آثار پر استناد | کتابخانه مجازی الفبا

آثار پر استناد | کتابخانه مجازی الفبا

کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی کتابخانه مجازی الفبا،تولید و بازنشر کتب، مقالات، پایان نامه ها و نشریات علمی و تخصصی با موضوع کلام و عقاید اسلامی

فارسی  |   العربیه  |   English  
telegram

در تلگرام به ما بپیوندید

public

کتابخانه مجازی الفبا
کتابخانه مجازی الفبا
header
headers
پایگاه جامع و تخصصی کلام و عقاید و اندیشه دینی
جستجو بر اساس ... همه موارد عنوان موضوع پدید آور جستجو در متن
: جستجو در الفبا در گوگل
مرتب سازی بر اساس و به صورت وتعداد نمایش فرارداده در صفحه باشد جستجو
  • تعداد رکورد ها : 302
راز دانی وحدود معرفت بشری در نهج البلاغه
نویسنده:
مجیده بوعذار؛ استاد راهنما: قاسم عبیداوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
مسئله شناخت، همواره از محوری‌ترین مباحث در قلمرو تفکر انسانی بوده است. پرسش از این‌که انسان چه می‌داند، چگونه می‌داند و تا کجا می‌تواند بداند، در بطن تمام مکاتب فلسفی، کلامی و عرفانی حضور دارد. در حوزه تفکر دینی، این مسئله صورت‌بندی خاصی می‌یابد؛ زیرا دامنه معرفت تنها به محسوسات و تجربیات محدود نمی‌شود، بلکه ساحت‌هایی از حقیقت در قالب مفاهیمی چون غیب، وحی، اسماء الهی، سرّ ربوبی و حقایق قدسی نیز مورد توجه قرار می‌گیرد. در این میان، «رازدانی» یا آگاهی نسبت به آن‌چه ذاتاً پوشیده، فراتر از عقل جزئی و در زمره اسرار الهی تلقی می‌شود، با محدودیت‌های ساختاری و وجودی معرفت انسانی پیوند می‌خورد و این نسبت، خود به یکی از مهم‌ترین چالش‌های معرفت‌شناسی دینی بدل می‌شود. در سنت اسلامی، منابع وحیانی و سخنان معصومان(ع) منبعی غنی برای فهم حدود و مراتب معرفت انسان در مواجهه با ساحت ربوبی به‌شمار می‌روند. یکی از متون برجسته در این زمینه، نهج‌البلاغه، مجموعه کلمات امیرالمؤمنین علی(ع)، است که با نگاهی ژرف، توحیدی و گاه رازآمیز، به تبیین جایگاه عقل، علم، جهل، و مراتب شناخت در نسبت با ذات الهی و عالم هستی می‌پردازد. در این اثر، نوعی دوگانگی ظاهری میان تجلیل از عقل و دانش، و در عین حال هشدار نسبت به ناتوانی عقل در درک کنه حقیقت، قابل مشاهده است؛ از سویی، عقل به‌عنوان بزرگ‌ترین نعمت الهی برای انسان و ابزار هدایت و حکمت شناخته می‌شود، و از سوی دیگر، درک غیب، علم به ذات خداوند و آگاهی از سرّ تقدیر، ورای توان فهم بشری معرفی می‌گردد.
