جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 1081
زبان از دیدگاه هایدگر
نویسنده:
مرضیه حیدری فر
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
بحث تطبیقی وجود از دیدگاه کی یرکگور و هایدگر
نویسنده:
محمـود خداقلی پور
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
ترجمه و شرح مقدمه وجود و زمان هایدگر
نویسنده:
احمدعلی حیدری
نوع منبع :
رساله تحصیلی , شرح اثر , ترجمه اثر , کتابخانه عمومی
وضعیت نشر :
موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران: ,
کلیدواژه‌های اصلی :
موضوعِ محاورۀ سوفسطائی: سوفسطائی یا فیلسوف؟ بررسی دیدگاه هایدگر در درسگفتار سوفسطائیِ افلاطون
نویسنده:
صدیقه موسی زاده نعلبند,حسن فتحی
نوع منبع :
مقاله , درس گفتار،جزوه وتقریرات
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
مشهور است که افلاطون در آغاز محاورۀ سوفسطایی و محاورۀ سیاستمدار وعده می دهد که می خواهد سه محاوره به نام های سوفسطایی، سیاستمدار و فیلسوف بنویسد. دو محاورۀ اول نوشته می شود و اکنون در دسترس است؛ اما در خصوص محاورۀ سوم همانند دو محاورۀ دیگر چیزی در اختیار نداریم؛ یعنی افلاطون محاورۀ فیلسوف را نمی نویسد، یا همچنانکه دو محاورۀ قبلی را نوشته بود نمی نویسد. دربارۀ این محاورۀ سوم نظرهای مختلف وجود دارد. در مقالۀ حاضر به بیان و ارزیابی نظر هایدگر در این خصوص خواهیم پرداخت.هایدگر این عقیدۀ رایج را در میان مفسران نمی پذیرد که افلاطون طرح نوشتن محاورات سه گانه را داشته است و بر این اساس سعی می کند توصیف فیلسوف را در میان آثار افلاطون بازنماید. او معتقد است افلاطون محاورۀ فیلسوف را نوشته است؛ اما نه همانند محاورات دیگر؛ بلکه بنحو سقراطی. مقالۀ حاضر در صدد است نشان دهد که اولاً، افلاطون به وعدۀ صریح خویش در خصوص تألیف فیلسوف عمل نمی کند؛ دوم اینکه دلیل این خُلف وعده وی این است که افلاطون معتقد است مطالب اصلی فلسفه قابل نوشتن نیستند و نوشتن آن ها هیچ نفعی برای آدمیان ندارد. سوم اینکه توصیف او از فیلسوف را به خوبی می توان در آثارش یافت.
امکان وجودشناسی: بررسی تطبیقی در آراء ملاصدرا و هایدگر
نویسنده:
رضا اکبریان,حسین زمانی ها
نوع منبع :
مقاله , کتابخانه عمومی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
پرسش از امکان وجودشناسی پرسش از امکان وصول به سرشت وجودی موجودات است. این پرسش بدین شکل قابل بیان است که آیا انسان میتواند به رویکردی از اشیاء دست یابد که وجود اشیاء، خود را برای وی متکشف میسازد؟ این پرسش در نتیجه تفسیر سوبژکتیویستی از رابطه انسان با موجودات و عالم در فلسفه غرب به پرسشی چالش برانگیز تبدیل شد، تا جایی که کانت معرفت به وجود اشیاء را غیر ممکن دانسته و معرفت انسان را صرفاً معرفتی پدیداری میداند. هایدگر در فلسفه خود این پرسش را بنحو جدی مطرح کرده و هرگونه پاسخ آن را منوط به فهم رابطة انسان با عالم و با حقیقت وجود بعنوان بنیان ظهور موجودات قلمداد میکند. وی چنین پژوهشی را وجودشناسی بنیادین مینامد. اصطلاح وجودشناسی بنیادین را اولین بار هایدگر در کتاب وجود زمان، بعنوان پژوهشی جهت پرسش از امکان هرگونه وجودشناسی مطرح کرد. پرسش اساسی وجودشناسی بنیادین این است که آیا اصولاً وجودشناسی صرفنظر از معانی مختلف آن امکانپذیر است؟ وی برای یافتن پاسخ این سؤال به تحلیل ساختار وجودی انسان و رابطة وی با عالم و موجودات پرداخت.با نظر به مبانی فلسفی ملاصدرا نیز میتوان به رویکرد جدیدی در جهت پاسخ به این سؤال دست یافت که آیا اصولاً وجودشناسی ممکن است؟ بعبارت دیگر آیا انسان میتواند به فهمی از سرشت وجودی موجودات و بالاتر از آن به حقیقت وجود بعنوان بنیان موجودات دست یابد؟ از نظر ملاصدرا نیز معرفت بشری مبنا و بنیانی وجودی دارد؛ بنیانی که بایستی ریشه آن را نه در خود انسان بلکه در رابطة وجودی وی بعنوان موجود مقید با وجود نامحدود جستجو کرد. یعنی همانگونه که وجود نامحدود باطن و بنیان موجودات مقید و محدود است، معرفت انسان نسبت به نامحدود و مطلق براساس و بنیان هر معرفتی نسبت به موجودات مقید است. وی بر این عقیده است که تمامی انسانها دارای نوعی فهم پیشین نسبت به وجود حق تعالی بعنوان باطن و بنیان همة موجودات میباشند، اما این فهم نه از سنخ فهم مفهومی و نظری بلکه نوعی فهم فطری و تکوینی است. این فهم اساس هرگونه معرفت ما نسبت به موجودات مقید و در حقیقت بنیان استعلای آدمی است. اما اکثر انسانها از چنین فهم فطریی غافلند و از اینرو وی چنین فهمی را «فهم بسیط» مینامد. بنابرین ریشه هرگونه وجودشناسی و هرگونه معرفت ما نسبت به سرشت وجودی موجودات در این فهم پیشین نسبت به وجود نامحدود نهفته است؛ فهمی که تبیین و تفسیر آن در فلسفه ملاصدرا تنها در پرتو تفسیر وی از رابطه علت و معلول امکانپذیر است.
تفسیر هایدگر از شماتیزم و خیال در فلسفه استعلایی کانت
نویسنده:
پرویز ضیاء شهابی,پریش کوششی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در فلسفه کانت داده های حسی هنگام ورود به فاهمه اندکی از کثرت فاصله گرفته اند اما هنوز آمادگی کامل برای اطلاق و اعمال صورتهای پیشین فاهمه را ندارند. از آنجا که صورتهای پیشین فاهمه عملی شبیه به مفهوم سازی دارند، در واقع، به یک واسطه نیاز است که این داده های حسی را برای اعمال صورتهای پیشین فاهمه مهیا کند. کانت معتقد است این واسطه چیزی نیست جز قوة خیال؛ عمل حاصل از این قوه همان است که اصطلاحاً کانت آن را «شماتیزم» (شاکله سازی) میخواند. در حقیقت قوة خیال میکوشد بین دو قوة حس و فاهمه که سنخیت و تجانسی با هم ندارند پیوند و اتصال برقرار کند. بنظر هایدگر در فلسفه کانت همکاری میان حس و فاهمه، یا بعبارت دیگر زمان و مقولات، نسبت به اجزاء آن پسینی نیست بلکه بنحو تام پیشینی است. اصلیترین سؤال هستیشناسی از نظر هایدگر این است که چرا اشیاء بجای اینکه نباشند، موجود شده اند؟ شاکله سازی بنحو اصیلی نزد انسان صورت میگیرد و متعلق به ابژه خارجی نیست و این یعنی آنکه هر نوع شناخت از موجودات، مستلزم نوعی پیش شناخت است. از دید هایدگر تخیل، قوة اصلی شناخت است و حس و فاهمه نیز ریشه در تخیل دارند. همچنین تخیل با زمان نیز ارتباط دارد و به این دلیل ریشه و منشأ مابعدالطبیعه است؛ یعنی هم منشأ عقل نظری به تخیل بازمیگردد و هم ریشة عقل عملی. در نتیجه، میتوان گفت تلاش هایدگر بطور کلی ارتقای مباحث معرفت شناسی کانت به درجة هستیشناسی است. از نظر هایدگر ایدة استعلایی به جایگاهی اشاره دارد که شرایط پیشین امکان شناخت را مشخص میکند. هایدگر معتقد است که مفاهیم نمودهای محض هستیشناختی هستند نه صرفاً پدیدارهای ذهنی.
