جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

جستجوي پيشرفته | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
جستجو در برای عبارت
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 2133
نانسی و هگل: فلسفه اجتماع، انفراد و هستی ارتباطی
نویسنده:
Leda Richarda Walnut Channer
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این پایان نامه ادعای نانسی را در مقاله "عشق شکسته" توسعه می دهد که می توان عناصر فلسفه حق هگل و پدیدارشناسی روح را به دلیل شرح هایی که در مورد هستی رابطه ای ارائه می دهند، خواند، علیرغم اینکه برای نانسی ساختار دیالکتیکی من استدلال خواهم کرد که برای نانسی، موقعیت هایی که هگل آنها را خودآگاهی و دولت می نامد به ترتیب به عنوان تکینگی و اجتماع بهتر درک می شوند، که هر دو روابطی هستند که باید تجربه شوند نه کارهایی که باید به دست آیند، و علاوه بر این، همان رابطه هستند، همان وضعیت هستی من استدلال خواهم کرد که پروژه یکسان سازی دیالکتیکی هگل را می توان به عنوان پروژه ای دید که می کوشد این هستی غیرقابل ارائه چندگانه مشکل ساز را به هویتی منفرد تبدیل کند که حضور دارد. در حالی که پژوهش حاضر نانسی مشغله نانسی را با فلسفه هگل تایید می کند، همانطور که دو کتاب نانسی در مورد هگل نشان می دهد، در حال حاضر هیچ مطالعه ای در ادبیات ثانویه در مورد دریافت نانسی از فلسفه هگل به طور کلی وجود ندارد، چه رسد به تمرکز خاص بر اجتماع و هستی اجتماعی. بنابراین، این پایان نامه به دنبال ارائه مسیری از دریافت نانسی از فلسفه هگل است، که هر دو آثار نانسی در مورد هگل، اظهار نظر گمانه زنی و بی قراری منفی و دو اثر شناخته شده را که به طور خاص با جامعه و هستی اجتماعی مرتبط هستند، یعنی The Inoperative را پوشش می دهد. اجتماع و مفرد بودن جمع. بعلاوه، در پی آن خواهد بود که دریافت نانسی از هگل را در مقابل پس‌زمینه‌ای از دریافت‌های مارکس، دریافت‌های مختلف فرانسه در قرن بیستم و نیز گزیده‌ای از آن‌هایی که از سنت تحلیلی هستند، قرار دهد. در پایان، پس از خواندن مقاله نانسی، "غافلگیری رویداد"، من استدلال می کنم که هگل آنچه را که نانسی خود "حادثه" بودن موقعیت های اجتماع و تکینگی می نامد از دست می دهد، در نتیجه او به نمونه های تفکیک شده می رسد یا لحظه ها به جای حرکتی که او آرزویش را دارد. در نهایت، من استدلال خواهم کرد که پاسخ نانسی به مشکل تلاش برای حفظ رویداد-بودگی رویداد، برانگیختن موقعیت جدایی و پیوند همزمان، یا گذاشتن نام خاص خود، تعجب، به آن است.
