در این پژوهش، پژوهشگر به بررسی این مطلب می پردازد که کدام آسیبهای وارده بر تربیت دینی منجربه دین گریزی و گرایشافراد به عرفانهای کاذب میشود؟ با در نظر گرفتن روا
... ابطو تعامل دو گانه بین تربیت دینی و دین گریزی و گرایش به عرفانهای کاذبمی توان به این سوال هم پاسخ داد که ،دین گریزیو گرایش بهعرفانهای کاذب چه آسیبی به تربیت دینی افراد جامعه وارد می نماید؟ با عنایت به این مساله که در هر پژوهشیانتخاب روش بستگی به نوع و ماهیتموضوع دارد ،در این پژوهش که درحیطه ی دینی، اجتماعی میباشد؛ ازروش تحقیق به شیوه ی توصیفی و مطالعه کتابخانه ای استفاده میشود. با بررسیمفهوم تربیت دینی و اهداف و آسیبهای وارده بر آن ، چهار حیطهاز روابط انسان مورد پژوهش واقع گشته است که عبارتند از اصلاح رابطه انسان با خدا ، اصلاح رابطه انسان با خود ، اصلاح رابطه انسان با جامعه، اصلاح رابطه انسان با طبیعت . در این میان ،آسیبهای روابط چهارگانه انسان در مسیر تربیت دینی با رویکرد به این روابط مشخص گردیدهاست،در حیطه ی رابطه با خداوند به آسیبهایی نظیر: غفلت از خداوند بعنوان هادی واقعی، تلقی از نیاز به خداوند در هنگام سختیها، توقف در عبادت و غفلت از عبودیت، پوچی و سردرگمی در زندگی و رابطه خصمانه و غریبانه ی بین انسان و خدا اشاره کرد.مواردی نظیر: تمرکز برکنترل بیرونی بجای کنترل درونی، غفلت از توانمندیمعنوی انسان، اراده در جهت خودپرستی، غرض ورزی و پیش داوری در کشف حقیقت، غفلت از اخلاص در فعل اخلاقی، تن پروری و بی توجهی به جسم از آسیبهای پیش روی ارتباط انسان با خود است. کینه ورزی به دوستان و خوش بینی به دشمنان، تفرقه و کینه توزی ، تأکید بر روابط ظالمانه ، فردگرایی و بی قیدی در مسئولیتهای اجتماعی ، تنبلی و کسالت و تاکید برتلاشهای مادی و غفلت از تلاش معنوی از آسیبهای پیش روی رابطه انسان با جامعه میباشد. و در نهایت آنچه بعنوان آسیب در رابطه با طبیعت مطرح میشود ، تخریب طبیعت ( آلودگی محیط زیست)و بهره گیری مادی انسان از طبیعت و غفلت از بهره گیری معنوی آن است.در این میان دین گریزی بعنوان هر گونه فاصله و واپس گرایی دینی ، از دیدگاه قرآن و حدیث مورد تحلیل واقع شده و به عواملی نظیر فقرو ناداری ،خشونت،تبلیغات دشمنان، دفاع نابخردانه از دین، معرفی نادرست دین، تبیین نارسای مفاهیم دینی، بیان ناسازگاری دین با نیازهای طبیعی بشر، اکراه و اجبار در دین، بکارگیری شیوه های نادرست تبلیغ ، غفلت از ظرفیتها و استعدادها ،خصلتهای ناپسند، گناه و گریز از مسئولیت، تقلید و شخصیت گرایی ، آلودگی محیطی، عملکردنادرست برخی از عالمان دین ، بعنوان عوامل دین گریزی اشاره شده است. دنیای جدید با روی آوردن مجدد به معنویت بعد از سالها فاصله داشتناز دین ، دوباره بسوی آنباز گشته و به عرفان بعنوان راهی برای رسیدن به معنویت دوباره ، متوسل گشته است.آنچه مهم است شناسایی عرفان کاذب از عرفان اصیل و اسلامی استکه جز در سایه شناخت ویژگیهای آنها میسر نیست لذا با بیان شاخصه های آنها هر یک جداگانه مورد کنکاش واقع گردیده و تفاوت میان آنها بیان شده است . در پایان با بیان این مطلب که عرفانهای کاذب در حقیقت ثمره ی تهاجم فرهنگی است نهتعامل و مبادله ی فرهنگی ؛علل گرایش به آن را در دو دسته ی علل درون زا و علل برون زا تقسیم بندی کرده و متناظر با آنها راهکارهاییدر دو طیف راههای علمی و راههای عملی ارائه داده ایم.واژگان کلیدی: آسیب شناسی تربیت دینی، تربیت دینی ، دین گریزی، عرفانهای کاذب
بیشتر