تبیین جایگاه مرگ آگاهی و دلالت های تربیتی آن در سبک زندگی اخلاقی از منظر نهج البلاغه
نویسنده:
فاطمه حلاجی ایلخچی؛ استاد راهنما: مریم بناهان قمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
مرگ برای ما انسان ها یک مسئله ی اساسی است و مرگ یک اتفاقی است که برای تمام موجودات جهان رقم زده شده است و انسان ها هم از این قاعده مستثنا نیستند. و یاد مرگ و توجه به آن یکی از مسائل اساسی زندگی است که یکی از مهمترین آثار آن کمک به حفظ آرامش انسان و رهایی از اضطراب ها و استرس های زندگی است. فکر درباره آینده ای مبهم انسان را دچار دلهره و اضطراب میکند. زیرا معمولا ابهام درباره ی آینده و اینکه چه سرنوشتی در انتظار ماست و قرار است چه چیزی رخ بدهد، خود از عوامل مهم ایجاد اضطراب در انسان ها میباشد. بر خلاف تصور همگان، نه تنها خیال مرگ مغایرتی با آرامش انسان ندارد؛ بساکه در صورت فهم درست ماهیت و چیستی مرگ، زندگی انسان میتواند فارغ از واهمه ناشی از فرا رسیدن مرگ باشد. نگرش انسان ها به مرگ یکی از بزرگ ترین دغدغه های بشری در طول تاریخ بوده است کما اینکه مسئله مرگ در نزد فلاسفه هم از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده است.
بررسی تأثیر ظلم در تغییر نعمت با تأکید برآموزه‌های قرآن و نهج البلاغه
نویسنده:
زهره شیرازی؛ استاد راهنما: رضا حاجیان حسین آبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
تأثیر ظلم بر تغییر نعمت از موضوعاتی است که در معارف دینی بر آن تاکید شده است. ظلم به معانی و مصادیق مختلفی به کار می رود از جمله رفتار ناعادلانه با دیگران. امام علی(ع) در نامه 31 دستورالعمل معاشرت با دیگران را به زیبایی به عنوان قانون کلی بیان می کند. رفتار ناعادلانه تأثیر بسزایی بر روی تغییر نعمت خواهد داشت. در آموزه های دینی عبارات زیادی وجود دارد که به تأثیر ظلم بر نعمت اشاره دارد. انسان‌ها با ارتکاب ظلم و فساد، و یا نیکی و احسان تاثیر در تغییر قوانین هستی دارند. ظلم باعث بروز فساد و تخریب در جامعه خواهد شد. امام علی (ع) بیان می‌کند که ظلم در هر حالی و به هر شکلی، نعمت موجود را تغییر می‌دهد و باعث تخریب آن می‌شود. ظلم و ستم که باعث تغییر می شود به سه معنی تحلیل می‌شود: ازدیاد نعمت،کاهش نعمت که یانقصان آن نعمت است یا زوال و از بین رفتن نعمت و در نهایت تبدیل نعمت به ضد آن که از آن تعبیر به نقمت می‌شود. با بررسی مجموعه‌ای از اقسام گناهانی که نعمت را تغییر می‌دهند به این مطلب دست می‌یابیم که ظلم و کفران و ناسپاسی نعمت و ترک سپاسگزاری از اقسام گناهانی هستند که باعث زوال یا تغییر نعمت خواهند شد. این پژوهش که با روش توصیفی-تحلیلی نگاشته شده به بررسی پرتأثیر ظلم بر تغییر نعمت با تأکید بر آموزه های قرآن و نهج البلاغه پرداخته است که ظلم از مصادیق تغییر نعمت آن هم در جهت نقصان ، یا زوال و یا تبدیل نعمت به نقمت است و ضرر و زیان آن متوجه خود انسان خواهد شد. از این رو شناخت و آگاهی از ابعاد ذکر شده علاوه بر جنبه علمی و نظری می تواند به عنوان یک تحقیق کاربردی در زندگی افراد نقش مؤثری داشته باشد.
