مرور درختی موضوعات | کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی
کانال ارتباطی از طریق پست الکترونیک :
support@alefbalib.com
نام :
*
*
نام خانوادگی :
*
*
پست الکترونیک :
*
*
*
تلفن :
دورنگار :
آدرس :
بخش :
مدیریت کتابخانه
روابط عمومی
پشتیبانی و فنی
نظرات و پیشنهادات /شکایات
پیغام :
*
*
حروف تصویر :
*
*
ارسال
انصراف
از :
{0}
پست الکترونیک :
{1}
تلفن :
{2}
دورنگار :
{3}
Aaddress :
{4}
متن :
{5}
فارسی |
العربیه |
English
ورود
ثبت نام
در تلگرام به ما بپیوندید
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ...
همه موارد
عنوان
موضوع
پدید آور
جستجو در متن
: جستجو در الفبا
در گوگل
...جستجوی هوشمند
صفحه اصلی کتابخانه
پورتال جامع الفبا
مرور منابع
مرور الفبایی منابع
مرور کل منابع
مرور نوع منبع
آثار پر استناد
متون مرجع
مرور موضوعی
مرور نمودار درختی موضوعات
فهرست گزیده موضوعات
کلام اسلامی
امامت
توحید
نبوت
اسماء الهی
انسان شناسی
علم کلام
جبر و اختیار
خداشناسی
عدل الهی
فرق کلامی
معاد
علم نفس
وحی
براهین خدا شناسی
حیات اخروی
صفات الهی
معجزات
مسائل جدید کلامی
عقل و دین
زبان دین
عقل و ایمان
برهان تجربه دینی
علم و دین
تعلیم آموزه های دینی
معرفت شناسی
کثرت گرایی دینی
شرور(مسأله شر)
سایر موضوعات
اخلاق اسلامی
اخلاق دینی
تاریخ اسلام
تعلیم و تربیت
تفسیر قرآن
حدیث
دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات
سیره ائمه اطهار علیهم السلام
شیعه-شناسی
عرفان
فلسفه اسلامی
مرور اشخاص
مرور پدیدآورندگان
مرور اعلام
مرور آثار مرتبط با شخصیت ها
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی
مرور مجلات
مرور الفبایی مجلات
مرور کل مجلات
مرور وضعیت انتشار
مرور درجه علمی
مرور زبان اصلی
مرور محل نشر
مرور دوره انتشار
گالری
عکس
فیلم
صوت
متن
چندرسانه ای
جستجو
جستجوی هوشمند در الفبا
جستجو در سایر پایگاهها
جستجو در کتابخانه دیجیتالی تبیان
جستجو در کتابخانه دیجیتالی قائمیه
جستجو در کنسرسیوم محتوای ملی
کتابخانه مجازی ادبیات
کتابخانه مجازی حکمت عرفانی
کتابخانه تخصصی تاریخ اسلام و ایران
کتابخانه تخصصی ادبیات
کتابخانه الکترونیکی شیعه
علم نت
کتابخانه شخصی
مدیریت علاقه مندیها
ارسال اثر
دانشنامه
راهنما
راهنما
مرور
>
نمودار درختی موضوعات
>
4. اصطلاحنامه سایر موضوعات
>
اصطلاحنامه علوم قرآنی
>
قرآن
>
سُوَر
>
سوره مطففین
آیه 1 مطففین
آیه 12 مطففین
آیه 14 مطففین
آیه 2 مطففین
آیه 3 مطففین
آیه 4 مطففین
جستجو در
عنوان
پدیدآورنده
توصیفگر
موضوع
ناشر
زبان
نوع منبع
رشته تحصیلی
مقطع تحصیلی رساله تحصیلی
تاریخ
محل
جستجو در متن
همه موارد
برای عبارت
مرتب سازی بر اساس
عنوان
نویسنده
جنس منبع
محل
ناشر
تاریخ تغییر
و به صورت
صعودی
نزولی
وتعداد نمایش
5
10
15
20
30
40
50
فرارداده در صفحه باشد
جستجو
خروجی
چاپ نتایج
Mods
Dublin Core
Marc
MarcIran
Pdf
اکسل
انتخاب همه
1
2
تعداد رکورد ها : 15
عنوان :
بررسی پیوستگیهای شبکهای سوره انشقاق با سور همجوارش(سوره انفطار، سوره مطّففین، سوره بروج، سوره طارق)
نویسنده:
نسرین الیاسی فر ،عبدالمجید طالب تاش ، دل آرا نعمتی پیرعلی ، فیض اله اکبری دستک
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
مراجع
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
سوره طارق
,
سوره انشقاق
,
سوره انفطار
,
سوره بروج
,
سوره مطففین
,
082- سوره انفطار
,
083- سوره مطففین
,
084- سوره انشقاق
,
085- سوره بروج
,
086- سوره طارق
,
082- سورة الانفطار
,
083- سورة المطففین
,
084- سورة الانشقاق
,
085- سورة البروج
,
086- سورة الطارق
چکیده :
قرآنکریم، منشأ واحدی دارد و میان آیات آن، اختلافی وجود ندارد؛ بنابراین میتوان بعضی از سورههای قرآنکریم را در کنار هم قرار داد تا درک بهتری از آنها بدست آید. برای این کار میتوان یک سوره را مبنا قرار داد. و بر اساس روش نظایر لفظی و معنوی ارتباط آن را با دیگر سوره های قرآنکریم، کشف کرد. تعبیر پیوستگی شبکهای سورههای قرآن اصطلاح جدیدی است که از ارتباط ساختاری و محتوایی میان سورهها سخن میگوید. روشهای پیوستگیهای شبکهای میان سورههای قرآنکریم را در تناسب مضمونی میان سور همجوار، تناسب میان مجموعهای از سور، تناسب آغاز سوره با پایان سوره پیشین، تناسب دو سوره پیاپی در شروع یا پایان، سجع، غرض مشترک و موضوع مشترک میتوان خلاصه کرد. این تحقیق با روش توصیفی تحلیلی پیوستگیهای شبکهای سوره انشقاق با سور همجوارش(سوره انفطار، سوره مطّففین، سوره بروج، سوره طارق) را در دو جنبه تناسب ساختاری و محتوایی مورد بررسی قرار داده است. پژوهش بدست داده است که این سور دارای پیوستگیهای ساختاری و ادبی شامل همسانی سرآغاز، سجع، تشبیه، تصویرپردازیهای ادبی هستند که همه آنها را در یک گروه ساختاری جای میدهد؛ همچنین تحقیق بدست داده است که این سور دارای پیوستگیهای محتوایی شامل توحید ربوبی، ذکر حوادث قیامت، گروهبندی انسانها در قیامت و غرض مشترک هستند.
انتخاب :
صفحات :
از صفحه 57 تا 70
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
نقدی بر انگارهی غیراخلاقیبودن فعل «یَضحکون» در آیهی 34 سورهی مطففین
نویسنده:
ماندانا پرستنده خیال ، علی ثامنی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
مراجع
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
سوره مطففین
,
083- سوره مطففین
,
083- سورة المطففین
چکیده :
بعضی از آیات قرآن میتوانند در نگاه ابتدایی در ذهن مخاطب ایجاد اشکال نمایند. برخی از این موارد، آیاتی هستند که به بحث حسن و قبح عقلی مرتبط میشوند. حسنوقبح اعمال و پیامد ناشی از آن اولاً در بعد مسائل اخلاقی و ثانیاً بهعنوان یک پیشفرض ذهنی و الگوی عملی نیازمند شالوده عمل و چارچوب است؛ لذا، به استناد ادلهی قطعی چون عقل، قرآن و سنت مطالعهی حسنوقبح اعمال در دنیا و آخرت حائز اهمیت است. ضرورت این پژوهش ذیل رفع اشکال شکلگرفته در آیه توجیه میگردد، زیرا آیه 34 سورهی مبارکه مطففین «فَالْیَوْمَ الَّذِینَ آمَنُوا مِنَ الْکُفَّارِ یَضْحَکُونَ» بدان معناست که مؤمنان در بهشت برین کفار را مسخره مینمایند، حالآنکه در بهشت بدی راه ندارد. این پژوهش در مقام گردآوری دادهها به روش کتابخانهای و در مرحلهی پردازش دادهها به روش تحلیلی-توصیفی درصدد پاسخ به مجهولات و نقد اشکال موردنظر میباشد و در ضمن اثبات دلالت آیه بر استهزاء، با دو رویکرد اخلاقی و فلسفی اشکال را پاسخ میگوید.
