دو راوی که در وصف انها جرح و تعدیل بکار رفته باشد و در تعارض این الفاظ حکم داده شده است را لطفا بفرمایید | کتابخانه مجازی الفبا

دو راوی که در وصف انها جرح و تعدیل بکار رفته باشد و در تعارض این الفاظ حکم داده شده است را لطفا بفرمایید

سؤال شما کلی است و بیان نفرمودید این افراد از راویان شیعه باشند یا از راویان اهل سنت ویا راویان مشترک ،لذا ما راویان مشترک را ملاک قرار می دهیم.

در میان کتب رجالی اهل سنت به کمتر راوی ای بر می خوریم که از جرح علمای جرح وتعدیل به سلامت عبور نموده با شد ، حتی این امر در مورد خود ائمه حدیث نیز وارد است.

منتهی جرح زمانی قابل قبول است که مفسر باشد و علت جرح بیان شده باشد و اینکه آن جرح از روی بغض به راوی نبوده باشد.

مثلا یکی از ائمه جرح وتعدیل،« یحیی بن سعید قطان» است که شخصی متشّدد و سختگیر معرفی شده است که ذهبی در مورد او می گوید:«اگر یحیی فردی را توثیق نمود حرفش را بپذیرید اما اگر کسی را تضعیف نمود به راحتی او را کنار نگذارید ودر مورد او تأمل کنید.«سیر اعلام النبلاء ،ج9،465ومیزان الاعتدال ،ج2،ص71»

اما مهمترین معیار ثقه بودن راویان در نزد او ، دیدگاه وی نسبت به بنی امیه است به این صورت که اگر کسی نسبت به امویان نظر مثبتی داشته باشد از نظر وی حتما ثقه است به عنوان مثال وی «حریز بن عثمان را ثقه می داند ودر مورد وی می گوید :ثقة،ثقة،ثقة«سیر اعلام النبلاء،ج7ص80». در حالی که وی یکی از افرادی است که عامل گسترش سب امام علی «علیه السلام» است . او در سفری که از مصر تا مکه تقریبا دوماه طول کشید مرتبا امام علی «علیه السلام»را لعن می کرد و با جسارت وپستی فراوان حدیث معروف پیامبر اکرم «صلی الله علیه وآله وسلم» راکه فرمودند:انت منی بمنزلة هارون من موسی»رابه گونه ای دیگر بیان می نمود و می گفت«انت منی بمنزلة قارون من موسی».

در حالی که محبت امام علی «علیه السلام» ملاک ایمان ونفاق معرفی شده است وباز با کمال تعجب می بینیم که «علی بن مدینی » در مورد او می گوید :ندیدم از اصحابمان کسی را که او را تضعیف نماید.لذا بخاری هم از وی روایت نقل می کند.یعنی با اینکه ناصبی است از او روایت نقل می کنند.

واز طرف دیگرهر کس که به اهل بیت «علیهم السلام» تمایلاتی داشته باشد تضعیف شده است!

حال برای نمونه برخورد یحیی بن سعید قطان را با تعدادی از شیعیان بیان می شود :

1-اجلح بن عبد الله کوفی :شخصی که شیخ طوسی وی را از اصحاب امام صادق «علیه السلام» دانسته است اما «قطان»دربارۀ وی می گوید:«فی نفسی منه شی ء:من از وی دل خوشی ندارم »؛چرا؟ چون وی از شیعیان معروف است.

2-جابر جعفی:صاحب تهذیب الکمال می گوید: به خاطر اعتقاد به مسأله رجعت احادیث جابر به طور کلی ترك شده است.در حالی که شعبةبن حجاج در مورد او می گوید: «عن شعبة جابر صدوق في الحديث وقال يحيى بن أبي بكير عن شعبة كان جابر إذا قال حدثنا وسمعت فهو من أوثق الناس وقال يحيي بن أبي بكير أيضا عن زهير بن معاوية كان إذا قال سمعت أو لا سألت فهو من أصدق الناس»تهذیب الکمال ،ج4ص468و467.


راویانی از اهل سنت که علمای شیعه به روایات آنها عمل می کنند:

1-حفص بن غیاث:آیت الله خویی (رحمه الله)در مورد وی می گوید:او ثقه است وبه روایات او عمل می شود ،شیخ طوسی(رحمة الله علیه)در مورد وی می گوید:او عامی است ولی شیعیان به روایات وی عمل می کنند .نجاشی معتقد است وی 170 حدیث از امام صادق «علیه السلام» نقل نموده است .

2- اسماعیل بن ابی زیاد سکونی :آیت الله خویی(رحمه الله) در مورد وی می گوید: علمای شیعه به روایات وی عمل می کنند .

3-غیاث بن کلوب :شیخ طوسی (رحمه الله)او را از اهل سنت می داند .در عین حال علمای شیعه به روایاتش عمل می کنند.

موسسه آموزشی پژوهشی مذاهب اسلامی