تعدد فهم دینی‌، خاستگاه و عوامل آن از منظر روایات با تأکید بر نهج‌ البلاغه
نویسنده:
صفیه آقائی؛ استاد راهنما: احمد کریمی؛ استاد مشاور: عبدالهادی مسعودی، محمد رنجبر حسینی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
فهمِ دینیِ ادیان ابراهیمی همواره متن محور بوده است و متدینان، باور دینی خود را به آن استناد می‌دهند. با این حال تنوع و تکثر تفسیری از متن مقدس، نشان دهنده عوامل متعدد تاثیرگذار در فهم می‌باشد. در خلاء پژوهش‌های مستقل وجامع درباره عوامل تاثیرگذار در فهم و متن، این پژوهش، ضمن به رسمیت شناختن مقومات فهم، در پی پاسخ به این پرسش بوده که چگونه فهم دینی، متکثر بوده است. این مهم با مراجعه به آموزه‌های روایی شیعه و با تأکید بر نهج‌البلاغه، با روش تحلیل محتوا محقق شده است. یافته‌های این پژوهش، با انحصار استقرایی تامه نشان داد که تنوع فهم دینی متاثر از چهار عامل اصلی؛ «متن»، «ماتن»، «مفسر» و «فرامتن»می‌باشد که با کدگذاری‌های باز، هر یک به زیر شاخه‌های فرعی‌تری تقسیم ‌شدند. عواملی چون؛ قابلیت استعداد خطاخوانی، دشواریابی، امکان ممزوجیت، لایه‌پذیری، نظام‌مندی درحیطه‌ی متن، راهبردهایی چون تقیه، توریه ،عدم اذاعه، سروارگی، کتمان و القاءاصول که ماتن دینی با توجه به شرایط و موقعیت سیاسی و ظرفیت‌های مخاطبین اتخاذ می‌کند، انحای مختلف رویکرد مفسر با متن، دقت و خطای منابع معرفتی او و تاثیر رذائل و فضائل اخلاقی و معرفتی مخاطبین در فهم دینی و همچنین تاثیرعوامل فرامتنی چون؛ حکومت، زمانه، تربیت، محیط، قدرت و مسائل اقتصادی، با استناد به روایات بررسی شد. که گستره‌ی این عوامل، حاکی از پیچیدگی‌های فهم متن دینی برای غیر معصوم می‌باشد. ماحصل این پژوهش دارای نتایج نظری، معرفتی و عملی مختلفی است که بازتاب آن در حوزه‌‌ی نظری روی الهیات نجات، در حوزه‌ی معرفتی در لزوم تواضع و گشودگی معرفتی تاکید می‌کند و در حوزه‌ی عملی می‌تواند زمینه‌ساز مدارا، پویایی فکری و تعامل فعال‌ در زیست دینی و هم مانعی در برابر جمود، تعصب و دین‌گریزی در جهان معاصر باشد.
واکاوی نظریه معرفتی نهج البلاغه در توجیه باور انسان
نویسنده:
فریبا شهیدی فر؛ استاد راهنما: احمد کریمی؛ استاد مشاور: عبدالهادی مسعودی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
وصول انسان به حقیقت و نیل به سعادت، غایت القصوای ادیان آسمانی است و این هدف، جز از راه معرفت صحیح میسر نمی گردد. اما این که شناخت چیست، و توجیه باور به چه عواملی وابستگی دارد، پرسش هایی بنیادین است که این پژوهش به پیشگاه نهج البلاغه عرضه کرده و با روش تحلیل کیفی محتوا، نظریه معرفتی اخوالقرآن را در توجیه باور بررسیده است. از نظر این کتاب شریف، باور آدمیان بسته به این که بر کدام یک از راه‌های حس ظاهری، باطنی، قلب، گواهی، استدلال، و وحی، استوار گردیده، مولد باورهای پایه و غیر پایه، و درجات قطعیت متفاوتی است. فضائل عقلانی مانند تدبر، حکمت و بصیرت در معرفت اثرگذار است، هم چنان که رذائل اخلاقی مانند دنیا پرستی، عشق مجازی، حب و بغض افراطی، و نیز رذائل معرفتی مانند شک، غفلت، یک جانبه نگری، و خلل در فضایل الهیاتی هم چون کم‌تقوایی، شبهه، و تشبیه خدا به مخلوقات، توجیه باور را مخدوش می‌کنند. مساله توجیه، محدود به حالات آگاهانه فاعل شناسا نمی‌گردد، و حداقل پاره‌ای از فضیلت‌های عقلانی شرط مُقوّم و شکل‌گیری معرفت صحیح می‌باشند. در این صورت، توجیه معرفت در نهج البلاغه، یک نظریه ترکیبی است که با عطف نظر به زمینه‌ها و دلایل و قراین کافی، به یک الگوی مبناگرایانه میل کرده و در عین حال، تضمین عملکرد صحیح قوای معرفتی نیز شرط لازم برای بررسی دلایل و قراین معرفی شده است.