انتخاب :
صفحات :
از صفحه 1 تا 28
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
بررسی سوره مطفّفین از منظر فرانقش اندیشگانی هلیدی
نویسنده:
سودابه مظفّری ، مریم اطهری نیا
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
مراجع
زبان :
فارسی
کلیدواژههای اصلی :
سوره مطففین
چکیده :
دستور نقشگرای هلیدی یکی از نظریات مطرح در زبانشناسی نقشگرا است که فراتر از سطح مطالعات نحوی به بافت متن و شکلگیری زبان متن توجه دارد و دارای سه فرانقش: اندیشگانی، بینافردی و متنی است که اساس زبانشناسی نقشگرا را تشکیل میدهند. فرانقش اندیشگانی که حاصل تجربۀ حاصل از جهان بیرون است، دارای سه مؤلفه: فرایند، شرکتکنندگان و عناصر پیرامونی است. در این میان عنصر فرایند که در قالب فعل، در جمله نمود پیدا میکند، دارای نقش کانونی و مرکزی است و به دو دستۀ اصلی و فرعی تقسیم میشود. پژوهش حاضر به روش توصیفی – تحلیلی و آماری سورۀ مبارکۀ مطفّفین را به منظور دستیابی به لایههای نهفتۀ آیات و شناخت عمیقتر مفاهیم سوره، بر مبنای فرانقش اندیشگانی مورد بررسی قرار داد و به این نتایج دست یافت که فرایند غالب موجود در سورۀ مذکور به دو فرایند مادی (30./.) و رابطهای (28./.) اختصاص دارد و این امر با مفاهیم سوره هماهنگ است. همچنین این دو فرایند با توجه به ماهیتشان که جنبۀ مادی و توصیف دارند، بهترین ابزار برای تحقق چنین مفاهیمی میباشند. فرایند رفتاری (17./.) از نظر بسامد در مرتبه بعدی قرار دارد و جهت بازتاب حالات رفتاری مجرمان و مؤمنان استفاده شده است. دو فرایند کلامی (13./.) و ذهنی (11./.) اگر چه دارای بسامد کمتری به نسبت دیگر انواع فرایندها هستند؛ اما نقش برجستهای را در راستای تکمیل معانی مدنظر سوره ایفا میکنند.
انتخاب :
صفحات :
از صفحه 49 تا 62
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
واضح في التفسیر المجلد 17 : سورة المرسلات - سورة الناس
نویسنده:
سید عباس علي موسوي
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
فهرست
وضعیت نشر :
لبنان/بیروت: مرکز الغدیر,
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
فاقد چکیده
,
کتب تفسیر شیعه
کلیدواژههای فرعی :
سوره اخلاص ,
سوره تکویر ,
سوره قدر ,
سوره نبأ ,
سوره ناس ,
سوره انشقاق ,
سوره انفطار ,
سوره عبس ,
سوره مرسلات ,
سوره مطففین ,
سوره معارج ,
سوره نازعات ,
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
نظم الدرر في تناسب الآيات و السور المجلد 21
نویسنده:
إبراهیم بن عمر بقاعي
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
معرفی کتاب
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
کتب تفسیر اهل سنت
کلیدواژههای فرعی :
سوره تکویر ,
سوره طارق ,
سوره قیامت ,
سوره نبأ ,
سوره اَعلی ,
سوره انشقاق ,
سوره انفطار ,
سوره بروج ,
سوره دهر ,
سوره عبس ,
سوره مدّثّر ,
سوره مرسلات ,
سوره مزّمّل ,
سوره مطففین ,
سوره نازعات ,
تفسیر اهل سنت ,
چکیده :
نظم الدرر في تناسب الآيات و السور، اثر ابراهيم بن عمر بقاعى شافعى (م 885ق)، تفسير بزرگى است كه نويسنده آن را به آهنگ تبيين، توضيح و تثبيت تناسب سورهها و آيهها و اثبات پيوند محتوايى بين سوره با سورهها و آيه با آيهها در ضمن سورهها، نگاشته است. شيوه نگارش اين تفسير، چنين است كه در آغاز، تناسب نام سوره را با مباحث اصلى مذكور در سوره، بهطور كلى بررسى مىكند، آنگاه، با اهتمام بسيار به تناسب مباحث مطروحه در سوره مىپردازد و رواياتى را كه در باب تناسب آيات، وارد شده است، نقد و بررسى مىكند. اين اثر باآنكه تا حدود زيادى متكلفانه به نظر مىرسد، اما خواندنى است و ذوق برانگيز. نويسنده در مقدمه، ذكر مناسبات ترتيب آيات و سورهها در تفسيرش را، حاصل تدبّر طولانى و تفكر فراوان در آيات دانسته و كار خود را امتثال امر خداوند در آيه «اين، كتابى است پربركت كه بر تو نازل كردهايم تا در آيات آن تدبّر كنند و خردمندان متذكّر شوند» ذكر نموده است. فوايد علم مناسبت از ديدگاه بقاعى را مىتوان در امور زير، خلاصه نمود: * پى بردن به حكمت ترتيب اجزاى قرآن: بقاعى نخستين ثمره علم مناسبات را، شناخت و درك دليل ترتيب اجزاى قرآن ذكر مىكند و ثمره يافتن ربط هر عبارت، به جملات قبل و بعدش را، آگاهى از جايگاه و رتبه آن عبارت مىداند كه اين آگاهى، اسرار بلاغت قرآن را كه همان مطابقت معنا با مقتضاى حال مخاطب است، آشكار مىكند. * پايدارى ايمان در قلب: بقاعى علم مناسبت را وسيلهاى براى كشف اعجاز لفظى قرآن معرفى مىكند؛ چراكه به نظر او ترتيب دقيق و حكيمانه كلمات قرآن، يكى از وجوه اعجاز است و اين اعجاز، از دو جهت قابل بررسى است: يكى نظم كلمات موجود در هر جمله و بررسى جمله از جهت تركيب الفاظش و ديگرى نظم جملات و ترتيب قرار گرفتن آنها در كنار يكديگر. - بقاعى بخش اول را سهل الوصول و در دسترس مىداند؛ بهطورىكه هر شنونده قرآن، اعم از باهوش و كودن، اگر در قرآن دقت كند، بخش اول اعجاز برايش نمايان مىشود، اما اگر انسان كمهوشى در ربط جملات به يكديگر دقت كند، آنها را جملاتى دور از هم در معنا و غرض مىپندارد و چهبسا آنها را نفىكننده يكديگر تصور كند و اين ممكن است موجب قبض روحى و ايجاد شك در يقين او شود. * كمك به كمتر شدن مشكلهاى تفسيرى: وى سومين فايده پرداختن به اين علم را، كشف حقيقت در مورد آياتى كه بهظاهر به آيات ماقبل هيچ ربطى ندارند و مفسّران به دليل بىتوجهى به اين علم درباره آنها به حيرت افتادهاند، ذكر مىكند و از جمله آنها آيات 58 اسراء، 133 بقره و 11سجده را ذكر مىكند. * پى بردن به حكمت تكرار داستانهاى قرآن انواع مناسباتى كه در اين تفسير به آنها اشاره شده است، عبارتند از: * مناسبات جملهاى: از نمونه آياتى كه جملههاى آن در نگاه اول بدون پيوند معنايى و بيگانه از هم به نظر مىرسند، عبارات آيه 189 سوره بقره است: «درباره [حكمت] هلالها [ى ماه] از تو مىپرسند، بگو: آنها [شاخصِ] گاهشمارى براى مردم و [موسم] حجند» و [آيه 177 همين سوره]: «نيكى آن نيست كه از پشتِ خانهها درآييد، بلكه نيكى آن است كه كسى تقوا پيشه كند و به خانهها از درِ [ورودىِ] آنها درآييد و از خدا بترسيد، باشد كه رستگار گرديد». در اين آيه اين سؤال به ذهن مىآيد كه چه ربطى ميان سؤال درباره هلالهاى ماه و آمدن به خانه از پشت آن هست؟ - بقاعى در اينگونه موارد، سعى دارد دو آيه را طورى معنا كند كه پيوستگى آن دو به نمايش گذاشته شود؛ هرچند مجبور باشد قسمتى از آيه را عطف بر چندين آيه قبل در نظر بگيرد. ذيل آيه مذكور، پيوستگى دو عبارت را چنين توضيح مىدهد: «از آنجايى كه (اعراب جاهليت) در حج به عادتهاى زشتى خو گرفته بودند و ترك كارهايى كه نفس به آنها عادت كرده، از مشكلترين كارهاست و به همين دليل اهل طريق و بزرگان اهل تحقيق گفتهاند، ملاك قصد بهسوى خدا، بيرون آمدن از عادتها و سعى در قبول فرمانهاى نازل شده از ناحيه اوست، خداوند در حالى كه جمله «و لَيْسَ الْبِرُّ بِأَن تَأْتُواْ الْبُيُوتَ مِن ظُهُورِهَا» را بر آيه «لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِب» عطف مىكند، عمل اعراب را زشت مىشمارد و به آنها هشدار مىدهد كه آنها همان گونه كه كارشان را بهعكس انجام مىدادند و از پشت در خانه وارد مى شدند، در روش سؤال هم عمل آنها وارونه بود و از امورى سؤال مىكردند كه جاى سؤال نداشت. از جهت تركيب نحوى اين جمله مىتواند عطف بر حالى باشد كه سياق جمله بر آن دلالت دارد و تقدير جمله را مىتوان چنين فرض كرد: «و الحال أنه ليس البر سؤالكم هذا عنها و ليس البر بأن تأتوا البيوت من ظهورها»؛ «و اين در حالى است كه خوبى پرسيدن چنين سؤالى نيست و خوبى اين نيست كه از پشت خانه به آن داخل شويد» * تناسب آيات يك سوره با يكديگر: پس از مناسبات جملهاى، رايجترين بحث در علم مناسبات، مناسبات آيهاى است و مناسبات آيهاى از فراگيرترين بحثهاى علم مناسبات است. معمولاً كسانى كه براى اولين بار قرآن مىخوانند و آشنايى كافى با سبك قرآن ندارند، سلسلهاى از ابهام و اشكالها براى آنها به وجود مىآيد و از خود مىپرسند چرا بايد آيههاى قرآن اين چنين پراكنده و بدون ربط باشند؟ چرا خداوند پس از موضوع عقايد يكباره به سراغ تاريخ انبيا مىرود، از خلقت آدم به داستان بنى اسرائيل مىرود، از معراج پيامبر(ص) وارد داستان حضرت موسى(ع) مىشود و...؟ - بقاعى در اين اثر، مىكوشد به اين سؤالهاى فرضى كه در ذهن هر خوانندهاى ممكن است ايجاد شود پاسخ گويد؛ بهعنوان مثال، وى در تفسير آيه 133 سوره بقره (آيا هنگامى كه مرگ يعقوب فرا رسيد، شما حاضر بوديد؟! در آن هنگام كه به فرزندان خود گفت: پس از من، چه چيز را مىپرستيد؟ گفتند: خداى تو و خداى پدرانت، ابراهيم و اسماعيل و اسحاق، خداوند يكتا را و ما در برابر او تسليم هستيم)، درباره ارتباط آن با آيه قبلش (و ابراهيم و يعقوب (در واپسين لحظات عمر) فرزندان خود را به اين آيين، وصيت كردند (و هركدام به فرزندان خويش گفتند: فرزندان من! خداوند اين آيين پاك را براى شما برگزيده است و شما، جز به آيين اسلام [تسليم در برابر فرمان خدا] از دنيا نرويد)، مىنويسد: آيه 133، با حرف عطف «أم» كه از حروف عاطفه است شروع شده و معطوفعليه آن در آيه قبل مشاهده نمىشود. بقاعى اين آيه را به آيه «آنها گفتند: هيچكس، جز يهود يا نصارى، هرگز داخل بهشت نخواهد شد؛ اين آرزوى آنهاست! بگو: اگر راست مىگوييد، دليل خود را (بر اين موضوع) بياوريد»؛ يعنى 22 آيه قبل مرتبط دانسته، «أَمْ» را حرف عطفى مىداند كه معطوفعليه آن حذف شده و آن را نظير آيه «أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّيْلِ ساجِداً وَ قائِما...» ؛ «آيا چنين كسى باارزش است يا كسى كه در ساعات شب به عبادت مشغول است و در حال سجده و قيام...» ذكر مىكند كه در اين آيه هم معطوفعليهى براى «أَم» وجود ندارد. بقاعى اين آيه را در جواب حرف يهوديان كه بهشت را مختص خود پنداشتند، مىداند و تقدير آيه را به اين صورت بيان مىكند: «آيا هنگامى كه حكم كرديد كه بهشت به شما اختصاص دارد در موقع مرگ يعقوب، حاضر بوديد يا غائب؟ تا حضور در آن صحنه شما را از چنين حكمهايى بازدارد» - به دليل افزايش حجم مقاله، ديگر مناسبات مذكور در اين تفسير فقط نام برده مىشود. اين مناسبات عبارتند از: * تناسب هر سوره با سوره قبل از خود؛ * تناسب آغاز هر سوره با پايان همان سوره؛ * تناسب شروع قرآن با ختم آن؛ * تناسب لفظ و محتواى آيات؛ * تناسب «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم» با درونمايه سوره؛ * تناسب آيههاى يك سوره با يكديگر يا وحدت موضوعى سورهها در پايان مىتوان چنين گفت كه ويژگى اصلى اين تفسير، عنايت به مناسبات ترتيب سورهها و آيات است كه با توجه به همين رويكرد در نوع خود كمنظير و در بررسى روشمند و اصولى تناسب سورهها و آيات، بىنظير است. جلد بیست و یکم به تفسیر سورههای مزمل، مدثر، قیامت، انسان، مرسلات، نبأ، نازعات، عبس، تکویر، انفطار، مطففین، انشقاق، بروج، طارق و اعلی میپردازد.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
لطائف و معارف القرآن الكريم بين سؤال و جواب المجلد 2 : من سورة اللیل إلی سورة النبأ
نویسنده:
علي ابراهيمي
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
فهرست
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: مکتبة هیئة الأمین,
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
اصطلاحنامه علوم قرآنی
,
کتب تفسیر شیعه امامیه
,
فاقد چکیده
کلیدواژههای فرعی :
سوره تکویر ,
سوره شمس ,
سوره طارق ,
سوره لیل ,
سوره نبأ ,
سوره اَعلی ,
سوره انشقاق ,
سوره انفطار ,
سوره بروج ,
سوره بَلَد ,
سوره عبس ,
سوره غاشیه ,
سوره فجر ,
سوره مطففین ,
سوره نازعات ,
کلمات قرآن ,
فضایل سور ,
تفسیر امامیه ,
چکیده :
.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
تفسير الصافي المجلد 5
نویسنده:
محمد بن شاه مرتضی فيض كاشاني؛ محقق: زهرا خالوئی
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
فهرست
معرفی کتاب
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
کتب تفسیر شیعه امامیه
کلیدواژههای فرعی :
سوره احقاف ,
سوره اخلاص ,
سوره جاثیه ,
سوره جمعه ,
سوره جن ,
سوره حاقه ,
سوره زلزال ,
سوره لیل ,
سوره ماعون ,
سوره مجادله ,
سوره نبأ ,
سوره اَعلی ,
سوره ناس ,
سوره الرحمن ,
سوره انشراح ,
سوره انشقاق ,
سوره انفطار ,
سوره بروج ,
سوره بَلَد ,
سوره بینه ,
سوره حجرات ,
سوره حدید ,
سوره حشر ,
سوره محمد ( ص ) ,
سوره مدّثّر ,
