تذکره الفقهاء المجلد 14 | کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کانال ارتباطی از طریق پست الکترونیک :
support@alefbalib.com
نام :
*
*
نام خانوادگی :
*
*
پست الکترونیک :
*
*
*
تلفن :
دورنگار :
آدرس :
بخش :
مدیریت کتابخانه
روابط عمومی
پشتیبانی و فنی
نظرات و پیشنهادات /شکایات
پیغام :
*
*
حروف تصویر :
*
*
ارسال
انصراف
از :
{0}
پست الکترونیک :
{1}
تلفن :
{2}
دورنگار :
{3}
Aaddress :
{4}
متن :
{5}
فارسی |
العربیه |
English
ورود
ثبت نام
در تلگرام به ما بپیوندید
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ...
همه موارد
عنوان
موضوع
پدید آور
جستجو در متن
: جستجو در الفبا
در گوگل
...جستجوی هوشمند
صفحه اصلی کتابخانه
پورتال جامع الفبا
مرور منابع
مرور الفبایی منابع
مرور کل منابع
مرور نوع منبع
آثار پر استناد
متون مرجع
مرور موضوعی
مرور نمودار درختی موضوعات
فهرست گزیده موضوعات
کلام اسلامی
امامت
توحید
نبوت
اسماء الهی
انسان شناسی
علم کلام
جبر و اختیار
خداشناسی
عدل الهی
فرق کلامی
معاد
علم نفس
وحی
براهین خدا شناسی
حیات اخروی
صفات الهی
معجزات
مسائل جدید کلامی
عقل و دین
زبان دین
عقل و ایمان
برهان تجربه دینی
علم و دین
تعلیم آموزه های دینی
معرفت شناسی
کثرت گرایی دینی
شرور(مسأله شر)
سایر موضوعات
اخلاق اسلامی
اخلاق دینی
تاریخ اسلام
تعلیم و تربیت
تفسیر قرآن
حدیث
دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات
سیره ائمه اطهار علیهم السلام
شیعه-شناسی
عرفان
فلسفه اسلامی
مرور اشخاص
مرور پدیدآورندگان
مرور اعلام
مرور آثار مرتبط با شخصیت ها
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی
مرور مجلات
مرور الفبایی مجلات
مرور کل مجلات
مرور وضعیت انتشار
مرور درجه علمی
مرور زبان اصلی
مرور محل نشر
مرور دوره انتشار
گالری
عکس
فیلم
صوت
متن
چندرسانه ای
جستجو
جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در سایر پایگاهها
جستجو در کتابخانه دیجیتالی تبیان
جستجو در کتابخانه دیجیتالی قائمیه
جستجو در کنسرسیوم محتوای ملی
کتابخانه مجازی ادبیات
کتابخانه مجازی حکمت عرفانی
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
کتابخانه تخصصی ادبیات
کتابخانه الکترونیکی شیعه
علم نت
کتابخانه شخصی
مدیریت علاقه مندیها
ارسال اثر
دانشنامه
راهنما
راهنما
تذکره الفقهاء المجلد 14
تالیف العلامه الحلی الحسین بن یوسف بن المطهر ؛ تحقیق موسسه آل البیت علیهم السلام لاحیاء التراث .
کتابخانه مجازی الفبا
1416ق=1373.
کتابخانه مجازی الفبا
فارسی
کتاب الکترونیکی
میانگین امتیازات:
امتیاز شما :
تعداد امتیازات :
0
تذکره الفقهاء المجلد 14
ویرایش اثر
پدیدآورندگان :
علامه حلی, ابن مطهر حسن بن یوسف (مرجع تقلید، فقیه و متکلم شیعه در قرن هشتم هجری، مولف بیش از ۱۲۰ کتاب در رشتههای فقه، اصول فقه، کلام، حدیث، تفسیر، رجال، فلسفه و منطق), 648ق/1251م. حله، عراق 726ق/1326م. حله، عراق
(نویسنده)
وضعیت نشر :
قم ،
موسسه آل البیت علیهم السلام لاحیاء التراث ،
1416ق=1373
چکیده :
تَذکِرَة الفقهاء، اثری جامع در فقه استدلالی و تطبیقی با گرایش فقهیِ امامی، به عربی، نوشته حسن بن یوسف بن مطهر حلّی مشهور به علامه حلّی، دانشمند امامی قرن هفتم وهشتم است. علامه حلّی، این کتاب را به درخواست فرزندش محمد، معروف به فخرالمحققین، نوشت و چنانکه در مقدمه تأکید کرده، در این کتاب به اختصار فتاوا و ادله فقهی را بر پایه فقه امامی و با اشاره به آرای مخالف و داوری میان مذاهب به روشی منصفانه آورده است. به گفته مؤلف، کتاب در چهار قاعده تنظیم شده، اما به غیر از دو قاعده عبادات و عقود، بقیه آن در دسترس نیست. هر قاعده نیز مشتمل بر شش کتاب است. مؤلف در هر مسئله ابتدا نظر مقبول خود را در قالب بیان نظریه فقیهانی از امامیه که با آن نظر موافق اند، نوشته وسپس با آوردن نام برخی موافقان از میان صحابه و تابعین و فقهای مذاهب دیگر و با استناد به ادله مورد قبول عامه و خاصه به تحلیل آن پرداخته است. در بیان نظریه های مخالفان با توجه به احاطه خود بر آرای فقهی امامیان و اهل سنّت و ذکر ادله آنان، گاهی به نقد و پاسخگویی پرداخته و چه بسا پاسخهایی مفروض در توجیه آنها ذکر کرده و خود به آنها پاسخ داده است. بدین ترتیب، در بسیاری از فروع و مسائل فقهی، نوعی مناظره و گفتگوی علمی بر پایه مبادی مفروض صورت گرفته، ولی در برخی مسائل (بیشتر در ابواب معاملات) به ذکر نظریات مخالفان اکتفا نموده است، بی آنکه به پاسخگویی بپردازد. از فقهای شیعه، علاوه بر آرای شیخ طوسی که بسیار موردتوجه مؤلف بوده، نظریات شیخ صدوق، شیخ مفید، ابن جنید، ابن ابی عقیل، علی بن بابویه، سلار دیلمی و ابوالصلاح حلبی بیشتر ذکر شده است. از میان پیشوایان اهل سنّت نیز به آرای شافعی بیش از دیگران پرداخته و گاه نظر برخی پیروان مذاهب چهارگانه، مانند محمد بن حسن شیبانی و ابویوسف و زُفَر و جصّاص (رازی) و اسماعیل مُزنی و داود ظاهری هم مورد توجه قرار گرفته است. همچنین آرای بسیاری از فقهای صحابی و تابعی، از جمله ابن عباس، ابن مسعود، ابن ابی لیلی، ابن عمر، مجاهد، انس بن مالک، حسن بصری،سفیان ثوری، عطاء بن ابی رَباح، محمد بن شهاب زُهْری، ابراهیم نخعی، سعید بن مسیّب،محمد بن سیرین و قَتادة بن دِعامه، ذکر شده است. گاهی نیز به آرای مذاهب دیگر مانند زیدیه و قاسمیه (شاخه ای از زیدیه پیروان قاسم بن ابراهیم رسّی) اشاره شده است. بر این اساس، برخی محققان تذکرة الفقهاء را از مهمترین منابع فقه مقارَن (تطبیقی) و گروهی دیگر آن را از جمله منابع موجود در باره علم الخلاف (خلافیات) می دانند.
جلد چهاردهم ادامه بررسی تطبیقی مبحث دیون می باشد.
کلید واژه اصلی :
فقه تطبیقی
,
فقه استدلالی
,
فقه جعفری
,
اصول فقه شیعه
,
کتب فقه شیعه
,
کتب فقه استدلالی شیعه
کلید واژه فرعی :
افلاس موجر ,
ضمان ( اخص ) ,
حواله ,
احتلام ,
افلاس ,
افلاس مستاجر ,
احکام حجر ,
بیشتر
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
علامه حلی
متکلمان و سایر شخصیت ها :
علامه حلی
نویسنده :
تالیف العلامه الحلی الحسین بن یوسف بن المطهر ؛ تحقیق موسسه آل البیت علیهم السلام لاحیاء التراث .
زبان :
عربی
منبع اصلی :
http://download2064.mediafire.com/zntyt9798eqg/0ffooxixjmiv7j6/%D8%AA%D8%B0%DA%A9%D8%B1%D9%87+%D8%A7%D9%84%D9%81%D9%82%D9%87%D8%A7%D8%A1+%28%D9%85%D8%A4%D8%B3%D8%B3%D8%A9+%D8%A2%D9%84+%D8%A7%D9%84%D8%A8%D9%8A%D8%AA+%D8%B9+%D9%84%D8%A5%D8%AD%D9%8A%D8%A7%D8%A1+%D8%A7%D9%84%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%AB%29+-+%D8%A7%D9%84%D8%B9%D9%84%D9%91%D8%A7%D9%85%D8%A9+%D8%A7%D9%84%D8%AD%D9%84%D9%91%D9%8A+14.pdf
کد کنگره:
BP ۱۸۲/۳ /ع۸ت۴
جنس منبع:
متن
پایگاه :
الف:پایگاه کتب
یادداشت :
منابعی که مشخصات آنها در صفحه شناسنامه اثر آمده ولی منبع دیجیتال آن برای مشاهده(قرائت)و دانلود ارائه نمیگردد، به یکی از دلایل زیر می باشد:
-به درخواست صاحبان اثر از دسترس خارج گردیده است.