بررسی مفهوم رستگاری انسان با تاکید بر نهج البلاغه و صحیفه سجادیه
نویسنده:
محمدرضا منصوری پور؛ استاد راهنما: رضا حاجیان حسین آبادی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
رستگاری در دین به معنی نجات انسان از گناه و عواقب گناه است. هرچند معنای رستگاری در ادیان گوناگون یکی نیست، اما در ادیان کتاب‌بنیاد مانند یهودیت، مسیحیت و اسلام - رستگاری مسئله‌ای کانونی است. در قرآن حدود 40 بار از واژه فلاح (رستگاری) سخن گفته شده و در ضمن آیات مربوط از صفات و علائم رستگاران و سعادتمندان واقعی و اخروی سخن رانده‌است که البته رستگاری از هر دو بعدش هم دنیوی و هم اخروی مدنظر بوده و از آنجا که حیات اخروی جاودانی و ابدی است از اهمیت بیشتری برخوردار می‌باشد. قرآن رستگاری اخروی را از آن راستگویان می داند. صدق به هر اندازه‌ای که در وجود آدمی برقرار و ثابت گردد، به همان مقدار برای او تزکیه و نجات می‌آورد؛ چرا که مؤمنان، اگر به خاطر صداقتشان، مشکلاتی را در دنیا تحمّل کنند، این راستی در آخرت برای آنان کارساز است. تنها صادقان نفع می‌برند، نه مدّعیان، شعاردهندگان وریاکاران. رستگاری انسان به عنوان یکی از مفاهیم بنیادین در آموزه‌های دینی و فلسفی، همواره مورد توجه اندیشمندان و متفکران قرار گرفته است. این مفهوم که به معنای دستیابی به سعادت ابدی، کمال انسانی و نزدیکی به خداوند تفسیر می‌شود، در ادیان الهی به‌ویژه اسلام جایگاه ویژه‌ای دارد. نهج‌البلاغه و صحیفه سجادیه به عنوان دو منبع مهم معرفتی و تربیتی در اسلام، حاوی دیدگاه‌های عمیق و جامعی درباره مسیر رستگاری انسان هستند. در نهج‌البلاغه، امام علی(ع) با تبیین صفات انسان کامل، موانع رستگاری و راهکارهای رسیدن به آن، نقشه راهی برای سعادت بشر ترسیم می‌کند. از سوی دیگر، صحیفه سجادیه با محوریت دعا و نیایش، راهکارهایی عملی برای تقویت رابطه انسان با خدا و تعالی روح ارائه می‌دهد. با وجود تأکید فراوان این منابع بر موضوع رستگاری، به نظر می‌رسد بسیاری از ابعاد این مفهوم به‌طور کامل تبیین نشده یا کمتر مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. به‌ویژه در زمینه پیوند بین مفاهیم نظری و عملی رستگاری در زندگی فردی و اجتماعی انسان، شکاف‌هایی وجود دارد که نیازمند مطالعه و تحلیل دقیق است. سؤال اصلی این پژوهش این است که مفهوم رستگاری انسان در نهج‌البلاغه و صحیفه سجادیه چگونه تعریف و تبیین شده و چه ارتباطی میان مباحث نظری و عملی این مفهوم در این دو منبع وجود دارد؟ همچنین، چه اصول و راهکارهایی برای دستیابی به رستگاری در این آثار ارائه شده و چگونه می‌توان این آموزه‌ها را به زندگی معاصر انسان‌ها مرتبط ساخت؟ بررسی این موضوع می‌تواند به درک عمیق‌تر از مفهوم رستگاری در اندیشه اسلامی کمک کرده و چارچوبی عملی برای ارتقای معنوی و اخلاقی انسان در جامعه امروز فراهم آورد.
