جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 272
ادراک زیبایی‌شناسی آگاهی در پدیدارشناسی از نظرگاه هوسرل، هیدگر و سارتر
نویسنده:
عبدالرضا صفری ، امراله معین
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
مقالۀ حاضر می‌کوشد نشان دهد در آموزۀ روان‌شناختی پدیدارشناسی به‌سببِ کاربست روش فروکاست آیدتیک، ادراک معرفت‌شناختی آگاهی به ادراک زیبایی‌شناختی آگاهی تبدیل می‌شود. دستاورد مهم این مقاله تمرکز بر این چرخش انقلاب‌گونه است که تمهیدات آن از هوسرل و آموزۀ فروکاست آید‌تیک او مایه می‌گیرد؛ زیرا براساسِ این روش، حیات استعلایی آگاهی از حالت شهود ذوات در ذهنیت محض به علمی عینی‌کننده تبدیل می‌شود تا سبب قوام‌بخشی (وجودبخشی) اشیا شود؛ اما سرانجام کاربست آموزۀ فروکاست آیدتیک نزد هیدگر قرارگرفتن وجود خاص آدمی به جای آگاهی است تا آگاهی‌ـ‌اگزیستانس پدیدار شود. نویسنده نتیجه می‌گیرد براساسِ کاربست این آموزه و یکی‌شدن آگاهی و آزادی که شاخصۀ مهم اگزیستانس است، در نزد سارتر هدف نهایی آموزۀ فروکاست آیدتیک، عدم‌سازی است؛ زیرا آگاهی محض، خالی از محتوا و عدم است. به این ترتیب، آگاهی در عین حال که خودانگیختگی است، آگاهی هم هست؛ لذا آگاهیْ صرافت محض و فاقد ماهیت شناخته می‌شود و می‌توان آن را به «طرح» تعریف کرد؛ زیرا می‌تواند خود را آزادانه بیافریند، انتخاب و ابداع کند. پس آگاهی همان اگزیستانس است. این گونه از ادراک حیات استعلایی آگاهی را می‌توان عمیق‌ترین ریشۀ ادراک زیبایی‌شناسی آگاهی دانست که سرانجام پدیدارشناسی را به «فلسفۀ عمل» تبدیل می‌کند؛ اما نمونه‌های مهم خودانگیختگی و نظرگاه زیبایی‌شناختی آگاهی که در اینجا طرح آگاهی خوانده می‌شود، در تخیل و عواطف به‌روشنی دیده می‌شود.
صفحات :
از صفحه 135 تا 150
هوسرل (۲)
عنوان :
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
هوسرل (۱)
عنوان :
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
هوسرل (۳)
عنوان :
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
ادموند هوسرل (۴)
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
ادموند هوسرل (۵)
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
معنای وجود و مواجهه با آن نزد هوسرل و هایدگر
نویسنده:
همایون دهاقین ، بیژن عبدالکریمی
نوع منبع :
مطالعه تطبیقی , نمایه مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ادموند هوسرل پایه گذار پدیدارشناسی در معنای خاص و جدید کلمه است‌‌‌‌‌‌.‌‌‌‌‌‌ وی با این نهضت فکری تحولی در فلسفه غرب پدید آورد. پدیدارشناسی استعلایی هوسرل روشمند (متدولوژیکال) است و در زمانه بحران علوم و فلسفه اروپایی آن‌را یگانه طریق مبتنی ساختن بنای معرفت بر پایه‌ایی خلل‌‌‌ناپذیر می‌دانست‌‌‌‌‌‌.‌‌‌‌‌‌ پدیدارشناسی هوسرل به توصیف آگاهی محض و افعال آگاهی و نحوه روی­آوری آن می‌پردازد، جهان او، جهان آگاهی است که به‌واسطه قصدیت و تقلیل‌های استعلایی قوام می‌گیرد‌‌‌‌‌‌. هایدگر کل تاریخ فلسفه غرب را تاریخ غفلت از وجود و فلسفه خود را حول محور "پرسش از مفهوم وجود" پدید آورد‌‌‌‌‌‌.‌‌‌‌‌‌ از نظر هایدگر مبدئیت آگاهی در نظام فکری هوسرل منجر به‌بسط سوبژکتیویسم و انفکاک از وجود گردیده، آن‌را درادامه سنت ایدآلیسم غربی قرار داده است‌‌‌‌‌‌. پدیدارشناسی هرمنوتیکی و فلسفی هایدگر به‌اعتباری در جهت تصحیح پاره‌ایی نارسائی­های سیستم فکری هوسرل است. از نظر هایدگر انسان به‌عنوان موجودی متمایز از سایر موجودات، که وی آن‌را به "دازاین" تعبیر می‌کند‌‌‌‌‌‌،‌‌‌‌‌‌ به وجود گشودگی و استعلاء دارد. لذا آگاهی نیز شأنی از نحوة هستی دازاین و به تَبَع آن است‌‌‌‌‌‌.‌‌‌‌‌‌ این دو فیلسوف علی‌رغم مقاصد فکری مشترک پاره‌ایی تمایزات نیز در سلوک فکری و نحوة مواجهه­شان با مسألة وجود دارند. این مقاله در صدد بررسی این تمایزات است.