شناخت و هرمنوتیک رمانتیک: هگل و سنت رمانتیک انگلیسی
نویسنده:
Wayne George Deakin
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : در ادامه من به دنبال بیان هرمنوتیک رمانتیک هستم، یعنی رویکردی تفسیری به متونی که به عنوان محوری در اصل رمانتیسم انگلیسی شناخته می شوند، که رابطه انسان با آفرینش هنری، جهان طبیعی و متافیزیک را بیان می کند. از طریق این رویکرد روش‌شناختی، امیدوارم بتوانم فلسفه را با مطالعه رمانتیسیسم انگلیسی ادغام کنم و مجموعه‌ای منسجم و بین رشته‌ای از ایده‌های فکری را ترسیم کنم، که همه آن‌ها را می‌توان تحت عنوان «رمانتیسم» قرار داد. با استفاده از این رویکرد هرمنوتیکی، من نظریه غایت‌شناختی هگل را به عنوان نمونه‌ای از اسطوره‌شناسی رمانتیک ارائه می‌دهم - یعنی داستانی که تلاش می‌کند سوژه انسانی را دوباره در دنیای طبیعی ادغام کند و در عین حال احساس استقلال تخیلی را حفظ کند. من خوانشی از هگل ارائه می‌دهم که فلسفه اجتماعی او را با فلسفه هنر او ترکیب می‌کند و دو حوزه کار او را با استفاده از درک گسترده‌ای از مفهوم شناخت او ادغام می‌کند. آنچه انگیزه رویکرد فلسفی به رمانتیسیسم انگلیسی، و استفاده از هگل به عنوان نمونه ای از یک روایت رمانتیک است، این اعتقاد است که سنت رمانتیک انگلیسی از لحاظ فلسفی غنی است به گونه ای که تفسیر سنتی همیشه آن را درک نمی کند. من ارتباطی بین رمانتیسیسم های به ظاهر متفاوت مانند وردزورث، کولریج و پی.بی. شلی. همه این متفکران و هنرمندان اشکال مختلفی از اسطوره‌شناسی عاشقانه را به ما ارائه می‌دهند، که هر کدام به دنبال حفظ یک ذهنیت مستقل و اقتضایی هستند، در حالی که ارتباط ضروری با جهان تجربی را حفظ می‌کنند. با کار بر روی این فرض، من این روایت های عاشقانه متفاوت را توضیح می دهم، در حالی که ویژگی های ساختاری مشترک همه آنها را نشان می دهم. محور تز من این ایده است که این الگوی فلسفی-روایی به منتقد ابزار خواندن هرمنوتیکی مفیدی می‌دهد تا با آن به متون نزدیک شود، متن‌هایی که در حالی که تحت دسته‌بندی عمومی رمانتیسم قرار می‌گیرند، نتایج متناقضی را در برخورد با خلق هنری، طبیعت و طبیعت ارائه می‌کنند. متافیزیک البته، این تنها یک رویکرد در میان بسیاری است، و به‌عنوان یک هرمنوتیک رمانتیک، که اگرچه جامع نیست، امیدوار است به منشورهای انتقادی دیگری بیفزاید که از طریق آن رمانتیسم به‌عنوان یک جنبش زیبایی‌شناختی یا یک قانون اساسی از متون تبیین شده است. من ادعا می‌کنم که همه شاعران رمانتیک متعارف اصلی که در اینجا مورد بررسی قرار می‌گیرند، از طریق این ایده‌آل عاشقانه به مسئله یقین فلسفی نزدیک می‌شوند که یک رضایت شهودی به دانش از طریق زیبایی‌شناسی وجود دارد. بنابراین استفاده از رویکرد هگلی به عنوان راهنمای تفسیری از این جهت مفید است که هگل از یک سو هنر را به عنوان راهی برای درک یقین فلسفی تأیید می کند، اما از سوی دیگر فلسفه را در سطح تفسیری بالاتری قرار می دهد. این بدان معناست که با استفاده از هگل می توانیم آگاهی مضاعفی از موضوع خود به دست آوریم. ما نقاط قوت هنر را در تقریب آن به قطعیت فلسفی می بینیم و می توانیم آن را از نظر رابطه آن با فلسفه نظری که به عنوان روایتی جایگزین برای دستیابی به یقین فلسفی عمل می کند، نقد کنیم.
