عدم پذيرش رهبري قيام | کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کانال ارتباطی از طریق پست الکترونیک :
support@alefbalib.com
نام :
*
*
نام خانوادگی :
*
*
پست الکترونیک :
*
*
*
تلفن :
دورنگار :
آدرس :
بخش :
مدیریت کتابخانه
روابط عمومی
پشتیبانی و فنی
نظرات و پیشنهادات /شکایات
پیغام :
*
*
حروف تصویر :
*
*
ارسال
انصراف
از :
{0}
پست الکترونیک :
{1}
تلفن :
{2}
دورنگار :
{3}
Aaddress :
{4}
متن :
{5}
فارسی |
العربیه |
English
ورود
ثبت نام
در تلگرام به ما بپیوندید
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ...
همه موارد
عنوان
موضوع
پدید آور
جستجو در متن
: جستجو در الفبا
در گوگل
...جستجوی هوشمند
صفحه اصلی کتابخانه
پورتال جامع الفبا
مرور منابع
مرور الفبایی منابع
مرور کل منابع
مرور نوع منبع
آثار پر استناد
متون مرجع
مرور موضوعی
مرور نمودار درختی موضوعات
فهرست گزیده موضوعات
کلام اسلامی
امامت
توحید
نبوت
اسماء الهی
انسان شناسی
علم کلام
جبر و اختیار
خداشناسی
عدل الهی
فرق کلامی
معاد
علم نفس
وحی
براهین خدا شناسی
حیات اخروی
صفات الهی
معجزات
مسائل جدید کلامی
عقل و دین
زبان دین
عقل و ایمان
برهان تجربه دینی
علم و دین
تعلیم آموزه های دینی
معرفت شناسی
کثرت گرایی دینی
شرور(مسأله شر)
سایر موضوعات
اخلاق اسلامی
اخلاق دینی
تاریخ اسلام
تعلیم و تربیت
تفسیر قرآن
حدیث
دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات
سیره ائمه اطهار علیهم السلام
شیعه-شناسی
عرفان
فلسفه اسلامی
مرور اشخاص
مرور پدیدآورندگان
مرور اعلام
مرور آثار مرتبط با شخصیت ها
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی
مرور مجلات
مرور الفبایی مجلات
مرور کل مجلات
مرور وضعیت انتشار
مرور درجه علمی
مرور زبان اصلی
مرور محل نشر
مرور دوره انتشار
گالری
عکس
فیلم
صوت
متن
چندرسانه ای
جستجو
جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در سایر پایگاهها
جستجو در کتابخانه دیجیتالی تبیان
جستجو در کتابخانه دیجیتالی قائمیه
جستجو در کنسرسیوم محتوای ملی
کتابخانه مجازی ادبیات
کتابخانه مجازی حکمت عرفانی
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
کتابخانه تخصصی ادبیات
کتابخانه الکترونیکی شیعه
علم نت
کتابخانه شخصی
مدیریت علاقه مندیها
ارسال اثر
دانشنامه
راهنما
راهنما
عدم پذيرش رهبري قيام
کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
فارسی
کتاب الکترونیکی
میانگین امتیازات:
امتیاز شما :
تعداد امتیازات :
0
عدم پذيرش رهبري قيام
ویرایش اثر
کلید واژه اصلی :
جعفر بن محمد، امام ششم
سوال:
سوال 1 . دلايل سياسي و اجتماعي عدم پذيرش رهبري قيام (مخصوصا قيام خراسان) و عدم اقدام مستقيم به قيام از سوي امام صادق (ع) چه بوده است ؟ سوال 2 .نتايج و تاثيرات ترويج علوم اسلامي توسط امام صادق (ع) در دوره انتقال خلافت از امويان به عباسيان به چه كيفيتي بوده و دليل سياسي و اجتماعي ترويج علوم اسلامي چه بوده است ؟
پاسخ تفصیلی:
پاسخ: دوران امامت پيشواى ششم از نظر سياسى- اجتماعى با فراز و نشيبها و تحولات سياسى مهمى روبه رو بود كه در هم پيچيده شدن طومار حكومت امويان و روى كار آمدن عباسيان از مهمترين آنها بشمار مىرود.
دستگاه خلافت اسلامى در اين دوران به دليل در پيش گرفتن سياستهاى ضد اسلامى و ضدّ مردمى و نيز بى كفايتى و قدرت طلبى حاكمان آن، دچار بى ثباتى، ضعف و از هم پاشيدگى شده، شورشها وقيامهاى مردمى را در پى داشت.
بعضى از شورشها و حركتهايى كه عليه حكمرانان اموى در اين دوره از تاريخ اسلام روى داد عبارت است از: شورش حارث بن سريج، قيام مردم آفريقا، قيام زيد بن على و فرزندش يحيى، نهضت عبداللَّه بن معاويه و حركت سازمان يافته عباسيان.
