تذکره الفقهاء المجلد 9 | کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کانال ارتباطی از طریق پست الکترونیک :
support@alefbalib.com
نام :
*
*
نام خانوادگی :
*
*
پست الکترونیک :
*
*
*
تلفن :
دورنگار :
آدرس :
بخش :
مدیریت کتابخانه
روابط عمومی
پشتیبانی و فنی
نظرات و پیشنهادات /شکایات
پیغام :
*
*
حروف تصویر :
*
*
ارسال
انصراف
از :
{0}
پست الکترونیک :
{1}
تلفن :
{2}
دورنگار :
{3}
Aaddress :
{4}
متن :
{5}
فارسی |
العربیه |
English
ورود
ثبت نام
در تلگرام به ما بپیوندید
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ...
همه موارد
عنوان
موضوع
پدید آور
جستجو در متن
: جستجو در الفبا
در گوگل
...جستجوی هوشمند
صفحه اصلی کتابخانه
پورتال جامع الفبا
مرور منابع
مرور الفبایی منابع
مرور کل منابع
مرور نوع منبع
آثار پر استناد
متون مرجع
مرور موضوعی
مرور نمودار درختی موضوعات
فهرست گزیده موضوعات
کلام اسلامی
امامت
توحید
نبوت
اسماء الهی
انسان شناسی
علم کلام
جبر و اختیار
خداشناسی
عدل الهی
فرق کلامی
معاد
علم نفس
وحی
براهین خدا شناسی
حیات اخروی
صفات الهی
معجزات
مسائل جدید کلامی
عقل و دین
زبان دین
عقل و ایمان
برهان تجربه دینی
علم و دین
تعلیم آموزه های دینی
معرفت شناسی
کثرت گرایی دینی
شرور(مسأله شر)
سایر موضوعات
اخلاق اسلامی
اخلاق دینی
تاریخ اسلام
تعلیم و تربیت
تفسیر قرآن
حدیث
دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات
سیره ائمه اطهار علیهم السلام
شیعه-شناسی
عرفان
فلسفه اسلامی
مرور اشخاص
مرور پدیدآورندگان
مرور اعلام
مرور آثار مرتبط با شخصیت ها
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی
مرور مجلات
مرور الفبایی مجلات
مرور کل مجلات
مرور وضعیت انتشار
مرور درجه علمی
مرور زبان اصلی
مرور محل نشر
مرور دوره انتشار
گالری
عکس
فیلم
صوت
متن
چندرسانه ای
جستجو
جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در سایر پایگاهها
جستجو در کتابخانه دیجیتالی تبیان
جستجو در کتابخانه دیجیتالی قائمیه
جستجو در کنسرسیوم محتوای ملی
کتابخانه مجازی ادبیات
کتابخانه مجازی حکمت عرفانی
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
کتابخانه تخصصی ادبیات
کتابخانه الکترونیکی شیعه
علم نت
کتابخانه شخصی
مدیریت علاقه مندیها
ارسال اثر
دانشنامه
راهنما
راهنما
تذکره الفقهاء المجلد 9
تالیف العلامه الحلی الحسین بن یوسف بن المطهر ؛ تحقیق موسسه آل البیت علیهم السلام لاحیاء التراث .
کتابخانه مجازی الفبا
1416ق=1373.
کتابخانه مجازی الفبا
فارسی
کتاب الکترونیکی
میانگین امتیازات:
امتیاز شما :
تعداد امتیازات :
0
تذکره الفقهاء المجلد 9
ویرایش اثر
پدیدآورندگان :
علامه حلی, ابن مطهر حسن بن یوسف (مرجع تقلید، فقیه و متکلم شیعه در قرن هشتم هجری، مولف بیش از ۱۲۰ کتاب در رشتههای فقه، اصول فقه، کلام، حدیث، تفسیر، رجال، فلسفه و منطق), 648ق/1251م. حله، عراق 726ق/1326م. حله، عراق
(نویسنده)
وضعیت نشر :
قم ،
موسسه آل البیت علیهم السلام لاحیاء التراث ،
1416ق=1373
چکیده :
تَذکِرَة الفقهاء، اثری جامع در فقه استدلالی و تطبیقی با گرایش فقهیِ امامی، به عربی، نوشته حسن بن یوسف بن مطهر حلّی مشهور به علامه حلّی، دانشمند امامی قرن هفتم وهشتم است. علامه حلّی، این کتاب را به درخواست فرزندش محمد، معروف به فخرالمحققین، نوشت و چنانکه در مقدمه تأکید کرده، در این کتاب به اختصار فتاوا و ادله فقهی را بر پایه فقه امامی و با اشاره به آرای مخالف و داوری میان مذاهب به روشی منصفانه آورده است. به گفته مؤلف، کتاب در چهار قاعده تنظیم شده، اما به غیر از دو قاعده عبادات و عقود، بقیه آن در دسترس نیست. هر قاعده نیز مشتمل بر شش کتاب است. مؤلف در هر مسئله ابتدا نظر مقبول خود را در قالب بیان نظریه فقیهانی از امامیه که با آن نظر موافق اند، نوشته وسپس با آوردن نام برخی موافقان از میان صحابه و تابعین و فقهای مذاهب دیگر و با استناد به ادله مورد قبول عامه و خاصه به تحلیل آن پرداخته است. در بیان نظریه های مخالفان با توجه به احاطه خود بر آرای فقهی امامیان و اهل سنّت و ذکر ادله آنان، گاهی به نقد و پاسخگویی پرداخته و چه بسا پاسخهایی مفروض در توجیه آنها ذکر کرده و خود به آنها پاسخ داده است. بدین ترتیب، در بسیاری از فروع و مسائل فقهی، نوعی مناظره و گفتگوی علمی بر پایه مبادی مفروض صورت گرفته، ولی در برخی مسائل (بیشتر در ابواب معاملات) به ذکر نظریات مخالفان اکتفا نموده است، بی آنکه به پاسخگویی بپردازد. از فقهای شیعه، علاوه بر آرای شیخ طوسی که بسیار موردتوجه مؤلف بوده، نظریات شیخ صدوق، شیخ مفید، ابن جنید، ابن ابی عقیل، علی بن بابویه، سلار دیلمی و ابوالصلاح حلبی بیشتر ذکر شده است. از میان پیشوایان اهل سنّت نیز به آرای شافعی بیش از دیگران پرداخته و گاه نظر برخی پیروان مذاهب چهارگانه، مانند محمد بن حسن شیبانی و ابویوسف و زُفَر و جصّاص (رازی) و اسماعیل مُزنی و داود ظاهری هم مورد توجه قرار گرفته است. همچنین آرای بسیاری از فقهای صحابی و تابعی، از جمله ابن عباس، ابن مسعود، ابن ابی لیلی، ابن عمر، مجاهد، انس بن مالک، حسن بصری،سفیان ثوری، عطاء بن ابی رَباح، محمد بن شهاب زُهْری، ابراهیم نخعی، سعید بن مسیّب،محمد بن سیرین و قَتادة بن دِعامه، ذکر شده است. گاهی نیز به آرای مذاهب دیگر مانند زیدیه و قاسمیه (شاخه ای از زیدیه پیروان قاسم بن ابراهیم رسّی) اشاره شده است. بر این اساس، برخی محققان تذکرة الفقهاء را از مهمترین منابع فقه مقارَن (تطبیقی) و گروهی دیگر آن را از جمله منابع موجود در باره علم الخلاف (خلافیات) می دانند.
