جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1
طراحی اندیشکده فلسفه، حکمت و عرفان اسلامی با رویکرد مکتب اصفهان، تأکید بر فضاهای آموزشی _ نیایشی(مسجد _ مدرسه) در شهر اصفهان
نویسنده:
پدیدآور: پرویز پورابوطالب ؛ استاد راهنما: محسن افشاری ؛ استاد راهنما: سیدمهدی امامی‌جمعه
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
چکیده :
معماری گرایشی میان دانشی است. اگر معماری را بعنوان یک پدیده در نظر بگیریم، شناخت و بررسی ارتباط آن با سایر حوزه های دانش را می توان چنین تبیین نمود: " از نظر علت فاعلی و علت غایی، ما را با حوزه علوم انسانی مرتبط می سازد. چگونگی کالبد پردازی و پیکربندی بنا نیز بعنوان علل صوری و مادی، به مواد و مصالح مادی، علم هندسه و مهندسی ساختمان مربوط می شود؛ بنابراین معماری به حوزه علوم تجربی هم راه میابد. همچنین معماری در بستر طبیعت و در کنار طبیعت سامان میابد؛ پس عوامل محیطی موثر بر آن نیز در حوزه علوم زیستی وارد می شود. در مجموع، معماری با هر سه حوزه ی علوم مادی، زیستی و انسانی سرو کار دارد"(نقره کار،1393). مباحث معماری در بُعد هنری(علل فاعلی و غایی)، از طرفی به ایده ها، ایده آل ها و آرمان های معماران یعنی مبانی نظری ایشان و از طرف دیگر به نیازهای روحی و معنوی مخاطبان و بهره وران می پردازد؛ در شکل گیری این تفکرات و مبانی نظری، خالقان آثار به صورت خودآگاه یا ناخودآگاه تحت تاثیر مکاتب و تفکرات گوناگون فلسفی و اعتقادی قرار گرفته، به نحوی اصول و اساس رویکرد خاصی را به تمامی و یا به صورت گزینشی می پذیرند. "اولین نکته در مباحث علوم انسانی و فرایند طراحی معماری، نقد و ارزیابی مکاتب فکری از بُعد هستی شناسی، انسان شناسی و حاصل زیبایی شناسی آن مکتب می باشد"(نقره کار،1393). بدین ترتیب از مهم ترین راه های دستیابی به شناخت و معرفتی عمیق و صحیح از آثار معماری، که به شکلی باعث بروز تفاوت ها و ظهور ویژگی های خاص نیز در هریک از آثار گردیده است، بررسی و شناخت دیدگاه های پدید آورندگان آنها به مباحث کلی و اساسی فلسفی یعنی هستی شناسی، انسان شناسی و زیبایی شناسی است،که شالوده و شاکله مبانی نظری آنان را تشکیل می دهد. رابطه ی این مفاهیم به شکل طولی بوده و در نتیجه هستی شناسی(وجودشناسی) اهم این سه اصل است. این پژوهش در پی بررسی دیدگاه های هستی شناسانه ی حکمای مکتب فلسفی اصفهان(جریان فکری اصلی و فرعی)، بلااخص رویکرد صدرمتألهین در حکمت متعالیه (بعنوان اصلی ترین جریان فکری این مکتب) و تبیین چگونگی ارتباط و تأثیرگذاری این تفکرات بر آثار شهرسازی و معماری مکتب اصفهان در قالب گزاره های کاربردی و شاخصه های اصلی زبان طراحی می باشد؛ همچنین" با توجه به اینکه هنر در عالم اسلام در بستر تصوف و عرفان رشد کرده است، و آثار هنری تمدن اسلامی را باید در بستری عرفانی که زمینه ساز تحقق شان بوده بررسی کرد " (ربیعی،1393)؛ و عنایت به این نکته که میتوان نقطه تلاقی و اشتراک حکمت و عرفان اسلامی را مبحث وجود و هستی شناسی دانست، بررسی دیدگاه های هستی شناسانه عرفانی از جمله نظرات ابن