در حكومت عباسيان نيز، شورشها و قيامهاى مردمى از علويان و غير علويان ادامه داشت كه از آن جمله مىتوان از شورش مردم جزيره، شورش مردم موصل، قيام محمد بن عبداللَّه بن حسن و برادرش ابراهيم نام برد.
پس از تبيين و ترسيم شرايط سياسى - اجتماعي دوران امامت امام صادق (ع) اينك اين پرسش مطرح است كه پيشواى ششم درقبال شرايط موجود و اوضاع بحرانى و استثنايى دوران امامت خود چه موضعى اتخاذ كرد؟ دو راه در پيش روى امام (ع) وجود داشت:
1- بهره گيرى از آشفتگى حكومت امويان و محبوبيت و موقعيت علويان واقدام نظامى به منظور دستيابى به قدرت و برعهده گرفتن خلافت.
2- صرف نظر كردن از خلافت و استفاده از فرصت و موقعيّت ياد شده براى به ثمر رساندن تلاشهاى علمى و فرهنگى امام سجادوامام باقر عليهماالسّلام و عمق و گسترش بخشيدن به نهضت فرهنگى شيعى در راستاى پاسدارى از اصول و ارزشهاى اسلام ناب.
مسير نخست بر روى امام (ع) بسته بود؛ زيرا با شناخت كاملى كه آن حضرت از اوضاع واحوال و جريانات سياسى جامعه ونيز مردم زمان خويش داشت، به اين نتيجه رسيد كه دستيابى به حكومت براى وى امكان پذير نيست. ناچار مسير دوّم را برگزيد.
مهمترين علل عدم اقدام نظامى امام (ع) براى به دست گرفتن قدرت بالاخص عدم همكاري با قيام عباسيان عبارت بود از
الف ) عدم صداقت و خلوص پيشنهاد دهندگان.
ابو سلمه علاوه بر امام صادق(ع)، براى عبدالله محض هم نامهنوشت. اين كار او دليل اين است كه وى در دعوت خود صداقت نداشت.
زيرا اگر نامه او به امام صادق(ع) براساس ايمان و اعتقاد به آنحضرت بود، چگونه از فرد ديگرى نيز دعوت كرد؟
جواب امام صادق(ع) روشنگر همين جهت است. وقتى حامل نامه، محمدبنعبدالرحمن بن اسلم به امام صادق(ع) نامهاى از طرف شيعه شما،ابوسلمه آوردهام. آن حضرت فرمود: «و ما انا و ابوسلمه وابوسلمه شيعه لغيرى»; مرا با ابو سلمه چه كار؟ او از شيعيانمن نيست. نامه رسان تقاضاى جواب مىكند. امام صادق(ع) نامه راآتش مىزند و مىفرمايد: جواب نامه همين است. سپس آن حضرت شعرىاز كميتبن زيد خواند:
ايا موقدا نارا لغرك ضوءها و يا حاطبا فى غير حبلك تحطب اىروشن كننده آتشى كه ديگرى از نورش استفاده مىبرد! هيزم جمعكردهاى اما روى ريسمان ديگرى ريختهاى و ديگرى جمع مىكند ومىبرد. (1)
شهيد مطهرى در اين باره مىنويسد: «قدر مسلم اين است كه اينشعر مىخواهد منظرهاى را نشان دهد كه يك نفر زحمت مىكشد واستفادهاش را ديگرى مىخواهد ببرد. حال يا منظور اين بود كهاىبدبخت ابوسلمه! اين همه زحمت مىكشى استفادهاش را ديگرى مىبرد وتو هيچ استفادهاى نخواهى برد و يا خطاب به مثل خودش بود اگردرخواست ابوسلمه را قبول كند يعنى اين دارد ما را به كارى دعوتمىكند كه زحمتش را ما بكشيم و استفادهاش را ديگرى ببرد.» (2)
ابومسلم در نامهاى به امام صادق(ع) نوشت: من مردم را به دوستىاهلبيت پيامبر(ص) دعوت مىكنم. كسى براى خلافتبهتر از شما نيست.
