مسئله رابطه دين و اخلاق، در دو حوزه فلسفه دين و فلسفه اخلاق، بحث و بررسي ميشود. در اين باره، هم در دنياي غرب و هم در دنياي اسلام، رهيافتها و ديدگاههاي مختل
... لفي وجود دارد. گروهي بر اين باورند که بين اين دو رابطهاي نيست و گروهي قائل به وجود رابطه بين اين دو هستند. در اين صورت، برخي قائل به تأثيرپذيري دين از اخلاق و برخي قائل به تأثيرپذيري اخلاق از دين هستند. اين پژوهش در پنج فصل، به دنبال بررسي چگونگي ارتباط بين دين و اخلاق از نگاه امام خميني? است. در باب نحوه ارتباط دين اخلاق، سه ديدگاه مطرح شده است که عبارتاند از: تباين، اتحاد، و تعامل و تعاضد. بر اساس رويکرد تعامل و تعاضد، دين و اخلاق، هر يک، هويتي مستقل دارند؛ ولي از زواياي گوناگون به هم نياز دارند. پذيرش پارهاي از گزارههاي ديني، بر برخي قضاياي اخلاقي مبتني است و تصديق دستهاي از گزارههاي اخلاقي، متوقف بر پارهاي از قضاياي ديني است. ديدگاه امام خميني? در نقش اخلاق نسبت به دين، در هدف دين و در کمال و تهذيب نفس، در اين پژوهش برجسته است. نياز اخلاق به دين در تعريف، از نظر شيعه و به تبع، از نظر امام? پذيرفته نيست. نياز اخلاق به دين در اطلاعات ناظر به واقع و ضمانت اجرايي، در معرفي انسان، و در شکوفايي اخلاق، از نظر امام?، در اين پژوهش برجسته است. امام خميني? علم را به عنوان منشأ انگيزش اخلاق نميپذيرد و دين را يکي از مهمترين منشأهاي انگيزش براي اخلاق ميداند. امام خميني? به عنوان يکي از علماي صاحب نظر و برجسته عدليه، حسن و قبح ذاتي اشيا را ميپذيرد. يکي از مسائل مطرح در مسئله ارتباط دين و اخلاق، نسبيت اخلاقي است که منشأ آن دنياي غرب است و پيامدهاي منفي آن از نگاه امام(، انکار اخلاق، نفي حکمت عملي، نفي تربيت انسانها، به وجود آمدن پلوراليسم اخلاقي، از بين رفتن الگوهاي جاويدان، نفي اعتقاد به کتابهاي الهي و سليقهاي شدن ارزشهاست. نويسنده در پايان به بررسي اخلاق سکولار پرداخته است که عبارت است از اخلاق منهاي دين. چون از نظر امام، دين و اخلاق و سياست از يک منبع ميجوشد و هدف واحد، يعني سعادت بشر را دنبال ميکند، جدايي اخلاق از دين معنايي ندارد و اخلاق منهاي دين در معرض سقوط است.
بیشتر