- محدودیت نشر به دلیل رعایت حقوق معنوی اثر دارد.
- محدودیت قانونی دارد.
- به دلیل نوع و محتوای اثر ،محدودیت دسترسی عمومی دارد.
- فاقد کیفیت مناسب دیجیتال می باشد.
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
مخاطب :
بزرگسال , جوان , تخصصی
خروجی ها :
Mods
Doblin core
Marc xml
MarcIran xml
فهرست مندرجات:
[تتمه کتاب الدیون و توابعها]
المقصد الثالث:فی التفلیس
[الفصل] الاول:المفلس من ذهب خیار ماله و بقی دونه،و صار ماله فلوسا زیوفا.
مساله ٢۵٨:اذا حجر الحاکم علیه،ثبت حکمان:
مساله ٢۵٩:اذا مات المفلس و وجد البایع عین ماله
مساله ٢۶٠:المنع من التصرف یفتقر الی حکم الحاکم بالحجر اجماعا
الفصل الثانی:فی شرایط الحجر علیه
مساله ٢۶١:من شرایط الحجر قصور اموال المدیون عن الدیون
فروع:
ا-لا فرق عندنا فی المنع من الحجر مع وفاء ماله بدیونه بین ان تظهر علیه امارات الفلس
ب-اذا کان ماله یفی بدیونه،لم یحجر علیه اجماعا
ج-اذا رفع الغرماء الغریم الی الحاکم و سالوه الحجر علیه،لم یجبهم الی ذلک حتی تثبت عنده الدیون و قصور امواله
د-معوضات الدیون و الاعیان التی اثمانها علیه تقوم من جمله امواله
ه-قد قلنا:انه اذا کان فی امواله وفاء لدیونه،لم یحجر علیه.
و-لو لم یکن له مال البته،ففی جواز الحجر علیه اشکال
مساله ٢۶٢:من شرایط الحجر ثبوت الدین عند الحاکم
مساله ٢۶٣:و من الشرایط کون الدیون حاله
مساله ٢۶۴:انما یقسم الحاکم امواله علی الدیون الحاله خاصه علی ما اخترناه من عدم حلول الموجله
مساله ٢۶۵:لو اشتری بعد الحجر علیه امتعه باثمان موجله او حاله، دخلت فی البیع فی قضاء الدیون
مساله ٢۶۶:قد ذکرنا انه یشترط کون الدیون زایده علی قدر ماله
مساله ٢۶٧:یشترط فی الحجر التماس الغرماء من الحاکم ذلک
فروع:
ا-لو کان الدین للغیاب،لم یحجر علیه الحاکم
ب-لو التمس بعض الغرماء الحجر دون بعض،فان کانت دیون الملتمسین قدرا یجوز الحجر بها،حجر علیه لذلک القدر
ج-لو لم یلتمس احد من الغرماء الحجر فالتمسه المفلس،فالاقرب عندی:جواز الحجر علیه
الفصل الثالث:فی احکام الحجر
البحث الاول:فی منعه من التصرف.
مساله ٢۶٨:یستحب للحاکم الاعلام بالحجر،و النداء علی المفلس،
مساله ٢۶٩:کل تصرف للمفلس غیر مصادف للمال فانه لا یمنع منه؛
مساله ٢٧٠:لو صادف تصرفه عین مال بالاتلاف اما بمعاوضه کالبیع و الاجاره،او بغیر معاوضه کالهبه و العتق و الکتابه
مساله ٢٧١:ان قلنا ببطلان التصرفات،فلا بحث
مساله ٢٧٢:اذا قلنا بانه تنفذ تصرفاته بعد الحجر،وجب تاخیر ما تصرف فیه
مساله ٢٧٣:تصرفاته الوارده علی ما فی الذمه صحیحه
مساله ٢٧۴:لو باعه عبدا بثمن فی ذمته بشرط الاعتاق
مساله ٢٧۵:لو اقر بدین،فاما ان یکون قد اقر بدین لزمه
مساله ٢٧۶:لو اقر بدین لاحق بعد الحجر و اسنده الی ما بعد الحجر،
مساله ٢٧٧:لو اقر المفلس بعین من الاعیان-التی فی یده-لرجل
مساله ٢٧٨:لو اقر بما یوجب القصاص علیه او الحد،قبل
مساله ٢٧٩:لو ادعی رجل علی المفلس مالا لزمه قبل الحجر فانکر المفلس
مساله ٢٨٠:لا خلاف فی ان الحجر یتعلق بالمال الموجود للمفلس حاله الحجر
مساله ٢٨١:اذا لم یثبت للبایع الرجوع فی المبیع علی المفلس المحجور،فهل یزاحم الغرماء بالثمن؟الاقرب:المنع
مساله ٢٨٢:اقسام دیون المفلس،الثابته بعد الحجر ثلاثه:
ا:ما لزم باختیار مستحقه
ب:ما لزم بغیر اختیار المستحق
ج:ما یتجدد بسبب میونات المال
مساله ٢٨٣:شرطنا فی التصرف-الذی یمنع المفلس منه-کونه مبتدا
مساله ٢٨۴:لو تبایعا بخیار ففلسا او احدهما،لم یبطل خیار المفلس
مساله ٢٨۵:لو جنی علی المفلس او علی مملوکه او علی مورثه جنایه،فان کانت خطا،وجب المال
مساله ٢٨۶:للمفلس المحجور علیه الدعوی
فروع:
ا-لو حلف بعض الغرماء-عند القایلین به-دون بعض،استحق الحالفون بالقسط
ب-لیس لمن امتنع من الیمین من الغرماء-ان جوزنا لهم الحلف- مشارکه الحالف
ج-لو حلف الغرماء ثم ابرءوا عن دیونهم،فالمحلوف علیه یحتمل ان یکون للمفلس
مساله ٢٨٧:الدین ان کان حالا او حل بعد الاجل و اراد المدیون السفر،کان لصاحب الدین منعه من السفر حتی یقبض حقه
مساله ٢٨٨:و لا فرق بین ان یکون الاجل قلیلا او کثیرا
مساله ٢٨٩:الهبه من الادنی للاعلی لا تقتضی الثواب
مساله ٢٩٠:قد بینا انه لو اقر بعین،دفعت الی المقر له علی اشکال.
البحث الثانی:فی بیع ماله و قسمته.
مساله ٢٩١:کل من امتنع من قضاء دین علیه مع قدرته و تمکنه منه و امتنع من بیع ماله فان علی الحاکم ان یلزمه بادایه
مساله ٢٩٢:اذا حجر الحاکم علی المفلس،استحب له المبادره الی بیع ماله و قسمته
مساله ٢٩٣:و ینبغی للحاکم ان یبدا ببیع المرهون و صرف الثمن الی المرتهن
مساله ٢٩۴:و یقدم بیع ما یخاف علیه الفساد کالفواکه و شبهها
مساله ٢٩۵:ینبغی للحاکم ان یقول للمفلس و الغرماء:ارتضوا من ینادی علی الامتعه و الاموال
تذنیب:ینبغی ان یرزق المنادی من بیت المال
مساله ٢٩۶:ینبغی ان یباع کل متاع فی موضع سوقه
مساله ٢٩٧:و یجب ان یبیع المتاع بثمن مثله حالا من نقد البلد
مساله ٢٩٨:لا یدفع السلعه الی المشتری حتی یقبض الثمن؛حراسه لمال المفلس عن التلف.
مساله ٢٩٩:اذا لم یوجد المقترض،اودعه الحاکم عند الثقه، و لا یشترط فیه الیسار،بل ان حصل کان اولی.
مساله ٣٠٠:اذا ثبتت الدیون عند الحاکم و طلب اربابها القسمه علیهم،لم یکلفهم الحاکم اقامه البینه
مساله ٣٠١:اذا قسم الحاکم مال المفلس بین غرمایه ثم ظهر غریم اخر،احتمل عدم نقض القسمه
مساله ٣٠٢:لو قسم الغریمان المال-و هو خمسه عشر،و لاحدهما عشرون،و للاخر عشره-اثلاثا،فاخذ صاحب العشرین عشره
مساله ٣٠٣:اذا باع المفلس شییا من ماله قبل الحجر و تلف الثمن فی یده باتلافه
مساله ٣٠۴:یجب علی الحاکم ان ینفق علی المفلس الی یوم الفراغ من بیع ماله و قسمته
مساله ٣٠۵:لا یباع علی المفلس مسکنه و لا خادمه و لا فرس رکوبه،
مساله ٣٠۶:یجب علی الحاکم ان یترک له دست ثوب یلیق بحاله و قمیص و سراویل و مندیل و مکعب
مساله ٣٠٧:یجوز ان یترک له نفقه یوم القسمه
مساله ٣٠٨:و لو مات،کفن من ماله
مساله ٣٠٩:لا یومر المفلس بتحصیل ما لیس بحاصل له
مساله ٣١٠:لو کانت له ام ولد او ضیعه موقوفه علیه،ففی وجوب مواجرتهما نظر
مساله ٣١١:اذا قسم الحاکم مال المفلس بین الغرماء،انفک حجره،
مساله ٣١٢:لو اتفق الغرماء علی رفع الحجر عنه،فالاقوی رفعه
البحث الثالث:فی حبسه.
