بنابر آية 172 سورة اعراف ـمعروف به آية ميثاقـ بشر قبل از حضور در عالم دنيا در موطني مجرد و بسيط و سراسر شهودي، شاهد حقايق نابي بوده است كه درپي اين شهود، ا
... اقرار به ربوبيت پروردگارخويش نموده است. ليكن پس از هبوط درعالم ناسوت و تعلق گرفتن به بدن وحجاب طبيعت، اين گوهر ناب را به فراموشخانة عالم دنيا سپرده است. نمود اين مطلب را ميتوان در آثار افلاطون ـحكيم الهي يونانـ در بحث از «مُثل» و «نظرية تذكر» يافت. سئوالي كه در اينجا مطرح است اينست كه آيا ميتوان ميان موطن ميثاق (عالم ذر) و مُثل افلاطوني ـكه نقش مهمي در تبيين علم تفصيلي حق تعالي به ماسوي ايفا نموده استـ وجه ارتباطي يافت يا نه؟ تحقيق حاضر كه بشيوة توصيفي ـ تحليلي، ديدگاه ملاصدرا ـ بنيانگذار حكمت متعاليه ـ را مورد مداقه و واكاوي قرار داده، در پي يافتن پاسخ ايشان به سؤال فوق است. طبق نظر او، نحوة حضور انسان در آن موطن، حضور نفس (روح) قبل از تعلقش به بدن در عالم عقول يا عالم علم الهي بوده، كه از وحدت عقلي برخوردار و داراي همة كثرات نفوس جزئي بنحو اجمال و بسيط در اين مرتبه از هستي خود ميباشد. لذا بعقيدة ملاصدرا، عالم ذر، صقع ربوبي (عالم علم الهي) است و بر همين اساس نظرية تذكر را توجيه نموده و موطن ميثاق را همان مُثل افلاطوني ميداند. لازم به ذكر است كه ملاصدرا نظرية مُثل افلاطوني را ابتدا مبتني بر مباني فلسفي خود (بويژه سه اصل: اصالت، وحدت وتشكيك وجود) تبيين و استوار نموده، سپس آن را بعنوان مصداق عالم ذر با شرح و توضيحي كه در مقاله خواهد آمد، پذيرفته است.
بیشتر