ترجمه ماشینی:
چارلز هارتشورن (1897-2000) که از نظر بسیاری یکی از بزرگترین فیلسوفان دین و متافیزیکدانان قرن بیستم است، در طول زندگی طولانی خود به مسائل زیبایی ش
... شناسی پرداخت. با این حال، تلاشهای او در این زمینه شاید نادیده گرفتهشدهترین جنبه تفکر گسترده و بسیار ظریف او باشد. زیبایی الهی اولین توضیح مفصلی از نظریه زیباییشناختی هارتشورن و جایگاه آن در فلسفه خدامرکزی او ارائه میکند. همانطور که دانیل آ. دامبروفسکی توضیح میدهد، هارتشورن یک خداباوری نئوکلاسیک یا فرآیندی را ارائه کرد که در تضاد با خداباوری «کلاسیک» مورد دفاع یهودیان سنتگرا، مسیحیان و مسلمانان بود. مومنان تصور او از خدا دو قطبی بود، که میتوانست ویژگیهای خاصی را به خدا نسبت دهد که سنتگرایان آن را کنار گذاشتهاند. به عنوان مثال، از نظر هارتشورن، خداوند می تواند جنبه های عالی هم از فعالیت و هم انفعال، یا هم از دوام و تغییر را در بر گیرد. از سوی دیگر، خداباوران کلاسیک، انفعال و تغییر را از تصورات خود حذف میکنند. دامبروفسکی در ادامه پیامدهای دیدگاه هارتشورن از خدا را برای زیباییشناسی توضیح میدهد، که برای او معانی گسترده و محدود داشت: همه احساس یا حس حسی، در سطح وسیع. حس، و یک احساس منظم برای زیبایی، به معنای محدود. شامل بحث هایی در مورد قدردانی معروف هارتشورن از زیبایی شناسی آواز پرندگان است. نگاه او به زیبایی به عنوان وسیله ای بین دو مجموعه افراط. ایده او از نگرش زیبایی شناختی، که بر ارزش هایی متمرکز است که ذاتی هستند و بلافاصله احساس می شوند. و جایگاه مرگ در زیبایی شناسی او، که در آن ارزش زندگی ما در زیبایی یا شدت تجربه ای است که ما به زندگی الهی کمک می کنیم. Divine Beauty با پر کردن شکاف مهمی در درک ما از هارتشورن، دلیل قانعکنندهای برای برتری خداباوری نئوکلاسیک او بر خداباوری کلاسیک است.
بیشتر