امام صادق(ع) در پاسخ نوشت: «ما انت من رجالى و لا الزمانزمانى»; نه تو از ياران من هستى و نه اين زمان، زمان مناست. (3)
امام صادق(ع) بدين وسيله عدم صداقت آنان را گوشزد نمود وبىاعتمادى خود را نسبتبه آنان اعلام داشت. در سخن ديگرى از آنحضرت نيز همين مطلب آمده است. معلى ابن خنيس مىگويد: در زمانىكه پرچمهاى سياه بر افراشته شده بود و هنوزبنى عباس به خلافت نرسيده بود، نامههايى از عبدالسلام ابن نعيم،سرير و تعداد ديگرى خدمت امام صادق(ع) بردم. آنها نوشته بودند:
«قدقدرنا ان يول هذالامر اليك فما ترى قال فضرب بالكتب الىالارضثم قال اف اف ما انا لهولاء بامام»; ما موقعيت را براى خلافتشما مساعد مىبينيم. نظر شما چيست؟ امام صادق(ع) نامهها را بهزمين كوبيد و فرمود: زهى تاسف و افسوس! من امام و پيشواى آنهانيستم. (4)
ب ) نداشتن ياران مخلص و برخوردار نبودن از حمايتهاى نظامى مردمى
وجود ياران وفادار و همراه يكى از شرايط موفقيت رهبران دراجراى برنامههاى خويش است.
امام صادق(ع) شيعيان خود را خوب مىشناخت و مىدانست كه بيشترآنها مرد ميدان خطر نيستند.
مامون رقى مىگويد: خدمت آقايم، امام صادق(ع) بودم كه سهل بنحسن خراسانى وارد شد و به آن حضرت گفت: شما مهر و رحمت داريد.
شما اهلبيت(ع) امامت هستيد. چگونه از حق خويش باز ايستادهايد،با اين كه صد هزار شمشيرزن آماده به ركاب در خدمتشما هستند.
آن حضرت فرمود: خراسانى! بنشين! سپس به كنيز خود فرمود:
«حنيفه!» تنور را آتش كن. كنيز تنور را گرم كرد. آن گاه امامفرمود: خراسانى! برخيز و در تنور بنشين! خراسانى گفت: آقاى من!
مرا با آتش مسوزان و از من بگذر! آن حضرت فرمود: گذشتم. در اينحال «هارون مكى» كه كفشهاى خويش را به دست گرفته بود، واردشد و سلام كرد. امام فرمود: كفشهاى خود را زمين بگذار و داخلتنور بنشين! هارون بدون معطلى وارد تنور شد. امام صادق(ع) باسهل بن حسن خراسانى مشغول صحبتشد. مدتى بعد، امام به اوفرمود: برخيز و به داخل تنور نگاه كن! خراسانى مىگويد: برخاستمو به داخل تنور نظر افكندم. هارون در داخل تنور چهارزانو نشستهبود. مدتى بعد او از تنور بيرون آمد و به ما سلام كرد. امامفرمود: در خراسان چند نفر مثل اين مرد داريد؟ خراسانى گفت: بهخدا قسم! يك نفر هم نيست. امام فرمود: «اما انا لا نخرج فىزمانلا نجد فيه خمسه معاضدين لنا نحن اعلم بالوقت»; بدان! ماهنگامى كه پنج نفر ياور و پشتيبان نداشته باشيم قيام نمىكنيم.
ما نسبتبه زمان قيام داناتريم. (5)
سدير مىگويد: به امام صادق(ع) گفتم: چه چيز شما را از قيام بازداشته است؟ امام فرمود: مگر چه شده است؟ سدير گفت: دوستداران،شيعيان و ياوران شما زياد است. به خدا سوگند! اگر اميرالمؤمنيناين مقدار ياور داشت كسى طمع در خلافت نمىكرد. امام فرمود:
ياوران من چند نفرند؟ سدير گفت: صدهزار نفر. امام فرمود:
صدهزار! او گفت: بله. بلكه دويست هزار. امام فرمود: دويستهزار! سدير گفت: آرى. بلكه نصف دنيا. امام سكوت كرد. سديرگويد: راهى سرزمين «ينبع» شديم. امام در ميان راه چشمش بهجوانى افتاد كه چند راس بزغاله را مىچراند. فرمود: اگر تعدادشيعيان من به عدد اين بزغالهها بود از قيام و نهضتباز نمىايستادم. سدير مىگويد: بزغالهها را شمارش كردم. بزغالهها هفدهراس بودند. (6)
ابوسلمه از امام صادق(ع) نااميد مىگردد و طبق دستور به خانهعبدالله محض مىرود و نامه دوم را به او مىرساند. عبداللهخوشحال مىشود و صبحگاهان به خانه امام صادق(ع) مىرود. عبداللهبه امام صادق(ع) مىگويد: ابوسلمه نوشته است كه همه شيعيان مادر خراسان آماده قيام هستند و از من خواسته است كه خلافت رابپذيرم. امام به عبدالله فرمود: «متى كان اهل خراسان شيعه لكانتبعثت ابامسلم الى خراسان و انت امرته بلبس السواد و هولاءالذين قدموا العراق انت كنتسبب قدومهم... و هل تعرف منهماحدا»; چه زمانى اهل خراسان شيعه تو بودند؟! آيا تو ابو مسلمرا به آن جا فرستادى؟! آيا تو به آنها دستور دادى لباس سياهبپوشند؟! آيا اينها كه براى حمايت از بنى العباس از خراسانآمدهاند تو آنها را به اين جا آوردهاى؟! آيا كسى از آنان رامىشناسى؟ !» (7)
ج ثمربخش نبودن پيشنهاد
انسانهاى دنيا طلب زمانى از رهبران و همكاران خويش روى برمىگردانند كه احساس كنند دنيايشان در خطر است. دوستداران بنىعباس و فرماندهان آنها مانند ابومسلم به ابوسلمه بدگمان شدهبودند و ديگر نمىخواستند او را در جمع خويش ببينند. ابومسلمچند بار به سفاح سفارش مىكند كه ابو سلمه را از بين ببرد.