سوره مرسلات ,
سوره مزّمّل ,
سوره مطففین ,
سوره معارج ,
سوره مُلک ,
سوره ممتحنه ,
سوره منافقون ,
سوره نازعات ,
تفسیر قرآن ,
تفسیر مأثور ,
تفسیر روایی ,
روش تفسیری فیض کاشانی ,
سوره انسان ,
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
فیض کاشانی: ملا محسن فیض کاشانی
چکیده :
تفسير الصافي يكى از آثار پر ارج ملامحسن فيض كاشانى است كه بيشتر با جنبۀ روايى و نقلى نگاشته شده است و به علت اختصار و جامعيت، در اعصار مختلف مورد توجه و عنايت قرار گرفته است. مرحوم فيض در تفسير خود سعى كرده است، تفسيرى پيراسته از انديشههاى گوناگون عرضه كند. مؤلف تفسير را با مقدمهاى آغاز مىكند و ضمن آن، از جريان تفسير نگارى و زمينههاى تفاسير نوشته شده، در فرهنگ اسلامى سخن مىگويد. پس از آن به انواع تفسير نگارى اشارهاى دارد و اعتراضى به تفسير نگارى، بدون توجه به اهلبيت «ع» و تعاليم آن بزرگواران مىكند، و از تفاسيرى سخن به ميان مىآورد كه با روايات و اخبار، قرآن را تفسير كردهاند و يادآورى مىكند كه اينگونه تفاسير نيز از كاستىها و ناهنجارىها بدور نيستند، اين گونه تفاسير يا كامل نيستند، يا تفسير تمام آيات را ندارند، برخى نيز سرشارند از اخبار ضعيف، و در برخى ديگر رواياتى آمده، بىارتباط با موضوع، بدون تدوينى شايسته و ترتيبى زيبا. افزون بر اينها، در اينگونه تفاسير، رواياتى راه يافته است، كه مشتمل بر تأويلاتى است، نفرتزا و مطالبى باطل؛ همانند نسبت عصيان و سفاهت به انبياء و بالاخره در اين مجموعهها، گاه روايات، به ظاهر متضادند و مفسران هيچگونه تلاشى، براى رفع تضاد از اين ظواهر بكار نبستهاند، مرحوم فيض بعد از اين مطالب مىفرمايد: «به هر حال من تاكنون، در ميان تفاسير، با همۀ گستردگى تعداد آنها، تفسيرى مهذب و پيراسته از ناهنجارىها با بيانى كافى كه تشنگان را سيراب كند، نيافتهام و اميدوارم اين تفسير، همانى باشد كه انتظار مىرود، تفسيرى كه مطالب و روايات صحيح را از روايات كدر و ناصاف، تميز دهد، از مفسرى كه با شناخت متن احاديث، پى به صحت و ضعف آن، برد نه با شناخت اسانيد، مفسرى كه علم را از خداوند گرفته باشد، نه از اسانيد روايات، مفسرى كه توانايى شكافتن روايات و تجزيه و تحليل آنها را داشته باشد و با اين توان، روايات صاف را از روايات غبار اندود، باز شناساند و از دل روايات اهلبيت «ع» مطالب مناسب فهم اهل زمانش را، استخراج و بيان نمايد و زوائد را به دور افكند تا ابهام و تضاد و تناقض كه موهن روايات است، از آنها زدوده گردد. روشن شد كه انگيزۀ مصنف، ارائۀ تفسيرى برگرفته از بيانات صاف و ناب اهلبيت «ع» مىباشد كه به تناسب علم و فهم اهل زمان خود گلچين شده و با بيانى شيوا و مدد گرفته از هدايت الهى، آيات قرآن را تبيين و تفسير نمايد. امّا به طور طبيعى، براى بيان وجوه ديگر قرآن در لغت، قرائت، شأن نزول و...، بايد از خود اظهار نظر كند و از سخنان ديگران نيز بهره برد، در نتيجه تفسير به گونهاى رنگ اجتهاد و نظر را نيز به خود گرفته، آيندهاى از روايت و درايت گشته است. مرحوم فيض قبل از آغاز تفسير، بعد از مقدمهايى، دوازده مقدمه را به عنوان مقدمات تفسير خود ذكر مىكند كه به تعبير آيتاللّه معرفت در التفسير و المفسرون، از بهترين مقدمات تفسيرى است كه در ابتداى تفسير آورده شده و مصنف به بهترين وجه مطالب ضرورى را كه هر مفسر بايد بيان نمايد، ذكر كرده است؛ مطالب مقدمات به قرار ذيل است: مقدمۀ اول، در فضل قرآن و وصيت به تمسك به آن از روايات اهلبيت «ع». مقدمۀ دوم، در بيان اين كه علم قرآن، نزد اهلبيت «ع» مىباشد و ظاهر و باطن همۀ قرآن را آنان مىدانند. مقدمۀ سوم، در بيان اين كه كل قرآن در شأن اولياء اللّه و دشمنان آنان وارد شده است. مقدمه چهارم، در بيان وجوه معانى آيات از تفسير و تأويل، ظاهر و بطن، محكم و متشابه، ناسخ و منسوخ و...كه بخشى از مطالب علوم قرآن را تشكيل مىدهند. مقدمه پنجم، در بيان مفهوم تفسير به رأى و نهى از آن مىباشد. مقدمۀ ششم، در عدم تحريف قرآن. مقدمۀ هفتم، در بيان اين كه قرآن تبيان همه چيز است، و اصول معارف دينى و قواعد شرعى در آن مطرح شده است. مقدمۀ هشتم، در بيان قرائات مختلف و ميزان اعتبار آنها. مقدمه نهم، در نزول دفعى و تدريجى قرآن. مقدمه دهم، در شفاعت قرآن و ثواب تلاوت و حفظ آن. مقدمۀ يازدهم، در تلاوت قرآن و آداب آن. مقدمۀ دوازدهم، در بيان اصطلاحات و روشى كه در تفسير بر آنها تكيه داشته است. در مقدمۀ دوازدهم، مصنف در بيان روش خود مىفرمايد: «در مقام بيان و تفسير آيات آنجايى كه نياز به تأويل، شناخت سبب نزول كه فهم آيه بر آن متوقف باشد، شناخت ناسخ شناخت، خاص و اين گونه مسائل باشد كه فراتر از شرح لفظ باشد، سراغ معصوم «ع» مىرويم؛ يعنى آن جا كه فقط شرح لفظ و معنى كردن لغت و اعراب آيه باشد، خودمان مىتوانيم انجام دهيم(با اين تعبير، راه خود را از برخى اخبارىها (كه در زمان او كم نبودند) جدا مىكند. آنها كه خيلى خشك برخورد مىكنند و مىگويند، اگر در مورد آيهاى، روايت نداشتيم، اصلا آن را تفسير نمىكنيم.)؛ امّا در مازاد بر شرح لفظ و بيشتر از آن چيزى كه، خودمان مىفهميم، احتياج به معصوم «ع» و روايات داريم. اگر آيۀ محكمى را يافتيم كه بتواند آيۀ ديگر را روشن كند، از آن استفاده مىكنيم و آيه متشابه را به آيه محكم بر مىگردانيم(روش تفسير قرآن به قرآن). آن جا كه جاى اظهار نظر خودمان نيست و آيه محكمى هم نداريم، اگر روايت معتبر در كتب مورد اعتماد خودمان يافتيم، آن را مىآوريم، و الاّ از روايات ائمه «ع» كه در كتب عامه وجود دارد، استفاده مىكنيم. چون بالاخره منسوب به معصوم «ع» است و معارض هم ندارد. اگر اينها را نيافتيم، از اقوال علماء تفسير استفاده مىكنيم، اشكال نكنيد كه چرا اقوال مفسرين را مىآوريد، در حالى كه خودتان اين اشكال را به تفاسير قبل گرفتيد كه به روايات بىتوجهند؟ زيرا پاسخ مىدهيم كه اين اقوال، چون موافق و هماهنگ با ظاهر قرآن است، آنها را مىآوريم، نه اين كه سخن آنان را حجت بدانيم»؛ يعنى اگر آيهاى را كه مىخواهيم، تفسير كنيم، آيه محكم يا روايتى نداشت، در نهايت بايد خودم استظهار كرده و موافق ظاهر آيه، چيزى بگويم، به جاى اين كار از سخن فلان مفسر استفاده مىكنم و اگر كسى چيزى نمىگفت، خودم بايد بيان مىكردم، پس سخن او را حجت نمىدانم؛ ولى چون موافق ظاهر قرآن است، از آن استفاده مىكنم. در مقدمۀ چهارم، راجع به معناى الفاظ مىفرمايد: «بعضى الفاظ در لغت، معنايى دارد كه اگر دقت نكنيم، گمان خواهيم برد كه اين لفظ، فقط همين معنا را دارد، غافل از اين كه، آن لفظ يك روح و معناى عميقى دارد كه چندين مصداق را دربرمىگيرد كه يكى از آنها در لغت آمده است. مثل «ميزان» كه در لغت به «ترازو» معنا شده است؛ ولى بايد گفت ميزان به معناى وسيلۀ سنجش است كه يكى از مصاديق آن ترازوست، و ترازو خودش چند نوع است. بنابراین «ميزان» براى معناى «وسيلۀ سنجش» وضع شده است، نه براى ترازو. يا مثلا، كلمۀ «قلم»، براى ابزارى كه بر الواح نقش مىاندازد، وضع شده است، بدون در نظر گرفتن اين كه، جسم باشد يا اين كه از «نى» باشد يا چوب يا آهن و بدون در نظر گرفتن اين كه آن نقش محسوس باشد يا معقول و بدون توجه به اين كه آن لوح، كاغذ باشد يا چوب يا سنگ و يا اين كه مجرد باشد. بنابراین استعمال «قلم» در آيه شريفۀعلّم بالقلم حقيقى است.» طبق روش كلى كه مصنف بيان كرده در تفسير قرآن، ابتداى سورهها را با نام سوره، بيان مكى يا مدنى بودن و تعداد آيات آن آغاز مىكند، سپس براى تفسير آيات به سراغ آيات محكم، بعد از آن روايات كتب معتبر شيعه و پس از آن سراغ مصادر اهل سنت براى نقل روايات معصومين «ع» مىرود، در كنار آن شأن نزول، لغت، قرائت و اعراب آيات را نيز بيان مىدارد، و در نهايت رواياتى در فضل سوره و ثواب قرائت آن نقل مىكند. در جلد سوم کتاب به تفسیر سوره «جاثیه» تا آخر قرآن پرداخته شده است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
برهان في تفسير القرآن المجلد 8
نویسنده:
هاشم بن سلیمان بحراني
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
فهرست
معرفی کتاب
وضعیت نشر :
لبنان/ بیروت: مؤسسة الاعلمی للمطبوعات,
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
اصطلاحنامه علوم قرآنی
,
کتب تفسیر شیعه امامیه
کلیدواژههای فرعی :
سوره اخلاص ,
سوره تبّت ,
سوره تحریم ,
سوره تغابن ,
سوره تکاثر ,
سوره تکویر ,
سوره تین ,
سوره جمعه ,
سوره جن ,
سوره حاقه ,
سوره زلزال ,
سوره شمس ,
سوره ضحی ,
سوره طارق ,
سوره طلاق ,
سوره قدر ,
سوره قریش ,
سوره قلم ,
سوره قیامت ,
سوره کوثر ,
سوره لیل ,
سوره ماعون ,
سوره نبأ ,
سوره نصر ,
سوره نوح ,
سوره همزه ,
سوره اَعلی ,
سوره فلق ,
سوره ناس ,
سوره انشراح ,
سوره انشقاق ,
سوره انفطار ,
سوره بروج ,
سوره بَلَد ,
سوره بینه ,
سوره دهر ,
سوره عادیات ,
سوره عبس ,
سوره عصر ,
سوره علق ,
سوره غاشیه ,
سوره فجر ,
سوره فیل ,
سوره قارعه ,
سوره مدّثّر ,
سوره مرسلات ,
سوره مزّمّل ,
سوره مطففین ,
سوره معارج ,
سوره مُلک ,
سوره منافقون ,
سوره نازعات ,
تفسیر مأثور ,
تفسیر روایی ,
چکیده :
تفسير البرهان اثر علامه سيدهاشم بحرانى از تفاسير بنام شيعه مىباشد. مؤلف با چينش سه مقدمه، انگيزه خود را بيان مىدارد: * همه بر شرف و بلندمرتبگى شأن قرآن، واقفند و مىدانند كه نجات در تمسك به آن است. بحث، تلاوت و تفكر در معانى آن، سبب حيات قلبها و علم و عمل بدان، سبب تخلص از سختىهاست. * به اسرار و حقايق پنهان آن با عقول معمولى نتوان رسيد، بايد از اهل ذكر كه اهل تنزيل و تأويل قرآنند، اخذ نمود. * ديدم كه مفسرين و علما، به آراء ديگرانى غير از اهلبيت عصمت(ع) رو آوردهاند؛ درحالىكه بايد در فهم اسرار و حقايق قرآن تا آشكار شدن تأويل و تفسير اهلبيت(ع)، توقف نمود؛ به همين جهت برای فهم نظرات تفسيرى و بيان اهلبيت(ع) در تأويل و اسرار كتاب الهى، اقدام به جمعآورى روايات تفسيرى وارده از آنها نمودم. در دانشنامه قرآن و قرآنپژوهى، جلد 1، ص475 درباره شيوه مؤلف آمده: شيوه وى در اين كتاب چنين است كه ابتدا به نام سوره و محل نزول، فضيلت سوره و تعداد آيات، اشاره مىكند، آنگاه آياتى را كه داراى روايت تفسيرىاند، ذكر كرده، روايات مربوط به هر آيت قرآنى را به دنبال آن نقل مىنمايد. البرهان مقدمهاى دارد در شانزده بخش كه تكامليافته مقدمه «الهادي» است؛ يعنى تمام آنچه، بحرانى در آنجا آورده، اينجا هم هست، بهاضافه چند پرسمان ديگر. ضمنا چنين برمىآيد كه بحرانى باور باطل «تحريف قرآن» را پذيرفته بوده و اين از البرهان قابل برداشت است. بحرانى در نقل روايات، يكدست عمل نمىكند؛ در برخى موارد علاوه بر سند روايت به نام كتاب و مؤلف آن نيز اشاره مىكند و در بعضى به ذكر نام كتاب و مؤلف بسنده مىنمايد و در مواردى فقط نام مؤلف را مىآورد. گفتنى است كه در گوشه و كنار از راويان اهل سنت هم نقل حديث كرده است. روىهمرفته، «البرهان» از نگريستنىترين تفسيرنامههاى روايى شيعه بشمار مىرود. بنابراین مصنف بسيارى از روايات اهلبيت(ع) را كه در تفسير آيات آمده، رواياتى كه در آن آيات بهعنوان شاهد و مؤيد مطلبى، آورده شده، رواياتى كه بدون در بر گرفتن نص قرآنى، با مضمون خود، دلالت بر تفسير آياتى بنمايد و رواياتى كه مصداقى از مصاديق آيه را بيان مىكند، جمعآورى نموده است. در باب نقل اسرائيليات نيز بايد گفت: ايشان سعى نموده از نقل آنها خوددارى نمايد، ولى بهراحتى مىتوان ردپايى از اينگونه روايات را لابهلاى تفسير ايشان مشاهده كرد. در جلد هشتم به تفسیر سوره های جمعه، منافقون، تغابن، طلاق، تحریم، ملک، قلم، حاقه، معارج، نوح، جن، مزمل، مدثر، قیامه، انسان، مرسلات، نبأ، نازعات، عبس، تکویر، انفطار، مطففین، انشقاق، بروج، طارق، اعلی، غاشیه، فجر، بلد، شمس، لیل، ضحی، انشراح، تین، علق، قدر، بینه، زلزال، عادیات، قارعة، تکاثر، عصر، همزه، فیل، قریش، ماعون، کوثر، کافرون، نصر، مسد، اخلاص، فلق و ناس پرداخته شده است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
من هدى القرآن المجلد 12
نویسنده:
محمدتقي مدرسي
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
فهرست
معرفی کتاب
وضعیت نشر :
سوریه/ دمشق: دار القارئ,
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
اصطلاحنامه علوم قرآنی
,
کتب تفسیر شیعه امامیه
کلیدواژههای فرعی :
سوره اخلاص ,
سوره تبّت ,
سوره تکاثر ,
سوره تکویر ,
سوره تین ,
سوره زلزال ,
سوره شمس ,
سوره ضحی ,
سوره طارق ,
سوره قدر ,
سوره قریش ,
سوره کوثر ,
سوره لیل ,
سوره ماعون ,
سوره نصر ,