آزادی و طبیعت در مک داول و آدورنو [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Tom Whyman
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : جان مک داول مدعی است که جهت گیری «انسانی» (در مقابل «حیوانی») نسبت به جهان با «ارتباط عمیق» بین عقل و آزادی مشخص می شود. در این تز، من استدلال می‌کنم که مک‌داول نمی‌تواند از این تصادف استفاده کند، زیرا برداشت افلاطونی او از عقلانیت، پیشاپیش به بازتاب آزاد کمک می‌کند. این هم برای «تجربه‌گرایی حداقلی» که مک‌داول قصد دارد در کار بزرگ خود، «ذهن و جهان» تضمین کند، و هم برای «طبیعت‌گرایی طبیعت ثانویه» ظاهراً لیبرال و ضد علم که آن را در آنجا همراهی می‌کند، مشکل‌ساز است. در نهایت، من استدلال می کنم که مشکلاتی که اندیشه مک داول در معرض آن است را می توان با استناد به فلسفه طبیعت (و به طور خاص، ایده «تاریخ طبیعی») که در اندیشه تئودور آدورنو، نظریه پرداز انتقادی مکتب فرانکفورت یافت می شود، حل کرد. . من استدلال می‌کنم که آدورنو می‌تواند ارتباط مناسب بین عقل و آزادی، و بنابراین آنچه که خود مک‌داول به‌عنوان جهت‌گیری کاملاً انسانی نسبت به جهان توصیف می‌کند، برقرار کند. بنابراین، مک داولین های متقاعد باید انگیزه داشته باشند، حداقل از این نظر «آدورنیایی شوند». اندیشه مک داول و تعدادی از معاصرانش (برندوم، پیپین) اغلب به عنوان نوعی «هگلی شدن» فلسفه تحلیلی در نظر گرفته می شود. استدلال‌های من نیاز به «نظریه‌پردازی انتقادی» آن را نشان می‌دهد.
درک خود و شخصیت: بررسی مبانی هنجاری فلسفه سیاسی هگل
نویسنده:
Timothy Robert Carter
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این پایان نامه از تفسیری بدیع از مبانی هنجاری فلسفه اجتماعی و سیاسی بالغ هگل دفاع می کند. این استدلال می‌کند که عاملیت خودمختار مبتنی بر انگیزه درک خودمان است، که به ما هدفی می‌دهد که به‌طور اجتناب‌ناپذیری به عنوان عامل به آن متعهد هستیم. استدلال می‌کند که این هدف در نهایت پرورش و عمل از روی احساس «عشق اخلاقی» را منطقی می‌کند، که یک نگرش ارزیابی مثبت نسبت به کالاهای افراد دیگر است که به نوبه خود متضمن تعهد به نهادهای اجتماعی و سیاسی هگل است. در تئوری Sittlichkeit یا زندگی اخلاقی خود طرح می کند. عشق اخلاقی راهی نهایی است که افراد از طریق آن خود را برای خود قابل درک می کنند. زندگی اخلاقی روشی است که آنها از طریق آن این عشق را ابراز می کنند. به همین دلیل است که عمل مستقل در نهایت مستلزم مشارکت در چنین نهادهایی است. پیشنهاد می‌کنم که این تفسیر از برخی کاستی‌های رویکردهای جایگزین به این موضوع اجتناب کند. فصل 1 مفهوم عاملیت خودمختار را به عنوان انگیزه به سوی درک خود معرفی می کند. در فصل 2، من استدلال می‌کنم که این انگیزه هم با توجه به هویت‌های فردی ما («شخصیت‌های») ما عمل می‌کند و هم به‌طور تکاملی، در طول زمان، به طوری که عواملی که با این انگیزه مشخص می‌شوند، در نهایت به این سمت هدایت می‌شوند که خود را به‌عنوان «افراد» تصور کنند. حس فنی: به عنوان عواملی که عقلاً مجبور به تشخیص دیگران هستند. در فصل‌های 3 و 4 نشان می‌دهم که بین این دو جنبه از هویت ما تنشی وجود دارد و نظریه ذهن عینی هگل عملاً نتیجه‌گیری از این تنش است.
