسته هاي مشروع مخالفان انجام شود؛ يا عثمان روش گذشته خود را تغيير دهد و يا كنار رود و كار را به اهلش بسپارد.
3. دفاع امام علي(ع) از عثمان بدان معنا نيست كه حضرت حكومت وي را تأييد مي كرد و بدان جهت از عثمان دفاع كرده و مانع قتل او گرديد، بلكه به بيان شهيد مطهري «على(ع) با روش عثمان مخالف است و در عين حال مخالف است كه باب خليفه كشى باز شود؛ نمى خواهد خليفه را بكشند كه باب فتنه بر روى مسلمين باز گردد».[14]
[1]. ر.ك: ابن قتيبة دينوري، أبو محمد عبد الله بن مسلم، الإمامة و السياسة المعروف بتاريخ الخلفاء، تحقيق: شيري، علي، ج 1، ص 52 – 62، دارالأضواء، بيروت، چاپ اول، 1410ق؛ ابن اثير، عز الدين أبو الحسن على بن ابى الكرم، الكامل في التاريخ، ج 3، ص 167 – 175، دار صادر، دار بيروت، بيروت، 1385ق؛ ابن الطقطقى، محمد بن على بن طباطبا، الفخرى فى الآداب السلطانية و الدول الاسلامية، تحقيق: عبد القادر محمد مايو، ص 102 – 104، دار القلم العربى، بيروت، چاپ اول، 1418ق.
[2]. ر.ك: علامه اميني، عبدالحسين، الغدير في الكتاب و السنة و الأدب، ج 9، ص 331 – 338، مركز الغدير للدراسات الاسلامية، قم، چاپ اول، 1416ق.
[3]. عاملى، جعفر مرتضى، تحليلى از زندگانى سياسى امام حسن مجتبى عليه السلام، ترجمه: سپهري، محمد، ص 202، دفتر تبليغات اسلامى، قم، چاپ سوم، 1376ش.
[4]. به نقل از: ابن أبي الحديد، عبد الحميد بن هبه الله، شرح نهج البلاغة، محقق و مصحح: ابراهيم، محمد ابوالفضل، ج 3، ص 8، و ج 2، ص 328 – 333، مكتبة آية الله المرعشي النجفي، قم، چاپ اول، 1404ق.
[5]. الكامل في التاريخ، ج 3، ص 172.
[6]. تحليلى از زندگانى سياسى امام حسن مجتبى عليه السلام، ص 203.
[7]. ر.ك: همان، ص 215 – 221.
[8]. «ثم دعا علي بابنه الحسن، فقال: انطلق يا ابني إلى عثمان فقل له: يقول لك أبي: أ فتحب أن أنصرك! فأقبل الحسن إلى عثمان برسالة أبيه، فقال عثمان: لا ما أريد ذلك، لأني قد رأيت رسول الله صلّى الله عليه و سلّم في منامي فقال: يا عثمان! إن قاتلتهم نصرت عليهم، و إن لم تقاتلهم فإنك مفطر عندي، و إني قد أحببت الإفطار عند رسول الله صلّى الله عليه و سلّم، فسكت الحسن و انصرف إلى أبيه فأخبره بذلك»؛ ابن اعثم كوفى، كتاب الفتوح، ج 2، ص 423، دار الأضواء، بيروت، چاپ اول، 1411ق.
[9]. تحليلى از زندگانى سياسى امام حسن مجتبى عليه السلام، ص 202.
[10]. «لَوْ أَمَرْتُ بِهِ لَكُنْتُ قَاتِلًا أَوْ نَهَيتُ عَنْهُ لَكُنْتُ نَاصِراً غَيرَ أَنَّ مَنْ نَصَرَهُ لَا يسْتَطِيعُ أَنْ يقُولَ خَذَلَهُ مَنْ أَنَا خَيرٌ مِنْهُ وَ مَنْ خَذَلَهُ لَا يسْتَطِيعُ أَنْ يقُولَ نَصَرَهُ مَنْ هُوَ خَيرٌ مِنِّي وَ أَنَا جَامِعٌ لَكُمْ أَمْرَهُ اسْتَأْثَرَ فَأَسَاءَ الْأَثَرَةَ وَ جَزِعْتُمْ فَأَسَأْتُمُ الْجَزَعَ وَ لِلَّهِ حُكْمٌ وَاقِعٌ فِي الْمُسْتَأْثِرِ وَ الْجَازِعِ»؛ سيد رضي، نهج البلاغه، مصحح: عطاردي، عزيزالله، ص 39، بنياد نهج البلاغه، بي جا، چاپ اول، 1372ش.