زیست جهان و امکان یک علم ایدتیک در پدیدارشناسی هوسرل
نویسنده:
زهرا رمضانلو ، حسن فتح زاده
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
زیست­جهان به زمین و بنیان پدیدارهای بالفعل اشاره می‌کند، پیش از آن‌که این پدیدارها به ایدئال­های حاصل از انتزاع علمی تبدیل شوند. انتولوژی زیست­جهان نیز که در پی فهم ماهیت زیست‌جهان یا فهم زیست­جهان به مثابه یک آپریوری است، به دنبال بنیاد نهادن «علم کلی» مدنظر هوسرل است. هوسرل از طرفی زیست­جهان را بنیانی برای چیزها می­داند که در مقابل جهانِ به لحاظ علمی حقیقی قرار دارد، از طرف دیگر به نظر او علم ابژکتیو ریشه در زیست­جهان دارد. زیست­جهان در وحدتی انضمامی همه­شمول بوده و شامل علم، تجربه­ی حملی-زبانی و تجربه­ی پیشاعلمی است. «علم کلی» مورد نظر هوسرل باید بتواند ویژگی ایدتیک جهان را دریابد؛ چنین علمی باید خصلت آپریوری جهان را به مثابه چیزی بپذیرد که از طریق کلیت امکان‌های اساسی ساخته شده است و نه به مثابه چیزی که از طریق کثرت پدیدارهای تجربی ادراک شده است. انتولوژی زیست‌جهان معطوف به یک آپریوری است که معرف ساختار زیست‌جهان است، خصلت ایدتیک دارد و به سوی تحلیل­های ایدتیک گشوده است. همین ماهیتِ موضوع علم زیست‌جهان است که چنین علمی را هم ممکن و هم ضروری می‌کند. این علم ممکن است زیرا ساخت‌هایی کلی بر زیست­جهان حاکم هستند، و ضروری است زیرا علم زیست‌جهان معطوف به مسأله‌ی بحران معنا است که یک پژوهش نو و رادیکال را طلب می‌کند.
صفحات :
از صفحه 95 تا 121
درنگی در نقد هیدگر بر مفهوم سوژه در متافیزیک کانت و هوسرل
نویسنده:
علی فتحی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
بنابر تفسیر هیدگر «سوبژکتیویسم» بنیاد متافیزیک است که از افلاطون آغاز می‌شود و با دکارت شتاب افزون‌تری یافته و تا هگل و نیچه استمرار پیدا می‌کند، هیدگر در تفسیری که از کانت و هوسرل ارائه می‌‌دهد معتقد است نه تنها ایشان راه دیگری غیر از آن چه از بدو ظهور مابعدالطبیعه در افلاطون و در ادامه با ارسطو و پس از آن در دورة قرون وسطی و نیز در دورة جدید با تفکر دکارتی استمرار یافته، نشان نداده است بلکه خود کانت مساهمت زیادی در بسط متافیزیک سوژه داشته است. این مقاله کوشیده است از رهگذر شواهدی ادعای هیدگر را مورد ارزیابی قرار دهد و با تمایز میان سنت متافیزیکی و استعلایی نشان دهد که تفسیر هیدگر از فلسفۀ کانت و هوسرل، قابل مناقشه و محل گفتگوست.
صفحات :
از صفحه 207 تا 228
پژوهشی در باب چیستی پدیدارشناسی کربن (مطالعه‌ای تطبیقی با تکیه بر مسائل اساسی پدیدارشناسی)
نویسنده:
سید رحمان مرتضوی
نوع منبع :
مقاله , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
در این گفتار تلاش بر این است که از معبر تلاشی تطبیقی و با در نظر گرفتن نسبت(های) مسائل اساسی پدیدارشناسی کربنی، یعنی «آگاهی»، «هستی»، «زمان» و «پدیدارشناسی به‌مثابه روش»، با سنت معهود پدیدارشناسی (هوسرل و هایدگر) پرتوی تازه بر چیستی پدیدارشناسی کربنی ــ که غالباً مفروغ‌عنه پنداشته شده ــ افکنده شود. بااین هدف، به‌اختصار از سرگذشت این مسائل در سنت پدیدارشناسی سخن گفته‌ایم و پس از آن تلقی کربن از این مسائل را بررسی کرده‌ایم. ماحصل این تلاش تطبیقی آشکار شدن تفاوت‌های دیدگاه کربن با دیدگاه سردمداران جنبش پدیدارشناسی است؛ به نحوی که تا حد زیادی می‌توان به این نتیجه نزدیک شد که پدیدارشناسی کربنی از اساس متفاوت و حتا مغایر با آنی است که در زبان اهل فلسفه پدیدارشناسی خوانده می‌شود. به عبارت دیگر، بار یزدان‌شناسانه این پدیدارشناسی سنگین‌تر از آن است که بتوان به همسان‌انگاری «تأویل» کربنی با پدیدارشناسی سنتی ــ چیزی که در آثار نویسندگان و مترجمان ایرانی شاهد آن هستیم ــ رأی داد. آنچه در ادامه خواهد آمد کندوکاوی در باب نسبت این مبادی تصوری با آن چیزی است که در سنت پدیدارشناسی سراغ داریم.
صفحات :
از صفحه 43 تا 63
  • تعداد رکورد ها : 272