جلد نهم بررسی تطبیقی مبحث جهاد از قاعده عبادات می باشد.
کلید واژه اصلی :
فقه تطبیقی
,
فقه استدلالی
,
فقه جعفری
,
اصول فقه شیعه
,
کتب فقه شیعه
,
کتب فقه استدلالی شیعه
کلید واژه فرعی :
مجاهد ,
صلح ,
جهاد ( فقه) ,
امر به معروف و نهی از منکر ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
علامه حلی
متکلمان و سایر شخصیت ها :
علامه حلی
نویسنده :
تالیف العلامه الحلی الحسین بن یوسف بن المطهر ؛ تحقیق موسسه آل البیت علیهم السلام لاحیاء التراث .
زبان :
عربی
منبع اصلی :
http://download2064.mediafire.com/zntyt9798eqg/0ffooxixjmiv7j6/%D8%AA%D8%B0%DA%A9%D8%B1%D9%87+%D8%A7%D9%84%D9%81%D9%82%D9%87%D8%A7%D8%A1+%28%D9%85%D8%A4%D8%B3%D8%B3%D8%A9+%D8%A2%D9%84+%D8%A7%D9%84%D8%A8%D9%8A%D8%AA+%D8%B9+%D9%84%D8%A5%D8%AD%D9%8A%D8%A7%D8%A1+%D8%A7%D9%84%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%AB%29+-+%D8%A7%D9%84%D8%B9%D9%84%D9%91%D8%A7%D9%85%D8%A9+%D8%A7%D9%84%D8%AD%D9%84%D9%91%D9%8A+9.pdf
کد کنگره:
BP ۱۸۲/۳ /ع۸ت۴
جنس منبع:
متن
پایگاه :
الف:پایگاه کتب
یادداشت :
منابعی که مشخصات آنها در صفحه شناسنامه اثر آمده ولی منبع دیجیتال آن برای مشاهده(قرائت)و دانلود ارائه نمیگردد، به یکی از دلایل زیر می باشد:
-به درخواست صاحبان اثر از دسترس خارج گردیده است.
- محدودیت نشر به دلیل رعایت حقوق معنوی اثر دارد.
- محدودیت قانونی دارد.
- به دلیل نوع و محتوای اثر ،محدودیت دسترسی عمومی دارد.
- فاقد کیفیت مناسب دیجیتال می باشد.
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
مخاطب :
بزرگسال , جوان , تخصصی
خروجی ها :
Mods
Doblin core
Marc xml
MarcIran xml
فهرست مندرجات:
[تتمه القاعده الاولی فی العبادات]
کتاب الجهاد
[الفصل] الاول:
مساله ١:الجهاد واجب بالنص و الاجماع.
مساله ٢:یتعین الجهاد فی مواضع ثلاثه:
ا-اذا التقی الزحفان و تقابل الصفان،حرم علی من حضر الانصراف،
ب-اذا نزل بالبلد الکفار،
ج-اذا استنفر الامام قوما،وجب النفیر معه،
مساله ٣:و الجهاد واجب فی زمان دون زمان و فی مکان دون مکان.
فاما الزمان:
و اما المکان:
مساله ۴:اوجب الله تعالی فی کتابه الهجره عن بلاد الشرک
و الناس فی الهجره علی اقسام ثلاثه:
الاول:من تجب علیه،
الثانی:من لا تجب علیه الهجره من بلاد الکفار لکن تستحب لهم،
الثالث:من تسقط عنه الهجره لاجل عذر من مرض او ضعف
مساله ۵:یشترط فی وجوب الجهاد امور سته:
مساله ۶:و اقل ما یفعل الجهاد فی کل عام مره واحده.
مساله ٧:الغزو فی البحر افضل من غزو البر،لما فیه من عظم المشقه و کثره الخطر،
مساله ٨:لو نزل الکفار فی خراب او علی جبل فی دار الاسلام بعید عن البلدان،
مساله ٩:الجهاد قسمان:
احدهما:ان یکون للدعاء الی الاسلام،
و الثانی:ان یدهم المسلمین العدو،
مساله ١٠:قد عرفت ان رد السلام واجب علی الکفایه علی الجماعه،
مساله ١١:روی عن رسول الله صلی الله علیه و اله انه قال:(حق المومن علی المومن ست:
مساله ١٢:یسقط فرض الجهاد بالعجز،
حسی، کالمرض و الفقر و الصبا و الجنون و الانوثه و العرج المانع من المشی
القسم الثانی:المانع الشرعی مع القدره.
الاول:الرق،
الثانی:الدین،
الثالث:الابوه،
فروع:
ا-لو کان ابواه رقیقین،
ب-لو کانا مجنونین،
ج-هل الجدان کالابوین؟الاقرب ذلک.
د-لو تعین الجهاد علیه،لم یعتبر اذن الابوین و لا غیرهما من اصحاب الدین و السید،
ه-لو اذن ابواه فی الغزو و شرطا علیه ترک القتال فحضر،
و-لیس للابوین المنع من سفر الحج الواجب،
و اما سفر التجاره:
ز-لو خرج للجهاد باذن صاحب الدین او الابوین ثم رجعوا
ح-من شرط علیه الاستیذان اذا خرج بغیر اذن،لزمه الانصراف ما لم یشرع فی القتال،
ط-من شرع فی القتال و لا عذر له تلزمه المصابره،
مساله ١٣:العلم اما فرض عین او فرض کفایه او مستحب او حرام.