ابوسلمه كه بىمهرىها را احساس كرده بود، فكر مىكند كه با گرايشبه امام صادق(ع) و يا عبدالله محض، و تغيير خلافتبهتر مىتواندبه اهداف دنيايى خويش دستيابد. او غافل بود از اين كه كاملاتحت نظر و نقشه قتل او آماده شده بود. قبل از آن كه نامهعبدالله محض به ابوسلمه برسد، ياران سفاح با طرحى كه آمادهكرده بود، ابومسلم در بين راه به او شبيخون مىزنند و او رامىكشند. (8)
ابومسلم نيز به سرنوشت ابوسلمه گرفتار مىشود و به دستسفاح،خليفه عباسى كشته مىشود. تمام فعاليتهاى ابومسلم را ابوسلمه بهوسيله جاسوسان كنترل مىكرد. به همين جهت پيشنهاد و همراهى باآنان نمىتوانست تضمين كننده پيروزى بوده باشد. بدين خاطر بودكه امام صادق(ع) حتى از پاسخ كتبى به ابوسلمه خود دارى كرد ونامه او را سوزانيد.
د- سفاك بودن ابومسلم و ابوسلمه
ابراهيم امام، رهبر نهضت عباسيان دروصاياى خويش به ابومسلممىگويد: نسبتبه هركس كه شك كردى و در كار هركس كه شبهه نمودىاو را به قتل برسان. اگر توانستى در خراسان يك نفر عرب زبان همباقى نگذارى، چنين كن. (9)
«يافعى» درباره ابومسلم مىگويد: او حجاج زمان خود گرديد و درراه استقرار حكومت عباسيان مردم بىشمارى را كشت. (10)
شهيد مطهرى نيز مىنويسد: البته ابومسلم سردار خيلى لايقى است،به مفهوم سياسى، ولى فوق العاده آدم بدى بوده; يعنى يك آدمىبوده كه اساسا بويى از انسانيت نبرده بوده است. ابومسلم نظيرحجاج بن يوسف است... ابومسلم را مىگويند: ششصد هزار نفر آدمكشته. به اندك بهانهاى همان دوستبسيار صميمى خودش را مىكشت وهيچ اين حرفها سرش نمىشد كه اين ايرانى استيا عرب كه بگوييمتعصب ملى در او بوده است. (11)
بنابراين امام صادق(ع) نمىتوانستبه ابو مسلم جواب مثبتبدهد واو را يار و همراه خويش بداند. هدف امام صادق(ع) اجراى حق وعدالت و رعايتحقوق الهى و انسانى بود. آن حضرت خواستار حكومتىهمچون جد بزرگوارش، امام على(ع) بود كه در آن، جايگاهى براىاين گونه جنايتكاران نبود.
آنچه در تحليل و بررسى عدم پاسخ گويى امام صادق(ع) به پيشنهادخلافت گفته شد، براساس شرايط و موقعيتهاى اجتماعى آن روز بود.