سوره همزه ,
سوره اَعلی ,
سوره فلق ,
سوره ناس ,
سوره انشراح ,
سوره انشقاق ,
سوره انفطار ,
سوره بروج ,
سوره بَلَد ,
سوره بینه ,
سوره عادیات ,
سوره عبس ,
سوره عصر ,
سوره علق ,
سوره غاشیه ,
سوره فجر ,
سوره فیل ,
سوره قارعه ,
سوره مطففین ,
سوره نازعات ,
تفسیر امامیه ,
چکیده :
من هدى القرآن، اثر سيد محمدتقى مدرسى، فرزند سيد محمدكاظم حسينى خراسانى مدرس حائرى، از انديشمندان و محققان و نويسندگان شيعه عصر حاضر است. اين كتاب به زبان عربى، داراى 13 مجلد و تفسيرى كامل و شامل همه آيات قرآن است كه به روش تحليلى و تربيتى تأليف يافته، در آن به مسائل اجتماعى تأكيد شده و مفسر به نيازها و پرسشهاى جديد عصر توجه داشته و بهگونهاى به مناسبت تفسير آيات، مطرح ساخته است. مؤلف در مقدمه خود مىگويد: «در اين تفسير بر تفكر و تدبر مستقيم در آيات، تكيه ورزيديم؛ يعنى همان روش دريافت و فهم مستقيم از آيات و بازگشت به خود قرآن، طبق روشى كه پيامبر(ص) و ائمه(ع) به ما آموزش دادهاند كه همان تفسير قرآن بهوسيله خود قرآن مىباشد. تفسير من، الهاماتى است كه از اين تدبر دريافت داشتهام و در آن كوشش خواهم كرد كه واقعيتهاى خارجى را به آيات قرآن ارتباط دهم، كه هدف از تفسير قرآن همين است؛ زيرا قرآن همچون خورشيد فروزندهاى است كه هر روز با تابش تازه بر جهانى نو، نورافشانى مىكند». در ادامه، مفسر محترم مىنويسد: «مدعى آن نيستم كه در اينجا معانى سخن خدا را بهصورت كامل بيان خواهم كرد، بلكه در آن مىكوشم كه تنها بينشها و بصيرتهايى را كه شخصا در ضمن تدبر در قرآن بدانها دست يافتهام، بر روى كاغذ بياورم». اين تفسير بر تبيين مفاهيم آيات و بيان مقاصد و اهداف والاى آن و درمان موفق و مفيد دردهاى جامعه متكى است. مطالب، بهطور دستهبندى ارائه شده و كمتر به بحثهاى فنى و آكادميك تفاسير سنتى گرايش پيدا كرده است. بدين جهت بحثى از اسباب نزول، قرائات و اعراب كلمات، مطرح نشده است، بلكه هدف او حتى در ذكر برخى روايات، بيان آيات و تبيين روش تربيتى و اخلاقى قرآن براى فهم آن است. روش كلى ايشان در ابتداى سور با ذكر نام و فضيلت سورهها آغاز مىگردد كه با نقل رواياتى از تفاسير روايى، مانند عياشى و... شيوه طرح مطالب و ورود به تفسير، اينگونه است كه نخست مجموعهاى از آيات را ذكر مىكند، آنگاه معانى واژهها (كه از مجمع البيان اتخاذ شده است) را به رديف 1، 2، 3 و... بيان مىدارد. آنگاه پس از شرح پيام كل آن مجموعه تحت عنوان «رهنمودهايى از آيات»، قسمت به قسمت، با رديفهاى 1، 2، 3 و... و تيتربندى مطالب، جملات آيات را توضيح مىدهد. هر قسمت از آيات به موضوعى اختصاص يافته و عنوانگذارى شده است. به جنبههاى تدبرى و تعقلى تفسير تكيه داشته و آن را از خود آيات استنباط كرده است و به سراغ اقوال دور از ذهن و احتمالات بعيد نرفته يا كمتر رفته است. در آخر تفسير هر فراز از آيات، سعى در نتيجهگيرى كلى، همگام با عصر جديد دارد، مانند ج1، ص175 به بعد، آيه 73 سوره بقره، داستان گاو. در نقل داستانها و قصص قرآنى به نكات مستفاد از خود قرآن اكتفا گرديده و به نقل تاريخ و قصه نپرداخته است و قهرا از نقل روايات اسرائيلى شايع، احتراز جسته است، مانند ج1، ص156، ذيل آيه 49 سوره بقره. در مباحث و آيات فقهى، به شكل مختصر، متعرض احكام مستنبط از آيات مىشود و بيش از آيات، احكام را تفصيل نمىدهد، به بيان نظر شيعه اماميه در احكام، كفايت مىكند، بدون تعصب يا تعرض به مذاهب ديگر؛ بهعنوان نمونه در بحث آيه 6 سوره مائده وضو را مطرح و با بيانى ساده و شيوا، شيوه وضو گرفتن و شستن دستها از بالا به پايين را تبيين و اثبات مىنمايد (ج2، ص307). در اين ميان به فلسفه احكام و مسائل امروزى رايج در آن حكم نيز اشاراتى دارد، مانند ج1، ص304، ذيل آيه 178 بقره و يا آيه 183 سوره بقره، در فلسفه روزه. با خط مشى اتخاذشده، بهطور طبيعى سؤالات و شبهات در اين زمان را طرح نموده، پاسخ مىدهند، مانند بحث هدفها و احكام جنگ در اسلام، ذيل آيات 190 به بعد سوره بقره و يا مطرح نمودن شفاعت و مفهوم آن در قرآن، ذيل آيه 64 سوره نساء در جلد دوم و بهطور كلى روش پرسش و پاسخ را در طرح مطالب خود پيگيرى مىكند، مانند ج1، ص140، ذيل آيه 36 سوره بقره. زبانى اخلاقى و موعظهاى دارد، مانند ج1، ص148-149، ذيل آيه 45 سوره بقره. در نقل روايات بهقدر ضرورت اكتفا شده و از آنچه مايه سرگردانى خواننده است، پرهيز گرديده است. گاهى نيز در لابهلاى مطالب، به شرح برخى احاديث مىپردازد، مانند ج1، ص187، ذيل آيه 46 سوره بقره. در بحثهاى كلامى نيز ديدگاهى شيعى دارد و بهاختصار مسائل را مطرح مىنمايد. در جلد دوازدهم سوره های نازعات، عبس، تکویر، انفطار، مطففین، انشقاق، بروج، طارق، اعلی، غاشیه، فجر، بلد، شمس، لیل، ضحی، انشراح، تین، علق، قدر، بینه، زلزله، عادیات، قارعه، تکاثر، عصر، همزه، فیل، قریش، ماعون، کوثر، کافرون، نصر، تبت، إخلاص، فلق و ناس تفسیر شده است.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
عنوان :
فرقان في تفسير القرآن بالقرآن و السنة المجلد 30
نویسنده:
محمد صادقي
نوع منبع :
کتاب , آثار مرجع , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نسخه PDF
معرفی کتاب
فهرست
وضعیت نشر :
تهران: انتشارات فرهنگ اسلامی,
زبان :
عربی
کلیدواژههای اصلی :
اصطلاحنامه علوم قرآنی
,
کتب تفسیر شیعه امامیه
کلیدواژههای فرعی :
سوره اخلاص ,
سوره تبّت ,
سوره تکاثر ,
سوره تکویر ,
سوره تین ,
سوره زلزال ,
سوره شمس ,
سوره ضحی ,
سوره طارق ,
سوره قدر ,
سوره قریش ,
سوره کوثر ,
سوره لیل ,
سوره ماعون ,
سوره نبأ ,
سوره نصر ,
سوره همزه ,
سوره اَعلی ,
سوره فلق ,
سوره ناس ,
سوره انشراح ,
سوره انشقاق ,
سوره انفطار ,
سوره بروج ,
سوره بَلَد ,
سوره بینه ,
سوره عادیات ,
سوره عبس ,
سوره عصر ,
سوره علق ,
سوره غاشیه ,
سوره فجر ,
سوره فیل ,
سوره قارعه ,
سوره مطففین ,
سوره نازعات ,
تفسیر قرآن ,
مفسران قرن پانزدهم ,
تفسیر امامیه ,
چکیده :