فالاول:العلم باثبات الصانع تعالی
و الثانی:العلم بالفقه و فروع الاحکام،
و المستحب:
و الحرام:ما اشتمل علی وجه قبح،
مساله ١۴:قد عرفت ان من شرط الجهاد دعاء الامام العادل الیه.
مساله ١۵:لا یجب علی من وجب علیه الجهاد ایقاعه مباشره الا ان یعینه الامام للخروج،
الفصل الثانی فیمن یجب جهاده،و کیفیه الجهاد
الاول:من یجب جهاده.
مساله ١۶:الذین یجب جهادهم قسمان:
مساله ١٧:کل من یجب جهاده فالواجب علی المسلمین النفور الیهم
مساله ١٨:اصناف الکفار ثلاثه:
اهل الکتاب،
و من له شبهه کتاب،
و من لا کتاب له و لا شبهه،
البحث الثانی:فی الجند.
مساله ١٩:اذا عین الامام شخصا للجهاد معه،
مساله ٢٠:اذا بعث الامام سریه،استحب له ان یومر علیهم امیرا ثقه جلدا،
مساله ٢١:تجوز الاستعانه باهل الذمه و بالمشرک المامون غایلته
مساله ٢٢:لا یجوز للامام و لا للامیر من قبله ان یخرج معه من یخذل الناس
مساله ٢٣:اذا خرج الامام بالنفیر،عقد الرایات،
مساله ٢۴:قد بینا انه لا یخرج المخذل و شبهه،
مساله ٢۵:لو اخرج الامام اهل الذمه،فالاولی ان یعین لهم اجره،
البحث الثالث:فی کیفیه القتال
مساله ٢۶:الجهاد امر کلی من اعظم ارکان الاسلام یحتاج فیه الی المساعده
مساله ٢٧:اذا التقی الصفان،وجب الثبات و حرم الهرب.
و یجوز الهرب فی احوال ثلاثه:
الاولی:ان یزید عدد الکفار علی ضعف عدد المسلمین،
الحاله الثانیه:ان یترک لا بنیه الهرب،بل یتحرف للقتال.
الحاله الثالثه:ان یتحیز الی فیه،
مساله ٢٨:ینبغی للامام ان یوصی الامیر المنفذ مع الجیش بتقوی الله تعالی و الرفق بالمسلمین.
مساله ٢٩:لا یجوز قتل صبیان الکفار و نسایهم اذا لم یقاتلوا،
مساله ٣٠:الشیخ من المحاربین ان کان ذا رای و قتال،
مساله ٣١:الرهبان و اصحاب الصوامع یقتلون ان کان لهم قوه او رای او کانوا شبانا.
مساله ٣٢:اذا نزل الامام علی بلد،
مساله ٣٣:یجوز قتل المشرکین کیف اتفق،
مساله ٣۴:یکره تبییت العدو غارین لیلا،
مساله ٣۵:لو تترس الکفار بنسایهم و صبیانهم،
فروع:
ا-لو رمی فاصاب مسلما و لم یعلم انه مسلم و الحرب قایمه،فلا دیه،
ب-لو علمه مسلما و رمی قاصدا للمشرکین و لم یمکنه التوقی فاصابه و قتله،فلا قود علیه اجماعا،
ج-قالت الشافعیه:ان قلنا:لا یجوز الرمی فرمی فقتل،
د-لو تترس الکفار بذمی او مستامن او عبد،فالحکم فی جواز الرمی و الدیه و الکفاره علی ما تقدم،
مساله ٣۶:اذا حاصر الامام حصنا،لم یکن له الانصراف الا باحد امور خمسه:
الاول:ان یسلموا فیحرزوا بالاسلام دماءهم و اموالهم.
الثانی:ان یبذلوا مالا علی الترک،
الثالث:ان یفتحه و یملکه
الرابع:ان یری من المصلحه الانصراف اما بتضرر المسلمین بالاقامه او بحصول الیاس منه،
الخامس:ان ینزلوا علی حکم حاکم فیجوز،
مساله ٣٧:لا یجوز التمثیل بالکفار و لا الغدر بهم و لا الغلول منهم،
مساله ٣٩:ینبغی للمسلم ان لا یطلب المبارزه الا باذن الامام اذا امکن
مساله ۴٠:اذا خرج علج[٢]یطلب البراز،
الاول:ان تکون واجبه،
الثانی:ان تکون مستحبه،
الثالث:ان تکون مکروهه،
الرابع:ان تکون مباحه،
مساله ۴١:اذا خرج المشرک و طلب المبارزه،جاز لکل احد رمیه و قتله،
مساله ۴٢:تجوز المخادعه فی الحرب و ان یخدع المبارز قرنه لیتوصل بذلک الی قتله اجماعا.
مساله ۴٣:یکره تبییت العدو لیلا،
الفصل الثالث فی الامان
الاول:فی تعریفه و تسویغه.
مساله ۴۴:انما یجوز عقد الامان مع اعتبار المصلحه،
البحث الثانی:فی العاقد.
مساله ۴۵:یجوز للامام عقد الصلح اجماعا،
مساله ۴۶:یصح عقد الامان من الحر و العبد الماذون له فی الجهاد و غیر الماذون،
مساله ۴٧:یصح امان المراه اجماعا،
مساله ۴٨:اذا انعقد الامان،وجب الوفاء به
البحث الثالث:فیما ینعقد به الامان.
مساله ۴٩:الامان ینعقد بالعباره و المراسله و الاشاره المفهمه و المکاتبه.
مساله ۵٠:یجوز الامان بالمراسله.
مساله ۵١:لو ارسل الامیر الیهم من یخبرهم بامانه ثم رجع الرسول فاخبره باداء الرساله،فهم امنون
مساله ۵٢:اذا امن الامام او نایبه المشرکین
البحث الرابع:فی وقت الامان.
مساله ۵٣:وقت الامان قبل الاسر،فیجوز عقده لاحاد المشرکین قبل الاسر اجماعا.
مساله ۵۴:یجوز للامام ان یومن الاسیر بعد الاستیلاء علیه و الاسر،
مساله ۵۵:لو جاء مسلم بمشرک فادعی انه اسره و ادعی الکافر انه امنه،قدم قول المسلم،
مساله ۵۶:شرط الامان ان لا یزید علی سنه الا مع الحاجه،
البحث الخامس:فیما یدخل فی الامان.