اما افزون برآنها سخنان امام صادق(ع) است كه از راه علم امامتخويش، از وقوع اين تحولات خبرداده بود. آن حضرت مىدانسته كهخلافتبه «سفاح» عباسى مىرسد. در اين زمينه روايات متعددىوجود دارد. در يكى از آنها آمده است: عبدالله محض مىگويد: پسرمهمان مهدى است. او از مردم مىخواهد كه براى سقوط خلافت اموى بااو بيعت كنند. امام صادق(ع) فرمود: فرزندت مهدى نيست. سپس امامبادستخود بهپشت ابوالعباس سفاح زد و فرمود: اين و برادرانش بهخلافتخواهند رسيد. (12)
در روايت ديگرى آمده است: ابوجعفر منصور از امام صادق(ع) سؤالكرد: آيا خلافتبه من مىرسد؟ حضرت فرمود: «نعم اقوله حقا»بلى. آنچه مىگويم به حقيقتخواهد پيوست. (13)
بخش دوم پرسش و پاسخ آن
دوران امامت پيشواى ششم از نظر فرهنگى دوران تحوّل فكرى و پيدايش و گسترش فرقهها و گروههاى مختلف اعتقادى بود. در اين دوران كه نسلهاى جديدى از تازه مسلمانان با ملّيتهاى گوناگون به جمع امت بزرگ اسلامى پيوسته بودند، بهطور طبيعى عقايد و يافتههاى علمى و فرهنگى خود را نيز به جهان اسلام وارد مىكردند. از سوى ديگر، شرايط سياسى- اجتماعى جامعه اسلامى، فتوحات نظامى و گستردگى قلمرو مناطق تحت نفوذ اسلام، ايجاب مىكرد مسلمانان با دنياى خارج روابط گستردهترى برقرار كنند و با افكار و انديشههاى فلسفى و كلامى بيگانگان آشنا شوند.
اين تحول بر فرهنگ عمومى جامعه اسلامى و افكار مسلمانان تأثير قابل توجهى گذاشت و باب بحث و جدال و مناقشات علمى بر روى بسيارى از موضوعات و معارف اسلامى گشوده شد. البتّه پيامدهاى منفى زيادى نيز به بار آورد كه نفوذ انديشههاى بيگانگان در ميان مسلمانان و در پى آن، پديد آمدن شبهات و انحرافات فكرى و اعتقادى از جمله آنها است.
فاصله زمانى بيش از يك قرن آغاز اين دوره با ظهور اسلام و روى كار آمدن نسل جديدى از مسلمانان، حاكميّت جوّ اختناق و فشار از سوى حكمرانان اموى و عباسى، بركنارى پيشوايان دينى از منصب رهبرى و ارشاد امت و تحريف بسيارى از اصول و حقايق اسلامى توسط عالمان دربارى و ... نسل اسلامى اين دوره را از نظر آگاهى و شناخت نسبت به اسلام ناب و معارف آن در پايينترين سطح خود قرار داده بود. اعتراف گروهى از مردم شام نزد سفّاح- مبنى بر اينكه ما تاكنون نمىدانستيم رسول خدا صلى الله عليه و آله بجز بنىاميّه، خويشانى هم دارد تا آن كه شما قيام كرديد و مطلب براى ما آشكار شد- گواه روشنى بر اين حقيقت است.
اين زمينهها و عوامل، تهاجم فرهنگى گستردهاى را عليه اصول و ارزشهاى اسلامى به دنبال داشت. كشمكشهاى علمى و مباحثات و مناظرات پيرامون مسائل اعتقادى موجب پيدايش و نشو و نماى احزاب و گروههاى مذهبى و غير مذهبى از قبيل: كيسانيّه، زيديّه، غلات، مرجئه، معتزله، خوارج، زنادقه و ... شد. هر گروه براى خود مدرسه و تشكيلاتى داشت و با گروههاى ديگر به مناظره و مجادله مىپرداخت. متأسفانه برخى از گروههاى انحرافى، حمايتهاى دستگاه خلافت را نيز با خود داشتند.
از سوى ديگر، پيدايش و گسترش روز افزون انديشههاى ناسالم، عطش فراگيرى فرهنگ و معارف اصيل اسلام را در مسلمانان واقعى بويژه نسل جوان، افزوده، زمينه گرايش بيش از پيش آنان را به بيت امامت فراهم مىساخت.
اينها همه مسائلى بود كه اين دوران را از نظر فرهنگى در مقايسه با دوران پيشين، متمايز ساخته، نهضت علمى بنيادين و گستردهاى را از سوى امام صادق عليه السلام ايجاب مىكرد.
البته تلاشهاى فرهنگى امام سجاد و امام باقر عليهما السلام در آن شرايط سخت از يك سو، و اختلافات و كشمكشهاى دولتمردان بر سر قدرت از سوى ديگر، از جمله زمينههاى مهمّى بود كه پيشواى ششم را در جهاد علمى و فرهنگى خود يارى كرد.
اينك پس از اين مقدمه، به فرازهايى از اقدامات و فعّاليتهاى علمى، فرهنگى و تربيتى امام صادق عليه السلام اشاره مىكنيم.
دانشگاه جعفرى و دستآوردهاى آن
1- تربيت افراد مستعدّ
امام صادق عليه السلام با استفاده از زمينهها و شرايط فراهم آمده موفق شد بزرگترين دانشگاه اسلامى را كه جدّ و پدر بزرگوارش پىريزى كرده بودند، شكل دهد و در پرتو آن هزاران نفر نيروى حقطلب و دانشجو را در رشتههاى مختلف علمى تربيت كند.
