ترجمه ماشینی:
کتاب جوآن دبلیو اسکات در مورد جنجالهای روسری (*affaires des foulards*) در فرانسه در دو دهه گذشته یکی از بهترین آثار تئوری اجتماعی است که در سال
... های اخیر خواندهام. اسکات در نثری واضح و قابل دسترس، تحلیلی دقیق از انگیزه ها و پیامدهای ممنوعیت حجاب در مدارس دولتی فرانسه ارائه می کند. علاوه بر این، اگرچه مناقشات پدیدهای نسبتاً جدید هستند، اسکات (یک مورخ با تحصیلات) با ارائه منابع استعماری، مذهبی و فلسفی هویت ملی فرانسه، کار قابل تحسینی را در زمینهسازی بحث انجام میدهد. نتیجه یک مطالعه ظریف و قانع کننده از جامعه معاصر فرانسه و "تهدید" فرضی مهاجران مسلمان برای آن است. فضیلت بزرگ این کتاب، تحلیل تناقضهای دین و سکولاریسم است که با ممنوعیت حجاب توسط دولت فرانسه (که طرفداران از آن به عنوان «حجاب» ظالمانهتر یاد میکنند) در مدرسه آشکار شده است. در توجه دقیق اسکات به پوشش رسانه ای جنجال ها و گفتمان های سیاسی و فلسفی شخصیت های طرفدار ممنوعیت، درجه شگفت انگیزی از شوونیسم را در آرمان های سیاسی جهانی گرایی فرانسوی آشکار می کند. عدم تحمل در دفاع تحسینشده فرانسه از «فردگرایی انتزاعی» بهعنوان پایهای برای شهروندی؛ و اصرار برخی از فمینیستهای فرانسوی مبنی بر اینکه هرگونه پوشیدن حجاب ذاتاً ظلمکننده و تحقیرکننده زنان است. به طور خلاصه، جایی که شخصیتهای طرفدار تحریم (از سیاستمداران محافظهکار گرفته تا روشنفکران فمینیست) علیه نابردباری، «عقبماندن» و ماهیت استبدادی اسلام جهانی (که نماد آن «حجاب» است)، اسکات به یک روند ترسناک به سمت «سکولاریسم مطلقگرا» اشاره میکند. و یک موضع خصمانه سازش ناپذیر نسبت به تفاوتهای فرهنگی (جایی که *بینملی* [در فرانسه] تفاوتهای اجتماعی، طبقاتی، و قومی/نژادی با گفتمان «برخورد تمدنها» حذف میشوند -- سکولاریسم غربی در برابر اسلام جهانی قرار دارد). از سوی دیگر، مخالفان این ممنوعیت و همچنین برخی از دختران روسریدار (از طریق شهادت نقلقول) نشان میدهند که حجاب تا چه اندازه در خدمت هدفی استراتژیک و حتی توانمندساز در زندگی روزمره است: راهی برای زنان جوان درباره هویتهای جنسی، معنوی و سیاسی خود در مدارسی که بودجه بسیار کمی دارند در فقیرترین بخشهای شهرهای بزرگ فرانسه مذاکره کنند. به عبارت دیگر، در محیطهایی که از قبل انگ میزدند، زنان جوان از روسری به عنوان وسیلهای برای ابراز وفاداری به سنتهای فرهنگی، نشانه دلبستگی به خانوادهشان و/یا ابراز کرامت فردی از طریق رشد معنوی استفاده میکنند. در همه موارد، روسری نمادی از بقا و رفاه اجتماعی است -- همان چیزهایی که دولت ادعا می کند تحت ممنوعیت مبهم و سنگین خود از آن محافظت می کند. *سیاست حجاب* چیزی بیش از ترسیم ریاکاری دولت فرانسه در برخورد با اقلیت های اجتماعی و مذهبی است. این یک مورد کاملاً مدون و استدلال شده برای لزوم شناخت وابستگی متقابل دین و سکولاریسم در دموکراسی های غربی است. من این کتاب را به محققان و خوانندگان عمومی اروپای مدرن، سیاست معاصر، و نظریه اجتماعی و فرهنگی بسیار توصیه می کنم.
بیشتر