الفُرقان فی تَفْسیر القُرآن بالقُرآن و السُّنّة کتابی در تفسیر قرآن اثر محمد صادقی تهرانی است. این تفسیر در ۳۰ مجلّد و به زبان عربی نوشته شده، که دوره کامل تفسیر قرآن کریم است. این کتاب با استفاده از روش تفسیر قرآن به قرآن نگارش یافته است. تألیف تفسیر الفرقان طی ۱۴ سال، از سال ۱۳۵۳ش در بیروت شروع و در سال ۱۳۶۷ش در قم به پایان رسید. علامه طباطبایی با دیدن چند جلد این تفسیر، آن را موجب روشنی چشم و مایه افتخار دانسته است. نویسنده درمقدمه تفسیر تأکید میکند که بایستهترین روش تفسیری، شیوه تفسیر قرآن با قرآن است. وی مینویسد: «همه شیوههای تفسیری نادرست است، جز شیوه تفسیر قرآن با قرآن واین همان شیوه تفسیر پیامبر(ص) و امامان(ع) است. بر مفسّران لازم است که این روش تفسیری را از معلمان معصوم فراگیرند و در تفسیر آیات به کار بندند.» در مجالی دیگر مینویسد: «روشهای تفسیری، از دو حالت بیرون نیستند؛ یا تفسیر قرآن با قرآن هستند و یا تفسیر قرآن با رأی». وی براین باور است که برآیند تفسیر قرآن با قرآن، دستیابی به نخستین مفاهیم و معارف قرآنی است، مرتبهای از معنا که در چارچوب دلالت مطابقی آیه قرار دارد. درحالیکه روایات تفسیری بیشتر درصدد نشان دادن نمونهها و معانی پنهان آیات است و چنانکه خود میگوید نگاه روایات تفسیری به معانی ژرفتر کلام وحی است، با این ویژگی که مفاهیم ژرف، ریشه در معانی و منطوق دارد و در پرتو آن شکل میگیرد بهگونهای که درستی و نادرستی آنها در گرو برابری و نابرابری با منطوق آیات است. چه اینکه به مقتضای محوریت قرآن در ارزشیابی روایات و درستی و نادرستی آنها، منطوق آیات، معیار سازگاری و ناسازگاری روایات با قرآن است. و درنتیجه تفسیر مأثور چیزی جدا از آیه نیست، بلکه برخی از مراتب معنایی آن است که در پرتو سطح ظاهر آیه با یاری جستن از آیات دیگر به دست آمده است. بنابراین تفسیر قرآن با سنّت گونهای از تفسیر قرآن با قرآن است. نوشته علامه طباطبایی درباره تفسیر فرقان * شیوه نگارش نویسنده با بهرهگیری از صناعت تضمین، سجع و با استفاده گسترده از مصدرهای صناعی، شیوهای را در پیش گرفته است که در تفاسیر موجود، مانند آن کمتر دیده میشود. این سبک نو و ناآشنا در آغاز، خواننده را در فهم عبارات و مقصود مفسّر دچار مشکل میکند و به نظر میرسد نوعی تکلّف و تصنّع در تعبیر و بیان صورت گرفته است، ولی پس ازمدّتی که ذهن با سبک نوشتاری مؤلّف انس گرفت، ظرافتها و دقتهایی که مفسّر در انتخاب و به کارگیری واژهها و تعبیرات مورد توجه قرار داده است، پدیدار میشود وخواننده را در فهم معانی ومقاصد یاری میدهند. * بهرهگیری از ظرفیت مفهومی واژهها نکته دیگری که در سبک مفسّر دیده میشود بهرهگیری از ظرفیت مفهومی واژه هاست. نخستین چیزی که مفسّر در تفسیر یک آیه بدان توجه نشان میدهد حدود و گستردگی مفهومی کلمات است، سعی او برآن است که مفاهیم واژهها را بدون هرگونه محدودیتی و با همان گستردگی طبیعی که در خود کلمه و با توجه به موقعیت کاربردی آن درآیه وجود دارد، به عنوان پایه و سرآغاز تفسیر قرار دهد، وتا اندازهای که توانایی ذهنی وفکری مفسر اجازه میدهد به گستردن مفهوم آیه و شناخت مصداقها وواقعیتهای قابل انطباق درآن بپردازد وهرگونه محدودسازی را تا آنجا که ازخود آیه در پرتو آیات تفسیری دیگر پدید نیامده باشد به کنار گذارد. ازهمین رو حجم مواردی که تفسیرهای روایی تحدیدگرا، دراین تفسیر حمل بر جری و تطبیق شده است، به مراتب بیشتر از دیگر تفاسیر است. * به کاربردن واژههای مشترک در چند معنا ویژگی دیگر این سبک، حمل واژههای مشترک بر چند معنا و اراده مفاهیم متقابل از یک واژه است، تفاسیر دیگر بیشتر در زمینه واژههای مشترک، یکی ازمعانی را انتخاب کرده و بقیه را نادیده میگیرند، ولی سبک الفرقان جزاین است. هرجا کلمهای از نظر لغوی چند معنای گونه گون و دگرگون داشته باشد و با دستورهای ادبی و جایگاه کاربردی آن درآیه سازگار باشد، الفرقان، آن واژه را برهمه آن معانی حمل میکند وهمه آنها را جزء تفسیر آیه میداند ودر عرض هم میپذیرد. الفرقان درمعرفی این خصوصیت سبک تفسیری مینویسد: «اگر آیهای معنیهای چندی را برتابد که همه آنها صحیح باشد و ناسازی بین آنها نباشد، اشکال ندارد که همه آنها مقصود باشد، چنانکه درشیوه ما دراین تفسیر دیده میشود.» * اعتماد برملاکها و اصول خود و محور قرار ندادن آرای تفسیر مفسّران نکته دیگر در سبک نویسنده تکیه بر فهم و برداشت شخصی و بیاعتمادی به گفتهها و دیدگاههای دیگران است. مفسّر با دقّت و درنگ در مفردات و ترکیبات آیه به صورت مستقیم و با کمک از آیات یا روایات راهگشا به سراغ تفسیر میرود وازهرگونه درگیر شدن با گفتهها و نظریهها خودداری میکند. البته این بدان معنی نیست که هیچ گونه نقل و نقدی نسبت به نظریات ندارد، بلکه مقصود آن است که: درفهم آیه و برداشت تفسیری ازآن، بر دیدگاههای دیگران تکیه ندارد و براین باور است که تفسیر قرآن براساس آرای مفسران، به هرشکل که باشد، گونهٔ از تفسیر به رأی است. * استفاده از روایات سبک تفسیر گرچه تفسیر قرآن با قرآن است و به همین لحاظ اگر از روایات استفاده نمیکرد، اما نویسنده از روایات نیز، به صورت گسترده بهره برده است به گونهای که میتوان گفت افزون بر تفسیر قرآن، یک دوره تفسیر روایی را نیز دربردارد و کمتر صفحهای را میتوان یافت که به گونهای استشهاد به روایت و استناد به منبع روایی درآن دیده نشود. مهمترین محورهایی که استفاده از روایات درآن صورت گرفته است، یکی تأیید تفسیر آیه ودیگر گسترش ابعاد آیه است، گرچه درمواردی دیگر، مانند شأن نزول یا مباحث علمی نیز به روایات استناد شده است. این روش همان گونه که پیشتر اشاره شد، منافاتی با سبک تفسیر قرآن با قرآن ندارد، زیرا درهرحال معیار تفسیر و فهم یک آیه خود قرآن است ونقش روایات درحقیقت، تأیید منطوق ومفهوم ظاهر آیه و یا گسترش دادن همان معناست، فراتر ازآنچه تنها ازمنطوق آیه استفاده میشود. به این ترتیب جمع بین تفسیر قرآن با قرآن و بهره گیری گسترده از روایات به گونهای که در غیر تفسیر روایی مانند آن دیده نمیشود، یکی از برجستگیهای تفسیرالفرقان به شمار میآید. * استفاده از عهدین با زبان عبری ییکی از ویژگیهای تفسیر الفرقان، که چه بسا در هیچ تفسیر دیگری همانند نداشته باشد، استفاده از متون عبری عهدین یعنی تورات و انجیل است. البته نقل ترجمه فرازهای آن در تفاسیر دیگر مانند المنار نیز دیده میشود، امّا استفاده از زبان اصلی عبری گویا ویژه این تفسیر است. نقل متون عهدین در راستای دو هدف کلی صورت گرفته