مورخان و محدثان تعداد پرورش يافتگان مكتب جعفرى و راويان احاديث امام صادق عليه السلام را بالغ بر چهار هزار نفر ذكر كردهاند كه از نقاط مختلف مثل خراسان، بغداد، مصر، دمشق، حمص، حضرموت، كوفه و ... روى به مدينه آورده در محضر پيشواى ششم علم مىآموختند.
تشكيل حوزه گسترده علمى و تربيت جمع زيادى از دانشمندان، محدثان، فقيهان و صاحبنظران در رشتههاى مختلف علمى با آن همه محدوديتها و فشارهاى سياسى كه از سوى دستگاه خلافت نسبت به پيشواى ششم اعمال مىشد، از بزرگترين خدمات فرهنگى و تربيتى آن حضرت در آن شرايط بشمار مىرود.
البته ميزان كسب فيض افراد از نور دانش امامت و تغذيه از سفره گسترده ولايت متفاوت بود و هر فرد و گروهى به مقدار ظرفيّت، لياقت و آمادگى خود از آن بهره مىگرفت.
بسيارى از شاگردان در زمينه مسائل تربيتى و خودسازى و پيمودن مراحل رشد و كمالات نفسانى و نيز فراگيرى علوم مختلف از محضر امام عليه السلام و انتقال به ديگران؛ همچنين مبارزه با خطوط انحرافى و جريانهاى فكرى و سياسى و پاسدارى از حريم امامت به مدارج عالى رسيدند. برخى از آنان در زمينه علمى به چنان توانمندى دست يافتند كه امام عليه السلام بخشى از فعّاليتهاى علمى و مناظرات و مبارزات فرهنگى خود با سران گروههاى مخالف را به ايشان واگذار مىكرد و با اعتماد و اطمينان خاطر از آنان مىخواست بر كرسى فتوا تكيه زده به مسائل و مراجعات دينى مردم پاسخ گويند. در بعد اعتقادى، معنوى و تربيتى نيز به حدّى از رشد و كمال رسيده بودند كه امام عليه السلام آنان را امين بر حلال و حرام خدا و وجودشان را مايه آبرو و زينت دين و بر پا دارنده عدل و داد و راستى و درستى مىدانست.
اين افراد با بحثها و مناظرههاى علمى و اعتقادى با گروههاى مختلف و نيز نوشتههاى ارزشمند خود در موضوعات گوناگون فقهى، تفسيرى، كلامى، اخلاقى و ... مكتب امامت را پاس داشتند و بزرگترين خدمت را به تشيع كردند.
شاگردان ممتاز مكتب جعفرى علاوه بر مهارتها و بايستگىهاى عمومى هر كدام در رشته خاصى از دانش روز تخصص داشتند بهعنوان نمونه: حمران بن اعين در دانش قرائت، ابان بن تغلب در ادبيات عرب، زراره، محمد بن مسلم، جميل بن درّاج، ابو بصير، عبداللّه بن سنان و ... در فقه و حديث، مؤمن طاق در كلام و تفسير، هشام بن حكم، مفضّل بن عمرو هشام بن سالم در كلام و عقايد، جابربن حيان در رياضيات و شيمى و ....
2- تبيين و گسترش فقه آل محمّد صلى الله عليه و آله
امام صادق عليه السلام با تلاشى پىگير با روايات خود و رواياتى كه از پدرانش نقل مىكرد، فقه اسلام ناب را به صورتى منظم و منسجم درآورد و براى آن اصول و مبانيى قرار داد كه منبع و مبناى بسيارى از قوانين و فروع فقهى گرديد. هماكنون بيش از 150 قاعده مهمّ فقهى و اصولى وجود دارد كه مورد استناد فقهاى بزرگوار شيعه در ابواب و كتابهاى مختلف فقهى و اصولى قرار مىگيرد و هزاران مسأله و فرع فقهى از آنها استخراج مىشود. بيشتر اين قواعد بوسيله امام صادق عليه السلام عرضه شده است. او خود در اين زمينه به يارانش فرمود:
«انَّما عَلَيْنا انْ نُلْقِىَ الَيْكُمُ الْاصُولَ وَ عَلَيْكُمْ انْ تُفَرِّعُوا»
وظيفه ما القا و عرضه اصول و قواعد كلى براى شما است ولى تفريع (و تطبيق آنها بر موارد و مصاديق و استخراج فروع و احكام جزيى از آنها) برعهده شما خواهد بود.
بر اثر مجاهدتهاى پيشواى ششم در تبيين و گسترش فقه شيعه، مذهب شيعه را «مذهب جعفرى» و فقه آن را «فقه جعفرى» مىنامند.