عربی، بعنوان یکی از منابع اصلی شکل گیری حکمت متعالیه، در باب مقوله هستی شناسی نیز امری ضروری و اجتناب ناپذیر است. از سوی دیگر اهتمام حکمای مکتب اصفهان به رویکرد تلفیق مسائل فلسفی با معارف دینی _ مذهبی و عرفانی در ارائه ی دیدگاه های فلسفی و هستی شناسانه، ضرورت شناخت و بررسی اهم نظرات و دیدگاه های اندیشمندان و محققان معاصرکه به سنت گرایان شهرت یافته اند و به پژوهش و تبیین ارتباط هنر و معنویت در چارچوب جهان بینی اسلامی خاصه از جنبه های حکمی و عرفانی بعنوان بستر های اصلی به ظهور رسیدن آثار هنری از جمله معماری پرداخته اند را نیز از ضروریات این تحقیق قرار داده است. سید حسین نصر از تاثیر گذارترین نظریه پردازان سنت گرا، در مورد ارتباط فلسفه، هنر و دین در مکتب اصفهان چنین اظهار نظر می نماید:" امنیت و رونق بوجود آمده در این دوره{صفویه} و بستر مناسبی که شکوفایی حیات عقلی شیعی فراهم ساخت، موجب باروری و رشد هنر اسلامی ایرانی در همه ی زمینه ها شد. در واقع این دوره یکی از خلاّق ترین ادوار هنر اسلامی و نیز فلسفه و متافزیک اسلامی است"(نصر،1394)؛ همچنین معتقد است که رابطه عقل گرایی دینی با هنر در این دوران به وضوح دیده می شود؛ "رشته های مختلف هنر مثل ادبیات، نقاشی و موسیقی که پیوندهای عمیق با مذهب تشیع و نحله های فکری_ فلسفی آن می یابند، زبان بیان بروز اندیشه های این مذهب می شوند؛ منابع مکتوب از این دوره وجود رابطه بین معنویت و تفکر اسلامی از یک سو و هنر از سوی دیگر را به اثبات میرساند"(نصر،1394). بواسطه رشد تعاملات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی با دولت های غربی در سده های اخیر، بستر ورود و آشنایی با رویه های فکری غربی در هنر و معماری ایرانی مهیا گردید. تأثیرپذیری عمیق پاره ای از فرهیختگان و روشنفکران جامعه از این نگرش ها و در برخی موارد، حتی مطرود نمودن اصول و شاخصه های هنر و معماری ایرانی به بهانه تجددخواهی و پیشرفت، باعث خلق آثاری گردید که هیچگونه سنخیتیبا فرد ایرانی نداشته و بیشتر نوعی پیروی کورکورانه از سبک ها و فرم های غربی بوده است." در دوره ی دوم شیوه ی اصفهانی، با آغاز روابط فرهنگی ایران با غرب، با تأسف، ایرانیان در برابر فرهنگ و تمدن غربی دچار خودباختگی شدند و چون در ایران هم کسانی به این پدیده دامن می زدند، روند آن شتاب گرفت؛ بگونه ای که همه چیز را از غرب و خود را بی چیز می دیدند. ایرانیان دانشمندان بزرگ گذشته چون بوعلی، فارابی، بیرونی و دیگران را از یاد بردند"(معماریان،1395).خودباختگی ایرانیان در مقابل غرب و القاء برتری فکری و علمی آنان سبب تاثیرپذیری و حتی شیفتگی برخی هنرمندان و معماران و در نتیجه کمرنگ شدن مبانی نظری با اصالت و هویت ایرانی_اسلامی در میان ایشان گردید." مبانی نظری اساس شکل گیری کالبد معماری است و حسن مخلوق در گرو حسن خالق می باشد. اندیشه و روح درون معمار در معماری به ظهور می رسد. معماری ظرف زندگی انسان محسوب می شود و قالب این ظرف بر اساس دانش، اعتقادات و باورهای ذهنی سازندگان معماری شکل می گیرد.
  • تعداد رکورد ها : 1