هگل در کلام نخستین مترجم
نویسنده:
محمد زارع شیرین کندی
نوع منبع :
مقاله
منابع دیجیتالی :
چکیده :
سالهاست که مترصد فرصتی برای نوشتنِ مطلبی، ولو مجمل و مختصر، درخصوص وجه فلسفی کارِ روانشاد استاد دکتر حمید عنایت بوده‌ام. مقصود نه پرداختن به شخصیت مبرزِ علمی و فرهنگی و خدمات گرانسنگ او، که به قدر کافی در میان اهل دانش و اصحاب اندیشه معروف است و بی نیاز از وصف و بیانِ امثال من. هدف صرفا توجه دادن به شیوۀ ترجمۀ او و باز نمودنِ نثر استوار و فاخر و ادبیات غنی و گسترده‌اش در مواجهۀ با متون فلسفی غرب، علی الخصوص دو اثر از هگل و یک کتاب دربارۀ فلسفۀ اوست. نیرومندترین شاهد و دلیل برای نپرداختن به آثار او در حوزۀ اندیشۀ سیاسی را می توان سخنانی از این قبیل دانست: «هیچگاه عنایت پی جویی حساب ناشده ای که متضمن خطری باشد نمی کند، تا مجبور نشود ریشه های چسبنده و پیچندۀ اندیشۀ سیاسی معاصر را در سرشت اسلام بجوید…عنایت از درافتادن با اصول و ذاتیات اسلام به شدت می پرهیزد» ( درخشش های تیره، ۱۳۷۷ش، ص ۲۷۴، ۲۹۷ ). «اشکال بزرگ نوشته های حمید عنایت را می توان در یک نکته، به اجمال، خلاصه کرد که این نوشته ها از دیگاه تحلیل اندیشۀ سیاسی فاقد اعتبار علمی اند» ( ابن خلدون و علوم اجتماعی ، ۱۳۷۴ش، ص ۲۱ ). به هر حال، ترجمه های حمید عنایت از آثار فلسفی غرب هنوز از رساترین و زیباترین ترجمه های معاصر است. جملات شسته و رفته، عبارات واضح و در عین حال محکم و متقن و بندهای سنجیده واندیشه انگیز ترجمه های او را متمایز می سازند. ترجمه های او از و دربارۀ هگل همچنان اصیل تر و مهم تر از انبوه ترجمه هایی است که خاصه در دو دو دهۀ اخیر از هگل یا دربارۀ او منتشر شده است. این ترجمه های اخیر سست اند و گنگ و نامفهوم، و مترجمانشان سخن ناشناس و فلسفه نادان و گندم نمای جوفروش. ترجمه های کنونی از اصل آلمانی هم باشند تا به حد فارسی حمید عنایت برسند نیازمند آن هستند که مترجم دست‌کم چند سالی آموزش جدی ادب فارسی و عربی را از سر بگذراند. زیرا این ترجمه ها آلمانی و انگلیسی و فرانسوی و غیره هم باشند فارسی نیستند؛ نه این که من بضاعت و شجاعتِ اظهارچنین گفته ای را داشته باشم، حاشا و کلا! این را نثر حمید عنایت می گوید. این را نثر فارسی حمید عنایت و محمدعلی فروغی و منوچهر بزرگمهر و محمدحسن لطفی و عزت الله فولادوند می گوید.
فلسفه هگل در بوته نقد ‏
نویسنده:
کریم مجتهدی، رضا داوری اردکانی، محمد حسینی خامنه ای، غلامحسین اب‍راه‍ی‍م‍ی دی‍ن‍ان‍ی‌، غلامرضا اعوانی
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
فلسفه هگل در بوته نقد  ‏
نویسنده:
کریم مجتهدی، رضا داوری اردکانی، محمد حسینی خامنه ای,غلامحسین اب‍راه‍ی‍م‍ی دی‍ن‍ان‍ی‌، مصطفی محقق داماد
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
فهرست گزیده متکلمان،فیلسوفان و عالمان شیعی :
فلسفه هگل در بوته نقد ‏
نویسنده:
محمد حسینی خامنه ای، کریم مجتهدی، رضا داوری اردکانی، غلامحسین اب‍راه‍ی‍م‍ی دی‍ن‍ان‍ی‌
نوع منبع :
مقاله , نقد دیدگاه و آثار(دفاعیه، ردیه و پاسخ به شبهات) , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
نقد و بسط هگل از کانت: شور عقل [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Paul Giladi
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این مطالعه نقد و بسط هگل از فلسفه نظری کانت است. هدف اصلی این پایان نامه، عدالت در مورد هر دو جنبه از رابطه پیچیده و دشوار فلسفی هگل با کانت است. هدف من در بخش اول ارائه ایرادات مختلف و پاسخ منفی هگل به برخی آموزه های کانتی است. هدف من در بخش دوم این است که استدلال کنم که رابطه مثبت هگل با کانت شامل پذیرش و صرفاً حمل فلسفه استعلایی کانت نیست، بلکه او امیدوار است که از کانت سرنخ‌هایی برای شکلی برتر از منطق استخراج کند. درک چگونگی طرح ادعاهای ماورایی؛ گزارشی از شکل مفهومی؛ و برداشتی از تحقیق فلسفی به عنوان متضمن دگرگونی خود. از این طریق می توان درک بهتری از نقد هگل از کانت و نیز بدهی اساسی او به او داشت.
