جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 182
گادامر در برابر معرفت‌شناسی دکارتی
نویسنده:
حسین شقاقی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
دکارت مبانی اصلی اندیشه مدرن را پایه-گذاری کرد. گادامر در مقام منتقد اندیشه مدرن، طبیعتا به فلسفه دکارت رویکرد انتقادی دارد. بسیاری از مضامین فلسفه گادامر بدون التفات به این نکته قابل فهم نیست. معرفت‌شناسی دکارت منشاء پیدایشِ ایده عقل مطلق و در عین حال بشری‌ای در تاریخ فلسفه مدرن است که از چشم‌انداز آن می‌توان به معرفت و حقیقت همه‌شمول و یقینی دست یافت. اندیشه‌های گادامر در باب فهم و حقیقت به طور مستقیم به این رویکرد دکارتی در معرفت‌شناسی مدرن انتقاد دارد. انتقاد گادامر به رویکرد دکارتی معرفت‌شناسی مدرن، مبانی اصلی اندیشه دکارت را هدف قرار می‌دهد؛ از جمله مفهوم عقل مطلق، مبناگرایی، معرفت یقینی، و رد اعتبار سنت. در اینجا رویکرد انتقادی گادامر به این مضامین دکارتی را مطالعه می‌کنیم و سپس سعی خواهیم کرد گادامر را در برابر مساله‌ی دکارتی اعتبار و توجیه معرفت‌شناختی قرار دهیم و پاسخ ماخوذ از آثار او را بررسی کنیم.
صفحات :
از صفحه 151 تا 177
شرح و ارزیابی رویکرد ضدافلاطونیِ گادامر در رابطه با میمه‌سیس
نویسنده:
عبدالله امینی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
یکی از کهن‌ترین نظریه‌ها دربارۀ سرشت هنر، نظریۀ «تقلید» (هنر به‌منزلۀ تقلید طبیعت) است. نخستین‌بار افلاطون مبانی نظری این نظریه را ازحیث فلسفی بررسی کرد. آنچه در موضع افلاطونی درخصوص ماهیت میمه‌سیس محوریت دارد، فاصلۀ وجودی میان اصل و روگرفت است. این رویکرد در تاریخ فلسفه موجب واکنش‌های متفاوتی شده است. هانس گئورگ گادامر در دورۀ معاصر، به‌تأسی از مبانی هرمنوتیک فلسفی خودش به ارزیابی مسئلۀ میمه‌سیس و رویکرد افلاطونی پرداخته است. او برخلاف افلاطون، حیث وجودی و معرفتیِ روگرفت را در نسبت با اصل در مرتبۀ نازلی قرار نمی‌دهد؛ بلکه به‌باور او، خودِ روگرفت ازحیث «سرشاری و فزونی در وجود» و بازنمایی «معنا» می‌تواند نقش اصل را بازی کند. برپایۀ این نگرش، ما به‌جای اینکه روگرفت را براساس اصل بسنجیم، این خود روگرفت است که می‌تواند بینش ما را نسبت به اصل (یا واقعیت) و حتی خودمان هم متحول سازد. براین‌اساس، اثر هنری، حتی اگر روگرفت چیزی هم باشد، باز می‌تواند موجب «بازشناسی» شود. در نوشتار حاضر ضمن شرح موضع ضدافلاطونیِ گادامر درخصوص رابطۀ اصل و روگرفت در حوزۀ هنر، با تکیه بر برخی از آثار مرتبط او، به ارزیابی نگرش او پرداخته می‌شود و نشان داده می‌شود که او باوجود تأکیدش بر نقش مستقلِ روگرفت، گهگاهی ناخواسته به همان موضع افلاطونی بازمی‌گردد.
