قرآن، وحی الهی و آخرین برنامۀ وحیانی نبوی است. قرآن زمانی نقش هدایتی دارد، که مردم آن را به درستی درک کنند و بر مبنای آن عمل نمایند. لذا اوّلین گام برای بهره گ
... گیری از این گنجینۀ الهی، فهم و شناخت آن است. ادلّۀ عقلی و نقلی، فهم پذیری قرآن را اثبات می کند. فهم قرآن مبانی ویژه ای دارد که مهمترین آنها عبارتند از وحیانی بودن قرآن، هدایتگری، هماهنگی با عقل و فطرت و سلامت نص. هم چنین فهم تام قرآن، اهلیّت و شایستگی خاصی لازم دارد و فرایند آن مراحلی دارد که باید به درستی پیموده شود. جهت اجتناب از سوء برداشت های احتمالی از آیات قرآن، معیارهاییمانند سازگاری با قواعد عربی و محاورات عقلا، انسجام درونی و هماهنگی با عقل و اهداف بعثت، وجود دارد، که مخاطب باید به آنها توجه داشته باشد. تشکیک در فهم قرآن، موجب اعراض از آن می شود. مخالفان قرآن در صدر اسلام، قرآن را کذب، اسطوره، شعر، سحر و... معرفی می کردند که قرآن به آنها پاسخ داده است. در قرون بعدی شبهاتی از قبیل انحصار فهم قرآن به معصومان(ع) و ادعای تحریف آیات قرآن مطرح شد که لازمۀ آنها عدم امکان و عدم جواز فهم قرآن است. ادّله عقلی و نقلی(قرآن و روایات) بی پایگی این شبهات را آشکار می کند. در سدۀ اخیر شبهات جدیدی از طرف مستشرقان و دانشمندان علم کلام جدید غرب، پیرامون متون دینی و قرآن مطرح شد که اهمّ آنها عبارتند از: بی معنایی عبارات متون دینی، عدم معرفت بخشی فلسفه و دین، هرمنوتیک فلسفی و عدم امکان فهم ثابت که نتیجۀ آنها نسبیّت فهم و پلورالیزم معرفتی و به تبع آن تکثرگرایی دینی می شود. در خصوص این شبهات، علاوه بر سست بودن آنها و مخالفتشان با عقل و وجدان، ظهور این شبهات مبتنی بر متون مقدّس متداول در غرب است که عقل ستیز و علم گریز هستند. پیش فرض همۀ آنها انحصار هستی در مادّه و محدود کردن علم به یافته های تجربی است. در حالی که قرآن وحی الهی و مبتنی بر حکمت و برهان است و مفاهیم آن ناظر به واقع، هدایتگر و برخوردار از منطق و معیار عقلایی است. لذا ساحت قرآن از این شبهات مبرّا است. کلید واژه ها: قرآن، فهم پذیری، اخباریگری،تکثرگرایی معرفتی، مستشرقان
بیشتر