است، یکی تأیید مفاهیم وگزارشهای قرآنی مانند بشارتهای پیامبر و داستانهای بنی اسرائیل ودیگر نقل ناهمگونیها و تحریفهای موجود در عهدین. منابع مورد استفاده * منابع روایی: حدود ۸۰ مأخذ روایی مورد استفاده قرار گرفته است که درمیان آن از صحاح و مسانید اهل سنت گرفته تا ادعیه ائمه(ع) دیده میشود. ازآنجا که مفسّر درگزینش روایات، براساس صحت متن حدیث وسازگاری آن با محتوای آیات عمل کرده است ونه صحّت سند آنها، از استناد به مراجع گوناگون وگاه سست و بدون سند، خودداری نکرده است. * منابع تفسیری: بیش از ۲۵ تفسیر مورد مراجعه الفرقان بوده است که بیشتر آنها برای نقل روایت و برخی دیگر برای نقل ویا نقد نظریه مفسّر مورد استناد قرار گرفته است. تفسیر نور الثقلین، درالمنثور، قمی و البرهان بیشترین تکیهگاه مفسر در نقل روایت است. و تفسیر فخررازی، المنار، صدرالمتألهین، المیزان و طنطاوی از تفاسیری است که مفسّر به نقل ویا نقد نظریات آنها پرداخته است. * منابع لغوی: کتابهای لغوی استفاده شده، عبارتند از: لسان العرب، قاموس، مصباح، تاج العروس، مفردات راغب، نهایه ابن اثیر. این منابع همان گونه که دیده میشود متعدد است، امّا از آنجا که مفسّر به بحث لغت بیشتر به صورت آزاد و بدون استناد به منابع لغوی میپردازد، مراجعه به منابع لغت و نقل گفتههای اهل لغت، کمتر به چشم میخورد. * منابع پراکنده: بالغ بر ۶۰ کتاب ومقاله در زمینههای مختلف مورد مراجعه بوده است، که درمیان آنها کتابهای علمی، اجتماعی، تاریخی، دائرة المعارفها وگاه مجلاّت و روزنامه دیده میشوند، بیشتر آنها برای نقل نظریه و در تأیید یک مطلب تفسیری استفاده شده است، ولی برخی در جهت نقد نظریه نویسنده در پرتو آیات ومفاهیم قرآن نیز مورد استفاده قرار گرفته است. برخی ویژگیهای محتوایی * سیاق و تناسب مفسّر نسبت به سیاق آیات توجه چندانی ندارد، در هر آیه یا مجموعه ازآیاتی که مورد بررسی قرار میگیرد، از سیاق قبل و بعد آن به عنوان یک قرینه یا عنصر دخیل در فهم آیه استفاده نمیشود و کمتر مواردی را میتوان یافت که به لحاظ پیوستگی شدید آیه به زمینههای پیش از آن و پس از آن، ازارتباط موجود یا وحدت فضای حاکم برآیات در جهت تفسیر آن بهره برده باشد. ازاین جهت تفسیر (الفرقان) کاملاً در برابر (المیزان) قرار دارد که به صورت گسترده از سیاق، برای تفسیر و فهم آیات استفاده کرده است. * قرائت ازآنجا که مفسّر قرائت مرسوم را قرائت متواتر و معتبر میداند و سایر قرائتها را نادرست میشمارد، از پرداختن به مباحث قرائت خودداری میکند و با نقد کوتاه و گذرا نسبت به مواردی که دیگران اختلاف قراءت را مطرح کردهاند، ازآن میگذرد. * لغت مفسّر، در تعریف واژهها و تبیین مفاهیم لغوی آنها جز در مواردی که مورد اختلاف و گفتوگو بوده است، به منابع لغوی استناد نکرده است، بلکه به صورت آزاد و بدون بازگرداندن به منبع مشخصی، به تعریف میپردازد، سعی مفسر برآن است که به مفاهیم اولیه و زمان نزول آیات دست یابد و ازاین روی گاه از خود قرآن برای فهم معنای یک واژه یاری میجوید. از لحاظ نظری و تئوریک نیز خود بر این نکته تصریح دارد که تفسیر قرآن باید براساس مفاهیم زمان نزول باشد و نه مفاهیمی که در بستر زمان برای لغات پدید آمده است. * مباحث اجتماعی تفسیر الفرقان نسبت به طرح مباحث اجتماعی و واقعیتهای موجود و مورد ابتلای جامعه اهتمام دارد و در جای جای تفسیر به مناسبت، گاه به صورت فصلی مستقل و گاه در ضمن تفسیر یک آیه به صورت مبسوط، متعرّض مسایلی همچون نظام حکومت، اقتصاد، حقوق و جایگاه زن، شورا، وحدت مسلمانان، طبقههای اجتماعی، چند همسری، تاریخ سهگانهپرستی و… شده است و با استفاده از آیات به اظهار نظر ویا نقد و ردّ دیدگاهها پرداخته است. * گرایش علمی گرایش علمی به معنی اصل قرار دادن فرضیهها و نظریههای علمی و تفسیر آیات براساس آنها، چیزی است که در تفسیر مورد اجتناب بوده و به روشنی در مقدمه الفرقان تفسیر به رأی شمرده شده که باید، ازآن اجتناب کرد. در چند مورد از دستاوردهای علم، برای تأیید محتوای یک آیه یا تفسیری که ارائه کرده است، بهره جسته است، چنانکه در مورد امکان معجزه ویا ضرورت خواب برای موجودات زنده، ذیل آیه: (وجعل النوم سباتاً)، گرفتگی خورشید در سوره تکویر، چگونگی پیدایش جنین، انفصال زمین ازخورشید، حرکت زمین، کروی بودن زمین و… از مباحث علوم تجربی تأیید جسته است، در عین آنکه محوریت قرآن را همیشه مدّنظر داشته و نظریات علمی را بر آن تحمیل نکرده است. مفسّر بر این باور است که قرآن برخلاف نظام طبیعت سخن نمیگوید، امّا بیانات قرآن در چنین زمینههایی به صورت اشاره است و نه تصریح؛ زیرا شرایط زمان نزول، اجازه نمیداده است که به واقعیتهای علمی تصریح شود. * گرایش شیعی تفسیرالفرقان، تفسیری شیعی است و گرایش شیعی مفسّر در جای جای تفسیر آشکار است. امّا بدان معنی نیست که تفسیر بر مبنای تعصّب مذهبی بنیان یافته باشد. مفسّر در مقدمه تفسیر خود بر این اصل تأکید دارد که تفسیر قرآن براساس رأی شخصی یا مذهبی یا تقلید از دیگران، تفسیر قرآن نیست، بلکه تفسیر رأی شخص است که به آتش دوزخ منتهی میشود (کان مصیره الی النّار) و (فلیتبوّء مقعده من النّار) ازاین رو معیار اصلی در فهم آیات را، خود آیات و روایات موافق با آن قرار داده و در گزینش روایات و یا نقد نظریات، هیچگونه تفاوتی بین شیعه و سنی نگذاشته است و به همان میزان از منابع اهل سنّت استفاده کرده که از منابع شیعه و همان اندازه به نقد آرای عالمان و فقیهان شیعه پرداخته که به دیدگاههای اهل سنّت پرداخته است. جلد سی ام مشتمل بر تفسیر سورههای نبأ، نازعات، عبس، تکویر، انفطار، مطففین، انشقاق، بروج، طارق، اعلی، غاشیه، فجر، بلد، شمس، لیل، ضحی، انشراح، تین، علق، قدر، بینه، زلزله، عادیات، قارعه، تکاثر، عصر، همزه، فیل، قریش، ماعون، کوثر، کافرون، نصر، تبت، إخلاص، فلق و ناس میباشد.
انتخاب :
مشخصات اثر
ثبت نظر
1
2
تعداد رکورد ها : 15
×
درخواست مدرک
کاربر گرامی : برای در خواست مدرک ابتدا باید وارد سایت شوید
چنانچه قبلا عضو سایت شدهاید
ورود به سایت
در غیر اینصورت
عضویت در سایت
را انتخاب نمایید
ورود به سایت
عضویت در سایت
×
ارسال نظر
نوع
توضیحات
آدرس پست الکترونیکی
کد امنیتی
*
*
با موفقیت به ثبت رسید