[11]. «إنكم صناديد اليمن و ساداتها فليت شعري إن دهمنا أمر من الأمور كيف صبركم على ضرب الطلا و طعن الكلأ؟»؛ كتاب الفتوح، ج 2، ص 440 و 441.
[12]. «وَ اللَّهِ لَقَدْ دَفَعْتُ عَنْهُ حَتَّى خَشِيتُ أَنْ أَكُونَ آثِماً»؛ نهج البلاغه، ص 303.
[13]. تحليلى از زندگانى سياسى امام حسن مجتبى عليه السلام، ص 204 – 214، با تلخيص و ويرايش.
[14]. مطهري، مرتضي، مجموعه آثار، ج 16، ص 595، انتشارات صدرا، تهران، چاپ چهارم، 1380ش.
پاسخ سوال دوم:
اينكه اميرالمومنين علي عليه السلام در نماز جماعات و جمعه شركت مي كرده در آن هيچ شك و شبهه اي نيست و روايات و تاريخ هم آنرا تاييد مي كند اما اينكه هنگام شركت در اين نمازها آيا به امام جماعت اقتدا مي كرده يا اينكه فرادا مي خوانده يا بعد نمازش را قضا مي كرده بحثي است بسيار مفصل كه مورد اختلاف مي باشد.
توضيح مطلب:
اهل سنت با قاطعيت تمام مي گويند حضرت علي عليه السلام علاوه بر اينكه در نماز جماعات و جمعه خلفا شركت مي كرد به آنها اقتدا هم مي كرده است، اما علماي شيعه اين مطلب را كه به آنها اقتدا مي كرده را قبول ندارند و تنها حاضر بودن حضرت را تاييد مي كنند. دليل اهل سنت بر اين مطلب دو روايت است كه در كتب شيعه ذكر شده. ما ضمن بررسي موضوع ثابت خواهيم كرد كه قول علماي شيعه صحيح مي باشد:
روايت اول :
1 . روى الطبرسى في الاحتجاج: وحضر المسجد وصلّى خلف أبي بكر؛ حضرت علي در مسجد حاضر شد و پشت سر ابي بكر نماز خواند. (الاحتجاج: 1/126، وعنه في بحار الأنوار 29/127 ح 27، مدينة المعاجز: 3/152)
اولاً : سند اين روايت مرسل است؛ (روايت مرسل روايتي است كه راويان حديث تا امام مشخص نيستند و لذا روايت مرسل سنديت ندارد) زيرا طبرسي روايت را مستقيماً و بدون ذكر واسطه از حماد بن عثمان از امام صادق عليه السلام نقل ميكند ؛ در حالي كه حماد بن عيسي متوفاي 190 هـ و خود طبرسي متوفاي 548 هـ است . پس روايت سندا اشكال دارد.
ثانيا : ظاهرا مصدر(منبع) كلام طبرسي روايتي است كه در تفسير قمي وجود دارد كه وي از پدرش ابراهيم بن هاشم ، از ابن أبي عمير ، از عثمان بن عيسي و حماد بن عيسي از امام صادق عليه السلام نقل كرده است . اين روايت هر چند از نظر سند مشكلي ندارد ؛ اما از نظر دلالت چيز ديگري را ثابت ميكند:
روايت در تفسير قمي اين چنين آمده است :حضر المسجد ووقف خلف أبى بكر وصلّى لنفسه .
در مسجد حاضر ميشد و پشت أبي بكر ميايستاد ؛ اما نماز را فرادي ميخواند .
پس حضرت به ظاهر و از باب تقيه پشت سر خلفا نماز مي خوانده اما به واقع نماز فرادي مي خوانده است.
ثالثاً : در خود همين روايت آمده است كه ابوبكر با مشورت عمر به خالد بن وليد دستور داده بودكه هنگام سلام نماز ، علي را با شمشير بكشد ؛ ولي ابوبكر در حين خواندن نماز پشيمان شد و قبل از دادن سلام گفت : يا خالد لا تفعل ما أمرتك به . اي خالد آنچرا كه به تو امر كردم انجام مده.
و اهل سنت هرگز نميتوانند به مضمون اين روايت ملتزم بشوند . اگر ميخواهند نماز پشت سر خلفا را براي امام علي عليه السلام ثابت كنند ، بايد غاصب و قاتل بودن خلفا را نيز بپذيرند ؛ چون نميشود به مضمون يك بخش از روايت ملتزم و به بخش ديگر ملتزم نباشند ؛ چون در اين صورت مصداق « يؤمن ببعض و يكفر ببعض » خواهند شد.