ذهنیت انقلابی در اندیشه کارل مارکس [پایان نامه انگلیسی]
نویسنده:
Paul Steven Elias
نوع منبع :
رساله تحصیلی , کتابخانه عمومی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
ترجمه ماشینی : این پایان نامه چندین پایان نامه را در رابطه با مؤلفه های کلیدی فلسفه مارکس نشان می دهد که تفاسیر متعارف یا نادرست بیان می کنند یا نادیده می گیرند. تز اصلی مربوط به ایده او از سوبژکتیویته انقلابی است که آشکارا ناسازگار و فاقد نظریه است. حوزه‌های اصلی کار مارکس که برای روشن کردن این ایده بررسی می‌شوند عبارتند از هستی‌شناسی و روش او، انسان‌شناسی فلسفی، ایده جامعه کمونیستی، و نظریه تاریخ. بینش نسبت به این جنبه‌ها و دیگر جنبه‌های کار او را می‌توان از طریق تحلیل یک سنت از فلسفه اجتماعی که منشأ آن در تفکر یونان باستان است، به دست آورد. قوی ترین الهام مارکس از این دوره از فلسفه ارسطو نشأت گرفت که کارش عمیقاً بر درک او از رشد انسانی و ایده او از فعالیت و روابط آزاد تأثیر گذاشت. یکی از اجزای اصلی این سنت، این ایده هستی شناختی است که عقل بر جهان حکومت می کند. مارکس شکلی را که در فلسفه هگل به خود گرفت، زیر و رو کرد. مارکس با الهام از ایده هگل مبنی بر اینکه عقل از طریق فرآیند بیگانگی در تاریخ بشر کار می کند، مدعی شد که شیوه تولید سرمایه داری در توسعه نیروهای مولده و توسعه یکپارچه طبقه کارگر انقلابی مؤثر است. به عقیده مارکس، ایجاد ذهنیت انقلابی از طریق بیگانگی و پراتیک انقلابی صورت می گیرد. از نظر او، چنین فعالیت زندگی خود-تحول شونده توسعه‌یافته برای توسعه ظرفیت‌های مورد نیاز برای سرنگونی انقلابی سرمایه‌داری و سازمان‌دهی مجدد زندگی اجتماعی ضروری است. و با این حال او همچنین ادعا کرد که فعالیت زندگی کارگران در جامعه سرمایه داری تمایل دارد که آنها را از نظر جسمی و روحی تخریب کند. بازنمایی دقیق این مشکل در قلب ایده مارکس از سوبژکتیویته انقلابی و بنابراین خود این ایده مستلزم تأکید بر حساسیت او به بعد ذهنی-ذهنی زندگی انسان (روانشناسی اولیه و نظریه ذهن او) و توسعه ظرفیت های اخلاقی فردی است. به خصوص. این پایان نامه با بیان مجدد عناصر تفکر مارکس در مورد بیگانگی و سوبژکتیویته انسانی با پدیدارشناسی هوسرلی و روانکاوی فرویدی (شامل برخی از تجدید نظرهای ملانی کلاین در آن) به پایان می رسد تا نقطه شروع پرباری برای تعالی فلسفه اجتماعی مارکس ایجاد شود.
  • تعداد رکورد ها : 2133