ترجمه ماشینی :
شخصیت گرایی واکنشی است در برابر دو خطای یکسان در قلمروهای اخلاقی و سیاسی: اهمیت دادن نهایی به خودمختاری و منفعت شخصی (فردگرایی) و اهمیت نهایی ب
... به شکوه جمع (جمع گرایی). در جستجوی راه سومی بین این خطاها، شخصیت گرایان استدلال می کنند که یک انسان شناسی فلسفی باید چراغ راهنما باشد. و همچنین استدلال می کنند که سه ادعا برای یک انسان شناسی دقیق فلسفی محور هستند: (1) افراد دارای کرامتی غیرقابل انکار هستند. (ii) تلس افراد اشتراک یا عشق است. و (iii) برخی از ابعاد افراد به طور پایان ناپذیری مرموز هستند. شخصیت گرایی در هسته خود ایجاب می کند که تمامی فعالیت های درون فردی، بین فردی و نهادی باید به این سه حقیقت احترام بگذارند. پیرو فیلسوفانی مانند ژاک ماریتن، سنت ووتیلا/جان پل دوم، و فر. W. Norris Clarke, S.J., من معتقدم که شخصی گرایی باید در کار سنت توماس آکویناس پایه گذاری شود. بنابراین، پایان نامه من تلاشی برای روشن شدن و پیشبرد پروژه شخصیت گرایی تومیست است. برای روشن شدن پروژه، من سه گونه از شخصیت گرایی تومیست را شناسایی می کنم. اولی تعهدات اصلی شخصگرایی را در متافیزیک و دیگر آثار مرتبط سنت توماس بیان می کند. دومی با این استدلال که پدیدارشناسی باید در پروژه ادغام شود، به اولی اضافه می کند. و سومی با این استدلال که درک سنت توماس از esse (یعنی عمل موجود) باید خلاقانه تکمیل شود و در قلب پروژه قرار گیرد به دومی اضافه می کند. با مشخص شدن این گونهها، من پروژه را به دو روش اصلی پیش میبرم. ابتدا، دو هنجار درونی پروژه را شناسایی میکنم و نشان میدهم که هر دو هنجار نیازمند ادغام پدیدارشناسی هستند. دوم، من تصدیق میکنم که کار کلارکز روی شخصیتگرایی تومیستیک دلیل قانعکنندهای برای تقدم esse است، اما همچنین توجه میکنم که کار او با انتقادهای جدی مواجه شده است. بنابراین، من دو جبهه از کار کلارکز را اصلاح و از آن دفاع می کنم: ادعای او مبنی بر اینکه ذات ضخیم است و ذات نازک است، و ادعای او مبنی بر اینکه پذیرش یک کمال هستی شناختی است. من نتیجه میگیرم که درک کلارک از esse، با مقداری تغییر، بسیار قابل قبول است. بر این اساس، تقدم esse در شخصیت گرایی تومیستیک هنوز یک مسیر قابل دوام اس
بیشتر