مساله ٣١٣:من وجب علیه دین حال فطولب به و لم یوده،نظر الحاکم فان کان فی یده مال ظاهر
مساله ٣١۴:اذا ثبت اعسار المدیون عند الحاکم بالبینه او باقرار الغریم،لم یجز حبسه و لا ملازمته
مساله ٣١۵:اذا کان للمدیون مال،امره الحاکم ببیعه و ایفاء الدین من ثمنه مع مطالبه اربابها
مساله ٣١۶:اذا ادعی المدیون الاعسار و کان اصل الدعوی مالا
مساله ٣١٧:تسمع بینه الاعسار فی الحال
مساله ٣١٨:اذا اقام مدعی الاعسار البینه،شرط فیها ان یکونوا من اهل الخبره الباطنه
مساله ٣١٩:صوره الشهاده بالاعسار یجب ان تکون علی الاثبات المتضمن للنفی
مساله ٣٢٠:قد بینا انه یقبل قوله فی الاعسار اذا لم یعرف له سابقه مال
مساله ٣٢١:اذا ادعی الاعسار و اقام البینه علیه،لم یکن للغرماء مطالبته بالیمین مع البینه علی ما تقدم
مساله ٣٢٢:لو ثبت الاعسار،خلاه الحاکم علی ما تقدم
مساله ٣٢٣:لو ادعی الغرماء بعد فک الحجر انه قد استفاد مالا،کان القول قوله مع الیمین و عدم البینه
مساله ٣٢۴:لو ثبت للولد علی والده مال و کان الاب معسرا،لم تحل مطالبته
مساله ٣٢۵:لو استوجر المدیون اجاره متعلقه بعینه و وجب حبسه، ففی منع الاجاره المتعلقه بعینه نظر
البحث الرابع:فی الاختصاص.
مساله ٣٢۶:من افلس و حجر علیه الحاکم و کان من جمله ماله عین اشتراها من غیره و لم یقبضه الثمن فوجدها بایعها،کان بالخیار
مساله ٣٢٧:و هذا الخیار یثبت للبایع و المقرض و الواهب بشرط الثواب
مساله ٣٢٨:لا یفتقر هذا الخیار الی اذن الحاکم
مساله ٣٢٩:الفسخ قد یحصل بالقول،کما ینعقد البیع به.
النظر الاول:فی العوض.
مساله ٣٣٠:لو کانت امواله وافیه بالدیون،لم یجز الحجر عندنا،
مساله ٣٣١:لو ترک الغرماء لصاحب السلعه الثمن لیترکها،قال الشیخ رحمه الله:لم یلزمه القبول
مساله ٣٣٢:اذا اوجبنا علیه اخذ ما بذله الغرماء من مالهم ٣،او اجابهم الیه تبرعا منه ثم ظهر غریم اخر
مساله ٣٣٣:لو مات المشتری المفلس،لم یزل الحجر عن المال،بل یتاکد
مساله ٣٣۴:لو امتنع المشتری من تسلیم الثمن مع یساره،او هرب او مات و هو ملی
مساله ٣٣۵:لو باع السلعه و ضمن المشتری ضامن بالثمن
تذنیب:لو اعیر[من] ٢المشتری ما یرهنه بالثمن،صح
مساله ٣٣۶:لو انقطع جنس الثمن،فان جوزنا الاعتیاض عنه اذا کان فی الذمه و الاستبدال،فلا تعذر فی استیفاء عوض عنه،و لم یکن للبایع فسخ البیع.
النظر الثانی:فی المعاوضه.
مساله ٣٣٧:لو باعه جاریه بعبد و تقابضا ثم افلس مشتری الجاریه
مساله ٣٣٨:قد بینا اشتراط التمحض للمعاوضه فیها
مساله ٣٣٩:اذا افلس المسلم الیه قبل توفیه مال السلم،فاقسامه ثلاثه:
ا:ان یکون راس المال باقیا بحاله
ب:ان یکون بعض راس المال باقیا و بعضه تالفا
ج:ان یکون راس المال تالفا
مساله ٣۴٠:لو قوم المسلم فیه فکانت قیمته-مثلا-عشرین،
مساله ٣۴١:اذا ضرب الغرماء علی قدر رءوس اموالهم و اخذ المسلم مما خصه قدرا من المسلم فیه
مساله ٣۴٢:الاجاره نوعان:
[القسم الاول فی افلاس المستاجر]
[النوع] الاول:ما تتعلق بالاعیان
مساله ٣۴٣:لو افلس مستاجر الدابه و حجر علیه فی خلال الطریق ففسخ الموجر،لم یکن له طرح متاعه فی البادیه المهلکه
فروع:
ا-لو کان المامن فی صوب المقصد،وجب المضی الیه.
ب-تظهر الفایده فیما لو کان الاجر ١فی نقله من موضع الحجر الی موضع المامن مخالفا لما یقع له بعد التقسیط من المسمی
ج-لو قلنا:لیس له الفسخ،او قلنا:له الفسخ،و لم یفسخ،هل یقدم بقسط النقل من موضع الحجر الی المامن من المسمی؟اشکال
د-لو کان النقل الی المامن انما هو فی منتهی مسافه الاجاره،وجب النقل الیه.
ه-لو کان النقل الی المامن انما یحصل باجره مساویه للنقل الی المقصد او اکثر،فالاولی وجوب النقل الی المقصد
و-لو کان المامن فی صوب المقصد و صوب مبدا المسافه علی حد واحد
مساله ٣۴۴:لو فسخ الموجر للارض اجارتها؛لافلاس المستاجر،
النوع الثانی:الاجاره الوارده علی الذمه.
مساله ٣۴۵:هذه الاجاره لا یکون حکمها حکم السلم فی وجوب قبض مال الاجاره فی المجلس
تذنیب:لا یثبت خیار المجلس فی الاجاره
القسم الثانی:فی افلاس الموجر.
[النوع] الاول:فی اجاره العین.
النوع الثانی:الاجاره الوارده علی الذمه.
مساله ٣۴۶:اذا التزم المفلس نقل متاع من بلد الی اخر او عمل شغل ثم افلس
تذنیبان:
ا-لو استقرض مالا ثم افلس و هو باق فی یده،فللمقرض الرجوع الی عین ماله
ب-لو باع شییا و استوفی ثمنه و امتنع من تسلیم المبیع او هرب، لم یکن للمشتری الفسخ
النظر الثالث:فی المعوض.
مساله ٣۴٧:یشترط فی المعوض-و هو المبیع مثلا-لیرجع الیه مع افلاس المشتری شییان
مساله ٣۴٨:لو خرجت العین عن ملک المشتری ببیع او هبه او عتق او وقف،فهو کما لو هلکت.
مساله ٣۴٩:لو رهن المشتری العین،لم یکن للبایع الرجوع؛لتقدم حق المرتهن.
تذنیب:لو کاتب العبد کتابه مطلقه،لم یکن للبایع الرجوع فی العین
مساله ٣۵٠:قد بینا انه یشترط للرجوع فی العین فی المعوض امران:
القسم الاول:ان یکون التغیر بالنقصان،و هو قسمان:
[القسم]الاول:نقصان الصفه.
مساله ٣۵١:اذا نقصت العین بالتعیب،فان حصل بافه سماویه،تخیر البایع
مساله ٣۵٢:اذا تعیبت العین بجنایه جان،فاما ان یکون الجانی اجنبیا او البایع او المشتری.
مساله ٣۵٣:لو کان الجانی علی العین البایع،فهو کجنایه الاجنبی
تذنیب:لو باع المفلس قبل الحجر بعض العین
القسم الثانی:نقصان العین.
مساله ٣۵۴:اذا نقص المبیع نقصا یتقسط الثمن علیه،و یصح افراده بالعقد
مساله ٣۵۵:اذا اختار فسخ البیع فی الباقی و اخذه،ضرب بقسط التالف من الثمن
مساله ٣۵۶:لو قبض بعض الثمن و لم یتلف من المبیع شیء
مساله ٣۵٧:لو کان المبیع زیتا فاغلاه المشتری حتی ذهب بعضه ثم افلس،فهو بمثابه تلف بعض المبیع
مساله ٣۵٨:لو کان المبیع دارا فانهدمت و لم یهلک شیء من النقض، فقد اتلف ٧صفه،کعمی العبد و نحوه.
مساله ٣۵٩:قد ذکرنا انه اذا نقصت مالیه المبیع بذهاب صفه مع بقاء عینه
مساله ٣۶٠:لو کان المبیع عبدا فجرح،کان له الرجوع فیه عندنا
القسم الثانی ١:التغیر بالزیاده.
احدها:الزیاده المتصله من کل وجه
تذنیب:لو زاد الصداق زیاده متصله ثم اعسرت الزوجه فطلقها الزوج،فالاقرب عندی:انه یرجع فی العین
[القسم] الثانی:الزیاده المنفصله من کل وجه
مساله ٣۶١:لو کان المبیع بذرا فزرعه المفلس و نبت،او کان بیضه فاحضنها و فرخت فی یده ثم افلس،لم یکن للبایع الرجوع فی العین
مساله ٣۶٢:لا فرق فی الرجوع بالعین دون الزیاده المنفصله بین ان تکون الزیاده قد نقص بها المبیع و ان لا تکون
القسم الثالث:الزیادات المتصله من وجه دون وجه.