مساله ۵٧:اذا نادی المشرکون بالامان،و کانت المصلحه تقتضیه، امنهم،
مساله ۵٨:لو قالوا:امنوا علی ذریتنا،فامنوهم علی ذلک،فهم امنون
مساله ۵٩:لو قالوا:امنونا علی اخوتنا و لهم اخوه و اخوات،فهم امنون،
مساله ۶٠:یصح عقد الامان للمراه علی قصد العصمه عن الاسترقاق
مساله ۶١:لو قال:اعقدوا الامان علی اهل حصنی علی ان افتحه لکم،
البحث السادس:فی الاحکام
مساله ۶٢:قد بینا ان من عقد امانا لکافر،وجب علیه الوفاء به،
مساله ۶٣:لو دخل الحربی دار الاسلام بتجاره معتقدا انه امان،فهو امن حتی یرجع الی مامنه،
مساله ۶۴:اذا مات الحربی فی دار الحرب و قد اخذ الامان لاقامته
مساله ۶۵:لو کان للحربی امان فترک ماله و نقض الامان و لحق بدار الحرب،فان الامان باق فی ماله،
مساله ۶۶:اذا دخل المسلم ارض العدو بامان فسرق شییا،وجب
مساله ۶٧:اذا خلی المشرکون اسیرا مسلما من ایدیهم و استحلفوه علی ان یبعث الیهم فداء عنه،
مساله ۶٨:المستامن اذا نقض العهد و رجع الی داره،
البحث السابع:فی التحکیم.
مساله ۶٩:اذا حصر الامام بلدا،جاز ان یعقد علیهم ان ینزلوا علی حکمه،
مساله ٧٠:یجوز ان ینزلوا علی حکم الامام او بعض اصحابه فیحکم فیهم بما یری بلا خلاف،
مساله ٧١:یشترط فی الحاکم سبعه:الحریه و الاسلام و البلوغ و العقل و الذکوریه و الفقه و العداله.
مساله ٧٢:و ینفذ ما یحکم به الحاکم[١]ما لم یخالف مشروعا،
مساله ٧٣:اذا نزلوا علی حکم الحاکم فاسلموا قبل حکمه،
مساله ٧۴:لو دخل حربی الینا بامان فقال له الامام:ان رجعت الی دار الحرب،
الفصل الرابع فی الغنایم
الاول:فی اقسامها.
البحث الاول:فیما ینقل و یحول.
مساله ٧۵:الغنیمه من دار الحرب ما اخذت بالغلبه و الحرب و ایجاف الخیل و الرکاب.
مساله ٧۶:ما یحویه العسکر مما ینقل و یحول ان لم یصح تملکه للمسلمین کالخمور و الخنازیر،
مساله ٧٧:لا یجوز التصرف فی شیء من الغنیمه قبل القسمه الا ما لا بد للغانمین منه،
مساله ٧٨:الکتب التی لهم:فان کان الانتفاع بها حلالا-کالطب
مساله ٧٩:لو فضل معه من الطعام فضله فادخله دار الاسلام،رده الی المغنم و ان قل،
مساله ٨٠:ما یوخذ من اموال المشرکین حال الحرب بالقهر،
مساله ٨١:لو اتلف بعض الغانمین من طعام الغنیمه شییا،ضمن
مساله ٨٢:انما یسوغ للغانمین اکل ما سوغناه اذا کانوا فی دار الحرب
مساله ٨٣:لو باع الغانم ما اخذه من غانم اخر بمال اخر اخذه
مساله ٨۴:الاقرب ان حق الغانم من الغنیمه یسقط بالاعراض عن الغنیمه و ترکها قبل القسمه،
مساله ٨۵:اذا حاز المسلمون الغنایم و جمعوها،ثبت حقهم فیها،
مساله ٨۶:من غل من الغنیمه شییا،رده الی المغنم،
مساله ٨٧:اذا تاب الغال قبل القسمه،وجب رد ما غله فی المغنم اجماعا،
مساله ٨٨:لو سرق من الغنیمه شییا،
مساله ٨٩:لیس لاحد الغانمین ان یبیع غانما اخر شییا من الغنیمه،
مساله ٩٠:لا یسقط حق الغانم من الغنیمه بالاعراض بعد القسمه،
مساله ٩١:من اعرض من الغانمین یقدر کانه لم یحضر الوقعه،
مساله ٩٢:لو وقع فی المغنم من یعتق علی بعض الغانمین،لم یعتق حصته ما لم یقع فی حصته،
مساله ٩٣:لیس للغانم وطء جاریه المغنم قبل القسمه،
البحث الثانی:فی الاساری.
مساله ٩۴:الاساری ضربان:ذکور و اناث،و الذکور اما بالغون او اطفال،
مساله ٩۵:الاقرب جواز استرقاق بعض الشخص،و الفداء و المن فی الباقی.
مساله ٩۶:لو اسلم الاسیر بعد الاسر،سقط عنه القتل اجماعا،
مساله ٩٧:لو اسلم الاسیر قبل الظفر به و وقوعه فی الاسر،
مساله ٩٨:لو استاجر مسلم من حربی ارضه فی دار الحرب، صحت الاجاره،
مساله ٩٩:لو اسلم عبد الذمی او امته فی دار الحرب ثم اسلم مولاه،
مساله ١٠٠:لا یجوز لغیر الامام قتل الاسیر بغیر قول الامام قبل ان یری الامام رایه فیه،
مساله ١٠١:الحمیل هو الذی یجلب من بلاد الشرک،
مساله ١٠٢:اذا سبی من لم یبلغ،صار رقیقا فی الحال،
مساله ١٠٣:اذا سبیت المراه و ولدها الصغیر،کره التفرقه بینهما،
مساله ١٠۴:قال الشیخ رحمه الله:لا یفرق بین الولد و الجده ام الام،لانها بمنزله الام فی الحضانه ١.
مساله ١٠۵:لو سبیت امراه و ولدها،لم یفرق بینهما،
مساله ١٠۶:اذا اسر المشرک و له زوجه لم توسر،فالزوجیه باقیه،
مساله ١٠٧:قد ذکرنا فیما تقدم ٢ان الغانم الموسر اذا وطی جاریه المغنم،تکون ام ولد فی الحال
البحث الثالث:فی احکام الارضین.