زندگی معنادار از منظر هایدگر متقدم
نویسنده:
حمید امیرچقماقی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
فلسفه هایدگر اهتمام به پرسش از معنای هستی است و نقطه شروع برای پاسخ به این پرسش، سئوال از هستی خود پرسشگر است. در تفکر هایدگر متقدم دو خصوصیت عمده برای دازاین می توان یافت: اولا،ً یک شخص اساساً یک کنشگر است. شخصیت و جهان جداناپذیرند و هایدگر این نکته را به صورت در-جهان-بودن بیان می کند. ثانیاً، شخصیت انسان، با بودن- میان- دیگر- مردم توضیح داده می شود. بنابراین، باید دید، آیا فلسفه هایدگر اولاً تفکیکی میان زندگی معنادار و زندگی فاقد معنا قائل می شود یا خیر؟ و ثانیاً در صورت تفکیک میان این دو زندگی، محتوای زندگی معنادار را چگونه تبیین می کند؟ بررسی آراء هایدگر متقدم نشان می دهد اولاً وی میان زندگی معنادار و زندگی فاقد معنا تفکیک می نهد و ثانیاً میان میراث فرهنگی و معناداری زندگی ارتباط معناداری وجود دارد. بنابر دیدگاه وی، تسلط دیگران بر انسان و پیروی انسان از افکار عمومی، برای انسان زندگی غیراصیل است. مرگ اندیشی انسان را به سوی زندگی اصیل سوق می دهد و زندگی معنادار از نظر هایدگر زندگی اصیل است. محتوای زندگی معنادار نیز از تعامل میراث فرهنگی و واقع مندی انسان بر انسان مکشوف می شود.
مقایسه روش شناسی هایدگر و ملاصدرا
نویسنده:
حسن احمدی زاده
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
چکیده :
امروزه کمتر حوزه پژوهشی در علوم انسانی و کمتر اندیشمندی در این حوزه را می توان یافت که بدون توجه به روش و اتخاذ رویکردی در روش شناسی، پژوهش ها و اندیشه های خود را مطرح کنند. اساساً خودِ روش شناسی، امروزه به عنوان زمینه پژوهشیِ جدی و جداگانه ای قلمداد شده که توجه اغلب اندیشمندان در علوم انسانی، چه در غرب و چه در عالم اسلام، را به اهمیت و جایگاه خود جلب نموده است. در این جستار برآنیم تا با توجه به روش فلسفه ورزیِ دو فیلسوف نام دار در غرب و جهان اسلام، مبانی روش شناسانه هر یک را در نظام فلسفی شان بررسی نماییم. این دو فیلسوف، مارتین هایدگر و ملاصدرا می باشند که اندیشه ها و روش خاص فلسفه ورزی شان، همواره برای پژوهشگران علوم انسانی از جایگاه و اهمیت خاصی برخوردار بوده است. هایدگر با آنچه خود، روش پدیدارشناسیِ هرمنوتیکی می نامد، نظام فلسفیِ خود را برمی سازد و برای رسیدن به فهمی از وجود، از دازاین آغاز می کند. ملاصدرا نیز بر آن است تا حقیقت وجود را دریابد اما با روشی تألیفی یا ترکیبی، که در آن، هم از عقلانیت برهانی و استدلالی بهره می برد و هم از تفکر وحیانی و عرفانی.
تفسیر هایدگر از آزادی در فلسفه کانت
نویسنده:
محمدجواد صافیان,مرضیه پیراوی ونک
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این مقاله می کوشیم جایگاه آزادی اصیل را، بنا بر تفسیر هایدگر، در تفکر کانت نشان دهیم. به نظر هایدگر فراروی و استعلای آدمی، اساس آزادی است. انسان به سبب نسبت خاصی که با هستی دارد می تواند از سطح موجودات به سوی خود وجود فرا رود و خود را از روزمرگی و موجود بینی آزاد سازد. به نظر هایدگر، کانت به این حقیقت که ذات آدمی در استعلایی بودن و فرا روی اوست، گرچه شاید به نحوی مبهم، متفطن گردیده و آن را اساس نقد خویش در هر سه ساحت نظر، عمل، و مواجهه با زیبایی قرار داده است. در نقد اول آزادی در ساحت شناخت بدین نحو آشکار می شود که شناخت مستلزم یافتِ پیش مفهو می از موجودات است. در اخلاق، آزادی در تبعیت از قانون و خود انگیختگی اراده ظهور می کند. ولی در ساحت مواجهه با امر زیبا آزادی محدود به هیچ قید و شرطی نیست و به عبارت دیگر از قید، مفاهیم، غایت، تملک و قوانینِ از پیش تعیین شده رهاست. بنابراین، آزادی در ساحت هنر، آزادی اصیل است؛ پس آنتولوژیِ (هستی شناسی) تقدیر و مواجهه با زیبایی برای نقد اول و دوم و سوم، اساسی است؛ چرا که هنر و مواجهه با امر زیبا به طور کامل، به واسطه مشارکت لذت بخش در هماهنگی، اساس عقل نظری و عملی و قوه حکم را آشکار می کند.
هرمنوتیک فلسفی یا فلسفه هرمنوتیکی ؛ درآمدی بر هرمنوتیک هایدگر
نویسنده:
علی فتحی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
  • تعداد رکورد ها : 1081