مسئلة معاد یکی از مهمترین ارکان ادیان ابراهیمی است و این ادیان با رویکردهای مختلف، سعی در مواجهه با آن داشتهاند. از یک طرف چیستی معاد در قالب معادشناسی دینی
... ی به پرسشهایی دربارة چیستی انسان و جهان در نسبت با حکمت و ارادة الهی در دنیای بعد از مرگ و رستاخیز پیوند میخورد و از طرف دیگر گونههای معادشناسی دینی اشکال خاصی را از جهانشناسی و انسانشناسی رقم میزند که بهخوبی خود را در قالب زندگی و اخلاق عملی در نسبت انسان، جهان و ارادة الهی در نگاه و زندگی پیروان آن ادیان نمایان میسازد. در این نوشتار، با تأکید بر رویکرد دینشناسی تطبیقی، ضمن مرور نظریات مختلف دربارة معاد جسمانی و روحانی در اسلام و مسیحیت، به مقایسة نظر ملاصدرا و سنت آگوستین خواهیم پرداخت و نشان خواهیم داد که نوع انسانشناسی و جهانشناسی ملاصدرا با تأکید بر اثبات عقلی و نقلی معاد جسمانی انسان، و همچنین تأکید بر اهمیت دنیای مادی در یک نظم پیشینی الهی بهعنوان یکی از مراحل تکامل انسانی و زیستن در آن بهعنوان یکی از مخلوقات باری تعالی، دارای اهمیت فراوانی برای تعالی انسان تا روز رستاخیز است، که زمینة سوژه شدن دنیای مادی و طبیعی را برای الاهیات اسلامی در ابعاد مختلف فراهم میآورد. اما نوع انسانشناسی و جهانشناسی الاهیاتی آگوستینی بر نفی دنیای مادی و در نظر گرفتن آن بهعنوان عرصة مجازات انسان برای گناه نخستین و هبوط انسان تأکید دارد. زیست مادی و دنیوی انسان و تمام ظواهر و اقتضائات آن و حتی مرگ انسان، همه در پرتو مجازات و خشم الهی قابل فهم و تفسیر است، که تنها در پرتو عنایت الهی در روز رستاخیز امکان سعادت انسان مهیا خواهد شد. در این حالت، بر خلاف الاهیات اسلامی، در رویکرد مسیحی دنیای طبیعی بهشکل سلبی در ابعاد مختلف نفی و تقبیح میشود.
بیشتر