مساله ١٠٨:الارضون علی اربعه اقسام:
الاول:ما یملک بالاستغنام من الکفار و یوخذ قهرا بالسیف،
الثانی:ارض من اسلم اهلها علیها طوعا من غیر قتال،
الثالث:ارض الصلح،و هی کل ارض صالح اهلها علیها،
الرابع:ارض الانفال،و هی ارض انجلی اهلها عنها طوعا و ترکوها،
مساله ١٠٩:الارض الماخوذه بالسیف عنوه یقبلها الامام لمن یقوم بعمارتها بما یراه من النصف و غیره،
مساله ١١٠:الارض الخربه و الموات و رءوس الجبال و بطون الاودیه و الاجام من الانفال
مساله ١١١:اذا نزل الامام علی بلد فحاصره و ارادوا الصلح علی ان یکون البلد لهم و کانوا من اهل الکتاب،
تذنیب:کل ارض ترک اهلها عمارتها،کان للامام تقبیلها ممن یقوم بها،
الباب الثانی:فی کیفیه قسمه الغنیمه
الاول:ما ینبغی تقدیمه،و هی الدیون و الجعایل و السلب و الرضخ و الخمس.
البحث الثانی:فی الجعایل.
مساله ١١٢:یجوز للامام ان یجعل جعلا لمن یدله علی مصلحه من مصالح المسلمین،
مساله ١١٣:لو شرط جاریه معینه من القلعه ثم فتحت علی امان و کانت من الجمله،
مساله ١١۴:لو فتحت القلعه عنوه او صلحا و لم تکن الجاریه داخله فی الهدنه،
مساله ١١۵:یجوز للامام و نایبه ان یبعث سریه تغیر علی العدو وقت دخوله دار الحرب،
مساله ١١۶:و انما یستحق هذا البدل بالشرط السابق،فان لم یشترطه الامام و لا نایبه،
مساله ١١٧:لو قال الامیر:من طلع هذا الحصن او هدم هذا السور او نقب هذا البیت
مساله ١١٨:لو بعث سریتین یمنه و یسره[٢]و نفل احداهما بالثلث و الاخری بالربع،جاز[٣]،
مساله ١١٩:یصح التنفیل بالشیء[٣]المجهول،
مساله ١٢٠:لو قال:من اصاب ذهبا او فضه فهو له،
مساله ١٢١:لو قال:من دخل باب هذه المدینه فله الف،
البحث الثالث:فی السلب.
مساله ١٢٢:یجوز للامام ان یجعل للقاتل سلب المقتول اجماعا،
مساله ١٢٣:و انما یستحق القاتل السلب بشروط:
الاول:ان یخصه الامام به و یشرطه له
الثانی:ان یکون المقتول من المقاتله الذین یجوز قتلهم،
الثالث:ان یکون المقتول ممتنعا،فلو قتل اسیرا له او لغیره،
الرابع:القتل او الاثخان بالجراح بحیث یجعله معطلا فی حکم المقتول،
الخامس:ان یغرر القاتل بنفسه فی قتله بان یبارز الی صف المشرکین او الی مبارزه من یبارزهم،
السادس:ان یقتله و الحرب قایمه،سواء قتله مقبلا او مدبرا،
السابع:ان یکون القاتل له نصیب من الغنیمه اما سهم او رضخ،
مساله ١٢۴:اختلف علماونا فی السلب هل یخمس ام لا؟
مساله ١٢۵:السلب کل مال متصل بالمقتول مما یحتاج الیه فی القتال،
مساله ١٢۶:الاقرب افتقار مدعی السلب الی بینه بالقتل
مساله ١٢٧:لو قال الامام:من اخذ شییا فهو له،جاز
البحث الرابع:فی الرضخ.
مساله ١٢٨:لا سهم للنساء فی الغنیمه،بل یرضخ لهن الامام ما یراه،
مساله ١٢٩:لا سهم للعبید،بل یرضخ لهم الامام ما یراه مصلحه و ان جاهدوا،
مساله ١٣٠:یسهم للصبی اذا حضر الحرب و ان ولد بعد الحیازه قبل القسمه،
مساله ١٣١:الکافر لا یسهم له،بل یرضخ له الامام ما یراه،
مساله ١٣٢:لا حد معین للرضخ،بل هو موکول الی نظر الامام
مساله ١٣٣:قال الشیخ رحمه الله:لیس للاعراب من الغنیمه شیء و ان قاتلوا مع المهاجرین،
البحث الخامس:فی کیفیه القسمه.
مساله ١٣۴:اول ما یبدا الامام بعد احراز الغنیمه بدفع ما تقدم من السلب،
مساله ١٣۵:للامام ان یصطفی لنفسه من الغنیمه ما یختاره،
مساله ١٣۶:اذا اخرج الامام من الغنیمه الرضخ و الجعایل و اجره الحافظ
مساله ١٣٧:و یسهم للفرس سواء کان عتیقا
مساله ١٣٨:لا یسهم لغیر الخیل من الابل و البغال و الحمیر و الفیله و غیرها،
مساله ١٣٩:یسهم للفرس المستعار للغزو،و السهم للمستعیر
مساله ١۴٠:لو غصب فرسا فقاتل علیه،استحق الغاصب سهم راجل.
مساله ١۴١:لو غزا العبد باذن مولاه علی فرس مولاه،رضخ للعبد،
مساله ١۴٢:ینبغی للامام ان یتعاهد خیل المجاهدین-التی تدخل دار الحرب
مساله ١۴٣:الاعتبار بکونه فارسا وقت الحیازه للغنیمه،لا بدخوله المعرکه.
مساله ١۴۴:من مات من الغزاه او قتل قبل حیازه الغنیمه و تقضی القتال،فلا سهم له.
مساله ١۴۵:لا یجوز تفضیل بعض الغانمین فی القسمه[٢]علی بعض،
مساله ١۴۶:الغنیمه تستحق بالحضور قبل القسمه،
مساله ١۴٧:اذا لحق الاسیر بالمسلمین،فان کان بعد تقضی الحرب و قسمه الغنیمه،
مساله ١۴٨:الجیش اذا خرج غازیا من بلد فبعث الامام منه سریه فغنمت السریه،شارکهم الجیش،
مساله ١۴٩:اختلف علماونا فی اولویه موضع القسمه،
مساله ١۵٠:یکره للامام ان یقیم الحد فی ارض العدو،بل یوخره حتی یعود الی دار الاسلام
مساله ١۵١:المشرکون لا یملکون اموال المسلمین بالاستغنام،
مساله ١۵٢:لو فر المسلمون[٣]من الزحف قبل القسمه،لم یکن لهم[۴]
مساله ١۵٣:لو اشتری المسلم اسیرا من ید[١]العدو،
مساله ١۵۴:اذا استولی اهل الحرب علی اهل الذمه فسبوهم و اخذوا اموالهم ثم قدر علیهم المسلمون،
البحث السادس:فی اقسام الغزاه.