صفحات :
از صفحه 105 تا 119
هرمنوتیک گادامر: بین پدیدارشناسی و دیالکتیک [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Robert J. Dostal
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Northwestern University Press,
چکیده :
ترجمه ماشینی: در کتاب هرمنوتیک گادامر، رابرت جی.داستال شرحی جامع و انتقادی از فلسفه هرمنوتیکی هانس-گئورگ گادامر ارائه می‌کند و استدلال می‌کند که کار گادامر ریشه در این تز دارد که «هستی که قابل درک است، زبان است». او از گادامر در برابر اتهامات ایده آلیسم زبانی دفاع می کند و بر رابطه زبان با درک تأکید می کند، اگرچه از گادامر انتقاد می کند که اغلب نقش پیش زبانی را در تجربه ما نادیده می گیرد. دوستال در ادامه مفهوم «کلمه درونی» را برای روایت گادامر از زبان توضیح می‌دهد. کتاب هرمنوتیک گادامر را از سه طریق مهم نشان می‌دهد: در رابطه با قابل رقابت بودن میراث پروژه روشنگری. در رابطه با کار مربی خود، مارتین هایدگر؛ و در رابطه با خوانش گادامر از افلاطون و ارسطو. دوستال هم ادعای گادامر در مورد روشنگری و هم دوگانگی او در قبال آن را بررسی می کند. او وابستگی گادامر به دستاورد هایدگر را در نظر می‌گیرد و در عین حال به راه‌هایی اشاره می‌کند که گادامر مسیر خود را ترسیم می‌کند و خواندن استادش از افلاطون و ضدانسان‌گرایی او را رد می‌کند. دوستال به تفاوت های قابل توجهی در سیاست فیلسوفان نیز اشاره می کند. سرانجام، دوستال میان هرمنوتیک گادامر و آنچه که می توان هرمنوتیک فیلولوژیکی نامید، واسطه می شود. تحلیل او از اومانیسم مدنی دفاع می کند که نقطه اوج هرمنوتیک فیلسوف است، اومانیسمی که با تربیت اخلاقی، عقل سلیم، قضاوت و سلیقه تعریف می شود. حامیان و منتقدان فلسفه گادامر از این دستاورد بزرگ چیزهای زیادی یاد خواهند گرفت.
شناسنامه سیاسی - فلسفی: هایدگر، گهلن، یاسپرس، بلوخ، آدورنو، لویت، آرنت، بنجامین، شولم، گادامر، هورکهایمر، مارکوزه [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Jürgen Habermas; Leonardo Ceppa
نوع منبع :
کتاب , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Guerini e Associati,
ویتگنشتاین و گادامر: به سوی فلسفه پسا تحلیلی زبان [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Chris Lawn
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
Bloomsbury Academic; Continuum,
دیالکتیک و هرمنوتیک: به سوی نقد هرمنوتیک گادامر [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Jurgen Habermas (یورگن هابرماس)
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
L&PM,
از شی به دیگری: الگوهای اجتماعی پس از ایده آلیسم در گادامر، لویناس، روزنزویگ و بونهوفر [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Christopher J. King
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این پایان‌نامه شرحی از روش‌های مختلفی ارائه می‌کند که در آن مدل‌های به‌طور فرضی ایده‌آلیستی و استعلایی اجتماعی، که رابطه سوژه با سایر انسان‌ها را در شناخت خود موضوع پایه‌گذاری می‌کردند، رد و جایگزین شدند. کنار گذاشتن این گزارش منجر به مدل‌های متنوعی از اجتماعی شد که از سوژه به‌عنوان زمینه‌ی اجتماعی بودن فاصله گرفتند و زمینه‌هایی را خارج از موضوع مطرح کردند. هانس گئورگ گادامر، امانوئل لویناس، فرانتس روزنزوایگ و دیتریش بونهوفر مواضع بدیلی را در طول طیفی از مدل‌های اجتماعی نشان می‌دهند