فعّاليّتهاى امام عليه السلام در اين زمينه دو بعد داشت. نخست بيان حقيقت فقه اسلامى در ابواب مختلف عبادات و معاملات و پاسخ به نيازها، پرسشها و مراجعات امّت اسلامى به عنوان تنها مرجع صلاحيتدار و مورد اعتماد مردم. و ديگر، موضعگيرى عليه دستگاه خلافت و فقيهان وابسته به آن. بنابراين «فقه جعفرى» در برابر فقه رايج آن روزگار فقط يك اختلاف عقيده ساده نبود، بلكه در عين حال، دو مضمون متعرضانه را نيز با خود داشت:
نخست، اثبات بىنصيبى دستگاه خلافت از آگاهى دينى و ناتوانى آن از پاسخگويى به نيازهاى فكرى و دينى مردم و در نهايت، عدم صلاحيتش براى تصدّى مقام خلافت اسلامى؛ و ديگر مشخص ساختن موارد تحريف در فقه رايج كه ناشى از مصلحت انديشى فقيهان وابسته در بيان احكام فقهى و ملاحظهكارى آنان در برابر خواست قدرتهاى حاكم بود.
امام صادق عليه السلام با عرضه فقه ناب و گشودن باب اجتهاد و بازداشتن ياران خود از عمل به «قياس»، «استحسان»، «اخبار غير صحيح» و ... عملًا به مبارزه با دستگاه خلافت و فقه حكومت برخاست و بدينوسيله تمام تشكيلات مذهبى و فقاهت رسمى را- كه يك ركن مهم حكومت بشمار مىآمد- تخطئه كرد و دستگاه خلافت را از بعد مذهبىاش تهىساخت.
پيشواى ششم در كشمكش اين دو جريان سياسى و فقاهتى، مرجعيّت الهى خود و لزوم پيروى مردم از خاندان رسالت را چنين بيان مىكند:
«نَحْنُ قَوْمٌ فَرَضَ اللَّهُ طاعَتَنا وَ انْتُمْ تَأْتَمُّونَ بِمَنْ لا يُعْذَرُ النَّاسُ بِجَهالَتِهِ»
ما كسانى هستيم كه خداوند اطاعت ما را (بر همگان) واجب كرده است؛ در حالى كه شما از كسانى تبعيّت مىكنيد كه مردم به نادانى آنها معذور نيستند.
3- احياى حديث
حديث بهعنوان گفتار معصوم در فرهنگ اسلام از جايگاه بسيار والايى برخوردار است و پس از قرآن، مهمترين و معتبرترين منبع شريعت مقدس اسلام در اصول، فروع و اخلاقيات است. و حتّى در بسيارى از موارد، فهم و درك مراد و مقصود آيات كريمه قرآن، بويژه متشابهات آن، بدون گفتار معصوم كه بهعنوان تفسير آيه القا شده امكانپذير نيست.
متأسفانه اين منبع سرشار اسلامى پس از رحلت پيامبر صلى الله عليه و آله از سوى گردانندگان دستگاه خلافت مورد بىمهرى قرار گرفت و حتّى سوزانده شد. اين سياست تا زمان خلافت عمر بن عبدالعزيز يعنى اواخر قرن نخست هجرى دنبال شد. در نتيجه، فضاى فرهنگى جامعه اسلامى از عطر روحبخش سخنان رسول خدا صلى الله عليه و آله و جانشينان آن حضرت تهى گشت.
منع كنندگان از نقل و تدوين حديث براى توجيه سياست خود گاه مسأله بيم اختلاط احاديث با آيات قرآن، و گاه بيم رها كردن قرآن و اشتغال به غير آن را مطرح مىكردند؛ ولى عملكرد و حتى سخنان آنان بيانگر اين است كه انگيزه اصلى آنان از منع نقل و كتابت حديث صرفاً يك انگيزه سياسى بود و مرتبط با مسائل حكومتى مىشد.
حكومتمداران بخوبى مىدانستند كه پخش احاديث رسول خدا صلى الله عليه و آله در فضيلت و شايستگى امامان معصوم براى جانشينى پيامبر صلى الله عليه و آله در ميان مردم، براى آنان مشكلات زيادى به بار خواهد آورد؛ از اين رو براى رفع اين مشكل، دست به چنين اقدامى زدند.
در مقابل مكتب خلافت، مكتب امامت همواره سعى در نشر احاديث پيامبر صلى الله عليه و آله بهعنوان ميراثى گرانقدر داشت و بر تدوين و كتابت آن براى بهرهبردارى آيندگان تأكيد مىورزيد. شرايط سياسى براى اين اقدام در دوران امامت امامان پيشين- بجز مقطعى از دوران امام باقر عليه السلام كه موفق شد به نشر احاديث پيامبر صلى الله عليه و آله بپردازد- چندان مساعد نبود.