مطوعه،
و الثانی:من ارصد نفسه للجهاد،
مساله ١۵۵:ینبغی للامام ان یتخذ الدیوان
مساله ١۵۶:قال الشیخ رحمه الله:ذریه المجاهدین اذا کانوا احیاء یعطون علی ما تقدم،
مساله ١۵٧:و یحصی الامام المقاتله و هم بالغوا الحلم،
مساله ١۵٨:اذا مرض واحد من اهل الجهاد،فان لم یخرج به عن کونه من اهل الجهاد
مساله ١۵٩:قال الشیخ رحمه الله:ما یحتاج الکراع و الات الحرب الیه یوخذ من بیت المال
الفصل الخامس:فی احکام اهل الذمه
الاول:فی وجوب الجزیه و من توخذ منه.
مساله ١۶٠:الجزیه هی المال الماخوذ من اهل الکتاب لاقامتهم بدار الاسلام،
مساله ١۶١:و یعقد الجزیه لکل کتابی عاقل بالغ ذکر.
مساله ١۶٢:توخذ الجزیه ممن دخل فی دینهم من الکفار ان کانوا قد دخلوا فیه قبل النسخ و التبدیل،
مساله ١۶٣:المجوس توخذ منهم الجزیه کالیهود و النصاری اجماعا،
مساله ١۶۴:لا یقبل من غیر الاصناف الثلاثه من الکفار الا الاسلام،
مساله ١۶۵:من عدا الیهود و النصاری و المجوس لا یقرون بالجزیه
مساله ١۶۶:بنو تغلب بن وایل من العرب من ربیعه بن نزار،
مساله ١۶٧:لا تحل ذبایح بنی تغلب و لا مناکحتهم کغیرهم من اهل الذمه
مساله ١۶٨:و توخذ الجزیه من اهل خیبر.
مساله ١۶٩:اختلف علماونا فی الفقیر.
مساله ١٧٠:و تسقط الجزیه عن الصبی اجماعا،
مساله ١٧١:اذا عقد الامام الجزیه لرجل،دخل هو و اولاده الصغار و امواله فی الامان،
مساله ١٧٢:الجزیه تسقط عن المجنون المطبق اجماعا،
مساله ١٧٣:لا توخذ الجزیه من النساء اجماعا،
مساله ١٧۴:توخذ الجزیه من الشیخ الفانی و الزمن
مساله ١٧۵:اختلف علماونا فی ایجاب الجزیه علی المملوک،
مساله ١٧۶:یجوز للرجل ان یستتبع فی عقد الجزیه من شاء من الاقارب و ان لم یکن محارم،
البحث الثانی:فی مقدار الجزیه.
مساله ١٧٧:اختلف علماونا فی ان للجزیه قدرا معینا لا یجوز تغییره علی اقوال ثلاثه:
احدها:ان فیها مقدرا،
الثانی:انه لیس فیها قدر موظف لا قله و لا کثره،
الثالث:انها لا تتقدر فی طرف الزیاده،و تتقدر فی طرف القله،
مساله ١٧٨:تجب الجزیه باخر الحول،و یجوز اخذها سلفا
مساله ١٧٩:یتخیر الامام فی وضع الجزیه ان شاء علی رءوسهم،و ان شاء علی ارضیهم.
مساله ١٨٠:یجوز ان یشترط علیهم فی عقد الذمه ضیافه من یمر بهم من المسلمین اجماعا،
مساله ١٨١:مع اداء الجزیه لا یوخذ سواها،سواء اتجروا فی بلاد الاسلام او لم یتجروا،
تذنیب:مصرف الجزیه هو مصرف الغنیمه سواء،
مساله ١٨٢:اختلف[١]فی الصغار.
مساله ١٨٣:اذا مات الذمی بعد الحول،لم تسقط عنه الجزیه،
مساله ١٨۴:لو اسلم الذمی فی اثناء الحول،سقطت الجزیه اجماعا منا.
البحث الثالث:فیما یشترط علی اهل الذمه
مساله ١٨۵:لا یجوز عقد الذمه الموبده الا بشرطین:
مساله ١٨۶:جمله ما یشترط علی اهل الذمه ینقسم سته:
الاول:ما یجب شرطه،و لا یجوز ترکه،
الثانی:ما لا یجب شرطه لکن الاطلاق یقتضیه،
الثالث:ما ینبغی اشتراطه فیما یجب علیهم الکف،
الرابع:ما فیه غضاضه علی المسلمین،
الخامس:ما یتضمن المنکر و لا ضرر فیه علی المسلمین،
السادس:التمیز عن المسلمین.
مساله ١٨٧:من انتقض امانه،
مساله ١٨٨:لا یجوز اخذ الجزیه مما لا یسوغ للمسلمین تملکه،
مساله ١٨٩:قد بینا ان اقل الجزیه دینار عند بعض علماینا قدره اثنا عشر درهما نقره مسکوکه او مثقال.
مساله ١٩٠:اذا شرطت الضیافه علیهم ثم رای الامام نقلها
مساله ١٩١:قد بینا الخلاف فیما لو امتنع قوم من اهل ذمه الکتاب من اداء الجزیه باسمها و بدلوا اداءها باسم الصدقه،
مساله ١٩٢:اذا استاذن الحربی فی دخول دار الاسلام،
مساله ١٩٣:اذا صالحنا طایفه من الکفار علی ان تکون اراضیهم لهم
البحث الرابع:فی بقایا احکام المساکن و الابنیه و المساجد.
مساله ١٩۴:قد بینا انه لا یجوز للحربی دخول دار الاسلام الا باذن الامام
مساله ١٩۵:لا یجوز لکافر حربی او ذمی سکنی الحجاز اجماعا،
مساله ١٩۶:لا یجوز لهم دخول الحرم لا اجتیازا و لا استیطانا،
مساله ١٩٧:المسجد الحرام لا یجوز لمشرک ذمی او حربی دخوله اجماعا،
مساله ١٩٨،البلاد التی ینفذ فیها حکم الاسلام علی اقسام ثلاثه:
احدها:ما انشاه المسلمون و احدثوه و اختطوه،
الثانی:ما فتحه المسلمون عنوه،و هو ملک المسلمین قاطبه،
الثالث:ما فتح صلحا،فان صالحهم علی ان الارض لهم و یاخذ منهم الخراج علیها،
مساله ١٩٩:ظهر من هذا الاتفاق علی جواز رم ما تشعث مما لهم ابقاوه و اصلاحه.