و جالب اين است كه همين مطلب را سمعاني از علماي بزرگ اهل سنت (در ترجمه رواجني ، استاد بخاري) نيز نقل ميكند :حديث أبي بكر رضي اللّه عنه : أنّه قال : «لا يفعل خالد ما أمر به. سألت الشريف عمر ابن إبراهيم الحسيني بالكوفة عن معنى هذا الأثر فقال : كان أمر خالد بن الوليد أن يقتل عليّاً ، ثم ندم بعد ذلك ، فنهى عن ذلك .
يعني ابوبكر به خالد دستور داد علي عليه السلام را ترور كند ولي بعد پشيمان شد و خالد را از اين كار نهي كرد.
روايت دوم :
وفي نوادر أحمد بن عيسى الأشعري عن عثمان بن عيسى ، عن سماعة ، قال : سألته عليه السلام عن مناكحتهم والصلاة معهم ؟ فقال : هذا أمر تمديد إن يستطيعوا ذاك ، قد أنكح رسول الله صلى الله عليه وآله ، وصلى علي عليه السلام وراءهم .
اين روايت را شيخ حر عاملي رحمت الله عليه در كتاب وسائل ، در: باب استحباب حضور الجماعة خلف من لا يقتدى به للتقية والقيام في الصف الأول معه ، نقل كرده است .
يعني اينكه از باب تقيه و در زماني كه جان ، مال و ناموس انسان در خطر باشد ، مستحب است انسان در نماز جماعت كسي كه نماز خواندن پشت سر او جايز نيست ، حاضر شود .
و همچنين علامه مجلسي رحمت الله عليه در كتاب بحار ، باب نكاح المشركين والكفّار والمخالفين والنصاب نقل كرده است .
پس اين روايت برادران اهل سنت را به مقصدشان نميرساند ؛ چرا كه در تقيه بحث اكراه و اجبار مطرح است و اگر انسان مجبور باشد ، حتي ميتواند دخترش را به كافر و مشرك عقد كند ؛ چه رسد به كسي ظاهراً خود را مسلمان ميداند و پنج وقت نماز ميخواند .
همچنين بزرگان ما نقل كرده اند كه كُلاً اميرالمومنين پشت سر آنها ميايستاد ؛ اما به آنها اقتدا نميكرد و براي خودشان نماز ميخواندند .
چنانچه در روايات نيز آمده كه حضور در نماز جماعت اهل سنت در زمانهاي عادي مستحب است و در زمان تقيه حضور در نماز جماعت آنها واجب است ؛ البته اگر امكان داشت بايد اول نماز خود را در خانه بخواند و بعد در نماز جماعت آنها حاضر شود و اگر امكان نداشت ، در نماز جماعت حاضر شود ؛ ولي براي خودش نماز بخواند و قرائت را ساقط نكند ... .(الشيعة وأهل البيت : 61؛ تفسير القمي: 2/ 158، 159، تفسير نور الثقلين: 4/188؛ الأنساب للسمعاني:3/95، ط. دار الجنان ـ بيروت و6/170، نشر محمد أمين دمج - بيروت - 1400 هـ؛ النوادر 129، وسائل الشيعة (آل البيت)، ج 8، ص 301، ح 10726؛ وسائل الشيعة (آل البيت)، ج 8، ص 299؛ بحار الأنوار، ج 100، ص 375؛ قرب الاسناد ص 114، ح 7؛ وسائل الشيعة (آل البيت)، ج 8، ص 366، وسائل الشيعة (الإسلامية)، ج 5، ص 430، جامع أحاديث الشيعة، ج 6، ص 503)
صاحب محتوی:
پرسمان دانشجویی
زبان :
فارسی
منبع اصلی :
http://www.ahlebayt.porsemani.ir//content/%D8%B4%D9%88%D8%B1%D8%B4-%D8%A8%D8%B1-%D8%B9%D9%84%DB%8C%D9%87-%D8%B9%D8%AB%D9%85%D8%A7%D9%86
جنس منبع:
متن
پایگاه :
پایگاه پرسش و پاسخ های پیامبر و اهل بیت سایت پرسمان
نوع منبع :
پرسش و پاسخ , کتابخانه عمومی
مخاطب :
بزرگسال
خروجی ها :
Mods
Doblin core
Marc xml
MarcIran xml
مشخصات کامل فراداده
مشخصات کامل اثر
منابع مرتبط :
ثبت نظر
ارسال
×
درخواست مدرک
کاربر گرامی : برای در خواست مدرک ابتدا باید وارد سایت شوید
چنانچه قبلا عضو سایت شدهاید
ورود به سایت
در غیر اینصورت
عضویت در سایت
را انتخاب نمایید
ورود به سایت
عضویت در سایت