مساله ٣۶٣:لو کان المبیع نخلا،فلا یخلو اما ان یکون علیها ثمره حال البیع،او لا
مساله ٣۶۴:قد بینا انه اذا باع النخل و لا حمل له
مساله ٣۶۵:لو کان المبیع ارضا،فان کانت بیضاء،کان له الرجوع عند الافلاس بها
مساله ٣۶۶:لو باعه ارضا و فیها بذر مودع،فان باعها مطلقا، لم یدخل البذر فی البیع؛لانه مودع فیها.
مساله ٣۶٧:لو کانت الثمره موبره حال البیع و شرطها فی البیع،کانت جزءا من المبیع
تذنیبان:
ا:اذا اعتبرنا فی الثمار اقل القیمتین،فلو کانتا متساویتین لکن وقع بینهما نقصان
ب:ان اعتبرنا فی الاشجار اکثر القیمتین،فلو کانت قیمه الشجره یوم العقد مایه و خمسین
مساله ٣۶٨:قد ذکرنا اولا ان الزیاده اما ان تکون حاصله لا من خارج
مساله ٣۶٩:لو اراد البایع الرجوع فی الارض وحدها و ابقاء الغراس و البناء للمفلس و الغرماء،اجیب الی ذلک
مساله ٣٧٠:لو اشتری من رجل ارضا فارغه و اشتری من اخر غرسا و غرسه فی تلک الارض ثم افلس،کان لصاحب الارض الرجوع فیها،
مساله ٣٧١:قد ذکرنا حکم الزیاده من خارج،القابله للتمیز،و بقی ما لا یقبله
ا:ان یکون الممتزجان متماثلین لیس احدهما اجود من الاخر،
ب:ان یمزجه المشتری باردا منه
ج:ان یمتزج ١بالاجود
تذنیبان:
ا:اذا قلنا:الخلط یلحق المبیع بالمفقود
ب:لو کان المخلوط من غیر جنس المبیع کالزیت و الشیرج،فهو فاقد عین ماله
مساله ٣٧٢:قد ذکرنا من اقسام النوع الثانی من الزیادات قسما واحدا
مساله ٣٧٣:لو اشتری دقیقا فخبزه،او لحما فشواه،او شاه فذبحها،
تذنیبان:
ا:اذا استاجره للقصاره او الطحن فعمل الاجیر عمله،کان له حبس الثوب و الدقیق لاستیفاء الاجره
ب:اذا تمم القصار و الطحان العمل و تلف الثوب و الطحین فی یده
مساله ٣٧۴:قد ذکرنا حکم الزیاده اذا کانت صفه محضه،و بقی ما اذا کانت الزیاده عینا من وجه و صفه من وجه.
مساله ٣٧۵:لو اشتری ثوبا من زید و صبغا منه ایضا ثم صبغه و فلس بعد ذلک،فللبایع فسخ البیع
مساله ٣٧۶:لو اشتری الثوب من واحد باربعه هی قیمته و الصبغ من اخر بدرهمین هما قیمته
مساله ٣٧٧:لو اشتری صبغا فصبغ به ثوبا له ثم افلس
تذنیب:لو صبغ المشتری الثوب و فلس و رجع البایع فی عین الثوب و اراد قلع الصبغ عند الامکان
مساله ٣٧٨:لو اشتری ثوبا و استاجر قصارا یقصره و لم یدفع الیه اجرته و فلس،فللاجیر المضاربه بالاجره مع الغرماء.
مساله ٣٧٩:لو اخفی المدیون بعض ماله و قصر الظاهر عن الدیون فحجر الحاکم علیه
البحث الخامس:فی اللواحق.
مساله ٣٨٠:الاقرب عندی ان العین لو زادت قیمتها لزیاده السعر، لم یکن للبایع الرجوع فیها
مساله ٣٨١:لو اقر الغرماء بان المفلس اعتق عبدا قبل فلسه
مساله ٣٨٢:اذا قبض البایع الثمن و افلس المشتری ثم وجد البایع بالثمن عیبا،کان له الرد بالعیب،و الرجوع فی العین.
مساله ٣٨٣:لو باعه سلعه فرهنها المشتری قبل ایفاء الثمن ثم افلس المشتری،لم یکن للبایع الرجوع فی العین
تذنیب:لو رهنه المشتری عند البایع علی الثمن ثم افلس المشتری، تخیر البایع بین فسخ البیع للافلاس
مساله ٣٨۴:لو باع عبدا فافلس المشتری بعد تعلق ارش الجنایه برقبته،فللبایع الرجوع
مساله ٣٨۵:لو کان المبیع شقصا مشفوعا،فالشفیع احق من البایع اذا افلس المشتری
مساله ٣٨۶:لو باع صیدا فافلس المشتری و کان البایع حلالا فی الحرم و الصید فی الحل،فللبایع الرجوع فیه
مساله ٣٨٧:لو اشتری طعاما نسییه و نظر الیه و قلبه و قال:اقبضه غدا، فمات البایع و علیه دین،فالطعام للمشتری
مساله ٣٨٨:رجوع البایع فی المبیع فسخ للبیع لا یفتقر الی شروط البیع
مساله ٣٨٩:لو کان علیه دیون حاله و موجله،فقد قلنا:ان الموجله لا تحل بالحجر علیه
مساله ٣٩٠:قد ذکرنا ان المفلس محجور علیه فی التصرفات المالیه،
مساله ٣٩١:لو جنی المفلس بعد الحجر جنایه اوجبت مالا،شارک المجنی علیه الغرماء
مساله ٣٩٢:قد بینا انه لا یجوز ان یباع علی المفلس مسکنه و لا خادمه ان کان من اهله
مساله ٣٩٣:لا یجب علی المفلس التکسب،و قد تقدم
مساله ٣٩۴:لو اشتری حبا فزرعه و اشتری ماء فسقاه فنبت ثم افلس
مساله ٣٩۵:اذا باع امین الحاکم عینا للمفلس،فتلف الثمن فی یده
مساله ٣٩۶:قد بینا انه اذا ظهر غریم اخر،نقض الحاکم القسمه،او یرجع علی کل واحد بحصه یقتضیها الحساب.
المقصد الرابع:فی الحجر
[الفصل]الاول:الصغیر
مساله ٣٩٧:الحجر بالصبا یزول بزوال الصبا،و هو البلوغ.و له اسباب:
[البحث] الاول:الانبات.
مساله ٣٩٨:نبات هذا الشعر دلیل علی البلوغ فی حق المسلمین و الکفار
مساله ٣٩٩:و لا اعتبار بشعر الابط عندنا.
البحث الثانی:فی الاحتلام.
مساله ۴٠٠:الاحتلام-و هو خروج المنی،و هو الماء الدافق الذی یخلق منه الولد-بلوغ فی الرجل و المراه
مساله ۴٠١:و لا فرق فی افاده خروج المنی البلوغ بین الرجال و النساء کما فی الشعر،عند عامه اهل العلم.
مساله ۴٠٢:الحلم هو خروج المنی من الذکر او قبل المراه مطلقا،
مساله ۴٠٣:الخنثی المشکل اذا خرج المنی من احد فرجیه، لم یحکم ببلوغه
تذنیب:اذا خرج المنی من الذکر و الحیض من الفرج،فقد بینا انهما تعارضا فی الحکم بالذکوره او بالانوثه
البحث الثالث:فی السن.
مساله ۴٠۴:السن عندنا دلیل علی البلوغ-و به قال جماهیر العامه،
مساله ۴٠۵:الذکر و المراه مختلفان فی السن
تذنیب:لا یحصل البلوغ بنفس الطعن فی السن الخامسه عشر اذا لم یستکملها
البحث الرابع:فی الحیض و الحبل.
مساله ۴٠۶:الحیض فی وقت الامکان دلیل البلوغ،و لا نعلم فیه خلافا.
مساله ۴٠٧:الحبل دلیل البلوغ
الفصل الثانی:الجنون
الفصل الثالث:السفیه
[البحث] الاول:فی الحجر علیه.
مساله ۴٠٨:قال الله تعالی: (و لا توتوا السفهاء اموالکم التی جعل الله لکم قیاما)
مساله ۴٠٩:لو بلغ الصبی غیر رشید،لم یدفع الیه ماله و ان صار شیخا و طعن فی السن
مساله ۴١٠:هذا المحجور علیه للسفه قبل بلوغه خمسا و عشرین سنه و بعد بلوغه بالاحتلام لا ینفذ تصرفه البته فی شیء
مساله ۴١١:لو بلغ و صرف امواله فی وجوه الخیر
مساله ۴١٢:المراه-کالذکر-اذا بلغت و علم رشدها،زال الحجر عنها
مساله ۴١٣:اذا بلغت المراه رشیده،صح تصرفها فی مالها
مساله ۴١۴:قد بینا ان للمراه الصدقه من مال زوجها بالشیء الیسیر من الماکول و المادوم بشرط عدم الاضرار
مساله ۴١۵:اذا بلغ الصبی لم یدفع الیه ماله الا بعد العلم برشده،
مساله ۴١۶:اذا بلغ رشیدا و زال الحجر عنه ثم صار مبذرا و عاد الی السفه،حجر علیه ثانیا
مساله ۴١٧:اذا عاد مبذرا مضیعا لماله بعد رشده و دفع المال الیه، فانه یحجر علیه،و یوخذ المال منه،کما تقدم.