که مفهوم ایده‌آلیستی اجتماعی را رد می‌کنند. برهان محوری این رساله مدعی است که پاسخ‌ها به ایده‌آلیسم و مدل‌های استعلایی جامعه‌گرایی در نهایت به یک هستی‌شناسی ناکافی ایراد می‌گیرند که اجتماعی بودن (و همچنین تمام واقعیت) را در شناخت سوژه قرار می‌دهد. هستی شناسی مدل استعلایی موضوع را در ابتدا بی ارتباط با موضوعات دیگر قرار می دهد، به طوری که اولین حرکت در ارتباط آنها با یکدیگر باید معرفت شناختی باشد. رابطه اجتماعی مبتنی بر درک شناختی سوژه است. هر یک از متفکرانی که من بررسی می‌کنم، این مسئله را مشکل اصلی ایده‌آلیسم معرفی می‌کنند. با این حال، راه حل آنها برای این مشکل متفاوت است. راه‌حل‌های متفاوت گادامر، لویناس، روزنزوایگ و بونهوفر را می‌توان به‌عنوان اشغال موقعیت‌های نمایندگی متفاوت در طول یک پیوستار شناسایی کرد که آن را «مقیاس زمینه‌های اجتماعی» نامید. آنچه من در اینجا ارائه می‌دهم توپوگرافی پاسخ‌ها به مدل ایده‌آلیستی اجتماعی است. زمینه هستی‌شناختی جامعه‌شناسی، به‌جای سوژه بودن، به‌عنوان موقعیت گفت‌وگو (گادامر)، چهره دیگری (لویناس)، یا وحی الهی (روزنزوایگ و بونهوفر) مطرح می‌شود. در هر یک از این مدل‌های جایگزین، می‌بینیم که سوژه به جای خودمختاری، مشروط است، جامعه‌پذیری از طریق زمانمندی و زبان وضع می‌شود، و جامعه‌گرایی اصولاً یک رابطه هنجاری است تا یک رابطه معرفت‌شناختی. پس داستانی که از تحلیل من بیرون می‌آید، توپوگرافی غنی‌تری از پاسخ‌ها به ایده‌آلیسم نسبت به آنچه که تاکنون ترسیم شده است، است. پاسخ‌هایی که توسط گادامر، لویناس، روزنزوایگ و بونهوفر ارائه می‌شوند، هر کدام یک هستی‌شناسی جایگزین را ارائه می‌کنند که هر مدل مناسبی از جامعه‌گرایی باید بر آن تکیه کند. در حالی که گزارش من از طیف پاسخ‌های هستی‌شناختی به جامعه‌گرایی ایده‌آلیستی ادعای جامعی ندارد، اما توپوگرافی بهتری از حوزه پاسخ‌ها نسبت به آنچه تاکنون در مطالعات مدل‌های اجتماعی در قرن بیستم ارائه شده بود، ارائه می‌دهد. در نهایت، این پایان نامه مرکزیت ارائه یک هستی شناسی جایگزین برای ایده آلیسم را در این پروژه ها نشان می دهد. به دور از رد کلی هستی‌شناسی یا صرفاً ارائه بازنگری‌های اخلاقی در نظم اجتماعی موجود، هر یک از چهره‌هایی که در این مطالعه بررسی می‌کنم، با بیان دیدگاه هستی‌شناختی تازه‌ای که می‌تواند از زندگی اجتماعی حمایت کند، زمینه‌ی اجتماعی بودن را به‌طور بنیادی بازبینی می‌کند.
افلاطون پست مدرن: نیچه، هایدگر، گادامر، اشتراوس، دریدا [کتاب انگلیسی]
نویسنده:
Catherine H. Zuckert (کاترین زوکرت )
نوع منبع :
کتاب
منابع دیجیتالی :
وضعیت نشر :
University of Chicago Press,
چکیده :
ترجمه ماشینی: کاترین زوکرت کار پنج شخصیت کلیدی فلسفی قرن نوزدهم و بیستم را از دریچه خوانش‌های کاملاً پست مدرن آنها از افلاطون بررسی می‌کند. او استدلال می کند که نیچه، هایدگر، گادامر، اشتراوس و دریدا، که متقاعد شده بودند که عقل گرایی مدرن امکانات خود را به پایان رسانده است، همگی به افلاطون روی آوردند تا شخصیت اصلی فلسفه را دوباره کشف کند و سنت غربی را به عنوان یک کل دوباره درک کند. کنار هم قرار دادن هنرمندانه زوکرت از این بدنه های فکری به ظاهر متفاوت، دیدگاهی همدیگر را ارائه می دهد، نه فقط از این متفکران منفرد، بلکه از چشم انداز گسترده پست مدرن نیز. نتیجه یک اثر درخشان است که دیدگاهی بدیع در رابطه بین سنت فلسفی غرب و شرکت پست مدرن در حال تکامل ارائه می دهد.