مساله ٢٠٠:دور اهل الذمه علی اقسام ثلاثه:
احدها:دار محدثه،
الثانی:دار مبتاعه لها بناء رفیع،
الثالث:دار مجدده،
مساله ٢٠١:قد بینا انهم یمنعون من رکوب الخیل،لانه عز و قد ضربت علیهم الذله.
مساله ٢٠٢:لا ینبغی تصدیر اهل الذمه فی المجالس،و لا بداتهم بالسلام،
مساله ٢٠٣:یجب علی اهل الذمه الانقیاد لحکمنا،فاذا فعلوا ما یعتقدون تحریمه،
مساله ٢٠۴:حیث حکمنا بانتقاض العهد فهل یبلغهم المامن؟
البحث الخامس:فی المهادنه
مساله ٢٠۵:المهادنه و الموادعه و المعاهده الفاظ مترادفه
و یشترط فی صحه عقد الذمه امور اربعه:
الاول:ان یتولاه الامام او من یاذن له،
الثانی:ان یکون للمسلمین الیه حاجه و مصلحه اما لضعفهم عن المقاومه فینتظر الامام قوتهم،
الثالث:ان یخلو العقد عن شرط فاسد،
الرابع:المده.
مساله ٢٠۶:اذا کان بالمسلمین قوه و رای الامام المصلحه فی المهادنه،
مساله ٢٠٧:اذا کان فی المسلمین قوه،
مساله ٢٠٨:الهدنه لیست واجبه علی کل تقدیر،
مساله ٢٠٩:اذا عقد الهدنه،وجب علیه حمایتهم من المسلمین و اهل الذمه،
مساله ٢١٠:لو شرط الامام رد من جاء مسلما من الرجال،
مساله ٢١١:لا یجوز رد النساء المهاجرات الینا علیهم مطلقا اجماعا،
مساله ٢١٢:اذا عقد الامام الهدنه الیوم فاما ان یشترط فیه ان لا رد لمن جاء مسلما
مساله ٢١٣:انما یجب ان یرد علیه ما دفعه من المهر لو قدمت المراه الی بلد الامام
مساله ٢١۴:لو قدمت مسلمه الی الامام فجاء رجل و ادعی انها زوجته،
مساله ٢١۵:لو قدمت مجنونه،فان کانت قد اسلمت قبل جنونها و قدمت،لم ترد،
مساله ٢١۶:لو قدمت امه مسلمه الی الامام،صارت حره،
مساله ٢١٧:لو قدمت مسلمه ثم ارتدت،وجب علیها ان تتوب،
مساله ٢١٨:لو جاءت امراه مسلمه ثم جاء زوجها و اسلم،نظر،
مساله ٢١٩:کل موضع یجب فیه الرد فانه یجب رد اقل الامرین من المسمی فی العقد و المقبوض،
تنبیهان:
الاول:کل موضع حکمنا بوجوب رد المهر فانه یکون من بیت مال المسلمین المعد للمصالح،
الثانی:لو شرطنا فی الصلح رد من جاء مطلقا،لم یصح علی ما تقدم.
مساله ٢٢٠:لو قدم الینا عبد فاسلم،صار حرا،فاذا جاء سیده یطلبه،
مساله ٢٢١:اذا فسد عقد الهدنه اما لزیاده فی المده او التزام المال او غیرهما،لم یمض،
البحث السادس:فی تبدیل اهل الذمه دینهم،و نقض العهد.
مساله ٢٢٢:اذا انتقل ذمی تقبل منه الجزیه-کالیهودی او النصرانی او المجوسی
تذنیب:اذا قلنا:لا یقر علیه،فبای شیء یطالب؟
مساله ٢٢٣:اذا عقد الامام الهدنه،وجب علیه الوفاء
مساله ٢٢۴:لو خاف الامام من خیانه المهادنین و غدرهم بسبب او اماره دلته علی ذلک،جاز له نقض العهد.
مساله ٢٢۵:اذا انتقضت[١]الهدنه لخوف الامام و نبذ الیهم عهدهم، ردهم الی مامنهم،
مساله ٢٢۶:اذا عقد الامام الذمه للمشرکین،کان علیه ان یذب عنهم
مساله ٢٢٧:اذا انتقض العهد،جاز قصد بلدهم و تبییتهم و الاغاره علیهم فی بلادهم
مساله ٢٢٨:لو کان تحت کافر عشر زوجات فاسلمن و هاجرن و جاء الزوج یطلبهن،
مساله ٢٢٩:لو عقدنا الهدنه بشرط ان یردوا من جاءهم منا مرتدا و یسلموه الینا،
البحث السابع:فی الحکم بین المعاهدین و المهادنین.
مساله ٢٣٠:اذا تحاکم الینا اهل الذمه بعضهم مع بعض،تخیر الحاکم
مساله ٢٣١:اذا استعدی احد الخصمین الی الامام،اعداه علی الاخر
مساله ٢٣٢:یجوز للمسلم اخذ مال من نصرانی مضاربه،
مساله ٢٣٣:لو فعل الذمی ما لا یجوز فی شرع الاسلام و لا فی شرعهم
مساله ٢٣۴:لو اوصی مسلم لذمی بعبد مسلم،لم تصح الوصیه،
الفصل السادس:فی قتال اهل البغی
مساله ٢٣۵:قتال اهل البغی واجب بالنص و الاجماع.
مساله ٢٣۶:قد جرت العاده بین الفقهاء ان یذکروا الامامه فی هذا الموضع
یشترط فی الامام امور:
الاول:ان یکون مکلفا،
الثانی:ان یکون مسلما لیراعی مصلحه المسلمین و الاسلام،
الثالث:ان یکون عدلا،لما تقدم،
الرابع:ان یکون حرا،
الخامس:ان یکون ذکرا لیهاب،
السادس:ان یکون عالما،
السابع:ان یکون شجاعا،
الثامن:ان یکون ذا رای و کفایه،
التاسع:ان یکون صحیح السمع و البصر و النطق،
العاشر:ان یکون صحیح الاعضاء،
الحادی عشر:ان یکون من قریش،
الثانی عشر:یجب ان یکون الامام معصوما عند الشیعه،
الثالث عشر:ان یکون منصوصا علیه من الله تعالی،او من النبی صلی الله علیه و اله،
الرابع عشر:ان یکون افضل اهل زمانه،لیتحقق التمیز عن غیره.