مساله ۴١٨:اذا قلنا بمذهب الشیخ رحمه الله:ان الرشد عباره عن العداله و صلاح المال
مساله ۴١٩:السفیه اذا زال تبذیره او فسقه،فک الحاکم الحجر عنه،
فروع:
ا-ذهب بعض الشافعیه الی ان عود مجرد الفسق او مجرد التبذیر لا اثر له فی الحجر
ب-لو کان یغبن فی بعض التصرفات خاصه،فالاولی الحجر علیه فی ذلک النوع خاصه
ج-الشحیح علی نفسه جدا مع الیسار لا یحجر علیه
البحث الثانی:فی الاختبار.
مساله ۴٢٠:یجب اختبار الصبی قبل فک الحجر عنه
تذنیب:لا تکفی المره الواحده فی الاختبار
مساله ۴٢١:وقت الاختبار قبل البلوغ
تذنیب:ان قلنا:انه یدفع الیه المال للاختبار فتلف فی یده
البحث الثالث:فی فایده الحجر علی السفیه.
مساله ۴٢٢:السفیه اذا حجر علیه الحاکم،منع من التصرف فی ماله،
مساله ۴٢٣:اذا باع السفیه بعد الحجر علیه و اقبض،استرد المتاع من المشتری
مساله ۴٢۴:یستحب للحاکم اذا حجر علی السفیه ان یشهر حاله،
مساله ۴٢۵:و حکم الصبی و المجنون کما قلنا فی السفیه فی وجوب الضمان علیهما
مساله ۴٢۶:لو اذن الولی للسفیه فی التصرف،فان اطلق،کان لغوا.
مساله ۴٢٧:لو اقر السفیه بما یوجب قصاصا او حدا او تعزیرا
مساله ۴٢٨:اذا اقر السفیه بما یوجب القصاص فعفا المقر له علی مال،لم یثبت عندنا
مساله ۴٢٩:لو اقر السفیه بنسب صحیح،صح،و ثبت النسب
مساله ۴٣٠:اذا اقر السفیه بدین او بما یوجب المال-کجنایه الخطا و شبه العمد و اتلاف المال و غصبه-لم یقبل اقراره به
مساله ۴٣١:اذا اقر السفیه بالمال و قد کان حجر علیه الحاکم
مساله ۴٣٢:هذا حکم تکلیفنا فی الظاهر،اما حکمه فیما بینه و بین الله تعالی
تذنیب:لو ادعی علیه شخص بدین معامله لزمه قبل الحجر،فاقام علیه البینه،سمعت،و حکم علیه بمقتضی الشهاده
مساله ۴٣٣:اذا طلق السفیه،نفذ طلاقه،سواء طلق قبل الحجر علیه او بعده
مساله ۴٣۴:یصح الخلع من السفیه
مساله ۴٣۵:قد بینا ان عتق السفیه غیر نافذ
مساله ۴٣۶:الاقوی انه لا یصح منه عقد النکاح مستقلا
مساله ۴٣٧:لا یصح تدبیر السفیه و لا وصیته بالتبرعات
مساله ۴٣٨:حکم السفیه فی العبادات حکم الرشید
الفصل الرابع:فی المتولی لمال الطفل و المجنون و السفیه
مساله ۴٣٩:قد بینا انه لیس للصغیر التصرف فی شیء ما من الاشیاء قبل بلوغه خمس عشره سنه فی الذکر و تسع سنین فی الانثی
تذنیب:قال ابو حنیفه:لو تصرف الصبی الممیز بالبیع و الشراء و شبههما،صح تصرفه
مساله ۴۴٠:یثبت الرشد عند الحاکم بشهاده رجلین عدلین فی الرجال،و فی النساء ایضا
مساله ۴۴١:الولایه فی مال المجنون و الطفل للاب و الجد له و ان علا،
مساله ۴۴٢:الولایه فی مال السفیه للحاکم
الفصل الخامس:فی کیفیه التصرف
مساله ۴۴٣:الضابط فی تصرف المتولی لاموال الیتامی و المجانین اعتبار الغبطه
مساله ۴۴۴:و اذا اتجر لهم ینبغی ان یتجر فی المواضع الامنه، و لا یدفعه الا لامین،و لا یغرر بماله.
مساله ۴۴۵:و یشترط فی التاجر بمال الیتیم ان یکون ولیا
مساله ۴۴۶:و یجوز لولی الیتیم ابضاع ماله،و هو دفعه الی من یتجر به،و الربح کله للیتیم
مساله ۴۴٧:لا یجوز بیع عقار الصبی لغیر حاجه
مساله ۴۴٨:یجوز للولی عن الطفل او ۴المجنون بیع عقاره و غیره فی موضع الجواز بالنقد و النسییه
مساله ۴۴٩:اذا باع الاب او الجد عقار الصبی او المجنون و ذکر انه للحاجه،و رفع الامر الی الحاکم،جاز له ان یسجل علی البیع،
مساله ۴۵٠:و هل للوصی و الامین بیع مال الطفل و المجنون من نفسه و بیع مال نفسه منه؟
مساله ۴۵١:و اما قرض مال الطفل و المجنون فانه غیر جایز
مساله ۴۵٢:لو اخذ انسان من ولی الیتیم مالا و تصرف فی بعضه بغیر اذنه ثم ایسر بعد ذلک،کان علیه رد المال الی الولی
مساله ۴۵٣:و من کان عنده مال لایتام فهلک الایتام قبل دفع المال الیهم فیصالحه وارثهم علی البعض،حل له ذلک
مساله ۴۵۴:یجب علی الولی الانفاق علی من یلیه بالمعروف،
مساله ۴۵۵:لما نزل قوله تعالی: (ان الذین یاکلون اموال الیتامی ظلما انما یاکلون فی بطونهم نارا و سیصلون سعیرا)
مساله ۴۵۶:اذا بلغ الصبی رشیدا،زالت ولایه الوصی و غیره عنه،
مساله ۴۵٧:قال بعض ۴علماینا:لیس لولی الصبی استیفاء القصاص المستحق له
مساله ۴۵٨:لیس للولی ان یعتق عبد الطفل و المجنون مجانا
مساله ۴۵٩:و للولی ان یهب مال الطفل بشرط الثواب مع المصلحه
مساله ۴۶٠:لیس للولی ان یطلق زوجه الصبی لا مجانا و لا بعوض؛
مساله ۴۶١:لا یجوز ان یشتری الوصی اضحیه و یضحی بها عن الیتیم
مساله ۴۶٢:و یجب علی الولی ان یخرج من ماله الحقوق الواجبه فی ماله
مساله ۴۶٣:لا یجوز لغیر الولی و الحاکم اقراض مال الصغیر
مساله ۴۶۴:قال الله تعالی: (و ابتلوا الیتامی)
مساله ۴۶۵:للوصی الاستنابه فیما لا یقدر علی مباشرته اجماعا
مساله ۴۶۶:یجوز لامین الحاکم ان یبیع علی الحاکم مال الیتیم فی موضع جواز البیع
مساله ۴۶٧:اذا اتجر الولی بمال الطفل نظرا له و شفقه علیه فربح،کان الربح للطفل و الخسران علی الطفل ایضا
مساله ۴۶٨:لو کانت مصلحه الیتیم فی بیع عقاره،جاز للوصی بیعه
مساله ۴۶٩:حکم وصی وصی الاب حکم وصی الاب
مساله ۴٧٠:للوصی ان یستقرض مال الیتیم مع ملاءته،کالاب
مساله ۴٧١:اذا کانت الترکه فی ید الوارث و ظهر دین،طولب الوارث
مساله ۴٧٢:قال الشیخ:ان کان للیتیم علی انسان مال،جاز لولیه ان یصالحه علی شیء یراه صلاحا فی الحال
المقصد الخامس:فی الضمان
[الفصل] الاول:فی ضمان المال
[البحث] الاول:فی ماهیه الضمان و مشروعیته و ارکانه.
مساله ۴٧٣:و الضمان ثابت بالکتاب و السنه و الاجماع.
البحث الثانی:فی ارکان الضمان.
النظر الاول:فی صیغه الضمان.
مساله ۴٧۴:لا بد فی الضمان من صیغه تدل علی الالتزام
مساله ۴٧۵:لا یکفی فی الضمان الکتابه مع القدره
مساله ۴٧۶:یشترط فی الضمان التنجیز
مساله ۴٧٧:اذا قال له:اذا بعت عبدک من فلان بالف فانا ضامن للثمن،فباعه بالف،لم یصح الضمان عندنا
مساله ۴٧٨:لو ضمن الدین الحال حالا او اطلق،لزمه الدین حالا.
تذنیب:لو کان الدین موجلا الی شهر فضمنه موجلا الی شهرین، فهو کما لو ضمن الحال موجلا.
مساله ۴٧٩:لو کان الدین موجلا فضمنه الضامن حالا و التزم التبرع بالتعجیل،صح الضمان عندنا
تذنیب:لو ضمن الموجل الی شهرین موجلا الی شهر،فهو کما لو ضمن الموجل حالا
اخر ٢:علی قولنا:انه یصح ضمان الموجل حالا اذا ادی الضامن المال الی صاحبه
مساله ۴٨٠:لو ضمن رجل عن غیره الفا و شرط المضمون له ان یدفع الیه الضامن او المضمون عنه کل شهر درهما لا یحسبه من مال الضمان،بطل الشرط اجماعا.