بررسی مفهوم خیر در نهج‌ البلاغه
نویسنده:
محمد امرائی؛ استاد راهنما: روح اله مهدیان طرقبه؛ استاد مشاور: اسماعیل قاسمی
نوع منبع :
رساله تحصیلی , مطالعه تطبیقی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
مقدمه و هدف: در نهج‌البلاغه مفاهیم کلیدی و اساسی دینی بی‌شماری موردتوجه حضرت علی (ع) قرار گرفته و بسیاری از آنان در پژوهش‌های مختلفی موردتوجه قرار گرفته‌اند؛ اما یکی؛ از این مفاهیم و واژه‌ها که به قول برخی از مفسرین قرآن کریم «اگر کسی بخواهد راه سعادت را بپیماید باید خیر را بشناسد و به مصادیق آن عمل کند»، واژه «خیر» است که یک‌صد و شانزده بار در نهج-البلاغه تکرار شده است. باتوجه‌به اینکه واژه‌ی خیر به‌صورت مکرر در نهج‌البلاغه تکرار شده است. بنابراین، قطعاً امام (ع) مفاهیم مختلفی از آن ارائه داده است. در این پژوهش نویسنده در صدد آن است که دریابد، مفهوم خیر از دیدگاه حضرت علی (ع) در نهج‌البلاغه چیست و حضرت این کلمه را در چه مفاهیم مختلفی به‌ کار برده است مواد و روش‌ها: پژوهش حاضر با اطلاعات کتابخانه‌ای جمع‌آوری گردیده و روش بکار رفته در آن از نوع توصیفی - تحلیلی است. نتیجه‌گیری: نهج‌البلاغه مملو است از کلمات و لغاتی که حضرت از آنان معنا و مفهومی غیر از معنای‌اصلی و ظاهری آن‌ها اراده نموده است. یکی از این کلمات که یکصدو شانزده بار توسط حضرت در کلامشان در نهج‌البلاغه تکرار شده‌است؛ «خیر» است. از دیدگاه حضرت علی(ع) آنچه که ما را در راه سعادت اخروی سوق دهد، خیر است وخیر را مختص دو شخص می‌داند؛ آنکه در انجام خوبی‌ها در تلاش است و آنکه در توبه از گناهان و بدی‌هاست. اما حضرت این کلمه را در جایگاه اسم تفضیل و صفت مشبهه مورد استفاده قرار داده است و با توجه به ترکیبی که از کلمه خیر با دیگر لغات چه به صورت مضاف و مضاف‌الیه و چه بصورت ترکیب وصفی انجام داده است، مفاهیم متفاوتی را از آن اراده نموده‌است. بر اساس شروح نهج‌البلاغه حضرت مفاهیمی چون: طریق حق، پاداش، نیکان، سخن بجا و شایسته، نعمت و عطا، سودو فایده، سعادت، برگزیدگان را اراده نموده است. اما از ترکیب خیر با کلمات دیگر، مفاهیمی استنباط می‌گردد که به چند مورد اشاره می‌گردد: مکه‌معظمه، پیامبراکرم(ص) و اهل‌بیت(ع)، فاطمه الزهرا(س)، اصلاب طاهره، ارحام مطهره، شجره نبوت، صحابه‌برجسته‌رسول‌الله(ص).
