امروزه پیشرفت و اهمیت اسطوره شناسی و ارتباطات میان رشته ای آن، بر کسی پوشیده نیست. از سویی فهم متون حماسی چون شاهنامه فردوسی که سند هویت قوم ایرانیست بدون پردا
... اختن به اسطوره و به کارگیری راهکارهای نوین آن، ممکن به نظر نمی رسد.در این مقاله بر اساس نظریات منطق مکالمه میخاییل باختین (M.Bakhtin) و منطق مکالمه اساطیر لوی استروس C.levi-strauss)) که معتقد به وجود هم نوایی و مکالمه بین عناصر مختلف یک متن یا یک اسطوره با عناصر سایر متون یا اساطیرند، عناصر اسطوره جمشید را از خلال روایات گوناگون آن استخراج نموده و به تشریح مکالمات و هم نوایی های آنها پرداخته ایم.نتیجه تحقیق حاکی از تایید نظریه مکالمه گری است و نشان می دهد که عناصر اسطوره جمشید با دیگر متون پیش و پس از خود، چه هند و ایرانی و چه سامی، ارتباطی دوسویه و تنگاتنگ دارد. این ارتباطات تنگاتنگ می تواند مولود دو سرچشمه متفاوت باشد: نخست وجود روایات هم اصل و اقتباس یکی از دیگری؛ دو دیگر وجود نوعی توارد و همسانی که خود می تواند ناشی از شباهت های فرهنگی، جغرافیایی و ... و یا به قول استروس ناشی از کارکرد یکسان ذهن بشری باشد.
بیشتر