مساله ۴٨١:لو ضمن دینا او کفل بدن انسان ثم ادعی انه کفل و ضمن و لا حق علی المضمون عنه او المکفول به،فالقول قول المضمون له
النظر الثانی:الضامن.
مساله ۴٨٢:یشترط فی الضامن ان یکون صحیح العباره اهلا للتبرع،
مساله ۴٨٣:یشترط فی الضامن الملاءه بالمال الذی ضمنه وقت الضمان
مساله ۴٨۴:لو ادعی المضمون له ان الضامن ضمن بعد البلوغ
مساله ۴٨۵:و لا فرق بین ان یکون الصبی ممیزا او غیر ممیز فی بطلان ضمانه
مساله ۴٨۶:شرطنا فی صحه الضمان کون الضامن اهلا للتبرع،
مساله ۴٨٧:العبد ان اذن له مولاه فی الضمان فضمن،صح
مساله ۴٨٨:اذا ضمن باذن سیده،صح قولا واحدا.
مساله ۴٨٩:اذا قال السید لعبده:اضمن و اقضه مما تکتسبه،صح ضمانه،و تعلق المال بکسبه.
مساله ۴٩٠:المدبر و ام الولد و المکاتب المشروط کالقن فی الضمان لا یصح الا باذن سیده
مساله ۴٩١:اذا اذن السید لعبده فی الضمان،صح،
مساله ۴٩٢:یصح ضمان المراه،و لا نعلم فیه خلافا
مساله ۴٩٣:المریض یصح ضمانه،و لا نعلم فیه خلافا
النظر الثالث:فی المضمون عنه.
مساله ۴٩۴:المضمون عنه هو المدیون،و هو الاصیل.
مساله ۴٩۵:و لا یشترط حیاه المضمون عنه،بل یجوز الضمان عن المیت
مساله ۴٩۶:و لا تشترط معرفه المضمون عنه،فلو ضمن الضامن عمن لا یعرفه،صح ضمانه
تذنیب:لو تبرع الضامن بالضمان و رضی المضمون له بضمانه،صح الضمان و انعقد و بریت ذمه المضمون عنه.
النظر الرابع:فی المضمون له.
مساله ۴٩٧:المضمون له هو مستحق الدین.
مساله ۴٩٨:یشترط رضا المضمون له فی صحه الضمان
تذنیب:ابو حنیفه وافقنا علی اشتراط رضا المضمون له فی الضمان
مساله ۴٩٩:نحن و ابو حنیفه و الشافعی-فی احد القولین-لما اشترطنا فی صحه الضمان رضا المضمون له تفرع عندنا فرع
النظر الخامس:فی الحق المضمون به.
مساله ۵٠٠:یشترط فی الحق المضمون به امران:
مساله ۵٠١:لو قال:ضمنت لک ما تبیعه من فلان،فباع الشیء بعد الشیء،لم یصح هذا الضمان عندنا
مساله ۵٠٢:اذا شرطنا معرفه المضمون له عند ثبوت الدین،فهنا -ای فی صوره ضمان ما لم یجب-اولی.
مساله ۵٠٣:یصح ضمان النفقه الماضیه للزوجه
مساله ۵٠۴:قد بینا ان ضمان نفقه المده المستقبله للزوجه باطل.
مساله ۵٠۵:لا یشترط فی المال اللزوم
مساله ۵٠۶:الحقوق علی اربعه اضرب:
[الاول]:حق لازم مستقر
الثانی:لازم غیر مستقر
الثالث:ما لیس بلازم و لا یوول الی اللزوم
الرابع:ما لیس بلازم و لکن یوول الی اللزوم
مساله ۵٠٧:الاقرب عندی:انه یصح ضمان مال الکتابه
تذنیب:لو ضمن انسان عن المکاتب غیر نجوم الکتابه
مساله ۵٠٨:[فی ضمان] ۵ما لیس بلازم فی الحال و له مصیر الی اللزوم،و الاصل فی وضعه الجواز،کمال الجعاله.
مساله ۵٠٩:یصح ضمان ارش الجنایه،عند علماینا
تذنیب:اذا کان الضمان بحیث یقتضی الرجوع-کما اذا ضمن بسواله-فانه یرجع بالحیوان.
مساله ۵١٠:اذا ضمن عینا لمالکها و هی فی ید غیره
مساله ۵١١:الاعیان المضمونه-کالمغصوب و المستعار مع التضمین او کونه احد النقدین و المستام و الامانات-اذا خان فیها او تعدی،فله صورتان:
الاولی:ان یضمن رد اعیانها
الثانیه:ان یضمن قیمتها لو تلفت.
مساله ۵١٢:للشیخ رحمه الله قولان فی ضمان المجهول.
تذنیب:ان قلنا بصحه ضمان المجهول فانما یصح فی صوره یمکن العلم فیها بعد ذلک
مساله ۵١٣:الابراء-عندنا-من المجهول یصح
تذنیب:لو اغتاب شخص غیره ثم جاء الیه فقال:انی اغتبتک فاجعلنی فی حل
مساله ۵١۴:اذا منعنا من ضمان المجهول،فلو قال:ضمنت ما لک علی فلان من درهم الی عشره،فالاقوی:الصحه
تذنیب:هل یجوز ضمان الزکاه عمن هی علیه؟الاقوی عندی:
تذنیب:یجوز ضمان المنافع الثابته فی الذمم،کالاموال
البحث الثالث:فی ضمان العهده.
مساله ۵١۵:من باع شییا فخرج المبیع مستحقا لغیر البایع،وجب علی البایع رد الثمن،و لا حاجه فیه الی شرط و التزام.
مساله ۵١۶:قد بینا ان الضمان فی عهده الثمن و درکه ان کان بعد قبض البایع الثمن،صح
مساله ۵١٧:و کما یصح ضمان العهده للمشتری یصح ضمان نقصان الصنجه للبایع
مساله ۵١٨:لو ضمن رجل عهده الثمن لو خرج مستحقا-کما قلناه فی طرف المبیع-فاذا خرج الثمن مستحقا،کان للبایع مطالبه الضامن
مساله ۵١٩:الفاظ ضمان العهده ان یقول الضامن للمشتری:ضمنت لک عهدته،او ثمنه،او درکه،او خلصتک منه.
مساله ۵٢٠:ضمان المال-عندنا-ناقل للمال من ذمه المدیون الی ذمه الضامن علی ما یاتی.
مساله ۵٢١:لو خرج بعض المبیع مستحقا،کان البیع فی الباقی صحیحا،و للمشتری فسخه علی ما تقدم
مساله ۵٢٢:لو اشتری ارضا و بنی فیها او غرس ثم ظهر استحقاق الارض،و قلع المستحق البناء و الغراس
مساله ۵٢٣:استحقاق رجوع المشتری بالثمن ان کان بسبب حادث بعد العقد-کتلف المبیع فی ید البایع او بغصب منه
مساله ۵٢۴:لو ضمن البایع له ما یحدث المشتری فی المبیع
البحث الرابع:فی احکام الضمان.
[النظر] الاول:الضمان عندنا ناقل للمال من ذمه المضمون عنه الی ذمه الضامن
مساله ۵٢۵:لیس للمضمون له مطالبه المضمون عنه،بل یطالب الضامن خاصه عندنا.
مساله ۵٢۶:اذا ابرا المالک للدین ذمه الضامن،بری الاصیل عند علماینا
مساله ۵٢٧:لو ضمن الدین الموجل فمات الاصیل و حل علیه الدین،
النظر الثانی:فی مطالبه الضامن.
مساله ۵٢٨:اذا ضمن الضامن دینا علی رجل من اخر،لم یثبت للضامن حق علی الاصیل الذی هو المضمون عنه
مساله ۵٢٩:اذا ضمن بسواله،کان له الرجوع اذا غرم،و لیس له الرجوع قبل الغرم.
مساله ۵٣٠:لا یجوز للضامن حبس الاصیل اذا ٣حبس المضمون له الضامن،
النظر الثالث:فی الرجوع.
مساله ۵٣١:من کان علیه دین فاداه غیره عنه تبرعا بغیر اذنه
مساله ۵٣٢:اذا کان علیه دین فضمنه ضامن عنه و یودی المال عنه الی المضمون له،فاقسامه اربعه:
مساله ۵٣٣:لا فرق فی ثبوت الرجوع بین ان یشترط الرجوع او لا یشترط
مساله ۵٣۴:لو تبرع بالضمان و الاداء معا
مساله ۵٣۵:لو ضمن متبرعا بغیر سوال،و ادی المال بالسوال، لا یرجع هنا ایضا
مساله ۵٣۶:لو ضمن بسوال و ادی بغیر سوال و لا اذن،فانه یرجع الضامن علیه
مساله ۵٣٧:لو احال الضامن المضمون له بالدین-الذی ضمنه-علی انسان و قبل المحتال و المحال علیه الحواله،کان کالاداء
النظر الرابع:فیما به یرجع الضامن.
مساله ۵٣٨:اذا دفع الضامن المال الی ربه و کان قد ضمن بسوال المضمون عنه و کان المدفوع من جنس الدین و علی صفته،رجع به.