رابطه انسان با خدا و نقش آن در روابط اجتماعی او از دیدگاه قرآن و احادیث با تاکید بر حکمت 89 نهج البلاغه
نویسنده:
عبدالعظیم ابیض نژاد؛ استاد راهنما: محمد علی علوی
نوع منبع :
رساله تحصیلی
منابع دیجیتالی :
چکیده :
به طور کلی طبق قرآن کریم و روایات انسان دارای روابط چهارگانه؛ ارتباط با خداوند، ارتباط با خود، ارتباط با دیگران و ارتباط با طبیعت است. پژوهش حاضر بر آن است دو نوع از این ارتباطات یعنی ارتباط با خداوند و ارتباط با دیگران در اجتماع و همچنین تاثیر ارتباط با خداوند بر ارتباطات اجتماعی انسان را بررسی نماید. سوال اصلی مطرح شده در پژوهش حاضر این است که رابطه انسان با خدا و نقش آن در روابط اجتماعی او از دیدگاه قرآن و احادیث با تاکید بر حکمت 89 نهج البلاغه چگونه ارزیابی می شود؟ هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه انسان با خدا و نقش آن در روابط اجتماعی او از دیدگاه قرآن و احادیث با تاکید بر حکمت 89 نهج البلاغه با روش توصیفی-تحلیلی می باشد. یافته های این پژوهش نشان می دهد؛ اصول ارتباط با خداوند شامل: خدا محوری، تعبّدمداری، معرفت به خداوند، درک عظمت خداوند و... است. وجوه ارتباط‌ انسان با خداوند نیز شامل: وجه ایمان ، پرستش خداوند، قدردانی نعمت‌ها، تـوکل و پوزش‌ و بازگشت است. ارتباط انسان با خداوند به رابطه غیر زبانی، رابطه زبانی (شفاهی)، وحی (گونه شفاهی) و رابطه اخلاقی قابل تقسیم است. و معیارهای رابطه صالحه انسان با خداوند: تسلیم و رضا، توکل، تفویض و حُسن ظن می باشد. معیارهای رابطه صالحه با دیگرا نیز عبارتند از: شناخت، برادری، معاشرت با نیکان، اثر گذاری، تعاون بر خوبی ها، رعایت حقوق طرفین، پوشاندن عیوب، مصابره و مرابطه، پرهیز از جدل و نزاع و... است. طبق حکمت 89 نهج‌البلاغه و دیگر دلالیل قرآنی و روایی حُسن ارتباط فرد با خداوند متعال ارتباط مستقیم با حُسن ارتباطات اجتماعی او دارد.
معناشناسی انذار در نهج البلاغه
نویسنده:
اسدالله رستمی؛ استاد راهنما: مالک عبدی؛ استاد مشاور: یسرا شادمان
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
نهج البلاغه، یکی از گنجینه‌های ارزشمند حکمت اسلامی، منبعی بی‌همتا برای استخراج مفاهیم دینی و اخلاقی است. در این میان، مفهوم انذار که در محور اصلی آموزه‌های دینی قرار دارد، به شکل برجسته‌ای در خطبه‌ها، نامه‌ها و کلمات قصار امیرالمؤمنین علی (ع) مطرح شده است. پژوهش حاضر برمبنای روش توصیفی - تحلیلی و با عنوان «معناشناسی انذار در نهج البلاغه»، به بررسی دقیق و عمیق این مفهوم در متن نهج البلاغه می‌پردازد و تلاش می‌کند با رویکرد معناشناسانه، لایه‌های گوناگون واژگان و مفاهیم مرتبط با انذار را تحلیل کند. مطالعه این پژوهش، ابتدا به بررسی ریشه‌شناسی و ابعاد زبانی واژه «انذار» در زبان عربی پرداخته و سپس کاربردهای این واژه در سیاق‌های مختلف نهج البلاغه را تحلیل می‌کند. در این بررسی، واژگان مرتبطی همچون «عبرت»، «وعظ»، «تدبر»، و «تأمل» که همگی ابعادی از مفهوم انذار را در بر می‌گیرند، مورد بررسی قرار می‌گیرند. پژوهش نشان می‌دهد که انذار در نهج البلاغه نه تنها به معنای هشدار یا بیم‌دهی است، بلکه به مثابه یک فرآیند تربیتی و اخلاقی عمل می‌کند که هدف آن بیدارسازی عقل و قلب انسان‌ها و هدایت آن‌ها به سوی اصلاح رفتارهاست. تحلیل محتوای خطبه‌ها، نامه‌ها و حکمت‌های نهج البلاغه نشان می‌دهد که مفهوم انذار به شکل‌های مختلف، از جمله انذار مستقیم (مانند هشدار درباره عواقب اعمال)، انذار با عبرت‌آموزی از تاریخ (اشاره به سرنوشت اقوام پیشین)، و انذار اخلاقی (تحذیر از خطاها و ترغیب به تقوا) تبلور یافته است. در این میان، حضرت علی (ع) با بهره‌گیری از سبک بیانی متنوع، از تمثیل‌ها، استعاره‌ها و تقابل‌های معنایی بهره می‌گیرد تا تأثیرگذاری پیام‌های انذارآمیز خود را افزایش دهد.
