پایههای اصلی فلسفه سیاسی غرب توسط سقراط و برجستهترین شاگرد افلاطون بنیان نهاده شده است. هماره این سؤال اساسی برای افلاطون مطرح بود که کدام دولت بهتر و کدام ن
... نظم منصفانهتر است و چه کسی صلاحیت حکومت بر مردم را دارد؟ این سؤال امروزه نیز برای دولتها مطرح میباشد. افلاطون رسالههای بسیاری نوشت که مشهورترین آنها «رساله جمهوری» است. فلسفه سیاسی او بیشتر در همین کتاب شرح و تفسیر شده است. «جمهوری» یکی از مفصلترین و بهترین آثار افلاطون و شورانگیزترین متن فلسفی موجود است و در بیشتر رسالههای او، سخنگوی اصلی سقراط است. موضوع محاورههای کتاب، ماهیت عدالت است. کلمهای که به معنای نیکی یا اخلاق و کمال مطلوب انسان است. افلاطون حکومت را یک فن یا هنر میداند که در آن حاکم باید نفع کسانی را که تحت حاکمیت قرار دارند را ملاحظه نماید و با در نظر داشتن میانهروی و هماهنگی از افراط و تفریط دوری کند؛ اگر کسی اصرار کند که از تمایلات خودخواهانه پیروی کند، آشفتگی و هرج و مرج به بار میآورد. افلاطون دولت را مانند بدن انسان دارای سه بخش تصور میکند که در آن به جای سر و سینه و شکم، حکمرانان و پاسداران و زحمتکشان وجود دارند. همان گونه که آدم سالم و هماهنگ تعادل و تناسب به خرج میدهد، نشانه دولت با فضیلت نیز این است که هر کسی جایگاه خود را بداند.
بیشتر