مساله ۵٣٩:لا فرق بین ان یدفع الاقل او الاکثر فی القدر او الوصف فیما ذکرنا
مساله ۵۴٠:لو ضمن الفا و دفع الیه عبدا قیمته ستمایه،فقال للمضمون له:بعت منک هذا العبد بما ضمنته لک عن فلان،ففی صحه البیع وجهان للشافعیه
مساله ۵۴١:لو ضمن عشره و ادی خمسه و ابراه رب المال عن الباقی،لم یرجع الضامن الا بالخمسه التی غرمها
مساله ۵۴٢:لو ضمن ذمی لذمی دینا عن مسلم ثم تصالحا علی خمر،فهل یبرا المسلم ام لا؟یحتمل البراءه
مساله ۵۴٣:لو ضمن الضامن ضامن اخر،انتقل المال من ذمه الضامن الاول الی ذمه الثانی
مساله ۵۴۴:لو کان لرجل علی اثنین عشره علی کل واحد منهما خمسه فضمن کل واحد منهما صاحبه
مساله ۵۴۵:لو کان علی زید عشره فضمنها اثنان کل واحد منهما خمسه،و ضمن احدهما عن الاخر و بالعکس،فقد بینا انه بمنزله عدم الضمان
مساله ۵۴۶:لو باع شییا و ضمن ضامن الثمن فهلک المبیع قبل القبض
مساله ۵۴٧:لو کان لرجل علی اخر دین فادعی صاحب الدین علی اخر بانه ضمنه له علی المدیون
البحث الخامس:فی اللواحق.
مساله ۵۴٨:کل موضع قلنا فیه بان الماذون له فی الاداء او الضامن یرجع علی الاذن و المضمون عنه بما غرم
مساله ۵۴٩:لو جحد رب الدین اداء الضامن الیه،و ادعاه الضامن، و لا بینه،فان کذب الاصیل الضامن فی الدفع،لم یرجع علیه
مساله ۵۵٠:اذا توافق الاصیل و الضامن علی ان الضامن اشهد بالاداء
مساله ۵۵١:اذا ضمن المریض فی مرض موته،فان کان علی وجه یثبت له الرجوع و وجد الضامن مالا یرجع فیه،فالضمان صحیح
مساله ۵۵٢:یجوز ترامی الضمان لا الی غایه معینه.
مساله ۵۵٣:لو ادعی علی رجل حاضر انه باع منه و من الغایب شییا بالف و کل منهما ضامن لصاحبه
مساله ۵۵۴:لو شرط فی الضمان الاداء من مال بعینه،صح الضمان و الشرط معا
مساله ۵۵۵:لو ضمن الدین اثنان علی التعاقب مع صاحب الحق عن المدیون،طولب الضامن الاول،و بطل الثانی
مساله ۵۵۶:لو شرط الضمان فی مال بعینه ثم افلس و حجر علیه الحاکم،کان حق الضمان فی العین التی تعلق الضمان بها-کالرهن-مقدما علی حق الغرماء
مساله ۵۵٧:لو دفع الاصیل الدین الی المستحق او الی الضامن،فقد بری،سواء اذن له الضامن فی الدفع او لا.
مساله ۵۵٨:کما ینبغی التنزه عن الدین ینبغی التنزه عن الضمان مع الاعسار؛لما فیه من التغریر بمال الغیر.
الفصل الثانی:فی الکفاله
[البحث] الاول:العقد.
مساله ۵۵٩:الکفاله عقد شرع للتعهد بالنفس،و یشابه الضمان،فان الشیء المضمون قد یکون حقا علی الشخص،و قد یکون نفس الشخص.
مساله ۵۶٠:و یصح عقد الکفاله حاله و موجله عند اکثر علماینا
مساله ۵۶١:عقد الکفاله یصح دخول الخیار فیه
مساله ۵۶٢:لا بد فی العقد من صیغه داله علی الایجاب و القبول،
البحث الثانی:فی الکفیل و المکفول و المکفول له.
مساله ۵۶٣:یشترط فی الکفیل البلوغ و العقل و الحریه و جواز التصرف
مساله ۵۶۴:یشترط رضا الکفیل،فلا تصح کفاله المکره علی الکفاله
مساله ۵۶۵:یشترط فی المکفول به التعیین،
مساله ۵۶۶:کل من علیه حق مالی صحت الکفاله ببدنه
مساله ۵۶٧:یشترط ان یکون ذلک المال ثابتا فی الذمه بحیث یصح ضمانه
مساله ۵۶٨:اذا کان علیه عقوبه،فان کانت من حقوق الله تعالی -کحد الزنا و السرقه و الشرب-لم تصح الکفاله ببدنه علیها
مساله ۵۶٩:لو ادعی شخص زوجیه امراه،صحت الکفاله ببدنها؛ لوجوب الحضور علیها الی مجلس الحکم.و کذلک الکفاله بها[لمن] ٧ثبتت زوجیته.
مساله ۵٧٠:کل من یستحق علیه الحضور الی مجلس الشرع تجوز کفالته
مساله ۵٧١:اذا عین الکفیل فی کفالته مکان التسلیم،تعین، و لم یجب علیه تسلیمه فی غیر ذلک المکان
مساله ۵٧٢:اذا دفع الکفیل المکفول ببدنه الی المکفول له من غیر حایل من ید سلطان او شبهه،بل تسلیما تاما،لزمه قبوله
فروع:
ا-لو ارتد المکفول به و لحق بدار الحرب،لزم الکفیل احضاره ان تمکن منه،و الا فلا
ب-لا یشترط تسلیم المکفول به من الکفیل فی براءه ذمه الکفیل
ج-لو اخذ المکفول له المکفول به اما طوعا او کرها و احضره مجلس الحکم
د-لو حضر المکفول به و قال:سلمت نفسی الیک عن جهه الکفیل،بری الکفیل
ه-لو سلمه اجنبی لا عن جهه الکفیل،لم یبرا الکفیل.
مساله ۵٧٣:لو تکفل واحد ببدن رجل لاثنین فسلمه ۴الی احدهما، لم یبرا من کفاله الاخر
مساله ۵٧۴:یصح ترامی الکفالات
مساله ۵٧۵:اذا مات المکفول به،بطلت الکفاله،و لم یلزم الکفیل شیء
البحث الثالث:فی الاحکام.
مساله ۵٧۶:اذا کانت الکفاله حاله او موجله و حل اجلها،فان کان المکفول به حاضرا،وجب علی الکفیل احضاره
فروع:
ا-لو عرف موضعه،فقد بینا انه یجب علیه احضاره
ب-لو کان غایبا حین کفل
ج-لو کانت الکفاله موجله،لم یکن للمکفول له مطالبه الکفیل بالاحضار قبل الاجل
د-لو فرط الکفیل فی تحصیله بان طالبه المکفول له باحضاره و کان متمکنا منه
مساله ۵٧٧:قال الشیخ رحمه الله:و من ضمن لغیره نفس انسان الی اجل معلوم بشرط ضمان النفس ثم لم یات به عند الاجل،کان للمضمون له حبسه حتی یحضر المضمون
مساله ۵٧٨:قد بینا انه لا یعتبر رضا المکفول به عندنا،و هو احد قولی الشافعی.و فی الثانی:یشترط
مساله ۵٧٩:لو مات المکفول له،انتقل حقه من الکفاله الی ورثته،
مساله ۵٨٠:اذا تکفل برجل الی اجل ان جاء به،و الا لزمه ما علیه،
مساله ۵٨١:لو قال:کفلت ببدن فلان علی ان یبرا فلان الکفیل،او علی ان تبریه من الکفاله،فالاقوی عندی:الصحه
مساله ۵٨٢:تصح الکفاله ببدن المحبوس و الغایب
مساله ۵٨٣:اذا دفع الکفیل المکفول به الی المکفول له فی وقته و مکانه و سلمه تسلیما تاما،بری من الکفاله عند اکثر اهل العلم
مساله ۵٨۴:من خلی غریما من ید صاحبه قهرا و اجبارا،ضمن احضاره
مساله ۵٨۵:اذا کفل بدن شخص ادعی علیه مال ثم قال الکفیل:
مساله ۵٨۶:لو کان لذمی علی ذمی خمر و تکفل به ذمی اخر،فاسلم المکفول له او المکفول عنه،بری الکفیل و المکفول عنه.
مساله ۵٨٧:لو قال:اعط فلانا الفا،ففعل،لم یرجع علی الامر،
مساله ۵٨٨:اذا کانت سفینه فی البحر و فیها متاع فخیف علیها الغرق
مساله ۵٨٩:لو انتقل الحق عن المستحق ببیع او احاله او غیرهما،
مساله ۵٩٠:قد بینا ان المیت تحل علیه الدیون الموجله علیه،عند علماینا اجمع
مساله ۵٩١:لو مات من له الدین الموجل،قال اکثر علماینا ۴:
مساله ۵٩٢:قد بینا ان الدین الموجل یحل بموت من علیه و ان احمد قد خالف فیه فی احدی الروایتین
مساله ۵٩٣:من مات و علیه دین لم یمنع الدین من نقل الترکه الی الورثه علی اشهر قولی اصحابنا
الفصل الثالث:فی الحواله
[البحث] الاول:فی ماهیتها و مشروعیتها.