هستی شناسی ادبیات در کتاب حقیقت و روش گادامر
نویسنده:
نویسنده:سید پیمان نقیبی رکنی؛ استاد راهنما:امیر نصری؛ استاد مشاور :احمدعلی حیدری
نوع منبع :
رساله تحصیلی
چکیده :
گادامر در هرمنوتیک فلسفی در پی عبور از آگاهی استتیک است. بدین منظور با تکیه بر نظرگاه هایدگر بنیانی انتولوژیک را در مواجهه با کار هنری اتخاذ می‌کند. پژوهش حاضر هستی‌شناسی ادبیات را در کتاب حقیقت و روش گادامر و در پنج فصل مورد بررسی قرار می‌دهد. نخست زبان را به مثابه رخداد فهم و در-عالم-بودن تبیین می‌کند و سپس نسبت میان کلمه و شیء را در تاریخ فلسفه غرب مورد بررسی قرار می‌دهد. بعد از آن زبان را در افقی انتولوژیک و همچون امری فراگیر تبیین می‎کند. با تکیه بر مبانی مذکور به جایگاه فلسفه هنر و در ذیل آن فلسفه ادبیات در هرمنوتیک فلسفی می‌پردازد. گادامر هنر را با تکیه بر مفاهیم تجسم و بازی توضیح می‌دهد. بدین وسیله مفهوم نوشتار در مقابل گفتار برجسته می‌گردد. نوشتار به واسطه دیالکتیک پرسش و پاسخ در نسبت با سنت فهمیده می‌شود. گادامر با احیاء آتوریته و سنت، اثر کلاسیک را در تاریخ تأثیر و تأثر مورد بررسی قرار می‌دهد و آن را به مثابه هستی عام تاریخی عرضه می‌کند. در بخش پایانی نتیجه‌گیری می‌شود که گادامر در کتاب حقیقت و روش میان حقیقت و ادبیات نسبتی وثیق برقرار می‌کند و با عبور از نظریه ادبی که مبتنی بر روش است، فلسفه ادبیات نوینی را بنیان می‌گذارد و هستی‌شناسی ادبیات با تأمل در آثار کلاسیک امکانی را برای آمیزش افق‌ها فراهم می‌کند.
استیلای شبه پرسشگری بجای پرسشگری در نظام‌های تعلیم و تربیت با استناد به اندیشه هانس گئورگ گادامر
نویسنده:
مسعود خنجرخانی ، رسول رضایی ، مریم طایری ، روح اله باقری مجد
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
هدف: هدف این پژوهش بررسی زمینه‌های استیلای شبه پرسشگری بجای پرسشگری در تعلیم و تربیت با استناد به هرمنوتیک فلسفی هانس گئورگ گادامر می‌باشد. روش پژوهش: روش تحقیق در این مقاله تحلیلی استنتاجی از نوع پژوهش‌های کیفی است. یافته‌ها: محور اندیشه‌ هانس گئورک گادامر در کتاب "حقیقت و روش" رخداد فهم می‌باشد. در نگاه گادامر روشمندی و قابل پیشبینی بودن فهم چالش مهمی برای پرسشگری در معنای فلسفی آن است. زیرا فهم در فرایند بی‌انتها، غیر روشمند، و در بستر تعاملات تاملی، رخ می‌دهد بدون اینکه تحت تاثیر مهار "من" یا "غیر" باشد. در این اندیشه پرسش و فهم، به هم گره خورده و در هم تنیده هستند. فهم قابلیت شناخت یا قوه ادراک نیست، بلکه گشودگی سرشارِ در_جهان_هستن است که باعث می‌شود‌‌‌ دازاین روشن شده باشد، نه به این معنا که هستنده دیگری او را روشن کرده است، بلکه به این معنا که خودش روشنگاه (روشنگر) است. با این اوصاف وقتی نظام آموزشی با مبانی علم (در معنای ساینس)، و ایدئولوژی (دارای مانیفست لایتغیر) شکل گیرد، چون ادعای درک غایت حقیقت را دارد، تفکر در مهار علم و ایدوئولوژی، قرار می‌گیرد و شبه پرسشگری بر پرسش‌های بنیادین، استیلا می‌یابد؛ در نتیجه رد و تایید فرضیه‌ها، یا ادعای فهم غایت حقیقت از سوی ایدئولوژی، با ماهیت پرسشگری فاصله دارد.
صفحات :
از صفحه 369 تا 383
  • تعداد رکورد ها : 182