الخامس عشر:ان یکون منزها عن القبایح،لدلاله العصمه علیه.
مساله ٢٣٧:و انما تنعقد الامامه بالنص عندنا علی ما سبق.
لکنهم جوزوا انعقادها بامور:
احدها:البیعه ١.
الامر الثانی:استخلاف الامام قبله،و عهده الیه،
الامر الثالث:القهر و الاستیلاء.
مساله ٢٣٨:تجب طاعه الامام عندنا و عند کل احد اوجب نصب الامام ما لم یخالف المشروع
مساله ٢٣٩:الامام عندنا لا یتحقق منه صدور الفسق،لانه واجب العصمه من اول عمره الی اخره.
مساله ٢۴٠:
یثبت وصف البغی بشرایط ثلاثه:
احدها:ان یکونوا فی کثره و منعه لا یمکن کفهم و تفریق جمعهم
الثانی:ان یخرجوا عن قبضه الامام منفردین عنه فی بلد او بادیه،
الثالث:ان یکونوا علی المباینه بتاویل سایغ عندهم
و الشافعیه اعتبروا فی اهل البغی صفتین:
احداهما:ان یکون لهم تاویل یعتقدون بسببه جواز الخروج علی الامام،
الصفه الثانیه:ان یکون لهم شوکه و عدد بحیث یحتاج الامام فی ردهم الی الطاعه
مساله ٢۴١:کل من خرج علی امام عادل ثبتت امامته بالنص عندنا،
مساله ٢۴٢:و یجب قتال اهل البغی علی کل من ندبه الامام لقتالهم عموما او خصوصا او من نصبه الامام.
مساله ٢۴٣:لو استعان اهل البغی باهل الحرب و عقدوا لهم ذمه او امانا علی هذا،
مساله ٢۴۴:یجوز للامام ان یستعین باهل الذمه علی حرب اهل البغی،
مساله ٢۴۵:اذا افترق اهل البغی طایفتین ثم اقتتلوا،فان کان للامام قوه علی قهرهما،
مساله ٢۴۶:اذا لم یمکن دفع البغاه الا بالقتل،وجب،
مساله ٢۴٧:لو قتل الباغی واحدا من اهل العدل،وجب علیه القصاص،
مساله ٢۴٨:قد بینا انه ینبغی للامام وعظ اهل البغی و امرهم بالطاعه
مساله ٢۴٩:اهل البغی قسمان:
احدهما:ان لا یکون لهم فیه یرجعون الیها
و الثانی:ان یکون لهم فیه یرجعون الیها و رییس یعتضدون به و یجیش لهم الجیوش،
مساله ٢۵٠:لو وقع اسیر من اهل البغی فی ید اهل العدل و کان شابا من اهل القتال،
مساله ٢۵١:اموال اهل البغی،التی لم یحوها العسکر لا تخرج عن ملکهم،
مساله ٢۵٢:لو غلب اهل البغی علی بلد فاخذوا الصدقات و الجزیه و الخراج،
مساله ٢۵٣:اذا زالت ید اهل البغی عن البلد و ملکه اهل العدل فطالبهم العادل
مساله ٢۵۴:اهل البغی عندنا فساق و بعضهم کفار،
مساله ٢۵۵:من قتل من اهل العدل فی المعرکه لا یغسل و لا یکفن، و یصلی علیه،عندنا.
مساله ٢۵۶:اذا فعل اهل البغی حال امتناعهم ما یوجب الحد،
مساله ٢۵٧:یجوز للعادل قصد الباغی بالقتل،لانه محکوم بکفره،
مساله ٢۵٨:من سب الله تعالی او احدا من انبیایه او ملایکته او الامام، وجب قتله،
و اما الرده:
الفصل السابع:فی الامر بالمعروف و النهی عن المنکر
مقدمه:الامر طلب الفعل بالقول علی جهه الاستعلاء،
مساله ٢۵٩:فی الامر بالمعروف و النهی عن المنکر فضل عظیم و ثواب جزیل.
مساله ٢۶٠:المعروف قسمان:واجب و ندب،فالامر بالواجب واجب،
مساله ٢۶١:اختلف علماونا فی وجوبهما.
مساله ٢۶٢:اختلف علماونا فی وجوبهما علی الاعیان او علی الکفایه؟
مساله ٢۶٣:شرایط وجوبه اربعه:
الاول:ان یعلم الامر و الناهی المعروف معروفا و المنکر منکرا
الثانی:ان یجوز تاثیر انکاره،
الثالث:ان یکون المامور او المنهی مصرا علی الاستمرار،
الرابع:ان لا یکون فی الانکار مفسده علی الامر و لا علی احد من المومنین بسببه،
مساله ٢۶۴:مراتب الانکار ثلاثه:
الاولی:بالقلب،
الثانیه:باللسان،
الثالثه:بالید،
مساله ٢۶۵:لا یجوز لاحد اقامه الحدود الا الامام[١]او من نصبه الامام لاقامتها،
مساله ٢۶۶:الحکم و الفتیا بین الناس منوط بنظر الامام،
مساله ٢۶٧:لو طلب احد الخصمین المرافعه الی قضاه الجور،کان متعدیا للحق،
مساله ٢۶٨:یجوز لفقهاء الشیعه،العارفین بمدارک الاحکام،الجامعین لشرایط الحکم الافتاء بین الناس.
الفصل الثامن:فی الرباط
مساله ٢۶٩:تستحب المرابطه بنفسه و غلامه و فرسه.
مساله ٢٧٠:لو نذر المرابطه،وجب علیه الوفاء به،
مساله ٢٧١:لو اجر نفسه لینوب عن غیره فی المرابطه،وجب علیه الوفاء،
مشخصات کامل فراداده
مشخصات کامل اثر
منابع مرتبط :
ثبت نظر
ارسال
×
درخواست مدرک
کاربر گرامی : برای در خواست مدرک ابتدا باید وارد سایت شوید
چنانچه قبلا عضو سایت شدهاید
ورود به سایت
در غیر اینصورت
عضویت در سایت
را انتخاب نمایید
ورود به سایت
عضویت در سایت