مساله ۵٩۴:الحواله عقد جایز بالنص و الاجماع.
مساله ۵٩۵:مدار الحواله علی سته اشیاء:اشخاص ثلاثه:محیل و محال علیه و محتال،و دینان و معامله
مساله ۵٩۶:الحواله عقد لازم،فلا بد فیها من ایجاب و قبول،کغیرها من العقود.
مساله ۵٩٧:اختلف العامه فی ان الحواله هل هی استیفاء حق،او بیع و اعتیاض؟فللشافعی قولان:
البحث الثانی:فی الشرایط.
[النظر] الاول:کمالیه الثلاثه
مساله ۵٩٨:یشترط ملاءه المحال علیه وقت الحواله
مساله ۵٩٩:قد بینا ان الحواله تقتضی نقل الحق من ذمه المحیل الی ذمه المحال علیه،عند علماینا اجمع
مساله ۶٠٠:اذا تمت الحواله بارکانها و کان المحال علیه موسرا او علم المحتال بافلاسه،انتقل الحق من ذمه المحیل الی ذمه المحال علیه،
مساله ۶٠١:لو شرط المحتال ملاءه المحال علیه فبان معسرا،کان له الرجوع علی المحیل
تذنیب:لو کان المحال علیه معسرا و لم یعلم المحتال ثم تجدد الیسار و علم سبق الفقر،احتمل ثبوت الخیار؛للاستصحاب
مساله ۶٠٢:اذا حصلت الحواله مستجمعه الشرایط،انتقل المال الی ذمه المحال علیه،و بری المحیل
النظر الثانی:فی الرضا بالحواله.
مساله ۶٠٣:یشترط فی الحواله رضا المحیل-و هو الذی علیه الحق- اجماعا
مساله ۶٠۴:یشترط رضا المحتال عند علماینا اجمع
مساله ۶٠۵:یشترط عندنا رضا المحال علیه
النظر الثالث:فی الدین.
مساله ۶٠۶:اذا احال زید عمرا علی بکر بالف،فلا یخلو اما ان تکون ذمه زید ٢مشغوله بالالف لعمرو،او لا
مساله ۶٠٧:الاقوی عندی انه لا یشترط فی الدین المحال به اللزوم
مساله ۶٠٨:اذا وقعت الحواله بالثمن المتزلزل بالخیار ثم انفسخ البیع
مساله ۶٠٩:لو احال زید علی عمرو بکرا بمال فاداه عمرو-بعد قبول الثلاثه الحواله-الی بکر
مساله ۶١٠:لو احال السید علی مکاتبه بمال النجوم
مساله ۶١١:مال الجعل فی الجعاله ان استحق بالعمل،صحت الحواله به اجماعا.
مساله ۶١٢:تجوز الحواله بکل مال لازم ثابت فی الذمه معلوم
مساله ۶١٣:تصح الحواله بکل دین ثابت فی الذمه
النظر الرابع:فی تساوی الجنسین.
مساله ۶١۴:من مشاهیر الفقهاء ۶وجوب تساوی الدینین
مساله ۶١۵:لو کان علیه ابل من الدیه و له علی اخر مثلها قرضا، فاحاله صاحب القرض علی المقترض بابل الدیه
مساله ۶١۶:یجب تساوی الدینین فی القدر
مساله ۶١٧:الاقرب:انه لا یشترط تساوی المالین فی الحلول و التاجیل
فروع:
ا-لو کان الدینان موجلین،فان تساویا فی الاجل،صحت الحواله قطعا.
ب-لو کان احدهما صحیحا و الاخر مکسرا
ج-یخرج علی هذا الخلاف عندهم حواله الاردا علی الاجود فی کل جنس،و بالعکس
د-لو ادی المحال علیه الاجود الی المحتال،وجب القبول
ه-لو کان الدینان حالین فشرط فی الحواله ان المحتال یقبض حقه او بعضه بعد شهر،صح عندنا
و-لو اجتمعت شرایط الحواله و جری بینهما عقدها ثم رضی المحتال باخذ الاقل او الاردا او الصبر الی اجل،صح اجماعا
ز-لو احتال بالحق الذی له علی من علیه مثله فتعاوضا عن الحق بمخالفه،جاز
البحث الثالث:فی الاحکام.
مساله ۶١٨:اذا جرت الحواله بشرایطها،بری المحیل من دین المحتال
تذنیب:لو صالح مع اجنبی عن دین علی عین ثم جحد الاجنبی و حلف،هل یعود الی من کان علیه الدین؟
مساله ۶١٩:لو خرج المحال علیه عبدا،فان کان لاجنبی و للمحیل دین فی ذمته،صحت الحواله
مساله ۶٢٠:لو اشتری عبدا و احال المشتری البایع بالثمن علی رجل ثم اطلع علی عیب قدیم فی العبد فرده،قال الشیخ:تبطل الحواله
مساله ٢۶٢١:لم یفرق الشیخ رحمه الله بین ما اذا کان الرد بالعیب بعد قبض المبیع او قبله
مساله ۶٢٢:فرق بعض الشافعیه بین ان یتفق الرد بعد قبض المحتال مال الحواله،او قبله.
مساله ۶٢٣:لو احال البایع رجلا علی المشتری بالثمن ثم ظهر عیب فرده المشتری بالعیب،فالاقرب:عدم بطلان الحواله
مساله ۶٢۴:لو احال المشتری البایع بالثمن ثم فسخ بالعیب
فروع:
ا-لا فرق فی هاتین المسالتین بین ان یکون الرد بالعیب او التحالف
ب-اذا قلنا بعدم بطلان احاله المشتری البایع بالثمن،فللمشتری مطالبه البایع بامرین
ج-الحواله اذا انفسخت،فالاذن الذی کان ضمنا لا یقوم بنفسه، فیبطل ایضا.
مساله ۶٢۵:لو احالت المراه علی زوجها بالصداق قبل الدخول، صح؛لثبوته فی ذمته بالعقد و ان کان متزلزلا.
مساله ١۶٢۶:قد بینا الخلاف فیما اذا احال المشتری البایع بالثمن ثم فسخ بعیب و شبهه
مساله ۶٢٧:لو کان المبیع عبدا و احال البایع غریمه بالثمن علی المشتری
مساله ۶٢٨:اذا کان لرجل علی اخر دین فاذن المدیون له فی قبض دین له علی ثالث ثم اختلفا
مساله ۶٢٩:اذا قدمنا قول القابض باعتبار حمل اللفظ علی حقیقته، یحلف،فان حلف،ثبتت الحواله،و بریت ذمته.و ان نکل،حلف المدیون،و بطلت الحواله.
تذنیب:اذا ادعی المحتال جریان لفظ الحواله،و صدقه المحیل علی ذلک و ادعی قصد الوکاله
مساله ۶٣٠:لو انعکس الفرض،فقال المدیون لزید:احلتک علی عمرو،و قال القابض:بل وکلتنی بقبض ما علیه،و حقی باق علیک
مساله ۶٣١:یجوز ترامی الحوالات و دورها
مساله ۶٣٢:لو کان لزید علی اثنین مایه علی کل واحد خمسون، و کل واحد ضامن عن صاحبه
مساله ۶٣٣:قد بینا انه یشترط ملاءه المحال علیه،او علم المحتال بالاعسار فی لزوم الحواله
مساله ۶٣۴:لو کان لزید علی عمرو الف درهم و لخالد علی زید مثلها
مساله ۶٣۵:لو کان علیه الف ضمنه رجل فاحال الضامن صاحب الدین[به] ٢بریت ذمته و ذمه المضمون عنه
مساله ۶٣۶:اذا کان له علی رجل دین فاحال ۴به اخر ثم قضاه المحیل،صح القضاء
مساله ۶٣٧:لو کان لرجل علی رجلین الف درهم فادعی علیهما انهما احالاه علی رجل لهما علیه الف درهم،فانکرا ذلک
تذنیب:لو قال صاحب الدین لمن لا دین له علیه:قد احلتک بالدین الذی لی علی فلان فاقبضه منه،کان ذلک وکاله
مساله ۶٣٨:الحواله عند ابی حنیفه ضربان:
مساله ۶٣٩:لو احاله بالف کانت للمحیل علی المحال علیه،و قبل الثلاثه،صحت الحواله
مساله ۶۴٠:لو کانت الحواله مقیده بودیعه کانت عند المحال علیه،
مساله ۶۴١:لو کان علی رجل دین لرجل فاحال صاحب الدین بجمیع ما له علیه
مساله ۶۴٢:اذا احتال بالحال علی شرط الصبر مده،وجب تعیینها، و صح الشرط عندنا
مساله ۶۴٣:لو کان علیه دین لزید فاحال زیدا به علی عمرو و لیس للمدیون علی عمرو شیء و قبل،صحت الحواله علی الاقوی
مساله ۶۴۴:لو احال البایع غریما له علی المشتری حواله مقیده بالثمن،لم یبق للبایع حق الحبس.
مشخصات کامل فراداده
مشخصات کامل اثر
منابع مرتبط :
ثبت نظر
ارسال
×
درخواست مدرک
کاربر گرامی : برای در خواست مدرک ابتدا باید وارد سایت شوید
چنانچه قبلا عضو سایت شدهاید
ورود به سایت
در غیر اینصورت
عضویت در سایت
را انتخاب نمایید
ورود به سایت
عضویت در سایت