ماهیت و اصول تربیت‌ عرفانی در مأثورات امام‌ علی (ع) با تأکید بر نهج‌ البلاغه
نویسنده:
محمد علیخانی؛ استاد مشاور: امیر جوان آراسته
نوع منبع :
رساله تحصیلی
کلیدواژه‌های اصلی :
چکیده :
تربیت، مهمترین رکن در اندیشه‌ی اسلامی برای شکل دادن و جهت بخشی به فکر و عمل انسان بر اساس آموزه‌های دینی است که تربیت دینی در حوزه های فردی، اجتماعی و در شاخه های تربیت اخلاقی، تربیت عرفانی، تربیت کلامی، تربیت روحی جسمی و... وجود دارد. آبشخور تربیت اخلاقی، کلامی و جسمی؛ عقل معاش و انسانی و مخاطب آن، توده‌ی مردم است ولی تربیت عرفانی، از عقل الهی است و مخاطب آن، همه‌ی مردم بصورت مشکک است واصل ترتب اندارجی مقامات و منازل، مقابل متربی است. همچنین در تربیت عرفانی هدف قرب به خدا و انسان کامل شدن است و در سلوک‌عرفانی هدف، فناء فی‌الله است. در این میان تربیت عرفانی، لبّ اللباب و غایتِ همه‌ی انواع تربیت‌هاست که بواسطه‌ی آن، انسان با اصول و روش‌های معرفتِ‌الهی با هدف قرب به خدا آشنا می‌شود. رساله‌ی حاضر؛ پژوهشی با هدف شناخت ماهیت و ضرورت تربیت‌عرفانی از منظر امام‌علی(ع) و آشنایی با اصول و راهکارهای تربیت‌عرفانی بر اساس مأثورات امام‌علی(ع) با تأکید بر نهج‌البلاغه است. تربیت متربی بر مبنای شناخت صحیح خداوند به عنوان حقیقت وجود که تمام هستی را فرا گرفته است و تمام موجودات جلوه ‌های اویند و همچنین کمال محبت وبعد از ایندو، اطاعت کامل بر پایه‌ی شریعت و طریقت؛ به‌عنوان مهمترین اصولِ تربیت‌عرفانیِ امام‌علی(ع) در جایگاه امام و مصداق اتم انسان کامل است. فقدان هر یک از این سه اصل از اصول تربیت‌عرفانی ذکر شده در روش تربیتی امام‌علی(ع)، مانع تحقق تربیت‌عرفانی خواهد بود. در این شیوه‌ی تربیتی، متربی؛ سعی در سلوک بر طریق معرفتِ‌الهی برای قرب و فنای فی الهی دارد. بر مبنای اندیشه‌ی امام‌علی(ع)، خداوند متعال در انسان استعدادی قرار داده است که از یک جهت انسان را تا وصول به مقام انسان کامل و از جهت دیگر تا فنای فی الله پیش برد و هرکس به این نکته توجه نکند دچار خسارت شده و جلوگیری از این خسارت واجب است. این نکته بیانگر اهمیت و ضرورت، فراگیری اصول و روش‌های تربیت‌عرفانی بر مبنای مکتب اهل‌بیت(ع) است. روش‌های تربیت‌عرفانی عرفای اسلامی، به میزانی که به اصول و روش‌های تربیتی امام‌علی(ع) منطبق و با آن تنافی نداشته باشد، دارای ارزش و الگوگیری است.
  • تعداد رکورد ها : 302