امام صادق عليه السلام با استفاده از فرصت، تلاشهاى پدر بزرگوارش را در اين زمينه تكميل كرد و بخش مهمى از فعّاليّتهاى خود را به احياى حديث اختصاص داد و بدين ترتيب ميراث ارزشمندى از خود بر جاى گذاشت و فرهنگ غنى اسلام را با احاديث خود غناى بيشترى بخشيد و هماكنون به كمتر مسأله اعتقادى، فقهى، تفسيرى و اخلاقى برمىخوريم كه از امام صادق عليه السلام حديثى درباره آن وجود نداشته باشد. علامه طباطبايى مىنويسد:
احاديثى كه از صادقين يعنى از امام پنجم و ششم مأثور است از مجموع احاديثى كه از پيغمبر اكرم و ده امام ديگر ضبط شده است بيشتر است.
4- مبارزه با مسلكهاى انحرافى
از جمله محورهاى مهمّ فعّاليتهاى علمى و فرهنگى امام صادق عليه السلام مبارزه با مكتبها و مسلكهاى اعتقادى نو پا و بىاساسى بود كه در دوران امامت آن حضرت پديد آمده يا رشد كرده بودند. اين مسلكها به دو بخش عمده تقسيم مىشوند.
الف- مذاهب اسلامى
مهمترين اين مذاهب عبارت بودند از: معتزله، مرجئه، كيسانيّه، زيديّه، غلات و صوفيه. پيشواى ششم به تناسب اعتقادات و ميزان انحرافات هر يك از گروههاى ياد شده در برابر آنها موضع گرفت و با روشنگرى و ارشاد، پيروان خود را از فروافتادن در دام آنها حفظ كرد. جهتگيرى كلّى حركت امام عليه السلام در برابر پيروان اين فرقهها، هدايت و ارشاد آنان به راه حق بود. ليكن موضع آن گرامى در برابر سران اين گروهها كه افرادى كينهتوز و شيطان صفت بودند و اميدى به هدايت آنان نبود، موضع برملا كردن چهره ضدّ اسلامى آنان براى مردم و طرد ايشان از سلك امت اسلامى بود.
ب- مكاتب مادّى
امام صادق عليه السلام با بيانات و رهنمودهاى كلّى در زمينه مسائل اعتقادى، مناظرات رسمى با سران گروههاى الحادى و برخوردهاى موردى به مبارزه با تفكر زنديقان و مادىگرايان پرداخت و از اصول و مبانى اعتقادى مكتب تشيع پاسدارى كرد.(14)*
پىنوشتها:
1-مروج الذهب، ج3، ص 268.
2-سيرى در سيره ائمه اطهار(ع)، ص127.
3- الامام الصادق(ع)، اسدحيدر، ج 1، ص43.
4- وسائل الشيعه، ج 11، ص37، باب13، جهادالعدو.
5- بحارالانوار، ج47، ص123.
6- الكافى، ج 2، ص 242، كتاب الايمان و الكفر، فى قلهعددالمؤمنين.
7- مروج الذهب، ج3، ص269.
8- همان، ص 285.
9- سيره پيشوايان، ص 388.
10- همان.
11- سيرى در سيره ائمه اطهار(ع)، ص 122.
12- بحارالانوار، ج47، ص 278.
13- همان، ص 120
14-تاريخ زندگى ائمه( ع)على رفيعى ص 187- 194
*براي مطالعه و آگاهي بيشتر به :تاريخ زندگانى امام صادق( ع) على رفيعى مراجعه كنيد.
صاحب محتوی:
پرسمان دانشجویی
زبان :
فارسی
منبع اصلی :
http://www.ahlebayt.porsemani.ir//content/%D8%B9%D8%AF%D9%85-%D9%BE%D8%B0%D9%8A%D8%B1%D8%B4-%D8%B1%D9%87%D8%A8%D8%B1%D9%8A-%D9%82%D9%8A%D8%A7%D9%85
جنس منبع:
متن
پایگاه :
پایگاه پرسش و پاسخ های پیامبر و اهل بیت سایت پرسمان
نوع منبع :
پرسش و پاسخ , کتابخانه عمومی
مخاطب :
بزرگسال
خروجی ها :
Mods
Doblin core
Marc xml
MarcIran xml
مشخصات کامل فراداده
مشخصات کامل اثر
منابع مرتبط :
ثبت نظر
ارسال
×
درخواست مدرک
کاربر گرامی : برای در خواست مدرک ابتدا باید وارد سایت شوید
چنانچه قبلا عضو سایت شدهاید
ورود به سایت
در غیر اینصورت
عضویت در سایت
را انتخاب نمایید
ورود به سایت
عضویت در سایت